لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
چکیده:
موضوع پژوهش حاضر،و بررسی و مقایسه میزان اضطراب کلی دانش آموزان دختر و پسر محروم از پدر که مادرشان ازدواج مجدد کرده اند و آنهایی که مادرشان بعد از فوت پدر ازدواج مجدد نکرده اند وهمچنین دانش آموزان دخترو پسر دارای هر دو والد اصلی، می باشد که این افراد در پایه سوم راهنماییو در محدوده سن16-14سال قرار گرفته اند و نمونه گیری بصورت تصادفی از کلیه مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه شهر تهران در سال تحصیلی84-83 انجام گرفته است 0
بررسی و مقایسه به وسیله اجرای آزمون اضطراب آر0بی0کتل صورت گر فته است وهمچنین پرسشنامه ای به منظورتفکیک دانش آموزان محروم از پدرکه مادرشان ازدواج مجدد کرده اندودانش آموزان محروم از پدرکه مادرشان ازدواج مجدد نکرده اند همچنین بررسی نظارت آنها دراین امر تهی هشده واز دانش آموزان خواسته شد که پس از اتمام پاسخگویی به آزمون به سوالات این پرسشنامه جواب دهند.
سرانجام اینکه فرض کلی پژوهش مبنی بر معناداربودن تفاوت میزان اضطراب دانش آموزان محروم از پدرکه مادرشان ازدواج مجدد کرده اند وآنهایی که مادرشان ازدواج مجدد نکرده اند تایید نشد0 البته بین میانگین این دو گروه تفاوت وجودداشت بطوریکه میانگین اضطراب گروه اول کمتر ازمیانگین اضطراب گروه دوم بود0 ولی دوفرض دیگر پژوهش مبنی برتفاوت میزان اضطراب دوگروه ذکرشده دربالا بادانش آموزان دارای هردو والدتایید شد0 همچنین مطابق بانتایج پاسخهای دانش آموزان به پرسشنامه دوم اینطور گزارش می شودکهاکثرا" باامرازدواج مجدد مادرمخالف بوده وآنهایی که مادرانشان ازدواج مجدد کرده اند دلیل این امررابیشتراصرار اطرافیان می دانند.
تقدیم به : پدرومادرم، عزیزانی که وجودشان برایم همه مهرووجودم برایشان همه رنج ، آنان که فروغ نگاهشان، گرمی وروشنی رویشان سرمایه های زندگی ام بوده وخواهد بود.
خواهرانم، که محبت هایش را هرگز فراموش نخواهم کرد
تقدیر:
اینک که به لطف ایزدمنان موفق شدم دوره به یادماندنی دانشگاه راپشت سربگذارم برخودلازم می دانم که به رسم ادب
وسنت نیکوی سپاس ازتمام اساتید بزرگواری که توفیق شاگردی درمحضرشان راداشته ام سپاسگزاری نمایم بویژه ازاستاد محترم وعزیزم جناب آقای سعید بهشتی که درانجام این
پژوهش مراازراهنماییهاوحمایتهای بی دریغ خویش بهره مند ساخته اند کمال تشکر و قدردانی رادارم.
فصل اول
بیان مسئله
مقدمه
ازدواج مسئله مهمی است که بسیار سفارش شده است زن ومرد افریده شده اند تا درکنار یکدیگر قرار گرفته وآرامش یابند . زن ومردی که هر کدام تنها زندگی می کنند می توانند باازدواج به افق تازه ای از زندگی دست یافته و بامشارکت یکدیگر بسیاری از مشکلاتشان را که شاید به تنهایی از عهده حل انها بر نمی امد ند را حل کنند وهمچنین از نظر سلامت روانی نیز تامین می شوند.هر چند ممکن است بعضی از ازدواج ها سرانجام خوشایندی نداشته باشد.
و کانون به علت های مختلف از هم بهپاشد ولی در مجموع می توان گفت که در روزگار پر کشمکش امروز ، شاید تنها جای امنی که می توان یافت محیط خانه و زندگی در کنار افراد خانواده است .
در خانواده علاوه بر حضور زن ومرد که بعد ها نقش مادر وپدر را بر عهده می گیرند ، فرزندانی نیز وجود دارند
که تر بیت وپرورش آنها بسیار حائز توجه واهمیت است وپدر ومادردر قبال این امر نقش اساسی برعهده دارند که باید بامشارکت یکدیگر این نقش راایفا کنند . حال اگر هر یک از آنها در انجام وظیفه خود کوتاهی کنند یا اینکه در محیط خانواده حضورنداشته باشد عوارض ناگواری در پی خواهد داشت که دامنگیر همه اعضای خانواده مخصوصاً فرزندان خواهد شد، چرا که فرزنان والدین خود را تنها تکیه گاه خویش دانسته ودرغیاب آنها ممکن است دچارآسیب های جبران ناپذیری شوند.
