واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود مقاله مردم سالاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مردم سالاری ؛ بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی

 چکیده ""مردم سالاری"" از مفاهیم بحث برانگیز در حوزه فلسفه سیاست و حقوق است. با توجه به گرایشی که در کشورهای گوناگون به این نظریه وجود دارد، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان مردم سالاری را منطبق با فرهنگ و ارزش های هر ملت بومی ساخت یا مردم سالاری نظریه ای یکپارچه است که نفی مطلق یا تسلیم کامل تنها چاره مواجهه با آن است؟

در کشور ما این پرسش تحت عنوان چگونگی جمع بین جمهوریت و اسلامیت آغاز شده و با طرح نظریه ""مردم سالاری دینی"" ادامه یافته است، این در حالی است که در برابر طرفداران، برخی نیز اساسا منکر چنین ماهیتی شده و حتی آن را بدعت آمیز خوانده اند.

مقاله حاضر در صدد آن است تا پس از بررسی مبانی ونتایج نظریه مردم سالاری در غرب، اثبات نماید که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، این نظریه به مثابه روش اداره جامعه پذیرفته شده است اما به مثابه یک جهان بینی، نه !

واژه های کلیدی : مردم سالاری، جمهوریت، اعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون اساسی، مردم سالاری دینی

مقدمه

  مردم سالاری نظریه ای است که ، به رغم پیشینه طولانی ، هنوز هم در کانون گفت وگوهای علمی ، به ویژه در حوزه فلسفه سیاست و حقوق قرار دارد.از جمله پرسشهایی که در سالهای اخیر در این زمینه مورد توجه جدی است موضع دین و نظام های سیاسی مبتنی بر آن ، و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران ، در برابر این نظریه است.

    مسلمانان در مواجهه با این مفهوم و سایر مفاهیم جدید شیوه های متفاوتی داشته اند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عقیده ما ، نه «انکار یا تسلیم محض» و نه « ترکیب و التقاط»  شیوه درستی برای مواجهه با مفاهیمی نیست که در دامن منظومه های فکری بیگانه زاییده شده و تکامل یافته اند. « نقد منطقی» و البته « اصول گرایانه» شیوه مورد قبولی است که تلاش می شود در این مقاله ارایه شود..

  بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید

     پیشرفت دانش بشری زایش اندیشه ها و مفاهیم نوینی را در پی دارد که بر بستر اصول و مبانی فکری خاص خود استوار است .توسعه ارتباطات فرهنگی نیز به تبادل این اندیشه ها و راهیابی مفاهیم جدید به سایر منظومه های فکری و اجتماعی می انجامد . این دو واقعیت می تواند برای رشد و کمال بشری میمون و با برکت باشد؛ مشروط بر آنکه از یکجانبه گرایی و جریان یکسویه اطلاعات خودداری گردد و تهاجم فرهنگی، جایگزین تبادل داده ها نگردد.

متأسفانه در دنیای امروز ، افزون بر فرهنگ استکباری که موجب القای متکبرانه و یک طرفه باورها و خواسته های جهان غرب به جهان سوم گشته است، خود باختگی برخی ملت ها و دولت های اسلامی نیز زمینه ساز تجّری بیگانگان و پس رفت و سستی خودی ها شده است ؛ واقعیت تلخ و دردناکی که استاد فرزانه ، شهید آیـت الله مرتضی مطهری از آن به "استسباع"[1] تعبیر کرده اند. شیوه مواجهه،درک و پذیرش مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر آزادی، حقوق بشر، مدیریت، مشارکت، جامعه مدنی، خشونت، تساهل و تسامح، تکثرگرایی و عقلانیت مصداق های بارز و قابل مطالعه در این زمینه هستند.

