واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد شکافهای اجتماعی در ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هر سازمان و تشکیلات سیاسی یا حزب که به قصد ورود به عرصه قدرت سیاسی تشکیل می‌شود در صورتی می‌تواند به حیات خود به شکل تأثیر گذار و بالنده ادامه دهد که بخشی از علایق و منافع گروهبندی‌‌های اجتماعی را نمایندگی کند. در واقع یک سازمان سیاسی، تجسم خارجی خود آگاهی و تشکل یک گروهبندی پایه اجتماعی است.

بیان شفاف آنکه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران کدام بخش از جامعه را به طور اخص نمایندگی می‌کند و در عین حال از آن بخش نیرو‌های اصلی خود را باید جذب نماید، امری است که به عنوان یک ضرورت درون سازمانی باید مورد توجه باشد. هر چند احزاب در هنگامه‌های انتخاباتی با طرح شعار‌های فراگیرتر و با توجه به منافع عمومی اکثریت جامعه سعی می‌کنند تا حد امکان دایره‌های پیرامونی و هر چه وسیعتر از هستة اصلی خود را جذب کنند.

شکاف‌های اجتماعی عمده جامعه ایران عبارتند از :

1- سنت و مدرنیسم

2- طبقاتی

3- قومی – مذهبی

4- جنسی

5- نسلی

که به ترتیب درباره هر یک و نسبت سازمان با آن‌ها باید بررسی کرد. مسلماً این بررسی اجمالی فتح بابی است که می‌تواند به عنوان محور یک بحث درون سازمانی ارتقاء یابد و از نتایج آن در برنامه ریزی‌‌های سازمان، محور‌های تبلیغات و جذب نیرو و شیوه‌های فعالیت در عرصه اجتماعی سیاسی و اصلاح خود، بهره گرفته شود.

1- شکاف سنت و مدرنیسم: در صد سال اخیر با رسوخ تجدد در ایران، چالش بین سنت و مدرنیته مهمترین نیروی محرک اجتماعی سیاست بوده است. جامعه در حال گذار ایرانی، با پیشینه‌ای از فرهنگ تاریخی که به ظاهر در برابر مؤلفه‌های جدید فرهنگی تسلیم می‌شود اما در واقع به لاک خود فرو می‌رود و مقاومت می‌کند، راه را بر هر گونه پیش بینی فیصله بخش به سود تجدد در کوتاه مدت می‌بندد.

در جامعه ایرانی نسبت به این چالش، دو گرایش افراطی دیده می‌شود، آن گروه که راه نجات را از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن می‌بینند و گروه دیگر که در مواجهه با هر اندیشه و پدیده دنیای مدرن، حضور شیطان را حس می‌کنند.

پیش از آنکه به بررسی نسبت سازمان با این شکاف بپردازیم، بهتر است مشخص کنیم مراد ما از مدرنیته چیست ؟ مفروض آن است که جوهر مدرنیته، آن جهان بینی است که همه انسان‌ها را در انسانیت مشترک و برابر می‌داند. نمود اصلی این برابری در حوزه علم و معرفت است که همه انسان‌ها با متدولوژی مشترک امکان دسترسی، فهم یا تکرار آن را دارند. و علم و معرفت ما در همة قدرت‌های دیگر است.

به بیانی ساده‌تر، مدرنیته، استقرار نگرشی است که در آن همه انسان‌ها می‌توانند به منابع علم و ثروت و قدرت به یکسان دست یابند. با این تعبیر، مدرنیته یک فرآیند است که امواج آن در زمان و مکان نا یکسان گسترش یافته است.

با این تعبیر، سازمان بخش مدرن جامعه را نمایندگی می‌کند. در مرامنامه سازمان و عملکرد آن، تعهد به حقوق انسان‌ها به عنوان زیربنای حقوقی دنیای مدرن موج می‌زند و البته بایستی بیش از پیش مورد تاٌ کید قرار گیرد.

اما در گذر به تجدد، مسیر سازمان از میان فرهنگ سنتی و با گزینش یا بازنگری در عناصر کلیدی آن می‌گذرد. از این دیدگاه اسلام به عنوان مهمترین میراث سنت، با قرائتی ویژه، می‌تواند با مقتضیات تجدد هماهنگ شود. در این بخش سازمان با فرصت‌ها و تهدید‌های بزرگی روبروست. فرصت بزرگ پیروزی اجتناب ناپذیز مدرنیسم است. سازمان می‌تواند تن‌ها روزنه باز در انت‌های کوچه بن بست سنت باشد.

این امر در صورتی ممکن است که بخش فکری و نظریه پرداز سازمان با تلاشی جدی، پاسخ‌های مناسب را از متن سنت استخراج کند، بخش‌های مرده سنت را با شجاعت به خاک بسپارد. وبا جسارت نوآوری‌های لازم را به جامعه عرضه کند. فرصت بزرگ برای سازمان بخش بزرگی از جامعه است که مقتضیات دنیای جدید را در یافته اند، اما میل نوستالژیک به گذشته نیز رهایشان نمی‌کند. این البته مطلوب است و هر جامعه‌ای در صورتی می‌تواند به توسعه و تکامل پایدار دست یابد که آینده را نه با انکار گذشته که بر پی‌‌های آن استوار سازد.

