لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
فلات ایران سرزمینی است که تقریباً در مرکز کمربند خشک و بزرگ دنیای قدیم قرار گرفته و در فاصله ای یکسان از نواحی بیابانی و استپی دارای زمستان سرد آسیای مرکزی و مناطق خشک و همیشه گرم شمال آفریقا سر برافراشته است.
این توده مرتفع ، که بطور متوسط 800 تا 1000 متر ارتفاع دارد و از نظر همبستگی ناهمواریها و شبکه آبها بخش وسیعی از همسایه شرقی یعنی کشور افغانستان را نیز در بر میگیرد ، از تمام جهات به وسیله رشته کوههای مرتفعی احاطه شده است.
وجود این چنین انتظام و شواهدی در فلات ایران، که از طرفی سیمای جغرافیای طبیعی و تنوع آن و از سوی دیگر تاریخ و چگونگی منظر زیستی را تحت تاثیر قرار داده ، بیانگر دو ویژگی اساسی موقع طبیعی می باشد. ویژگی نخست آن به سیستم بزرگ کوههای چین خورده اوراسیا است : بدین ترتیب که دیواره کوهستانی البرز و رشته کوههای خراسان در شمال ایران ، تحت تاثیر گره های کوهستانی عظیم فلات ارمنستان و آذربایجان از طرف غرب وهندوکش از شرق تا ارتفاع 5670 متر (قله دماوند) سر بر افراشته اند.کوههای زاگرس در جنوبغرب و جنوب با ارتفاعی در حدود 4550 متر (زردکوه) و نیز امتداد آن ، یعنی کوههای ساحلی جنوبغرب ایران (کوههای مکران) ، تا به امروز نیز مانع بزرگی برای ارتباط با فلات داخلی ایران بشمار می آیند. مشکلات ارتباطی ناشی از وضع کوهستانی با فلات داخلی ایران همواره بعنوان مانعی اساسی در راه نفوذ اثرات بسیار زیاد طبیعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی از خارج خود نمائی کرده است. این مشکل ارتباطی بدون تردید در شکل گیری برخی روندهای تکاملی و ویژگیهای ایران در مقایسه با سرزمینهای مجاور ، تاثیر بسزائی داشته است (ن.ک.فصل 6).
دومین ویژگی موقع طبیعی فلات ایران تعلق آن به کمربند خشک دنیای قدیم است. موقع فلات ایران در حوزه نفوذ کمربند نیمه حاره پاسات ، بهمراه دیگر عوامل ، بطور بارزی در بوجود آمدن خصوصیات بیابانی و استپی کشور اثر می گذارد. بویژه آنجا که بعلت عوارض کوهستانی تغییراتی در فشار هوا و جریانهای هوائی حاصل می شود ، رژیم بارش و دما دگرگون گشته و بنوبه خود موجد تغییر و تنوع اکولوژیکی طبیعت می گردد. بدین ترتیب خصوصیاتی از قبیل جبهه دریافت بارش ، تابش نور خورشید یا کاهش دما بازای ارتفاع ، شرایط اصلی دگرگونی اشکال جغرافیایی را در ابعاد و بزرگ و کوچک به زعم «لاوتن زاخ» فراهم می سازند.
فلات ایرذان و حواشی آن بویژه استان امروزی فارس ، نه تنها مرکز جغرافیایی بلکه کانون تاریخی ایران محسوب می شوند. مروری بر تاریخ گذشته نشان می دهد ، که در فراز ونشیب تاریخی از دوره باستان ، این قسمت پیوسته کانون جنبشهای وحدت طلبانه و مرکز تشکیل حکومت ها و امپراطوری های بزرگ بوده است. در دوره های ضعف سیاسی یا نظامی سلسله های ایرانی و تسلط بیگانگان نیز فلات ایران پیوسته یکپارچگی سیاسی یا نظامی سلسله های ایرانی و تسلط بیگانگان نیز فلات ایران پیوسته یکپارچگی سیاسی و فرهنگی خود را حفظ کرده است. بدیگر سخن چه در دوره های توسعه و شکوفایی قدرت حکومتی و چه در مراحل فروپاشی سیاسی کشور ، فلات ایران به عنوان کانون تبلور و مرکز هویت اقوام ایرانی و حاکمیت ارضی آنان محسوب می شده است.
ضوابط اساسی موثر در کلیت پیکر بندی ناهمواریها و شرایط طبیعی را بخوبی روشن می سازد.
