واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود تحقیق پیامبر اعظم و قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

عنوان :

جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم

 

منبع :

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.» شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام «انسان کامل» در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.

اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین». قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.

پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.

بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او «عبدخدا» معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمین» معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.

علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. «یس» که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.

پیامبر اکرم(ص) نه تنها مبلغ دین الهی و معلم آیات حکمت، که مربی و اسوه انسان ها است: «لقدکان لکم فی رسول الله اسوه حسنه». بنابر این پیوند پیروان آن حضرت با این وجود مقدس، هنگامی معنی دار و مؤثر است که آن بزرگوار را به عنوان مقتدا، امام، الگو و پیشوای حقیقی بشناسند و در مسلک و سلوک، از ایشان پیروی کنند. آیاتی فراوان از قرآن کریم احکام و دستوراتی را خطاب به پیامبر اکرم (ص) بیان می کند که خطوط روشن الگو بودن آن حضرت را ترسیم و سرمشق هایی را که پیروان آن بزرگوار باید برای خود «اصل» قرار دهند مشخص می نماید. نگاهی گذرا به این سرمشق ها، جامعیت دین و عرصه های گوناگونی را که باید یک مسلمان واقعی بدان توجه داشته باشد. تبیین می نماید. این دستورات و احکام صریح و گویا برای هرکسی بدون نیاز به چیز دیگری جز فهم عبارات قرآن کریم، روشن می کند که همه عرصه های عبادی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، اخلاقی و... در قلمرو الگوبرداری و پیروی از پیامبر اکرم (ص) قرار می گیرد و هیچ زمینه ای از زمینه های اساسی و پایه ای زندگی نهان را نمی یابیم که سرمشق ها و خطوط اصلی آن برای پیروان پیامبر تعیین نشده باشد. اگر قرآن کریم مخاطبان خود را به تأسی و الگوگیری از پیامبر اکرم (ص) فرا می خواند، خود نیز خطوط روشن آن را ترسیم کرده است. عبادت و شب زنده داری، جهاد و مبارزه با کفار و منافقان، رشد دانش و معرفت و آگاهی، مهربانی و تواضع با مؤمنان و هم کیشان، انفاق و کمک به مستمندان و دستگیری از افتادگان، مهربانی با یتیمان و بی سرپرست ها، کسب قدرت همه جانبه برای حفظ استقلال و آسیب ناپذیری جامعه اسلامی، نیکی و خدمت به همگان و صدها دستور و توصیه قرآن کریم به پیامبر اکرم (ص)، نشان می دهد که پیروان آن حضرت چه خطوط کلی را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود باید سرمشق خویش قرار دهند تا بتوانند با مسیر کمال و رشد حقیقی- که آن حضرت در قله آن قرار دارد- هماهنگ شوند و به آنچه او نائل شده بود، نزدیک گردند.

اکنون می توان به درنگ و تأملی عمیق در این آیات صریح الهی، به ریشه اصلی گمراهی و حیرت و تباهی که امت اسلام بدان دچار آمده است، پی برد. اگر فاصله امت با پیامبرش این چنین ژرف و عمیق نبود، هرگز امت پیامبر به چنین روزگاری گرفتار نمی آمد. تفرقه و اختلاف به جای وحدت و اتفاق، جهل و نگرانی به جای علم و آگاهی، ظلم و بی انصافی به جای عدل و داد، رفاه زدگی و اسراف به جای دستگیری و انفاق، دشمنی و خصومت به جای مهربانی و گذشت، انفعال و تسلیم در برابر بیگانگان به جای مقاومت و جهاد و بالاخره پذیرفتن ولایت و حاکمیت کافران به جای ولایت و حاکمیت رسول خدا (ص) و جانشینان او... حقایق تلخی است که امروز در جهان اسلام شاهد آن هستیم و نشان می دهد فاصله ای ژرف بین امت و پیامبر وجود دارد که جز با بازگشت به قرآن و خطوط روشن آن- که در گرو پیروی و تأسی به تجسم عینی و انسانی آن است- این فاصله ژرف پیموده نخواهد شد.

باشد که به مدد جلوه ای از فیض «رحمه للعالمین» امت او از غفلت و جهالت رهایی یابند. ان شاءالله.

عنوان :

پیامبر اکرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام

 

منبع :

سایت تبیان

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: وقتی می خواهی عیوب دیگران را یاد کنی ، عیوب خویش را به یاد آور . (کنز العمال ، ج 3 ، ص 586)

در طول تاریخ ادیان ، کمتر پیامبری وجود دارد که مانند پیامبر اسلام (ص) تمام خصوصیات و جوانب زندگى ایشان به طور واضح و روشن ، بیان و ثبت ‏شده ‏باشد.

خداوند متعال در قرآن ‏با زیباترین عبارات و کامل ترین ‏بیانات ، آن حضرت را معرفى نموده و با عالى ‏ترین صفات ستوده است و مى ‏فرماید: « و اِنّک لَعلی خُلق عَظیم‏» ؛ ( قلم/4) " ای پیامبر! تو بر اخلاقى عظیم استوار هستى. "

نیز مى ‏فرماید: « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم.» (فتح/29) محمد (ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

محققان ، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت‏ محمد (ص) سخن گفته ‏اند.

اما ائمه علیهم السلام با نگاهى ژرف و دقیق ، سیماى آن شخصیت ‏بى‏نظیر و دُرّ یکتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته و به معرفى زندگى، مبارزات و آموزه‏هاى آن حضرت پرداختند.

در این نوشتار برآنیم تا گوشه هایى از زندگى و شخصیت ‏پیامبر اکرم (ص) را از نگاه امام صادق علیه السلام بررسی کنیم .

تولد نور

امام صادق (ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خویش آفرید. (1) همچنین امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (ص) فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمان‏ها ، زمین ، عرش و دریا را خلق کنم، نور تو و على را آفریدم... .»(2)

ثقة ‏الاسلام کلینى (ره) مى‏نویسد: امام صادق (ع) فرمود: « هنگام ولادت ‏حضرت رسول اکرم (ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر) بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مى‏بینى آنچه را من‏ مى‏بینم؟ دیگرى گفت: چه مى‏بینى؟ او گفت: این نور ساطع که مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال ، ابوطالب (ع) وارد شد و به ‏آن‏ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را گفت. ابوطالب به او گفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابوطالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد خواهد بود (3)

نام هاى پیامبر

کلبى ، از نسب شناسان بزرگ عرب مى‏گوید: امام صادق (ع) از من ‏پرسید: در قرآن چند نام از نام‏هاى پیامبر خاتم (ص) ذکر شده است؟

گفتم: دو یا سه نام.

امام صادق (ع) فرمود: ده نام از نام‏هاى پیامبر اکرم در قرآن‏ آمده است: "محمد ، احمد ، عبدالله، طه، یس ، نون ، مزمل ، مدثر ، رسول‏ و ذکر."

سپس آن حضرت براى هر اسمى آیه‏اى تلاوت فرمود و فرمودند:

«ذکر» یکى از نام‏هاى محمد (ص) است و ما (اهل ‏بیت) «اهل ذکر» هستیم. کلبى! هر چه مى‏خواهى از ما سؤال کن.

کلبى مى‏گوید: به خدا سوگند! از ابهت صادق آل محمد (ع‏) تمام‏ قرآن را فراموش کردم و یک حرف به یادم نیامد تا سؤال کنم. (4)

عظمت نام محمد صلی الله علیه و آله

جلوه نام محمد (ص) براى امام صادق (ع) به گونه ‏اى بود که هر گاه ‏نام مبارک حضرت محمد (ص) به میان مى‏آمد ، عظمت و کمال رسول ‏خدا (ص) چنان در وى تاثیر مى‏گذاشت ، که رنگ چهره ‏اش دگرگون مى‏شد ، به طورى که آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیز ناآشنا مى‏نمود. (5)

امام صادق (ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مى‏فرمود: جانم‏ به فدایش. اباهارون مى‏گوید: روزى به حضور امام صادق (ع) شرفیاب ‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است که تو را ندیده ‏ام. عرض کردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارک گرداند. چه نامى براى او انتخاب‏ کرده‏ اى؟ گفتم: او را محمد نامیده ‏ام. امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید ( به احترام آن حضرت) صورت ‏مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه‏ هاى مبارکش به‏ زمین بخورد.

آن حضرت زیرلب گفت: محمد ، محمد ، محمد. سپس فرمود: جان خودم ، فرزندانم ، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا (ص) باد! او را دشنام مده! کتک نزن ، بدى به او نرسان ، بدان! در روى زمین‏ خانه اى نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد ، مگر این که آن ‏خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود. (6)

سیماى پیامبر اکرم (ص)

امام جعفر صادق (ع) فرمود: امام حسن (ع) از دایى‏اش ، «هند بن ابى‏هاله‏» (7) که در توصیف چهره پیامبر (ص) مهارت داشت ، درخواست‏ نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران (ص) را براى وى توصیف ‏نماید. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: « رسول خدا (ص) در دیده ‏ها با عظمت مى‏نمود و در سینه ‏ها محبتش وجود داشت . قامتش رسا ، مویش ‏نه پیچیده و نه افتاده ، رنگش سفید و روشن ، پیشانیش گشاده ، ابروانش پرمو و کمانى و از هم گشاده ، در وسط بینى برآمدگى ‏داشت ، ریشش انبوه ، سیاهى چشمش شدید ، گونه هایش نرم و کم ‏گوشت ، دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه‏ رفتن با وقار حرکت مى‏کرد. وقتى به چیزى توجه مى‏کرد ، به طور عمیق‏ به آن مى‏نگریست.

به مردم خیره نمى‏شد ، به هر کس مى‏رسید سلام ‏مى‏کرد؛ همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى‏شد. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود ، برترین مردم نزد وى کسى بود که ، بیشتر مواسات و احسان و یارى ‏مردم نماید... » (8)

اوصاف پیامبر در تورات و انجیل

خداوند متعال در وصف پیامبر(ص) فرمود:« الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون.‏» (14) ؛ کسانى که کتاب آسمانى به آنان دادیم ، او را همچون فرزندان خود مى‏شناسند ؛ (ولى) جمعى از آنان ، حق را آگاهانه کتمان مى‏کنند.

امام صادق (ع) فرمود:« یعرفونه کما یعرفون ابناءهم.»

زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور، حضرت محمد (ص) ، بعثت ، مهاجرت ، و اصحابش را چنین توصیف نمود:« محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم...»( فتح/29) ؛ محمد(ص) فرستاده خداست ؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال ‏رکوع و سجود مى‏بینى ، در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این ، توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .

امام صادق (ع) فرمود: این ، صفت رسول خدا (ص) و اصحابش در تورات و انجیل است. زمانى که خداوند پیامبر خاتم (ص) را به رسالت مبعوث ‏نمود ، اهل کتاب (یهود و نصارى) او را شناختند ؛ اما نسبت ‏به او کفر ورزیدند ، همان گونه که خداوند متعال فرمود: « فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به...» ؛ ( بقره /89) هنگامى که این پیامبر نزد آنها آمد که (از قبل) او را شناخته بودند ، به او کافر شدند. (9)

خداوند متعال در قرآن کریم ، در وصف پیامبر (ص) مى ‏فرماید: « و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»؛ ( انبیاء/107) ما تو را جز براى رحمت جهانیان ‏نفرستادیم. قرآن نیز مى ‏فرماید: « " اشداء علی الکفار رحماء بینهم» ؛ در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دو چگونه با هم جمع مى‏شوند؟

برترین مخلوق

حسین بن عبدالله مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا رسول‏ خدا (ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا ، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقى را بهتر از محمد (ص) نیافرید. (10)

امام صادق(ع) در حدیث دیگرى فرمود: چون رسول خدا (ص) را به ‏معراج بردند جبرئیل تا مکانى با وى همراه بود و از آن به بعد او را همراهى نمى‏کرد. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل ، در چنین حالى ‏مرا تنها مى‏گذارى؟! جبرئیل گفت: تو برو. سوگند به خدا، در جایى ‏قدم گذاشته‏اى که هیچ بشرى قدم نگذاشته و پیش از تو بشرى به آن ‏جا راه نیافته است (11)

معمر بن راشد مى‏گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: یک نفر یهودى خدمت رسول خدا (ص) رسید و به دقت او را نگریست.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: اى یهودى! چه حاجتى دارى؟ یهودى گفت: آیا تو برترى یا موسى بن عمران ؛ آن پیامبرى که خدا با او تکلم ‏کرد و تورات را بر او نازل نمود و به وسیله عصایش ‏دریا را براى او شکافت و به وسیله ابر بر او سایه افکند؟

پیامبر(ص) فرمود: خوش آیند نیست که بنده خود ستایى کند، ولکن (در جوابت) مى‏گویم که حضرت آدم (ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه ‏کند، گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما غفرت لی ‏» ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم که مرا عفو نمایى.

خداوند نیز توبه ‏اش را پذیرفت. حضرت نوح (ع) وقتى از غرق شدن در دریا ترسید گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی من الغرق» ؛ ‏خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست‏ مى‏کنم. مرا از غرق شدن نجات بدهى. خداوند نیز او را نجات داد.

حضرت ابراهیم(ع) در داخل آتش گفت:« اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی منها »؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم که مرا از آتش نجات دهى. خداوند نیز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود.

حضرت موسى(ع) وقتى عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس ‏نمود گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی ‏» ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى ‏نمایم که مرا ایمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:« قلنا لا تخف انک انت الاعلی ‏» ( طه /68) نترس. مسلماً تو برترى.

