لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف
نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است :الف ) مدخل بحث ب ) طرح آیات مربوطهج) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر د) جمع بندی و نتیجه گیری
الف) مدخل بحث :در مقدمه نوشتار ، برای ورود به بحث تأمل بر روی نکاتی چند در رابطه با مفهوم الگو ضروری می نماید :
1 ) واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است : الگو آن چیزی است که شکل گرفته و در یک گروه اجتماعی به این منظور که به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار می آید ، حضور می یابد . از دیدگاهی هم کارکردی و هم _ روانی _ اجتماعی باید گفت الگو ها آن شیوه های زندگانی هستند که از صوری فرهنگی منشأ می گیرند . افراد بهنگام عمل بطور طبیعی با این الگو ها سروکار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق می یابند .
2 ) واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .
مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند.
3 ) از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."اگر چه الگوها می توانند " بد یا خوب باشند ، ولی در یک نظام تربیتی ، تمرکز و توجه به الگوهای خوب و حسن است . در این پژوهش نیز به عنوان الگوی حسنه " روابط دختر و پسر " از نگاه دینی به ترابط " موسی و دختران شعیب " توجه و تأکید شده است .ضمناً معنای الگو در این پژوهش متفاوت از اسوه گرفته شده تا کلیه نقش آفرینان در این داستان بتوانند پند آفرین و مدل تربیتی باشند و واضح است که "موسای" قبل از پیامبری که در این نوشتار مورد تأمل قرار گرفته ، به تعریف الگوی متفاوت از اسوه نزدیک است . ( در قرآن مجید از دو پیامبر تحت عنوان اسوه یاد شده است . حضرت ابراهیم ، سوره ممتحنه / 4 و پیامبر اسلام ، احزاب / 21 )
ب) طرح آیات مربوطه : بدنیست ، قبل از هر گونه داوری و تحلیل در روابط دختر و پسر ، الگوی منتخب در قرآن ، به نقل از ابن کتاب مقدس عیناً منعکس گردند . این داستان را می توانیم در سوره قصص از آیه 23 به بعد ببینیم (4) : داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن به جانب مدین بیرون رفت . در آیه 23/ قصص می خوانیم " و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید ، آنجا جماعتی دید که حشم و گوسفندانشان را سیراب می کردند .و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع آوری و اختلدها گوسفندانشان مشغول بودند . موسی به جانب آن دو رفته ، گفت شما اینجا چه کار می کنید ؟ گفتند که منتظریم تا مردان ، گوسفندانشان را سیراب کرده ، باز گردند ، آنگاه گوسفندان خود را سیراب کنیم و پدر ما مردی سالخورده است . " در آیه 24 / قصص اشاره شد که موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و دست به دعا برداشت . در آیه25/ قصص آمده " موسی هنوز از دعا لب نبسته بود ، دید که یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیاء باز آمده گفت پدرم از تو دعوت می کند تا به منزل ما آیی و در عوض سقایت گوسفندان ما به تو پاداش دهد. چون موسی نزد او ( شعیب ) و دختران رسید و سرگذشت خود را با شعیب حکایت کرد ، شعیب گفت اینک هیج نترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی ." در آیه 25/ قصص می خوانیم . " یکی از آن دو دختر ( صفورا ) گفت : ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، کسی است که امین و تواناست . " و در آیه 26/ قصص آمده" شعیب گفت : من اراده آن دارم که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم ... " و در آیه بعد از پذیرش این عهد از سوی موسی سخن به میان آمده است . اگر پذیرفته شده باشد که طرح داستانها در قرآن گزافه نبوده بلکه برای درس ، پند و عبرت است ، در اینصورت بازیگران و نقش آفرینان قصه ها و داستانها الگوهای خوب یا بدند و نقش آفرینان _ مثبت ، الگوهای حسنه قرآنند . با این نگاه اکنون به درسهایی که از این الگوی حسنه قرآنی برای ارتباط دختر و پسر می توان آموخت ، می نشینیم .
ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر :
1) اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .دوم : الگویی که نفی مطلق ازتباط دختر و پسر می کند . این الگو نیز از نگاه قرآنی مردود است ، زیرا موسی وقتی دختران را در کنار چاه دید ، با آنها ارتباط کلامی گرفت و از مشکل آنها پرسید و این تعامل حکایت ازمشروعیت از تباط کلامی بین دختر و پسر در صورت ضرورت و نیاز دارد . پس الگوی مطلوب دینی در ارتباط دختر و پسر ، پذیرش ارتباط مقید و مشروطً است ، نه نفی ارتباط مطلقاً و نه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
الگویی از رفتار معقول دوجنس مخالف
نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است :الف ) مدخل بحث ب ) طرح آیات مربوطهج) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر د) جمع بندی و نتیجه گیری
الف) مدخل بحث :در مقدمه نوشتار ، برای ورود به بحث تأمل بر روی نکاتی چند در رابطه با مفهوم الگو ضروری می نماید :
1 ) واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است : الگو آن چیزی است که شکل گرفته و در یک گروه اجتماعی به این منظور که به عنوان مدل یا راهنمای عمل در رفتارهای اجتماعی به کار می آید ، حضور می یابد . از دیدگاهی هم کارکردی و هم _ روانی _ اجتماعی باید گفت الگو ها آن شیوه های زندگانی هستند که از صوری فرهنگی منشأ می گیرند . افراد بهنگام عمل بطور طبیعی با این الگو ها سروکار دارند و اعمال آنها با این الگوها تطابق می یابند .
2 ) واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .
مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند.
3 ) از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."اگر چه الگوها می توانند " بد یا خوب باشند ، ولی در یک نظام تربیتی ، تمرکز و توجه به الگوهای خوب و حسن است . در این پژوهش نیز به عنوان الگوی حسنه " روابط دختر و پسر " از نگاه دینی به ترابط " موسی و دختران شعیب " توجه و تأکید شده است .ضمناً معنای الگو در این پژوهش متفاوت از اسوه گرفته شده تا کلیه نقش آفرینان در این داستان بتوانند پند آفرین و مدل تربیتی باشند و واضح است که "موسای" قبل از پیامبری که در این نوشتار مورد تأمل قرار گرفته ، به تعریف الگوی متفاوت از اسوه نزدیک است . ( در قرآن مجید از دو پیامبر تحت عنوان اسوه یاد شده است . حضرت ابراهیم ، سوره ممتحنه / 4 و پیامبر اسلام ، احزاب / 21 )
ب) طرح آیات مربوطه : بدنیست ، قبل از هر گونه داوری و تحلیل در روابط دختر و پسر ، الگوی منتخب در قرآن ، به نقل از ابن کتاب مقدس عیناً منعکس گردند . این داستان را می توانیم در سوره قصص از آیه 23 به بعد ببینیم (4) : داستان مربوط به زمانی است که حضرت موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی از دشمن به جانب مدین بیرون رفت . در آیه 23/ قصص می خوانیم " و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید ، آنجا جماعتی دید که حشم و گوسفندانشان را سیراب می کردند .و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع آوری و اختلدها گوسفندانشان مشغول بودند . موسی به جانب آن دو رفته ، گفت شما اینجا چه کار می کنید ؟ گفتند که منتظریم تا مردان ، گوسفندانشان را سیراب کرده ، باز گردند ، آنگاه گوسفندان خود را سیراب کنیم و پدر ما مردی سالخورده است . " در آیه 24 / قصص اشاره شد که موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و دست به دعا برداشت . در آیه25/ قصص آمده " موسی هنوز از دعا لب نبسته بود ، دید که یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیاء باز آمده گفت پدرم از تو دعوت می کند تا به منزل ما آیی و در عوض سقایت گوسفندان ما به تو پاداش دهد. چون موسی نزد او ( شعیب ) و دختران رسید و سرگذشت خود را با شعیب حکایت کرد ، شعیب گفت اینک هیج نترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی ." در آیه 25/ قصص می خوانیم . " یکی از آن دو دختر ( صفورا ) گفت : ای پدر این مرد را به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزید ، کسی است که امین و تواناست . " و در آیه 26/ قصص آمده" شعیب گفت : من اراده آن دارم که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم ... " و در آیه بعد از پذیرش این عهد از سوی موسی سخن به میان آمده است . اگر پذیرفته شده باشد که طرح داستانها در قرآن گزافه نبوده بلکه برای درس ، پند و عبرت است ، در اینصورت بازیگران و نقش آفرینان قصه ها و داستانها الگوهای خوب یا بدند و نقش آفرینان _ مثبت ، الگوهای حسنه قرآنند . با این نگاه اکنون به درسهایی که از این الگوی حسنه قرآنی برای ارتباط دختر و پسر می توان آموخت ، می نشینیم .
ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر :
1) اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .دوم : الگویی که نفی مطلق ازتباط دختر و پسر می کند . این الگو نیز از نگاه قرآنی مردود است ، زیرا موسی وقتی دختران را در کنار چاه دید ، با آنها ارتباط کلامی گرفت و از مشکل آنها پرسید و این تعامل حکایت ازمشروعیت از تباط کلامی بین دختر و پسر در صورت ضرورت و نیاز دارد . پس الگوی مطلوب دینی در ارتباط دختر و پسر ، پذیرش ارتباط مقید و مشروطً است ، نه نفی ارتباط مطلقاً و نه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
فاطمه زهرا(س) الگویی بیمانند برای زنان
علی مرادزاده
اسلام برای زن ارزش والایی قائل است و اصولاً با ظهور اسلام شخصیت و کرامت زن آشکار گردید و اسلام به زن هویت تازهای بخشید و افکار و آداب دوران جاهلیت را درباره زن از میان برداشت و الگویی همچون فاطمه زهرا(س) برای زنان قرار داد که در عالم هستی بینظیر است تا جایی که حتی امامان معصوم نیز هنگام محاجه و جدال با مخالفان بر انتساب خویش به مادرشان به عنوان سند حقانیت و افتخار استناد میکردند.
سیره سیاسی و مبارزات فاطمه زهرا(س)
همگان بر این نکته اتفاقنظر دارند که فاطمه زهرا(س) گام به گام با پدر خویش همراه بود، در تبلیغ اسلام و دعوت پیامبر همکاری داشتند، در سختیها و آزارها در کنار پیامبر بود، دشواریهای محاصره شعب ابیطالب را تحمل کرد، رنجهای هجرت به مدینه را با سربلندی و مقاومت به جان خرید، در جنگهای پیامبر در مدینه در کنار آن حضرت بود و مجروحان را مداوا میکرد، خصوصاً در بستن زخمهای پیامبر(ص) و علی(ع) اهتمام ویژه میورزید. و مهمتر این که مورخان یادآوری کردهاند که دوران سختی پس از رحلت رسول خدا(ص) بر فاطمه گذشت، رنجها و محنتهای فراوان کشید، درد جانکاه از دست دادن پدری چون رسول خدا(ص) برای فاطمه بسیار دشوار بود، گوشهنشین شدن علی(ع) و غصب امامت و ولایتش و بیتفاوتی مسلمانان در این رابطه موجب اندوه فراوان برای فاطمه گشت. حضرت زهرا به خانه مهاجرین و انصار میرفت و آیات قرآن، روایات پیامبر(ص) به ویژه حدیث شریف غدیر خم و کمالات علی(ع) را یادآوری میکرد و آنان را به دفاع از حق و تمسک به ولایت و خلافت علی(ع) فرا میخواند، لکن مردم مدینه به بیتفاوتی و بیحسی سیاسی و اجتماعی دچار شده بودند که از آنان بوی مرگ به مشام میآمد.
فاطمه زهرا(س) در مراحل اولیه پس از رحلت رسول خدا(ص) چند اقدام مهم را با قدرت و جدیت دنبال کردند که عبارت بودند از:
1ـ مطرح کردن قرآن و عترت.
