واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق: اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام  

مقدمه

خانواده با وجود اینکه در اکثر جوامع مورد توجه است در جهان بینی اسلامی اهمیت و ارزش شایان توجهی به آن داده می‌شود. در این جهان بینی خانواده گروهی متشکل از افراد است که دارای شخصیت مدنی ، حقوقی و معنوی است که بر اساس نکاح (عقدی که ارتباط یا مشروعیت ارتباط زن و مرد را معین می‌سازد) پدید می‌آید. چنین ارتباطی یک رابطه ساده انگارانه و فاقد مسئولیت پذیری نیست. بلکه یک پیمان مهم و بااهمیتی است که از جنبه‌های مختلف برای طرفین مسئولیتهایی ایجاد می‌کند. چرا که سلامت چنین پیمانی که اولین پایه‌های تشکیل یک خانواده است ضامنی است برای سلامت کل جامعه.

کارکرد تربیتی خانواده از دیدگاه اسلام

اسلام از همان ابتدای تولد برنامه‌ها و دستورات خاصی را برای رشد و تربیت کودک تنظیم فرموده و اجرای آن را بر عهده خانواده قرار داده است. بطوریکه در سراسر دوره کودکی و نوجوانی که مهمترین دوران رشد و تربیت کودک است برنامه‌های خاص و سفارشهای تربیتی بسیاری را در انتخاب اسم ، شیر دادن و از شیر گرفتن ، در محبت و مهروزی به کودکان و در رعایت عدالت ، وفای به عهد نسبت به آنها چه در دوره بلوغ و چه در دوره نوجوانی بیان داشته است. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند: حق کودک تو بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط پیدا می‌کند و باید بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول هستی که او را به بهترین وجه تربیت کنی و بر عهده توست که او را به خداوند بزرگ راهنمای کنی. (مکارم‌الاخلاق صفحه 233). همچنین امام سجاد علیه‌السلام در تاکید بر اهمیت شیوه تربیت درست فرزندان می‌فرمایند: با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو مایه زیبایی و جمال اجتماعی او شود. یا اینکه او را چنان تربیت کن که بتواند در کارهای مختلف زندگی با عزت و آرزومندی زندگی کند و مایه زیبایی و جمال تو بوده باشد. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: به کودکان خود احترام بگذارید و با آداب و روش پسندیده با آنها رفتار کنید. اسلام علاوه بر تاکیدی که بر نقش تربیتی خانواده قائل است شیوه‌های مناسب تربیتی را پیش روی خانواده‌ها قرار می‌دهد. بطوری که با تاکید بر تکریم و تشویق فرزندان خانواده را از اعمال روشهای تنبیهی باز می‌دارد. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: عاقل بوسیله ادب پند می‌پذیرد و این چارپایانند که جز با زدن تربیت نمی‌شوند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: خدای رحمت کند کسی را که در نیکوکاری و نیکی به فرزندش کمک کند. سوال شد چگونه فرزند خود را در نیکی کمک بکند؟ فرمود: آنچه در توانایی کودک است و برایش میسر است، از او بپذیرد و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست از او نخواهد و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکند. اسلام همچنین به موضوع تفاوتهای فردی که مورد توجه روان شناسان است توجه داشته است. از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.

کارکرد اجتماعی - اقتصادی خانواده از دیدگاه اسلام

اسلام آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می‌شناسد. اسلام وحدت جامعه را از وحدت زوجین و وحدت اعضا خانواده می‌شناسد و علائق انسانی موجود در خانواده را قابل گسترش و نشر در جامعه به حساب می‌آورد. اسلام معتقد است برای اینکه جامعه‌ها تحت ضابطه در آیند چاره‌ای



خرید و دانلود تحقیق: اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام


مقاله درمورد. اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام  

مقدمه

خانواده با وجود اینکه در اکثر جوامع مورد توجه است در جهان بینی اسلامی اهمیت و ارزش شایان توجهی به آن داده می‌شود. در این جهان بینی خانواده گروهی متشکل از افراد است که دارای شخصیت مدنی ، حقوقی و معنوی است که بر اساس نکاح (عقدی که ارتباط یا مشروعیت ارتباط زن و مرد را معین می‌سازد) پدید می‌آید. چنین ارتباطی یک رابطه ساده انگارانه و فاقد مسئولیت پذیری نیست. بلکه یک پیمان مهم و بااهمیتی است که از جنبه‌های مختلف برای طرفین مسئولیتهایی ایجاد می‌کند. چرا که سلامت چنین پیمانی که اولین پایه‌های تشکیل یک خانواده است ضامنی است برای سلامت کل جامعه.