عدم حضور والدین می تواند علل های مختلفی همچون طلاق مرگ آنها سفرهایطولانی و... داشته باشد که واکنش فرزندان در قبال هر کدام متفاوت است . آنها ممکن است از والد تنها انتظار زیادی داشته ودائم نگران باشند که آینده آنها چه خواهدشد . وظیفه والد تنها نیز بسیارمشکل می شود چرا که باید در یک لحظه هم نقش پدر را بازی کندوهم مادرراوتمام مسئلولیت های زندگی را به تنهایی به دوش بکشد.ااو باید تصمیم بگیرد که چگونه ازعهده وظایف خود برآید وکوچکترین تصمیم او در مورد اداره ی زندگی می تواند تاثیرات عمیقی برکل ساختار خانواده مخصوصافرزندا وسلامت روانی آنها داشته باشد. والدتنها ممکن است تصمیم به ازدواج مجدد بگیردتابتواند بامشارکت همسر جدید خود مشکلات رابهتر حل کند . فرزندان در قبال این امر واکنش های متفاوتی خواهند داشت که البته بر اساس سن وجنس آنها متفاوت می باشد .
البته کیفیت تاثیر ازدواج مجدد هنوز بطور مطلق بیان نشده واحتیاج به بررسی وتحقیقات گسترده ای دارد .
باتوجه به میزان وتعداد زیاد خانواده های تک سرپرست و واکنش های اطرافیان و جامعه در قبال این مسئله به نظر می رسد بایستی ابعاد مختلف آن مور د بررسی قرار گیرد تا شاید نتایج این پژوهشها بتواند پشتوانه تصمیم زنان ومردان همسر از دست داده جهت اخذ مناسب ترین تصمیم ها و تامین بهترین شرایط برای خود و فرزندانشان وهمچنین روشن شدن وظا یف ناپدری ونامادری در برابر فرزندان باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه
هدف از انجام این بررسی آماری، اینکه دریابیم:
«چند درصد از دانش آموزان سال اول دبیرستان غیرانتفاعی بردبار تصمیم دارند در رشته ی ریاضی و فیزیک تحصیل کنند»
موضوع مورد مطالعه:
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان غیرانتفاعی بردبار به درس ریاضی
در این قسمت به توضیح درباره ی جدول های فراوانی و چگونگی جمع آوری اطلاعات می پردازیم.
برای جمع آوری اطلاعات درباره ی این موضوع از پرسشنامه استفاده کردیم به طوری که 34 پرسشنامه به عنوان نمونه که شامل 7 سؤال میباشد در اختیار دانش آموزان 12 کلاس موجود در دبیرستان بردبار به صورت اتفاقی و بدون شناخت قبلی قرار گرفت. سپس تمام پرسشنامه ها جمع آوری گردید و با توجه به اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها برای هر سؤال جدول فراوانی که شامل فراوانی مطلق ، فراوانی نسبی و درصد فراوانی نسبی و فراوانی تجمعی و زاویه ی مرکزی میباشد و با توجه به نوع داده برای آن در صورت امکان مرکز دسته تعیین گردید. سپس با توجه به نوع متغیر مورد مطالعه برای هر سؤال نمودار میله ای و دایره ای و یا نمودار مستطیلی و چند بر فراوانی کشیده شد. سپس به پیدا کردن شاخص های مرکزی (حد و میانه و میانگین) پرداختیم.
(هر داده که بیشترین فراوانی را دارد میانه مقداری است که نصف داده ها قبل از آن و نصف دیگر داده ها بعد از آن قرار دارد و میانگین مرکزیت داده ها را نشان میدهد.)
1- میزان علاقه مندی شما به درس ریاضی چقدر است؟
الف)کم ب)متوسط ج)زیاد د)خیلی زیاد
برای نظم بخشیدن به اطلاعات و داده های داده شده از جدول فراوانی استفاده کنیم.
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان به درس ریاضی
34
8
11
8
7
فراوانی مطلق fi
خیلی زیاد
زیاد
متوسط
کم
میزان علاقه مندی دانش آموزان سال اول دبیرستان به درس ریاضی
34
8
11
8
7
فراوانی مطلق fi
1
فراوانی نسبی
%100
%5/23
%5/23
%5/23
%5/20
درصد فراوانی نسبی
34
26
15
7
فراوانی تجمعی
زاویه ی مرکزی
متغیر کیفی اسمی
نوع متغیر مورد مطالعه
تعداد دانش آموزانی که به درس ریاضی علاقه دارند زیاد میباشد (11 نفر از 34 نفر) پس (زیاد)
داده های کیفی اسمی میانه ندارند
داده های کیفی اسمی میانگین ندارند.
مد Mod
میانه
میانگین
واریانس ندارد
واریانس و انحراف معیار
نمودار دایره ای برای متغیرهای کیفی و کمی گسسته که چند حالتی باشد مناسب است.
