واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق. آداب و اسرار وضو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

آداب و اسرار وضو

آداب وضو

پیش از وضو، مسواک زدن مستحب است همچنین تمیز بودن آب ، شستن دستها پیش از وضو، مضمضه کردن آب ، استنشاق (داخل بینى را شستن )، بازگذاشتن چشم در حال شستن صورت ، دعا هنگام وضو، کشیدن دست هنگام شستن بر اعضاى وضو، کمک نگرفتن در مقدمات وضو، استفاده نکردن از آب بو گرفته یا آفتاب خورده و... دعاهاى مخصوص شستن و مسح هر عضو، در کتاب دعا و آداب آمده است .

مسواک

فضیلت و فایده بسیار دارد. از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت است : اگر بیم آن که بر امتم مشقت ایجاد کنم نبود، به آنان دستور مى دادم براى هر نماز، مسواک بزنند. در حدیث دیگرى فرموده : مسواک دوازده فایده دارد: دهان را پاک مى کند؛ خدا را خشنود مى سازد؛ دندانها را سفید مى کند؛ زردى آن ها را مى برد؛ بلغم را مى کاهد؛ اشتها آور است ؛ حسنات را مى افزاید؛ عمل به سنت است ، فرشتگان حضور مى یابند؛ لثه را محکم مى کند؛ مرور بر گذرگاه تلاوت قرآن است ؛ دو رکعت نماز با مسواک ، نزد خدا محبوب تر از هفتاد رکعت بى مسواک است . بهتر است با چوب اراک باشد و به پهناى دندان زده شود و هنگام مسواک زدن دعاى آن خوانده شود. اوقاتى که در روایات براى مسواک زدن آمده ، عبارت است از: هنگام وضو، هنگام خواب شبانه ، هنگام بیدار شدن از خواب ، و قبل از بیرون رفتن براى نماز صبح .

درسهاى آموختنى از وضو

امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: مسواک کردن موجب پاکیزگى دهان و خشنودى خداست و از سنت هاى موکد است و منافعى براى برون و درون دارد که بى شمار است . هم چنان که زواید غذا را با مسواک از دندان هایت مى زدایى ، آلودگى را نیز با تضرع و خشوع و شب زنده دارى به درگاه خدا از بین ببر، ظاهر و باطن خود را از تیرگى هاى مخالفت با فرمان خدا و ارتکاب گناهان بزداى . چوب مسواک ، گیاهى پاک و لطیف است ، دندانها هم وسیله خوردن . جویدن و گوارش است . مسواک سبب مى شود که آلودگى هاى غذا از بین برود و جوهر زلال آن آشکار شود و مثل حالت اولش گردد. خداوند را هم پاک و هم شفاف قرار داد و فکر و یاد و تکریم خدا را غذاى قلب قرار داد. هر گاه غفلت و تیرگى ، شفافیت دل را بزداید با صیغل توبه و آب اناب (بازگشت از گناه ) آن را جلا بده تا به حالت نخست برگردد و صاف شود. (3) باید اندیشید همانگونه که مسواک ، سبب سالم ماندن دندان و کمک به بهتر هضم شدن غذاست که قواى بدن و مایه حیات آدمى و طول عمر اوست ، پاکسازى درون زمینه ساز سعادت انسان است . معیار، خوب و دقیق انجام دادن کارهاست ، نه کمیت بسیار. همچنان که وزیر در برابر سلطان کارى آسانتر از جنگ یک جنگجو در میدان نبرد دارد، ولى و قرب تر است . چون کارش ‍ حساس تر و دقیق تر است ، مراقبت بر حسن اجراى فرمان خدا حتى در مسواک زدن موجب قرب به اوست و بعید نیست نماز با مسواک ، پاداشى هفتاد برابر داشته است . بنده باید مراقب باشد وقت حضور در مقابل خدا همه اعضایش ، به خصوص عضوى که با آن کلام الهى را مى خواند، آلوده به آلودگى هاى دنیوى نباشد، این مراقبت لطیف ، در خور هر گونه پاداش الهى است .

تیامن (شروع از راست )

از روایات بر مى آید همه کارها، خوب است از راست شروع شود، که حکمتى دارد. اغلب چنین است که عضو راست قوى تر است . عالم غیب هم از عالم شهود برتر است و عالم ارواح از عالم اجسام . باید به تقویت حالات درونى و روحى بپردازى تا از روحانیان شوى . انبیاى الهى مى خواهند آبادکننده و خدمتگذار جهان غیب باشند، ولى مردم به فریب شیطان در پى آبادى عالم محسوس اند و میان این دو تضاد است . اگر انبیا و اولیاء گاهى به آبادى عالم محسوس مى پردازند، در واقع خدمت به جهان غیب است ، چرا که آبادانى آخرت و کسب معرفت جز با حیات معنوى نیست . تعمیر و آبادانى در حد ضرورت ، براى بقاى زندگى است ، ولى نه بیش از حد ضرورت . بلکه به عنوان مقدمه ، ولى دنیا طلبان به دنیا به صورت مطلوب اصلى مى نگرند، نه ابزارى .