کارکرد تربیتی خانواده از دیدگاه اسلام

اسلام از همان ابتدای تولد برنامه‌ها و دستورات خاصی را برای رشد و تربیت کودک تنظیم فرموده و اجرای آن را بر عهده خانواده قرار داده است. بطوریکه در سراسر دوره کودکی و نوجوانی که مهمترین دوران رشد و تربیت کودک است برنامه‌های خاص و سفارشهای تربیتی بسیاری را در انتخاب اسم ، شیر دادن و از شیر گرفتن ، در محبت و مهروزی به کودکان و در رعایت عدالت ، وفای به عهد نسبت به آنها چه در دوره بلوغ و چه در دوره نوجوانی بیان داشته است. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند: حق کودک تو بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط پیدا می‌کند و باید بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول هستی که او را به بهترین وجه تربیت کنی و بر عهده توست که او را به خداوند بزرگ راهنمای کنی. (مکارم‌الاخلاق صفحه 233). همچنین امام سجاد علیه‌السلام در تاکید بر اهمیت شیوه تربیت درست فرزندان می‌فرمایند: با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو مایه زیبایی و جمال اجتماعی او شود. یا اینکه او را چنان تربیت کن که بتواند در کارهای مختلف زندگی با عزت و آرزومندی زندگی کند و مایه زیبایی و جمال تو بوده باشد. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: به کودکان خود احترام بگذارید و با آداب و روش پسندیده با آنها رفتار کنید. اسلام علاوه بر تاکیدی که بر نقش تربیتی خانواده قائل است شیوه‌های مناسب تربیتی را پیش روی خانواده‌ها قرار می‌دهد. بطوری که با تاکید بر تکریم و تشویق فرزندان خانواده را از اعمال روشهای تنبیهی باز می‌دارد. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: عاقل بوسیله ادب پند می‌پذیرد و این چارپایانند که جز با زدن تربیت نمی‌شوند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: خدای رحمت کند کسی را که در نیکوکاری و نیکی به فرزندش کمک کند. سوال شد چگونه فرزند خود را در نیکی کمک بکند؟ فرمود: آنچه در توانایی کودک است و برایش میسر است، از او بپذیرد و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست از او نخواهد و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکند. اسلام همچنین به موضوع تفاوتهای فردی که مورد توجه روان شناسان است توجه داشته است. از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.

کارکرد اجتماعی - اقتصادی خانواده از دیدگاه اسلام

اسلام آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می‌شناسد. اسلام وحدت جامعه را از وحدت زوجین و وحدت اعضا خانواده می‌شناسد و علائق انسانی موجود در خانواده را قابل گسترش و نشر در جامعه به حساب می‌آورد. اسلام معتقد است برای اینکه جامعه‌ها تحت ضابطه در آیند چاره‌ای



خرید و دانلود مقاله درمورد. اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام


مقاله . اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام  

مقدمه

خانواده با وجود اینکه در اکثر جوامع مورد توجه است در جهان بینی اسلامی اهمیت و ارزش شایان توجهی به آن داده می‌شود. در این جهان بینی خانواده گروهی متشکل از افراد است که دارای شخصیت مدنی ، حقوقی و معنوی است که بر اساس نکاح (عقدی که ارتباط یا مشروعیت ارتباط زن و مرد را معین می‌سازد) پدید می‌آید. چنین ارتباطی یک رابطه ساده انگارانه و فاقد مسئولیت پذیری نیست. بلکه یک پیمان مهم و بااهمیتی است که از جنبه‌های مختلف برای طرفین مسئولیتهایی ایجاد می‌کند. چرا که سلامت چنین پیمانی که اولین پایه‌های تشکیل یک خانواده است ضامنی است برای سلامت کل جامعه.