اى یهودى ، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درک مى‏کرد و به ‏من و نبوت من ایمان نمى‏آورد ، ایمان و نبوتش هیچ نفعى به حال اونداشت.

اى یهودى! از ذریه من شخصى ظهور خواهد کرد به نام مهدى (ع) که در ‏زمان خروجش ، عیسى بن مریم براى یارى او فرود مى‏آید و پشت‏ سر او نماز مى‏خواند. (12)



خرید و دانلود دانلود تحقیق پیامبر اعظم و قرآن


دانلود تحقیق پیامبر اعظم در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

عنوان :

جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم

 

منبع :

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.» شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام «انسان کامل» در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.

اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین». قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.

پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.

بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او «عبدخدا» معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمین» معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.

علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. «یس» که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.

پیامبر اکرم(ص) نه تنها مبلغ دین الهی و معلم آیات حکمت، که مربی و اسوه انسان ها است: «لقدکان لکم فی رسول الله اسوه حسنه». بنابر این پیوند پیروان آن حضرت با این وجود مقدس، هنگامی معنی دار و مؤثر است که آن بزرگوار را به عنوان مقتدا، امام، الگو و پیشوای حقیقی بشناسند و در مسلک و سلوک، از ایشان پیروی کنند. آیاتی فراوان از قرآن کریم احکام و دستوراتی را خطاب به پیامبر اکرم (ص) بیان می کند که خطوط روشن الگو بودن آن حضرت را ترسیم و سرمشق هایی را که پیروان آن بزرگوار باید برای خود «اصل» قرار دهند مشخص می نماید. نگاهی گذرا به این سرمشق ها، جامعیت دین و عرصه های گوناگونی را که باید یک مسلمان واقعی بدان توجه داشته باشد. تبیین می نماید. این دستورات و احکام صریح و گویا برای هرکسی بدون نیاز به چیز دیگری جز فهم عبارات قرآن کریم، روشن می کند که همه عرصه های عبادی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، اخلاقی و... در قلمرو الگوبرداری و پیروی از پیامبر اکرم (ص) قرار می گیرد و هیچ زمینه ای از زمینه های اساسی و پایه ای زندگی نهان را نمی یابیم که سرمشق ها و خطوط اصلی آن برای پیروان پیامبر تعیین نشده باشد. اگر قرآن کریم مخاطبان خود را به تأسی و الگوگیری از پیامبر اکرم (ص) فرا می خواند، خود نیز خطوط روشن آن را ترسیم کرده است. عبادت و شب زنده داری، جهاد و مبارزه با کفار و منافقان، رشد دانش و معرفت و آگاهی، مهربانی و تواضع با مؤمنان و هم کیشان، انفاق و کمک به مستمندان و دستگیری از افتادگان، مهربانی با یتیمان و بی سرپرست ها، کسب قدرت همه جانبه برای حفظ استقلال و آسیب ناپذیری جامعه اسلامی، نیکی و خدمت به همگان و صدها دستور و توصیه قرآن کریم به پیامبر اکرم (ص)، نشان می دهد که پیروان آن حضرت چه خطوط کلی را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود باید سرمشق خویش قرار دهند تا بتوانند با مسیر کمال و رشد حقیقی- که آن حضرت در قله آن قرار دارد- هماهنگ شوند و به آنچه او نائل شده بود، نزدیک گردند.

اکنون می توان به درنگ و تأملی عمیق در این آیات صریح الهی، به ریشه اصلی گمراهی و حیرت و تباهی که امت اسلام بدان دچار آمده است، پی برد. اگر فاصله امت با پیامبرش این چنین ژرف و عمیق نبود، هرگز امت پیامبر به چنین روزگاری گرفتار نمی آمد. تفرقه و اختلاف به جای وحدت و اتفاق، جهل و نگرانی به جای علم و آگاهی، ظلم و بی انصافی به جای عدل و داد، رفاه زدگی و اسراف به جای دستگیری و انفاق، دشمنی و خصومت به جای مهربانی و گذشت، انفعال و تسلیم در برابر بیگانگان به جای مقاومت و جهاد و بالاخره پذیرفتن ولایت و حاکمیت کافران به جای ولایت و حاکمیت رسول خدا (ص) و جانشینان او... حقایق تلخی است که امروز در جهان اسلام شاهد آن هستیم و نشان می دهد فاصله ای ژرف بین امت و پیامبر وجود دارد که جز با بازگشت به قرآن و خطوط روشن آن- که در گرو پیروی و تأسی به تجسم عینی و انسانی آن است- این فاصله ژرف پیموده نخواهد شد.

باشد که به مدد جلوه ای از فیض «رحمه للعالمین» امت او از غفلت و جهالت رهایی یابند. ان شاءالله.

عنوان :

پیامبر اکرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام

 

منبع :

سایت تبیان

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: وقتی می خواهی عیوب دیگران را یاد کنی ، عیوب خویش را به یاد آور . (کنز العمال ، ج 3 ، ص 586)

در طول تاریخ ادیان ، کمتر پیامبری وجود دارد که مانند پیامبر اسلام (ص) تمام خصوصیات و جوانب زندگى ایشان به طور واضح و روشن ، بیان و ثبت ‏شده ‏باشد.

خداوند متعال در قرآن ‏با زیباترین عبارات و کامل ترین ‏بیانات ، آن حضرت را معرفى نموده و با عالى ‏ترین صفات ستوده است و مى ‏فرماید: « و اِنّک لَعلی خُلق عَظیم‏» ؛ ( قلم/4) " ای پیامبر! تو بر اخلاقى عظیم استوار هستى. "

نیز مى ‏فرماید: « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم.» (فتح/29) محمد (ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

محققان ، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت‏ محمد (ص) سخن گفته ‏اند.

اما ائمه علیهم السلام با نگاهى ژرف و دقیق ، سیماى آن شخصیت ‏بى‏نظیر و دُرّ یکتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته و به معرفى زندگى، مبارزات و آموزه‏هاى آن حضرت پرداختند.

در این نوشتار برآنیم تا گوشه هایى از زندگى و شخصیت ‏پیامبر اکرم (ص) را از نگاه امام صادق علیه السلام بررسی کنیم .

تولد نور

امام صادق (ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خویش آفرید. (1) همچنین امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم (ص) فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمان‏ها ، زمین ، عرش و دریا را خلق کنم، نور تو و على را آفریدم... .»(2)

ثقة ‏الاسلام کلینى (ره) مى‏نویسد: امام صادق (ع) فرمود: « هنگام ولادت ‏حضرت رسول اکرم (ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر) بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مى‏بینى آنچه را من‏ مى‏بینم؟ دیگرى گفت: چه مى‏بینى؟ او گفت: این نور ساطع که مشرق و مغرب را فرا گرفته است! در همین حال ، ابوطالب (ع) وارد شد و به ‏آن‏ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را گفت. ابوطالب به او گفت: مى‏خواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابوطالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد خواهد بود (3)

نام هاى پیامبر

کلبى ، از نسب شناسان بزرگ عرب مى‏گوید: امام صادق (ع) از من ‏پرسید: در قرآن چند نام از نام‏هاى پیامبر خاتم (ص) ذکر شده است؟

گفتم: دو یا سه نام.

امام صادق (ع) فرمود: ده نام از نام‏هاى پیامبر اکرم در قرآن‏ آمده است: "محمد ، احمد ، عبدالله، طه، یس ، نون ، مزمل ، مدثر ، رسول‏ و ذکر."

سپس آن حضرت براى هر اسمى آیه‏اى تلاوت فرمود و فرمودند:

«ذکر» یکى از نام‏هاى محمد (ص) است و ما (اهل ‏بیت) «اهل ذکر» هستیم. کلبى! هر چه مى‏خواهى از ما سؤال کن.

کلبى مى‏گوید: به خدا سوگند! از ابهت صادق آل محمد (ع‏) تمام‏ قرآن را فراموش کردم و یک حرف به یادم نیامد تا سؤال کنم. (4)

عظمت نام محمد صلی الله علیه و آله

جلوه نام محمد (ص) براى امام صادق (ع) به گونه ‏اى بود که هر گاه ‏نام مبارک حضرت محمد (ص) به میان مى‏آمد ، عظمت و کمال رسول ‏خدا (ص) چنان در وى تاثیر مى‏گذاشت ، که رنگ چهره ‏اش دگرگون مى‏شد ، به طورى که آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیز ناآشنا مى‏نمود. (5)

امام صادق (ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مى‏فرمود: جانم‏ به فدایش. اباهارون مى‏گوید: روزى به حضور امام صادق (ع) شرفیاب ‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است که تو را ندیده ‏ام. عرض کردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارک گرداند. چه نامى براى او انتخاب‏ کرده‏ اى؟ گفتم: او را محمد نامیده ‏ام. امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید ( به احترام آن حضرت) صورت ‏مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه‏ هاى مبارکش به‏ زمین بخورد.

آن حضرت زیرلب گفت: محمد ، محمد ، محمد. سپس فرمود: جان خودم ، فرزندانم ، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا (ص) باد! او را دشنام مده! کتک نزن ، بدى به او نرسان ، بدان! در روى زمین‏ خانه اى نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد ، مگر این که آن ‏خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود. (6)

سیماى پیامبر اکرم (ص)

امام جعفر صادق (ع) فرمود: امام حسن (ع) از دایى‏اش ، «هند بن ابى‏هاله‏» (7) که در توصیف چهره پیامبر (ص) مهارت داشت ، درخواست‏ نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران (ص) را براى وى توصیف ‏نماید. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: « رسول خدا (ص) در دیده ‏ها با عظمت مى‏نمود و در سینه ‏ها محبتش وجود داشت . قامتش رسا ، مویش ‏نه پیچیده و نه افتاده ، رنگش سفید و روشن ، پیشانیش گشاده ، ابروانش پرمو و کمانى و از هم گشاده ، در وسط بینى برآمدگى ‏داشت ، ریشش انبوه ، سیاهى چشمش شدید ، گونه هایش نرم و کم ‏گوشت ، دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه‏ رفتن با وقار حرکت مى‏کرد. وقتى به چیزى توجه مى‏کرد ، به طور عمیق‏ به آن مى‏نگریست.

به مردم خیره نمى‏شد ، به هر کس مى‏رسید سلام ‏مى‏کرد؛ همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى‏شد. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود ، برترین مردم نزد وى کسى بود که ، بیشتر مواسات و احسان و یارى ‏مردم نماید... » (8)

اوصاف پیامبر در تورات و انجیل

خداوند متعال در وصف پیامبر(ص) فرمود:« الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون ابناءهم و ان فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون.‏» (14) ؛ کسانى که کتاب آسمانى به آنان دادیم ، او را همچون فرزندان خود مى‏شناسند ؛ (ولى) جمعى از آنان ، حق را آگاهانه کتمان مى‏کنند.

امام صادق (ع) فرمود:« یعرفونه کما یعرفون ابناءهم.»

زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور، حضرت محمد (ص) ، بعثت ، مهاجرت ، و اصحابش را چنین توصیف نمود:« محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم...»( فتح/29) ؛ محمد(ص) فرستاده خداست ؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال ‏رکوع و سجود مى‏بینى ، در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این ، توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .

امام صادق (ع) فرمود: این ، صفت رسول خدا (ص) و اصحابش در تورات و انجیل است. زمانى که خداوند پیامبر خاتم (ص) را به رسالت مبعوث ‏نمود ، اهل کتاب (یهود و نصارى) او را شناختند ؛ اما نسبت ‏به او کفر ورزیدند ، همان گونه که خداوند متعال فرمود: « فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به...» ؛ ( بقره /89) هنگامى که این پیامبر نزد آنها آمد که (از قبل) او را شناخته بودند ، به او کافر شدند. (9)

خداوند متعال در قرآن کریم ، در وصف پیامبر (ص) مى ‏فرماید: « و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین»؛ ( انبیاء/107) ما تو را جز براى رحمت جهانیان ‏نفرستادیم. قرآن نیز مى ‏فرماید: « " اشداء علی الکفار رحماء بینهم» ؛ در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دو چگونه با هم جمع مى‏شوند؟

برترین مخلوق

حسین بن عبدالله مى‏گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: آیا رسول‏ خدا (ص) سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا ، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقى را بهتر از محمد (ص) نیافرید. (10)

امام صادق(ع) در حدیث دیگرى فرمود: چون رسول خدا (ص) را به ‏معراج بردند جبرئیل تا مکانى با وى همراه بود و از آن به بعد او را همراهى نمى‏کرد. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل ، در چنین حالى ‏مرا تنها مى‏گذارى؟! جبرئیل گفت: تو برو. سوگند به خدا، در جایى ‏قدم گذاشته‏اى که هیچ بشرى قدم نگذاشته و پیش از تو بشرى به آن ‏جا راه نیافته است (11)

معمر بن راشد مى‏گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: یک نفر یهودى خدمت رسول خدا (ص) رسید و به دقت او را نگریست.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: اى یهودى! چه حاجتى دارى؟ یهودى گفت: آیا تو برترى یا موسى بن عمران ؛ آن پیامبرى که خدا با او تکلم ‏کرد و تورات را بر او نازل نمود و به وسیله عصایش ‏دریا را براى او شکافت و به وسیله ابر بر او سایه افکند؟

پیامبر(ص) فرمود: خوش آیند نیست که بنده خود ستایى کند، ولکن (در جوابت) مى‏گویم که حضرت آدم (ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه ‏کند، گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما غفرت لی ‏» ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم که مرا عفو نمایى.

