لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
ادبیات تحقیق
1- مقدمه
2- ادبیات تحقیق
مقدمه
امروزه مطالعه علمی کار، شامل حرکت سنجی و روش سنجی و تعیین استانداردهای تولید و کارکرد براساس آن است. یعنی با تجزیه و تحلیل علمی کار، معین می شود که بازده متوسط یک فرد عادی در یک روز عادی کاری چقدر است و برای این کارکرد یا تولید استاندارد، چه دستمزدی باید پرداخت شود اگر تولید و بازده کار کمی بالاتر از استاندارد یا حد متعارف باشد برای ایجاد انگیزه و تشویق به ادامه تولید بالا لازم است یک سیستم پرداخت تشویقی نیز پیش بینی کند.
مجموع این مطالب ما را بر آن می دارد که از نیروی انسانی شاغل حداکثر استفاده مطلوب را بنمائیم از طرفی می دانیم که فنون مورد استفاده در بهبود سیستم ها و روش ها برای رفع مشکلی که گریبانگیر سازمان است بکار می آید. پس باید موضوع باید موضوع کارسنجی و زمان سنجی را از این دیدگاه نیز بررسی کرد مشکلی که کارسنجی به آن می پردازد عبارتست از مطالعه ناهماهنگی بین نیروی انسانی شاغل و نیروی انسانی که عاید سازمان می شود.
تاریخچه ی کارسنجی و زمان سنجی:
مشهور است که زمان سنجی از کارگاه کمپانی فولادسازی میداوال (miduale) در سال 1881 میلادی توسط فردریک تیلور آغاز گشته است گر چه تیلور به عنوان پدر زمان سنجی شناخته شده است لیکن قبل از او زمان نسجی در اروپا نیز انجام شده است و در سال 1760 یک فرانسوی به نام پرونت (Peranet) مطالعه زمانی گسترده ای برای تولید پین انجام داد و مدت 60 سال یک اقتصاد دان انگلیسی به نام Babbaya این کار را ادامه داد.
تیلور در سال 1883 با روش سیستماتیک مطالعه کار توانست یک کار مشخص را به عناصری تقسیم کرده و تک تک عناصر را بررسی کند. تیلور اظهار داشته که زمان سنجی یک عنصر در مدیریت علمی است که می تواند مهارت مدیریت را از مدیران به افراد انتقال دهد. تیلور همچنین دریافت کرد که به میزان اهمیت مسائل مواد و ماشین آلات باید به مسائل انسانی نیز توجه داشت. به دنبال نظریات تیلور مبنی بر لزوم تجزیه و تحلیل حرکات فرانک گیلبرت (Frank Gilbert) و همسرش (Liliane Gilbert) کوشش های فراوانی صرف پایه گذاری و توسعه روش علمی تجزیه و تحلیل حرکات کردند.
گیلبرت عناصر اصلی حرکت را پایه گذاری کرد و گفت ما در حین انجام کارهای مختلف 18-17 حرکت مفید بیشتر نداریم و مابقی حرکات زائد هستند و حذف این حرکات زائد موجب کاهش زمان و افزایش کارآیی وسرانجام سوددهی بیشتر می شود و بدین وسیله علم حرکات سنجی بنیان گذاری شد. گیلبرت دو تکنیک سایکلوگراف و کرنوسایکلوگراف را برای بررسی مسیر حرکات کارگر طرح و تدوین نمود. گیلبرت از این موضوع در بهبود روش ها، نشان دادن حرکات صحیح و آموزش کارگزاران جدید استفاده کرد.
در دهه 1930 بود که مهندسی روش ها توسط مینارد پایه گذاری شد وی عقیده داشت که برای بالا بردن راندمان کاری نباید حرکات، استانداردها و پاداش ها و … را به صورت مجزا مورد بررسی قرار داد بلکه آنها را به صورت یک مجموعه با روشهای علمی باید مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
در اواسط قرن بیستم بررسی دو جنبه ای هم در زمینه حرکت و هم زمان انجام شد و از ترکیب این دو ، روشی به نام مطالعه حرکت وزمان بوجود آمد که به دلیل تغییرات سریعی که به تازگی در این زمینه پدیدار گشته است، امروزه واژه (motion and tim study) به معنای وسیعی این اطلاعات را در بر گرفته است و تغییراتی هم در زمینه علمی شکل های ابتدایی این روش پیدا کرده است این روش شامل طرح سیستم های کار و متدهای مهندسی است.