کارکرد تربیتی خانواده از دیدگاه اسلام

اسلام از همان ابتدای تولد برنامه‌ها و دستورات خاصی را برای رشد و تربیت کودک تنظیم فرموده و اجرای آن را بر عهده خانواده قرار داده است. بطوریکه در سراسر دوره کودکی و نوجوانی که مهمترین دوران رشد و تربیت کودک است برنامه‌های خاص و سفارشهای تربیتی بسیاری را در انتخاب اسم ، شیر دادن و از شیر گرفتن ، در محبت و مهروزی به کودکان و در رعایت عدالت ، وفای به عهد نسبت به آنها چه در دوره بلوغ و چه در دوره نوجوانی بیان داشته است. امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند: حق کودک تو بر تو این است که بدانی وجود او از توست و بد و خوب او در این دنیا به تو ارتباط پیدا می‌کند و باید بدانی که در سرپرستی او مسئولیت داری و مسئول هستی که او را به بهترین وجه تربیت کنی و بر عهده توست که او را به خداوند بزرگ راهنمای کنی. (مکارم‌الاخلاق صفحه 233). همچنین امام سجاد علیه‌السلام در تاکید بر اهمیت شیوه تربیت درست فرزندان می‌فرمایند: با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو مایه زیبایی و جمال اجتماعی او شود. یا اینکه او را چنان تربیت کن که بتواند در کارهای مختلف زندگی با عزت و آرزومندی زندگی کند و مایه زیبایی و جمال تو بوده باشد. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: به کودکان خود احترام بگذارید و با آداب و روش پسندیده با آنها رفتار کنید. اسلام علاوه بر تاکیدی که بر نقش تربیتی خانواده قائل است شیوه‌های مناسب تربیتی را پیش روی خانواده‌ها قرار می‌دهد. بطوری که با تاکید بر تکریم و تشویق فرزندان خانواده را از اعمال روشهای تنبیهی باز می‌دارد. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: عاقل بوسیله ادب پند می‌پذیرد و این چارپایانند که جز با زدن تربیت نمی‌شوند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: خدای رحمت کند کسی را که در نیکوکاری و نیکی به فرزندش کمک کند. سوال شد چگونه فرزند خود را در نیکی کمک بکند؟ فرمود: آنچه در توانایی کودک است و برایش میسر است، از او بپذیرد و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست از او نخواهد و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکند. اسلام همچنین به موضوع تفاوتهای فردی که مورد توجه روان شناسان است توجه داشته است. از دیدگاه اسلام انسانها از لحاظ ویژگیها ، توانایی و استعدادها متفاوت از یکدیگر هستند. بر این اساس در نظر گرفتن این تفاوتها را نیز در تربیت فرزندان در خانواده دارای اهمیت می‌داند. از نمونه احادیثی که ذکر شد و هزاران شواهد معتبر دیگر می‌توان به نقش اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام پی برد. اسلام سعادت و شقاوت فرد را تحت تاثیر خانواده چه در دوران قبل از تولد و چه بعد از تولد می‌داند.

کارکرد اجتماعی - اقتصادی خانواده از دیدگاه اسلام

اسلام آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می‌شناسد. اسلام وحدت جامعه را از وحدت زوجین و وحدت اعضا خانواده می‌شناسد و علائق انسانی موجود در خانواده را قابل گسترش و نشر در جامعه به حساب می‌آورد. اسلام معتقد است برای اینکه جامعه‌ها تحت ضابطه در آیند چاره‌ای



خرید و دانلود مقاله . اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام


تحقیق درباره دفاع در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اهمیت جهاد و دفاع در اسلام‏

»جهاد« از ریشه »جَهْد یا جُهد« به معناى مشقّت و زحمت و نیز توان و طاقت است،و »جهاد« و »مجاهده« یعنى به کار بستن توان در ستیز یا دفع دشمن. معناى اصطلاحى جهاد، عبارت است از: نثار جان، مال و توان در راه اعتلاى اسلام و برپا داشتن شعارهاى ایمان. اهمیت جهاد و دفاع در اسلام با نگاهى به فلسفه تشریع آن، روشن مى‏شود؛ زیرا اهمیت‏هر چیزى به فلسفه وجودى آن و نقش کاربردى‏اش بستگى دارد.توضیح آنکه اهمیت جهاد و دفاع، از آنجا ناشى مى‏شود که همه موجودات زنده، اعم ازانسان و غیر انسان به حکم فطرت و عقل، براى بقا و ادامه‏حیات‏نیازمندرفع‏موانع و دفع‏دشمن خویش‏اند؛ زیرا جهان ماده، صحنه تنازع بقا و کشمکش مى‏باشد و هر موجودزنده‏اى مى‏کوشد تا از حق فطرى زنده ماندن دفاع کند وبه‏اصطلاح‏به‏قانون‏فطرى‏وذاتى»جلب منفعت« و »دفع ضرر« عمل نماید و مزاحمان را از خود دفع کند.از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطرى و عقلى بشر نیز توجه لازم‏مبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطرى و حکم عقلى، بر ضرورت و اهمیت آن تأکیدورزیده است.بدین جهت قرآن کریم در آیه زیر بر ضرورت آمادگى کامل براى‏دفاع‏همه‏جانبه‏تأکیدورزیده، مى‏فرماید:»وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ‏دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ...« (انفال: 60)هر نیرویى که در توان دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید! و (همچنین) اسب‏هاى‏ورزیده (براى میدان نبرد) تا به‏وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید (و همچنین) گروه‏دیگرى غیر از این‏ها را که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد.همچنین اهمیت جهاد و دفاع در اسلام، از اهداف بسیار بلند و ارزشمندى که اسلام‏دارد، نیز سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا اسلام به عنوان کامل‏ترین مکتب، داعیه رستگارى انسان‏هاو رهایى آنها از شرک، کفر، ظلم و فساد و تباهى را دارد. این‏ها اهدافى است که تحققش‏هزینه سنگینى را مى‏طلبد؛ زیرا طاغوت‏ها و مستکبران سد راه مى‏شوند و جنگ و خونریزى‏به راه مى‏اندازند تا بتوانند به همان شیوه استعمارى و استکبارى‏شان ادامه دهند و به‏بهره‏کشى، استثمار و استعمار ملل مستضعف بپردازند.گواه روشن صدق ادعاى ما، تحمیل بیش از هشتاد جنگ علیه پیامبر(ص) و حکومت‏اسلامى‏اش در طول ده‏سال و نیز اجراى انواع و اقسام توطئه براندازى علیه نظام نوپاى»جمهورى اسلامى ایران« به ویژه تحمیل جنگ هشت ساله علیه آن، در این دوران،مى‏باشد.جهت سومى که بر اهمیت جهاد و دفاع‏دراسلام‏دلالت‏مى‏کند،آثاروبرکاتى‏است‏که برآن استوار است و نیز پیامدهاى ناگوار و تلخى که بر ترک آن مترتب مى‏گردد. از جمله‏آثار خوب دنیوى جهاد و دفاع در اسلام، که در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم(ع) به آن‏اشاره شده، عزّت و سرافرازى در برابر دشمن، امنیت و آرامش جامعه، شادابى و نشاطو حیات پرتحرک اجتماعى، تقویت روحیه خودکفایى، تکیه و اعتماد بر توان نیروهاى‏خودى، شناخت دوست از دشمن و در نهایت پیروزى بر دشمنان است. نیز جهاد ازجنبه‏اخروى و معنوى، موجب کسب رضاى الهى، استجابت‏دعا،گشوده‏شدن‏درهاى‏رحمت‏الهى، بخشش گناهان، نجات از عذاب الهى، ورود به بهشت و رسیدن به مقام قرب الهى‏و غیر آن مى‏گردد.برخى از آثار و پیامدهاى ناگوار ترک دفاع و جهاد در اسلام، انهدام پایگاه‏هاى توحید وخداپرستى، گرفتارى به خوارى و ذلت، از میان رفتن هویت دینى و ملى، عزت و آبرو وشخصیت‏انسانى،کاستى‏ایمان،محرومیت‏ازرحمت‏وعنایات‏خداوندى،رواج‏باطل‏وفساد و منکرات، محرومیت از عدل و انصاف و از همه مهم‏تر، کیفر سخت‏الهى‏درسراى‏باقى و افتادن در آتش دوزخ مى‏باشد.