خداوند نیز توبه ‏اش را پذیرفت. حضرت نوح (ع) وقتى از غرق شدن در دریا ترسید گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی من الغرق» ؛ ‏خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست‏ مى‏کنم. مرا از غرق شدن نجات بدهى. خداوند نیز او را نجات داد.

حضرت ابراهیم(ع) در داخل آتش گفت:« اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی منها »؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى‏خواهم که مرا از آتش نجات دهى. خداوند نیز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود.

حضرت موسى(ع) وقتى عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس ‏نمود گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی ‏» ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى ‏نمایم که مرا ایمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:« قلنا لا تخف انک انت الاعلی ‏» ( طه /68) نترس. مسلماً تو برترى.

اى یهودى ، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درک مى‏کرد و به ‏من و نبوت من ایمان نمى‏آورد ، ایمان و نبوتش هیچ نفعى به حال اونداشت.

اى یهودى! از ذریه من شخصى ظهور خواهد کرد به نام مهدى (ع) که در ‏زمان خروجش ، عیسى بن مریم براى یارى او فرود مى‏آید و پشت‏ سر او نماز مى‏خواند. (12)



خرید و دانلود دانلود تحقیق پیامبر اعظم در قرآن


مقاله درباره نقش اخلاق پیامبر اعظم (ص) در اجتماع

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

مقدمه

شخصیت‌های بزرگ و عالیقدر که از سوی پروردگار جهان برای هدایت و راهنمایی مردم از طریق وحی مبعوث و برانگیخته می‌گردند، رهبران آسمانی و پیامبران الهی نامیده می شوند. آنان در پرتو وحی که به تمام معنی آینه واقع نما هست و از هر گونه خطا و اشتباه مصون می‌باشد، جامعه را به خیر و رستگاری در هر دو جهان رهبری می‌نمایند.

به طور مسلم هر فردی لایق و شایسته مقام رهبری نیست و تنها افرادی می‌توانند منصب رهبری را بر عهده گیرند، که یک سلسله شرایط زیر را دارا باشند:

در درجه‌ی نخست باید معصوم از گناه باشند، و در طول زندگی کرد گناه نگردیده و دامن آنان آلوده به گناه نباشد. تنها باید در برابر گناه و هر نوع نافرمانی معصوم و بیمه گردند، بلکه باید در ابلاغ احکام و مقررات الهی، وحتی در زندگی روزمره نیز از هر نوع اشتباه و خطا مصون و محفوظ باشند، و نیز از هر نوع (بیماری) و( نقص عضوی ) که موجب تنفر ودری مردم از گرایش به آنها می‌شود، منزه و پیراسته باشند، تا بدین وسیله، موجبات دلگرمی و‌علاقه ی مردم‌به‌گرایش به‌آئینی آنان فراهم گردد.‌زیر بنای تعالیم پیامبران را موضوع (وحی) و ارتباط با جهان غیب‌تشکیل می‌دهد.

رمز بعثت پیامبران، از دیدگاه قرآن و حدیث

از این بیان روشن گردید که یکی از اهداف پیامبران و یا به تعبیر دیگر یکی از علل بعثت آنان همان موضوع تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص اوست و این حقیقت به عبارتهای مختلف در قرآن واحادیث وارد شده است.

مثلا قرآن کریم رمز بعثت پیامبران را رفع اختلاف در میان بشر می‌داند، و می‌فرماید:« فبعث الله النبین مبشرین و منذرین و معهم الکتاب لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه»

«خداوند پیامبران را که بشارت دهنده بیم دهنده هستند برانگیخت و به آنان کتاب نازل نمود، تا درمیان مردم درباره ی مسائلی که در آن اختلاف دارند، داوری کند»

ناگفته پیداست ،اختلاف نظر حاکی از نارسایی فکر و کوتاهی دانش می باشد و پیامبران در پرتو وحی (کتاب) حقیقت هر موضوعی را که مردم پیرامون آن اختلاف دارند، روشن می سازند.

پیامبر عالیقدر اسلام ضمن روایتی تصریح می‌کند که هدف از بعثت تکمیل عقول بشر است و از این جهت است که باید عقل و دانش هر پیامبری ، از عقل و دانش امت وی بالاتر و برتر باشد:

«و لا بعث الله نبیاً و لا رسولاً حتی یستکمل العقل و یکون عقله أفضل من عقول أمته»

«خداوند هیچ پیامبر و رسولی را نیانگیخت، جز اینکه خردها را تکمیل نماید و از این نظر باید عقل اوبالاتر از عقول امت وی باشد».

امیر مؤمنان (ع) نیز فلسفه ی بعثت پیامبر اسلام (ص) را چنین تشریح می فرماید:

«إلی أن بعث الله سبحانه محمداً رسول الله لانجاذ علاقه و اتمام نبوته... و أهل الأرض یومئذ ملل متفرقه و أهواء منتشره و طوادفاً متشتئه بین مشبه لله بخلقه أو ملحد فی أسمه أو مشیر إلی غیره فهداهم به من الضلاله»

«خداوند محمد(ص) پیامبر خود را برانگیخت تا وعده ی خود را انجام دهد و نبوت را به او خاتمه دهد، و مردم جهان در ان روز دارای مذهبهای گوناگون، انحرافات زیاد و گروههای پراکنده بودند: گروهی خدا را به مخلوق وی تشبیه می کردن (برای او جسم و مکان معتقد بودند) و برخی در نامهای وی تصرف می نمودند، و گروهی به غیر خدا اشاره می کردند(و طبیعت را مؤثر واقعی می دانستند) پس پیامبر آنان را از گمراهی به شاهراه توحید هدایت نمود»

خلاصه بیان فوق این است که قصور و کوتاهی فکر بشر در مسائل خداشناسی و آنچه که مربوط به مبدأ و معاد است، سبب گردید که خداوند پیامبر اسلام را برای هدایت ملل جهان برانگیخت تا آنان را از چنگال تشبیه خداوند به مخلوق و تصرف در نامهای مقدس وی، گرایش به استقلال طبیعت نجات بخشند.

فصل اول

پیامبر اکرم ، بهترین الگوی الهی

«رسول خدا الگوست برای شما، یعنی از پیغمبر یاد بگیرید که چطور باشید.» این الگو بودن برای کسانی است که به خدا و قیامت امید وایمان داشته باشند و یادخدا باشند.

1-1 پیامبر اکرم و امام علی، پدران امت

پیغمبر پدر ما است. امیر المومنین پدر ماست.(انا و علی ابوا هذه الامه) اصلا ما که بندگی خدا رانمی‌کنیم... آقایانی که، خواهرانی که نماز نمی خوانند با چه کسی صحبت می کنند؟ آنها که به خدا رفیق نیستند با که رفیقند؟در دعای جوشن کبیر که ماه رمضان می خوانیم یکیش این است: (یا نعم الرفیق) خدایا تو خوب رفیقی هستی. باقی رفیقان شما را برای خودشان می خواهند خدا شما را برای خودتان می خواهد. فرق می کند کسی که شما را برای خودت می خواهد یا شما را برای خودش می خواهد. «لکم...»به نفعتان است. «فی رسول الله»آورده شده است. این «فی» چیست؟ نیامده (لقد کان رسول الله لکم أسوه) اگر عبارت این بود: (رسول الله لکم أسوه). این «فی» نبود، عبارت (رسول الله لکم أسوه)می آمد. یعنی مثل پیغمبر باشید. چه کسیمی تواند مثل پیغمبر و اصحاب ایشان باشد؟

2-1 پیروی از الگوهای نیکوی جامعه

«حسنه» یعنی چه؟ «حسنه» یعنی نیکو. چون ما اسوه بد هم داریم. به خانم می‌گوئیم چرا اینقدر مهرت گران است؟ می‌گوید چه چیزی ار فلان فامیلم کمتر است؟ فامیل برایش الگو است.

شخصی اسمش (محرم) بود می گفت من ماه محرم به عشق امام حسین دیوانه می شوم. آن وقت شعرش این بود می‌گفت: دیوانه شود محرم در ماه محرم. دوستش گفت در ماه صفر و در ده ماه دیگر هم. تو همیشه دیوانه هستی.«أسوه حسنه» یعنی اسوه نیکو. یعنی ببینید که چه کسی کار خوب کرد. ما باید از او یاد بگیریم یا او از ما یاد بگیرد؟ شما یک راهی را بروید که دیگران از شما یاد بگیرند. قرآن می‌گوید چرا همیشه نگاه می‌کنی که او چه لباسی پوشید مهریه آن چقدر است او چقدر مهمانی داد، چرا به آن نگاه می کنید؟ تو یک راهی را خلق کن آنان مثل تو باشند. تو رهبر باش، چرا آنها رهبر باشند؟ «واجعلنا للمتقین اماماً» الفرقان / 74 «واجعلنا» قرار بده برای اهل تقوا، امام. یعنی من برای متقین امام باشم.

امیر المومنین می‌فرماید: چرا در مدیریت رودر بایستی می کنید؟ بگوید نمره شما شانزده است، خجالت هم نداریم. مدیریت این است. (لا یکونن) یعنی نباشد (المحسن) یعنی نیکوکار، (و المسیئ) یعنی بدکار (عندک) یعنی نزد تو (بمنزله سواء ) حضرت امیر می‌فرماید مدیر خوب آن است که خوب و بد نزد‌اش یک جور نباشد... .

«لقد کان لکم فی رسول الله أسوه حسنه»( الأحزاب / 21 )پیغمبر برای شما الگو بوده است معمولا آدمهای خوبمان، در یک زاویه خوبند. مثلا خطشان خوب است اما ممکن است صدایشان خوب نباشد. یا صدایشان خوب باشد خطشان خوب نباشد. صدا و خطشان خوب است رانندگی شان خوب نیست. صدا و خط و رانندگی شان خوب نیست. یعنی هر کسی که از هر جهت نمره اش بیست باشد این نایاب است.

پیامبر، اسوه حسنه. اسوه حسنه یعنی الگوی نمونه. در جنگ الگو بود، در صلح الگو بود، در بهداشت الگو بود، در همسری داری الگو بود، در عشق و محبت، در همه چیز الگو بودند.

3-1 سلام خدا به پیامبر، سلام پیامبر به کودکان

خدا به پیغمبر سلام می‌کند، خدا در قرآن به خیلی‌ها سلام می‌کند. آیه قرآن است: «سلام علی أبراهیم» (الصافات/109 )خدا به ابراهیم سلام می کند.« سلام علی موسی و هارون»(الصافات/120) خدا به پیغمبر سلام می کند، آن وقت پیغمبر به یک بچه سلام می کند. از یک سمت خدا به پیغمبر سلام می کند از یک طرف پیغمبر به بچه سلام می‌کند. می‌فرمود من این حرکت را تا آخر عمر رها نمی کنم. پیشانیش را برای خدا روی خاک می گذارد، دوشش را برای بچه ها میدان ورزش می گذارد. پیغمبر سجده کرد (سبحانه ربی الاعلی و بحمده) بچه های خانه روی کمر پیغمبر باز می‌کنند، پیغمبر سجده را طول می دهد تا اینها بازی کردند و خسته شدند آمدند پائین بعد پیغمبر سرش را برداشت. گفتند یا رسول الله سجده را طول دادی! فرمود کمرم محل ورزش بچه‌ها بود می‌خواستم بازیشان بهم نخورد. یعنی همان لحظه این که



خرید و دانلود مقاله درباره نقش اخلاق پیامبر اعظم (ص) در اجتماع


تحقیق درباره سال پیامبر اعظم 60 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

جمهوری اسلامی ایران

سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی

آموزش و پرورش منطقه تبادکان

عنوان تحقیق :

سال پیامبر اعظم

محمّد

(صلی الله علیه واله)

محققین:ناهید کیوان ،نجمه خانی،مریم جوانمرد

دبیر راهنما:سرکار خانم کاظمی

نام آموزشگاه :

دبیرستان دخترانه نمونه دولتی آرمیتا مصلی نژاد

سال تحصیلی 86-1385

سال پیامبر اعظم

محمّد

(صلی الله علیه واله)

محققین:

ناهید کیوان،نجمه خانی،مریم جوانمرد

دبیر راهنما:

سرکار خانم کاظمی

تقدیر و تشکر

به نام خداوند یکتا

ابتدا از خداوند منان سپاس گذاریم که ما را یاری نمود تا در مورد پیامبر عظم الشأن اسلاممان قدم برداریم و اطلاعات جمع آوری شده را در اختیار عموم شیفتگان آن حضرت قرار دهیم.

همچنین از تمام کسانی که ما را در این راه پر خیر و برکت یاری نمودند به ویژه سرکار خانم مریم کیوان ،جناب آقای حامد عابدی و دوست عزیزمان خانم مریم جوانمرد که ما را در گردآوری و تنظیم این مجموعه یاری نمودند و همچنین تمامی مسئولین دبیرستان دخترانه نمونه دولتی آرمیتا مصلی نژاد که راهنما و یاور ما بودند کمال تشکر و قدردانی را داریم .

این اثر را به تمامی کسانی که می خواهند و دوست دارند در راه پیامبر اعظم (ص) قدم بردارند و همچنین به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد و رهبر فرزانه و عظیم الشأن انقلاب اسلامی که با فهم ، درایت و بینش اسلامی خود سال 1385 را به نام سال پیامبر اعظم (ص) نامگذاری نمودند تا تمامی مسلمانان با سیره آن حضرت آشنا شوند تقدیم می کنیم.