1- انکار یا تسلیم محض

   برخی متفکران و نویسندگان به "صراحت" تأکید می کنند که اینگونه مفاهیم ، "مفهوم های فلسفی یکپارچه ای هستند که یا پذیرفته می شوند یا رد می شوند. وابسته کردن این مفهوم ها به پسوندهای معینی چون غربی یا اسلامی تحریف فلسفه سیاسی و اشتباه و خطایی است که زندگی اجتماعی را دچار سردرگمی و گمراهی می کند. مردم ایران بر سر دو راهی هستند. یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را ردّ کنند و به عواقب خطرناک این رد کردن تن دهند. راه سوم وجود ندارد."(مجتهد شبستری، 1379، ص 78) اینان معتقدند" بخش قابل قبولی از آن موضوعات و مفاهیم جدید وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده و در آن قانون تلفیقی صورت گرفته است...فصل حقوق ملت، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ، ماده ها و اصول متعددی هست به منظور تفکیک قوای سه گانه که فلسفه اش کنترل قدرتهای سیاسی با یکدیگر است؛ در قانون اساسی ایران تصریحاتی شده درباره آزادی مطبوعات ، آزادی تحزّب ، آزادی اجتماعات، آزادی بیان و... مهم این است که این قانون اساسی با این مفاهیم و موضوعات، مهر دینی خورده و مورد تأیید علمای دین قرار گرفته است . این نکته به لحاظ معرفت شناسی و از نظر چالش میان مدرنیته و دین مهم است...این تصور که ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود دارد نادرست است. ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد زیرا اینها اصولاً مفاهیم و موضوعات جدیدی هستند که در زندگی بشر پدید آمده‌اند" . (مجتهد شبستری، 1379، ص 78)

     نتیجه طبیعی این باور آن است که گفته شود " در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست"(مجتهد شبستری، بهمن 77) و بالاتر اینکه مثلاً "در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است"2  چنین دیدگاهی در میان ما ، نو پیدا نیست.از آن زمان که نخبگان و اعیان با غرب آشنا  شدند،برخی به این نظر متمایل گردیدند و برخی به نظرات دیگر.تقابل این دیدگاهها در حوادث پس از مشروطیت به آسانی قابل درک است.

2- ترکیب و التقاط

     نوع دیگر برخورد با مفاهیم مورد بحث، که آثار و خطرات آن کمتر از نوع اول نیست، برخورد التقاطی با  آنهاست.در مقابل گروه نخست،عده ای در تلاش هستند تا به خیال خود ضمن پذیرش قطعی و تام این مفاهیم ، از اصول و ارزشهای مورد احترام خود نیز دست بر ندارند و چاره کار را در این می بینند که به هر بهای ممکن رنگ دین را به آن مفاهیم زده و به خیال خود دین را "عصری" و هماهنگ با مقتضیات زمان سازند.

مقصود این گروه از "مردم سالاری دینی" ،نگاه دینی به مردم سالاری نیست تا احیاناً موجب قبول یا ردّ بخش هایی از آن نظریه گردد.مراد این دسته انضمام مردم سالاری به دینداری و برقراری سازش بین آن دو است ؛ به گونه ای که ممکن است در برخی اصول و احکام دینی نیز به سود مردم سالاری به مفهوم رایج آن در غرب تجدید نظر شود تا اسلام توان ماندگاری داشته باشد.

چنین برخوردی از آن جهت خطرناک تر است که ناخواسته گوهر دین را به بدعت ها می آلاید  و افزون بر تهی کردن آموزه های دینی از محتوی و روح اصلی خود ,تمیز حقیقت را برای دیگران نیز دشوارتر می سازد. باید توجه داشت که این شیوه , حتی ممکن است از سوی علاقمندان و با انگیزه دلسوزی نیز دنبال شود, امّا این امر نباید مرزبانان حریم دین را از پیامد های ویرانگر آن غافل کند.