بر اساس تکوین وضع زمین شناسی فلات ایران و تفاوتهای ژئومورفولوژیکی حاصل از آن ، ابتدا می توان در ایران سه تیپ عمده از چشم انداز طبیعی مشخص کرد:
نواحی مرکزی ایران شامل فلاتها و حوضه های گسترده که در بسیاری جاها به وسیله توده های کوهستانی مرتفع و موههای منفرد و یا مخروطهای آتشفشانی از یکدیگر جدا می شوند.
رشته کوههای عظیم البرز در شمال و زاگرس در غرب و جنوبغرب که فلات وحوضه ها را به ترتیب از آسیای مرکزی و بین النهرین جدا می کنند.
و سرانجام نوار باریک ساحلی و پست دریای خزر در شمال و همچنین جلگه های آبرفتی پست نواحی خلیج فارس در جنوب کشور.
با توجه به ساخت متقارن فلات ایران می توان این سه تیپ منظر طبیعی را به پنج ناحیه بزرگ طبیعی تقسیم نمود:
زمینهای پست جنوب دریای خزر به طول بیش از 500 کیلومتر و گاه به عرض فقط چند کیلومتر متشکل از رسوبات آبرفتی ، که سواحل دریای خزر را بشکل نعل در برگرفته اند. بخش اعظم این زمینها که ارتفاعی کمتر از سطح دریای آزاد دارند. بوسیله تعداد زیادی از جوبها و رودخانه های بزرگ و کوچک مشروب می شوند.این رودخانه ها با رسوبات خود از یک طرف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حیات وحش ایران
سرزمین عزیز ما ایران از معدود کشورهایی است که به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص خود دارای زیستگاههای متنوع و به واسته آن گونه های مختلف گیاهی و جانوری می باشد. وجود رشته کوههای سر به فلک کشیده البرز و زاگرس جنگلهای سرسبز و پر طراوت شمال ، اکوسیستم پر رمز و راز فلات مرکزی ایران ، جنگلهای شگفت آور حرا ، تالاب های متعدد و همه و همه باعث گردیده است که این مرز و بوم به عنوان یکی از منحصر به فردترین کشورهای دنیا لقب گیرد.
همچنین رویش پیش از 8000 گونه گیاهی ، متجاوز از 500 گونه پرنده ، افزون بر 160 گونه پستاندار (شامل بزرگترین و کوچکترین پستاندار دنیا) ، حدود 220 گونه خزنده و دوزیست و ... بر جذابیت طبیعت ایران می افزاید. آشنایی با این مواهب الهی و استفاده از جلوه های پرشکوه وحیرت انگیز آن میسر نمی گردد مگر با دیدن وعلاقه مند شدن به آن.
ما شما را به تماشای این زیبائیها دعوت می کنیم:
ویژه نامه ای برای حیات وحش ایران (مواظب حیات وحش ایران این سرمایه بزرگ باشیم )
نظر کارشناسان در مورد حیات وحش ایران
بدرود، مرغزارهای ایران ویج
تصویر دشنه و تشنه در جنگل گلستان !
دکترناصر کرمی هنگامی که جانداری را می کشید، در دل با او بگویید: همان نیرویی که تو را می کشد، مرا هم خواهد کشت و من هم خورده خواهم شد، زیرا همان قانونی که تو را به دست من گرفتار کرد، مرا هم به دست تواناتری گرفتار می کند. خون تو و خون من نیستند مگر شیره ای که در رگ های درخت آسمان جاری است. *جانداران ایران، اما عمدتا از این روی به دیاری دیگر رخت برنبستند که کسی می خواست به قصد خوردن بکشدشان. روزگار دیگر شده بود و جای امنی نمانده بود، برای هیچ جانداری. جاده ها، دیرک های برق، اتاقک های سیمانی، ماشین های حفاری و ... حتی راه یافتند تا ستیغ های برفگیر که نیم فرسخ ارتفاع شان بود. کسب لقمه نانی برای اینهمه دهان باز منتهای آرزوی همه شد و فراموش کردند که این دهان های باز همیشه نمی تواند از گوشت و پوست خویش تغذیه کند. کوبیدند و کندند و پیش رفتند، بی بیم آنکه بی برگ و باری ابدی سرزمینی بزرگ بهای گزافی است برای چند صباحی دیگر سیر شدن چند نفری دیگر.