چکیده مطالب

نامگذاری سال 1385که از سوی رهبر عظم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیة الله خامنه ای صورت گرفت و ایشان در این مورد با صراحت اعلام کردند:" در این مقطع زمانی یاد و نام مبارک پیامبر اعظم (ص) از همیشه زنده تر است ".

در فصل اول این تحقیق با:

با زمینه نامگذاری سال 1385 به نام پیامبر اعظم (ص)

بعد داخلی این نامگذاری

بعد خارجی این نامگذاری

پیام های نامگذاری سال 1385 به نام پیامبر اعظم (ص)

5- نیاز بشر به مکتب نبوی و ضرورت الگو پذیری از آن حضرت

و در فصل دوم این تحقیق با :

خاستگاه توحیدی سیره نبوی آشنا خواهیم شد.

پیشگفتار

پس از حمد و ثنای الهی و درود فراوان بر خاتم پیامبران حضرت محمّد مصطفی (ص) و تحیّت و ثنا بر آن حجت باقی که با استقرار حکومت جهانی اسلام ،بشریت را از ضلالت و گمراهی نجات خواهد بخشید جای شکر است که عصر تجدید حیات اسلام و برافراشتن مجدد پرچم توحید به دست فرزند راستین خاندان عصمت طهارت علیه السلام را درک نمودیم . سزاوار است بهترین دعای خیر را بدرقه راه آن رهبر عالی مقام جهان اسلام ،حضرت امام خمینی(ره) نماییم که منشأ خیر و برکات فراوان برای عصر ما گردید.

اهمیت این موضوع به این دلیل جایگاه ویژه ای که پیامبر اعظم (ص) برای مسلمانان دارد و همه ما نسبت به این موضوع احترام بسیاری قائل هستیم.

فهرست مطالب

مقدمه ...................................................................................

زمینه های نامگذاری سال1385به نام پیامبر اعظم(ص)............................

مقدمه.......................................................................................

بعد داخلی...................................................................................

(راهبرد آمریکا و غرب در مواجهه با ایران هسته ای)..............................

بعد خارجی.....................................................................................

1.جهان اسلام...........................................................................

2.عرصه بین المللی....................................................................

پیام های نامگذاری سال1385 به نام پیامبر اعظم(ص)..............................

1. پیام وحدت ...........................................................................

2 .اقتداء به پیامبر اعظم (ص)در حکومت داری...................................

3.الگو دهی به ملت انقلابی...........................................................

نیاز بشر به مکتب نبوی و ضرورت الگو پذیری از آن حضرت............... 1.اخلاقی...................................................................................

2.سیاسی.................................................................................... 3.فرهنگی................................................................................... 4.اقتصادی. .................................................................................

5.علمی.......................................................................................

6.نظامی...................................................................................

مقدمه

یا ایها انبی انا ارسلناک شاهداً ومبشراًونذیراً

وداعیا الی الله باذنه وسراجا منیرا

(احزاب:45و46)

ای پیامبر!ما تو را {به سمت}گواه و بشارت گر

و هشدار دهنده فرستادیم و دعوت کننده به سوی

خدا به فرمان او و چراغی تابناک .

نام گذاری سال 1385از سوی رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیه الله خامنه ای دام ظله به نام مبارک بنیان گذار اسلام حضرت محمد بن عبد الله (ص)این فرصت را در اختیار همه پیروان و شیفتگان مکتب آسمانی آن حضرت در سطح جهان قرار داد تا با بازگشت به اصالت و هویت اسلامی و الهی خویش تحت زعامت و رهبری آخرین و برترین فرستاده الهی حیاتی دوباره از سنخ حیات محمدی(ص)و علوی(ع) در کالبد خویش و جامعه بدمند وبا دستمایه قرار دادن سنت و سیره نبوی و پشتوانه 23 سال تلاش و مبارزه و الگو گیری از تجربه ده سال حکومت اسلامی در مدینه الرسول و فزون بر 25 سال حفاظت و حراست و نشر و توسعه این میراث گرانقدر از سوی جانشینان معصوم وی به پاسداری و گسترش آیین الهی و حفظ و نشر ارزشها و دستاوردهای به یادگار مانده از آن گرامی و اهل بیت پاکش همت گمارده و در عرصه های بین اللملی حضوری فعال و تاثیرگذار داشته باشند.

این فرصت برای یکایک ملت ایران به ویژه حاکمان و دولتمردان که افتخار بر پایی نظام و حکومتی بر آمده از حکومت اسلامی محمدی(ص) را در این سرزمین دارند مغتنم تر است چون هم خود نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نماد و مظهر نظام حکومتی صدر اسلام می دانند و هم جهانیان اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان چنین نگاه و نگرش به جمهوری اسلامی ایران دارند. بنابراین در شرایط امروزی سرنوشت اسلام گره خورده به سرنوشت جمهوری اسلامی به گونه ای که موفقیت یا خدای نخواسته شکست جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف فردی ، اجتماعی ، داخلی ، خارجی ، فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی موفقیت و شکست اسلام ناب تلقی می شود. و اینکه مقام معظم رهبری با صراحت اعلام می کنند:((در این مقطع زمانی یاد و نام مبارک پیامبر اعظم(ص) از همیشه زنده تر است)) به جهت رویکرد اسلام مدارانه و پیامبر گرایانه نظام مقدس جمهوری اسلامی در عرصه های داخلی و بین المللی است.

در این تحقیق که پیش رو دارید با این نگرش و رویکرد تنظیم و سامان یافته که بتواند در پاسخ به خواسته مقام معظم رهبری در جهت اعتلای کلمه توحید و ترویج سیره نبوی و الگوگیری از آن حضرت در زندگی فردی و اجتماعی ،گامی هر چند کوچک بردارد و خوانندگان و مخاطبان آن ،به ویژه بسیجیان محمدی نسب و علوی تبار و نیز فرماندهان و مربیان محترم در عینیت بخشی آموزه های آن در وجود خود و نیز نشر و نهادینه سازی سیره نبوی در جامعه ،دین خود را به رسول اعظم (ص) ادا و موجبات سربلندی و اعتلای هر چه بیشتر اسلام و کلمه توحید را فراهم کنند و با عمل و تخلق به اخلاق نبوی ،دل حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف را شاد و زمینه ظهور آن حضرت را فراهم نمایند.

این تحقیق شامل دو فصل است که نخست به زمینه های نامگذاری سال 1385 به نام پیامبر اعظم(ص) سپس ضرورت تأسی به سیره پیامبر(ص)و الگو گیری از آن حضرت اشاره رفته است. الگو گیری از سیره رسول خدا (ص) در دو بعد فردی و اجتماعی ، راههای ترویج سیره نبوی در سطح جامعه از دیگر عناوین این تحقیق می باشند.

دلیل انتخاب این موضوع این بود که افراد دیگر را با جهان اسلام و سیاست آن آشنا سازیم و مردم را آگاه کنیم که چقدر این مطلب برای هر مسلمانی ضروری است که درباره جامعه خود بداند.

روش ما روش کتابخانه ای است که بتوانیم این اثر را در اختیار شما خوانندگان محترم قرار دهیم و هدف ما از این کار فقط و فقط به خاطر احترام و جایگاه ویژه ای که پیامبر اعظم (ص) از آن برخوردار است و برای مردم میهن مان انجام دادیم.در این تحقیق ما از راهنمائیهای سرکار خانم کاظمی دبیر مربوطه و دوست خو بمان خانم زینب شفاهی استفاده کردیم.

به امید آنکه این اثر نا چیز در پیشگاه پیامبر اعظم(ص)مقبول افتد و خوانندگان محترم از آن بهره مند گردد.

1.زمینه های نامگذاری سال 1385به نام پیامبر اعظم(ص)

و نیرنگ زدند و نیرنگ زدیم و آنان نفهمیدند.پس بنگر فرجام

نیرنگ شان چه شد.ما آنان و بستگان شان را هلاک کردیم.

(نمل:51-50)

مقدمه

در پرتو انقلاب اسلامی ایران موج بیداری اسلامی سراسر کشورهای مسلمان نشین را فراگرفته و سردمداران غرب را به وحشت انداخته است.شکست مارکسیسم، ناتوانی لیبرال دموکراسی در پاسخگویی به نیازهای انسان امروز، خلا معنویت، خشونت، بحرانهای اجتماعی و اخلاقی و متزلزل شدن بنیان مدرنیته غربی، عطش نسل امروزی را به معنویت و دین افزون کرد است.

با چنین روندی آینده از آن دین حق و دین باوران است.طبیعی است این روند مرگبار غرب و صهیونیست های حاکم بر آن را وادار به عکس العمل کند. روزنامه یولندز پستن (jyllands posten) دانمارکی به بهانه چهارمین سالروز حادثه 11 سپتامبر مسابقه ای به نام ((برداشت آزاد از دین اسلام و پیامبر (ص))) ترتیب داد و از کاریکاتوریست های غربی خواست تا طرح های خود را ارسال کنند.دوازده کاریکاتور موهن درباره پیامبر خدا(ص)در این روزنامه و سایر روزنامه های کشورهای اروپایی از جمله نروژ ، سوئد ، ایتالیا ، فرانسه ، اسپانیا و آلمان به چاپ رسید. آنان در این حرکت تلاش کردند پیامبر والامقام اسلام(ص)را تروریست و حامی تروریست ها معرفی کنند و کتاب آسمانی او را کتابی تروریستی بنمایانند .

دنیای اسلام در برابر این اهانت ساکت ننشست اعتراضات مسلمانان و تظاهرات علیه این اقدام پلید روز به روز در کشورهای اسلامی اوج گرفت و حتی در کشورهای اروپایی با واکنش اعتراض آمیز مسلمانان و آزادگان این کشورها مواجه شد.ضمن آنکه مسلمانان جهان به طور خود جوش کالاهای دانمارکی و برخی کشورهای غربی را تحریم کردند.گردانندگان این صحنه نا بخردانه پس از مواجهه با موج اعتراضات امت مسلمان و خشم عمومی آنان برای انحراف افکار عمومی از این موضوع از یک سو و تکمیل توطئه خود از سوی دیگر نیرنگی دیگر به کار بستند و با اجیر کردن تعدادی تروریست حرم مطهر امامان هادی(ع)و عسکری(ع)در سامرا را به آتش کینه کشیدند.دشمن در برابر این توطئه ها به دنبال آن بود که حرمت رسول خدا(ص)را بشکند و اسلام و مسلمانان را تحقیر کند و در دنیای اسلام جنگ فرقه ای و قبیله ای راه بیندازد و از نفوذ روز افزون اسلام و تمدن آن به جهان جلوگیری کند و استقامت قلب جهان اسلام یعنی ایران را در دستیابی به فناوری هسته ای در هم بشکند.

در چنین شرایطی رهبر آگاه موقع شناس و هوشمند انقلاب اسلامی حضرت

آیت الله العظمی خامنه ای با تدبیری حکیمانه و هدایت گرانه سال 1385 را سال پیامبر اعظم(ص) نام گذاشت و با تبدیل تهدید یاد شده از سوی دشمن به فرصت احیای نام پیامبر اعظم(ص)توطئه و مکر دشمن را خنثی کرد.آنچه در ادامه این فصل می آید بررسی زمینه های این نامگذاری در ابعاد داخلی و خارجی پیام های آن و سپس نیاز بشر امروز به مکتب نبوی و ضرورت الگو پذیری از آن حضرت است.

بعد داخلی

1.مصادف شدن اوایل سال 1385 با سالروز رحلت رسول اعظم (ص):

تقارن اوایل سال جدید با سالروز ارتحال نبی اکرم (ص)و ضرورت احیای نام و مکتب و سیره آن حضرت یکی از انگیزه های نامگذاری بود.رهبر معظم انقلاب در این باره به ویژه به جفایی که نسبت به حرمت پیامبر اکرم(ص)صورت گرفت اشاره می کنند و اعلام می دارند که در این مقطع زمانی یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده تر است.

2.مواجهه استکبار جهانی با فناوری هسته ای ایران (درس آموزی از پیامبر اعظم (ص) برای ایستادگی در مقابل استکبار جهانی)

سران حاکم بر آمریکا و اروپا به بهانه اینکه ایران ممکن است به بمب اتمی دست یابد به طور جدی به مقابله با جمهوری اسلامی ایران برآمده اند در حالی که ایران نگرانی عمیقی در این باره دارد.جمهوری اسلامی در منطقه ای است که روسیه، هند، پاکستان و به ویژه اسرائیل غاصب به سلاح های اتمی مجهز است .

با وجود این موقعیت جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده است ه به دنبال سلاح اتمی نیست و بیش از سه سال است که تاسیسات هسته ای خود را در معرض بازدید لحظه به لحظه آژانس بین المللی انرژی اتمی و اروپا ییان قرار داده است و بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی 2050 نفر روز به از تاسیسات هسته ای ایران بازدید کرده اند که درباره هیچ کشوری سابقه ندارد و مذاکرات بسیار طولانی برای متقاعد ساختن کشورهای اروپایی جهت اعتماد سازی انجام داده است . اما آنان به دلیل مخالفت با اسلام ناب محمدی (ص) و جلوگیری از پیشرفت ملت ایران به انواع و اقسام کارشکنی ها روی آورده اند و بر خلاف صریح مفاد آژانس بین المللی انرژی هسته ای NPT و پروتکل الحاقی می خواهند :

ایران را از دست یابی به چرخه سوخت بومی هسته ای محروم سازند.

از فناوری هسته ای ایران و دانش آن جلوگیری کنند.

در حالی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی :

تلاش برای دستیابی به فناوری هسته ای و دیگر فناوری هایی که ایران را به اوج قله علم نزدیک می کند امری واجب و وظیفه ای ملی است.