اما تهدید‌ها نیز کم نیست. اول آنکه سازمان از دو سوی طیف در فشار است، از یک سو سنت گرایان و از سوی دیگر معتقدان به نفی دین در حوزه عمومی در بخش متجدد جامعه. بدین سان سازمان در منطقه حائل دو شکاف متوازی اجتماعی قرار می‌گیرد. بدین لحاظ بخش بزرگی از انرژی سازمان که می‌تواند صرف گسترش و اعتلای آن گردد، در خنثی سازی فشار‌های جانبی به هدر می‌رود. دوم آنکه خصلت بینا بینی موضع سازمان، مرز بندی‌‌های تاکتیکی سازمان را در مواجهه با جریان‌های دیگر اجتماعی دشوار می‌کند. به عبارت دیگر موضع سازمان مصداق کج دار و مریز است که در گلوگاه‌های مختلف سیاسی هوشیاری فوق العاده رهبران و اجتناب بی حد آنان از عوامزدگی را می‌طلبد. قرائت روشنفکری دینی، پیچیدگی‌‌های خاص خود را دارد. انتقال آن به بدنه اجتماعی، کاری فوق طاقت می‌طلبد.

2- شکاف طبقاتی: تحلیل شکاف طبقاتی در ایران در چهارچوب مارکسیستی چندان کار ساز نیست. شاید



خرید و دانلود تحقیق در مورد شکافهای اجتماعی در ایران


تحقیق در مورد تولید گندم د ر ایران 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تولید گندم در ایران

با تولید 13 میلیون و 637 هزار و 53 تن گندم، تولید سرانه به ازای هر ایرانی،به 5/203 کیلوگرم رسید.

کل تولید گندم تا امروز با احتساب دو میلیون و 500 هزار تن گندم خود مصرفی و بذری کشاورزان و مقدار 11میلیون و 137هزار و 53 تن خرید تضمینی،به 13 میلیون و 637 هزار و 53 تن رسیده است که به ازای هر ایرانی5/203 کیلوگرم گندم تولید شد. با توجه به آخرین آمار جمعیت کشور که به 67 میلیون نفر رسیده است،با تقسیم کل گندم تولیدی به تعداد جمعیت کشور،مقدار گندم تولید سرانه به دست خواهد آمد.

این گزارش به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مجری طرح گندم وزارت جهاد کشاورزی حاکی است، خرید تضمینی گندم تا 5 آبانماه 83 به 11 میلیون و 137 هزار و 53 تن رسید.

خرید تضمینی گندم از کشاورزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته،26/9 درصد رشد نشانمی‌دهد.

به این ترتیب با خرید بیش از 11 میلیون و 40 هزار تن، بنابر آمار وزارت بازرگانی،نیاز گندم خوراکی کشور برطرف شد و بقیه گندم تولیدی ذخیره یا در صنعت غذایی مانند ماکارونی،بیسکویت و کیک سازی استفاده می‌شود. بنابراین گزارش،پس از 45 سال اصلاحات ارضی، ایران در تولید گندم خودکفا شد. روز سه شنبه 5 آبانماه در سراسر کشور 3 هزار و 276 تن گندم بیش از نیاز کشاورزان به نرخ تضمینی کیلوگرمی 1700 ریال خریده شد. پیش بینی می شود؛ امسال 11 میلیون و 389 هزار تن گندم بیش از نیاز کشاورزان خریده شود.

بنابراین گزارش،خرید تضمینی گندم تا 4 آبانماه 82 ، مقدار 10 میلیون و 190 هزار و 285 تن بوده است.

براساس آمار خرید تضمینی گندم از کشاورزان در سراسر کشور، تاکنون استان فارس با یک میلیون و 790 هزار و 500 تن رتبه اول،خراسان با یک میلیون و 135هزار و 600تن رتبه دوم ، خوزستان با یک میلیون 40 هزار و 681 تن رتبه سوم و استان گلستان با یک میلیون و 4 هزار و 200تن در رتبه چهارم قرار دارد.

براساس این گزارش، استانهای کرمانشاه 681 هزار و 109 تن، کردستان 626 هزار و 200 تن، آذربایجان غربی 607هزار و 450 تن، همدان 559 هزار و 460 تن، آذربایجان شرقی 482 هزار و 444 تن،لرستان 456 هزار تن، اردبیل 421 هزار و 500تن، مرکزی 401 هزار و 725تن،اصفهان 366 هزار و 900 تن ،زنجان 243 هزار و 752 تن ،تهران 224 هزار و 26 تن، قزوین 191 هزار و 385تن، ایلام 124هزار و 7 تن،چهارمحال و بختیاری 109هزارتن،کرمان 105 هزار و 245 تن، مازندران 100هزار و 700تن،سمنان 93 هزار و 150تن، بوشهر 65 هزار و 662 تن،کهگیلویه و بویراحمد 60 هزار و 300تن، قم 60 هزار و 475تن، هرمزگان 49 هزار و 383 تن، منطقه جیرفت و کهنوج 47 هزارتن، یزد 44 هزار و 870تن ، سیستان و بلوچستان 28 هزار و 523 تن و گیلان 12 هزار و 710تن رتبه‌های پنجم تا بیست و نهم خرید تصمینی گندم را تشکیل می‌دهند.

استان سیستان و بلوچستان با 42 درصد،همدان 39 درصد و زنجان با 38 درصد به ترتیب بیشترین افزایش، و مازندران با نرخ کاهش 19 درصدی،بیشترین کاهش را نسبت به سال پیش خود داشته است.