اسرار و حکمت وضو

از جمله درسهاى دیگر وضو و خواند دعا آن است ، انسان در همه حال ، ادب عبودیت داشته و به یاد خدا باشد و از امور دنیا به یاد آخرت بیفتد. به فرموده امام صادق علیه السلام خداوند آب را کلید قرب و مناجات خویش قرار داد. آب ، نجاسات ظاهرى را زایل مى کند و رحمت الهى گناه بندگان را مى شوید. هم چنان که آب را مایه حیات و بقاى تمام موجودات قرار داده است ، به فضل و رحمت خویش عبادت ها را مایه حیات دلها قرار داده است . پس تو باید مثل آب ، زلال و پاک باشى . خداوند، آب را پاک کننده قرار داد. تو هم دل و جانت را با تقوا و یقین پاکیزه ساز. به فرموده امام رضا علیه السلام خداوند فرمان وضو داد، تا وقتى بنده در پیشگاه خدا براى مناجات مى ایستد، از آلودگى ها پاک باشد؛ سستى و بى حالى نداشته باشد و با دلى پاک در آستان خدا بایستد. در وضو شستن دسته و صورت و مسح دست و پاها واجب است ، چرا که وقتى بنده اى در پیشگاه خدا مى ایستد، اندام وضویش آشکار است . سجود و خضوعش با صورت است و درخواست و دعایش با دست و تضرع و نالیدنش با سر. در رکوع و سجود سر را رو به خدا مى گیرد و نشستن و ایستادنش با پاهاى اوست ... (4)

پاکى درون و روح

خردمند وقتى مى داند شریعت دستور مى دهد مکان ، لباس ، و بدن نمازگزار پاک باشد، نمى تواند از پاکى درون غافل باشد، چون این مهمتر است و پیش از ظاهر، باید به پاکى درون بپردازد، زیرا خداوند به درون مى نگرد. باید با توبه نصوح درون را پاک کرد. توبه از وضو براى نماز مهمتر است . توبه حقیقى آن است که بنده از غیر خدا به خدا باز گردد و از خشم الهى به رضاى او و از دورى به قرب ؛ از ظلمت به نور؛ از جهل به دانش ؛ از شقاوت به سعادت و از معصیت به طاعت . از نظر علم و عمل هم به مرتبه کمال برسد. در، توبه باید با آب حسرت ، درون را از گناهان شست و پیوسته به گناه اعتراف کرد؛ از گذشته پشیمان بود و بر باقیمانده عمر هراس و بیم داشت . نباید گناهان را کوچک بشمارید. باید بر طاعت هاى از دست رفته اندوه خورد و از شهوات دست کشید و از خدا خواست توفیق وفادارى به توبه را عنایت کند. این است توبه راستین

با وضو بودن

مستحب است انسان در همه حال با وضو باشد، به خصوص براى آنان که در پى کسب دانش اند. در پى هر وضو گرفتن ، مستحب است دو رکعت نماز بخوانى . بعضى از استادان من (5) توصیه مى کردند: پس از این دو رکعت ، سجده کنید و در سجده از خدا بخواهید معرفت و محبت خویش را به شما روزى کند.

موارد وجوب وضو

در موارد زیر و براى این کارها، وضو گرفتن واجب است : نماز واجب و مستحب ، طواف واجب ، لمس نوشته قرآن و نان هاى خدا و اسامى معصومان و براى نگارش قرآن . در موارد زیر وضو مستحب است : براى با وضو بودن ، طواف مستحب ، ورود به مسجد،



خرید و دانلود تحقیق. آداب و اسرار وضو


تحقیق. آداب و احکام حج تمتع

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

آداب و احکام حج تمتع

اعمال حج تمتع سیزده چیز است که بترتیب گفته مى‏شود.

1- احرام

2- وقوف بعرفات که در چهار فرسخى مکه است

3- وقوف به مشعر الحرام که تقریبا در دو فرسخى مکه است

4- رفتن به منى که نزدیک مکه است و انداختن سنگ ریزه بر جمره عقبه

5- قربانى کردن در منى

6- تراشیدن سر یا گرفتن کمى از ناخن یا مو در منى

7- طواف زیارت

8- دو رکعت نماز طواف

9- سعى بین صفا و مروه

1ظ0- طواف نساء

11- دو رکعت

13- انداختن سنگ ریزه بر سه جمره در منى در روز یازدهم و دوازدهم و بعضى در روز سیزدهم هم باید بیندازند و احکام اینها گفته مى‏شود.

1- احرام حج

واجب است انسان بعد از تمام کردن اعمال عمره تمتع آماده شود براى انجام اعمال حج تمتع و اولین عمل احرام است که باید از مکه محرم شود و باز متوجه باید بود که این سیزده عمل هم مثل پنج عمل عمره تمتع همه عبادت است در اول هر عملى انسان باید توجه داشته باشد که چه مى‏خواهد انجام دهد و همچنین عمل را قربة الى الله و محض اطاعت امر خدا بجا آورد که اگر خداى نخواسته ریا و خود نمائى در عبادت داخل شود فاسد و باطل مى‏گردد و گذشته از این خود ریا معصیت کبیره است و باید با لبیک گفتن محرم شدن همه کس و همه چیز غیر از خدا را فراموش کنیم و با یاد حق و براى اطاعت از اوامرش اعمال را انجام دهیم.

مسئله: آداب و احکام احرام حج از پوشیدن لباس احرام و لبیک گفتن همه مثل همان احرام عمره است که گفتیم و چیزهائى که در احرام گفتیم حرام مى‏شود و کفاره دارد یا ندارد و کفاره آن چیست در اینجا هم همانطور است فقط در نیت تفاوت دارد که در آنجا نیت احرام عمره تمتع بود اینجا نیت احرام حج تمتع.

مسئله: وقت احرام حج وسیع است و لازم نیست فورا بعد از اعمال عمره باشد ولى باید تاخیر نیندازد تا حدى که بوقوف عرفات نرسد و مستحب آنست که روز هشتم محرم شود.