ابعاد و انواع دفاع

جهاد و دفاع حد و مرزى نمى‏شناسد و به تناسب نوع تهاجم و عرصه تاخت و تازدشمن، متفاوت مى‏شود و به همین دلیل داراى ابعاد و انواع مختلفى مى‏باشد؛ ولى دریک تقسیم‏بندى کلى مى‏توان جهاد و دفاع را به دو قسم: دفاع شخصى و دفاع از آرمان‏هاو عقاید دینى - اسلامى، تقسیم کرد.چرا که گاه دشمن، حریم شخصى انسان را مورد تعرض و تهاجم قرار مى‏دهد، که انسان‏نیز باید در برابر متجاوزان به حریم و حقوق خود و وابستگانش به دفاع برخیزد و از جان،مال، آبرو و ناموس خود و بستگانش دفاع کند؛ و گاهى هم دشمن کیان اسلام،سرزمین‏هاى اسلامى و باورها و مبانى دینى - ارزشى را عرصه تاخت و تاز سیاسى و نظامى‏خود مى‏سازد که ملت باید به تناسب تعرض دشمن، قدرت دفاعى‏اش را در جانبدارى ازدین و آیین، مقدسات دینى، آرمان‏هاى مکتبى، ملى و نیز میهن و سرزمین خود به کارگیرد. ازاین رو، میدان‏هاى سیاست، اطلاعات، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، علم، هنر و...نیز از جمله عرصه‏هایى است که ممکن است به صحنه پیکار حق وباطل‏تبدیل‏شود.درعرصه فرهنگى نیز مجاهدان و مؤمنان باید با تمام قوا به مصاف‏دشمنان بروند و راه‏هاى نفوذ آنان را ببندند. روشن است که مجاهدان این میادین،دانشمندان، نویسندگان، متفکران، روشنفکران متعهد، نیروهاى اطلاعاتى، هنرمندان‏و... مى‏باشند، همان‏گونه که اسلحه این پیکار مقدس نیز دانش، قلم، بیان، هنر و غیر آن‏مى‏باشد.اکنون در این درس به مقدار ممکن به برخى از ابعاد و انواع دفاع شخصى و آرمانى،اشاره مى‏شود.

