لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 31 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
آموزش به بیماران سرطانی
* اثرات آموزش: - شناخت بهتر بیماری
- کمک به خود بیمار در بازتوانی
* بزرگترین اهداف: - تعلیم تکنیکهای خودسنجی مثل خودآزمایی پستان
- پیگیری تکنیکهای غربالگریس مثل پاپ اسمیر
* در آموزش باید به فرهنگ و آگاهی این افراد توجه شود.
نتایج تحقیقات:
تحقیقات جدید در مورد تأثیرات مداخلات روانی بر کیفیت زندگی
بیماران مبتلا به سرطان صورت گرفته است.
آموزش آرام سازی، هیپنوتیزم، بیوفیدبگ و . . . اثرات زیادی در
تطابق عملکردی و روحی- روانی داشته است.
مطالعه جانز و همکاران در مورد خودآزمایی پستان (BSE)
35-25% خانمها BSE را انجام می دهند.
روش های تقویت انجام BSE
آموزش روی توده های پستانی سیلیکونی
کنترل عملکرد فرد حین BSE
برنامه 10 دقیقه ای ویدئویی
ارائه متن و یادداشت
ارزیابی و آموزش مجدد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
موضوع :
تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل
( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
موضوع :
تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل
( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
موسسه آموزش عالی خراسان
موضوع :
استاد ارجمند :
جناب آقای وکیلیان
گردآورنده :
موسی نوری
تیرماه 86
فهرست مطالب
چکیده .................................................................................................................3
درآمد .................................................................................................................5
بخش اول: پیشینه ی اثر پذیری شاعران فارسی
از قرآن و حدیث .................................................................................................6
بخش دوم : شیوه ها و گونه های اثرپذیری از
قرآن و حدیث
1- اثرپذیری واژگانی ...............................................................................14
الف) وام گیری ........................................................................................14
ب ) ترجمه .............................................................................................15
ج ) برآیند سازی...................................................................................15
2- اثرپذیری گزاره ای ...............................................................................18
الف ) اقتباس و تضمین ...........................................................................18
ب ) حل ..................................................................................................18
3- اثرپذیری گزارشی
الف ) ترجمه .............................................................................................19
ب ) تفسیر...............................................................................................20
4- اثر پذیری الهامی- بنیادی .....................................................................21
5- اثرپذیری تلمیحی ...................................................................................22
6- اثرپذیری تأویلی ....................................................................................23
7- اثرپذیری ساختاری سبکس ..................................................................24
بخش سوم: ملّای روم و نمونه هایی از تجلّی
قرآن و حدیث در سروده های او................................................................25
منابع و مآخذ ................................................................ ........................... 33
چکیده
آنچه نگارش شده پژوهشی است درباره ی بازنمایی جلوه هایی از قرآن و حدیث در شعر مولانا که در سه بخش تدوین شده است
در بخش نخست از مسائلی چون زمینه های اثرپذیری شعر فارسی از قرآن و حدیث، پیشینه ی آن ، تحول و تکامل آن، موافقت و مخالفت با آن،شیوه های پیدا و پنهان آن، تفنّن گرایی با آن و...بحث شده است.
در بخش دوم شیوه ها و گونه های اثرپذیری از قرآن و حدیث را با نام هایی چون اثرپذیری واژگانی گزاره ای، گزارشی،تأویلی،تفسیری،تصویری، ساختاری و ...آورده شده است .
دربخش سوم نمونه هایی ازبهره گیری ها واثرپذیری های مولانا ازآغازتا پایان سده هشتم گردآوری شده است و سعی شده تا نمونه ها متنوع و نکته آموز باشند.
درباره ی حدیث های کتاب که بیشتر آن ها ازمآخذ معروف و معتبر گرفته شده است گفتنی است که شاید پاره ای از آن ها از دیدگاه حدیث شناسی امّا و اگرهایی داشته و یا مجعول باشند.
اما آنچه بیشتر حایزاهمیّت است اینکه سخنورساختارقرآنی یا حدیثی را به عنوان نمونه و سرمشقی پیش چشم می گیرد و سخن خود را در ساخت و بافتی می پردازد که با آن همخوان باشد نمونه را می توان از مثنوی مولوی نام برد که روساخت آن با روساخت قرآن مجید همخوانی هایی دارد .