نمودار دایره ای
نمودار میله ای برای متغیرهای کیفی و کمی گسسته مناسب است. در نمودار میله ای طول میله ها با هم مقایسه می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نقش مطالعات درسی و غیردرسی در پیشرفت دانش آموزان
نقش مطالعات غیردرسی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
وقتی سطح فکری دانشآموزی بالا رفت و ذهن او فعال شد، امکان فراگیری درسهای مدرسه برایش بهتر فراهم میشود. یعنی ذهن او آمادگی بیشتری را برای یادگیری ریاضی، ادبیات، تاریخ و… خواهد داشت و این مطلبی است که تجربه آن را بارها ثابت کرده است.
مقدمه : حضرت علی علیه السلام میفرمایند:«هرآن کس که با کتاب آرامش یابد،راحتی وآسایش از او سلب نمیگردد» و همچنین در جای دیگر میفرمایند:«اگر روزی بر من بگذرد که در آن روز به علم ودانش من افزوده نشود، آنروز، روز مبارکی نیست». یکی از مهمترین شاخصهای رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی هر کشور میزان مطالعه و روی آوری افراد آن جامعه به تحقیق و پژوهش میباشد. توسعه اقتصادی و اجتماعی در پرتو توسعه فرهنگی و آموزشی صورت میپذیرد و این امر نیازمند توسعه در ذهنیت و افکار مردم جامعه است. تا زمانی که پیشرفت علمی و فکری برای افراد جامعه حاصل نشود توسعه و رشد آن جامعه توسعه درونزا نبوده و خود باعث وابستگی و عدم پیشرفت واقعی می شود. سرعت کشف و پیدایش علوم و فنون جدید به حدی است که انتقال دستاورد های نوین علمی و فتی از طریق کتب درسی وآموزشهای کلاسیک مدرسهای به دانش آموزان و دانشجویان امکانپذیر نیست و باید چارهای دیگر اندیشید. صاحبنظران تعلیم و تربیت معتقدند در آموزش و پرورش جدید باید بر روش آموختن بیش از انتقال آموختهها تکیه کرد. چون آموزش کلیه معلومات و اطلاعات موجود به دانشآموزان نه امکانپذیر است و نه چاره ساز. نسل جدید باید روش آموختن برای زیستن را بیاموزد تا بتواند در آینده زندگی کند. بنابراین لازم است نگرش دانش آموز محوری و خودخوانی و فرهنگ تحقیق و مطالعه و خودآموزی را در بین آنان گسترش داد . خوشبختانه امروزه در کشور ما کتاب برای کودکان و نوجوانان به صورت یک نیاز شناخته شده در آمده است. والدین و معلمان باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که تنها از راه مدرسه و کتابهای درسی نمیتوان کودکان و نوجوانان را برای موفقیت در حل مشکلات گوناگون و پیچیده زندگی آماده ساخت چرا که کتابها همواره مطالبی در باره زندگیاند نه خود زندگی. ازطرفی کودکان و نوجوانان به مطالعه کتابهای غیر درسی بیش ازکتابهای درسی علاقه نشان میدهند و همین علاقه موجب استقبال شدید ایشان از کتابهای آزاد میشود . این نوع کتابهاست که کودکان را در حل مسائل و مشکلات شخصی در جهات مختلف کمک میکند. اطلاعات آنها را در باره محیطهای گوناگون افزایش میدهد و ساعات فراغت و بیکاری آنان را سود بخشتر و پر بارتر میسازد. کودکان و نوجوانان با خواندن کتابها و نشریات سازگاری عاطفی و اجتماعی خود را بهتر رشد و گسترش میدهند. ادبیات کودک موظف است آهستهآهسته و طی زمان واقعیتهایی چون تولد، مرگ،غم و شادی، رنج و عشق و نفرت را با تمام ابعادش به کودکان بیاموزد و در این شناساندن هرگز از حد تعادل دور نشود. • معلم وکتابهای غیردرسی معلم کلاسهای ابتدایی باید کتابهایی را انتخاب کند که در باره محیط مستقیم و زندگی روزانه کودک باشد. به سخن دیگر هر فرد به ویژه در دوران کودکی احتیاج دارد خودش را بشناسد و نوعی رضایت درونی از خود داشته باشد. همچنین باید یاد بگیرد که با همسالان و همکلاسانش چگونه همراهی و همکاری کند تا بتواند برای خودش در میان آنها جایگاه مناسب و موقعیتی خوب بدست آ ورد. معلم فهمیده و آزموده اگر رفتاری نامناسب از کودک مشاهده کرد به جای اینکه خود را ناراحت و کودک را مضطرب کند در پی کشف ریشه آن رفتار خواهد بود تا با روشهای مناسب به تغییر آن بپردازد. کودک به وسیله تجاربی که میآموزد. میتواند امیالی را در خود پیریزی کند. یکی از ابزارهایی که این نیاز را ایجاد کرده به آن پاسخهای مناسب میدهد خواندن و شنیدن قصهها سفرهای زیبایی است که منطبق با رشد او باشد. • نقش مطالعه کتابهای غیر درسی در رشد شخصیت کودکان کودکان این غنچههای زیبای زندگی در