مشخصات محصول
نام کتاب: جواهرمولوی
نوع فایل: پی دی اف زیپ شده
حجم فایل:43 مگابایت
تعدادصفحات: 178 صفحه
زبان: فارسی خطی
قیمت کتاب: 1000 تومان
نحوه خرید: خریدآنلاین ودانلود
این پکیج شامل فایل pdf کتاب معروف زنان کوچک (Little Women) اثر لوییزا می الکات نویسنده آمریکایی به زبان انگلیسی (متن اصلی) و به زبان فارسی (متن ترجمه) می باشد. زنان کوچک از رمان های بسیار پرطرفدار است که به 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده و داستان زندگی چهار خواهر را توصیف می کند. تعداد صفحات فایل انگلیسی 490 و تعداد صفحات فایل فارسی 204 صفحه می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
ادبیات و پیشینه تحقیق
امروزه درمانهایی که بر اساس فرمولبندی های روانشناختی صورت میگیرد، احتمال میزان موفقیت را افزایش میدهد.
بنابراین باتعیین فرمولبندی مشکلات و انتخاب الگوی صحیح و روش مناسب و توصیف فرایند تغییر، بصورت سازمان یافته ضریب اطمینان در درمان افزایش مییابد
در شناخت درمانی، شیوه رواندرمانی مبتنی بر نظریه اختلالات هیجانی و فهم باورهای تحریف شده( بک 1967 – 1991 ) مطالعات بالینی و تجربی کواکس ( 1978) و بلک برن(1988) و نیز تکنیکهای درمانی مشخصی است.
این شیوه درمانی شکل سازمان یافته ای از روان درمانی است که برای کمک به بیماران برای یادگیری روش های موثر به منظور مواجه با مشکلاتی که سبب ناراحتی او میشوند طراحی شده است.
- میرافضلی آرانی، فاطمه، علل ترس در کودکان، مرکز تحقیقات نظام وفا شهرستان شهرستان ایذه ،83 ـ 1382
ترس از بزرگترین دشمنانی میباشد که بشر مجبور است با آن روبرو شود ترس دربارة آسیبپذیری خودمان و ترس برای بقای خود
2- عکاشه گودرز"بررسی عملکرد تحصیلی وعلل ترس در دانش آموزان" شورای تحقیقات اداره آموزش و پرورش شهرستان ایذه 1381در این تحقیق سنین نوجوانی یعنی سالهای بین 12 تا 18 سال را دوره ناکامل نامیدهاند زیرا نوجوان عالم کودکی را پشت سر گذاشته و به دوره کامل بزرگسالی نیز نرسیده است در نتیجه احساس نوعی ناامنی و عدم اطمینان و اعتماد به خود و نقش اجتماعی خود دارد. دوره ای که در طول عمر انسان ؛تنشهای هیجانی؛در حد اعلای خود می رسد دوره نوجوانی است .در این دوره علاوه بر رشد و تغییرات بدنی و ترشحات غدد داخلی که تا حدی موجبات ترس و تنش را در نوجوانان پدید می آورد،عوامل محیطی و اجتماعی یکی از عوامل اصلی وجود تنشها در این دوره می باشد.
شناخت درمانی بک ابتدا در مورد افسردگی و ترس به کار رفته است ( 1967) ولی امروزه مطالعات و تحقیقات بیشتر در شناخت درمانی نشان میدهد برای بسیاری از اختلالات روانشناختی از جمله ترس ، وسواس و … نیز قابل استفاده است.
در ارزیابی تحریف های شناختی که افراد مضطرب تجربه میکنند فریمن و دیگران ( 1990) متوجه شدند که تحریفهایی همچون فاجعه آمیز دانستن، شخصی سازی تعمیم و مبالغه آمیز،… ( 1990) دیده میشود و هم چنین کاربرد مثلث شناختن و نقش آن در درمان ترس توسط گرینبرگ ( 1985) مورد بحث قرار گرفته است.
شناخت درمانگران معتقدند تجارب کودکی میتواند باعث شکلگیری طر حوارهها و باورهای اساسی و باورهای شرطی گردند، در هنگام وجود یک محرک به عنوان موقعیت، فعال کننده ترس، میتواند بر طرحوارها و باورهای اساسی و باورهای شرطی اثر کرده و بصورت یک فرآیند شناختی، پیامدهای شناختی از
جمله افکار اتوماتیک را فعال نموده و رفتارها و هیجانات و پاسخهای فیزیولوژیک انسان را تحت تاثیر قرار دهد.
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین عملکرد تحصیلی و ترس دانشجویان و توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین عملکرد تحصیلی و ترس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و ترس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که عملکرد تحصیلی اش بر عملکرد اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانشجویان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند(بویژه دانشجویان دختر)، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر عملکرد احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و عملکرد است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از عملکرد توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).