"گاهی پیروانِ خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ها ی بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب میدهند و عرضه  می نمایند...امروز...گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتب های دیگر بالخصوص مکتب های ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها ومارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد,اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند... واین خطرناک تر است که افرادی مسلمان ,امّا ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتب های بیگانه ,به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه. فلسفه تاریخ می نویسند همانطور.فلسفه دین ونبوت می نویسند همانطور. اقتصاد می نویسند همانطور . سیاست می نویسند همانطور . جهان بینی می نویسند همانطور.تفسیرقرآن می نویسند همانطور و..."(مطهری، بی‌تا ،ص92) استاد شهید مطهری ,این را یکی از آفات نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر دانسته ونقص عمده نواندیشان ومصلحانی مانند اقبال را در این می داند که " با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا نیست"( مطهری، بی‌تا، ص55) بر خلاف کسانی نظیر سید جمال که "متوجه خطرهای تجدد گرایی افراطی بود .  او می خواست مسلمانان علوم وصنایع غربی را فرا گیرند امّا با اینکه اصول تفکّر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد وجهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود. او مسلمانان را دعوت می کرد که علوم غربی را بگیرند امّا از اینکه به مکتب های غربی بپیوندند آنها را بر حذر می داشت. سید جمال همانگونه که با استعمار سیاسی غرب پیکار می کرد با استعمار فرهنگی نیز در ستیزه بود"(همان،ص20), "نه مجذوب تمدن غرب بود  ونه مرعوب"(همان،ص33) و آرزو می کرد که مسلمانان "تمدن غربی را با روح اسلامی , نه با روح غربی اقتباس نمایند. اسلام حاکم همان اسلام نخستین باشد بدون پیرایه ها و ساز و برگ ها"(همان، ص36)

بر همین اساس است که استاد مطهری می گوید که "من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی به رهبران عظیم الشان نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قائلم هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ ونشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی وبا مارک اسلامی ,اعم از آنکه از روی سوءنیت ویا عدم سوءنیت صورت گیرد ,خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند"(همان،ص92)

3_ نقد منطقی و اصول گرایانه

     از نظر نگارنده هر دو شیوه مواجهه با تمدن و فرهنگ غرب که ذکر شد نمونه بارز همان " استسباع"وغفلت از این نکته است که نهاد ها  و اصطلاحات نو پیدا ,از جمله در عرصه حقوق و فلسفه سیاست ,بر مبانی و در بسترهای خاص تولید می شوند و از این رو در تحلیل ,نقد وتصمیم گیری عالمانه درباره آنها نباید در خلأ اندیشید .این نکته اصل مهمی است که در تعامل فرهنگ ها ، بطور کلی،صادق است.برای مثال کسانی را در نظر بگیرید که اصولاً مادّی می اندیشند و معتقدند  "هر چه هست همین زندگی (و لذات) دنیوی است و حیاتی پس ازمرگ‌وجودندارد."3، آیا چنین کسانی می توانند مفاهیمی مانند "حیات طیبه" 4،و"سعادت" 5 را از فرهنگ اسلام،همانگونه که هست، درک کنند؟آیا می توانند این مفاهیم را کاملاً بپذیرند و یا رنگ و پسوند "دهری" به آن بیفزایند؟ مفاهیم متولد در فرهنگ غرب و هر تمدن دیگری نیز چنین هستند. این اصطلاحات  لباس هایی هستند که بر اندام های فکری خاص پوشانده شده اند و پوشاندن  بی چون وچرای آن بر اندام های دیگر نمی تواند نشانه روشنفکری و پویایی باشد . خردمندی اقتضاء می کند که نه خود و نه مردم را بر سر این دو راهی نبینیم که " یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را رد کنند" و آنها در معرض این تهدید خود ساخته و موهوم قرار دهیم که در صورت عدم پذیرش باید" به عواقب این رد کردن تن دهند" و"راه سوم وجود ندارد. "

     باید تصریح کرد که: راه سوم و عاقلانه آن است که پس از شناسایی و درک عمیق ودرست مفاهیم نو پیدا  در همان بستر و با همان مشخصاتی که با آن زاییده شده اند ,به مبانی و اصول فکری و عقیدتی خود مراجعه کنیم , آنچه را در تعارض با این مبانی و اصول نیست , بپذیریم و به



خرید و دانلود دانلود مقاله مردم سالاری


پاورپوینت در مورد نظام آموزش کارکنان دولت

پاورپوینت در مورد نظام آموزش کارکنان دولت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 23 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

نظام آموزش کارکنان دولت

اولین گام به سوی نظام مند کردن آموزش کارکنان دولت

مصوبه 16/3/1363

* عدم توانایی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی

* عدم توانایی دستگاههای اجرایی در جذب فارغ التحصیلان برخی از رشته های تحصیلی

* خالی شدن دستگاههای اجرایی از نیروهای متخصص

* تعطیلی دانشگاهها بواسطه انقلاب فرهنگی

فلسفه شکل گیری دوره های معادل

مصوب 26/12/1364

آسیب شناسی

نظام آموزش کارکنان دولت



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد نظام آموزش کارکنان دولت


تحقیق زندگی نامه دو ادیب نیشابور

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ادیب نیشابوری - محمد تقی(1315-1396 ه.ق)

شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، مشهور به ادیب دوم، در سال 1315 ه.ق (1274ه.ش) در خیرآباد، از بلوک عشق آباد نیشابور پا به جهان نها. پدرش اسدالله نام داشت و واز دانش بی بهره نبود.محمد تقی نزد پدر خوندن و نوشتن را فراگرفت و در 18 سالگی به دستور پدر عازم مشهد شد و نزد دایی خود حاج شیخ محمد کدکنی (م 1357 ه.ق) مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال 1333 ه.ق وارده حوزه درس میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری گردید.شیخ محمد تقی از محضر میرزا عبدالجواد، کمال استفاده را برد و در آموختن ادبیات عرب، فارسی، منطق، فلسفه، ریاضیات، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، طب، علو غریبه و علوم جدید رنجها کشید. وی در کسب این دانشها به جز میرزا عبدالجواد، از محضر اساتید دیگر از جمله آقا میرزا عسکری مشهود به آقا بزرگ حکیم ( م 1355 ه.ق)، شیخ حسن برسی (م 1340 ه.ق) شیخ اسدالله یزدی (م 1350 ه.ق) میرزا باقر مردس رضوی (م 1343 ه.ق)، آقا سید جعفر شهستانی، قوام الحکما، مشیرالاطباء و حکیم فاضل خراسانی بهره برد.ادیب نیشابوری متون ادبی، منطقی و اصولی، از جمله سیوطی، مغنی، شرح مطول، شرح نظام، حاشیه ملاعبدالله، معالم، مقامات حریری، عروض و قافیه را در مدرسه های خیراتخان، سلیمانیه، میرزا جعفر، مسجد ترکها، مسجد گوهرشاد و درسال1325 ه.ش، چند ماهی در آموزش و پرورش تدریس میکرد. اوهمیشه زودتر از دیگران در جایی، بالای حجره چهارزانو می نشست و درس را شروع می کرد.در سال 1341 ه.ش با پیشنهاد سید جلال الدین تهرانی استاندار و نایب التولیه وقت آستان قدس، عنوان مدرسی آستان قدس را پذیرفت و در آرامگاه شیخ بهایی به تدریس پرداخت و این امر هفت سال ادامه یافت تا این که در زمستان 1348 پایش آسیب دید و از آن پس تا زمان ارتحال در منزل تدریس می نمود. او در 21 آذر 1355 / بیستم ذی الحجه 1396 ه.ق، در 81 سالگی بدرود حیات گفت و در زاویه غربی صحن عتیق دفن گردید.ادیب انسانی آزاده و عارف مسلک بود و نسبت به امور دنیوی، مقامات و شخصیتها بی اعتنا بود و مناعت طبع داشت و از تملق و ریا دوری می جست و آثار علمی و ادبی زیادی از خود بر جای گذاشت. گوهر تابنده، آئین نامه، ستایش نامه، طریقت نامه، حدیث جان و جانان، رساله یعقوبیه، مجمع راز، فیروز جاوید، آسایش نامه، تاریخ ادبیات عرب، تاریخ ادبیات ایران، تابش جان و بینش روان، البدایه و النهایه، گوهر مراد، راسله قافیه و آرایش سخن در شمار آثار ماندگار ادیب هستند.