بیشتر اوقات با قهرمانان و شخصیتهای قصههای خود همراه میشوند و با خلاقیتهایی که گاه بهجای قهرمان قصهها از خود بروز میدهند به تقویت مهارتهای خود در زندگی میپردازند. کودکان از طریق کتابهایی که میخوانند یا شعر ها و قصههایی که میشنوند بینش و اطلاعات وسیعتری پیدا میکنند و در همین مسیر هوشیار دارای اعتماد به نفس و مسلط به دنیای اطراف خود خواهند شد. متأسفانه در کشور به رغم وجود گنجینههای علم و معرفت داستانها و افسانههای زیبا و آموزنده، گروهی از اولیا و مربیان بیشترین زمان خود را برای مسائل آموزشی در نظر میگیرند و بخش عمدهای از دانشآموزان در خانه و مدرسه اغلب اوقات خود را صرف یادگیریهای غیرفعال به حافظه سپردن مفاهیم درسها و همچنین اضطراب امتحان و نمره میکنند وگاه ممکن است از هدف اصلی تعلیم و تربیت و پرورش انسانهای خلاق و مبتکر وکارآمد است باز بمانیم . مطالعه، کودک را در همه اوقات زندگی پرورش میدهد و تقویت میکند و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او میشود و نیز نیروی ابتکار و ابداع به او میبخشد. داستانها و اشعاری که کودکان میخوانند و میشنوند، اثر عمیقی در فکر و روحیه آنان میگذارد و ایشان را برای مواجهه با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده میسازد و نیز در درک و فهم مشکلات زندگی آنها را یاری میکند. • نقش مطالعه در تربیت و تقویت روحیه دینی کودکان و نوجوانان گاهی والدین به دلیل ناآگاهی و درک نادرستی که از مسائل دینی و مذهبی دارند، نمیتوانند راهنمای خوبی برای کودکان و نوجوانان باشند. بنابر این ممکن است در آموزش این گونه مسائل دچار اشتباه شوند یا هرگز فرصت مناسبی برای آموزش این مسائل نیابند. مطالعه کتابهای دینی به کودک و نوجوان کمک میکند تا به درک صحیحی از این مسائل دست یابد و پیش از آن که دیر شود به رشد و شکوفایی برسد. مطالعه و کتاب خوانی ابزار مطمئن برای دستیابی به ماهیت مشکلات است. کتابخوانی و مطالعه بیسیم ارتباطی است که باعث پیوند انسان با جهان میشود، خانوادهها باید توجه کنند که یکی از وظایف آنها مداومت در مطالعه و کتاب خوانی است منظور از مطالعه نه تنها پیشرفت تحصیلی دانشآموزان است بلکه خود کفایی، یادگیری و خود آموزی در طول زندگی است. خانوادهها باید به این نکته توجه کنند که مطالعه و کتاب خوانی منابع، اساسیترین نیازهای فرزندان برای ادامه زندگی سالم است. بطور کلی یکی از عوامل مؤثر در تربیت فرزندان تقویت مطالعه و کتاب خوانی در آنهاست. • نقش مطالعه در پیشرفت تحصیلی کودکان مطالعه غیر درسی، باعث بالا رفتن سطح فکر و فعال شدن ذهن کودکان و نوجوانان است. وقتی سطح فکری دانشآموزی بالا رفت و ذهن او فعال شد، امکان فراگیری درسهای مدرسه برایش بهتر فراهم میشود. یعنی ذهن او آمادگی بیشتری را برای یادگیری ریاضی، ادبیات، تاریخ و… خواهد داشت و این مطلبی است که تجربه آن را بارها ثابت کرده است. دانشآموزی که همگام با مطالعه درسی، به طور جدی به مطالعه کتابهای غیر درسی نیز میپردازد، • بدین وسیله ▪ دارای سطح فکرو اندیشههای وسیع می شود. ▪ ذهنش برای فراگیری فعالتر می شود. ▪ گنجینه لغاتش کاملتر میشود. ▪ افقهای جدیدی پیش رویش باز می گردد. ▪ آمادگیش برای یادگیری درسهای مدرسه بیشتر میشود. ▪ به صورت جدیدتر وقویتر در راه کسب علم گام برمی دارد.
نقش مطالعات درسی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
از مطالعاتی که در زمینه تأثیر برخی عوامل و متغیرها بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام گرفته است چه می توان فهمید؟
در این مقاله کوشش شده است یافته های عمده این مطالعات مورد بازنگری قرار گیرد. کشف اثرات متغیرها بر پیشرفت تحصیلی موضوع ساده ای نیست. نتایج پژوهش ها بر روی روابط و همبستگی ها باید در عمل مورد آزمایش قرار گیرند. هر یک از نتایج باید به دفعات متعدد به وقوع پیوندد تا به توان نسبت به صحت آنها اطمینان حاصل کرد.
مطالعات کیفی که بر پایه روش های مشاهده ای و تکنیک های مصاحبه انجام می گیرد، این امکان را به پژوهشگر می دهد که به نکات ظریفی که در کلاس نقش دارند و بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثرند که تشخیص آنها جز با بکارگیری این روش ها ممکن نیست.
