لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اصطلاحات مربوط به اجزای موتور خودرو
Cam Shaft housing
محفظه میل بادامک
Cam Shaft gear wheel
چرخ دنده میل بادامک
Cam Shaft gear locknut
مهره قفلی میل بادامک
Cam Shaft Chain
زنجیر میل بادامک
Cam Shaft Casing
محفظه میل بادامک
Bushing
بوش
Bushing inter mediate gear
بوش دنده تایمینگ
Big end bearing
یاتاقان میللنگ
Belt tightener
تسمه سفتکن
Belt
تسمه
Belt driven pulley
پولی محرک تسمه- قرقره تسمهران
Bell housing
پوسته فلایویل
Bearing seat
جای یاتاقان- نشیمنگاه یاتاقان
Bearing Journal
محور یاتاقان
Bearing Housing
محفظه یاتاقان
Air relief valve
شیر هواگیر
Push rod
میله فشاردهنده- میله بالابر اسبک
Combustion Chamber
محفظه احتراق- محفظهای که پس از بالا آمدن پیستون در بالای پیستون وجود داشته و احتراق در آن صورت میگیرد
Combustion
احتراق- در موتورهای بنزینی عموماً احتراق در اثر جرقه شمع و در موتورهای دیزلی احتراق در اثر حرارت ناشی از تراکم بالا و خودبهخود به وجود میآید
Connecting rod bearing
یاتاقان شاتون
Cone belt
تسمه با مقطع مخروطی
Compression ring
رینگ کمپرس
Counter balance
وزنه تعادل بر روی میللنگ
Crankcase
کارتر – مخزن روغن موتور
Crankcase breather
هواکش محفظه میللنگ – مجرای تهویه کارتر
Crankcase bottom
ته مخزن روغن – ته کارتر
Crank shaft
میللنگ
Crank shaft bearing
یاتاقان ثابت میللنگ
Crank shaft bushing
بوش یاتاقان ثابت
Crank shaft timing gear
دنده تایمینگ میللنگ
Cover cylinder head
قالپاق در سوپاپ
Cylinder barrel
بدنه داخلی سیلندر
Cylinder base
پایه سیلندر
Cylinder block
بلوک سیلندر – بدنه سیلندر یا بدنه موتور
Piston gudgeon
گژن پین- خار پیستون- انگشتی پیستون
Piston pin lock
قفل تثبیت انگشتی پیستون
Piston ring spreader
سوراخ یا افشانک رینگ پیستون
Rocker arm
اسبک- چکش سوپاپ
Tappet adjusting screw
پیچ تنظیم بالابر سوپاپ
Tappet guide
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
ساختمان دندان – اعمال و اصطلاحات
1- تاج و ریشه
هر دندان یک بخش تاجی و ریشه ای دارد. تاج با مینا پوشیده شده و در قسمت ریشه با سمان پوشیده شده است.
تاج و ریشه در محل اتصال سمان و مینا که CEJ نیز نامیده می شود به یکدیگر متصل می گردند. خطی که تعیین خطوط می کند خط گردنی نامیده می شود و خطی است که با اتصال سمان و ریشه و مینا تاج تشکیل می شود.
بخش تاجی دندان از میان استخوان و بافت لثه رویش می یابد رویش یک دندان در نتیجه حرکت آن دندان در میان بافتهای احاطه کننده اش می باشد بطوری که تایج کلینیکی بتدریج بلندتر می شود. ریشه دندان ممکن است یکی باشد یا بصورت دو یا سه شاخه. هر ریشه یک رأس یا نقطه انتهائی دارد. ریشه در جایگاه خود در ارتباط با دندانهای دیگر در قوس دندانی با اتصال محکم در زائده استخوانی فک نگه داشته می شود بخشی از فک دندانها را حفاظت می کند زائده آکوئولار نامیده می شود. حفره استخوانی که دندان در آن قرار دارد آلوئولوس نامیده می شود دندانهای قسمت های بالای فک دندان ماگزیلاری نامیده می شود زیرا آنها به استخوان فک بالا متصل هستند در فک پائین به آنها دندانهای مندیبولار گفته می شود زیرا آنها به استخوانی متصل می شوند که مندیبل نام دارد.