مسئله: احرام حج در هر جاى شهر مکه صحیح است گرچه در خانه‏هائى باشد که تازه ساخته شده و جزء شهر است البته مستحب است در مقام ابراهیم و یا حجر اسماعیل محرم شود.

مسئله: احتیاط واجب اینستکه بعد از اعمال عمره بدون حاجت از مکه خارج نشود و اگر لازم بود خارج شدن احتیاط واجب آنستکه محرم شود و با احرام خارج گردد و برگردد با همین احرام برود براى اعمال حج ولى اگر کسى رعایت نکرد و بدون حاجت و بدون احرام خارج شد و برگشت و احرام بست و حج را بجا آورد عملش صحیح است.

مسئله: اگر کسى دانسته و عمدا احرام حج را ترک کند تا وقت آن بگذرد حج او باطل است و اگر روى ندانستن مسئله یا فراموشى محرم نشد و بدون احرام رفت بعرفات و منى واجب است برگردد بمکه و محرم شود و اگر برگشتن بمکه ممکن نبود باید همانجا محرم شود و اگر یادش نیامد تا بعد از تمام کردن اعمال حج‏حجش صحیح است.

2- وقوف به عرفات

باحتیاط واجب لازم است از بعد از زوال روز نهم تا مغرب در سرزمین عرفات باشد و مراد از وقوف همین بودن در آنجا است‏حالا چه بنشیند چه راه برود یا بخوابد فرقى ندارد البته اگر در تمام این مدت خواب یا بى‏هوش باشد وقوف او باطل است پس باید تاخیر انداختن از اول ظهر اگر کم باشد مثلا بمقدار نماز ظهر و عصر که پشت‏سر هم بخواند معلوم نیست‏حرام باشد.

مسئله: بودن در مجموع بعد از ظهر تا مغرب گرچه واجب است لکن تمام آن رکن نیست که حج بترک آن باطل شود پس اگر مقدار کمى توقف کند و برود یا طرف عصر بیاید و توقف کند حج او صحیح است اگر چه توقف نکردن او در تمام وقت دانسته و عمدى باشد آنچه در وقوف رکن است مقدارى است که گفته شود در عرفات بوده هر چند مثل یک دقیقه یا دو دقیقه باشد پس اگر هیچ به عرفات نرود رکن را ترک کرده.

مسئله: اگر دانسته و عمدى آن مقدار از وقوف را که رکن است ترک کند حجش باطل است و کفایت نمى‏کند براى چنین شخصى وقوف در شب عید که وقوف اضطرارى است ولى اگر بواسطه عذرى مثل فراموشى نتوانست‏حتى مقدار رکن در عرفات باشد براى چنین شخصى که عذر داشته کفایت مى‏کند از شب عید هر چند به مقدار کمى وقوف کند و این را وقوف اضطرارى مى‏گویند و اولى را وقوف اختیارى و اگر این مقدار از وقوف در شب را عمدا ترک کند حج او باطل است ولى اگر این را هم روى عذر و فراموشى و غفلت ترک کند و بوقوف اختیارى مشعر برسد حجش صحیح است.

مسئله: اگر کسى عمدا و دانسته پیش از مغرب از عرفات حج‏خارج شود و تا مغرب برنگردد باید یک شتر در راه خدا قربانى کند در هر جائى که بخواهد و اگر قدرت بر قربانى نداشت باید هیجده روز روزه بگیرد و حجش صحیح است و اگر از روى ندانستن مسئله یا سهوا اینکار را کرد کفاره ندارد و بهر حال ضررى به اصل حج نمى‏زند.

3- وقوف به مشعر الحرام

احتیاط واجب آنستکه شب دهم را تا اذان صبح در مشعر الحرام بسر برد و بقصد قربت و چون صبح شد نیت کند وقوف به مشعرالحرام را تا طلوع آفتاب قربة الى الله و این وقوف از صبح تا اول آفتاب وقوف اختیارى مشعر است و واجب است لکن همه آن رکن نیست بلکه رکن بمقدارى است، که گفته شود در بین الطلوعین به مشعر بوده گرچه یک دقیقه باشد که اگر کسى مقدار رکن را عمدا و دانسته ترک کند حج او باطل است.

مسئله: کسى که روى عذر مقدار رکن را درک نکند باید یکى از دو وقوف اضطرارى مشعر را درک کند یعنى یا مقدارى از شب تا اذان صبح را درک کند یا مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف کند اگر چه یک دقیقه باشد خلاصه اینکه اگر کسى بوقوف اختیارى در عرفات یا مشعر نرسد باید وقوف اضطرارى را دریابد و دانستیم که وقوف اضطرارى عرفات مقدارى از شب عید است و در مشعر دو وقوف اضطرارى دارد یکى همان شب عید تا اذان صبح دومى از طلوع آفتاب روز عید تا ظهر و در اینجا صورتهاى زیادى هست که در کتابهاى مفصل با احکامش گفته شده و چون خیلى طولانى است ذکر نکردیم اگر براى کسى پیش آمد باید در موقع باهلش رجوع کند و وظیفه‏اش را بفهمد و عمل کند تا حجش باطل نگردد.