1ـ برنامه درسی
برنامه درسی را می توان به سه گروه “برنامه درسی مورد انتظار (آنچه که در فهرست دروس و یا هدف های یادگیری مندرج است)،” برنامه درسی اجرا شده “ (آنچه که معلمین عملاً تدریس می کنند در زبان پژوهش به آن اغلب فرصت یادگیری می گویند) و “ برنامه درسی فرا گرفته” (آنچه که کودکان واقعاً یاد می گیرند) تقسیم نمود. شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه تقاضای برنامه درسی در پیشرفت تحصیلی مؤثر است. به طور خلاصه می توان اظهار داشت که اگر دانش آموزان فرصت یادگیری چیزی را داشته باشند، معمولاً “آن را فرا می گیرند و اگر این فرصت برای آنها فراهم نباشد،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
ایجاد انگیزه تحصیلی در دانش آموزان
اولین و مهم ترین محیطی که در آن ایجاد انگیزه تحصیلی دانش آموز نقش به سزایی دارد، خانواده است؛ چنانچه جو فرهنگی مسلط بر خانه شعور اجتماعی بالای پدر و مادر ناشی شده باشد و ارزش های فرهنگی و سنتی جامعه به خوبی توسط ایشان منتقل شود. عامل دیگری که در تحصیل افراد مؤثرند معلمان و محیط های آموزشی است؛ که ایجاد انگیزه تحصیل را به وجود می آورند و عامل مؤثری در راه اندازی و یادگیری دارند. معلمان اول ابتدائی تأثیر مثبت و بالایی در نگرش فرزندان نسبت به تحصیل خواهند داشت. روانشناسان معتقدند که انگیزش هم هدف و هم وسیله است گاهی آن را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه می کنند، زیرا نیروی محرک فعالیت های انسان عامل جهت دهنده آن به حساب می آید. اگر از دانش آموز سؤال کنیم که هدف شما در تحصیل چیست؟
در بیشتر موارد پاسخ می دهند که کسب دانش و رسیدن به سطوح عالی علمی، فراهم نمودن آینده شغلی و مقدمات زندگی بهتر و راحت تر. پس یادگیری را واقعاً برای آموختن باید انجام دهیم. شما دانش آموزان عزیز تلاش کنید مطالعات خود را گسترش دهید، در مطالعات خود مطالب را به طور معنی دار و در ارتباط با مطالب یاد بگیرید. نتایج یادگیری های خود را به طور منظم ارزیابی کنید، چون انسان موجودی اجتماعی است و در اجتماع معنی پیدا می کند، پس باید یادگیری های خود را به کار بگیرید. یکی از راه های درست پاسخ دادن به سؤالات، درست و صحیح خواندن سؤال است.
دستورالعمل هایی برای پدران، مادران و مربیان
چگونه در دانش آموزان انگیزه تحصیلی ایجاد کنیم؟
کودکی که از نظر تحصیلی آموزشی دارای ان یزه است، علاقه مند به یادگیری است، فعالیت های مرتبط با یادگیری را دوست دارد و به این اعتقاد رسیده است که مدرسه جایگاه گ مهمی است. ما می خواهیم باور با اهمیت بودن یادگیری و تأثیر بسیار مهم و با ارزش آن در زندگی، در کودکان بوجود آید تا از این طریق تمایل به خوب بودن و خوب عمل کردن در مدرسه، در آنها رشد پیدا کند.
افزایش انگیزه های آموزشی- تحصیلیکودکان از بدو تولد به طور طبیعی، دارای انگیزه یادگیری هستند. تلاش کودک برای دسترسی به یک اسباب بازی، تلاش وی برای راه رفتن، کوشش برای خوردن بدون کمک دیگران و... مثال هایی از انگیزه های طبیعی آنها برای یادگیری است. این انگیزه های اولیه، بعدها در فعالیت های آموزشی نظیر خواندن و نوشتن به کار گرفته می شوند.اگر کودکان انگیزه ای برای یادگیری ندارند، به این دلیل است که موانعی بر سر راه انگیزه های طبیعی آنها بوجود آمده است. آنهایی که به این باور رسیده اند که نمی توانند در فعالیت های آموزشی موفق باشند، تلاششان را متوقف می کنند یا به اندازه کافی تلاش نمی کنند؛ زیرا فکر می کنند که تلاش آنها به نتیجه نخواهد رسید
بنابراین به راحتی ناامید شده و باور می کنند که یادگیری سخت است. آنگاه به دلیل توقف تلاش، فرصت تجربه و لذت یادگیری چیزهای تازه را از دست می دهند و به تدریج به این باور می رسند که هر موفقیتی هم که کسب کنند، مربوط به شانس یا شرایط است.چرا چنین اعتقادات منفی در کودکان به وجود می آید؟ گاهی اوقات به دلیل این که موانعی وجود دارند و بر توانمندیهای آنها در یادگیری اثر می گذارند، ممکن است ناتوانی در یادگیری داشته باشند یا مشکل در خلق و خویشان، یا تأخیری در مراحل رشدشان وجود داشته باشد.افسردگی یا فشارهای مزمن زندگی نیز، یادگیری را به مراتب سخت تر می کند. بچه هایی که از قبل تجربه شکست داشته اند، به دلیل این که باور کرده اند که نمی توانند کارشان را درست انجام دهند، بیشتر آماده برای توقف تلاش هستند. نگرشهای بزرگسالان درباره موفقیت های تحصیلی، می تواند بر اعتقاد و باورهای آنها اثر بگذارد. والدینی که استانداردهای غیرمنطقی دارند، بچه ها را از تلاش مأیوس می کنند. رقابت در مدرسه - جایی که همیشه یکی موفق و دیگری شکست خورده است- نیز می تواند جنبه یأس آوری برای کودکان داشته باشد.بویژه برای آنهایی که هیچ وقت نمی توانند بهترین باشند، اما می توانند خوب باشند و خیلی چیزها را یاد بگیرند. کودکانی که تجربه موفقیت نداشته باشند، یا موفقیتشان تشخیص داده نشود، در انگیزه تحصیلی افت نشان می دهند.در کودکانی که والدین یا دوستانشان برای مدرسه به عنوان یک جایگاه مهم، ارزش قائل نیستند نیز، انگیزه تحصیلی کاهش پیدا می کند.