خودکفایی گندم در گذر زمان، لیلا لطفی، شرق

افزایش تولید گندم در سطح ۸/۱۰ میلیون تن، در سال های پیش از خشکسالی دولت سازندگی، شبهات زیادی را برای منتقدان از خودکفایی در گندم به جای گذاشته است و اندیشه اقتصادی نبودن و ناپایداری تولید را از دید آنها دامن زد. هر چند نظر وزارت جهاد کشاورزی ۱۸۰ درجه با آنها تفاوت دارد، این بحث ها را مغرضانه و فعالیتش را کاملاً اقتصادی می داند. با این حال آنچه در بین همه آنها مشترک است ضرورت اجرای طرح است. طرح از سال های برنامه اول با عنوان برنامه افزایش تولید گندم اجرا می شد. سال ۶۷ سال پایه برنامه بود و در آن سال پیش بینی شده بود تولید گندم از ۳/۴۵ میلیون تن با تحقق ۲/۱۰۷ درصد به ۵/۴۸ میلیون تن برسد. بدین ترتیب دولتمردان ایران می خواستند تولید گندم را به لحاظ اهمیت سهم آن الگوی تغذیه خانوار و تامین بخش عظیم کالری و پروتئین تامین کنند. طبق آمار به طور تقریبی دولت به این هدف رسید. در سال اول برنامه _ ۱۳۶۸ _ تولید به ۰۱/۶ میلیون تن با احتساب ۵/۸۳ درصد رشد تحقق یافت. سال بعد از آن تولید با صد و یازده درصد رشد نسبت به سال پایه به ۰۱/۸ میلیون تن رسید. رشدی که در تمام سال های برنامه معلول انبار سرمایه موسسه های تحقیقاتی و خدماتی، نظیر موسسه اصلاح بذر، توزیع کود و سم و...، نیروهای ماهر، کم بودن نسبت سرمایه گذاری لازم برای حصول به یک واحد تولید ملی، سیاست های قیمت گذاری و در نهایت شرایط آب و هوایی بود. بدین ترتیب سال های پایانی برنامه، سال های ۷۰ تا ۷۲ به ترتیب با رشد ۱۲۲ ، ۱۴۱ و ۶/۱۴۸ درصدی در تولید گندم نسبت به سال پایه روبه رو شدیم. تولید در این دوره ها به ۸/۸ میلیون تن، ۱/۱۰ میلیون تن و ۷/۱۰ میلیون تن رسید. طبق گزارشات موجود این رشد تولید با رشد عملکرد گندم آبی از ۲۰۹۷ کیلوگرم _ در سال پایه ۶۷ _ به ۲۷۷۷ کیلوگرم _ در سال ۷۲ _ و رشد گندم دیم از ۷۶۳ کیلوگرم به ۹۴۷ کیلوگرم همراه بود. بدین ترتیب عیسی کلانتری _ وزیر سابق کشاورزی _ با این برنامه از چهار وزیر پیشین کشاورزی کشور پس از انقلاب جلو افتاد. توانست درصد واردات را در آن سال ها کاهش دهد. در نتیجه برای بهبود اجرای برنامه گندم تصمیم گرفت افزایش تولید گندم را این بار با ملاحظات اجتماعی، زیست محیطی و



خرید و دانلود تحقیق در مورد تولید گندم د ر ایران 12 ص


تحقیق درمورد: تاریخ هنر ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تاریخ هنر ایران