4- رفتن بمنى و رمى کردن (انداختن سنگ ریزه به جمره عقبه)

کسى که حج مى‏کند باید در روز عید از مشعرالحرام به محلى که آنرا منى مى‏گویند برود و در آنجا یکى از اعمالش رمى جمره عقبه است‏یعنى باید هفت عدد سنگ ریزه به جمره آخرى بیندازد. مسئله: سنگ ریزه‏ها باید متوسط باشد نه مثل شن ریز و نه سنگ بزرگ و همچنین باید از جنس سنگ باشد یعنى کلوخ و خزف و جواهرات صحیح نیست اما اقسام سنگهاى هر چه باشد حتى سنگ مرمر اشکال ندارد. مسئله: باید سنگ ریزه‏ها از حرم باشد (حرم محدوده معینى است از شهر مکه و اطراف آن) البته نباید از مسجد الحرام یا مسجد خیف بلکه باحتیاط از سایر مساجد باشد و مستحب است از مشعر بردارد و باید بکر باشد یعنى کسى دیگرى آنها را ولى در سالهاى گذشته نینداخته باشد. مسئله: واجب است‏سنگ ریزه‏ها را یکى با قصد قربت بزند نه اینکه روى جمره بگذارد و واجب است هفت عدد بطور یقین بخود جمره برسد و اگر شک کند که هفت عدد خورد یا نه باید آن قدر بیندازد تا یقین کند که هفت عدد خورد. مسئله: در رمى جمره طهارت بهیچ نحو شرط نیست بنابراین جنب و حائض و کسى که بدن یا لباسش نجس باشد مى‏تواند رمى کند و صحیح است‏حتى خود سنگ ریزه‏ها هم اگر نجس باشد اشکال ندارد ولى باید مباح باشد یعنى از سنگ ریزه‏هائى که دیگران برداشته‏اند بدون اجازه آنها تصرف نکند. مسئله: وقت انداختن سنگ ریزه از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن و اگر فراموش کرد تا روز سیزدهم مى‏تواند بجا آورد و اگر تا سیزدهم یادش نیامد احتیاط آنست که سال بعد خودش یا نایبش بیندازد. مسئله: بچه و مریض ناتوان که قدرت برانداختن ندارد دیگرى باید به نیابت او بزند و کسانیکه نمى‏توانند و عذر دارند از اینکه روز رمى کنند مى‏توانند شب عمل کنند هر قت‏شب که باشد.

5- قربانى و احکام آن

بعد از رمى جمره در روز عید واجب است قربانى کند یعنى یک شتر یا گاو و یا گوسفند در منى ذبح کند و چون غالبا گوسفند قربانى مى‏کنند باید دانسته شود که گوسفند قربانى باید باحتیاط وجوبى یک سال او تمام شده باشد و داخل سال دوم باشد و باید از هر جهت‏سالم و بى‏عیب باشد یعنى از جهت‏شاخ و دم و تخم و گوش و چشم و دست و پا و غیره باید نقصى در او نباشد و همچنین باید لاغر نباشد و بنابر احتیاط باید کچلى هم نداشته باشد ولى اگر گوشش شکاف خورده باشد یا سوراخ باشد ولى ناقص و بریده نباشد اشکال ندارد و همچنین اگر شاخ بیرونى او که مثل غلاف براى شاخ سفید درونى است‏شکسته باشد و خود شاخ درونى سالم باشد اشکال ندارد. مسئله: انسان مى‏تواند خودش قربانى را ذبح کند و مى‏تواند نایب بگیرد و نایب باید شیعه باشد و در وقت ذبح نیت کند براى هر کس که ذبح مى‏کند و دانسته شود که در ذبح کفارات هم لازم است ذابح شیعه باشد. مسئله: شرکت در قربانى صحیح نیست و باید هر کس خودش یک قربانى کند. مسئله: اگر عمدا یا بواسطه عذرى روز عید قربانى نکرد احتیاط واجب آنستکه در ایام تشریق یعنى یازده و دوازده و سیزده ذبح کند و اگر



خرید و دانلود تحقیق. آداب و احکام حج تمتع


تحقیق. آداب سفر به روایت علامه مجلسى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

آداب سفر به روایت علامه مجلسى

سفرهاى نیک و بد و ایام و ساعات نیک و بد از براى سفر

از حضرت صادق علیه‏السلام منقول است که در حکمت آل داود نوشته است که نباید کسى سفر کند مگر از براى سه چیز: سفرى که توشه آخرت در آن حاصل شود یا سفرى که باعث مرمت امور معاش گردد یا سفرى که از براى سیر و لذتى باشد که حرام نباشد.

در حدیث دیگر فرمود: سفر کنید تا بدن‏هاى شما صحیح شود و جهاد کنید تا غنیمت دنیا و آخرت بیابید و حج کنید تا مال دار و بى‏نیاز شوید.

در حدیث دیگر فرمود: سفر، قطعه‏اى است از عذاب، چون کار شما در سفر ساخته شود، زود به اهل خود برگردید.

در حدیث صحیح منقول است که محمد بن مسلم از حضرت صادق علیه‏السلام پرسید: به زمینى مى‏روم که در آن جا به غیر از برف و یخ چیزى نیست. فرمود: چون مضطر است تیمم کند و دیگر به همچنین زمینى نرود که دینش در آن جا هلاک شود.

دفع نحوست‏هاى سفر به تصدق و دعا

در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه‏السلام منقول است که تصدق کن و در هر روز که خواهى سفر برو.

در حدیث صحیح دیگر منقول است که از آن حضرت پرسیدند: آیا کراهت دارد سفر کردن در روزى از روزها، مثل چهارشنبه و غیر آن؟فرمودند: افتتاح سفر خود به تصدق بکن و هر وقت که خواهى به در رو.

