لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بررسی کاهش ضایعات بذر مصرفی گندم
چکیـده
گندم به عنوان مهمترین محصول زراعی و ماده غذایی کشور بطور متوسط 5/6 میلیون هکتار از اراضی کشور را بخود اختصاص داده و بالغ بر 5/10 میلیون تن تولید دارد. عملکرد پائین گندم در ایران در مقایسه با جهان عمدتاً بواسطه سطوح پائین نهاده ها (بویژه آب) و ضعف مدیریت زراعی است. تکیه بر افزایش عملکرد بعنوان کلیدی ترین راه حل افزایش تولید گندم، توسعه تحقیقات در زمینه های کاهش ضایعات و ساماندهی بذر را بعنوان راهکاری مناسب طلب می نماید. بررسی منابع مختلف نشان می دهد که میزان بذر کافی و اقتصادی بطور معنی داری کمتـر از میـزان بـذری اسـت که در حال حاضـر اکثر گندمکاران کشور مصرف مـی نمایند. علت عمده این مصرف اضافی عدم اطمینانی است که زارعین از استقرار گیاه (تراکم بوته) در مزرعه دارند.
به منظور بررسی تراکم بوته بر عملکرد دانه و اجزاء عملکرد ارقام مختلف گندم دو آزمایش در سال های 1380 و 1381 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (کرج) بصورت طرح کرتهای خرد شده در قالب فاکتـوریـل با چهـار تکرار به اجـرا درآمد. فاکتورها شامل 4 رقم تجارتی گندم (مهدوی، قدس، مرودشت و M75-7)، تراکم بوته در پنج سطح (200،250، 300، 350 و 400 بوته در متر مربع) و دو تیمار ضد عفونی و عدم ضد عفونی بذر پیش از کاشت بودند. نتایج تجزیه مرکب دو ساله نشان داد که با افزایش میزان بذر مصرفی (تراکم بوته) برخی مؤلفه های عملکرد گندم مثل تعداد پنجه و سنبله در متر مربع افزایش یافت، اما در مقادیر بالاتر بذر مصرفی این روند افزایش کمتری داشت. به طوری که با دو برابر کردن میزان بذر مصرفی، از 200 به 400 دانه در متر مربع، تعداد پنجه و سنبله در واحد سطح به ترتیب 21 و 5/5 درصد افزایش داشتند و در مقابل، عملکرد دانه 3/0 درصد کاهش نشان داد. در بین ارقام مورد بررسی، رقم M75-7 با افزایش بذر مصرفی در واحد سطح عملکرد دانه بیشتری تولید نمود درحالیکه، ارقام مرودشت، مهدوی و قدس بیشترین عملکرد دانه را به ترتیب در تراکم های 200، 250 و 300 عدد بذر در متر مربع داشتند. تیمار ضدعفونی بذر در مقابل عدم ضد عفونی بذر بطور نسبی عملکرد دانه بیشتری تولید نمود، اما تفاوت آنها معنی دار نبود.
بـررسـی ارتبـاط اجزاء عملکرد نشـان داد که صفـات مـاده خشک (** 84/0=r)، شـاخص بـرداشـت (** 62/0=r) و تعداد سنبله بارور در واحد سطح (**50/0=r) همبستگی مثبت و معنی دار با عملکرد دانه داشتند. صفات دیگر نظیر، تعداد پنجه در متر مربع، ارتفاع بوته، تعداد سنبلچه و دانه در سنبله همبستگی منفی و معنی داری با عملکرد دانه نشان دادند به نحوی که با افزایش میزان بذر مصرفی افزایش عملکرد دانه از طریق کاهش این صفات میسر نگردید. بطور کلی، اثرات متقابل میزان بذر×رقم و یکسان نبودن نتایج حاصل از سالهای مورد بررسی نشان داد که عامل نوع بذر (رقم) یا اثرات مقدار بذر مصرفی برای حداکثر بهره برداری کافی نیست. اما، چنانچه کاهش ضایعات بذر مصرفی (کاهش هزینه های تولید گندم) مورد نظر باشد تراکم 200 بذر درمتر مربع با تولید حداکثر عملکرد دانه کفایت خواهد نمود، بدیهی است حصول حداکثر محصول در شرایط محیطی و مدیریتی مناسب امکان پذیر خواهد شد.
واژه های کلیدی: کاهش ضایعات، بذر گندم، تراکم بوته، عملکرد و اجزاء عملکرد.
مقدمه
عمده ترین بخش مصرف گندم در ایران مربوط به تولید نان است (90% عرضه گندم را شامل می شود)، و بخشی نیز به مصرف بذری و مصرف دامی می رسد. مصرف بذر مورد نیاز کشت سالانه در کشور بالغ بر000/000/1 تن برآورد گردیده که در شرایط معمول کشت گندم از 60 کیلوگرم در زراعت دیم لغایت200 کیلوگرم در هکتار در زراعتهای پاییزه آبی متغیر است. در زراعتهای پاییزه گندم آبی نسبت بذر مصرفی به تولید یک به بیست است. میزان بذر کمتر و یا بیشتر از معمول در برخی مواقع و به دلایل متعددی به شرح زیر توسط کشاورزان مورد استفاده قرار می گیرد. از آن جمله: واریته های بذر درشت (اندازه بذر) واریته هائی با پتانسیل (توانائی) پنجه زنی کم، کشت بهاره، کشت دیر (در پائیز یا بهار)، روش دستپاش، اراضی سنگین، درصد جوانه زنی پائین و غیره. خسارت های وارده بر بذر گندم به هنگام داشت، برداشت و پس از برداشت توسط برخی عوامل بیماری زا و آفات (در مزرعه و انبار) باعث افزایش ضایعات بذر گندم می شود. متوسط رطوبت موجود در خاک نیز از عوامل اصلی تعیین کننده میزان بذر مصرفی است. به طوری که در مناطق کم باران میزان متوسط بذر کمتر و در مناطق نیمه مرطوب و مرطوب بذر بیشتری مصرف می شود.
بنابر این، جلوگیری از ضایعات گندم با توجه به مشکلات و محدودیت های موجود از نقطه نظر افزایش عملکرد در واحد سطح، افزایش سطح زیر کشت، تامین نهاده های مورد نیاز، محدودیت واردات به لحاظ تنگناهای حمل و نقل و بندری اهمیت زیادی پیدا کرده است و تأثیر آن بر درآمد زارعین و نهایتاًٌ میزان عرضه محصول قابل توجه می باشد (وزارت کشاورزی، 1362). لذا، طرح حاضر برای دستیابی به امکان کاهش میزان بذر مصرفی در هکتار به عنوان راهکاری برای کاهش ضایعات بذر جهت کشت گندم پائیزه آبی می باشد،
کاهش میزان بذر مصرفی بطور قطع در هزینه های نهاده ها کاهش معنی داری بر جای می گذارد، اما بایستی دقت شود که استقرار بوته ها در شرایط های مختلف اقلیمی در نظر گرفته شود. بعبارت دیگر، بهترین بررسی آن است که آزمایش یا مطالعه منطقه ای (site by site) بوده و براساس نوع خاک، ساختمان بستر بذر، رطوبت موجود در خاک، آب و هوای زمان کاشت، در نظر داشتن خسارت مربوط به آفات و غیره باشد. همچنین برای استقرار مناسب بوته ها در مزرعه بهتر است بجای مقدار بذر، براساس تعداد بذر در واحد سطح عمل شود زیرا که اندازه بذور برای واریته های مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی چگونگی درک گفتار در کودکان
چکیده:
درک گفتار یا موضوع گفتار در کودکان با شیوعی به میزان 1% در تمامی فرهنگها به چشم میخورد. با وجودی که طی 50 سال اخیر مطالعات رفتاری و مغزی گستردهای درباره درک گفتار انجام شده، دلایل آن هنوز ناشناخته باقی مانده است. پژوهشهایی که با تصویربرداری از مغز انجام شدهاند، فعالسازی مناطق مختلف و بیشباهتی را در طول گفتار همراه با درک گفتار نشان دادهاند. اخیراً در مناطق زبان و گفتار در مغز، بینظمیهای ساختاری نیز به چشم میخورند. یافتههای یکی از پژوهشهای اخیر که بصورت چند جانبه تحلیل شده حاکی از آن است که مناطق مختلف عصبی فعال شده در مغز، ناشی از درک گفتار هستند و نه عامل بوجود آورنده آن ؛و این که درک گفتار، نقصی در آغاز برنامهریزیهای موتور گفتار است. این نقص آغاز هجا را نیز در بردارد که منجر به ارائه نظریه ST (آغاز هجا)[2] از طرف پاکمن و همکارانش گردید. این نظریه درک گفتار را نقطه تعامل گفتار و زبان میداند و توصیف محتملی را از پدیده درک گفتار و دلایل آن در اختیار قرار میدهد.