چگونگی افزایش انگیزه برای یادگیریبرای افزایش انگیزه تحصیلی در کودکان، کارهای زیادی وجود دارد که والدین می توانند انجام دهند. از جمله: برقراری رابطه ایده آل کودک- والد. اجازه بدهید کودکانتان بدانند که از نظر شما، مدرسه جایگاه مهمی است. این موضوع می تواند تلاشهای تحصیلی را تقویت کند. شما می توانید از طریق آموزش عادات خوب مطالعه به فرزندانتان، شرایط را برای موفقیت های بعدی آنها مهیا کنید. این مهم است که با معلم فرزندتان مانند یک دستیار همراهی کنید. در اینجا به بعضی از مطالبی که می توانند به شما در افزایش انگیزه برای یادگیری کودکان کمک کنند، اشاره می کنیم.* هنگام تربیت و تأدیب کودکان، قاطع و منصف باشید. کودکان نیاز به یک نظم منطقی برای مستقل و مسئول شدن دارند.* به کودکان خود آموزش دهید در منزل مسئولیت پذیر باشند. انجام کارهای روزمره و انتظار برای داشتن یک رفتار مناسب از جانب آنها، روشهایی برای افزایش خود تأدیبی است که قابلیت انتقال به فعالیت های آموزشی دارد.* برای ایجاد یک رابطه خوب والد- فرزندی تلاش جدی داشته باشید. به این منظور، زمانهایی را صرف داشتن اوقات خوش با کودکان خود کنید. وقتی صحبت می کنند به آنها آموزش دهید، خصوصاً اگر راجع به مدرسه صحبت می کنند.* فعالیت های خانوادگی که یادگیری را تشویق کنند، مانند دیدار از کتابخانه ها، موزه ها یا پارکها را ترتیب دهید.* اجازه بدهید کودکانتان بدانند که از نظر شما، یادگیری بسیار پر اهمیت و مدرسه عمده ترین هدف است.* فرصت هایی برای موفقیت فراهم کنید. کودکانی که احساس موفقیت کنند، بیشتر
آماده تلاش برای یادگیری چیزهای تازه می شوند.* راجع به امور جذاب و مورد علاقه خود با کودکانتان صحبت کنید.* به کودکانتان کمک کنید تا فعالیت هایی را که از آنها لذت می برند و کارهایی را که می توانند خوب انجام دهند، شناسایی کنند. این فعالیت های لذت بخش، به عنوان سرمایه های اولیه آنها برای ساختن تجارب یادگیری، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال، اگر کودک شما بسکتبال یا وزنه برداری را دوست دارد، شما می توانید او را تشویق کنید که درباره تاریخچه این ورزشها یا بازیکنان معروف این رشته ها بخواند و بنویسد.* راجع به مدرسه، با کودکان خود صحبت کنید و فعالیت هایی که در آنجا جذاب است، به آنها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مقدمه
حضوریکفرزندباهوشودرسخواندرخانوادهکهازهمانسالهایاولتحصیلقابلتشخیصاست،وظیفهوالدینوبهخصوصمادرراصدچندانمیکند. متأسفانهمادرانوظیفهخودرادراینمیبینندکهبالایسرفرزندشانبایستند،تااومشقهایشرابنویسد،ازاودرسبپرسند،دیکتهبگویندویاحتیبعضیازکارهایدرسیفرزندشانراانجامدهند.