ادیب نیشابوری - عبدالجواد(1281-1344 ه.ق)

میرزا عبدالجواد ادیب نامور حوزه خراسان در قرن اخیر، در سال 1281 ه.ق در "بیژن گرد" از روستاهای نیشابور چشم به جهان گشود. در اوان کودکی، بیماری آبله چشم راستش را زا او گرفت و سوی اندکی برای چشم چپش باقی ماند.میرزا حافظه بسیار خوبی داشت. پس از آشنایی با خواندن و نوشتن، به تشویق پدرش ملاحسین، عازم نیشابور شد و سال 1297 ه.ق برای دانش اندوزی به حوزه پر رونق مشهد آمد، ابتدا به مدرسه خیرات خان رفت، بعد مدرسه فاضل خان و در آخر در مدرسه نواب حجره ای گرفت و ضمن فراگیری مقدمات علوم ادب، کتابهای نهج البلاغه، مغنی، مطول، مقامات بدیعی، مقامات حریری، حاشیه و شمسیه را بدون استاد یادگرفت و مقداری فقه و اصول و حکمت و کلام را نزد اساتید آن عصر حوزه، تلمذ کرد و به نیشابور بازگشت و پس از درگذشت پدر، در حدود سال 1310 ه.ق بار دیگر به مشهد آمد و در یکی از حجره های مدرسه نواب مستقر شد و تا پایان عمر هرگزبه سفر نرفت.میرزا انسانی سخت کوش بود، او با این که قدرت بینایی بسیار اندکی داشت، هرگز دست از مطالعه نکشید. گاهی تا سپیده صبح چشم از کتاب بر نمی داشت و سحرگاهان ترنم گنجشکان او را به خود می آورد. به تدریج دانسته های ادبی و تاریخی او به جایی رسید که سخنان ارجمند او در گستره این دانشها، همه نیز مهارت داشت و نظریات ملاصدرا را می پسندید و در نجوم و جبر و مقابله و حساب و هندسه از دانایان بودو با موسیقی نیز آشنایی داشت. اما بدون تردید تخصص او در علوم ادب بود. او تمام قاموس و برهان قاطع را در حفظ داشت و افزون بر دوازده هزار بیت از اشعار عرب جاهلی را به خاطر سپرده بود.ادیب اهل قناعت و مناعت طبع بود. از وجوهات کمتر استفاده می کرد . بیشتر از راه حق التدریس آستان قدس رضوی و عایدات اندک ارثی نیشابور، روزگار می گذرانید. او همسر نگزید و به تنهایی راه زندگی را به آخر برد. بیانی صریح داشت و در مبارزه با جهل و ریا بیداد می کرد. زندگی نظام مندی داشت و هفته ای یک با به حرم مطهر مشرف می شد. در بیشتر درسهای او، متجاور از سیصد طلبه شرکت می کردند. ادیب در شصت و سومین سال زندگی خود، صبح جمعه ششم خرداد 1305 / 15 ذیقعده 1344 ه.ق درگذشت و در مقبره ای نزدیک دارالحفاظ آستان قدس رضوی به خاک سپرده شد.ادیب ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، محمد پروین گنابادی، محمد تقی مدرس رضوی، محمود فرخ، محمد تقی ادیب نیشابوری ، محمد علی بامداد، سیدجلال الدین تهرانی سید حسن مشکان طبسی را در مکتب خود پروراند



خرید و دانلود تحقیق زندگی نامه دو ادیب نیشابور


تحقیق درباره نقطه ی وحدت بین دو قوس احدیت و واحدیت 5 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