راهبرد آمریکا و غرب در مواجهه با ایران هسته ای

دنیای استکباری غرب به ویژه آمریکاییان به دلیل نا خشنودی از نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدای پیروزی طرح های مختلفی برای سرنگونی نظام اسلامی آزمایش کرده اند و به لطف خداوند با استقامت و پایداری ملت ایران تا کنون جز شکست نصیب شان نشده است. آنچه هم اکنون برای ملت ایران به ویژه در بحث انرژی هسته ای پی می گیرند از سه محور اساسی برخوردار است:

اول . ایجاد اجماع جهانی علیه ایران:در این باره تلاش آنها جلب نظر کشورهای مختلف جهان برای قرار گرفتن در کنار آمریکا و اروپا است.کوشش آنها در تغییر نظر چین و روسیه تاکنون بی نتیجه مانده است ؛ اما همچنان تلاش ها در سطوح مختلف دیپلماتیک تداوم دارد.

دوم. ایجاد اپوزسیون داخلی برای جمهوری اسلامی :آنان در از این طریق می خواهند با تجمیع نارضایتی ها و افزایش نا فرمانی مدنی و تشدید اختلافات ،تحریک قومیت ها و برخوردهای مذهبی فرقه ای ،پایگاهی داخلی برای کمک به عملیات تغییر رژیم در ایران داشته باشند.

سوم. تنگ کردن محاصره ایران با حضور نظامی در همسایگان ایران مانند عراق،افغانستان و کشورهای خلیج فارس ترکیه و آذربایجان(سیاست سدّ نفوذ (continment) آمریکاییان درقبال دولت طالبان در افغانستان و صدام در عراق نیز ضمن ایجاد اجماع جهانی علیه حکومت های آنان به ویژه از پایگاههای داخلی مخالف بهره گرفتند .در افغانستان اتحاد شمال و در عراق ،معارضین عراقی . با وجود شکاف بین ملت و دولت در رژیم طالبان و صدام تا زمانی که آمریکاییان از پایگاه داخلی برخوردار نشده بودند و نظر اتحاد شمال و معارزین عراقی را جلب نکردند ،نتوانستند اقدامی بکنند. درباره ایران نیز آنان ا سیاست صبر درصدد زمینه سازی برای اقدام علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی اند، غافل از آنکه ایران ، افغانستان و یا عراق نیست.

ایران ،اولاً از رهبر هوشیار و مسئولانی با کفایت برخوردار است؛ثانیاً ملت و دولت با هم متحدند و بارها در راهپیمایی های مختلف آن را به جهانیان نشان داده اند؛ ثالثاً تلاش غربیان برای اپوزسیون داخلی به نتیجه نرسیده است ؛رابعاً اجماع جهانی غرب نیز تا کنون ثمر نداده است.

تلاش دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی یادآور اقدام کفار و مشرکان صدر اسلام در ایجاد جنگ احزاب علیه دولت اسلامی پیامبر اعظم (ص) است.

در برخورد با نظام نوپا امّا مستحکم پیامبر اعظم (ص)وقتی مشرکان و کفار و اهل کتاب مدینه و اطراف به جایی نرسیدند ،در جنگ احزاب یا خندق تلاش کردند اجماع مخالفان علیه پیامبر اعظم(ص) را به دست آورند.از سوی دیگر در درون مدینه نیز با به کارگیری عناصر خود دولت قدسی رسول خدا(ص) را به خیال خود شکست دهند.

قرآن کریم شرایط آن روز را چنین وصف میکند :

یاد کنید که [در جنگ احزاب ]دشمن از بالا و پایین بر شما حمله ور شد و یاد کنید هنگامی که چشم ها حیران و جان ها به گلو رسید و بر خدا گمان های [بد] بردید. آنجا بود که مؤمنان امتحان شدند و سخت لرزیدند.

در آن روزگار منافقان و بیماردلان تهمت فریب بر رسول خدا (ص) زدند و نفوذی های آنان همنوا با جنگ روانی دشمن اهل را ترساندند و اجماع احزاب، فشار و محاصره مدینه از بیرون و کارشکنی منافقان و یهودیان از درون ، دشمن را به نتیجه نرساند و با وجود شکست کفار و مشرکین هنوز، آن پیمان شکنان گمان می برند شهر خدا و رسول (ص)در محاصره است.

درست در چنین شرایطی است که خداوند از اسوه بودن رسول خود یاد می فرماید«لقد کان لکم فی رسول الله اُسوة حسنة َُُُ»

امروز نیز دنیا استکبار غرب همه تلاش خود را برای ایجاد اجتماع جهانی علیه ایران و تحمیل جنگ احزابی نوین به کار بسته است .منافقان ستون پنجم دشمن نفوذی ها و مریض قلبان داخل را با عنوان حمایت از دموکراسی و آزادی و حقوق بشر حمایت مالی می کنند و با تصویب میلیونها دلار اعتبار مالی در کنگره آمریکا و دولت آن با تحریک قومیت ها و جنگ مذهبی درونی درصددند پایگاه ضد انقلاب داخلی را تقویت کنند و البتّه به لطف الهی تا کنون شکست سنگینی را متحمل شده اند. بر این اساس بر درایت و هوشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی در نام گذاری امسال باید آفرین گفت و همان گونه که فرمودند: درس استقامت و پایداری و پیروی از آن اسوه نیکو را باید در پیش گرفت. آن حضرت و پیروانش مأمور به استقامت و از نزدیکی به دشمن نهی شده بودند؛ زیرا نتیجه تسلیم و نزدیکی به دشمن عذاب الهی و خذلان است ،امّا نتیجه پایداری در برابر دشمن نصرت الهی، امدادهای غیبی و پیروزی است:

و اِن تصبروا وتتقوا لا یضٌرّکم کیدهم شیئاً.

بلی ان تصبروا و تتقوا و یأتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسة ءالف من الملئکة مسوّمین.

و اگر شما صبر پیشه کنید و پرهیزگار باشید، از مکر دشمنان به شما هیچ آسیبی نخواهد رسید ...آری اگر شما صبر و پرهیزگاری پیشه کنید، چون دشمنان شتابان و خشمگین بر شما وارد شوند ، برای حفظ و نصرت شما پنج هزار فرشته را بـا پرچمی که نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما می فرستد.

3 .ایجاد درگیری های مذهبی – قومی از سوی دشمنان :

اخیراً شاهد برخی اقدامات تروریستی و تحریک آمیز بر استان های مختلف مرزی ایران از جمله خوزستان،سیستان و بلوچستان ، کردستان، کرمان و آذربایجان بودیم . این اقدامات به ظاهر با انگیزه های مذهبی (شیعه و سنی )و قومی (کرد ،عرب،بلوچ و ترک)صورت می گیرد؛امّا ریشه در حمایت آمریکا و غرب از این در گیری ها دارد.دشمن به سوء استفاده از اعتقادات افراطی برخی افراد ساده دل و یا با کمک بعضی معاندان و وابسته گان تلاش می کند به اختلافات مذهبی و فرقه ای بین مسلمانان دامن بزند و شیعه را دشمن سنی و سنی را دشمن شیعه معرفی می کند درحالی که آنان دو برادر از خانواده محمدی اند. طبیعی است که دو برادر در برخی مسائل جزئی و فردی با یکدگر اختلاف نظر داشته باشند.در شرایطی که دشمن برای از بین بردن توان مسلمانان به واگرایی بین آنان دامن می زند،ما باید به هم گرایی امت نبوی بیندیشیم و به آن عمل کنیم.تأکید بر مبانی مشترک اعتقادی بین مسلمانان از جمله ،توحید، نبوت،معاد،قرآن،قبله واحد،شخصیت عظیم پیامبر(ص)،اعتقاد به منجی آخرالزمان و مانند آن ، ضرورت احیای اسلام در جهان امروز و عزت و قدرت مسلمانان در سطح جهانی و در یک کلام سرنوشت مشترک ما را بر آن می دارد تا از توطئه اختلاف افکنی و برادر کشی در بین مسلمانان جلوگیری کنیم.

پیامبر (ص) عالی ترین محور و وحدت بین مسلمانان است و رهبر انقلاب با هوشیاری ضرورت تمسک به راهبرد وحدت و جلوگیری از تفرقه را ا توجه به اقدامات دشمن به همه مسلمانان اعلام کرده اند.

بعد خارجی

1.جهان اسلام

جهان اسلام امروز از موقعیت خاصی برخوردار است و با بیش از 55 کشور با جمعیتی فراتر از 5/1 میلیارد نفر با امکانات و منابع خدا دادی فراوان ، موقعیت ژئوپلتیک ،ژئواستراژیک و ژئواکونومیک از جمله قدرتهای بزرگ دنیا است که به دلیل ضعف در انسجام و وحدت ،فقدان رهبری آن ،مشکلات اقتصادی، سیاسی،اجتماعی ،فرهنگی ،نظامی و امنیتی،آن گونه که شایسته است جایگاه خود را در جهان نیافته است.

تفرقه و اختلاف و فقدان رهبری واحد دو مشکل اساسی امروز جهان اسلام است.در صورت حل این مشکل بنیادی قدرتی هماورد دنیای اسلام در جهان وجود ندارد.استعمار فرانوین قرن 21 به رهبری امریکا و اروپا نیز به خوبی این نکته را دریافته است.لذا تمام تلاش خود را برای عدم شکل گیری رهبری واحد اسلامی درسطح جهان اسلام و وحدت مسلمانان در کشورهای اسلامی به کار بسته است.آنچه غرب را به وحشت انداخته دو عامل زیر است:

اول- قدرت گری روز افزون طرفداران انقلاب اسلامی ایران در منطقه به ویژه در کشورهایی نظیر لبنان،عراق و فلسطین (با پیروزی حماس )که با ساز و کار دموکراسی روی کار آمده اند.

دوم- بیداری اسلامی :دوران کنونی دوران بیداری اسلامی است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی:

دنیای اسلام بیدار شده و شعار حاکمیت اسلام در همه کشورهای اسلامی جایگاه نخست را در میان جوانان،دانشگاهیان و روشنفکران این کشورها یافته – ایران اسلامی که پروراننده و به عمل آورنده اندیشه مردم سالاری دینی است، روز به روز قوی تر و پیشرفته تر شده. اسلام ناب که امام خمینی (ره) آن را پیراسته از التقاط و انحراف و جمود و تحجّر معرفی کرد در عرصه سیاسی بسیاری از کشورها امتداد یافته و در شرق و غرب دنیای اسلام، ریشه دوانیده است.

با توجه به واقعیت یاد شده،غرب از بیداری و جنبش رو به گسترش جهان اسلام به رهبری ایران به وحشت افتاده است به ویژه اینکه الگوی مردم سالاری دینی یا جمهوری اسلامی با ارائه مدلی از حکومت بر اساس فرهنگ اسلامی و اقتضائات روز آنان را دچار سر در گمی کرده است.

غربیان،که می خواهند لیبرال دموکراسی را به عنوان آلترناتیو حکومت ها در جهان اسلام معرفی و به زعم خود عراق را به ویترین دموکراسی تبدیل کنند ،مدل موفق جمهوری اسلامی را بر نمی تابند ،چون الگویی متعلق به جهان اسلام و غیر وارد اتی از غرب است.آنان به شیوه های مختلف در حوزه های سیاسی ،اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و نظامی در تلاشند از بیداری اسلامی و قدرت جمهوری اسلامی در دنیای اسلام جلوگیری کنند و دموکراسی وابسته به غرب را جایگزین مردم سالاری دینی نمایند.

مسلمانان در پرتو انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) به جای لیبرالیسم ،اسلام را بر گزیدند و به جای لیبرال دموکراسی مردم سالاری دینی الگو و آرمان آنهاست . بیداری اسلامی در جهان اسلام آینده اسلامی را نوید میدهد . آینده مشترکی که غرب اشغالگر و استکباری در آن جایی ندارد.

قطعاً انتخاب امسال به عنوان سال پیامبر اعظم(ص) ،که با استقبال اندیشمندان و مسلمانان جهان رو به رو شده است، نقشی اساسی در خنثی کردن توطئه مشترک صهیونیست ها،کفار،متحجّران و تاریک اندیشان دارد تا همه مسلمانان در محور آن ریسمان محکم الهی یعنی رسول خدا (ص)گرد هم آیند و وحدت و انسجام خود را روز افزون کنند.این ابتکار:

- اخوت ،انسجام و یکپارچگی مسلمانان را در سطح دنیای اسلام تقویت می کند.

- محبت و علاقه به انقلاب اسلامی ایران را افزایش داده، عمق استراتژیک جمهوری اسلامی را در جهان اسلام توسعه می دهد.

- لزوم درس گیری از آن اسوه حسنه به ویژه اخلاق، تربیت، استقامت،ایمان و جهاد نبوی برای مسلمانان جهان را یاد آور می شود.

- صدمات روحی ناشی از توهین به مقدسات اسلامی به ویژه رسول اعظم (ص) را جبران می کند.

- مسلمانان را به بازگشت به اسلام نبوی(ص) و الگوهای رفتاری پیامبر اعظم(ص)در همه ابعاد اخلاقی، سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی فرا می خواند.

- با تقویت خود باوری در بین مسلمانان از انفعال و خود باختگی آنان در برابر دنیای استکباری غرب جلوگیری نموده .روح امید و نشاط و حرکت به جلو و آینده درخشان اسلامی را در مسلمانان زنده می کند.

2.عرصه بین المللی

درباره شرایط ین المللی تأثیر در نامگذاری امسال به دو زمینه مهم اشاره کرد:

تلاش جدید دشمنان برای اسلام زدایی و تحریف چهره نورانی اسلام.