واژگان کلیدی: درک گفتار، دلایل درک گفتار، نظریه ST، درک گفتار رشدی.
مقدمه:
درک گفتار یا stuttering که از آن تحت عنوان Stammering نیز یاد میشود. نوعی نقص در گفتار است که در آن جریان گفتار توسط تکرارهای غیرارادی و امتداد آواها، هجاها، لغات یا گروهها و انسدادها و مکثهای غیرارادی مختل میشود و گوینده از تولید آواها ناتوان میگردد. عدم سلیس بودن کلام اصطلاح کلی است که برای چنین نقصهای گفتاری به کار میرود. اصطلاح درک گفتار معمولاً با تکرار غیرارادی آوا مرتبط است اما درنگ و مکث غیرعادی قبل از گفتار و امتداد برخی آواها و معمولاً واکهها و نیم واکهها را نیز در بر میگیرد. درک گفتار شدتهای مختلفی دارد. ممکن است افرادی را که تنها نقص ادراکی دارند در برگیرد و یا افرادی را شامل شود که علائم بسیار شدیدی در آنها مشاهده میشود و این مشکل میتواند در این افراد تا حد قابل ملاحظهای مانع ارتباط شفاهی آنها شود. تأثیر درک گفتار در حالت روحی و عملکرد فرد میتواند شدید باشد. که بسیاری از آنها توسط شوندگان ناشناخته باقی میماند. من جمله ترس از اظهار صریح برخی واکهها یا همخوانها، ترس از به درک گفتار افتادن در موقعیتهای اجتماعی، انزوای تحمیل شده توسط خویش، نگرانی، استرس، خجالت و یا احساس از دست دادن کنترل در طول گفتار.
عموماً درک گفتار مشکل در تولید فیزیکی آواهای گفتار یا تبدیل افکار به لغات نیست. برخلاف انتظار افکار عمومی، درک گفتار نه از میزان هوش تأثیر میپذیرد و نه روی آن تأثیر میگذارد. افراد مبتلا به درک گفتار، بدون در نظر گرفتن نقص کلامیشان، میتوانند از نظر پزشکی افراد کاملآ نرمالی باشند. بنابراین، کمبود اعتماد به نفس، نگرانی و استرس فی نفسه موجب درک گفتار نمیشود. میزان این نقص متغیر است. این بدان معناست که در برخی شرایط، مثل صحبت کردن پای تلفن، بنا به سطح نگرانی فرد، شدت درک گفتار میتواند کم یا زیاد باشد. با وجودی که سبب اصلی درک گفتار هنوز ناشناخته است، به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی و نروفیزیوژیکی هر دو در آن دخیل باشند. تکنیکهای گفتاردرمانی و روشهای درمانی بسیاری وجود دارند که میتواند میزان سلیس بودن گفتار را در برخی افراد مبتلا به درک گفتار افزایش دهند. این در حالی است که در حال حاضر هیچ "راه علاج" قطعی برای این نقص در دست نیست.
ویژگیهای درک گفتار:
رفتارهای بروز یافته با درک گفتار را به 2 دسته تقسیم میکنند: رفتارهای اولیه و رفتارهای ثانویه. رفتارهای اولیه درک گفتار علائم آشکار و قابل مشاهده در افت میزان سلیس بودن گفتار را شامل میشود؛ که عبارتند از: تکرار آواها، هجاها، لغات و یا گروهها، مکثها و امتداد آواها. تفاوت درک گفتار و نقصهای عادی که در گفتار تمامی افراد ممکن است به چشم بخورد در آن است که نقصهای درک گفتاری برای مدت زمان طولانی ادامه داشته و اغلب اوقات رخ میدهند. و با تلاش و تقلای بیشتری تولید میشوند. (وارد[3]، 2006، صص 6-5). کیفیت درک گفتار نیز متفاوت است. و درک گفتار از طریق امتداد، انسداد و تکرار بخشی از لغت تشخیص داده میشود. (کالینوویسکی[4]، 2006، صص 37-31):
تکرار: زمانی رخ میدهد که یک واحد گفتار، مثل آوا، هجا، واژه یا گروه تکرار میشود و معمولاً در کودکانی مشاهده میشود که شروع به درک گفتار نمودهاند. به عنوان مثال to-to-to-tomorrow
امتداد: منظور از امتداد کشش غیرطبیعی آواهای ممتد است مثل mmmmmmilk امتداد نیز در کودکانی که به تازگی شروع به درک گفتار نمودهاند رواج دارد.