دفاع نظامى‏

یکى از راه‏هاى مبارزه دشمن، جنگ و تهاجم مسلحانه است. در چنین موقعیتى‏که سرزمین، عِرْض، ناموس، مال، جان و از همه مهم‏تر، باورها و ارزش‏هاى دینى -اعتقادى مسلمانان مورد حمله دشمن واقع مى‏شود بر تک تک مسلمانان از کوچک وبزرگ و پیر و جوان از هر قشرى که باشند، لازم و واجب است به دفاع برخیزند و تادفع‏کامل‏دشمن، از پاى ننشینند.در جنگ دفاعى همان گونه که امام راحل فرمود تا هر موقع که دفاع لازم باشد باید اقدام‏شود. البته باید براساس تعالیم اسلامى در صحنه‏هاى نبرد، شئون انسانى رعایت شود و بنا به‏فرمان قرآن کریم از حد تجاوز نگردد و آداب اسلامى در جنگ رعایت شود.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

      دفاع فرهنگى‏

در میان انواع هجوم‏هاى غیر نظامى دشمنان، هجوم فرهنگى از همه آنهاخطرناک‏تر و خسارت‏بارتر است؛ زیرا در این نوع حمله، دشمن با ترویج فساد و فحشا، افکارعمومى، به‏ویژه افکار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده کرده، ارزش‏ها، آرمان‏هاى‏مقدس دینى، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مى‏دهد تا مسلمانان راهمرنگ خود کرده و در نتیجه راه نفوذ و سلطه‏اش را هموار سازد. قرآن کریم به این‏مطلب اشاره کرده و مى‏فرماید:»وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً« (نساء: 89)آنان آرزو مى‏کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید و مساوى یکدیگر باشید.در اهمیت جهاد فرهنگى، همین بس که در آن دورانى که پیامبر(ص) هنوز در مکه‏حضور داشتند و حکم جهاد نظامى تشریع و ابلاغ نشده بود، خداوند در فرمانى مؤکّد به‏آن حضرت فرمود:»فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً« (فرقان: 52)پس، از کافران پیروى مکن و به‏وسیله آن (= قرآن) با آنان جهاد بزرگى بکن!روشن است جهاد در جبهه فرهنگى ظرافت‏هاى خاص خودش را دارد و نیازمندکار دقیق و عمیق فرهنگى است. بر این اساس، مرحوم طبرسى در راستاى تفسیر آیه‏مزبور و با اشاره به »جهاداً کبیراً« مى‏نویسد جهاد فرهنگى و پاسخ‏گویى به‏شبهات‏مخالفان، معاندان و دشمنانِ دین، یکى از باارزش‏ترین و بزرگ‏ترین جهادهانزد خداوند متعال است. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب علیه اسلام و مسلمانان نیز از مصادیق بارز جهاد بادشمنان دین خدا در عصر حاضر است، چرا که آنان هماهنگ با هم در تلاش‏اند تا از هرراه ممکن، ابتذال فرهنگى و مفاسد اخلاقى را میان مردم و به‏ویژه نسل جوان رواج داده‏و با اغفال جوانان، آنان را به بى‏دینى و بى توجهى نسبت‏به‏ارزش‏هاى‏اسلامى‏بکشانند. اینجاست که مسئولیت عموم مسلمانان متعهد و در رأس آنان مسئولان‏فرهنگى،نسبت‏به‏انجام کارهاى فرهنگى بسیار سنگین‏تر مى‏شود و باید با آمادگى و حساسیت بیشترى درصحنه‏هاى فرهنگى حضور یابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتى و ابطال آن‏از راه معقول و منطقى، معارف حیاتبخش اسلام‏ناب‏راجایگزین‏آن‏کرده،گسترش‏دهند.چنان‏که بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در وصیت‏نامه سیاسى - الهى خود این مهم رااز همه مسئولان متعهد و انقلابیون راستین خواستار شده است.

دفاع از حریم‏

حریم عبارت است از آنچه که دفاع از آن واجب باشد؛ مانند مال، جان، عِرض(آبرو) و ناموس.حریم انسان، از نظر اسلام و وجدان عمومى از چنان اهمیت و ارزش فوق‏العاده‏اى‏برخوردار است که اگر انسان در راه دفاع از حریم خویش، کشته شود و یا در صورت لزوم،فرد مهاجم را از پاى درآورد نه تنها کار بدى نکرده، بلکه مورد تحسین و تمجید دیگران‏هم قرار مى‏گیرد. از نظر اسلام نیز کارش بسیار ارزشمند شمرده شده و چه بسا که مقام‏شهید را دارا خواهد بود.تجاوز به حریم انسان، اشکال و مراحل مختلفى دارد و هر شکل و مرحله آن دفاع‏متناسب با خود را مى‏طلبد. مثلاً اگر کسى به حریم ناموسى انسان متعرض شود دفع او به‏هر وسیله ممکن واجب است، اگر چه منجر به کشته شدن مهاجم شود، بلکه در صورتى‏که با قصد کمتر از تجاوز، حمله کند، وظیفه همین است.اما حکم دفاع در مرحله پایین‏تر از این فرق مى‏کند، گر چه شاید در مرحله بعدى و درصورت بى اثر بودن مرحله قبلى، مراحل بالاتر نیز ضرورى و واجب شود. مثلاً کسى که‏به قصد چشم‏چرانى به ناموس انسان نگاه کند و یا از پشت‏بام به داخل خانه انسان سرک‏بکشد و مانند آن، لازم است او را از راه توبیخ زبانى از این کار زشت بازدارد، اگر دست‏برنداشت از راه کتک و مانند آن، جلوگیرى کند و اگر دست برنداشت، به هر وسیله ممکن به‏دفاع از حریم‏خودبرخیزدودرصورت‏مجروح‏یامقتول‏شدن‏فردمهاجم،خونش‏هدراست.مراحل و اشکال دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعات‏شود.