این تفنگ ها نبودند که در کمتر از 3 دهه بیش از 90 درصد آهوان ایران را از پای درافکندند، آنها را گریز اجتناب ناپذیر به صخره سارهای دوردست از پای درآورد. صخره هایی که امن تر بود از آن جهت که دیرتر پای انسان به آن می رسید، اما در آنها گرسنگی و تشنگی هر جنبنده ای را از پای درمی آورد. جاده ها را کشیدند و هرگز نگفتند که ساکنان بی زبان این زیستبوم به کجا خواهند رفت. شهرک ها را گستراندند تا هرجا که کف دستی زمین بود و هرگز نیندیشیدند که ساکنان قبلی چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد، ساکنان جدید چه طرفی خواهند برد از زیستن در سرزمین بی زاد و زیست؟* * * بر اساس آمار سرشماری حیات وحش که پیش از این در مجلات حیات وحش و سفر منتشر شده است، درفاصله دو سرشماری سالهای 1356 و 1380 حدود 90 درصد از شمار حیات وحش در ایران کاسته شده است. این آمار تکان دهنده حکایت از آن دارد که روند شتابناک قهقرای طبیعت در ایران که از ابتدای قرن حاضر آغاز شده است، طی 3 دهه گذشته نه تنها کاهش نیافته، بلکه ابعاد گسترده تری نیز پیدا کرده است. این روند تا کجا تداوم خواهد یافت؟ سرنوشت طبیعت ایران و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن .doc :
قاجار
قاجار نام دودمانی است که از ۱۷۹۴ تا ۱۹۲۵ بر ایران فرمان راند.قاجارها قبیلهای از ترکمانهای منطقه استرآباد (گرگان) بودند.ایشان تبار خود را به کسی به نام قاجار نویان میرساندند که از سرداران چنگیز بود. نام این قبیله ریشه در عبارت آقاجر به معنای جنگجوی جنگل دارد. پس از حمله مغول به ایران و میانرودان،قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام کوچیدند.هنگامی که تیمور گورکانی به این نقطه تاخت قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و سرانجام آنها را به خانقاه صفوی در آذرآبادگان بخشید. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند.
در زمان آقا محمد خان قاجار این طایفه به دو قبیله اشاقه باش و یوخاری باش (به معنای ساکن ناحیه بالا - رودخانه- و ساکن ناحیه پایین - رودخانه) تقسیم شده بود و آقا محمد خان موفق گردید این دو قبیله را با هم متحد کرده و نیروی نظامی خود را استحکام بخشد. برای آگاهی بیشتر به زندگی نامه آغا محمدخان قاجار نگاه کنید.
بنا بر بعضی منابع تاریخی مادربزرگ آقا محمد خان بیوه شاه سلطان حسین صفوی بود که در هنگام حمله محمود افغان به اصفهان از شاه سلطان حسین باردار بود و بدلیل علاقه زیاد شاه به وی، برای جلوگیری از اسارت او بدست افغانها، توسط سران قزلباش فراری داده شد و بعد از قتل شاه سلطان حسین به زوجیت پدر بزرگ آقا محمد خان درآمد. بنا به این روایت پدر آقا محمد خان، محمد حسن خان قاجار، در اصل فرزند شاه سلطان حسین صفوی بودهاست و به همین دلیل ارتباط نزدیک و پایداری بین بازماندگان سلسله صفوی و شاهان دوره قاجاریه وجود داشتهاست.
ایران در زمان این سلسله با دنیای غرب آَشنا گردید. اولین کارخانههای تولید انبوه، تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق، شهرسازی مدرن، راهسازی مدرن، خط آهن، سالن اپرا (که بعدا به سالن تعذیه تغییر کاربری داد)، مدارس فنی به روش مدرن(از جمله دارلفنون که به همت امیر کبیر تأسیس گردید)، و اعزام اولین گروهها از دانشجویان ایرانی به اروپا جهت تحصیل در شاخههای طب و مهندسی در زمان این سلسله صورت پذیرفت.
بازسازی ارتش ایران با روش مشق و تجهیز آنها به سلاحهای مدرن اروپایی نیز از زمان فتحعلی شاه قاجار - در قرار داد نظامی اش با ناپلیون امپراتور فرانسه - آغاز شد.
در زمان این سلسه و بعد کشمکش بسیار بین شاهان قاجار و آزادی خواهان، سرانجام ایران دارای مجلس (پارلمان) شد و بخشی از قدرت شاه به مجلس واگذار گردید.
در زمان این سلسله حکومتهای معتدد استانی بر مناطق مختلف سرزمین ایران با جنگ یا مصالحه از میان رفتند و جای خود را به سیستمی فدرالی با تبعیت از دولت مرکزی دادند و «کشور» ایران دوباره زیر یک پرچم شکل گرفت. رنگها و ترتیب آنها در پرچم کنونی ایران از زمان این سلسله بیادگار ماندهاست.