انسداد: منظور از انسداد توقف نامناسب آوا و هوا است که اغلب با اختلال در حرکت زبان، لبها و/ یا تارهای صوتی همراه است. انسداد معمولاً در مراحل بعدی درک گفتار بوجود میآید و با تلاش و انقباض ماهیچهها مرتبط است
رفتارهای ثانویه درک گفتار ربطی به تولید گفتار ندارند و رفتارهایی را شامل میشوند که با رفتارهای اولیه مرتبط هستند. این رفتارها شامل "رفتارهای گریزی" هستند که در آنها فرد مبتلا به درک گفتار سعی در پایان بخشیدن به درک گفتار دارد. برای مثالهایی از این دست میتوان به حرکات فیزیکی مثل از دست دادن ناگهانی تماس چشمی، پلک زدن، تکانهای سر، لرزش دست، واژهها و آواهایی برای آغاز سخن مثل um، uh، you know اشاره نمود.
در بسیاری از مواقع این ابزارها در ابتدا مؤثر واقع میشوند و لذا فرد آنها را در خود تقویت میکند. که تدریجاً بصورت عادت در میآیند و نهایتاً اجتناب از آنها دشوار است.
رفتارهای ثانویه همچنین به استفاده از استراتژیهای اجتناب مثل اجتناب از برخی واژهها، افراد و موقعیتهای دشوار اشاره دارند. برخی از افراد مبتلا به درک گفتار با موفقیت از این موقعیتها و واژهها اجتناب میورزند تا گفتارشان سلیس باقی بماند و ممکن است شواهد اندکی مبنی بر رفتارهای اولیه درک گفتار در آنها مشاهده شود. این افراد که درک گفتار آنها حالت پنهان دارد ممکن است سطح بالایی از نگرانی و یا ترس شدید از حتی درک گفتار خفیف را دارا باشند
شدت درک گفتار:
شدت درک گفتار اغلب حتی برای افراد با درک گفتار شدید نیز ثابت نیست. بنا به گزارشات جمعآوری شده از افراد مبتلا به درک گفتار، این افراد هنگامی که با افراد دیگر هم خوانی میکردند و یا گفتار دیگران را تقلید میکردند، و یا هنگام نجوا، آواز خواندن، نقش بازی کردن و سخن گفتن با حیوانات و کودکان و یا حتی خودشان، گفتار بسیار روان و عاری از درک گفتاری را تولید مینمودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟
این مسأله ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند. عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است. میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل میزان درآمد یکی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای که در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم که با وجود داشتن مشاغل مهم، کلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل کمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نکرده به گونه ای که حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می کنند. پزشکی یکی از شغلهایی است که به سرنوشتی این گونه گرفتار آمده است. زمانی پزشکی شغلی با منزلتی بالا و درآمدی خوب بیشترین محبوبیت را در بین اقشار جامعه داشت. اما امروزه به دلیل کثرت جمعیت جامعه پزشکی و همسو نبودن آن با جمعیت جامعه درآمد پزشکان به میزان قابل توجهی کم شده است و شاید هم این کاهش درآمد صرفاً در مقایسه با درآمد پزشکان در گذشته کم به نظر می رسد. اما همین امر پزشکان جوان و جویای پول را به یکی از ناراضی ترین افراد جامعه تبدیل کرده است. دکتر مقدم، پزشک عمومی که در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران در بخش اورژانس مشغول است در این مورد می گوید: «امروز اکثریت جوانها بیشتر به دنبال درآمد بیشتر به سمت رشته های پزشکی گرایش پیدا می کنند و کمتر به منزلت این شغل می اندیشند. اما وقتی وارد بازار کار می شوند تازه درمی یابند که آن درآمد رویایی سرابی بیش نبوده و حتی کار نیز به آسانی پیدا نمی شود. آمار پزشکان بیکار کمتر از مشاغل دیگر نیست.» دکتر رضایی، پزشک عمومی دیگری است که یک شرکت تبلیغاتی را به تازگی راه اندازی کرده است. در مورد علت تغییر شغلش می گوید: «سطح درآمد پزشکان نسبت به سایر مشاغل بسیار پایین آمده است. مهمترین علت آن هم افزایش تعداد پزشکان نسبت به بیماران است. طبق آمار برای هر هزار نفر یک پزشک احتیاج است. در حال حاضر جمعیت کشور، حدود ۶۰ میلیون نفر است. پس برای این تعداد، شصت هزار پزشک مورد نیاز است. در حالیکه ما بالای صدهزار پزشک در کشور داریم یعنی ۴۰ هزار پزشک بیش از نیازمان داریم. این درحالی است که ۲۰ هزار نفر هم دانشجوی پزشکی هستند. به عبارت دیگر تا دو سه سال دیگر، ۱۲۰ هزار پزشک خواهیم داشت اما جمعیت در این مدت ۲ برابر نخواهد شد. ظرفیت پذیرش دانشجو هم که کم نمی شود، سطح بهداشت مردم هم بالا رفته است. اگر وضع به همین صورت باقی بماند، ما در بازار پزشکی باید برای داشتن مریض با هم رقابت کنیم آن هم رقابت ناسالم برای مریضهایی که وجود ندارند. پس پزشکان این میان بازنده اند و امیدی هم نیست که وضع بهتر شود. پس پزشک یا مجبور است به کارهای جانبی رو بیاورد یا اصلاً تغییر شغل دهد.» آرزو داشتم دکتر شوم ولی نتوانستم دکتر محمد دادگران مدیر گروه کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، بیش از منافع مادی عوامل متعددی را در انتخاب شغل مؤثر می داند. مهمترین عوامل از نظر او وجاهت اجتماعی، احترام به ارزش کار افراد، ساعات کار ،امنیت، محیط کار و خدمات رفاهی و روابط انسانی است. او در ادامه می گوید: میان ایفای نقش و نگرش از دیدگاه روانشناسی اجتماعی رابطه ای بسیار نزدیک وجود دارد. آن زمانی که فرد با پیش زمینه های مثبت انتخاب شغل کند طبیعتاً در کار خود تا حد زیادی موفق خواهد بود و برعکس نگرش منفی می تواند پیامدهای ناگواری را در پی داشته باشد. به ویژه در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد. غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. این امر به ویژه در زمانی بیشتر نمود می یابد که فرد از لحاظ حقوق و مزایا و امکانات رفاهی در سطح بسیار پایینی قرار داشته باشد. طبیعتاً اکثریت قریب به اتفاق کارکنان و مستمری بگیران ثابت جامعه قدرت خریدشان همواره در حد قابل توجهی پایین تر از سطح جریان عمومی قیمتهاست و همواره شکاف و فاصله عمیقی میان این دو جریان وجود دارد. همین امر عدم تعادل میان مزدها و هزینه کالا و خدمات مورد نیاز برای معیشت را تشدید کرده و آثار سوء آن بصورت کاهش انگیزش کارکنان و تنزل بهره وری در جامعه ما مشهود می شود. عدم کفایت دستمزدها بخشی از مزدبگیران ثابت را ناگزیر می سازد تا در صدد انجام کار دوم و حتی سومی برآیند و این مسأله افزون بر حاکمیت بخشیدن به نوعی روابط ناسالم باعث می شود این مشاغل کاذب وغیرتولیدی توان و انرژی افراد را تا حد زیادی کاهش دهد و همین امر برکیفیت بهره وری کار و عملکرد سازمانهای دولتی و خصوصی اثرات منفی به صورت آسیبهای گوناگون اجتماعی می گذارد. این امر نه تنها تأثیر منفی بر سازمان یا جامعه می گذارد بلکه تا نسوج خانواده راه می یابد و آثار ناگواری در روابط میان افراد درون خانواده از خود بجای می گذارد. در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد، غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. نقش مدیریت در رضایت شغلی مدیران در رضایت شغلی کارکنان و کارمندان خود نقش به سزایی دارند. و در واقع یکی از مهمترین ارکان هر محیط کاری به شمار می روند. در بخش خصوصی