هدف تاریخ هنر عبارت است از شناخت و ارزیابى هنر از هر زمان و مکانى که آمده باشد. هنر و تاریخ تنها در عرصهٔ فرهنگ این‌چنین در کنار هم قرار مى‌گیرند. هر اثر هنرى رویدادى است پایدار؛ این اثر متعلق به هر دوره‌اى که باشد، تا مدت‌هاى مدید پس از روزگار خویش باقى مى‌ماند و به حیاتش ادامه مى‌دهد. اثر هنرى همزمان یک شى‌ء و یک رویداد تاریخى به شمار مى‌آید. قدمت تمدن و فرهنگ در خطّهٔ فلات ایران به چند هزار سال قبل از ورود آریائى‌ها باز مى‌گردد. اقوام آریایی، احتمالاً از اوایل هزارهٔ اول ق.م در فلات ایران ساکن شده و نام خود را بر آن نهادند. واژه ایران مشتق از صورت قدیمى آریانا، یعنى سرزمین آریایى‌هاست. بنابراین تاریخ هنر ایران، آثار متنوعى را از دوران‌هاى ماقبل تاریخ تا سده‌هاى اخیر در محدودهٔ این سرزمین وسیع در بر مى‌گیرد. هنر ایرانى داراى ویژگى‌هاى ماندگارى است که آن‌را از سایر هنرهاى جهان متمایز و مشخص مى‌سازد. تمدن سیلک چشمه علی و تپه حصار دوره مفرغ عصر آهن تمدن زیویه و حسنلو هنر اَملَش و مارلیک بررسى و تشخیص عمیق‌ترین ریشه‌هاى هنر ایرانى براساس یافته‌هاى باستان‌شناسان به‌طور کامل امکان‌پذیر نیست. ساکنین فلات ایران از عصر پالئولیتیک (پارینه‌سنگی) تا عصر نئولیتیک (نوسنگی) در کوهستان‌هاى محیط بر این فلات زندگى مى‌کردند و آثارى از فرهنگ بروى خود به جا گذاشتند. بعدها که دره‌ها شروع به خشک شدن نمودند، آنها به غارها مهاجرت کردند. طى حفریاتى که در ناحیهٔ کرمانشاه انجام شد و کاوش‌هاى غار بیستون، ابزارهایى همراه بقایاى استخوان‌هاى انسان در لایه‌‌هاى غار کشف شد. در خلال دوران غارنشینی، انسان بیستون در ساخت ابزار و آلات دقیق‌تر شد. این وسایل با آن‌چه در سوریه و شمال عراق ساخته مى‌شد قابل مقایسه است. تصاویر منقوش بر صخره در غارهاى لرستان از قدیم‌ترین آثار مکشوفه در فلات ایران به‌شمار مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⠠??‌آید؛ موضوع این تصاویر جانوران به‌همراه آدمیان است که با رنگ‌هاى زرد، سیاه و قرمز کار شده است. قدمت این آثار را حدود پانزده هزار سال ق.م تخمین زده‌اند که تقریباً مقارن با تصاویر غار لاسکو در فرانسه مى‌باشد. تالار گاوها،دیوار سمت چپ غار لاسکو15000-10000ق‌م.دوردونی، فرانسه صاحبان این آثار از طریق شکار دسته‌جمعی، صید ماهى و جمع‌‌آورى ریشه و برگ گیاهان غذاى خود را به‌دست مى‌‌آوردند. موضوعات مورد علاقهٔ هنرمند پیش از تاریخ عموماً نقوش حیوانات محل زندگیش بوده است که علاوه بر جنبهٔ تزئینی، بیانى براى بیم‌ها، امیدها و علائمى براى استعانت از قواى طبیعت درم مبارزهٔ دائمى حیات به‌شمار مى‌‌آید. از دورهٔ پارینه‌سنگى نجد در ایران، در کاوش غارى در تنگ پَبده (کوه‌هاى بختیارى شمال شرقى شوشتر) ابزارها و سلاح‌هایى از سنگ ناصاف (چکش سنگی، پیکان و تیغه تبرسنگی) به‌‌دست آمده است. دورهٔ نوسنگى در ایران از میانهٔ هزارهٔ هفتم ق.م آغاز مى‌شود و آثار برجاى مانده از آن عمدتاً ابزارهایى از سنگ صیقل خورده‌اند. کشاورزى و اهلى کردن حیوانات احتمالاً از حدود هزارهٔ ششم ق.م در ایران آغاز شده است. دربارهٔ این دوران کهن، یافته‌‌ها و مدارک موجود، ناکافى به‌نظر مى‌رسد. این عکس جزئى از تصویر فوق است. طول گاو تقریبا 345 سانتى متر هزارهٔ پنجم تا سوم ق.م در ایران دورهٔ ”مس و سنگ“ شناخته شده است و فلز مس در ساختن اشیاء بکار مى‌رفت. گرچه ابزارهاى سنگى هنوز کاربرد داشتند. سفالگرى منقوش و مُهرهاى کنده‌کارى شده با علامات و اشکال هندسى در این دوره رواج یافت. به یقین نمى‌توان گفت که فلات ایران زادگاه سفال منقوش باشد؛ اما این فرضیه دور از واقعیت نیز به نظر نمى‌رسد. در سده‌هاى نخستین هزارهٔ چهارم ق.م تزئینات واقع‌گرایانه جایگزین اشکال ساده و نامنظم برروى سفالینه‌ها شدند. انسان با کمک ابزارهاى بهتر جام‌هایى به رنگ سرخ تولید کرد و تصاویرى از حیوانات را با خطوط سیاه‌رنگ بر آن نقش نمود. به‌طورکلى در هزارهٔ چهارم قبل از میلاد شکل ظروف پیچیده‌تر شدند. با کمک چرخ، سفالینه‌ها بهتر و ظریف‌تر ساخته شدند و ظروف سفالین به دلیل ساخته شدن کوره‌ها رنگ‌هاى متنوعى به خود گرفتند. گرایش به ساده‌گرایی، برجسته نمایى یکى از ویژگى‌ها و ترکیب‌گرایى بیشتر شد. در اواخر هزارهٔ چهارم ق.م قومى به نام عیلامیان، تمدن عیلام را در جنوب غربى ایران، شامل خوزستان و قسمتى از فارس کنونى و نیز بخش جنوبى زمین‌هاى پَست دجله و فرات بنیاد نهادند که پایتخت‌شان شهر شوش بود. سفالینه‌هاى نخودى رنگ مکشوف در کاوش‌هاى شوش که به زیبایى و ظرافت مشهورند، نمایانگر صنعت پیشرفتهٔ سفالگرى آن سامان‌اند. عیلامیان ابتدا خط تصویرى و سپس نوعى خط میخى به کار مى‌بردند و همواره با سومرى‌ها و بابلى‌هاى ارتباط داشتند. به‌نظر مى‌رسد که تمدن عیلامى از نظر زبان و دیگر جنبه‌هاى فرهنگ ویژگى‌هاى مستقل داشته است. زیگورات چغازنبیل واقع در نزدیکى شوش به معابد برج مانند بین‌النهرین شبیه است. حجارى نقوش برجسته، فلزکارى و آجرهاى لعابدار منقوش در عیلام رایج بود. همچنین عیلامیان در زمینهٔ بافندگى و قلابدوزى پیشرفته بودند. از همان میانهٔ هزارهٔ پنجم ق.م در بخش‌هاى مرکزى و شمال شرقى ایران، تمدن‌هایى چون تپه سیلک [کاشان] و تپه حصار [دامغان] شکل گرفتند.