توهین روزنامه دانمارکی و دیگر روزنامه های غربی به ساحت پیامبر اسلام از صحنه جوامع غربی توجه می کنیم.آنان بر خلاف شعارهای آزادی خواهانه و تساهل و تسامح، مظاهر اسلام را بر نمی تابند .مثلا ً علی رغم آنکه مبانی دموکراسی غربی افراد در انتخاب نوع پوشش آزادند،حجاب زنان و دختران مسلمان را تحمّل نمی کنند و مسلمانان را به دلیل رعایت شعائر اسلامی از حقوق اولیه مانند تحصیل در مدارس باز میدارند. آنان از گرایش وسیع مردم در غرب به اسلام وحشت کرده اند، لذا با تبلیغات گسترده سعی دارند چهره نورانی اسلام را تخریب کنند، این اقدام به ویژه پس از واقعه یازدهم سپتامبر 2001 میلادی شدت گرفت. آنان با سوء استفاده از انفجار برج های دوقلوی سازمان تجارت جهانی (W.T.O) در نیویورک مسلمانان را عامل آن معرفی کرده، اسلام را دین خشونت ،تعصب کور و ترور تبلیغ کردند. براین پایه مسلمانان نیز بی منطق،حسود،متحجّر،خشن و تروریست معرفی شدند و با این زمینه سازی ،اسلام زدایی را با عنوان مبارزه با تروریسم پی گرفتند.در کنار اسلام زدایی محور دیگر اقدام آنان تحریف اسلام با ارائه اسلام آمریکایی بود. آنان تلاش کردند بر خلاف مسلمانان اسلام ،آن را موافق با سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) ،نظام سرمایه داری ،ارتباطات نامشروع زن و مرد و مانند آن را معرفی کنند.

با توجه به این اقدامات ضروری می نمود تا مردم در اروپا و آمریکا به این حقیقت پی ببرند که اسلام نه دین استبداد،ترور و عقب ماندگی است نه دین سکولار ،تلورانس،تکثر گرا و مانند آن و شناخت این حقیقت جز با رجوع به کانون بعثت اسلام یعنی پیامبر اعظم (ص) نا ممکن بود . رهبر شایسته انقلاب اسلامی با نامگذاری امسال همگان را اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان به سر چشمه هدایت الهی رهنمون شدند تا اسلام ناب را از منشأ اصلی و سر چشمه فیّاض آن در یافت کنند و دریابند که اسلام بنیادی ترین نیاز جوامع امروز و رحمت برای همه جهانیان است.

زمینه دیگر نامگذاری امسال به توهین روزنامه دانمارکی و دیگر روزنامه های غربی به ساحت قدسی رسول خدا(ص) ،در سال گذشته بر می گردد.

نو محافظه کاران حاکم بر آمریکا و اروپا که از احیای اسلام و گرایش روز افزون به آن وحشت افتاده اند و منافع نا مشروع خود را در ایجاد جنگی جدید علیه اسلام و ایران می بینند،در قالب انتشار کاریکاتور های حضرت محمّد(ص) (Mohammad Cartoons) به تحریک احساسات مذهبی اروپائیان بر آمده، در صددند با سرباز گیری جدید،به زعم خود نبرد تمدنهای هانتینگتون(The clash of civilizations ) را تحقق بخشیده ، جنگ صلیبی جدیدی بین تمدن غرب و اسلامی به راه اندازد .

بی گمان حمله به مسلمانان و کشورهای اسلامی نیازمند زمینه سازی افکار عمومی در غرب است . بخشی از این زمینه سازی ها پس از حادثه یازده سپتامبر 2001 ایجاد شد و رسانه های غربی با صحنه سازی ،تنفر از اسلام را در بین آمریکاییان و اروپائیان پراکندند؛ امّا به دلیل هوشیاری مسلمانان آن گونه که می بایست دشمن به اهداف خود نرسید . این بار سناریوی دیگری به اجرا در آمد .

پس از آمریکا نوبت به اروپا بود تا تحریک احساسات علیه اسلام در آن تعمیق شود؛دانمارک،نروژ،فرانسه و آلمان وبا کارگردانی صهیونیست های حاکم در آمریکا و انگلیس.

نو محافظه کاران آمریکایی و انگلیسی که محوریت شرارت جهانی علیه مسلمانان را ر عهده دارند،برای اینکه اروپا عملا ً به آنان بپیوندد و در جنگ علیه اسلام و ایران یاری شان دهد،نیازمند تحریک احساسات و عواطف اروپائیان بودند .

بر این اساس کاریکاتور های فتنه انگیز بیلدر برگ(The Bilderberger group ) که از پنجم تا هشتم می 2005 در باواریا برگزار شد، ارائه گردید.در این نشست نو محافظه کارانی چون مایکل لدین ،ریچارد پرل،ویلیام لوتی و همچنین اعضای خانواده های سلطنتی هلند ،بلژیک ،اسپانیا،مقامات بلند پایه ناتو از جمله دبیر کل آن ،بانک داران بین المللی ،راکفلر و هنری کسینجر و اندرز الدرپ(رئیس شرکت نفت و گاز طبیعی دانمارک )حضور داشتند. نتیجه این نشست انتشار کاریکاتورهای موهنی بود که از طریق همسر اندرز الدرپ صورت گرفت .

اندرز الدرپ شوهر مرت الدرپ است که مدیر عامل شرکت نشر دانمارکی است و کاریکاتور های موهن برای اولین بار در یکی از روزنامه های تحت مالکیت او به نام یولاندز پستن در سپتامبر 2005 منتشر شد.

از سوی دیگر فلمینگز (Flemming Rose) سردبیر روزنامه یولندز پستن که دستور چاپ کاریکاتور ها را صادر کرده است از نزدیکان نو محافظه کاران صهیونیست ها است که ضرورت بسیج اروپا برای جنگ تمدن ها علیه جهان اسلام سخن می گوید .

شواهد حاکی است ،طراحان و ناشران کاریکاتور های توهین آمیز نسبت به ساحت مقدس رسول خدا(ص) به دنبال اهداف زیر هستند :

تحریک نژاد پرستان اروپایی علیه اسلام و مسلمانان؛

سرباز گیری برای حمایت از جنگ آمریکا و انگلیس علیه ایران ؛

بسیج اروپائیان برای جنگ تمدنها علیه جهان اسلام (جنگ های صلیبی جدید)؛

احیا و تقویت دشمن با اسلام در اروپا و آمریکا

توطئه یاد شده ما را بر آن می دارد تا با هوشیاری بیشتر نسبت به حوادثی این چنینی توجه داشته باشیم . آمریکاییان و اروپائیان گمان می کنند به دلیل برتری های فناوری و تسلیحاتی که در حال حاضر در جهان دارند تا دنیای اسلام خود را باز نیافته است و ایران اسلامی رهبری جهان اسلام را در دست نگرفته و تمدن اسلامی احیا نشده است،باید سلطه و غلبه خود را بر جهان اسلام (در شرایط ضعف روسیه پس از فرو پاشی شوروی و تا ابر قدرت شدن چین )محکم کنند.

وحشت سرمایه داران غربی و صهیونیست ها از رشد و گسترش اسلام در اروپا و آمریکا که منافع نا مشروع و ظالمانه آنان را به خطر انداخته است ، باعث شده تا چهره نورانی اسلام را با عبارات موهنی چون تروریسم ، استبداد تئوکراتیک و مانند آن تخریب کند و همه اینها را با عنوان آزادی بیان توجیه نمایند. واقعیت این است که اسلام عزیز در قلب اروپا و آمریکا در حال گسترش است و عمق استراتژیک اسلام تا آنجا گسترش یافته است . بنابراین ،خطر برای دشمنان اسلام جدی است. آنان با انتشار کاریکاتور ها در دو سطح اهداف خود را دنبال می کنند:

اول.سطح داخلی(اروپا و آمریکا)

غربیان با ایجاد زمینه برای سرکوب مسلمانان در اروپا و آمریکا و با جنگ افروزی مذهبی(بین اسلام ،مسیحیت و یهود ) در صددند تا با تحریک افکار و احساسات طرفین از آنجا که خود را قدرت غالب می دانند از سویی از گرایش غربی ها به اسلام جلوگیری کنند و از سوی دیگر زندگی در غرب را برای مسلمانان تنگ نموده ،از هویت یابی مسلمانان جلوگیری کرده در فرهنگ خود استحاله کنند و در صورت عدم موفقیت در این زمینه مسلمان کشی را در اروپا و آمریکا رواج دهند.

دوم.سطح بین المللی

در این سطح آنان به جنگ دینی یا تمدنی با مسلمانان می اندیشند و در پی جنگ جهانی صلیبی علیه مسلمانان اند. به ویژه در رابطه با دنیای اسلام،ایران برای آنان از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی ،اسلام احیا شده است .اسرائیل در خطر جدی قرار گرفته ؛مسلمانان در سراسر جهان هویت خود را بازیافته ،احساس خود باوری و افتخار می کنند و حرکت رو به جلوی دنیای اسلام منافع نا مشروع سرمایه داران صهیونیست جهانی را در جهان اسلام و خاورمیانه به خطر انداخته است.

پیشرفت های ایران در فناوری نظامی ،تسلیحاتی ،سلول های بنیادی و به ویژه انرژی هسته ای آنان را به وحشت انداخته است.آنان دو سر چشمه را در معرض هجوم ناجوانمردانه خود قرار داده اند.

اول.اسلام و کانون نورانی همیشه جاوید آن یعنی پیامبر اعظم(ص)با انتشار کاریکاتور ها.

دوم.نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان حامی و احیاگر اسلام در عصر جدید،با حمله به مقدسات شیعی مانند حرم امام هادی (ع) و امام حسن عسکری(ع) ،و اتهامات نقض حقوق بشر ، تروریسم، دستیابی به سلاح هسته ای ،نبود آزادی و مانند آن.

عجیب این است که اقدامات موهن خود را با نام آزادی بیان توجیه می کنند و عجبا کسانی که سبب مقام شامخ رسالت را آزادی بیان می دانند حاضر نیستند حتی کوچکترین انتقاد و تحقیقاتی درباره واقعه کاذب هولوکاست و اسرائیل بشنوند.اندیشمندان بزرگی چون روژه گارودی و دیگران را محاکمه می کنند،از ایران می خواهند نه تنها از انرژی هسته ای و فناوری آن بلکه حتی از تحقیقات هم دست بردارد. بدین سان بربریت قرون وسطی دوباره به اروپا و غرب بازگشته است.

پیامهای نامگذاری سال 1385 به نام پیامبر اعظم (ص)

بی گمان نامگذاری امسال از سوی رهبر انقلاب اسلامی دارای پیام های ارزشمندی به ملت ایران و مسلمانان جهان است و همانگونه که ایشان فرمودند ، این پیام را باید با همه وجود و با همه دل دریافت کنیم و به اقتضای آن پیش برویم و جامعه ما از فرد و مجموعه باید روز به روز خود را به آنچه پیامبر (ص) برای آن کمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول کرد،نزدیک کند. بر این اساس چند سر فصل از آن را به عنوان سرمشق کارها بیان می کنیم.

پیام وحدت

معظم له با عنایت به لقب ((اعظم)) که بیشتر در گفتمان برادران اهل سنت به کار می رود،پیام وحدت بخش دین را به همه مسلمانان ایران و جهان ابلاغ کرده اند؛در حالی که دنیای استکباری غرب در جبهه ای واحد به نبرد علیه اسلام

و مسلمانان روی آورده است و با انواع تهاجم فرهنگی،سیاسی، امنیتی و نظامی به ویژه پس از یازده سپتامبر 2001 میلادی.اقدامات خود را تشدید کرده است و به ساحت مقدس رسول خدا (ص) جفا نموده و برای جلوگیری از همدلی ،هم گرایی و اتحاد مسلمانان تلاش دارد جنگ های مذهبی و قومی در مناطق مسلمان نشین بپا کند ،ضروری است تا با تمسک به جایگاه بلند رسول اعظم(ص) مسلمانان اتحاد ،انسجام و یکپارچگی خود را تحکیم نموده،با بنیان مرصوص به مقابله با دشمن و دفاع از کیان اسلام برخیزند.

رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی برای جلوگیری از توطئه دشمن با نامگذاری امسال این ندای قرآن را به گوش مسلمانان رسانید که (( وَاعتَصٍمٌوا بِحَبلِ الله جمیعاً و لا تَفَرّقوا؛ به ریسمان محکم خداوند چنگ زنید و متفرّق نشوید ))

2.اقتدا به پیامبر اعظم (ص)،در حکومت داری

با روی کار آمدن دولت دکتر محمود احمدی نژاد و طرح شعار ((دولت اسلامی)) ضرورت اصلاح انحرافات گذشته در ساختار دولت با توجه به اقدامات انحرافی اصلاح طلبان دوم خردادی بیش از پیش احساس می شود .شرایط جدید فرصت مناسبی بود برای دستیابی به دولت اسلامی که بیشترین بهره را باید از آن گرفت و بی گمان عالی ترین الگوی دولت اسلامی دولت پیامبر اعظم (ص) است.

نامگذاری امسال این پیام را به دولتمردان جمهوری اسلامی می دهد که اگر در پی ایجاد دولت خالص اسلامی هستند ، باید به نبی اکرم (ص) اقتدا کنند. سیره سیاسی آن حضرت را در امور داخلی و خارجی و بین المللی سرلوحه کار خود قرار دهند.سیره اخلاقی ، اقتصادی ، سیاسی ،فرهنگی و نظامی پیامبر(ص) را به عنوان سند چشم انداز نهایی دولت اسلامی بنگرند ، هر چه می توانند برای آن تلاش کنند و مشکلات کشور را حل کنند. نامگذاری هدایت گرانه امسال برای دولت مردمی یعنی سال خیزش و حرکت بزرگ و رو به جلو.

رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند:

اینکه ما در یک چنین سالی با این نام قرار داریم ، تکلیف بزرگی را برگردن ما میگذارد .ملت و دولت ما در این سال، باید طوری عمل کنند که با حکمت نبوی ، با علم نبوی ،با حکومت نبوی ،با عدالت نبوی، با اخلاق و کرامت نبوی،با فروتنی و عزت نبوی و با جهاد و رحمت نبوی هماهنگ باشد. اینها البته کار یک سال نیست ؛کما اینکه پیغمبر اعظم ،پیغمبر یک سال نیست ،همه سال ها سال اوست . همه تاریخ ،متعلق به اوست. ولی این به معنای این است که ما را در راه ساختن آن چنان جامعه ای،آن چنان دنیایی و آن چنان تمدنی که هدف پیامبر اعظم بود،امسال باید یک خیزش ،یک حرکت بزرگ و یک گام بلند داشته باشیم .سال پیامبر اعظم ،سال نگاه ها بلند ،سال امید ، سال کار،سال مجاهدت،سال خدمت و سال طراحی های هوشمندانه برای آینده کشور است. سال حرکت به پیش است .

3. الگو دهی به ملت انقلابی

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به رهبری امام خمینی (ره) ملت بزرگ ایران با رویکردی حکومتی و نظامند برای تحقق اسلام ناب محمدی میکوشد و تا کنون مراحل مختلف حرکت به سوی جامعه و تمدن اسلامی را با محوریت پیامبر و جانشینان آن حضرت با موفقیت پیموده است.

ادامه این راه جز با تمسک به آن اسوه حسنه ممکن نیست؛ زیرا الگویی برتر از رسول اعظم(ص) وجود ندارد. نیاز ملت ما به آن حضرت با توجه به رسالت اسلامی که بر عهده گرفته است،بیش از بیش است ؛چنان که رهبر معظم انقلاب بر این نکته تأکید می کند:

در این مقطع زمانی یاد و نام مبارک پیامبر اعظم (ص) از همیشه زنده تر است و این یکی از تدابیر حکمت و الطاف خفیه الهی است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر خود نیازمند است. به هدایت او،به بشارت و اندرز او و به پیام و معنویت او، و به رحمتی که او به انسانها درس داد و تعلیم داد.امروز درس پیغمبر اسلام برای امتش و برای همه بشریت درس عالم شدن ،قوی شدن ،درس اخلاق و کرامت ،درس رحمت،دری جهاد و عزت و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعی نام مبارک پیامبر اعظم است در سایه این نام و این یاد ملت ما درس های پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس های زندگی و برنامه های جاری خود تبدیل کند.

پیامبر خدا (ص) الگو سر مشق برای همه ملت های مسلمان به ویژه ملت ایران است. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی می بایست پیام نامگذاری امسال را با همه دل دریافت کنیم و به اقتضای آن پیش برویم نه اینکه فقط سال را متبرّک کنیم . برخی از سر فصل هایی که باید سرمشق کارها قرار گیرد عبارتند از :

تکمیل مکارم اخلاق:یعنی خود را در صفات نیکو تابع پیامبر خدا کنیم و صفات زشت را کنار بگذاریم.

استقامت و ایستادگی در مقابل دشمن: یعنی در مقابل فریب ها و تهدیدهای دشمن و سختی و دشواری راه بایستیم تا به قلّه پیروزی برسیم.

2.نیاز دشمن به مکتب نبوی و ضرورت الگو پذیری از آن حضرت

برای درک نیاز بشر امروز به مکتب نبوی و الگو گیری از آن حضرت ضروری است با توجه به گنجایش نوشته به اختصار نگاهی به جهان فعلی در ابعاد اخلاقی،سیاسی ،فرهنگی،اقتصادی، علمی و نظامی بیندازیم و بحث بیشتر در این باره را به فرصتی فراخ تر وا گذاریم.

1.اخلاقی

جهان امروز با وجود همه پیشرفت های مادی،در بحران اخلاقی به سر می برد. هرچند اوضاع کشورهای اسلامی نسبت به کشورهای غربی بهتر است، اما آنها نیز از مشکلات اخلاقی فراوانی رنج می برند. گسترش رذایل اخلاقی در جوامع غربی و از بین رفتن فبح بسیاری از آنها،خشونت،سکس،دروغ،ناهنجاری های خانوادگی ،افزایش طلاق و روزافزون شدن شمار فرزندان نامشروع به گونه ای که در جوامع مهم اروپایی مانند سوئیس و سوئد به حدود 50 درصد می رسد، گسترش همجنس بازی و به رسمیت شناختن آنها ،سوء استفاده جنسی از کودکان،همه حاکی از ابتذال اخلاقی جهان امروز است. طبق نظر یکی از جامعه شنا سان آمریکایی ،که حقایق را از درون جوامع به ظاهر ایده آل لیبرال دموکراسی ارائه می کند ،یکی از پر رونق ترن بازارها،بازارهای فحشای کودکان در آمریکا و کانادا است. طبق گزارش وزارت کار آمریکا دلیل این کار،کسب درآمد بیشتر ،به دست آوردن غذا و مانند آن است و این کودکان در معرض خطر ایدز و سایر بیماری های آمیزشی یا سوء استفاده های جسمانی سبعانه قرار دارند و از آثار سوء آن تا آخر عمر – که ممکن است کوتاه باشد – رنج می برند.

سیاسی

در این بعد جهان امروز از مشکلات و معضلات عدیده ای رنج می برد ، نظام سلطه جهانی به رهبری لیبرال سرمایه داری غرب در فرصت ناشی از فروپاشی شوروی سابق،تلاش می کند نظام تک قطبی خود را به عنوان نظم نوین جهانی در جهان مستقر سازد، نظامی که رهبری هرم قدرت در آن با آمریکا و در مرحله بعدی اروپا و ژاپن و کشورهایی همانند آن باشد و آمریکا سلطه بلامنازع خود را بر جهان بگستراند . در راستای راهبرد هژمونی طلبی آمریکا در جهان ،نو محافظه کاران حاکم بر غرب هزاران انسان بی گناه را در افغانستان و عراق به خاک و خون کشیده اند و با اشغال این کشور ها نه تنها آزادی و امنیت برای مردم به ارمغان نیاورده اند ،بلکه با شکنجه های وحشتناک زندانهای ابوغریب و مانند آن روی جنایت کاران تاریخ را سفید کرده اند ،آنان همچنین برنامه های زیر را در مسیر نقشه های شیطانی خود در جهان پی می گیرند:

ایجاد جنگ تمدنها با تبلیغ اینکه تمدن اسلام و مسیحیت با یکدیگر نا سازگارند و از این طریق جنگ بین ادیان را در پی می گیرند و ایجاد شکاف،اختلاف و تعارض بین ادیان الهی در عمل آنان مشاهده می شود.

دامن زدن به اختلافات مذهبی در کشورهای اسلامی ،ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی با تحریک افراطیون و تلاش برای راه انداختن برادر کشی میان مسلمانان .

تجزیه کشورهای اسلامی و تحریک اقلیت های قومی (تقویت احساسات ناسیونالیستی ،پان عربیسم ،پان ترکسیم ،کردستان بزرگ ،ترکستان بزرگ، عربستان و مانند آن) با عنوان فدرالی یا ایجاد کشور مستقل .

دخالت نامشروع در کشورهای مختلف جهان از کوبا و پاناما گرفته تا افغانستان ،عراق و ایران و سوریه ،گرجستان ،آذربایجان و اوکراین و مانند آن و کوشش برای ایجاد نافرمانی مدنی و انقلابهای مخملی (به نفع آمریکا ) جهت سرنگونی حاکمیت در کشورها و گسترش سلطه خود و همچنین طرح اصلاحات آمریکایی در خاورمیانه بزرگ و شمال آفریقا .

حمایت بی چون و چرا و بدون منطق از رژیم اشغالگر قدس،اسرائیل غاصب و حمایت از کشتار بی رحمانه و نسل کشی صهیونیست ها در فلسطین ،حمایت از تروریسم دولتی اسرائیل و کشتار زنان و کودکان بی پناه و بی گناه این کشور .

مخالفت جدی و اساسی با حکومت اسلامی و مردمی در جهان اسلام به ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران و تلاش برای براندازی این نظام یا تغییر رفتار و وابسته کردن آن با انواع تهدیدها،محاصره اقتصادی و نظامی ،تهاجم فرهنگی و فشار سیاسی – دیپلماتیک .همچنین باید از مخالفت آمریکا و اروپا با دولت خودگردان فلسطین پس از حاکمیت حماس که با آرای مردم روی کار آمده، یاد کرد و تلاش آنها برای تغییر مسیر حاکمیت و انتخابات مردمی در عراق.

فرهنگی

در این تلاش دنیای مادی غرب برای تحمیل فرهنگ خود بر کل جهان را شاهدیم .آنان با عنوان جهانی سازی(Golobalization) غربی سازی دنیا را پی می گیرند. رهبر معظم انقلاب اسلامی از سالها پیش درباره تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غرب هشدار داده است .آنان درصدند در همه ابعاد فرهنگ ، جوامع را تحت تأثیر خود قرار دهند.

نکته حائز اهمیت در این زمینه آن است که اگر رسول خدا (ص) در زمان بعثت ،مأموریت اصلی اش اطاعت از خدا و اجتناب از طاغوت بود و براین اساس به مخالفت با شرک و کفر ،بتان و بت پرستان برخاست ،امروز نیز هر چند بخش اعظم دنیا را پیروان ادیان الهی اداره می کنند،اما علاوه بر اینکه در بین خود آنها تحریف و خرافات راه یافته ،در بخش مهمی از دنیا هنوز هم بت پرستی رواج دارد. از جمله می توان به کشورهای هند،ژاپن و نپال اشاره کرد. مکاتب انحرافی ،الحادی و التقاطی نیز بخش دیگری از افکار جهانیان را به خود مشغول ساخته است. درست است جهان فعلی با سرعت بعثت که شرک و کفر

خرید و دانلود تحقیق درباره  سال پیامبر اعظم 60 ص


تحقیق درباره زندگی حضرت محمد مصطفی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

نگاهی اجمالی به زندگی حضرت محمد مصطفی( ص) ؛ پیامبر اعظم و امام جعفر صادق (ع)

میلاد برگزیده ترین رسول آسمانی

جناب عبدالمطلب، پدر بزرگ پیغمبر (ص)، پس از آن که به کمال رشد رسید و مناصب کعبه به او منتقل گردید، چیزی نگذشت که فوق العاده عظمت یافته بر مردم مکه و قریش امیر و مهتر شد، عبدالمطلب مردی چهار شانه، خوش سیما، اندکی چاق و پرتو جوانی در چهره اش میدرخشید و مع الوصف تمام موهای سرش سپید بود.

عبدالمطلب چنان بزرگی یافت که از بلاد و کشورهای دور، به نزد او تحف و هدایا میفرستادند، و هر که او را زنهار میداد در امان بود، و چون عرب را داهیه ای پیش می آمد، او را برداشته به کوه خثبیر برده قربانی میکردند، انجام حاجات خود را به بزرگواری او میشناختند، دیگران خون قربانی خود را بر پیشانی بتها میمالیدند، اما او جز خدای یگانه چیزی را مورد ستایش قرار نمیداد ...

عبدالمطلب در آن وقت که حفر زمزم میکرد، قریش او را استهزا نموده، گفتند: تو خوشبخت بودی اگر بیش از یک پسر داشتی. آنگاه عبد المطلب با خدای خود عهد بست که اگر او را 10 پسر آید، یک تن را که از همه برگزیده تر باشد در راه او قربانی کند.

چیزی نگذشت که این موهبت نیز نصیبش گشته دارای ده پسر و شش دختر شد!

این خزانه پسران بر افتخارات او افزود، وقتی که به صحن مسجد الحرام می آمد، ده پسر جوان او، که دنبالش بودند، هاله سر افرازی و جلال بر او انداخته، دیده ها به سویش دوخته میشد!! او کسی بود که تیر دعایش برای داشتن ده پسر به اجابت رسیده بود، اما از این طرف موقع آن رسیده بود که عبد المطلب به عهد خود وفا نموده، یکی از پسر ها را در راه خدا قربانی کند، ولی گاهی که فکر میکرد، دل از یکی برکند و مهر او را در نه پسر دیگر قرار دهد در موقع انتخاب عاجز میماند.

عبد المطلب یک شب تا صبح نخوابید، تمام آن ده نفر را مقابل نظر خود آورده، سبک و سنگین کرد، راه حلی که به نظرش رسید این بود: قرعه به میان آنها کشد و انتخاب را به خدا وا گذارد.

صبح روز بعد عبدالمطلب پسرها را داخل خانه کعبه نمود و بین آنها قرعه زد. قرعه به نام عبدالله درآمد، پس عبدالله را خوابانید تا ذبح کند، قریش مانع گشتند، و زنهای عبدالمطلب شروع به گریه و ناله نمودند، (عاتکه) دختر عبدالمطلب، عرض کرد: پدر، بین شترهایی که در حرم داری و بین عبدالله قرعه بزن، پس او شروع به قرعه زدن نمود، و ده ده زیاد کرد، تا به صد شتر که رسید قرعه به نام شترها برآمد، و بعد عبدالمطلب این کار را سه بار تکرار کرد، و هر سه بار قرعه به نام شترها افتاد و عبدالله به سلامت ماند.