دفاع و غیرت دینى‏

»غیرت« به معناى حمیّت، محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگهدارى عزت و شرف‏آمده است. در تعریف علماى اخلاق نیز، غیرت و حمیّت، یعنى تلاش و کوشش‏در نگهدارى آنچه که حفظش‏ضرورى‏است.این‏صفت‏درقالب‏مطلوبش‏ازشجاعت،بزرگ منشى و قوت نفس آدمى‏سرچشمه مى‏گیرد و یکى از »ملکات نفسانى« و »کمالات انسانى« شمرده مى‏شود. بنابراین، میان دفاع و جهاد در اسلام و غیرت و مردانگى رابطه تنگاتنگى وجود دارد؛زیرا چنان که از تعریف مربوط به این دو برمى‏آید، هر دو صفت انسانى، خاستگاه فطرى‏داشته و جزو ارزش‏هاى اصیل فطرى - انسانى به‏شمار مى‏روند. بر این اساس اِعمال غیرت‏نیز در اسلام، همانند جهاد و دفاع، مطلوب و مقدس است. چنان که امام على(ع) بر این‏حقیقت تصریح کرده، مى‏فرماید:»اِنَّ اللّهُ یَغارُ لِلْمُؤْمِنِ فَلْیُغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ.« خداوند براى مؤمن غیرت مى‏ورزد، پس او نیز باید غیرت ورزد، هر کس غیرت نورزد دلش وارونه است.به نظر مى‏رسد که مراد از وارونگى دل در انسان بى غیرت، خروجش‏ازحالت‏طبیعى وفطرت اصیل انسانى باشد. بنابراین، روح دفاع و جهاد در اسلام در غیرت دینى و ابرازحساسیت‏ها و واکنش‏هاى بجا و بموقع بروز مى‏کند.چرا که منظور از »غیرت دینى« این است که مسلمان نسبت به مسائل حیثیت و آبرویى،عرض و ناموس، میهن و کشور، به‏ویژه نسبت به کیان اسلام و ارزش‏هاى دینى بى‏تفاوت‏نباشد و از حساسیت، حمیت و غیرت لازم برخوردار باشد تا در مواقع لزوم‏وبروزخطر،واکنش لازم و دفاع بجا و مطلوب را از خود نشان دهد.بر این اساس، جهاد و دفاع، امر به معروف و نهى از منکر، تولى و تبرى، سفارش به حق‏و صبر، تعلیم و تربیت و... مى‏تواند در جهت غیرت دینى قرار گرفته و از مصادیق آن به‏شمار آید.از آنچه گفته‏شداین‏مطلب‏روشن‏گشت‏که‏توصیه‏وترویج‏روح‏اباحى‏گرى،بى‏تفاوتى ونادیده‏انگارى نسبت به تعرض به حریم دین و ایجاد تردید در باورهاى دینى به ویژه نسل‏جوان، در واقع به نوعى ترویج روح »تساهل و تسامح لیبرالیستى« است نه »تساهل وتسامح اسلامى« و از نوعى برداشت غلط از مفاهیم دینى سرچشمه مى‏گیرد. از این رو،بر دین‏داران غیرتمند، لازم است که نسبت به تعرض به دین و تحریف ارزش‏هاى دینى،بى‏تفاوت نباشند و عکس‏العمل‏هاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقدات‏دینى‏به‏عمل‏آورند.