نقطه ی وحدت بین دو قوس احدیت و واحدیت

ابتدای حیات با آغاز آثار وجودی آن،حس حرکت تغذیه تنمیه و تولید مثل به اعراف می رسد. هر یک از انواع موجودات را صورتی خواص است که کمال آن نوع به شمار می رود که این صورت کمالی نوع موجود حی از نظر ملا صدرا نفس است، مانند نفس نباتی نفس حیوانی و نفس انسانی. و از تمام این ها کمال انسانی در کمال قوه ی عاقله در نفس انسانی عیان است. و مراتب این کمال در آدمی در مرحله جنینی در حد نفس نباتی است و پس در جنین نفس نباتی بالفعل است و نفس حیوانی بالقوه اما موقعی که زاده شد درجه نفس او درجه نفس حیوانی می شود که تا اوان بلوغ صوری دوام دارد و بالقوه انسان نفسانی است از اوان بلوغ معنوی و رشد باطنی انسان نفسانی بالفعل می شود در حالی که انسان بالقوه ملکی یا شیطانی است و ممکن است بعدن یکی از این دو نفس بالفعل غالب شود. مرتبه الهیت بر سه مرتبه است: باطن، ظاهر و وسط و آن(وسط) چیزی است که به آن ظاهر از باطن امتیاز می یابد و از آن جدا می شود و آن عبارت از برزخ می باشد. بنابراین آن را سویی به باطن و سویی به ظاهر است. بلکه خودش به عینه سو و وجه است و آن تقسیم بردار نیست و او انسان کامل است که حق تعالی آن را برزخ بین حق و عالم قرار داده است، به اسماء الهی که ظاهر شود حق است و به حقیقت امکان که ظاهر گردد خلق است و او را بر سه مرتبه قرار داده است: عقل و حس ـ که دو طرفند ـ و خیال،که برزخ و در وسط است بین معنی و حس. مرتبه وسط که انسان کامل است چیزی نیست مگر بین حقیقت احدیت و واحدیت و یا باطن و ظاهر که این مرتبه چیزی نیست جز قرار گرفتن در دو طرف مانند حائلی است که جدا می کند ظاهر را از باطن ولی خود هیچ چیزی نیست در حقیقت مگر عین دو طرف. مانند مرز دو کشور که هیچ مقداری از خاک هیچ کدام از دو کشور را نمی پذیرد اما عین پذیرش دو کشور نیز هست. پس به انسان کامل است که حق از خلق تمیز پیدا می کند و ظاهر از باطن و احدیت از واحدیت. و تمام اسماء الهیه جز احد به واسطه انسان کامل متعین می شود و اگر انسان کامل نبود الله بود و هیچ چیزی با او نبود و هیچ تعینی و به تحقیق که الان نیز همین طور است.

نفس هر فرد در سیر نزولی نفسی است مجمل مانند نفسی که تاب و تحمل معانی مختلف دارد و تا از مرتبه اجمال به تفصیل نیاید معنای واقعی آن معلوم نشود.آمدن به این عالم برای تزکیه و تطهیر و آزمایش است.در حقیقت افراد نوع انسان در بدایت امر متفق و متحد اند و در نهایت امر بر حسب اوصاف و احوال و اعمال مختلف و متفاوتند.

مراتبی که انسان حایز می شود به جهت رتبه نه به جهت درج در جنس حیوانیت:

1-عقل اول( قلم، حق مخلوق به، ...)2 - نفس کلی(لوح محفوظ)3- طبیعت4-هباء 5-جسم 6-شکل7-عرش8-کرسی9-فلک اطلس 10 -فلک ستارگان ثابت11-آسمان اول تا هفتم12 – کره آتش13- کره هوا14- کره آب15- خاک16- معدن 17- نبات18-حیوان19-فرشته20- جن21- بشر22- مرتبه

در تاریخ تصوف هم نخستین کسی که از مفهوم انسان کامل سخن راند حلاج بود و استنادش هم به این حدیث که "خداوند آدم را به صورت خویش آفرید"بود. به عقیده او انسان دارای دو بعد الهی و مادی است طبق همان که در تاریخ فلسفه به ایدئالیسم و ماتریالیسم شهرت یافته.حلاج جنبه معنوی انسان را لاهوت و جنبه بدنی را ناسوت نامید.که هیچ گاه با وجود حضورشان که به تعبیری حضور نامحسوس آب در شراب است در یک فرد در هم ادغام نشده اند و در شرایطی از زمان و مکان یکی بر دیگری غالب شده و دیگری رنگ می بازد.این دو، دو چهره متفاوت یک حقیقتند.لاهوت مترادف باطن و ناسوت مترادف ظاهر است.تجلی حق در موجودات اعم از نبات و حیوان و انسان و بالاخص در انسان قابل انکار نیست لذا حضور حق و تجلی کامل آن در انسان لاهوت و ناسوت را بیشتر از هر موجودی در انسان منیر است.از آن جایی هم که همه ویژگی های سایر مخلوقات در انسان مجموع است، نام هایی چون"مختصر شریف"،"عالم صغیر"،"کون جامع"به آن نیز داده اند.که البته با جمع تمام این ویژگی هاست که در اکمل حالت جایگاهی والاتر از فرشتگان بر انسان قابل تصور است که البته این صورتی است بالقوه از آن و تجلی و فعلیتش منوط به تجلی به جمال و جلال الهی است. و چون در نظر شیخ اکبر انبیا و اولیا از بالاترین تجلی الهی بر خوردارند،تاسی و توصل به انبیا موجب درک نور و حقیقت الهی و حرکت در مسیر و لقا به کمال می باشد.