بافتهای دندان
چهار بافت دندان عبارتند از: مینا، عاج، سمان و پالپ سه بافت اول بافتهای سخت هستند پالپ بافت نرم است.
مینا: مینا سطح خارجی تاج آناتومیکی را تشکیل می دهد. مینا روی نوک تاج ضخیم ترین قسمت است و سپس تا حدی باریکتر می شو که در خط گردنی اتمام می یابد رنگ مینا به نست ضخامت و میزالیزاسیون آن تغییر می کند. مینا هرچقدر ضخیم تر باشد سفیدتر به نظر می رسد هر چه مینا نازکتر باشد بیشتر به خاکستری در لبه های کاسپهای تاج به سفید در وسط دندان و به زرد سفید در خط گردنی تغییر می یابد هر چه مینا بیشترمعدنی شده باشد شفافیت بیشتری می یابد این دو عامل به میزالیزاسیون و ضخامت مینا به همراه پیگمانتاسیون پوست عامل بسیار مؤثری در تعیین رنگ مینا می باشد.
عاج: عاج بخش اصلی یا تنه دندان را تشکیل می دهد عاج در پوششی از مینا که تاج را می پوشاند و پوششی که سمان که روی ریشه قرار می گیرد پیچیده می شود. بیشترین حجم دندان از عاج تشکیل می شود زیرا بزرگترین قسمت تاج و ریشه را تشکیل می دهد.
عاج بافتی سخت، متراکم، و کلسییفید شده می باشد. این بافت از مینا نرمتر ولی از سمان یا استخوان سخت تر است عاج زرد رنگ و دارای طبیعت الاستیک می باشد. ترکیب شیمیای آن70% مواد غیرآلی و 30% مواد آلی و آب است برخلاف مینا عاج توانایی افزودن مواد به خودش را دارد هنگامیکه این عمل را انجام میدهد عاج جدید عاج ثانویه نامیده می شود.
سمان: سمان ماده استخوانی مانندی می باشد که ریشه را می پوشاند عمل اصلی آن ایجاد واسطه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی :
ارزش شرکت : در این تحقیق لگاریتم ارزش بازار سهام شرکت در پایان دوره مالی به عنوان ارزش شرکت در نظر گرفته شده است و از رابطه زیر محاسبه می شود.
MV = Log (P.N)
P: قیمت هر سهم در پایان دوره مالی
N : تعداد سهام منتشر شده در پایان دوره مالی
2) سود تقسیم نشده : هر گونه منافع حاصل از سعام در یک دوره مالی که بین سهامداران توزیع و پرداخت نده باشد، سود تقسیم نشده گویند. بنابراین سود تقسیم نشده، سود سهامی است که از شرکت خارج نشده است و در تحقیق حاضر از طریق رابطه زیر محاسبه می شود :
سود تقسیمی هر سهم – سود هر سهم = RE=EPS – DPS
3) سود نقدی تقسیم شده : مبلغی از سود سهام عادی که بین سهامداران به صورت نقدی تقسیم شده است.
4) سود تقسیمی هر سهم : سود تقسیمی هر سهم میزان سودی را که واقعاً بین دارندگان هر سهم عادی توزیع گردیده است، بیان میکند. اطلاع از سود تقسیم شده هر سهم طی چندین سال از علایق خاص سرمایه گذاران می باشد. ارزش بازار سهام عادی تا حد زیادی تحت تأثیر سود سهام پرداخت شده و پیش بینی شده قرار می گیرد. این نسبت بیان می کند که چه درصدی از عایدی شرکت به سهامداران در قالب سود سهام پرداخت می شود و چه درصدی برای نیاز مالی آینده مورد استفاده قرار می گیرد.
5) بدهی : بدهیهای یک شرکت شامل حق قانونی اشخاص حقیقی و حقوقی بستانکار از شرکت بوده و متشکل از 2 گروه کوتاه مدت و بلند مدت می باشند. به تعریفی دیگر بدهیها معرف تعهدات قانونی یا تعهدات ناشی از قراردادهای واحد تجاری است که در نتیجه معاملات و رویدادهای گذشته ایجاد شده و باید از طریق انتقال دارائیها، ارائه خدمات یا از محل عواید آتی تأدیه گردد. در این تحقیق جمع بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت در محاسبات منظور گردیده است.