هنر هخامنشی

صنایع دستی حجاری و پیکر تراشی معماری با انقراض دولت عیلام توسط آشور بانیپال فرمانرواى قهّار آشور در سال ۶۴۵ ق.م زمینه براى به قدرت رسیدن اقوام آریایى ماد و پارس فراهم شد. پارس‌ها با استقرار در خوزستان، شوش را به‌عنوان پایتخت خویش قرار دادند و مادها در اطراف همدان ساکن شدند. در ۵۵۹ ق.م کوروش پادشاه ماد را مغلوب کرد و امپراطورى خود را از آسیاى صغیر تا خلیج‌فارس بسط داد و دو کشور آشور و بابل را ضمیمهٔ ایران کرد و سپس به آباد کردن مملکت و ساختن بناهاى عظیم پرداخت. عالى‌ترین بناى این عصر در شهر پاسارگاد که پایتخت ایران بود تأسیس شد. بقایاى کاخ کوروش در پاسارگاد نمایانگر معمارى باشکوه و تزئینات متأثر از هنر اورارتو و آشور و بابل است. به این طریق او کشورش را وارث این سه تمدن معرفى نمود. او براى ساختن کاخ‌ها و بناهاى پایتخت خود، صنعتگرانى از ملیت‌هاى مختلف را به‌کار گمارد. داریوش و خشایارشا کاخ‌هاى تخت‌جمشید را باشکوه هرچه تمام‌تر به‌وجود آوردند. در شوش و سایر مکان‌ها نیز شیوهٔ معمارى هخامنشى بچشم مى‌خورد. عقاید پارسیان مشتق از تعالیم زرتشت و مبتنى بر خوبى و بدى بود. آیین پرستش اهورامزدا (روشنایی) در آتشگاه‌هاى سرگشاده اجرا مى‌شد؛ به همین دلیل از پارسیان باستان معمارى دینى کمتر باقى‌ مانده است؛ لیکن کاخ‌هاى هخامنشى که محل اجراى آیین‌هاى بزرگ از جمله مراسم جشن نوروز بود، باشکوه تمام باقى ماند. شاهنشاهى ایران در دوران فرمانروایى داریوش اول و خشایارشا (۵۲۱-۴۶۵) از مجموع دو امپراطورى مصر و آشور وسعت بیشترى داشت. این امپراطورى عظیم تا دویست سال با قدرت و وسعت دوام آورد.

صنایع دستیهنرمندان هخامنشى در مقیاس‌هاى بسیار کوچک نیز استادى و مهارت خود را نشان داده‌اند. آنها در کار فلز یعنى طلاسازی، نقره‌کارى و ... مهارت کافى داشته‌اند. یکى از بهترین نمونه‌هاى این هنرها، یک جفت دسته‌ٔ جام مشروب‌خورى است که به شکل بز کوهى بالدار ساخته شده است. (یکى از این‌ها در موزهٔ لوور دیگرى در موزهٔ دولتى برلن است.) این نمونه از نقره با مرصع طلا ساخته شده؛ فرم بدن این جانور و انحناى ملایم بال‌ها، آرامشى را در حرکت به بیننده القاء مى‌کند. منبع اصلى الهام این بز بالدار را باید در مفرغ‌هاى لرستان جستجو کرد. در زمان فلزکاری، ضرب سکه نیز در این دوران و در زمان داریوش براى اولین بار اتفاق افتاد. یکى از اشیاء معروف این دوره ”گنج جیحون“ است که در موزهٔ بریتانیا قرار دارد. از زیباترین قطعات تزئینی، کاسهٔ طلایى خشایارشا و کاسهٔ طلایى دیگرى به نام داریوش (داریوش دوم) مى‌باشد؛ که اولى تزئینات کاملى اما دومى بسیار ساده و بى‌آلایش است. سایر اشیاء نفیس مانند مجسمهٔ شاه و یکى از مؤبدان و اَرابه‌ و سواران از طلا و دو شمشیر طلایى خالص را نیز مى‌توان بر شمرد. همچنین دو جام شراب نقره که یکى در موزه بریتانیا و دیگرى در موزهٔ ارمیتاژ لنینگراد است. نمونه‌هایى نیز از دستبند و گوشواره‌ها طلا از این دوره موجود مى‌باشد. در مجموع هنر هخامنشى نشانهٔ شکیبایى و ذوق سلیم هنرمندان و صنعتگران این دوره مى‌باشد. آنچه مسلم است تحولات هنرى در عهد هخامنشى در نیمهٔ قرن پنجم ق.م به نهایت درجهٔ کمال رسید. متأسفانه بعد از سلطنت اردشیر دوم این هنر عالى رو به انحطاط نهاد.