این سلسله سرانجام با کودتای نظامی رضاخان (رضا شاه) در سال ۱۹۲۱ قدرت را از دست داد بدون خونریزی قدرت را به حاکم جدید سپرد. رضا شاه پس از به سلطنت رسیدن بسیاری از وزرا و سفرای دولت قاجاریه را که غالبا از وابستگان خاندان قاجار بودند به استخدام درآورد که این ارتباط حرفهای تا پایان سلطنت محمد رضا شاه (فرزند رضا شاه) نیز ادامه یافت.
آقامحمدخان قاجار
آغا محمد خان قاجار بنیانگذار دودمان قاجاریه در ایران است.
تبار و اطلاعات شخصی
آغا محمد خان قاجار. زاده: ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان؛
تاجگذاری: ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری؛
مرگ: ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ می۱۷۹۸ میلادی در شوشی؛
آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. ندرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.
ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار
قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس کبیر برمیگردد؛ ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان بدلیل کمکهای بزرگی که به دربار صفوی مینمودند، قدرت بیشتری یافتند و سپس دستهای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت یوخاریباشها که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکمرانی منسوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و اشاقهباشها زیر نظر حکومت ایشان گردند.
آقامحمد در آغاز نوجوانی
زمانی که نادر و فرزندانش به قتل رسیدند، شاهرخ علی رغم میل باطنی اش برای به دست گرفتن قدرت تلاش میکرد. شاهرخ طرح دوستی با محمدحسن خان بست. با همکاری حاکم طبس ابراهیم خان را برکنار شدو شاهرخ به سلطنت رسید هرچند اندکی پس از ان
کلیات طراحی جیگ و بدنه سازی
مدیریت بدنه سازی
گزارش کار آموزی
کارخانجات ایران خودرو
فرمت فایل:ورد
تعداد صفحات:42
فهرست:
-مقدمه ومعرفی ایران خودرو خراسان...........3
-طراحی جیگ وفیکسچر.4
-نحوه طراحی و ساخت بدنه خودرو.11
- CMM .....13
-سیلر..........14
-بهینه سازی و تعمیرات.18
-جوشکاری....26
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
موضوع : تاریخ شهرهای ایران
فهرست
مشهد 4 تبریز...................................25
ساری 5 بیرجند.................................26
قزوین 6 بوشهر.................................27
اراک 7 بندرعباس.............................27
ارومیه 8 بجنورد.................................28
شهرکرد 9 ایلام....................................29
همدان 11 اهواز..................................29
گرگان 12 اصفهان...............................30
یزد 16 اردبیل.................................31
یاسوج 17 منابع..................................32
کرمانشاه 17
کرمان 17
سنندج 19
شیراز 20
سمنان 21
زنجان 22
زاهدان 23
رشت 24
خرم آباد 24
تهران 25
مشهد(استان خراسان رضوی)
واژه مشهد به معنی شهود، حضور و شهادتگاه است و به این معانی به واژه «مشاهد» جمع بسته می شود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده 3 هـ . ق، بر گور اولیاء ائمه(ع) و رجال اطلاق می شده است، چنان که در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد میهنه ( آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوی در خراسان، وجود داشته است. حضرت رضا(ع) پس از شهادت به دست مامون عباسی در سال 202 هـ . ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاک سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهد» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی افزوده گشته و مردم توس به مشهد کوچ داده شدند.