آنگاه که خداوند عالم را آفرید آدم را جلای آن قرار داد و عالمی که با آدم جلا یافته بود کامل ترین تجلی گاه حق شد.و ایضاح این رای حدیث قدسی معروف است که من گنجی مخفی بودم که دوست داشتم تا شناخته شوم پس خلق را خلق کردم تا معروف گردم.و البته در تفسیر این حدیث نبایستی از نظر دور داشت که او فی نفسه بر خویش کفایت است و از همه بی نیاز.ولی اسما و صفات حق از هم متمایز نیستند همان گونه که باری تعالی ضرورتن محتاج ماءلوه یعنی محلی برای تعین الوهیت خویش است به این معنا که خداوند از حیث احدیت و ذات خود رب نامیده نمی شود زیرا قبول این صفت در مضان قبول نسبتی است اضافی ولی از حیث قبول اسم رب مقتضی قبول مربوب و از حیث قبول اسم الله مقتضی اسم ماءلوه است و اینان به صورت این حالات و مرتبه از او بهره می برند و کسب وجود می کنند.به اعتقاد ابن عربی نسبت انسان به خدا ،درست مانند چشم است به انسان و حتا در عبارتی صحیح تر انسان مردمک چشم خداست . در چنین وضعی است که عالم با انسان کمال می یابد.زمانی که خداوند فرمود"من در روی زمین خلیفه ای خلق خواهم کرد"و آن مضمون تمام آن چیزی است که مقربان نیز کمتر و یا اصلن به آن درنیافتند و آن قصوری است که در معنای عدم آفرینش انسان بر جهان اعمال می شد و این خلا را جبران انسان شده است.

جایی که انسان خود را می یابد با عنوان" من" به خویشتن خویش اشاره می کند ،هر چیزی جز "من" بیگانه بشمار می رود.و هر چیزی که با" من" بیگانه است ناچار باید او یا آن باشد و این جاست که خود آگاهی محصول علم و صور درکی نمی تواند باشد که حضور ذات مدرک به یاری مدرک می آید به مثابه تفریق اتصال صورتی در عضو تفریق یافته یا سایر اعضا از خود به جا نگذاشته است.این جاست که باید به حضور علم اشراقی و آگاهی حضوری در نفس ناطقه اذعان کرد و این جدای از صور ادراکیه از نوع منقول است.و آن چه با عنوان مدرک ذات مطرح است و صورت مثالی من مصداق عنوان او می باشد .آن گونه که صدر المتالهین شیرازی در این باب به این نظر مستند است که حصول علم به یک



خرید و دانلود تحقیق درباره نقطه ی وحدت بین دو قوس احدیت و واحدیت 5 ص با فرمتword


تحقیق درمورد تأثیر دو شیوه پیادهروی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیمهای CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

تأثیر دو شیوه پیاده‌روی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌های CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا 18 ساله

( چکیده:

در این پژوهش تأثیر دو شیوه پیاده‌روی، تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیم‌های CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا 18 ساله بررسی شد.

19 پسر غیرورزشکار 15 تا 18 ساله (10 نفر در گروه فعالیت تداومی و 9 نفر در گروه تناوبی)، به صورت تصادفی از مدارس شهر همدان شرکت داشتند. اندازه‌گیری برخی از مشخصات آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک آن‌ها مانند: سن، قد، وزن، محیط ران، درصد ضربان قلب ذخیره و ظرفیت هوازی (با روش 170 PWC روی دوچرخه کارسنج) در دو گروه همسان بود.

صبح ناشتا پس از نمونه‌گیری پیش آزمون، افراد به ارتفاع 3000 متری کوه الوند انتقال یافتند تا 14 کیلومتر را با زمان 120 دقیقه و با شیب معین به طرف پایین کوه، پیاده‌روی نمایند.