ودیعه الهی را به آمنه سپرد

پس از آنکه جناب عبدالمطلب با قربانی صد شتر، حیات عبدالله را خرید، چند روزی بیش نگذشت که او را با خود به منزل (وهب) برد، خواست تلخ ترین احساسات چند روز خود، و فرزندش عبد الله را با شیرین ترین کارها جبران کند.

جناب آمنه را برای عبدالله خواستگاری کرد. وهب و خانواده او به شرافت و سخاوت مشهور بودند، و آمنه به حجب و حیا، عبدالمطلب گفت: پسر من از یک خانواده قدیمی است که به اصالت معروفند، شمشیر و اسب، دشت و کوه، با شجاعت و قدرت و قوت او را میشناسند.

وهب گفت: دختر من در تقوی بی نظیر است.

عبدالمطلب: پسر من، برای مهر هشت شتر میاورد، و شب عروسی را من تعیین مینمایم، بدین گونه آمنه خطبه خوانده شد.

از این طرف نزدیک شده بود که کاروان قریش برای سفر شام حرکت کند، عبدالله از طرف عبدالمطلب کاندیدای این سفر بود، از این جهت چیزی نگذشت که عبدالمطلب، اسباب عروسی را فراهم ساخت تا عبدالله بتواند با کاروان رهسپار گردد.

جشن مفصلی گرفته شد، بزرگان قریش دعوت شدند، چند شتر برای میهمانان کشتند، آمنه را به خانه عبدالله آوردند، عبدالله که حامل نور نبوت الهی بود آن ودیعه الهی را به آمنه سپرد ....آمنه در پاره ای از شبها صدائی میشنید، که ای آمنه تو مادر شده ای و بهترین پسر را می آوری.

مرگ عبدال...

چند ماهی بیش نگذشت که یک روز صبح صدای طبل بلند شد، مردم مکه به یکدیگر بشارت میدادند که کاروان نزدیک شهر رسیده است، مردم به جنبش آمده و به سوی کاروان حرکت کردند، در پیشاپیش آنها پسران عبدالمطلب سوار اسبهای طلایی رنگ، به استقبال کاروان و برادرانشان شتافتند!

عبدالله در کاروان نبود! خاک یثرب عبدالله را در کام خود کشیده بود، افسوس که آخر الامر هم، عبدالله در جوانی درگذشت. تنها دلخوشی آمنه پس از مرگ شوهر، فرزندی بود که انتظار او را میکشید و آرزو میکرد پسر باشد، یک عبدالله کوچک باشد.

سال عام الفیل ، سال تولد حضرتش

در آن زمان که کعبه را بتخانه اعظم میخواندند، و در جزیره العرب، ایمان به خدا، و فضائل انسانی مفهومی نداشت. در آن زمان که ابرهه با سپاهش به مکه تاخت، تا کعبه را ویران، و آن سال مبدأ تاریخ عرب گشته، آن را عام الفیل نامیدند، یعنی سالی که ابرهه با پیلان مست، برای ویران ساختن کعبه آمد و خداوند آنها را هلاک ساخت.

در 17 و بنا به قولی در 12 ربیع الاول این سال، نزدیک به طلوع صبح، تازگیهایی در جهان پدید آمد:

١- امام ششم (ع) فرمود: شیطان به هفت آسمان بالا میرفت و خبرهای آسمانی را گوش میداد، وقتی که عیسی (ع) تولد یافت از سه آسمان رانده شد، و تا آسمان چهارم میرفت، و چون حضرت رسول (ص) متولد شد از همه آسمانها رانده گردید.

٢- بارگاه انوشیروان (ایوان مدائن) شکست و چهارده کنگره آن افتاد.

۳- انوشیروان در خواب دید که خورشید در تاریکی شب از طرف حجاز برآمد و از نردبان چهل پله ای که سر به کیوان کشیده بود بالا رفت، و همه جا را روشن کرد، جز کاخ او که در تاریکی ماند.

٤- آتشکده آذر گشسب که هزار سال روشن بود، خاموش شد، سرد گشت و مرد.

۵- در یثرب یک یهود بر فراز قلعه ای فریاد کرد: این ستاره احمد است، ستاره پیامبر جدید است، یهودی هایی که پای قلعه ایستاده بودند، به سراغ غیبگو و دانشمند خود دویدند.

٦- یک عرب بیابانی با ریش سپید، و قامتی بلند، مهار شترش در دست، وارد مکه شد، و این اشعار را میخواند: دیشب مکه در خواب بود و ندید که در آسمانش چه نورافشانی و چه ستاره بارانی بود!

٧- در آن شب هر بتی که در هر جای عالم بود، بر رو افتاده بود.

٨- دریاچه ساوه که سالها آن را میپرستیدند فرو رفت و خشک گردید.

۹- وادی سماوه که سالها بود، کسی آب در آن ندیده بود، آب در آن جاری شد.

١٠- داناترین دانشمند مجوس در خواب دید: که چند شتر صعب، اسبان عربی را میکشتند و از دجله گذشته داخل بلاد ایشان شدند، طاق کسری از میان شکست و دو حصه شد، و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید، و نوری از طرف حجاز ظاهر گردید و در عالم منتشر شد و پرواز کرد تا به مشرق رسید.

١١- سریر سلطنت پادشاهان، سرنگون شده بود.

١٢- مجمع پادشاهان در آن روز، غمناک و از سخن بازمانده بودند.

١۳- میان کاهنان و همزادشان که خبرها به آنها میگفتند جدایی افتاد، و ساحران از علم خود نمیتوانستند استفاده نمایند.

تولد نور

نزدیک به فجر صادق، مقارن این حوادث، جناب آمنه دید که ستاره های آبی، با دنباله های ارغوانی، به پشت بام خانه اش میریزند!، از این تماشا مسرور شده بود که ناگهان دید زنهایی نورانی اطراف بالینش نشستند، فکر کرد زنان قریشند، ولی متحیر بود که چگونه خبر یافته اند که او در این وقت میخواهد وضع حمل کند!!

صدایی به سان زمزمه فرشتگان و صدای ارواح از میان آنان بلند شد: یکی گفت: من آسیه زن فرعونم، دیگری گفت: من مریم دختر عمرانم .....

آمنه بر روی آنها تبسم کرد (پسرش به دنیا آمد). آمنه گفت: صدایی شنیدم که میگفت: ای آمنه به پسر تو، خلق آدم، معرفت شیث، شجاعت نوح، خصلت ابراهیم، زبان اسماعیل، رضای اسحاق، فصاحت صالح، حکمت داوود، حشمت سلیمان، ملاحت یوسف، تحمل موسی، طاعت یونس، صبر ایوب، جهاد یوشع، حب دانیال، وقار الیاس، عصمت یحیی، و زهد عیسی عطا شده است.

آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری.

ایمان به رسالت حضرت محمد (ص)

انسان مسلمان ایمان و یقین دارد که حضرت محمد بن عبدالله بن عبدالطلب که از نسل اسماعیل بن ابراهیم است، بنده خداوند وفرستاده‌ او به میان همه مردم اعم از سیاه و سپید و سرخ و زرد است. و به وسیله رسالت خود به نبوت ورسالت پیامبران پیشین پایان بخشیده و پس از او پیامبری نخواهد آمد. همچنین ایمان دارد که خداوند به وسیله معجزاتی او را پشتیبانی نموده و بر سایر پیامبران برتری بخشیده است و امت او را هم بر دیگر امت ها برتری داده است. محبت و اطاعت و پیروی از او را واجب گردانیده و به او ویژه گیهایی را عطا فرموده که دیگران از آن بی بهره اند، برای این باورها دلایل نقلی و عقلی زیر وجود دارند:دلایل نقلی: 1- در مورد آمدن وحی خداوند و ملایک او شهادت می دهند خداوند متعال می فرماید: ( لکن الله یشهد بما انزل إلیک أنزله بعلمه و الملائکة یشهدون وکفی بالله شهیدا ) النساء: 166 ) " هر چند کافران رسالت تو را انکار می نمایند ) لکن خداوند بر آنچه ( قرآن ) بر تو نازل نموده گواهی می دهد، این خداوند است که آنرا بر مقتضای دانش خویش نازل کرده و فرشتگان نیز گواهی می دهند، اما کافی است که خداوند گواه باشد”. 2- خداوند در مورد عمومیت، و خاتمیت رسالت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و وجوب اطاعت و محبت او می فرماید: ( یا ایها الناس قد جاء کم الرسول بالحق من ربکم فآمنوا به ) النساء: 170 ای مردم براستی حق و درستی فرستاده ای از طرف پروردگارتان به میان شما آمده است، پس به او ایمان بیاورید”. و می فرماید: (هو الذی بعث فی الأمین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوامن قبل لفی ضلال مبین ) الجمعه: 2. "خداوند کسی است که از میان بیسوادان پیامبری را برانگیخت و او را به میانشان فرستاد،تا آیات خداوند را برایشان بخواند و آنان را پاک گرداند، و او بدیشان کتاب ( قرآن ) و حکمت ( سنت ) را می آموزد. آنان پیش از آن در گمراهی آشکار قرار داشتند”.3- رسول خدا صلی الله علیه و سلم در مورد ختم نبوت به رسالت ایشان و وجوب فرمانبرداری و عمومیت آن می فرماید: " من بنده خداوند و آخرین پیامبر او هستم...". . و می فرماید: " مثال من و پیامبران قبل از من اینگونه است که، کسی منزلی را به بهترین صورت بسازد، و تنها یک جای آن را تکمیل ننموده باشد، وقتی که مردم آن منزل را می بینند و از زیبایی آن در شگفت می شوند، می گویند: کاش این کمبود را نمی داشت ! رسالت من آن کمبودی را در ساختمان رسالت پیامبران تکمیل می گرداند”. و می فرماید: "سوگند به کسی که جان من در اختیار اوست، هیچکس از شما ایمان ندارد مگر آنکه مرا از فرزند و پدر و مادر و همه مردم بیشتر دوست نداشته باشد”. و همچنین می فرماید: " برتری من بر دیگر پیامبران بخاطر شش موضوع است، قرآن که همه سخنها را در بردارد به من داده شده، بر ترس چیره شده ام، غنیمت ها بر ما حلال است، همه زمین برای ما پاک و عبادتگاه می باشد،من برای هدایت همه مردم آمده ام، و پیامبری به وسیله من پایان یافته است”.  4- تورات و انجیل بعثت، رسالت و نبوت او را گواهی نموده و موسی و عیسی آمدن او را بشارت داده اند. خداوند متعال کلام حضرت عیسی را در این مورد بیان می فرماید که: "و اذ قال عیسی بن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التورا‌ة و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه احمد” ( الصف: 6 ). " و خاطرنشان ساز زمانی را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسراییل ! من فرستاده خدا به میان شما هستم، و توراتی را که پیش از من آمده است،تصدیق می نمایم، و به پیغمبری که بعد از من می آید و نام او محمد است مژده می دهم”. و همچنین می فرماید: (الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التواراة والانجیل، یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث). (الاعراف: 157). "کسانی که از فرستاده و پیامبر امی خداوند پیروی می کنند، پیامبری که ( نام او ) را در تورات و انجیل می یابند، او آنان را به کار نیک دستور می دهد و از کار زشت باز می دارد. پاکیزه ها را برایشان حلال و ناپاکیها را بر آنان حرام می سازد”. و در تورات آمده است:" پیامبری را از برادران خودشان به میان آنها خواهم فرستاد، و کلامم را بر زبان او جاری خواهم نمود، و در مورد هر چیزی که به اوفرمان داده ام با آنان سخن خواهد گفت: و هر کس از کلامی که به نام من می گوید پیروی ننماید، من خود از او انتقام خواهم گرفت”. این مژده که در مورد نبوت حضرت محمد و رسالت او وجوب پیروی از هدایتش، در تورات به یقین آمده است، حجت ودلیلی است که مردم یهود هیچ پاسخی در برابر آن ندارند، و تأویل و انکار آن سودی را در برنخواهد داشت. زیرا اینکه خداوند می فرماید:” پیامبری را به میان آنان خواهم فرستاد”. شهادتی آشکار و یقینی بر نبوت و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم است، زیرا در اینجا مخاطب خداوند، حضرت موسی است که خود پیامبر و فرستاده خداوند می باشد، و کسی هم که همانند اوست در واقع پیامبر خداوند خواهد بود.  دلایل عقلی1- وقتی که خداوند بیشتر پیامبرانی را مبعوث فرموده چه مانعی وجود دارد که حضرت محمد را نیز برای هدایت بشریت مبعوث فرماید؟ وقتی که از نظر عقل و شریعت مانعی وجود ندارد، چه ضرورتی دارد که رسالت او برای همه بشریت انکار شود. 2- شرایط و اوضاع و احوالی که رسول خدا در آن مبعوث گردید شرایط و اوضاعی بود که آمدن پیام و رسالتی آسمانی را برای هدایت بشریت و معرفت خداوند ضروری می نمود. 3- گسترش سریع اسلام در همه نقاط جهان و روی آوردن آزادانه مردم و ترجیح آن بر سایر ادیان خود دلیلی دیگر بر صداقت نبوت حضرت محمد است. 4- صحبت و درستی اصول و ارزشها و اندیشه ها و قوانینی که اسلام آورده است و ظهور نتایج مثبت و سازنده آنها، گواهی گرانقدر بر آن است که اسلام برنامه خداوند و پیام آور آن حضرت محمد است.



خرید و دانلود تحقیق درباره  زندگی حضرت محمد مصطفی