توس، عبارت بود از ناحیه شمالی خراسان، بر مسیر بالای کشف رود و سرشناس ترین شهرهای آن، عبارت بودند از : نوغان، تابران و رادکان. نوغان تا اواخر سده 3 هـ . ق، دارای اهمیت و اعتبار بود. ویرانه های نوغان، در شمال باختری مشهد، نزدیک روستای حسین آباد و مهر آباد قرار داشت. پس از آن، شهر تابران اهمیت و گسترش یافت و بعد ها به توس سرشناس شد. شهر مشهد، که در آغاز، آرامگاهی در آبادی سناباد نوغان بود، اندک اندک گسترش یافت. نام نوغان از حدود سال 730 هـ . ق، فراموش شد. شهر توس و در حقیقت تابران نیز در سال 791 هـ . ق، ویران شد و مشهد جای آن را گرفت؛ تا سرانجام در دوران صفوی، مرکز ناحیه پیشین توس و تمامی خراسان گشت. در بند هشن اوستا از توس به نام «توسا» یاد شده است. در کتاب وندیداد نیز آمده است که اهورا مزدا اراضی شانزده گانه را آفرید و «اوروا» یکی از آن ها بود. این واژه را اوستا شناسان با شهر توس یکی دانسته اند. بر پایه داستان های ملی بنای اصلی شهر را به جمشید - شاه پیشدادی - و بازسازی آن را به توس، پسر نوذر - پهلوان و سپهسالار ایران - نسبت می دهند. افسانه می گوید که وی نهصد سال در زیر آسمان این شهر زندگی کرد و نام خود را بر این شهر نهاد. این روایت ها می رساند، که شهر توس در روزگار ساسانیان وجود داشته است.بین سال های 31 و 32 هـ . ق در زمان خلافت عثمان، بخشی از خراسان، از جمله توس، به دست مسلمانان افتاد. در روزگار خلافت عبدالملک مروان( 65- 86 هـ . ق) بنی تمیم دژ توس را گرفتند و تا سال 125 هـ . ق، آن را در دست داشتند. در سال 192 هـ . ق هارون الرشید به منظور رسیدگی به ستم های علی بن عیسی - حاکم خراسان - و جنگ با خوارج خاور ایران، رهسپار آن دیار گردید. وی در راه بیمار شد و زمانی که به گرگان رسید، بیماری او شدت یافته در توس درگذشت. وی را در 193 هـ . ق، در محلی که ده سال بعد حضرت رضا(ع) در آن جا به خاک سپرده شد، دفن کردند. در سال 265 هـ . ق، احمد بن عبدالله خجستانی، توس را ویران ساخت. در سال 336 هـ . ق ابومنصور توسی - حاکم وقت توس - علیه نوح بن نصر سامانی سر به شورش برداشت. نوح پس از شکست دادن ابومنصور، بار دیگر وی را بر حکومت توس گمارد. در سال 389 هـ . ق بکتوزون و فایق، از سرداران منصور بن نوح سامانی متحد شده منصور را کور کرد ند و برادرش عبدالملک بن نوح را به حکومت برداشتند. محمود غزنوی با باخبر شدن از این ماجرا به ماوراء النهر لشگر کشید. وی بکتوزون و فایق را شکست داد و تمامی خراسان را به دست آورد و ارسلان جاذب را به حکومت توس منصوب کرد.از سال 421 هـ . ق، سلجوقیان اندک اندک در شهرهای مهم خراسان رخنه کردند. ملکشاه سلجوقی در 465 هـ . ق، توس را به تیول به خواجه نظام الملک توسی، وزیر خود داد. با شکست سلطان سنجر سلجوقی از غزان در سال 548 هـ . ق، امرای وی، خاقان رکن الدوله محمود، خواهر زاده سنجر را از ماوراء النهر به خراسان دعوت کردند و به نام او به عنوان سلطان خطبه خواندند. در این زمان موید آی آبه، غلام پیشین سلطان سنجر، نیشابور، ابیورد، بیهق، دامغان و توس را گشود و همراه خاقان محمود به جنگ غزان رفت. با چیره گی غزان در 553 هـ . ق، بار دیگر خراسان مورد تاخت و تاز و چپاول واقع گردید.در سال 618 هـ . ق، لشگریان چنگیز مغول به دنبال محمد خوارزمشاه به توس آمدند. توس نیز مانند نیشابور به دستور تولری، پسر چنگیز خراب شد. این شهر بار دیگر در روزگار حکومت اوکتای قاآن (626- 629 هـ . ق) باز سازی شد و از آن زمان چندین بار مرکز فرمانروایی مغولان گردید. در این دوره مسیحیان توس از آزادی زیادی برخوردار بودند، به طوری که در سال 1279 م، اسقف توس به سمت مطرانی (سراسقفی) چین انتخاب شد. پس از برافتادن ایلخانان ایران، توس، قوچان، کلات، ابیورد و نسا، جزء قلمرو حکومت کوچکی شد، که امیر ارغون شاه، رئیس طایفه جون باخترانی (جان قربانی) ایجاد کرده بود. در حدود سال 790 هـ . ق، حاکم محلی توس از خاندان جان قربان، نام امیر تیمور را از خطبه انداخت، اما طولی نکشید، که در سال 791 هـ . ق، از میران شاه، پسر تیمورلنگ شکست خورد و باعث ویرانی دوباره توس شد. پس از این رویداد، توس اهمیت و اعتبار خود را از دست داد و بازسازی آن پس از مرگ تیمور، در روزگار حکومت شاهرخ، یعنی در سال 807 هـ . ق صورت گرفت. در دوران پادشاهی شاه عباس بزرگ، اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. در این دوره صحن عتیق استان قدس گسترش یافت، و شاهراهی میان اصفهان – مشهد و هرات ایجاد و کاروانسرا ها و آب انبارهای بزرگی