در بعضی مطالعات گزارش شده که عملکرد توانایی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان در مقطعه های مختلف تحصیلی ، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی عملکرد و رضایت مندی دانشجو نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف عملکرد و اندازه گیری رضایت مندی دانشجو باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای رضایت مندی و عملکرد توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس و رضایت مندی کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، عملکرد توانایی و رضایت مندی کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).
14ـ اروین (1967) در پژوهش هایی که انجام داد به این نتیجه رسید که برداشت مثبت فرد از خود به عنوان یک انسان نه تنها مهمتر از تلاش او برای کسب پیشرفت و روحیة رفتن به مدرسه است، بلکه عامل اصلی در جهت کارایی تحصیل می باشد و ترس عامل باز دارنده دانشجو . ( به نقل از یوسفی، 1374).
15ـ پتیبوم9 وهمکاران (1968) هیچ رابطه ای بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیافتند ( به نقل از بیابانگرد، 1374).
16ـ تحقیقات کوپر اسمیت (1967) نشان داده است که عزت نفس در ایجاد و نوع رفتار فردی وترس و اجتماعی نقش بسیار عمده دارد (به نقل از مفتاح، 1381).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
پیشینه ادبیات تحقیق:
تحقیقات انجام شده درباره عملکرد تحصیلی:این تحقیقات به اختصار به موارد زیر اشاره دارند:
1-در کشور های پیشرفته عوامل مربوط به خانواده مثل تعلق طبقاتی،میزان درامد و شرایط اقتصادی و سواد خانواده بیش از عوامل مربوط به مدرسه نظیر معلم،کتب درسی و... در پیشرفت تحصیلی فراگیران مؤثر می باشند.(حکمن1966،پیکر1971)
2-نتایج تحقیقات فولرو هینمن(1989)و البرگ(1991) در کشور های جهان سوم به نقش عوامل مربوط به مدرسه و جریانات حاکم بر ان بیش از تأثیرات محیط خانواده تأکید می ورزند.
3-بین موفقیت و پیشرفت تحصیلی با تصور از خود رابطه متقابل وجود دارد بطوریکه پیشرفت تحصیلی باعث بهتر شدن تصور از خود شده است .(لانر 1992)
4-روزنتال و یاکوسون در تحقیق خود به این نتیجه رسیدندکه انتظار معلم بر عملکرد دانش اموزان تأثیر دارد.علاوه بر این برانی و توماس گود(1974) نیز در تحقیق خود به نتیجه فوق دست یافتند.
5-بنجامین بلوم(1982)در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که تأثیر ویژگیهای دانش اموزان بر یادگیری انها به مراتب بیشتر از تأثیر اموزشی است که می بینند.
6-نتیجه و عملکرد تحصیلی دانش اموز نتیجه مستقیم نگرش و اعتقاد او به توانایی های خود است.(باتلر1995)
7-میزان پیشرفت تحصیلی تحت تأثیر مستقیم توانایی قبلی،تصور از خود،انگیزه پیشرفت و بعد خانواده و نوع نظام اموزشی است.(مختاری،پایان نامه کارشناسی ارشد).. علاوه بر موارد بالا،در تحقیق حاضر به تحقیقات دیگری که مقایسه مدارس دولتی و غیر دولتی پرداخته اند نیز اشاره شده اند.
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین میزان سواد خانواده بر پیشرفت تحصیلی و ة توانایی دانش آموز را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و سواد والدین کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر و سواد پدر و مادر دانش آموز، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.
بی سوادی، عاملی است که مبارزه علیه فقر، نا برابری ها و ناهنجاری ها را محکوم به شکست می کند. بی سوادی هر چند که خود معلول نارسایی های اقتصادی و اجتماعی و تربیتی است، ولی در اینجا نقش تشدید و تعیین کننده ای دارد.
درصد مردودی و ضعف تحصیلی در بین کودکانی که بدون صبحانه، به مدرسه می روند، بیشتر از کودکانی است که مسئله ی سوء تغذیه دارند. در محیطهای فقیر، کودکانی که با شکم گرسنه به مدرسه می روند، وضعیت مدارس نیز، چندان تعریفی ندارد. در خانواده های سطح پایین، چون والدین نیز معمولاً از سطح تحصیلات پایینی برخوردارند، در رسیدن به درس و مشق و تربیت فرزندان، با مشکل رو به رو می شوند.
بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست.
مشاغل و گرفتاری های روزمره ی پدران و سواد و تحصیلات اندک، پرجمعیت بودن خانواده ها، اختلاف های خانوادگی، دوستان ناباب و فقر اقتصادی، با انحرافات از رفتار به هنجار، رابطه ای قابل ملاحظه دارد.
یافته های عمده ی پژوهش: