لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
عامل این بیماری ویروس هپاتیت A میباشد که در کبد تکثیر یافته و از طریق مدفوع دفع میشود.
چگونگی انتشار ویروس
معمولاً از طریق خوردن آب و غذایی که قبلاً با مدفوع بیمار آلوده شدهاند، منتقل میشود. در اکثر نقاط دنیا این بیماری از طریق نوشیدن آب آلوده منتقل میشود (به دلیل نقص در سیستم آب و فاضلاب) اما از طریق خوردن میوه و سبزیجات خام (که با آب آلوده آبیاری شده و شسته نشده باشند) و یا غذاهایی که کاملاً پخته نشده باشند نیز منتقل میشود. در صورتی که آشپز و دیگر تهیهکنندگان غذا، به هپاتیت A مبتلا باشند و پس از اجابت مزاج بدون شستن دستهای خود به تهیه غذا مبادرت ورزند، کسانی که از آن غذا استفاده کنند، امکان ابتلا به هپاتیت A را دارند. همچنین نشستن دستها پس از تعویض پوشک بچه و خوردن میوه و سبزیجات نشسته که با فاضلاب آبیاری شدهاند همگی شانس ابتلا به هپاتیت A را افزایش میدهند. در مهدکودکها امکان بروز ناگهانی بیماری زیاد است چرا که ممکن است کودکان به مدفوع خود دست زده و سپس اشیا و اسباببازیهایی که اطفال دیگر از آنها استفاده میکنند را لمس نمایند. ویروس هپاتیت A به ندرت از طریق خون منتقل میشود و انتقال این ویروس از طریق عرق و ادرار صورت نمیگیرد. برخی از افراد فکر میکنند ابتلا به هپاتیت A شانس ابتلا به ایدز را بالا میبرد. در حالی که هیچ گونه ارتباطی به ایدز نداشته و شانس ابتلا به آن را افزایش نمیدهد.
دوره سرایت بیماری (بیماریزایی)
علائم 50-15 روز (7-2 هفته) و بطور متوسط 30 روز پس از ورود ویروس به بدن بروز مینمایند. مدفوع و ترشحات بدن 2 هفته قبل از بروز علائم بالاترین میزان ویروس را دارا میباشند. در این زمان بیشترین امکان انتقال ویروس وجود دارد. اما پس از بروز علائم نیز احتمال انتقال ویروس وجود دارد.
پیشگیری
واکسن هپاتیت A مؤثرترین راه پیشگیری از هپاتیت A میباشد و اگر هر دو نوبت آن تزریق شود 100-94% ایمنی ایجاد خواهد کرد. بطور معمول در کشور ما واکسیناسیون علیه هپاتیت A صورت نمیگیرد.
توجه به نکات زیر جهت پیشگیری از هپاتیت A الزامی است :
در منزل قبل از طبخ غذا و بعد از هر بار اجابت مزاج دستهای خودرابا آب وصابون بشوئید.
ظرفها را با آب داغ و محلول پاککننده کاملاً تمیز نمائید.
به کودکان خود بیاموزید که اسباببازیهای خود (خصوصاً اسباب و وسایل مشترک با کودکان دیگر) را به دهان نبرند.
اگر به پاکیزگی آب و غذایی شک دارید از مصرف آن بپرهیزید.
در مرکز نگهداری اطفال (مهدکودکها) کارکنان باید به نکات زیر توجه نمایند :
استفاده از دستکش پلاستیکی یکبار مصرف هنگام تعویض پوشک کودک
شستن دستها و تعویض دستکشها قبل از این که اقدام به تعویض پوشک کودک دیگری نمایند
تمیز کردن بدن کودک هنگام تعویض پوشک
تشخیص زودرس
در صورتی که به هپاتیت A مبتلا نشدهاید و یا واکسن آن را دریافت نکردهاید چنانچه احتمال آلوده شدن با ویروس هپاتیت A را میدهید حتماً با پزشک خود مشورت کنید. چرا که دریافت ایمونوگلوبولین در 2 هفته اول تماس با ویروس از بروز علائم هپاتیت A جلوگیری مینماید.