در حدیث صحیح دیگر منقول است که ابن ابى عمیر گفت: من در علم نجوم نظر مى‏کردم و طالع را مى‏شناختم و در خاطرم مى‏خلید (1) در بعضى از ساعات بعضى از کارها را اختیار کردن. در این باب به خدمت‏حضرت امام موسى علیه‏السلام شکایت کردم. فرمود: هر گاه در دل تو چیزى بیفتد تصدق کن بر اول مسکینى که مى‏بینى و برو که حق تعالى ضرر آن را از تو دفع مى‏کند.

در حدیث دیگر از حضرت صادق علیه‏السلام منقول است که هر که در اول روز تصدق بکند، حق تعالى نحوست (2) آن روز را از او دفع مى‏کند.

در حدیث دیگر منقول است که چون حضرت امام زین العابدین علیه‏السلام به بعضى از مزرعه‏هاى خود مى‏خواستند بروند، مى‏خریدند سلامتى خود را از خدا به آن چه میسر مى‏شد از تصدق و این تصدق را در وقتى مى‏دادند که پا در رکاب مى‏گذاشتند و چون خدا آن حضرت را به سلامت‏برمى‏گردانید، شکر و حمد الهى مى‏کردند و تصدق مى‏کردند به آن چه میسر مى‏شد.

در حدیث‏حسن منقول است که عبد الملک به خدمت‏حضرت صادق عرض کرد: من مبتلا به علم نجوم شده‏ام و گاهى مى‏خواهم پى کارى بروم و به طالع نظر مى‏کنم، مى‏بینم که در طالع شرى هست مى‏نشینم و ترک رفتن مى‏کنم و اگر طالع نیک مى‏بینم، مى‏روم. حضرت فرمود: آن حاجت‏برآورده مى‏شود. آیا حکم به نجوم مى‏کنى؟گفت: بلى. فرمود: کتاب‏هاى نجومت را بسوزان.

سید بن طاوس رحمه الله روایت کرده است: چون خواهى متوجه سفرى شوى، در چند وقت که سفر کردن در آن اوقات کراهت دارد، پیش از متوجه شدن سفر سوره حمد و قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق و آیة الکرسى و سوره انا انزلناه و آخر آل عمران:

ان فى خلق السموات و الارض. . .

تا آخر سوره بخوان: پس بگو:

«اللهم بک یصول الصائل و بک یطول الطائل و لا حول لکل ذى حول الا بک و لا قوة یمتازها ذو القوة الا منک اسالک بصفوتک من خلقک و خیرتک من بریتک محمد نبیک و عترته و سلالته علیه و علیهم السلام صل علیه و علیهم و اکفنى شر هذا الیوم و ضره و ارزقنى خیره و یمنه و اقض لى فی متصرفاتى بحسن العافیة و بلوغ المحبة و الظفر بالامنیة و کفایة الطاغیة الغویة و کل ذى قدرة لى على اذیه حتى اکون فى جنة و عصمة من کل بلاء و نقمة و ابدلنى فیه من المخاوف امنا و من العوائق فیه یسرا حتى لا یصدنى صاد عن المراد و لا یحل بى طارق من اذى العباد انک على کل شى‏ء قدیر و الامور الیک تصیر یا من لیس کمثله شى‏ء و هو السمیع البصیر

سایر آداب سفر

در حدیث معتبر منقول است از حضرت امام صادق علیه‏السلام که حضرت لقمان پسر خود را نصیحت فرمود: چون سفر کنى با گروهى، مشورت با ایشان بکن در کارهاى خود و کارهاى ایشان، و در روى ایشان تبسم بسیار بکن و در توشه خود صاحب کرم باش در میان ایشان و چون تو را به ضیافت‏بطلبند قبول کن و اگر از تو مدد طلبند یارى ایشان بکن و به سه چیز بر ایشان غلبه کن: به بسیارى خاموشى و بسیارى نماز و سخاوت و جوانمردى در هر چه با خوددارى از چهار پا و مال و توشه و اگر گواهى از تو بطلبند یا بر امر حقى خواهند تو را گواه کنند و چون با تو مشورت کنند تا توانى سعى کن که راى نیکو از براى ایشان اختیار کنى و زود عزم مکن و راى خود را با ایشان مگو تا تامل کنى و فکر کنى و جواب ایشان مگو در مشورت ایشان تا آن که در آن فکر برخیزى و بنشینى و بخوابى و چیزى بخورى و نماز کنى و در اثناى این احوال فکر خود و حکمت‏خود را در مشورت ایشان به کار فرمایى، زیرا که هر که خیر خواهى خود را براى کسى که با او مشورت کند خالص نگرداند، حق تعالى راى و عقل او را سلب مى‏کند و امانت را از او برمى‏دارد و هر گاه ببینى که رفیقان تو پیاده مى‏روند، با ایشان پیاده برو و هر گاه ببینى رفیقان کارى مى‏کنند با ایشان بکن و اگر تصدقى کنند یا قرضى دهند تو نیز با ایشان بده و بشنو سخن کسى را که از تو بزرگ‏تر باشد. و هر گاه رفیقان کارى به تو فرمایند یا چیزى از تو سؤال کنند، بگو: بلى، و نه مگو، که نه گفتن علامت عجز و موجب ملامت است. و چون راه را گم کنید و حیران بمانید فرود آیید و اگر در راه مقصود شک کنید بایستید و با یکدیگر مشورت کنید و مصلحت‏ببینید. اگر یک کسى را ببینید خبر راه از او مپرسید و مصلحت از او نبینید که یک شخص در بیابان این کس را به شک مى‏اندازد که شاید جاسوس دزدان باشد یا شیطان که خواهد شما را حیران کند. از دو شخص نیز حذر کنید مگر آن که چیزى چند از علامت‏ها و قرینه‏ها ببینید. اى فرزند چون وقت نماز درآید از براى امرى آن را تاخیر مینداز و نماز را به جا آور که هر چند بیشتر ادا مى‏کنى سبک بار مى‏شوى. و نماز را با جماعت‏بکن، هر چند بر سر نیزه باشى. و بر روى چهار پا خواب