به عبارت دیگرهمانگونه که به ظاهرآیه های قرآن بریده بریده می نمایدامّا درباطن پیوندی ژرف وشگرف دارند و آن را کسی در می یابد که با قرآن انس گرفته و با جان و دل وتقوا به حریم حرمت قرآن اذن دخول یافته است . مثنوی معنوی نیز کتابی است که به ظاهر از نظمی بهنجار و پیوندی استوار تهی است و چه بسا کسانی که آن را مجموعه ای ازمطالب پراکنده می دانند امّا آنکس که به مثوی خو گیرد میان آن مطالب پریشان پیوندی پنهانی می یابد که محور اصلی آن تداعی شگرف مولانا است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آموزش و پرورش پیش ازدبستا ن عبا رت است ازآموزشی که از زمان تولد آغا ز و تا شروع اولین سا لها ی دبستا ن یعنی پایان شش سا لگی ادامه می یابد.
آنچه درمورد اموزش پیش دبستا نی و کودکا ن این دوره با ید بدانیم این است که دوستا ن جدید، تجربه ها ی جدید و سرگرمیهای جدید، اولین چیزها یی است که کودکا ن پیش دبستا نی با آن مواجه هستند.
دوره ی پیش دبستا نی یکی از مهمترین دوره های زندگی است. زیرا کودکا ن این سن علاوه بر اینکه در یک اجتماع بزرگتر ازخا نواده ، از با زی و تفریح با همسا لان لذت می برند قا نونهای یک زندگی اجتماعی و سا لم را می اموزند پا یه های خواندن؛ نوشتن، ریا ضی و علوم تجربی در دوره ی پیش دبستا نی بنا نها ده میشود. دراین دوره کودک قبل از هر چیزی با ید بیا موزد که توانا ییهای خود را بشنا سد و نسبت به اصل یا د گرفتن، احساس خوبی داشته با شد.
کودک در این دوره عا دتهای اجتما عی مختلفی از جمله :
گوش کردن به صحبت دیگران، درست نششتن و نظم و ادب اجتماعی را می آموزند.
علاوه بر این مجموعه ی لغا ت خود را با گوش دادن به داستا نها و سرود خوانی کا مل تر میکند. سرود خوانی دراین دوره موجب میگردد که کلما ت یا د گرفته را در صحبتهای خود به کا ر بگیرد، درنوشتن ازآنها استفا ده کند، ریتم و شما رش را به خوبی یا د میگیرند و این در یا د گیری ریا ضی به آنها کمک زیا دی میکند.
آنها در این دوره با سا ختن اشکا ل مختلف هندسی، ذهن خود را برای عمیق فکر کردن و حل مشکلات آتی زندگی آماده میکنند.
احسا س مسئولیت و ادب اجتما عی در این دوره پا یه گذاری میشود، علاوه بر این کودکا ن در این دوره می آموزند که به یکدیگر کمک کنند. کودکا ن یا د میگیرند که اطرافیان خود را جدی گرفته و احسا س مسئولیت کنند.
با توجه تعریف ارائه شده ازپیش دبستان ، به برسی این کودکان ازدیدگا ه ژان پیاژه می پردازیم.
بر اساس تقسیم بندی پیاژه،4 دوره ی پیوسته ی رشدی داریم:
دوره ی یک................................هوش حسی حرکتی دوره ی دو.................................اند یشه ی پیش ازعمل دوره ی سه................................اعما ل ملموس دوره ی چهار.............................اعما ل صوری
کودک مورد برسی ما دردوره ی پیش از دبستا ن، بر اسا س این تقسیم بندی در دوره ی دوم قرار می گیرد.
دردوره ی اندیشه ی پیش ازعمل که 2 تا 7 سالگی راشا مل می شود.
برای بیا ن خصوصیا ت کودکا ن 6تا 7 این دوره از دیدگا ه روانی و ذهنی میتوان گفت که :
* کودک گر چه اندیشیدن را می آموزد یعنی می آموزد که ازنما دها و تصا ویر ذهنی استفا ده کند، اما اندیشه ی اوفا قد نظا م و غیر منطقی است و با تفکر بزرگسا لان خیلی تفا وت دارد.
* استفا ده اززبا ن و با زنما یی اشیاء را به صورت تصویر ذهنی و واژه یا د میگیرد.
* تفکرش هنوز خود محور است. نگریستن از دید دیگران برایش مشکل است.
* اشیاء را برحسب یک ویژگی طبقه بندی می کند. برای نمونه همه ی قطعا ت چوبی قرمز را صرف نظر ازشکل و اندازه در یک گروه قرار میدهند، و یا تما م قطعا ت مربعی بدون در نظر گرفتن تفا وت رنگ آنها.
* کودک در این مرحله هنوز به نگهداری ذهنی نرسیده است بنا براین برگشت پذیری و عملیا ت ذهنی دراو ضعیف است یا وجود ندارد.
* کودک در این دوره به قا بلیت درک عدد دست پیدا می کند و حجم را در اشیاء درک خواهد کرد.