هدفوتمرکزهمهاینفعالیتها- فرزند- است،امااینکارهاتاچهزمانیمیتواندموثرباشد؟چنددرصدازوالدینازچنینروشهاییبهنتایجموثروماندگاریمیرسند؟
مادرانیکهعلاقهمندبهپیشرفتمستمروواقعیفرزندشانهستند،بایدجهتقسمتیازفعالیتهارابهطرفخودبرگردانند. مادرانبایدپابهپایفرزندان،پیشروند،امانهدراموردرسی،بلکهدررشدفکریوفرهنگی.
یکمادرمنطقی،دروهلهاولانتظارخودشراازخودبالامیبردوبهآنچهداردقانعنمیشود. اوهمهوقتشرابهامورروزمرهوخنثیاختصاصنمیدهدبلکهدرتربیتفرزند،وقتهایشرابهزمانهاییبرایسرگرمیوزمانهاییبرایارتقایاندیشهتقسیممیکند.
هدفاینپژوهشبررسیعواملموثربروضعیتتحصیلیدانشآموزاناست. برایدستیابیبهاینهدف،متغیرهایگوناگونمرتبطباعملکردتحصیلیاعمازمتغیرهایفردیوشخصیتیدانشآموزان،متغیرهایمربوطبهعواملآموزشیازقبیلنگرشبهرفتارمعلم،مدیر،مشاور،امکاناتآموزشیآموزشگاهومتغیرهایخانوادگی،ازقبیلنوعروابطباسرپرست،تعدادخانوارو... راشناساییوازطریقتدوینفرضیه،ارتباطاینمتغیرهاراباوضعیتتحصیلیدانشآموزان،تعیین شد .
چکیده :
شرایط اجتمایی امروز وضعی پیش آورده است که در مجموع کوشش های پدر و مادر ، آن تلاش عمده ای که به هدف مشخصی تربیتی متوجه باشد تقریباً جایی ندارد و دستخوش اغماض و بی توجهی است .
اولیایی بعضی از خانواده هنوز تصور می کنند که وظیفه پدر و مادر تهیه امکانات مالی و مادی و تامین نیاز های اولیه فرزندان است و کار تربیتی را با بایستی به مدارس واگذارکرد .و با این نقطه دید که مساله تربیت به مدرسه محول است . از مهم ترین نیاز های دوره رشد فرزندان خویش بی توجه می گذارند .
در جامعه امروز مدرسه عملکرد تربیت کودکان را در چهارچوب هدف ها و برنامه های مشخص تربیت عمومی عهده دار می باشد .
اما طبیعت هر فرد را ویژگیهایی است که در قالب برنامه های عمومی نمی گنجد و به چهارچوبی و اعمال روش های خاص نیاز دارد .
در شرایط دشوار حاضر در هنگام ورود به دوره تحولات فرهنگی ، سیاسی جدید ، اولیا و متولیان دستگاه تعلیم و تربیت باید بیش از هر زمان دیگر کلیه عوامل تاثیر گذار بر رشد و شخصیت کودکان و نوجوانان را شناسایی و نسبت به کنترل عوامل باز دارنده اقدام کنند .
نقشمادراندریادگیری
نقشمادر،بهخصوصدرشرایطیکهپدرانحضورکمتریدرخانهدارند،درسطحفکریخانوادهمهمتراست. اینموضوعشایدخلافتصورعدهایباشدکهدرمسائلفکریخانوادهنقشپدررامهمترمیدانند. شایدخودمادرانهمتصورنکنندکهچقدردرسطحفکریوفرهنگیخانوادهمیتوانندموثرباشند. یادآورمیشودکهسطحفکری،فقطبهمعنایسطحتحصیلاتنیستوعواملدیگریدراینخصوصموثرند.
مادرچهنقشیدرافتویاارتقایسطحفکریخانوادهدارد؟
- مادران،اعمازشاغلوغیرشاغل،حضوربیشتریدرخانهدارند. ازطرفدیگر،مادرهابسیاربیشترازپدرها،پیگیرروندتحصیلیفرزندانشانهستند. دردورهابتداییکهبنیادیترینسالهایتحصیلرادربرمیگیرد،بیشترمادرهانقشکنترلکنندهمستمریدارند. بهطورمعمول،پدرهاازدورههایراهنماییومتوسطهبیشترواردعملمیشوند،آنهمبهعنواناهرمهایفشار،خلاصهآنکه،حداقدر 10سالاولزندگی،ارتباطمادربافرزندبیشازهرکسیاستوتأثیرمادردرسطحفکریفرزندهم،میتواندبیشازهرکسیباشد.
کداممادرهاسطحفکریفرزندانوخانوادهراپایینمیآورند؟
- مادرانیکهبیشتروقتآنهاپایتلویزیونمیگذرد،سوژههاییرادرزندگیدنبالمیکنندکهپیشپاافتادهوغیرمهماست،اگراهلمطالعهباشند،درروزنامههادنبالصفحهحوادثمیروندومجلاتیرامیخرندکهشاملمطالببیخاصیتوخنثیاست،بحثهاوگفتوگوهایشانبادوستانوهمسروسایریندربارهمسائلروزمرهوتکراریاست،حوصلهفکرکردندربارهموضوعاتجدیزندگیراندارند،بهغذاوپوشاکفرزندشاناهمیتزیادیمیدهند،مسائلفکریفرزندانرافقطدردرسومدرسهخلاصهمیکنندو...