خرید و دانلود تحقیق. آداب سفر به روایت علامه مجلسى


تحقیق. آداب معاشرت درقران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

آدابمعاشرتدرقران

بحثدربارهآدابمعاشرتاست. دراینبارهدرقرآنکریممسائلىمطرحشدهکهبعضىازآنهاعمومیتداردوبعضىدربارهرسولاکرم‏صلىاللهعلیهوآلهوسلماستکهشایدبابیانىکهعرضمى‏کنیمکمابیشقابلتوسعهباشد.

۱- آدابعمومى

آنچهمربوطبهعمومافراداست،آدابىچنداستکهدراینجابهبعضىازآنهااشارهمى‏کنیم:

درسورهنورچندینآیههستکهکمابیشباهممربوطاستوازآیه ۲۷ شروعمى‏شود: «یاایهاالذینآمنوالاتدخلوابیوتاغیربیوتکمحتىتستانسواوتسلمواعلىاهلهاذلکمخیرلکملعلکمتذکرون × فانلمتجدوافیهااحدافلاتدخلوهاحتىیؤذنلکموانقیللکمارجعوافارجعواهوازکىلکمواللهبماتعملونعلیم; اىکسانىکهایمانآورده‏اید،بهخانه‏هایىکهخانه‏هاىشمانیستداخلمشویدتااجازهبگیریدوبراهلآنسلامگویید. اینبراىشمابهتراست،باشدکهپندگیرید. واگرکسىرادرآننیافتیدپسداخلمشویدتابهشمااجازهدادهشودواگربهشماگفتهشد: «برگردید»،پسبرگردید،کهآنبراىشماسزاوارتراستوخدابهآنچهانجاممى‏دهیدداناست.»

۱ - ۱ - ورودبهخانه‏ها

واردشدنبهخانهدیگرانبهچندصورتتصورمى‏شود: الف - شخصعلمداردبهاینکهصاحبخانهراضىاست. ب - موردشکاست. ج - علمداردبهاینکهراضىنیست.

روشناستدرجایىکهانسان،علمبهعدمرضایتداردیااذنبگیردولىجوابردبشنودنبایدواردبشود: «وانقیللکمارجعوافارجعوا»اگرکسىخواستواردمنزلکسىبشودواجازهخواستوگفتند «برگردید»یعنىاجازهندادنداصرارنکندوبرگردد. اینبراىشمابهتروبراىمصالحجامعهاسلامىمفیدتراست.

صورتدیگرایناستکهعلمداردبهاینکهطرفراضىاست‏یاقبلاچنیناجازه‏اىراگرفتهیاازنحوهرفتاروگفتارصاحب‏خانهبهدستآوردهاست،درآن‏جاهمورودجایزاستمنتهىآدابىدارد: یکىازآدابىکهمى‏بایسترعایت‏بکندایناستکهسرزدهواردنشوداگردوستانىباهمدیگرروابطىدارندیاکسانىبراىحاجتى - مادىیامعنوى - بهکسىمراجعهمى‏کنند،چونممکناست‏شخصدرداخلخانه‏اشآمادگىبراىپذیرشنداشتهباشدیادرحالىباشدکهنمى‏خواهدکسىاورادرآنحالیابهآنصورتببیندایناستکهدراسلامتاکیدمى‏شودکه «استیناس‏»کنید. استیناسکردن; یعنىانجامدادنکارىکهتوجهراجلببکندودرروایاتدرتوضیحشآمدهکهصدابزنیدیاتنحنحبکنیدتاخودشراآمادهکند. ضمنادستورمى‏دهدکهسلامهمبکنید «حتىتستانسواوتسلمواعلىاهلها»کهبعداجداگانهدربارهآنبحث‏خواهیمکرد.

امااگرشخصىخواستوارداتاقیاخانه‏اىبشودکهکسىدرآننیستومثلادرزدوکسىجوابندادوفهمیدکهکسىآنجانیستکهازاواجازهبگیرددراینصورتهمواردنشود: «فانلمتجدوافیهااحدافلاتدخلوهاحتىیؤذنلکم‏»طبعاوقتىکسىنباشداذنهمتحققنمى‏یابدپسشمابایدواردنشویدتاکسىپیداشودوبهشمااذنبدهد.