کودکا ن این دوره زیر سلطه ی تا ثرات بصری قرار دارند برای مثا ل کودک 7 سا له چنین استدلال می کند که اگر تعداد اشیا قبلا با هم برابر بوده ، حا لا هم با ید برابر با شد .
شا لوده ی ادراک کودک از جهان اجتما عی در همین دوره شکل می گیرد.
براسا س بررسی های پیا ژه کودک در این مرحله از واقع گرایی اخلاقی پیروی می کند و این ما نند پیروی کردن از قوانین فیزیکی است یعنی قواعد اخلاقی اموری مقدر و از ویژگیهای ثا بت جهان اند.
در این مرحله قضا وت کودک در مورد هر عمل، بیشتربر اسا س پیا مدهای آن است و نه بر مبنای قصد ونیت فاعل آن.
اریک اریکسو ن هم یک نظا م 8 مرحله ای برای توصیف رشد در طول زندگی پیشنها د کرده و آن را مراحل روانی اجتماعی نا میده است. کودک مورد نظر ما براسا س این تقسیم بندی دارای این ویژگی ها ست :
کودک ازخود تنظیمی سا ده به مرحله ای می رسد که خودش می تواند فعا لیت ها یی را آغا ز و آن را اجرا نما ید. داشتن هدف و جهت ، وتوانایی دست زدن به فعالیت های مستقل از ویژگی های این دوره است نگرش والدین در این دوره بسته به این که در برابرفعا لیت های مستقل کودک تشویق کننده با دلسرد کننده با شد، می تواند درکودک احسا س نا بسندگی ( احساس گنا ه ، در صورتی که والدین فعا لیت کودک را ما یه ی شرمسا ری بدانند ) به وجودآورد.
آموزش وپرورش دبستا نی عبارت است از آموزشی که به کودکان 6 تا 11 ساله در دبستا نها داده می شود.
با توجه به نیا زها وتوانمندی های کودکان در این دوره ی سنی، آموزش و پرورش دبستا نی مهم ترین حلقه از حلقه های نظا م آموزش وپرورش رسمی کشور است.
این دوره که در شکل فعلی شا مل 5 سا ل تحصیلی است، از کلاس اول تا پنجم، از اولویت های خاصی در آموزش پرورش برخورداراست .
کودکانی که 6 تا 11 سالگی را طی می کنند در آستا نه ی رشد درسطوح همه جا نبه می با شند. براین اسا س غلام حسین شکوهی هدف های خا صی برای این دوره در آموزشی در نظر گرفته است .
* آشنا ساختی کودکا ن و عا دت دادن آنها به زندگی جمعی خرج از خانواده و پا یه گذاری تدریجی شرایطی که کودکان رابه تدریج ومبتنی براصول صحیح رشد فردی برای زندگی در اجتماع آما ده می کند .
* آما ده ساختن کودکان برای تطبیق خود با شرایط زندگی که شا مل ایجا وایجا د وپرورش پا ره ای ازتوانا یی های سا ده مثل استعداد گوش کردن، سخن گفتن، فهمیدن مطالب دیگران، فهما ندن نظر خود به سا یرین، فکرکردن، استدلال و استنتا ج نتیجه های سا ده، آما دگی تدریجی برای درک ارزش ها شمردن وحسا ب کردن، اندازه گرفتن، شناختن وقت، دوختن وسا ختن وایجاد کردن، در سطح ابتدایی و متناسب با شرایط رشد، خواهد بود .
* آموزش مواد درسی شامل خواندن،نوشتن، حساب کردن ، دادن اطلاعا ت و معلوما ت لازم در زمینه های مربوط به تربیت دینی و معنوی و اجتماعی واقتصا دی برای رشد متنا سب با توانا یی های سنین کودکی درهمه جنبه های مربوط به تربیت عمومی .
با توجه به اهمیت این اهداف به نظر می رسد آشنا یی با مشخصا ت روانی، ذهنی، اجتماعی، اخلاقی و جسمی کودکا ن این دوره بسیا ر لازم وضروری است. بنا براین در ادامه به بررسی این مشخصات در گروه سنی 7 تا 11 سال مورد توجه قرار می دهیم .اما از انجا که کیس مورد نظردردوره ی دبستا ن دانش آموز سا ل سوم ابتدایی می با شد بیشتر به خصوصیا ت این گروه سنی می پردازیم. .
بر اسا س تقسیم بندی که از پیا ژه در قبل گفته شد کودک مورد نظردر دوره ی سوم، اعما ل ملموس، قرار می گیرد.