2ـ تأکید بر جداییناپذیر بودن قرآن و عترت و الزام و نیازمندی آنان به یکدیگر.
3ـ دفاع همهجانبه از ولایت امام علی(ع) و دیگر پاسداران قرآن.
4ـ روش ارزیابی احادیث دروغین با سنت و احادیث واقعی و صحیح.
5ـ تبلیغ اسلام ناب محمدی و مقابله با قرائتهای ناصواب.
6ـ مطرح کردن هشدارهای لازم در ترک قرآن و عترت و بازگو کردن خطرات و پیامدهای ناگوار جدا کردن قرآن از عترت.
بدین واسطه آن حضرت درمان دردهای جامعه بشری را تمسک به قرآن و ولایت اهل بیت (عترت) دانستند و در این راه به شفافسازی، روشنگری، مناظره و تبلیغات سینه به سینه و سخنرانیهای آتشین در مسجد مدینه و اجتماعات مهاجرین و انصار پرداختند.
مهمترین کانون اصلی در مبارزات حضرت زهرا(س) ولایتمداری او بود، آن حضرت از امام حق و خلیفه بلافصل رسول خدا(ص) به عنوان یک تکلیف و رسالت دینی و انقلابی به دفاع برخاستند و جان خود را در این راه فدا کردند. این در حالی بود که فاطمه زهرا(س) در کنار پیامبر(ص) حتی خود را از یک مرد نابینا مخفی نگاه میداشت لکن وقتی که عمل به تکلیف و دفاع از ولایت و امامت و پاسداری از دستاوردهای رسالت پدرش و صیانت از متن قرآن کریم به میان میآمد به سخنرانی میپرداخت، به منازل خواص میرفت و بر آنها استدلال مینمود و همگان را دعوت به قیام به حق میکردند و این الگوی ماندگاری برای زنان و دختران در تمامی عصرها و نسلهاست.
مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در گفتمان دینی
بدیهی است مروری هرچند گذرا بر تاریخ زندگی بشر گویای مشارکت مؤثر و حضور سازنده زنان در حرکتهای سیاسی اجتماعی است، بعثت تمامی انبیای الهی بیانگر همراهی زنانی بزرگ و مجاهدت آنان برای گسترش شریعت میباشد. سرانجام در اسلام که جامعترین و کاملترین شریعت جاودان الهی است، زنان از جایگاه و نقش برجستهتری برخوردار بودهاند که در این فرصت به اختصار گوشهای از آنها را که مورد تأیید امام معصوم(ع) بوده است مورد اشاره قرار میدهیم.
1ـ وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای زنان در کلام الهی و قرآن.
2ـ ستایش پیامبر اکرم(ص) از زنان برگزیدهای که جامعه اسلامی را راهنمایی کردهاند.
3ـ وجوب پذیرش ولایت اهل بیت(ع) در تمامی امور اجتماعی و سیاسی به زنان.
4ـ مشارکت سیاسی و فعالیتهای اجتماعی فاطمه زهرا(س).
5ـ بیعت زنان با پیامبر(ص) در عقبه اولی، عقبه ثانی، فتح مکه، بیعت رضوان، بیعت در غدیر خم و آغاز امامت امام علی(ع)، بیعت زنان با حضرت مهدی(عج) در آغاز ظهور.
6ـ هجرت زنان به حبشه و مدینه به دستور خدا و رسول.
7ـ تمجید پیامبر از سمیه، اولین زن شهید مسلمان و معرفی جایگاه او در بهشت.
8ـ تأیید مبارزه مسلحانه نسیبه با کفار در جنگ احد توسط پیامبر(ص).