 اباحى‏گرى و پیامدهاى آن‏

از آفت‏هاى فرهنگى - دینى که در گذشته وجود داشته و اکنون بیشتر مطرح شده ودامن زده مى‏شود، اباحى‏گرى است.اباحى‏گرى، چنان که از نامش پیداست از اباحه و مباح بودن به معناى جایز شمردن وروادانستن است و در اصطلاح به معناى لاقیدى و مداهنه در دین، بى بند و بارى، نادیده‏انگارى مطلق، بى‏تفاوتى نسبت به عقاید و ارزش‏هاى فرهنگى و دینى، و واکنش صحیح‏و بجا نداشتن در برابر تاخت و تاز به حریمِ دین و آرمان‏هاى مقدس ملى، فرهنگى وبه‏ویژه دینى؛ و به بیان روشن‏تر، تهى شدن از حمیت، مردانگى و غیرت دینى است. بنابراین، اباحى‏گرى مساوى با مفهوم منفى »تساهل و تسامح« در فرهنگ دینى و مفهوم‏نادرست آن در عرف رایج سیاسى است؛ زیرا تساهل و تسامح در معناى‏اسلامى‏اش،عبارت‏است از آسان‏گیرى در انجام وظایف دینى و پرهیز از افراطکارى و سخت‏گیرى بى مورد،رفق و مدارا با دیگران و تحمل آنان و دورى از تعصب‏هاى بى‏جا و خشونت‏هاى ناروابه‏ویژه در برخورد با مخالفان)114(؛ و نیز در معنا و معادل غربى‏اش تولرانس به همین معناى مدارا کردن و کنار آمدن با دیگران است. اما کسانى بوده و هستند که ازاین واژگان مقدس و درست دینى - فرهنگى، همچون دیگر مفاهیم دینى، سوء برداشت‏کرده و به تحریف آن دست زده‏اند و معنایى از آن ارائه کرده‏اند که مخالف با مفهوم موردنظر در دین مى‏باشد که در بالا به آن اشاره شد.توضیح آن‏که اباحى‏گرى (= تساهل و تسامح منفى) در عصر جدید رهاورد تفکر وارداتى»لیبرالیسم« است که در غرب همزمان و همراه با »اومانیسم«، »سکولاریسم« و... پیداشده است و نقطه تلاقى همه، لیبرالیسم است که به معناى آزادى مطلق در تمام ساحت‏هاى‏زندگى و روا دانستن هرگونه عملى براى انسانِ نشسته بر جایگاه خدایى و جایگزین خدادر زمین است.برخى از پیامدهاى تلخ و ناپسند اباحى‏گرى و تفکر لیبرالیستى، عبارت است از:1 - عرفى شدن مفاهیم دینى: به این معنا که دین و مسائل دینى تابع شرایط عرفى وسلیقه‏هاى افراد مى‏شود و آنها هر طور که خواستند و صلاح دیدند عمل کنند و به تبیین آن‏بپردازند و کسى‏هم‏حق‏اعتراض‏نداشته‏باشد؛چون‏ضددموکراسى‏وآزادى‏وخشونت‏طلب‏معرفى مى‏شود!2 - ظهور آزادى هاى مطلق در جامعه، که موجب بى‏بند و بارى، شکستن حریم‏ها وخدشه‏دار شدن قداست‏هاى دینى، فرهنگى و اجتماعى مى‏شود.3 - رواج روزافزون فحشا، منکرات و فساد در جامعه.4 - از بین رفتن خط قرمزها (و مرزهاى خوبى و بدى) و جایگزین شدن ضد ارزش‏ها به‏جاى ارزش‏هاى اصیل دینى و فرهنگى.



خرید و دانلود تحقیق درباره دفاع در اسلام


مقاله درباره اهمیت و آثار نماز در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

اهمیت و آثار نماز در اسلام

تمام کوشش و تلاش ما در این بخش از بحث بر این است که فضیلت نماز را در دین اسلام تبیین نموده و اهمیت و جایگاه آن را روشن سازیم، به این معنی که اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورات الهی را در دین از حیث درجه و مرتبه مورد ارزیابی قراردهیم نماز در چه مرتبهای از مراتب قراردارد و جایگاه آن در چه حدّی است؟ آیا میتوان آن را در عرض سایر تعالیم دینی قرارداد یا خیر نماز از جایگاه ویژهای در دین برخوردار میباشد؟

عناوینی که در این فصل مورد بحث قرار خواهند گرفت در راستای همین هدف انتخاب شدهاند.

انشاء الله که بتوانیم در تعقیب این هدف خوانندگان محترم را مددی رسانده باشیم.

1 ـ ارزش و جایگاه نماز

نماز در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و هیچ عملی از اعمال دینی و افعال عبادی با آن قابل مقایسه نمیباشد و اگر خواسته باشیم تعالیم و دستورات دین را درجه بندی نموده و مراتبشان را مشخص نمائیم نماز در بالاترین درجه و مرتبه تعالیم دینی قراردارد. و از چنان ارزشی برخوردار است که سایر ارزشهای دینی در عرض آن قرار نمیگیرند.

اگر درک و معرفت به ارزش نماز برای کسی حاصل گردد هرگز در آن کوتاهی نکرده و یا آن را ترک نخواهد نمود. در روایتی از امام صادق(علیه السلام)چنین آمده است که: «هر گاه کسی به نماز ایستد رحمت الهی از آسمان بر او نازل میشود و فرشتگان اطراف او را احاطه میکنند و فرشتهای گوید: اگر این نماز گزار ارزش نماز را میدانست هیچ گاه از نماز منصرف نمیشد»

و یا علی(علیه السلام) در حدیثی میفرمایند: اوصیکم بالصلاةِ التی هی عمود الدین وقوام الاسلام فلا تغفلوا عنها.