مواردىهستکهرفتوآمدافرادباهمخیلىزیاداست; مثلااهلیکخانهکهدراتاقهاىمتعددىزندگىمى‏کنندرفتوآمدمتعارفدارند: بچه‏هاوارداتاقپدرومادرشانمى‏شوندیاکسانىکهدرخانهکارمى‏کنندمانندکلفتونوکروعبیدوامایىکهسابقابودندودرخانهکارمى‏کردند،آیاهردفعه‏اىکهمى‏خواهندبیایندلازماستاذنبگیرندیانه؟درآیه ۵۸ سورهنورمى‏فرماید: «یاایهاالذینآمنوالیستاذنکمالذینملکتایمانکموالذینلمیبلغواالحلممنکمثلاثمرات‏»کسانىکهمملوکشماهستندودرخانهشماکارمى‏کنندوهمینطوربچه‏هایىکهبهحدتکلیفنرسیده‏اندسهمرتبهدرشبانهروزاذنبگیرند: پیشازنمازصبح،موقعظهروبعدازنمازعشا. اینهامواقعىاستکهمعمولاانساناستراحتمى‏کندودلشمى‏خواهدتنهاباشد. ودرآیهبعدمى‏فرماید: «واذابلغالاطفالمنکمالحلمفلیستاذنواکمااستاذنالذینمنقبلهم‏»امااگربچه‏هابهحدتکلیفرسیدندبایدمثلسایریناجازهبگیرند; یعنىغیرازسهمرتبه‏اىکهگفتهشدهروقتدیگرهممى‏خواهندواردبشوندبایداجازهبگیرند.

۱ - ۲ - آدابغذاخوردن

وامادربارهغذاخوردندرخانهدیگران،مواردىهستکههرچنداذنصریحىازطرفصاحبخانهنباشدجایزاستوآنهامواردىاستکهمعمولاانسانعلمبهرضایتطرفداردواگرکسىراضىنباشدبایدتصریحکند. درآیه ۶۱ ازهمینسورهپسازاشارهبهافرادىکهمعذوریتهایىدارند «لیسعلىالاعمىحرجولاعلىالاعرجحرجولاعلىالمریضحرج‏»مى‏فرماید: «ولاعلىانفسکمانتاکلوامنبیوتکماوبیوتآبائکماوبیوتامهاتکماوبیوتاخوانکماوبیوتاخواتکماوبیوتاعمامکماوبیوتعماتکماوبیوتاخوالکماوبیوتخالاتکماوماملکتممفاتحهاوصدیقکملیسعلیکمجناحانتاکلواجمیعااواشتاتا»مفسرانفرموده‏اندکهمنظوراز «بیوتکم‏»بیوتفرزندانتاناست; یعنىخانهفرزندانبهمنزلهخانهخودتاناست. ازاینآیهشریفهاستفادهمى‏شودکهخویشاونداننزدیکبراىاستفادهازماکولاتدرخانهیکدیگرنیازىبهاذنگرفتنندارندهمچنینخانهدوستىکهکلیدشرادراختیارشماگذاشتهاستودرواقعدراینموارد «اذنفحوى‏»وجوددارد «لیسعلیکمجناحانتاکلواجمیعااواشتاتا»وعده‏اىمشغولغذاخوردنباشندیاتنهاباشیداماوقتىمى‏خواهیدواردبشویداینآدابرارعایتکنید: «فاذادخلتمبیوتافسلمواعلىانفسکمتحیةمنعنداللهمبارکةطیبة‏»واردخانهکهمى‏شویدسلامکنید «فسلمواعلىانفسکم‏»مفسرانفرموده‏اندکهاینآیهازمواردىاستکههمهمؤمنینبهمنزلهیکدیگرحسابشده‏اند. وسلامکردنبهدیگرانسلامکردنبهخودتانتلقىشدهاستوبعضىگفته‏اندکهازاینآیهاستفادهمى‏شودکهاگرکسىهمدرخانهنباشدبرخودتانسلامکنید.

«تحیةمنعنداللهمبارکةطیبة‏»اینسلامکردنتحیتىاستازناحیهخداوهممبارکوپربرکتاستوهمطیبوخوش; پربرکتاست‏یعنىآثارخیرىبرآنمترتبمى‏شودوطیباست‏یعنىنفوسمى‏پسندندوخوششانمى‏آیدواحساسآرامشمى‏کنند.



خرید و دانلود تحقیق. آداب معاشرت درقران


تحقیق درباره. اخلاق و آداب دانشجویی 29 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

اخلاق و آداب دانشجویی

سرآغاز :

اگر مجموعه معارف و تعالیم اسلامی را به درختی ریشه دار و پر شاخه و برگ تشبیه کنیم . آموز ه های اعتقادی به منزله ریشه ، احکام و موازین فقهی ، بسان شاخ و برگ و اخلاق به مشابه میوه آن درخت خواهد بود . به دیگر سخن هدف نهایی و غایت قصوای دین بر طرف کردن کاشی های رفتاری و درمان بیماری های نفسانی و پرورش انسان کامل و در نتیجه بر پایی جامعه ی مطلوب و برخوردار از موازین صحیح اخلاقی است چنانکه در حدیثی معروف از پیامبر ( ص ) امده است : * انما بعثت لاتتم مکارم الاخلاق *

بی گمان من به پیامبری مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام رسانم.

مقوله ی اخلاق در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بر اساس یکی دیگر از احادیث نبوی , خلق نیک , نیمی از دین است . بر اساس این واقعیت بر تمامی اقشار جامعه ی اسلامی است در تربیت نفس و تهذیب اخلاق سعی بلیغ کنند و با بهره گیری از اموزه های قرانیو منابع سرشار روایی و با تاسی بر نقش و سیره ی پیشوایان دین و بزرگان اخلاق رفتار فردی و جمعی خودرا ان چنان که مطلوب صاحب شریعت است سامان بخشد . در این میان باید به دانشجویان با اهتمامی ویژه نگریست زیرا از یک سو شاهد اثر پذیری خانواده ها و دیگر جوانان به خصوص دانش اموزان از این قشر هستیم و از سوی دیگر این جمعیت مدیران و کارگزینان اینده خواهند بود و بی گمان منش و اخلاق انان نقش تعیین کننده در تعالی یا انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون ان خواهد داشت .