کودکا ن 7تا 11 سا له ی این دوره میتوانند به گونه ای نظا مدار بیندیشند. اما این تفکر در رابطه با اشیاء و اعمال ملموس است.
ازحدود سن 7 سا لگی اندیشه ی کودک در یک سطح نما دین سا زما نبندی می شود .
کودک معمولا مفهوم ثبا ت ما یعا ت را دردر این سن درک می کند. کودکان با به کا ر بردن استدلال به این مرحله میرسند که به عقیده ی پیا ژه زمینه ی این استدلالها را اعمال منطقی تشکیل می دهد، یعنی نوعی اعمال ذهنی که برگشت پذیر است.
لازم به تذکر است که منظور از اعما ل دراصطلاح پیاژه فعا لیتهای ذهنی است.
در این دوران کودک بر خود مداری خود غلبه میکند و در کوششهای عملیا تی و گروهی خود را هماهنگ میکند. لازمه ی چنین عملی در نظر گرفتن دید گا ه فرد دیگر است. چنین با زیهای تعا ونی در مرحله ی اعما ل ملموس انجام میشود. به عقیده ی پیاژه زما نی که کودک کمتر به طور انحصا ری با بزرگسا لان بلکه بیشتر با گروه سنی خود، تعا مل پیدا کند، می تواند، بر خود مداری غلبه کند. کودک در این سن میتواند دربا ره ی اشیاء و رویدادها به طور منطقی فکر کند. در سن 6سا لگی به نگهداری عدد، 7سالگی درک جرم و در9 سالگی به درک مفهوم وزن دست پیدا میکنند.
آنها اکنون قا درند اشیاء را بر حسب چند ویژ گی طبقه بندی کنند و می توانند آنها را بر حسب بعد معینی، نظیر اندازه، ردیف کنند. پیا ژه این مرحله را مرحله ی عملیا ت عینی می خواند. در این مرحله کودک واژگا ن انتزاعی را به کا ر می برد، اما محدوده ی به کا رگیری این واژه ها اشیا ئی است که مستقیما احسا س می کند.
دربا ره ی قضا وتهای اخلاقی و درک اخلاقی کودکا ن در این دوره، خود گردانی نا میده می شود. در این نوع اخلاق گرایی، کودک قوانین را به صورت موضوعا ت انسا نی فرض میکند که توسط افراد هم سن وسا ل ومسا وی، به منظورهمکا ری و تعا ون ایجا د شده است. آنها می آموزند که قوانین موضوعا ت مطلقی که از بالا به پا یین نا زل شده باشد نیست. بلکه توافقها یی است که به کا ر تعامل و همکا ری با دیگران میا ید. واقع گرایی کودکا ن کاهش میا بد وتنبیه را برخواسته از انتخا ب آ دمیا ن می بیند و نه کیفر اجتنا ب نا پذیر نیروهای ما وراء طبیعی.
اما از دیدگا ه اریک اریکسون، کودکا ن این دوره، یعنی سا لهای دبستان، مها رتها یی را یا د می گیرند که جا معه آنها را ارزشمند می داند.
این مهارتها منحصر به خواندن و نوشتن نمی شود، بلکه توانا یی قبول مسئولیت و کنا ر آمدن با مردم را نیز در بر میگیرد. تلاشهای موفقیت آمیز کودکان دراین زمینه ها منجر به احساس کفا یت ، وتلاشهای نا موفق باعث احسا س حفا رت می شود.
دربرسی های دیگردرموردمشخصا ت عا طفی و اجتماعی این کودکا ن میتوان گفت که آنها از لحا ظ عا طفی و احسا سی بی ثبا تند. بسیا رعلاقه مند به شرکت در فعا لیتهای اجتماعی هستند. میل به استقلال طلبی در آنها زیا د است. این سن، سن افزایش اطلاعا ت و آگاهی نسبت به محیط اطرافیا ن و اشنا یی با احسا سا ت مختلف است. کودک از محدو دیتهای خود آگا ه است وهنگا م رویا رویی با مشکلات از بزرگترها انتظا ر کمک دارد. کودک در این دوران برای خود قهرما ن انتخا ب میکند و آن را به عنوان الگو مورد توجه قرار میدهد.
تفا وت جنسیت برای او مفهوم بیشتری پیدا میکند. کودک به آسانی هیجان زده می شود. به مسا ئل جها ن و جا معه علاقه مندند و برای آینده ی خود هدف در نظر می گیرند. حس خلا قیت و ابتکا ر در آنها زیا د است. تفکر ایده آل از مشخصه های این سنین است. تشویق و تحسین والدین سبب خرسندی و دلگرمی آنهاست. تشویق عامل مهم و مؤثری در یا د گیری کودکا ن این دوره ی سنی است.