انجام واکسیناسیون برای کارکنان بیمارستانها، رستورانها و مهدکودکها به صورت معمول توصیه نمیشود و چنانچه شاهد بروز ناگهانی هپاتیت A باشیم، افراد در معرض خطر باید یک دوز ایمونوگلوبولین دریافت نمایند
علائم
علائم بیماری معمولاً در فاصله 15 تا 50 روز (بطور متوسط 7-2 هفته) پس از ورود ویروس هپاتیت A به بدن ایجاد میشود. علائم معمولاً خفیف بوده و غالباًافراد متوجه آن نمیشوند (خصوصاً در کودکان کمتر از 6 سال). در کودکان بزرگتر و بالغین علائم اولیه شبیه به بیماریهای درگیرکننده معده میباشد و عبارتند از :
احساس خستگی زیاد
تب
درد عضلانی
سردرد
درد ناحیه فوقانی راست شکم زیر دندهها (محل قرارگیری کبد)
حالت تهوع
بیاشتهایی و کاهش وزن
یرقان (زرد شدن پوست بدن و سفیدی چشم) که گاهی همراه با تیره شدن ادرار و بیرنگ شدن مدفوع میباشد و در کودکان و نوجوانان کمتر شیوع دارد.
علائم هپاتیت A معمولاً 2 هفته به طول میانجامد و پس از بروز علائم ،ویروسهای موجود در مدفوع بیمار کاهش یافته و شانس انتقالشان به دیگران خیلی کم میشود
کی به پزشک مراجعه کنم
در صورتی که فرد مبتلا به هپاتیت A ، دچار کمآبی شدید ثانویه به استفراغ و یا عدم تحمل مایعات گشته و یا علائم نارسایی کبد را نشان داد سریعاً با پزشک تماس بگیرید.
علائم نارسایی کبد :
تحریکپذیری و بیقراری زیاد
عدم توانایی فکر کردن صحیح
خواب آلودگی زیاد
از دست دادن هوشیاری
تورم صورت ،دستها، شکم و پاها
خونریزی از بینی ،دهان، مقعد (شامل خون در مدفوع) و خونریزی زیر پوستی
با پزشک خود سریعاً تماس بگیرید در صورتی که :
علائم بالا را مشاهده کردید.
یکی از افراد در محل زندگی شما مبتلا به هپاتیت A میباشد.
در رستوران و یا محل دیگری که سبب بروز ناگهانی موارد زیادی هپاتیت A شده است، غذا خورده اید.
فرزند و یا فرد دیگری از خانواده در مهدکودکی که بروز ناگهانی موارد زیادی هپاتیت A در آن اتفاق افتاده، بودهاست.
شریک جنسی شما به هپاتیت A مبتلا شده است.
پیگیری:هپاتیت A معمولاً بدون ایجاد عارضه بهبود می یابد و نیاز به پیگیری ندارد. اما حتماً به پزشک مراجعه نمایئد تا مشخص شود که نوع هپاتیت شما A بوده است، زیرا تمام انواع هپاتیت در شروع علائم یکسانی دارند. با یک آزمایش خون میتوان نوع هپاتیت (A-B-C) را تشخیص داده و از انتقال آن به دیگران جلوگیری نمود.
به چه کسانی میتوان مراجعه نمود :
پزشکان عمومی
متخصصین اطفال
متخصصین داخلی
متخصصین عفونی
اگر دچار عوارض هپاتیت شدهاید مجموعهای از یک متخصص بیماریهای گوارش و کبد و متخصص بیماریهای عفونی میتوانند به شما کمک نمایند
آزمون های تشخیصی
گرفتن تاریخچه پزشکی و انجام معاینات دقیق تا حدود زیادی میتواند در تشخیص هپاتیت A کمککننده باشد. سؤالاتی که معمولاً پزشک از شما میپرسد عبارتند از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
شهادت به حکم این که عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه و هدفی مقدس است و از هر گونه انگیزة خود گرایانه منزّه و مبرّا است،تحسین انگیز و افتخار آمیز است و عملی قهرمانانه تلقی می شود. میان انواع مرگ ها تنها این نوع از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر و مقدس تر و عظیم تراست.مرگی "شهادت" محسوب می شود که با توجه به خطرات احتمالی یا ظنّی یا یقینی فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی و به تعبیر قرآن "فی سبیل الله" از آن استقبال کند.شهادت دو رکن دارد: یکی این که در راه خدا باشد؛ هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید. دیگر این که آگاهانه صورت گرفته باشد.کلمة شهید و مفهوم شهید در کلمات و مفاهیم اسلامی و در ذهن کسانی که فرهنگشان اسلامی است، مفهومی نورانی و مقدس است و در همة عرف ها توأم با قداست و عظمت است.از نظر اسلام، هر کس به مقام و درجة شهادت نائل آید که اسلام او را با معیارهای خودش شهید بشناسد، یعنی در راه هدف های عالی اسلامی به انگیزة برقراری ارزش های واقعی بشری کشته بشود، به یکی از عالی ترین درجات و مراتی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل شود، نائل می گردد. قرآن در شأن شهید فرمود: "ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً أحیاءٌ عند ربهم یرزقون؛[10] گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند".در اسلام وقتی که می خواهند مقام کسی را بالا ببرند می گویند: مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید.شهید مطهری می گوید: "مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتوافکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک می ماند، هیچ دستگاهی نمی توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد".3[11]شهادت آن قدر دارای ارزش است که اولیاءالله برای رسیدن به آن دعا می کردند و به امید شهادت زنده بودند و یکی از دعاهای مسلمانان صدر اسلام همین بود. در دعاهایی که از ائمه به ما رسیده است، این موضوع به چشم می خورد. در دعای شب های ماه مبارک رمضان می خوانیم: اللهم برحمتک فی الصالحین فأدخلنا و فی علیین فارفعنا ... و قتلاً فی سبیلک مع ولیک فوفّق لنا؛ خدایا، به ما توفیق بده که در راه تو و به همراه ولی تو کشته بشویم و به فیض شهادت نائل گردیم".عمروبن جموح که یک پایش در جنگ لنگ شده و وظیفة رفتن به جهاد از او ساقط بود، گربه می کرد و پیامبر را واسطه قرار داد که مانع او نشوند،تا بالاخره در جبهة جنگ اُحد به شهادت رسید
شهید کیست؟در عصر ما بسیاری از مردم حتی گروهی از جوانان علاقه مند نسبت به گریه بر امام حسین معترضند و بعضی صریحاً در گفته های خود این کار را غلط قلمداد می کنند، مدعی هستند که این کار معلول غلط و یک برداشت غلط از امر شهادت است و به علاوه، آثار اجتماعی بدی دارد و موجب ضعف و تأخر و انحطاط ملتهایی است که به این کارها عادت کرده اند. محمد مسعود در کتاب خود می نویسد: «در حالیکه مسیحیان روز شهادت مسیح را جشن می گیرند مسلمانان بر امام حسین گریه می کنند و به عزا می نشینند» او نوشته بود یک ملت بر شهادت شهیدش می گرید، چرا که شهادت را شکست و نامطلوب و امری نبایستی و موجب تأسف می پندارد و ملتی دیگر برای شهادت شهیدش جشن می گیرد، زیرا آن را موفقیت و مطلوب و مایه سرافرازی و افتخار می شمارد. راز بقاء امام حسین این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بُعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت می شود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است، ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین سخت توصیه کرده اند حکیمانه ترین دستورها را داده اند این گریه است که نهضت امام حسین را در اعماق جان مردم زنده نگه می دارد.البته به شرط آنکه گروهی که بر این مخزن عظیم گمارده شده اند، بدانند چگونه بهره برداری کنند. ملتی که هزار سال بر شهادت شهیدش بگرید و متأسف شود، آه و ناله سر دهد، ناچار ملتی زبون و بی دست و پا و فرار کن از معرکه بار می آید. ولی ملتی که هزارسال و دوهزار سال شهادت شهیدش را جشن می گیرد، خواه ناخواه ملتی قوی و نیرومند و فداکار است و می گردد. حاصل اشکال و ایراد این نویسنده و اشخاص دیگری که مثل او می گویند برداشت یک ملت از شهادت، شکست و عکس العمل آن آه و ناله و گریه و نتیجه آن ضعف و زبونی و تسلیم گرایی و ملتی دیگر برداشت از شهادت موفقیت عکس العمل آن جشن و شادی و نتیجه آن روحیه نیرومند و اعتلاجوست. اتفاقاً قضیه برعکس است؛ شادی کردن در شهادت شهید، از بینش و فردگرایی مسیحیت ناشی می شود و گریه بر شهید از بینش جامعه گرایی اسلام. البته در مقام توجیه عمل عوام الناس نیستیم. برخی از مردم ما به امام حسین فقط به چشم یک آدم نفله شده و یک مظلوم که کشته شدنش صرفاً ترحم انگیز است و از ناحیه او هیچ اقدام قهرمانانه و تحسین آمیز صورت نگرفته است، می نگرند. توصیه های اصلی که از طرف پیشوایان ما در مورد گریه بر شهید وارد شده است و البته با توجه به همین فلسفه، افرادی که با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا هستند، در عزاداری اباعبدالله شرکت می نمایند. اصولاً مسأله جشن و شادمانی به نام شهادت مسیح معلوم نیست از چه زمانی و به وسیله چه کسی ابداع شده است؟ اما می دانیم که در اسلام گریه بر شهید توصیه شده است. لااقل در مذهب شیعه از مسلمات شمرده می شود. اول باید مساله مرگ و شهادت را از جنبه فردی بررسی کنیم. آیا مرگ فی حد ذاته برای فرد، امری مطلوب است؟ موفقیت است؟ آیا دیگران باید مرگ او را برایش موفقیت به شمار آورند و نوعی قهرمانی به حساب آورند؟ نظرات مکاتب درباره مرگ: می دانیم که مکتبهایی در جهان بوده اند ـ شاید الآن هم باشند ـ که رابطه انسان را با جهان و به تعبیر دیگر رابطه روح را با بدن از نوع رابطه زندانی با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مطالب این فصل
1- طراحی و نمای یک بانک اطلاعاتی
2- ساخت یک جدول با استفاده از فیلدها و مشخصات مورد نظر
3- پیمایش و کنترل یک جدول
4- وارد کردن داده به یک جدول
5- تعریف کلیدهای اولیه
6- برقراری فهرست راهنما (Index)
7- تنظیمات ایجاد جدول
8- تغییر دادن خواص فیلد
9- تغییرتغییر داده های موجود در یک جدول
10- حذف داده موجود در یک جدول
طراحی و نمای یک بانک اطلاعاتی
در این بخش با شیوه های طراحی یک سند باک اطلاعاتی و همچنین نمای آن آشنا خواهید شد.
طراحی یک سند بانک اطلاعاتی:
برای ایجاد و طراحی یک بانگ اطلاعاتی ابتدا باید بدانید که نیاز به چه اطلاعاتی دارید و سپس بانک اطلاعات جمع آوری شده را به بانک اطلاعات وارد نمایید.
درخواست اطلاعات از شما
اطلاعات مجموعه سوالاتی است که در زمان طراحی یک پایگاه داده (Database) برای ایجاد بانک اطلاعاتی توسط طراح از شما درخواست شده و یا خود آن را مطرح می نمایید.
درخواست اطلاعات چیست؟
قبل از طراحی یک پایگاه داده باید نیازهای خود از طراحی را تعریف نمایید. یعنی انتظاری را که از یک بانک اطلاعات دارید مشخص نمایید.
مهمترین اصل در طراحی یک پایگاه داده در خواست اطلاعاتی است که باید وارد برنامه کاربردی بانک اطلاعات شود.
به چه منظوری اطلاعات درخواست می شود؟
اطلاعات شما سبب می شود که طراح، داده های اولیه شما را بررسی نموده و پس از بازنگری ابتدایی آن، سطبق نیاز جداول بانک اطلاعاتی را تعریف نماید.
به چه اطلاعاتی نیاز دارید؟
در خصوص نوع اطلاعاتی باید به پرسش هایی دررابطه با نوع جستجو، شیوه قرارگیری اطلاعات و روش مصاحبه داده ها پاسخ دهید.
تعریف احتیاجات :
برای این که اطلاعات شما بتواند سودمند باشد باید یک طرح ساده (شرح کلی) از احتیاجات خود را بنویسید. اگر طراح بانک اطلاعات شخصی دیگری می باشد، باید احتیاجات شما طوری مشخص شود که به راحتی قابل درک بوده و بتوان آنها را کنترل نمود به عنوان مثال یک مجتمع آموزش دوره های کارمپیوتری متفاوتی را برای سنین مختلف ارائه می نماید.
برای ارائه این دوره ها از 4 مرکز دیگر استفاده می نماید. حال در تصویر زیر شیوه های آموزشی را که مجتمع برای مراکز مختلف تعریف نموده مشاهده می نمایید. (تعریف احتیاجات).
ساخت دکورهای غیر تکراری: هر جدول باید دارای یک کلید اصلی باشد. این کلید شامل یک فیلد و یا ترکیبی از فیلدها می باشد. زمانی که کلید اصلی را در جدول تعریف می نماییم باید به این نکته توجه داشته باشیم که نباید دکوردهای تکراری را وارد جدول نماییم.
کلید اصلی به دو روش توسط کاربر و یا از طریق نرم افزار بانک اطلاعاتی تعریف می شود. در صورتی که کلید اصلی توسط نرم افزار بانک اطلاعاتی تعریف گردد. یک فیلد به عنوان شمارنده در اول هر رکورد قرار می گیرد.
در زمان درج داده ها در رکورد، فیلد شمارنده به صورت اتوماتیک برای هر رکورد یک شماره تعریف می کند و تغییر این فیلد توسط کاربر امکان پذیر نیست در نتیجه نمی توان رکوردهای تکراری ایجاد نمود.
ساخت فیلدهای (Fields) غیر تکراری:
در یک جدول نمی توان از فیلدهای تکراری استفاده نمود. در صورتی که بخواهیم از فیلدهای تکراری استفاده کنیم باید آن را در یک جدول دیگر تعریف نمود. به عنوان مثال نمی توان دو فیلد با عنوان Name را برای یک جدول تعریف نمود.
ساخت فیلدهای وابسته به یکدیگر:
در طراحی یک جدول این نکته حائز اهمیت است که فیلدها می توانند با سایر جداول در ارتباط باشند. به این نوع از فیلدها، فیلدهای وابسته گفته می شود. به عنوان مثال: در یک شرکت خدماتی می توان دو جدول مربوط به اشخاص و فاکتور فروش را تعریف نمود. درجدول اشخاص کلید شناسایی (Id) به عنوان کلید اصلی بوده و در جدول فاکتور کلید شناسایی (Id) به عنوان کلید فرعی در نظر گرفته می شود. با این روش می توان فیلدهای وابسته به یکدیگر را تعریف نمود.
ساخت فیلدهای مستقل:
در این روش می توان فیلدهایی را ایجاد نمود که هیچ گونه وابستگی به سایر جداول نداشته باشند.
در مثال قبل فیلد نام در جدول اشخاص هیچگونه ارتباطی با جدول فاکتور ندارد.
ساخت یک جدول با استفاده از فیلدها و مشخصات مورد نظر:
در این بخش با شیوه های ساخت یک جدول به کمک فیلدها و مشخصات آنها آشنا خواهید شد.
ساخت یک بانک اطلاعاتی جدید(New):
در این روش از منوی File فرمان New را اجرا می نماییم پس از انجام این عمل کادر محاوره ای فرمان ظاهر می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
حال بهتر است مسئله تلفیق این سلسه کیفیت رنگ را با توجه به مقاصد هنری بررسی کنیم همانگونه که در فصل گذشته تشریح شد باید به دو هدف مهم دست یافت نخست اینکه رنگها باید متناسب با کار خاصی که برای آن تهیه می شوند مفهوم بیانی خاصی را انتقال دهند . دوم اینکه این رنگ ها باید به گونه ای به بیننده عرضه شوند که وحدت و انجام بصری را القاء کنند .
دستیابی به وحدت بصری برای تمامی کسانی که هنرهای تجسمی سروکار دارند ضرورت اساسی محسوب می شود .
طراح به گونه ای کیفیت بسوی فرم را به کار می بندد که اثر نهاییش حسی از وحدت و انسجام را در بیننده به وجود آورد .
منطق ، اصول طراحی
از نظر طراح ، فوم بصری ترکیبی از عناصر خاصی همچون خط ، شکل ، حجم بافت و کیفیات مشخصة رنگ است . این عوامل گوناگون فرم به عنوان عناصر فرم و عناصر طراحی معروف هستند .
از آنجا که هر یک از عوامل یک محرک بصری منحصر به فرد و مستقل را نشان میدهد و دارای قابلیت های گوناگون است لذا ضروری است که طرح جهت دستیابی به انتظام و وضوح بصری این متغیرها را دقیقاً تحت نظر داشته باشد چون تأثیر این عناصر مستقیماً توسط اندام حس بینایی دریافت می شود .
ضرورت طبقه بندی نظریة طراحی
شاید هنوز امید دستیابی به اصطلاح مشترک و مورد توافق همگان بسیار زود باشد ولی در حال حاضر نیاز به دسته بندی اصطلاحات آمر نه به صورت فلسفی کاملاً احساس می شود هر کوششی در جهت دسته بندی اصطلاحات باید حاصل ارزیابی صادقانه آن عواملی باشد که حضوری چشمگیر در اثر طراح دارد .
در ادامه توضیحاتی که ارائه شد که واکنش ها و رفتارهای سادة انسانی اعتبار اصول پیشنهادی را تأیید می کنند اساس معتبر و معقولی را برای پاسخگویی به نیازهای انتظام عناصر در نظریة طراحی فراهم می کنند .
اصول طراحی
در این مبحث به اصول طراحی می پردازیم
محدودیت :
پیش از همه باید اذعان کرد که هر گاه در برابر یک محرک بصری قرار می گیریم اندکی مبهوت می شویم . آشفتگی و بی نظمی حاصل از تنوعات بی حد و مرز نتیجهای جز واکنش نا خوشایند حسی نخواهد داشت . تحمل و توان ما برای درک تنوعات محدود است . به بیان دیگر اگر قرار است واکنش حسی رضامندانه ای حاصل شود . باید برای میزان تنوع حد و حدودی قائل شد .
2) توازن
دومین نیاز انسان ریشه در واکنش حسی ما نسبت به یکنواختی دارد ما زود خسته و ملول و به سرعت از هر چیزی زده می شویم و هر گاه احساس یکنواختی کنیم ، نیاز به نوعی تنوع احساس می کنیم . نیاز داریم که نیروهای متضاد و مخالفی هم وجود داشته باشند این نیاز انسانی را در اصول طراحی توازن می نامیم .
3) تسلط
اگر از نظر بصری وجود عناصر متضادی که بنابه اصل توازن خواهم می شوند ضرورت دارد ولی تضاد بین نیروهای برابر نیز موجب تنش و درگیری شده لذا مانع حس وحدت می شود و از این رو جهت دستیابی به خشنودی حسی ضروری است که یکی از این نیروها تفوق و برتری پیدا کند . برای توصیف این ضرورت حل تنش بین نیروهای از اصلی به نام تسلط استفاده خواهیم کرد .
4)ریتم
چهارمین نیاز حسی ، ضرورت وجود تداوم و پیوستگی در کلیت اثر است به این ترتیب که از لحاظ بصری مجموع اثر را به عنوان یک کلیت پیوسته بینیم . این نیاز شاید نسبت دیگر عناصر مشخص بصری تأثیر کمتری در موقعیت رنگ داشته باشد . برای سهولت کار ، بررسی این نیاز انسان را به نام ریتم یاد خواهیم کرد .
کاربرد اصول طراحی
تا اینجا دریافتیم که اصول طراحی مورد بحث بر اساس نیازهای سادة حسی انسان استوار است ما یعنی نیاز به نوع خاصی از نظم در تمامی محرک های موجود . اصول یاد شده این نیازها را در بر میگیرد و لذا شرایط ضروری برای ارائة مؤثرترین محرک های بصری را مشخص می سازد . این اصول را طراح به عنوان تمهیدی خردمندانه برای نظم بخشیدن به هر یک از عناصر بصری به خدمت می گیرد .
از آنجا که اصول طراحی ، ارتباطات اساسی بین عوامل رنگ را که برای دستیابی به وحدت بصری اساسی است . مشخص می سازد ، لذا می تواند ساختار فرم هنری رنگ را نیز معین کند حال بیاییم این اصول را در ارتباط با گستردة سه متغیر رنگی تفسیر و تبیین کنیم .
بررسی جامع تر ساختار طراحی :
انتظام عناصر غیر رنگی
فصل حاضر توجه ما را به عناصر بصری خاصی جلب می کند که بی تردید ارتباط مؤثری با نیروهای رنگی در طرح دارند برای کشف این عناصر غیر رنگی ، کافی است که یک لکه یا نقطة رنگی منفرد را مد نظر قرار دهیم . هر لکة رنگی ، رنگمایه ، ارزش رنگ و خلوص رنگ خاص خود را عیان می سازد ولی علاوه بر این دارای یک گستردة خاص یا سطح است و شکل خاصی هم دارد . می توان در حاشیة کناری آن خط را تشخیص دادو سطح آن نیز دارای یافتی از خود رنگ است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
شهادت به حکم این که عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه و هدفی مقدس است و از هر گونه انگیزة خود گرایانه منزّه و مبرّا است،تحسین انگیز و افتخار آمیز است و عملی قهرمانانه تلقی می شود. میان انواع مرگ ها تنها این نوع از مرگ است که از حیات و زندگی، برتر و مقدس تر و عظیم تراست.مرگی "شهادت" محسوب می شود که با توجه به خطرات احتمالی یا ظنّی یا یقینی فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی و به تعبیر قرآن "فی سبیل الله" از آن استقبال کند.شهادت دو رکن دارد: یکی این که در راه خدا باشد؛ هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید. دیگر این که آگاهانه صورت گرفته باشد.کلمة شهید و مفهوم شهید در کلمات و مفاهیم اسلامی و در ذهن کسانی که فرهنگشان اسلامی است، مفهومی نورانی و مقدس است و در همة عرف ها توأم با قداست و عظمت است.از نظر اسلام، هر کس به مقام و درجة شهادت نائل آید که اسلام او را با معیارهای خودش شهید بشناسد، یعنی در راه هدف های عالی اسلامی به انگیزة برقراری ارزش های واقعی بشری کشته بشود، به یکی از عالی ترین درجات و مراتی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل شود، نائل می گردد. قرآن در شأن شهید فرمود: "ولا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً أحیاءٌ عند ربهم یرزقون؛[10] گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند".در اسلام وقتی که می خواهند مقام کسی را بالا ببرند می گویند: مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید.شهید مطهری می گوید: "مَثَل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتوافکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند. آری شهدا شمع محفل بشریتند. سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک می ماند، هیچ دستگاهی نمی توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد".3[11]شهادت آن قدر دارای ارزش است که اولیاءالله برای رسیدن به آن دعا می کردند و به امید شهادت زنده بودند و یکی از دعاهای مسلمانان صدر اسلام همین بود. در دعاهایی که از ائمه به ما رسیده است، این موضوع به چشم می خورد. در دعای شب های ماه مبارک رمضان می خوانیم: اللهم برحمتک فی الصالحین فأدخلنا و فی علیین فارفعنا ... و قتلاً فی سبیلک مع ولیک فوفّق لنا؛ خدایا، به ما توفیق بده که در راه تو و به همراه ولی تو کشته بشویم و به فیض شهادت نائل گردیم".عمروبن جموح که یک پایش در جنگ لنگ شده و وظیفة رفتن به جهاد از او ساقط بود، گربه می کرد و پیامبر را واسطه قرار داد که مانع او نشوند،تا بالاخره در جبهة جنگ اُحد به شهادت رسید
شهید کیست؟در عصر ما بسیاری از مردم حتی گروهی از جوانان علاقه مند نسبت به گریه بر امام حسین معترضند و بعضی صریحاً در گفته های خود این کار را غلط قلمداد می کنند، مدعی هستند که این کار معلول غلط و یک برداشت غلط از امر شهادت است و به علاوه، آثار اجتماعی بدی دارد و موجب ضعف و تأخر و انحطاط ملتهایی است که به این کارها عادت کرده اند. محمد مسعود در کتاب خود می نویسد: «در حالیکه مسیحیان روز شهادت مسیح را جشن می گیرند مسلمانان بر امام حسین گریه می کنند و به عزا می نشینند» او نوشته بود یک ملت بر شهادت شهیدش می گرید، چرا که شهادت را شکست و نامطلوب و امری نبایستی و موجب تأسف می پندارد و ملتی دیگر برای شهادت شهیدش جشن می گیرد، زیرا آن را موفقیت و مطلوب و مایه سرافرازی و افتخار می شمارد. راز بقاء امام حسین این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بُعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت می شود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است، ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین سخت توصیه کرده اند حکیمانه ترین دستورها را داده اند این گریه است که نهضت امام حسین را در اعماق جان مردم زنده نگه می دارد.البته به شرط آنکه گروهی که بر این مخزن عظیم گمارده شده اند، بدانند چگونه بهره برداری کنند. ملتی که هزار سال بر شهادت شهیدش بگرید و متأسف شود، آه و ناله سر دهد، ناچار ملتی زبون و بی دست و پا و فرار کن از معرکه بار می آید. ولی ملتی که هزارسال و دوهزار سال شهادت شهیدش را جشن می گیرد، خواه ناخواه ملتی قوی و نیرومند و فداکار است و می گردد. حاصل اشکال و ایراد این نویسنده و اشخاص دیگری که مثل او می گویند برداشت یک ملت از شهادت، شکست و عکس العمل آن آه و ناله و گریه و نتیجه آن ضعف و زبونی و تسلیم گرایی و ملتی دیگر برداشت از شهادت موفقیت عکس العمل آن جشن و شادی و نتیجه آن روحیه نیرومند و اعتلاجوست. اتفاقاً قضیه برعکس است؛ شادی کردن در شهادت شهید، از بینش و فردگرایی مسیحیت ناشی می شود و گریه بر شهید از بینش جامعه گرایی اسلام. البته در مقام توجیه عمل عوام الناس نیستیم. برخی از مردم ما به امام حسین فقط به چشم یک آدم نفله شده و یک مظلوم که کشته شدنش صرفاً ترحم انگیز است و از ناحیه او هیچ اقدام قهرمانانه و تحسین آمیز صورت نگرفته است، می نگرند. توصیه های اصلی که از طرف پیشوایان ما در مورد گریه بر شهید وارد شده است و البته با توجه به همین فلسفه، افرادی که با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا هستند، در عزاداری اباعبدالله شرکت می نمایند. اصولاً مسأله جشن و شادمانی به نام شهادت مسیح معلوم نیست از چه زمانی و به وسیله چه کسی ابداع شده است؟ اما می دانیم که در اسلام گریه بر شهید توصیه شده است. لااقل در مذهب شیعه از مسلمات شمرده می شود. اول باید مساله مرگ و شهادت را از جنبه فردی بررسی کنیم. آیا مرگ فی حد ذاته برای فرد، امری مطلوب است؟ موفقیت است؟ آیا دیگران باید مرگ او را برایش موفقیت به شمار آورند و نوعی قهرمانی به حساب آورند؟ نظرات مکاتب درباره مرگ: می دانیم که مکتبهایی در جهان بوده اند ـ شاید الآن هم باشند ـ که رابطه انسان را با جهان و به تعبیر دیگر رابطه روح را با بدن از نوع رابطه زندانی با