9ـ تأیید و حمایت پیامبر از زنانی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
فاطمه زهرا(س) الگویی بیمانند برای زنان
علی مرادزاده
اسلام برای زن ارزش والایی قائل است و اصولاً با ظهور اسلام شخصیت و کرامت زن آشکار گردید و اسلام به زن هویت تازهای بخشید و افکار و آداب دوران جاهلیت را درباره زن از میان برداشت و الگویی همچون فاطمه زهرا(س) برای زنان قرار داد که در عالم هستی بینظیر است تا جایی که حتی امامان معصوم نیز هنگام محاجه و جدال با مخالفان بر انتساب خویش به مادرشان به عنوان سند حقانیت و افتخار استناد میکردند.
سیره سیاسی و مبارزات فاطمه زهرا(س)
همگان بر این نکته اتفاقنظر دارند که فاطمه زهرا(س) گام به گام با پدر خویش همراه بود، در تبلیغ اسلام و دعوت پیامبر همکاری داشتند، در سختیها و آزارها در کنار پیامبر بود، دشواریهای محاصره شعب ابیطالب را تحمل کرد، رنجهای هجرت به مدینه را با سربلندی و مقاومت به جان خرید، در جنگهای پیامبر در مدینه در کنار آن حضرت بود و مجروحان را مداوا میکرد، خصوصاً در بستن زخمهای پیامبر(ص) و علی(ع) اهتمام ویژه میورزید. و مهمتر این که مورخان یادآوری کردهاند که دوران سختی پس از رحلت رسول خدا(ص) بر فاطمه گذشت، رنجها و محنتهای فراوان کشید، درد جانکاه از دست دادن پدری چون رسول خدا(ص) برای فاطمه بسیار دشوار بود، گوشهنشین شدن علی(ع) و غصب امامت و ولایتش و بیتفاوتی مسلمانان در این رابطه موجب اندوه فراوان برای فاطمه گشت. حضرت زهرا به خانه مهاجرین و انصار میرفت و آیات قرآن، روایات پیامبر(ص) به ویژه حدیث شریف غدیر خم و کمالات علی(ع) را یادآوری میکرد و آنان را به دفاع از حق و تمسک به ولایت و خلافت علی(ع) فرا میخواند، لکن مردم مدینه به بیتفاوتی و بیحسی سیاسی و اجتماعی دچار شده بودند که از آنان بوی مرگ به مشام میآمد.
فاطمه زهرا(س) در مراحل اولیه پس از رحلت رسول خدا(ص) چند اقدام مهم را با قدرت و جدیت دنبال کردند که عبارت بودند از:
1ـ مطرح کردن قرآن و عترت.
2ـ تأکید بر جداییناپذیر بودن قرآن و عترت و الزام و نیازمندی آنان به یکدیگر.
3ـ دفاع همهجانبه از ولایت امام علی(ع) و دیگر پاسداران قرآن.
4ـ روش ارزیابی احادیث دروغین با سنت و احادیث واقعی و صحیح.
5ـ تبلیغ اسلام ناب محمدی و مقابله با قرائتهای ناصواب.
6ـ مطرح کردن هشدارهای لازم در ترک قرآن و عترت و بازگو کردن خطرات و پیامدهای ناگوار جدا کردن قرآن از عترت.
بدین واسطه آن حضرت درمان دردهای جامعه بشری را تمسک به قرآن و ولایت اهل بیت (عترت) دانستند و در این راه به شفافسازی، روشنگری، مناظره و تبلیغات سینه به سینه و سخنرانیهای آتشین در مسجد مدینه و اجتماعات مهاجرین و انصار پرداختند.
مهمترین کانون اصلی در مبارزات حضرت زهرا(س) ولایتمداری او بود، آن حضرت از امام حق و خلیفه بلافصل رسول خدا(ص) به عنوان یک تکلیف و رسالت دینی و انقلابی به دفاع برخاستند و جان خود را در این راه فدا کردند. این در حالی بود که فاطمه زهرا(س) در کنار پیامبر(ص) حتی خود را از یک مرد نابینا مخفی نگاه میداشت لکن وقتی که عمل به تکلیف و دفاع از ولایت و امامت و پاسداری از دستاوردهای رسالت پدرش و صیانت از متن قرآن کریم به میان میآمد به سخنرانی میپرداخت، به منازل خواص میرفت و بر آنها استدلال مینمود و همگان را دعوت به قیام به حق میکردند و این الگوی ماندگاری برای زنان و دختران در تمامی عصرها و نسلهاست.
مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در گفتمان دینی
بدیهی است مروری هرچند گذرا بر تاریخ زندگی بشر گویای مشارکت مؤثر و حضور سازنده زنان در حرکتهای سیاسی اجتماعی است، بعثت تمامی انبیای الهی بیانگر همراهی زنانی بزرگ و مجاهدت آنان برای گسترش شریعت میباشد. سرانجام در اسلام که جامعترین و کاملترین شریعت جاودان الهی است، زنان از جایگاه و نقش برجستهتری برخوردار بودهاند که در این فرصت به اختصار گوشهای از آنها را که مورد تأیید امام معصوم(ع) بوده است مورد اشاره قرار میدهیم.
1ـ وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای زنان در کلام الهی و قرآن.
2ـ ستایش پیامبر اکرم(ص) از زنان برگزیدهای که جامعه اسلامی را راهنمایی کردهاند.
3ـ وجوب پذیرش ولایت اهل بیت(ع) در تمامی امور اجتماعی و سیاسی به زنان.
4ـ مشارکت سیاسی و فعالیتهای اجتماعی فاطمه زهرا(س).
5ـ بیعت زنان با پیامبر(ص) در عقبه اولی، عقبه ثانی، فتح مکه، بیعت رضوان، بیعت در غدیر خم و آغاز امامت امام علی(ع)، بیعت زنان با حضرت مهدی(عج) در آغاز ظهور.
6ـ هجرت زنان به حبشه و مدینه به دستور خدا و رسول.
7ـ تمجید پیامبر از سمیه، اولین زن شهید مسلمان و معرفی جایگاه او در بهشت.
8ـ تأیید مبارزه مسلحانه نسیبه با کفار در جنگ احد توسط پیامبر(ص).
9ـ تأیید و حمایت پیامبر از زنانی که در جنگها به مداوای مجروحان و آبرسانی و خدمات دیگر میپرداختند.
10ـ آموزش اخبار سیاسی آینده توسط پیامبر(ص) و ائمه(ع) به امسلمه، اسماء، امهانی و ...
11ـ سپردن امانت امامت و مواریث نبوی توسط پیامبر و امامان(ع) به امسلمه و دیگر زنان.
12ـ مأموریت چهل زن از شیعیان علی(ع) جهت مراقبت از فرمانده لشکر جمل (عایشه) و بازگرداندن او به مدینه.
13ـ عزل حاکمی توسط حضرت علی(ع) به واسطه گزارش زنی به نام سوده و سپردن مسئولیت رساندن حکم عزل او توسط همین زن.
14ـ خطابه سیاسی امام حسین(ع) در منی، خطاب به زنان و مردان و امر به رساندن سخنان ایشان به مسلمانان مورد اعتماد.
15ـ حضور زنان به همراه امام حسین(ع) در قیام کربلا.
16ـ تمجید و تأیید امام صادق(ع) از اعتراض آرام زنان بنیهاشم به شهادت امام حسین(ع).
17ـ مأموریت یافتن چند زن از سوی امام معصوم(ع) در عصر اختناق شدید دوران غیبت صغری برای آشنایی مردم با رهبر حقیقی و حجت خدا، همچون حکیمه، خدیجه، سوسن، پیرزنی از خادمان امام حسن عسکری(ع).
18ـ مدح امام باقر(ع) از زنانی که اعضای خانواده خویش را در هنگامه قیام حضرت مهدی(عج) به حمایت از امام وامیدارند.
19ـ یادآوری امام صادق(ع) از پنجاه زن که در زمره اصحاب خاص حضرت مهدی(عج) قرار دارند که سیزده نفر از آنان در جنگها به درمان مجروحان و پرستاری بیماران میپردازند.
20ـ ستایش امام باقر(ع) از ماریه که منزل خویش را پایگاه تجمع شیعیان