حجاری و پیکر تراشی

بیستون تخت جمشید بیستون نقش برجستهٔ بیستون شامل پیکرهٔ داریوش بزرگ و دوازده تن دیگر است که در یک ردیف بر روى دیوارهٔ بلندى ساخته شده است. نقش شاه از همه بزرگ‌‌تر است و در برابر او نُه اسیر با دست‌هاى بسته و گردن‌هاى در ریسمان ایستاده‌اند که لباس‌هاى متفاوتى دارند که نشانهٔ ملیت‌هاى مختلف آنها مى‌باشد؛ گزارش داریوش نیز مؤید این مطلب است. این گزارش به سه زبان فرس قدیم، عیلامى و بابلى نگاشته شده است و در بالاى سراسیران علامت اهورامزدا نقش شده؛ در مجموع نقش برجستهٔ بیستون ساده و خشک است. نقش داریوش احتمالاً شبیه به خودش بوده و قد او نیز در اندازهٔ طبیعى ساخته شده است. عالى‌ترین کتیبهٔ هخامنشى نیز در بیستون قرار دارد که در آن داریوش وقایع اوایل سلطنتش را شرح مى‌دهد. تخت‌جمشید جالب‌ترین نقش برجسته‌هاى مجموعهٔ تخت‌جمشید بر بدنهٔ پلکان دو سرى است که به تالار بارعام مى‌پیوندد و راه رسیدن به آپادانا محسوب مى‌شود. این پلکان عریض و آراسته، با نقش برجسته‌هایى از سپاهیان با وقار در حال گام برداشتن تزئین یافته است. حالت تشریفاتى و تکرار سوزون این نقوش، نقش برجسته را در خدمت معمارى قرار مى‌دهد که از خصوصیات پیکرتراشى ایران در این دوران است. نقش برجسته‌هاى کاخ تخت‌جمشید معمولاً صحنه‌ها را در محل وقوع آن مجسم ساخته‌اند، مانند صف‌‌آرایى سپاهیان کاخ$ پاسدارى نگهبانان؛ باریافتن نمایندگان ملت‌هاى - خراجگزار با هدایا و خراج‌ها؛ حمل ظروف توسط خدمتکاران؛ ورود شاه و خروج شاه از اتاق‌ها؛ حضور یافتن درباریان به پیشگاه شاه. گفته مى‌‌شود این نقش برجسته‌ها نمایش کوچکى است از جشن‌هایى که در آغاز سال نو در محل کاخ تخت‌جمشید برگزار مى‌شده است. در نقش برجستهٔ قصر آپادانا، تعدادى گونه‌هاى حیوانات که در آنها تلاش در بازنمایى نسبى طبیعت شده، به چشم مى‌خورد. این حیوانات در سنگ حک شده یا با مفرغ ساخته شده‌اند و نقش محافظ و نگهبان را برعهده داشته‌اند. تنوع زبان در امپراطورى هخامنشى موجب تنوع کتیبه‌‌ها شده است. این کتیبه‌ها برخى بر لوحه‌هاى گلى و یا بر استوانه‌‌ها حکاکى شده‌اند. از تصاویر مکرر بر روى استوانه‌ها تصویر شاه با رداى بلند و تاج کنگره‌دار است. این تصویرها (تصویر شاه) مظهر و نشانهٔ دولت هخامنشى بوده است. وجود تکه‌هاى رنگى در بخشى از این نقش برجسته‌ها حکایت از آن دارد که بخش‌هایى از آن‌ها رنگى بوده‌اند.

معماری- پاسارگاد

بعد از غلبهٔ کوروش بر پادشاه ماد در سال ۵۰۵ ق.م وى اقدام به ساختن بناهاى عظیم نمود. عالى‌ترین نمونه این دوران در شهر پاسارگاد تأسیس شد. پاسارگاد شامل کاخ‌ها، معبد و مقبره شاهنشاه است. بخشى که کاخ‌ها در آن قرار دارد و با دیوارى احاطه شده، شامل ورودى عظیم و درگاه بزرگى که توسط گاوهاى بالدار و بزرگ محافظت مى‌شده است. در شمال غرب این کاخ عظیم، تالار پذیرایى واقع است که در بخش مرکزى آن دو ردیف ستون به ارتفاع ۱۳ متر موجود مى‌باشد. سرستون‌ها معمولاً به شکل سر گاو نر، شیر شاخدار و سر اسب بوده است. بناى دیگر تالارى است به طول ۲۴ متر و عرض ۲۲ متر؛ که سى ستون در شش ردیف در آن موجود مى‌باشد. سرستون‌ها از گچ ساخته شده و با رنگ‌هاى قرمز سیر، فیروزه‌ای، آبى آسمانی، سبز، زرد و قهوه‌اى روشن رنگ شده است. بى‌گمان این رنگ‌ها متناسب با رنگ پرده‌ها انتخاب شده و با رنگ سیاه و سفید ستون‌ها و کف، هماهنگى خاصى به‌وجود مى‌آورده است. پاسارگاد در زمان داریوش و تغییر پایتخت به شکل یک مرکز مذهبى باقى ماند و به عنوان محل تاجگذارى شاهان مورد استفاده قرار گرفت. بى‌گمان شاهکارها و بدایع معمارى تخت‌جمشید، متأثر از بناهاى پاسارگاد، خلق شده است. پازارگاد، فارس، مقبره کوروش، سده 6 ق.م داریوش دستور داد روى تپهٔ مجاور کاخ آپادانا، تالار بارعام ساخته شود. این تالار به سه ردیف ستون ۱۲ تایى مزین است که طول هر یک حدود ۲۰ متر مى‌باشد. سرستون‌ها بیشتر به‌شکل نیم‌تنه دو گاو نر ساخته شده که پشت به‌ پشت هم داده‌اند. در ساختمان این شهر از کارگران مصری، بابلی، مادى و ... استفاده شده است. آپادانا نیز مانند تالار بارعام تحت حمایت شیران بالدار، شیردال‌ها، سرشیران شاخدار و ... قرار داشته که همه با آجر لعابدار ساخته شده‌اند. شوش در آن زمان بزرگ‌ترین پایتخت جهان و درخورِ عظمت و جاهِ سلطنت هخامنشى بوده است. امپراطورى وسیع داریوش احتمالاً در سلا ۵۲۱ ق.م شوش را پایتخت خویش قرار داد.