6) دارائیها : دارائیها معرف منابع اقتصادی است که در نتیجه فعالیتها و رویدادهای گذشته توسط یک واحد تجاری مشخص تحصیل شده و دارای منافع اقتصادی آتی است. در این تحقیق جمع داراییهای جاری و غیر جاری در محاسبات لحاظ شده است.
7) نسبت سود تقسیم نشده به سود تقسیم شده ():
تئوریهای ارائه شده در مورد سود یا عدم تقسیم سود مختلف است. گروهی از پرداخت سود سهام بیشتر حمایت می کنند و معتقدند که تقسیم سود بیشتر موجب افزایش تقاضا برای سهام شرکت شده و باعث بالا رفتن قیمت سهام می شود. در مقابل گروهی دیگر معتقدند با توجه به اینکه عدم تقسیم سود باعث سرمایه گذاری مجدد آن و افزایش ثروت سهامداران می گردد. لذا موجب افزایش تقاضا برای سهام و در نتیجه افزایش سهام می گردد. گروهی هم بر این باورند که ارزش شرکت مطلقاً به سیاست تقسیم سود بستگی ندارد. این نسبت در واقع ترکیبی از نسبت سود تقسیم شده و سود نگهداری شده در شرکت است و بیان می دارد که در ازای هریک ریال سودی که بین سهامداران توزیع شده است چه مقدار سود در شرکت باقی مانده است. با این نسبتا تأٍیر توأمان سود تقسیمی و سود انباشته بر ارزش بازار سهام شرکت سنجیده می شود.
به عبارت دیگر این نسبت نشان دهنده این است که مدیران و سهامداران کدام خط مشی را در بلندمدت بر افزایش ارزش شرکت بر می گزینند و آیا رابطه ای بین سیاست تقسیم سود و یا عدم تقسیم سود با ارزش بازار وجود دارد یا خیر؟ نسبت فوق از رابطه زیر محاسبه می گردد :
8) نسبت بدهی به مجموع دارائیها () :
این نسبت از جمله نسبتهای ساختار سرمایه می باشد. نسبت فوق کل وجوهی که از محل بدهیها تأمین شده است را تعیین می کند. از این نسبت غالباً به عنوان شاخصی برای تعیین ریسک مالی استفاده می کنند. بطور کلی وام دهندگان و اعتبار دهندگان نسبت بدهی نسبتاً کم را ترجیح می دهند. زیرا آنرا به معنی سلامت وضعیت خود و ایمنی بیشتر تلقی می کنند. نسبت بدهی زیاد معمولاً واحد تجاری را ناگزیر به پرداخت سود تضمین شده بالاتری برای استقراض ترغیب می کند. اگر به هر دلیلی این نسبت افزایش یابد از یک طرف دام دهندگان تمایل کمتری به سرمایه گذاری در شرکت خواهند داشت و از طرف دیگر نشان می دهد که ریسک شرکت زیادتر شده است.
و طبق استراتژی صبورانه تر فعالیت می کند و بنا به دلایل فوق باعث کاهش ارزش سرمایه می شود. از سوی دیگر با توجه به اینکه هزینه بهره به عنوان یک هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب می شود، لذا صرفه جوئیها مالیاتی ناشی از تأمین مالی از طریق بدهی می تواند باعث افزایش ارزش شرکت گردد. در این تحقیق نسبت بدهی به مجموع دارایی از رابطه زیر محاسبه می گردد :
جمع بدهیها در ترازنامه پایان سال مالی
=
جمع دارائیها در ترازنامه پایان سال مالی
9) ساختار سرمایه : ساختار سرمایه یک شرکت را می توان به عنوان ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی داراییهای شرکت تعریف کرد. در صورتی که این ترکیب موجب حداکثر شدن ارزش کل شرکت مگردد. ساختار بهینه سرمایه نام دارد.