اگربپذیریمکهیکفضایمساعدفرهنگیتاچهحدمیتوانددررشدفکریکودکانموثرباشد،آنگاهبایدبهرفتارهایمانباتأملبیشتریبنگریم. مادریکهوقتزیادیراصرفتماشایتلویزیونمیکند،هیچیکازسریالهایجدیوغیرجدیراازدستنمیدهد،بااشتیاقداستانهایپیشپاافتادهوالکیفیلمهاوسریالهارادنبالمیکندوبهتوضیحوتفسیرآنهاهممیپردازد،چهتأثیرمثبتیمیتوانددرسطحفکریخانوادهبرجایبگذارد؟اینمادرچگونهمیتواندازفرزندشانتظارداشتهباشدکهباشوقورغبتدرسهایشرابخواند؟
مادریکهحوصلهمطالعهنداردویامطالعهاششاملسوژههایغیرجدیاست،چگونهمیتواندتوقعفرزندیکتابخوانداشتهباشد؟مادریکهتحصیلاتسطحبالایینداردوبرایارتقایآنهمتلاشینمیکند،چگونهمیتواندبهفرزندشتوضیحدهدکهدرسخواندنمهماست؟مادریکهازشرایطفکریواجتماعیزمانهاطلاعینداردوباافکارفرزندشفاصلهدارد،چگونهمیتوانداورادرککند؟مادریکهخوردوخوراکوپوشاکفرزندش،دغدغهایجدیترازرشدفکریاوست،چگونهمیتواندبهرشدفکریفرزندشکمککند؟
عجیباستکهپدرهاومادرها،خودبایادگیریغریبهاندویابهنوعیازآنفرارمیکنند،اماازفرزندانتوقعدارندباحرصوولعدرسبخوانندودرامورتحصیلی،ازهمهپیشیبگیرند. خیلیازوالدینحتیاینزحمترابهخودنمیدهندکهباشیوههایمنطقیبادرسومدرسهفرزندانشانبرخوردکنند. فقطبرآنچهخودبدانرسیدهاند،اصرارمیورزند.
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیا و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانشآ مو ز ا ن
بهطورکلیاکثرپدرانومادرانبهفعالیتهایآموزشیفرزندانخودعلاقهمندبودهودرفراهمساختنامکاناتوتسهیلاتلازمبرایتحصیلاتموفقیتآمیزفرزندانخودازهیچکوششیفروگذارنمیکنند. درواقعهرپدرومادریخواهانموفقیتفرزندانخویشاست
برمبناییکاحساسوسنتدیرینمشخصترینمسوولیتخانوادهدرقبالزیستورفاهفرزندخویشدرتامینغذا،پوشاک،مسکن،بهداشتوتربیتخلاصهشدهاست. غذاوپوشاکومسکندرچهارچوبتسهیلاتیکهخانوادهبرایخودفراهممیکندتامینمیشود. دراینسهزمینهفرزندانخانوادههادرکناردیگرافرادخانوادهازامکاناتیکهنیازهایآنهارارفعمیکنندبهرهمندمیشوند.
بهداشتفرزندانخانوادهدردوبعدمراقبتوپیشگیریودرمانیکیبامسوولیتوکوششخانوادهودیگریبامباشرتپزشکوسازمانهایدرمانیشکلمیگیرد. پدرومادربهانگیزهعلاقهایکهبهحیاتوسلامتفرزندخویشدارند،بهفراخورامکاناتاجتماعیواقتصادیخودبرایحفظسلامتفرزندخویشاهتمامدارند.
درمسالهتربیت،بهویژهازلحاظجنبههایعمومیاغلبنقشخانوادهکمترازآناستکهانتظارمیرود.
درجامعهامروزمدرسهعملکردتربیتکودکانرادرچارچوبهدفهاوبرنامههایمشخصتربیتعمومیعهدهدارمیباشد. آموزشوپرورشعمومیبهنیازهایتربیتیهرگروهدرقالبهدفهایکلیتربیتیورشد،کموبیشپاسخمیدهداماطبیعتهرفردراویژگیهاییاستکهدرقالببرنامههایعمومینمیگنجدوبهچارهجوییواعمالروشهایخاصنیازدارد.
هدفهاوسیاستهایآموزشعمومیبهشرایططبیعیومتوسطهرگروهسنیمتوجهاستومدرسهرامعمولامجالآننیستکهضرورتهاونیازهایتربیتیفردرانیزتشخیصدهدوبهصورتمطلوبدنبالکند.
تربیتصحیحکودکانونوجوانانکوششوهمکاریمتقابلخانوادهومدرسهرابرایشناختوچارجوییمسائلروزمرهتربیتیایجابمیکند. بهطوریکهامروزهپیوندمستمرخانهومدرسهوارتباطمتقابلاولیاومربیانبهعنوانیکیازمهم