مدیران به علت باز بودن دستشان در تغییرات واحد خود، به مراتب سهم بیشتری در ایجاد رضایت در کارمندان و زیردستان خود دارند. پرداخت منصفانه و به موقع حقوق کارمندان، ایجاد امکان ارتقای شغلی و ایجاد فضای صمیمی در محیط کاری از مهمترین امکانات آنهاست. «افسانه. م» فارغ التحصیل رشته پرستاری که در سه بیمارستان دولتی و دو بیمارستان خصوصی خدمت کرده و حال پس از هشت سال سابقه کار پرستاری، این شغل را رها کرده و به دنبال شغل جدید است می گوید: «دیگر هیچگونه وابستگی به شغل پرستاری نداشتم. شغل پرستاری به گونه ای است که باید آن را دوست داشته باشی تا بتوانی انجامش دهی. اما من دیگر انگیزه ام را از دست داده بودم، علتش هم برخوردهای خیلی بد از مدیران بود.مخصوصاً در آخرین بیمارستانی که کار می کردم و یکی از بهترین بیمارستانهای خصوصی هم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بررسی مقابله ای ساخت جمله
تعریف و آغاز سخن بررسی مقابله ای (Contrastive Analysis) ، شاخه ای از زبانشناسی مقابله ای است که به بررسی تفاوت ها و شباهت های دو یا چند زبان ، در یک لحظه از زمان می پردازد. بنابراین سیر دگرگونی های تاریخی زبان ها مورد توجه این رشته نیست. بحث زبانشناسی مقابله ای شاید از سال 1876، یعنی زمانی آغاز شد که ویلیام جونز (دانشمند انگلیسی) اعلام کرد که زبان های سانسکریت ، یونانی و لاتین با یکدیگر شبیه بوده و احتمالا ریشه مشترک دارند. پس از وی دانشمندان و زبانشناسان بسیاری راه او را پیموده و آنرا گسترش دادند، اما انتشارِ کتابِ Linguistics Across Cultures توسط رابرت لادو (زبانشناس آمریکایی) در سال 1957 را می توان آغاز زبانشناسی مقابله ای نوین دانست. لادو کتاب خود را با اشاره به این نکته آغاز می کند که می توان با استفاده از مقایسه روشمند زبان و فرهنگی که باید آموخته شود با زبان و فرهنگ دانش آموز موارد مشکل ساز در آموزش زبان را پیش بینی و تشریح نمود. سپس در فصل نخست کتاب، می گوید : ... یادگیری عناصر آشنا و شبیه در زبان مقصد، نزد دانش آموز، آسانتر و یادگیری عناصر متفاوت، دشوارتر است. حتما با تیک زدن بر روی نام کتاب، فصل سوم از کتاب زبانشناسی در راستای فرهنگ ها را که به چگونگی بررسی ساختارهای دستوری زبان ها می پردازد مرور کنید:
مراحل بررسی مقابله ای
راندال ویتمن (Randal Whitman) مراحل بررسی مقابله ای را به ترتیب، ”تشریح“، ”گزینش“، ”مقایسه“ و ”پیش بینی“ می داند. اکنون به تعریف هر یک از این مراحل توجه کنید: :1)تشریح : وصف و باز نمودن دو زبان مورد مقایسه بوسیله زبانشناس . :2)گزینش : انتخاب عناصر زبانی، قوانین و ساختارهایی که در دو زبان مقایسه خواهند شد. :3)مقایسه : نمایش شباهت ها و تفاوت های موجود در عناصر زبانی، قوانین و ساختارهای برگزیده ی دو زبان. :4)پیش بینی : پیش بینی خطاهای یادگیری، برپایه دستاوردهای سه مرحله پیشین. برای درک بهتر مراحل دوم، سوم و چهارم، به بررسی زیر توجه کنید: 2) آواشناسیِ دو زبان انگلیسی و اسپانیایی گزینش شده است. 3) واژه های dado (مرگ) و dedo (انگشت) را، در زبان اسپانیایی، در نظر بگیرید. حرف d در آغاز این واژگان، مانند آوای /د/ در واژه door تلفظ می شود. اما حرف d در وسط این دو واژه را باید چیزی شبیه به آوای /ذ/ در واژه that تلفظ نمود. آوای /ذ/ در دو واژه یاد شده، نزد یک اسپانیایی زبان ، واجگونه ی (allophone) /د/ محسوب می شود. چون حرف d، اگر پس از آواهای /ن/ و /ل/ و یا پس از ”وقفه میان سخن“ بیاید، بصورت /ذ/ تلفظ می شود و در غیر اینصورت، آنرا /د/ تلفظ می کنند. اما یک انگلیسی زبان، /ذ/ را آوایی جدا از /د/ به حساب می آورد. 4) انگلیسی زبان، در هنگام آموزش زبان اسپانیایی، از جنبه تلفظ، دچار اشکال می شود. پایگانِ (سلسله مراتبِ) اشکال