معماری- تخت جمشید

مجموعهٔ تخت‌جمشید که در فلات مرتفع شرق درهٔ بین‌‌النهرین قرار داشته، در فاصلهٔ سال‌هاى ۴۶۰ و ۵۲۰ ق.م توسط داریوش و خشایارشا ساخته شد. داریوش بدون آن‌که پاساردگاد را رها کند، تخت‌جمشید را پایتخت جدید خود قرار داد. هنرمندانى که بناهاى شوش را ساخته بودند براى ساختن آپادانا به تخت‌جمشید احضار شدند. این پایتخت، نماد و رمزِ وحدت امپراطورى هخامنشى بود. این بناى عظیم که یونانى‌ها



خرید و دانلود تحقیق درمورد: تاریخ هنر ایران


تحقیق تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

زبان فارســـــــــی

مقدمـــــــه

چنان که می دانیم زبان فارسی سه مرحله تکاملی داشته است فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو. در پایان دوره ی هخامنشی زبان فارسی باستان دچار دگرگونی گشت واندک اندک از آن فارسی میانه پدید آمد که بی گمان بـخشی از تـحول خود را هم در دوره های سلوکیدی واشکانی پشت سر گذاشت . با روی کار آمدن ساسانیان این زبان رسمیت یافت و در دوره ی پادشاهی پانصد ساله آنان باز هم این زبان تـحول یافت به طوری که در پایان دوره ساسانی گویش ویژه ای از آن که در پایتخت ( در دربار ) به کار می رفت ، گونه رسمی آن زبان شمرده می شد و همین گونه است که به فارسی یا فارسی دری تبدیل شده است . تفاوت فارسی دری و آن گونه از پارسی که در پایان دوره ساسانی به کار می رفت بسیار اندک است . برخی از صداهای پارسی میانی در فارسی باز مانده بود که پس از دوره مغول از میان رفت فارسی دری پس از اسلام تنها با کوشش ایرانیان ملی (شعوبیان ) در برابر زبان عربی ایستادگی کرد و به زبان رسمی ایران تبدیل شد و باقی ماند. اما سوالی که همیشه مطرح بوده این است که چرا زبانی که به فارس و غرب ایران تعلق دارد ، پس از اسلام در خراسان جلوه می کند و در نخستین سده های اسلامی هیچ نشانه ای از شاعران و نویسندگان فارس نداریم . به همین دلیل توهمی پیدا شده است که زبان فارسی دری گویا از خراسان پیدا شده است . این توهم با پیدایش کشور افعانستان ، در آن کشور دامن زده شد و دری را فارسی اصیل و زبان مردم شمال افغانستان شمرده اند . بنابراین باید علت رواج فارسی دری را در خراسان و سکوت فارس را در سده های سوم تا پنجم هجری توضیح داد .میدانیم که تیسفون در حمله مسلمانان عرب غارت و ویران شد . در اثر این کار عده زیادی از مردم آن به ویژه ثروتمندان ، اشراف و زمینداران بزرگ به جاهای دیگری در ایران به ویژه به خراسان مهاجرت کردند ، آنان فکر می کردند که خراسان به علت دوری در دسترس مسلمانان نخواهد بود . پس از این مهاجرت نخستین مهاجرت های دیگری هم به خراسان صورت گرفت که بیشتر آن مربوط به هنگامی است که قیام شیعیان در میانرودان به رهبری مختار ثقفی و به خونخواهی فرزندان علی سرانجام و پس از جنگهای دراز و حتی پیروزی اولیه و در اختیار گرفتن کوفه به شکست انجامید و قتل عام شیعیان در میانرودان آغاز شد . ازاین عده هر که توانست به درون ایران و به ویژه فارس ، سیستان و خراسان گریخت . برخی از این عده تا سال ها بر حکومت بنی امیه و امارت حجاج ابن یوسف یاغی می شدند و آسیب های سخت به سپاه او که هـمان سپاه خلیفه ، بود وارد می کردند . گروه اصلی و آرامش طلب این عده به خراسان آمدند و در شهرهای هرات ، بُست ، مرو ، زرنگ ، بلخ ، توس ، نیشابور و شهرهای دیگر سکونت گزیدند و چنانکه آشکار است مـخفیانه به ترویج عقاید خود پرداختند . برخی از شهرهای خراسان مانند توس استعداد بیشتـری در این مورد نشان دادند و به نخستین پایگاههای پیروان تشیع در ایران تبدیل شدند . این عده از آنجا که به فارسی سخن می گفتند ، طبعاً به این زبان هم می نوشتند . فارسی بوسیله این عده نوشته شده و رسمیت یافت .

هنگامی که شعر و ادب آغاز به ظهور کرد این عده به فارسی شعر گفتند و نوشتند ، اماّ بی شک مجبور بودند احساسات خود را پنهان کنند . از میان این عده شاخه ی شعوبی و اسماعیلی با تعصب و دلبستگی بیشتر به فارسی به نوشتن پرداخت و فارسی را رواج داد. کافی است درباره نخستین سخن پردازان فارسی بررسی کنیم تا گوشه هائی از این واقعیت روشن شود. از شاعران و نویسندگان مهّم سده های نخستین در خراسان رودکی است . رودکی شیعه ی هفت امامی و طرفدار گروه اسماعیلیان



خرید و دانلود تحقیق تاریخ خط و زبان فارسی در ایران 12 ص


تحقیق در مورد موقعیت ایران 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 27 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

«موقعیت ایران»

ایران یا بخشهایی از ایران تا اوایل پرمین جزئی از قاره گندوانا بوده است. شواهد نشان می دهد که صفحه ایران نسبت به وضعیت فعلی خود جابجا شده است و بخش سرتاسری عربستان در سمت ایران، حاشیه پالئوتتیس به شمار می رفته است. قسمت اعظم حاشیه مزبور بعداً طی کوهزایی آلپ و زیر راندگی و برخورد عربستان به ایران از بین رفته است.