بخش اول : کلیات

تعریف اخلاق :

اخلاق واژه ی عربی و جمع خلق است که در لغت به معنای عادی , طبع و سجیه می باشد . ودر اصطلاح به مجموعه ای از ملکات نفسانی و صفات پایدار روحی اطلاق می شود . بنابر این می توان گفت : علم اخلاق علمی است که کمالات و کاستی های نفسانی و به تعبیر دیگر فضایل و رذایل اخلاقی را تعیین می کند و شیوه ی تحصیل فضایل و چگونگی مبارزه با رذایل را نشان می دهد .

افراط و تفریط در ابراز عواطف :

عواطف لطیف انسانی انگاه می تواند سرچشمه ی ملکات نفسانی باشد و در خدمت رشد و تعالی اخلاقی جامعه قرار گیرد که از افات افراط و تفریط مصون بماند و به دیگر سخن در مورد بی توجهی ماقع نشود و از دخالت بی جای ان نیز جلوگیری به عمل اید . بر خلاف جامعه ی ماشینی غرب که در ابراز عواطف دچار تفریط شده است در برخی دیگر از جوامع شاهد افراط و زیاده روی در این زمینه و دخالت دادن بی جا و نسنجیده ی ان در امور هستیم . با توجه به این واقعیت ضروری به نظرمی رسد محدوده ی عواطف تعیین شده حدود ان مشخص گردد.

بخش دوم ,فصل اول : اخلاق و اداب دانشجو با خود

شناخت جایگاه دانشجویی :

دریغ ایدت هر دو عالم خریدن اگر قدر نقدی کرداری بدانی

در میان انچه که می توان به عنوان شرایط استفاده ی مطلوب از مقطع کوتاه دانشجویی از بیشترین اهمیت برخوردار است . این امر از یک سو موجب سعی و تلاش در خور و دوری از بطالت و تضییع عمر می شود و از سوی دیگر فکر و اندیشه را در رسیدن به اهداف و مقاصد متعالی جهت و سامان بخشید .

سکوت ممدوح :

صدف وار باید زبان در کشیدن گروقتی که حاجت بود در چکانی

رفتار پسندیده ای که می توان یاری رسان حالت مراقبه باشد و محاسبه را تسهیل نماید سکوت بجا و پرهیز از سخن بی فایده است این قصم سکوت از مصادیق بارز کنترل زبان است که مفاسد اخلاقی بزرگی مانند دروغ , بهتان , غیبت, شماتت , استهزا, ناسزاگویی و ... همه در فقدان ان انجام می گیرد افزون بر این دم فرو بستن و در خود فرو رفتن ساز خود شناسی و از مایه های بزرگ اندیشه روحی دارد .

قوت نفس :

استحکام و نیرو مندی دل و صلابت نفس از محاسن و فضایل بزرگ اخلاقی است که خود می تواند خاستگاه و سرچشمه بسیاری دیگر از فضایل مانند عزت نفس , شجاعت, ازاد منشی, وقار و ... باشد چنان که بسیاری از کاستی ها و رذایل اخلاقی مانند دون همتی , ذلت پذیری , ترس و ... نیز از فقدان این صفت ناشی می شود . این فضیلت بزرگ نه تنها زمینه ساز رشد و تکامل روحی و سازمان دهی اخلاق است در دستیابی به مدارج عالی علمی و مقامات فاخر اجتماعی نیز نقش اساسی دارد . اگر چه ممکن است این صفت با درجات پایین و ابتدایی ان در بسیاری افراد یافت شود ولی بی گمان شمار اندکی برخوردار از مراقبت عالی ان هستند .

اطمینان قلب :

اطمینان قلب که از اثار قوت نفس و خود از ملکات ارزشمند اخلاقی است از راه افزایش میزان اگاهی و معرفت و ذکر و یاد خداوند حاصل می شود . نقش معرفت و شناخت زدودن , تشویق و تردید از ساحت فکر و اندیشه و راسخ شدن باورها و استحکام پایه های عقیدتی است . ذکر و یاد الهی نیز موجب میشود انسان در کوران حوادث و رخدادهای ناگوار دچار حزن و اندوه نشده خود را نبازد . برخورداری از اصول فکری ثابت و اتخاذ مواضع هماهنگ و یکسان در عرصه های مختلف فرهنگی , سیاسی و... از اثار قوت نفس و اطمینان خاطر است .

ازاد منشی :

از کمالات اخلاقی خدا باوران , حریت و ازاد منشی در عرصه ی اندیشه و عمل است این صفت نیز مانند دیگر صفات اخلاقی , در نتیجه ی افزایش معرفت و به موازات مراقبت نفسانی نیرومند و متکامل می شود تاجایی که انسان از همه ی امیال و تعلقات پست مادی ازاد می شود و به چیزی جز رضای محبوب نمی اندیشد .

فصل دوم , بخش دوم :

عجب و خود بینی :

عجب و خود پسندی ان است که به سبب کمال که در خور بیند خوشتن را بزرگ شمارد خواه ان کمال را داشته باشد و خواه نداشته باشد و اعم از اینکه ان صفتی که داراست و به ان می بالد در واقع کمال باشد یا نباشد . تفاوت این صفت با کبر این است که متکبر خود را بالاتر و برتر از



خرید و دانلود تحقیق درباره. اخلاق و آداب دانشجویی 29 ص