«شما را سفارش میکنم به نمازی که ستون دین و قوام اسلام است پس از نماز غافل نشوید»

خداوند در شب معراج به نبی مکرّم اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) حقایق بسیاری را نمایان و متجلی ساخت که یکی از آن حقایق که بر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) آشکار گردید نماز بوده است که بصورت محملی از نور که چهل نوع از انواع نور در آن بود و اطراف عرش خدا را احاطه کرده بود ظاهر گردید. و به همین جهت آن سفیر الهی فرمودهاند الصلاة نورٌ. «نماز نور و روشنایی است»

پس کسی که با نماز مأنوس است در قلمرو نور و روشنایی قراردارد و آنکه با نماز فاصله دارد از نور و روشنایی دور افتاده و خود را در محیط تاریکی و ظلمت انداخته است.

بنابر این میتوان نتیجه گرفت که مفهوم کلام نبی(صلی الله علیه وآله وسلم) این است که تارکین نماز در تاریکیاند و چونبه ارزش نماز در زندگی خود ارجی ننهادهاند نزد مسلمین فاقد اعتبار و ارزش اجتماعی بوده و ایشان را در زندگی دنیا و آخرت سعادتی نیست. ارزش و شخصیت آدمی به میزان اهمیت دادن او به ارزشهای دینی است و مؤمن واقعی از بیتوجهی و بیمبالاتی نسبت به تعالیم دینی و ارزشهای الهی مبرّاست. پس نماز را در دین جایگاهی بس بلند است به منزله سر در بدن و روح در کالبد جسم، همانگونه که بدن بیسر و جسم بیروح را ارزشی نیست دین بینماز را خیری نخواهد بود.

2 ـ اهمیت نماز در ایجاد ارتباط خدا و خلق

فریضه نماز امری نیست که فقط بنده را به خالق و پروردگارش نزدیک سازد و حلقه اتصال بین عبد و معبود را شدّت بخشد و عشق به خدا را در قلب و باطن او زنده سازد بلکه این یکی از آثار و نتایج مطلوبی است که در زندگی نمازگزار ظاهر میشود. اثر دیگری که نماز در حیات مسلمین ایجاد میکند این است که در عین قرب الهی او را با جامعه انسانی پیوند داده و نسبت به سایر انسانها بلکه تمام همنوعانش ولو غیر مسلمان یک فرد مسئول بار میآورد. و این است روح نماز و تعبد به خدا که هرگز نمیگذارد فرد در مقابل خلق خدا بیتفاوت باقی بماند. و احساس مسئولیت اجتماعی نداشته باشد.

پس در نماز دو اثر عمده نهفته است یکی اثر فردی که موجب نزدیکی او با خدایش میگردد و دیگر اثر اجتماعی است که او را در جامعه فرد مسئول بار میآورد. یعنی نمیشود کسی اهل نماز و عبادت باشد و در عین حال نسبت به جامعه بشری و همنوعان خویش هیچ وظیفهای را احساس نکند.

فلذا به همین خاطر میبینیم که در آیات متعدد قرآن زکات در کنار صلاه (نماز) آمده است و این بدان معناست که اهل نماز اهل صدقات و زکات نیز هستند یعنی اهل نماز به فکر اجتماع خویش بوده و تلاش دارند که با دادن زکات و اعطای صدقات، جامعه را از فقر بیرون آورند.

واقیموا الصلاة وآتوا الزّکاة وماتقدّموا لانفسکم من خیر تجدوه عند الله.

«و نماز را به پا دارید و زکات را ادا کنید. هر کار خیری برای خود از پیش فرستید آن را نزد خدا خواهید یافت»

و در آیه دیگر میفرماید: الذین یؤمنون بالغیب ویقیمون الصلاة وممّا رزقناهم ینفقون.

«(تقوا پیشگان) کسانی هستند که ایمان به غیب دارند و نماز را بپا میدارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق میکنند»

و در آیهای بسیار زیبا چنین میفرمایند: الذین اِنْ مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلاة وآتوا الزّکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر.

«یاران خدا کسانی هستند که اگر در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را به پا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند»

و از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمودند: لاتتمّ صلاةٌ إلاّ بزکاة. «نماز کامل نمیشود مگر با پرداختن زکات»

یعنی انسانهای نمازگزار همیشه به فکر سعادت و تعالی جامعه خویشند و نمیتوانند نسبت به آینده مردم جامعه خود بیتفاوت باشند. اگر مشاهده کنند که فقیرند به آنها زکات پرداخت میکنند و اگر ببینند که از سعادت و کمال خویش منحرف شدند آنان را امر به نیکی کرده و از اعمال

زشت باز میدارند و در همه حال و همه جا به نیکبختی و سعادت اجتماعی انسانها میاندیشند و معتقدند که سعادت بشر در پرتو خوبیها و اعتقاد به خدا و عمل به تعالیم دین نهفته است. و بقول اقبال لاهوری اهل نماز معتقد است که زندگی و حیات حمیده در خیمه ایمان لمیده است آنکه این ندیده گلی از باغ آن نچیده است.

لا اله باشد صدف گوهر نماز***قلب مسلم راجح اصغر نماز

در کف مسلم مثال خنجر است***قاتل فحشا و بغی و منکر است



خرید و دانلود مقاله درباره اهمیت و آثار نماز در اسلام