از آنجایی که مرحله پیش بینی در فرضیه بررسی مقابله ای (CA)، بصورت نظری و subjective است، عده ای از دانشمندان برآن شدند تا پایگان اشکال (Hierarchy of difficulty) را پایه گذاری کنند. از نخستین کسانی که این روش را بنیان نهادند، Stockwell، Bowen و Martin بودند که بطور مشترک، پژوهشی را در سال 1965منتشر نمودند. پایه گذاران پایگان اشکال، بر این باورند که دسته بندی ایشان جهانی است و شامل همه زبان ها می شود. حاصل پژوهش یادشده، بوسیله Clifford Prator در سال 1967 بصورت زیر دسته بندی شد:
تراز (رده) صفر ،انتقال (Transfer)
در این رده، تفاوتی میان زبان مادری و زبان مقصد وجود ندارد و زبان آموز به سادگی می تواند موردِ آوایی یا ساختاریِ در حال آموزش را با مورد مشابه در زبان مادری خود تطبیق دهد. برای نمونه، آموختن آواهای /b/، /t/، /s/، و... برای یک فارسی زبان، دشوار نخواهد بود؛ چراکه وی آواهای زبان مادری خویش را به زبان مبداء انتقال خواهد داد.
تراز یک : ادغام (Coalescence)
دو مورد در زبان مادری، به یک مورد در زبان مقصد تبدیل می شود. برای نمونه، ”تو“ و ”شما“ در زبان فارسی ،هردو به you در زبان انگلیسی تبدیل می شود. نمونه دیگر اینکه، چون زبان ژاپنی آوای /ل/ ندارد، یک انگلیسی زبان باید بیاموزدکه /ل/ و /ر/، هردو در زبان ژاپنی، تبدیل به /ر/ می شود و مثلا به baseball باید بگوید : bi’se’bu’ru !!!
تراز دو : Underdifferentiation
در این رده، موردی در زبان مادری، از زبان مقصد حذف می شود. برای نمونه، ”من حسن را دیدم“ هنگام برگردان به زبان انگلیسی، تبدیل می شود به : ”I saw Hasan“. چنانکه متوجه شده اید، ”را“ در زبان انگلیسی وجود ندارد. نمونه دیگر اینکه برخی آواهای زبان انگلیسی، در زبان اسپانیایی وجود ندارد، مانند: آوای th در واژه that و آوای th در واژه thing و یا نونِ غنه در انتهای همین واژه.
تراز سه : تفسیر دوباره (Reinterpretation)
در این رده، هنگام آموختن زبان خارجی ، شکل یا موقعیت یک مورد در زبان مادری، تغییر می کند. برای نمونه، در زبان انگلیسی آوردن حرف تعریف پیش از اسم الزامی است: ”He is a philosopher“. اما در زبان های اسپانیایی و فارسی آوردن حرف تعریف اختیاری است : “El es (un) filosofo” یا ”او (یک) فیلسوف است“.
تراز چهار : Overdifferentiation
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در مدرسه
چکیده:
مقاله حاضر به بررسی نقش مدیرمدرسه در فراهم کردن زمینه و شرایط جهت رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری برای معلمان و دانش آموزان می باشد. با توجه به اینکه مدیران بعنوان سکانداران کشتی عظیم آموزش و پرورش می باشند و از طرف دیگرحتی قوی ترین برنامه ها در صورت عدم حمایت و مدیریت صحیح با شکست مواجه می شود ، نقش مدیران با توجه به وظایف و فعالیت های مختلف خود در مدرسه در رشد خلاقیت و نوآوری با اهمیت و اساسی می باشد که در این مقاله به عواملی مانند؛ ایجاد جوی مناسب و صمیمی ،ایجاد نظام انگیزشی مناسب ،ایجاد ساختار سازمانی مناسب ،ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه ،انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر، ویژگیها و مهارتهای مدیر، فرهنگ سازمانی مناسب و امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی اشاره می شود.
مقدمه:
با گذر جوامع از حالت سنتی به صنعتی شاهد تغییرات شگرفی در آنها بوده ایم .اما با وجود پیشرفت روزافزون علم و تکنولوزی ،جوامع امروزی دچار مشکلات و معضلات روزافزونی هستند. از انجا که ذهن پویا و خلاق انسان پیوسته در حال کشف معماهای قوانین نوین طبیعت می باشد وحرکت انسان ها برای کشف اینده و خلق هر انچه فعلا موجود نیست ،ودرجهت حل مشکلات بشری با شتاب باور نکردنی در جریان است. تنهابا آموزش و پرورش انسانهایی فرهیخته ومبتکر و خلاق و نواوراست که می توان حلال مشکلات بشری بود.در این میان نظام آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین نهاد در این زمینه و در بطن ان مدارس دارای نقش حیاتی وحساس هستند که در راس ان مدیران قرار دارند. مدیران آموزش و پرورش بویژه مدیران مدارس بعنوان سکانداران مهد تعلیم و تربیت وظیفه سنگینی راجهت شناخت استعدادهای خلاق وفراهم کردن زمینه و بستر رشد و پرورش افرادی خلاق و نواور،بر عهده دارد که باید با ظرافت خاص چنان عوامل و شرایط دخیل ائم از ساختار مدرسه،جو و فرهنگ حاکم برآن ،نوع ارتباط با معلمان و سبک مدیریت خود را انتخاب که زمینه برای این مهم فراهم شود. زیرا که خلاقیت امری خارج از دسترس نیست بلکه بطور اجتناب ناپذیری در محدوده شخصی،سازمانی،اجتماعی ،فرهنگی و محیط پیرامون ما پیوسته رخ می دهد.
تعریف خلاقیت
دانشمندان خلاقیت را با تعاریف متعددی بیان نموده اند ،به طوری که هر تعریفی بیانگر یکی از ابعاد مهم فراگرد خلاقیت است.معنی لغوی خلاقیت را آفریدن ،ایجاد کردن ،فراهم آوردن تعریف می کنند (سلمانی)
گلیفورد؛خلاقیت را مجموعه ای از تواناییها و خصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود.(حسینی 78)
- خلاقیت بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(رضاییان 1373 به نقل از محمد داودی)
- خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یک انگاره یا اندیشه جدید (در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یک محصول جدید است)
- خلاقیت عبارت است از طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده قبلی به طرزی نوین
ایتفین رابینز (1991) خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها بیان می کند.
تورنس خلاقیت را،عمیق نگاه کردن وخارج شدن از پشت درهای بسته می داند.
تعریف نوآوری: منظور از نوآوری خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است، به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(محمدی ،ناهید)
تفاوت خلاقیت و نوآوری:خلاقیت و نواوری چنان با هم عجین شده ان که شاید تشخیص انها دشوار باشد اما ؛خلاقیت ،پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است .(الوانی 1375) به نفل از خانیان .کونتر(1988) نوآوری را بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت ذکرکرده است.البرشت(1987)معتقد است خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای بوجود آوردن ایده جدید و بدیع است حال آنکه نواوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.
مولفه های خلاقیت
مولفه های خلاقیت رابه سه دسته شناختی ،انگیزشی و شخصیتی تقسیم می کنند:
مولفه های شناختی خلاقیت عبارتند از :هوش ،سیالی،انعطاف پذیری ،بسط،تجزیه و تحلیل
مولفه های انگیزشی و عاطفی خلاقیت عبارتند از:انگیزه و عاطفه،شوخ طبعی، دلگرمی و امید به اینده، توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه،اعتماد به نفس و احترام به خود،شهامت(محمدی)
مولفه های شخصیتی خلاقیت عبارتند از:اعتماد بنفس،اراده مستقل،پذیرش خطر، پذیرش تجربه،استقبال از ابهام کنجکاوی، روحیه انتقادی، (پیرخائفی 79 به نقل از خانیان)