در حد بین سیلورین و پرمین زیرین، صفحه ایران در شمال شرق گندوانا و در حاشیه جنوبی پالئوتتیس قرار داشته است. بنا به گفته اشامپلی (1978) چین و هند وچین احتمالاً طی پالئوزوئیک از گندوانا جدا شدند یعنی ابتدا چین و در پی آن هند و چین همزمان با ایران یعنی طی پرموکربونیفر از گندوانا مجزا شد. صفحات مزبور به طرف آسیا مهاجرت کرده و سرانجام به آن متصل شدند.

«پالئوتتیس»

لازمه تشکیل هر اقیانوس وجود ریف های بین قاره ای است. البرز به عنوان بخشی از حاشیه قاره ای معرفی شده و 4 مرحله در تشکیل پالئوتتیس مشخص می شود:

برآمدگی مناطقی که بعدها محلی برای تشکیل ریفت شد.

آتشفشان شکافی قابل توجه.

پیش روی دریا بر روی حاشیه جدید و انباشتگی رسوبات در آن از جمله رسوبات تبخیری

برخورد قاره ها و تکتونیک خاصی که در مناطق دورتر در نتیجه این بازشدگی آشکار می شود.

در البرز بر اساس پیش روی و پس روی ها و جغرافیای دیرینه کلی ایران ثابت می شود که البرز طی پالئوزوئیک حالت حاشیه قاره داشته است. چنانکه در دونین زیرین دریایی در چند نقطه در شمال البرز مشاهده شده است.

در البرز شرقی توسعه حاشیه قاره ای مزبور از دونین و بعد از طی یک مرحله آتشفشان شکافی مهم اتفاق افتاد.

برای تعیین سن ریفت و زمان پیدایش کف اقیانوس می توان بر ساس سن قدیمی ترین رسوبات دریایی که با ریفت در ارتباط باشد سن آن تخمین زد.

به نظر می رسد که پیدایش کف اقیانوس پالئوتتیس در اردوویسین انجام شده است پیش روی آب در حاشیه ریفت به طور محلی در طی اروویسین دنبال شد و به طور قطع تا دونین زیرین ادامه داشته است

پیدایش و وفور آتشفشانهای شکافی قبل از رسوبگذاری ماسه سنگ لالون می تواند نشانه ریفت در این زمان باشد. با کوهزایی های هرسی نین که در کربونیفر رخ داده است پالئوتتیس بسته شد.

البرز:

کوههای البرز در شمال ایران و جنوب دریای خزر ، رشته شرقی و غربی نسبتاً پرپیچ و خمی را تشکیل می دهد. سلسله جبال البرز خود جزئی از قسمت شمالی کوهزایی آلپ – هیمالیا است در آسیای غربی. روند ساختمانی کوههای بخش غربی البرز شمال غرب – جنوب شرق است و تا اندازه ای با نوار شمالی زاگرس چین خورده هم جهت است. در حالی که روند ساختمانی کوههای شرقی البرز تقریباً شمال شرق – جنوب غرب بوده و با امتداد گسل بزرگ کویر (گسل درونه) موازی است.

در مورد وضعیت ساختاری البرز دو مدل وجود دارد:

مدل اشتوپلین: ناودیس پیچیده که راندگی های آن شیب به سمت جنوب و حرکت هم سمت جنب است.

ورقه های رورانده روی هم سوار شدند و یک ساختمان طاق شکل ایجاد شده در بخش جنوبی ساختمان راندگیها به سمت جنوب و حرکت هم به سمت جنوب و در بخشهای شمالی راندگیها به سمت شمال و حرکت به سمت جنوب است (مهدی علوی).

در دامنه های جنوبی البرز باید بر اساس مدل اشتوپلین شیب راندگیها به سمت شمال و حرکت به سمت جنوب باشد و بر اساس مدل مهدی علوی شیب به سمت جنوب و حرکت نیز به سمت جنب باشد. در مسیر راندگیها می بینیم که سیب و حرکت هر دو به سمت جنوب اند. در مسیر گرگان هر چه به سمت شمال می رویم مشاهده می کنیم که شیب راندگیها عکس می شود.

توالی چینه ای البرز توسط گسل رورانده ای از سمت شمال به جنوب جابه جا شده اند. این ورقه های رورانده بر خرم یک ورقه منفرد یا بعضاً دوبل هستند. شیب راندگیها در بخش شمالی به سمت شمال و در بخش جنوبی به سمت جنوب است. در بخش جنوبی البرز شیب به سمت جنب و حرکت به سمت جنوب است. آغاز تشکیل البرز در کوهزایی سی مرین و تکامل آن در کوهزایی آلپ است.

«چینه نگاری البرز»

روستای تویه دروار به فاصله km 65 دامغان قرار دارد که یال جنوبی طاقدیس البرز در آن رخنومن دارد ولی یال شمالی توسط گسل قطع شده است. هسته طاقدیس سازند باروت است و زاگروس ، لالون و میلا روی آن قرار دارد و الیکا روی تمام آنهاست که تماس آن راندگی است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد موقعیت ایران  27 ص