گروه فعالیت تداومی بدون استراحت، 14 کیلومتر را با شدت درصد ضربان قلب ذخیره معادل میانگین ضربان در دقیقه پیمودند. گروه تناوبی مجاز به 23 قیقه استراحت تناوبی (در هر 3 کیلومتر5 دقیقه) بودند و تحت شدت درصد ضربان قلب ذخیره، معادل میانگین ضربه در دقیقه همین مسافت را طی کردند.

پس از پایان فعالیت و در 24 و 72 ساعت ریکاوری باز هم نمونه‌گیری به عمل آمد، تا رفتار فیزیولوژیک آنزیم‌های CPK و LDH به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی درد در پاسخ به فعالیت پیاده‌روی مورد بررسی قرار گیرد.

اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه‌گیری‌های تکراری و آزمون t تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد.

میزان غلظت CPK در هر دو گروه تداومی و تناوبی افزایش داشته است و اوج آنزیم CPK در 24 ساعت ریکاوری (IU/L 554) معنی‌دار بود. با آن‌که انباشت LDH روند افزایشی داشته است. (IU/L 292)، اما، با الگوی تغییرات CPK در ریکاوری متفاوت می‌باشد.

این یافته‌ها نشان می‌دهد که، پایین آمدن از ارتفاعات به دو شیوه بدون استراحت یا با استراحت از جنبه اثرگذاری بر نشانگرهای CPK و LDH با هم تفاوتی ندارند.

( واژه‌های کلیدی: آنزیم CPK، آنزیم LDH، فعالیت تداومی، فعالیت تناوبی، انقباض برونگرا.

مقدمه

ورزش و حرکت موجب رشد و توسعه فعالیت سیستم‌های تشکیل‌دهنده‌ی بدن همانند افزایش ظرفیت سیستم قلبی- عروقی، افزایش در ظرفیت حیاتی ریه‌ها و جذب اکسیژن، تقویت سیستم عضلانی جهت بهبود اعمال روزمره و بهبود فیزیولوژیک تطابق انسان با شرایط مختلف محیطی می‌گردد. به همین دلیل، عده‌ای از مردم در خصوص نقش مهم فعالیت بدنی آگاهی لازم را کسب نموده و به شرکت در رشته‌هایی نظیر: پیاده‌روی، کوهنوردی، ورزش‌های صبحگاهی و همگانی که به امکانات زیادی نیاز ندارند، روی آورده‌اند.

کوهنوردی فعالیتی همگانی، مفرح و تابع روابط گروهی می‌باشد که، تحت تأثیر شرایط محیطی از جمله: شیب مسیر، ارتفاع از سطح دریا و فصل فعالیت قرار می‌گیرد. در این ورزش، استراحت‌های کوتاه بین فعالیت به ازای هر ساعت، 10 دقیقه حایز اهمیت است، البته باید از استراحت‌های طولانی مدت به‌خصوص در هوای سرد اجتناب ورزید (7).

در این زمینه بی‌توجهی به شدت کار، مدت و نوع انقباض عضلانی ممکن است موجب آسیب بافت شود که به آزردگی عضلانی اطلاق شده است. یعنی، هنگامی که، ساختار و عملکرد عضلات اسکلتی دچار حالت ناخوشایند و درد می‌شوند که، بیش‌تر در نتیجه فعالیت‌های برون‌گرا بروز می‌کند. در طول این مدت از قدرت عضلانی کاسته شده و عضله به حالت سست و ناکارآمد، باقی می‌ماند و ممکن است تا چند روز ادامه داشته باشد (12، 11، 3). این پدیده که در پیشینه علوم ورزشی به آن کوفتگی یا آزردگی عضلانی اطلاق می‌شود، در سال‌های اخیر مورد توجه خاص پژوهش‌گران قرار گرفته است.

در همین مدت نشان‌گرهای بیوشیمیایی کوفتگی CPK و LDH به داخل خون ترشح می‌شود. غلظت این دو آنزیم در عضلات اسکلتی و میوکارد بیش‌تر است (11). برخی از این آنزیم‌ها که به درون سرم راه یافته‌اند، از سلول‌های آسیب‌دیده منشأ می‌گیرند. افزایش میزان آزادسازی آنزیم‌ها در گردش خون ممکن است



خرید و دانلود تحقیق درمورد تأثیر دو شیوه پیادهروی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیمهای CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا