لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
بررسی برنامه ریزی استراتژیک
تجزیه و تحلیل swot
برای بررسی و تحلیل منتقدانه وضعیت موجود در صنعت روغن نباتی و ارائه راه حل مناسب ، آن را در قالب یک فرایند حل مسئله Problem solving process بررسی و درگامهای بعدی بر مبنای یک برنامه ریزی استراتژیک تجزیه و تحلیل مینمائیم . فرایند حل مسئله در قالب 9 قدم و بصورت نمودار ذیل میباشد :
نمودار فرایند حل مسئله
با توجه به ماهیت کار و شرح خدمات تعریف شده میتوان 5 قدم از 9 قدم حل مسئله را در این گزارش طی نمود و طی قدمهای بعدی به اراده و تصمیم مدیران ومسولان دارای قدرت اجرایی در صنعت روغن نباتی دارد لذا در این قسمت به بررسی قدمهای پنجگانه مذکور پرداخته و رهیافتهای مؤثر برای ببهبود از وضعیت موجود را ارائه خواهیم نمود :
قدم اول : تعیین مسئله
تعریف مسئله در این پروژه از سوی مدیریت شرکت نوسازی با هدف بهبود وضعیت موجود در صنعت روغن نباتی مطرح گردیده است بدین معنی که مدیریت مذکور سعی دارد تا با مطالعه وضعیت صنعت مورد بحث ضمن شناخت و عارضهیابی برنامهریزیی اجرایی لازم را با توجه به ابزار و امکانات موجود در شرکت نوسازی صنایع در جهت ارتقاء صنعت روغن نباتی در کشور انجام دهد. آنچه که مورد بحث در این پروژه میباشد شناخت راهحلهای توسعه و بهبود با توجه به وضعیت موجود میباشد.همانطور که مباحث در قبلی نیز بدان اشاره گردید عمده مشکل صنعت روغن نباتی کشور تامین ماده اولیه مورد نیاز میباشد که به دو صورت دانه روغنی در درجه اول و روغن خام در درجه دوم طرح گردید. بنابراین با درک بهتر از آنچه که در پروژه به عنوان مشکل و مسئله تعریف میشود میتوان در قدمهای بعدی برای جمعآوری اطلاعات و همچنین بررسی استراتژیها روشنتر و مشخصتر عمل کرد.
علاوه بر مسئله اصلی و کلانی که از سوی شرکت نوسازی صنایع ایران برای صنعت روغن نباتی مطرح گردید، با شناخت به عمل آمده از صنعت مذکور که در بحث بازار هم به نوعی به آن پرداخته شد مشکلاتی نیز وجود دارد که هر چند برگرفته از ساختار موجود درصنعت میباشد ولی میتواند به عنوان یک تشدید کننده مسئله مورد بحث در مرکز توجه مدیران و تصمیمگیرندگان سازمان قرار گیرد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- عدم برنامهریزی در مورد تامین دانههای روغنی به عنوان ضعف این صنعت در داخل کشور
- نبرد ابزارهای مالی لازم در جهت حمایت تامین کنندگان ماده اولیه
- وجود کارخانههای متعدد با مالکیت بخشهای مختلف و با مدیریت بخشهای خاص نظام
- قدیمی بودن تکنولوژی تعدادی از کارخانههای بزرگ کشور
- عدم دستیابی به اطلاعات شرکتهای مربوطه، کارخانجات، انجمنهای صنفی و ... به بهانههای مختلف از جمله محرمانه بودن
- شفاف نبودن هزینهها و درآمدها که خود سبب میگردد که عملکرد اقتصادی صنعت به خوبی قابل اندازهگیری و مقایسه نباشد.
4-2- قدم دوم : تعیین اهداف
از دیدگاه مدیریت استراتژیک، همواره حداکثر کردن سود در کوتاه مدت بهترین راه برای رسیدن به سود آوری و توسعه پایدار نیست بلکه باید بگونه ای عمل نمود که این سود آوری مستمر و مداوم ودر جهت سیاستهای کلان کشور باشد. به عبارتی، بجای لذت بردن از خوردن ماهی باید چگونگی توربافی و ماهیگیری را آموخت .
اغلب استراتژیستها اهداف بلند مدت را در هفت حوزة زیر تعیین مینمایند که این اهداف برای صنعت روغن نباتی نیز مورد توجه میباشد .
1- سود آوری Profitability
سود آوری یک ابزار لازم برای ادامه حیات هر بنگاه اقتصادی است بدونکسب سود هر بنگاهی از حالت اقتصادی خارج شده و تنها عوامل ناپایـدار میتوانند توجیه گر بقا و دوام آن باشند . جهت بقای سازمان در فضای اقتصادی امروز ، توجه به سود آوری سازمان امری اجتناب ناپذیر خواهدبود .
2- بهره وری Productivity
بهره وری بیشتر مبنای اصلی در اندازه گیـری و ارزیابی عملکرد هر مـؤسسه میباشد بهره وری که بعنوان نسبت خروجی ( سـتانده ) به ورودی ( داده ها و منابع ) تعریف میشود نه تنها معتبرترین معیار برای سنجش عملکردهاست بلکه بدنبال خود سود آوری را نیز بهمراه خواهد داشت . مجهول بودن شاخصهای عملکردی در کارخانجات مورد بررسی نیز بعنوان یک مسئله ( یا زیر مسئله ) مطرح میباشد که مدیران و متولیان امر باید با تکیه بر روشهای علمی و منطقی نسبت به بررسی آن اقدام کنند .
3- ایجاد موقعیت رقابتی Competitive
حضور در بازارهای فعلی تنها از طریق رقابت امکانپذیر میباشد متولیان تولید روغن نباتی نیز به این امر کاملاً واقـف هستند که زمانی میتوانند به بقای سازمانهای تحت پوشش خود امیدوار باشند که توان انجام رقابت با سایر عوامل تأثیر گذار ( از جمله ئسایر تولید کنندگان داخلی و خارجی ) را دارا باشد بنابراین رسیدن به اهدافی چون افـزایش سـهم چند درصـدی صادرات ، زمانـی دستیافتنی است که بجهات رقابتی بتوان این سهم را از رقبا گرفت .
4- ارتقاء کارکنان
عامل انسانی و وجود مهارتهای لازم میتواند سبب تحرک ، پویائی و توانمندی بیشتر هر سازمان شود لذا مدیر آینده نگر به افزایش توان مهارتی کارکنان فکر خواهد کرد و این موضوع لزوماً فقط کارکنان درون سازمانی را در بر نمیگیرد ، که میتوان کارکنان برون سازمانی ( نظیرپیمانکاران توانمند )را در نظر گرفت و عرصـه را برای حضور بیشتر وقـدرتمنـد تر آنان فراهم نمود لذا باید به ارتقاء بدنة کارشناسی و برنامه ریزی و سیاستگذاری سازمان توجه نمود و پتانسیلهای مدیریتی و فنی و مهندسی آنان را ارتقاء بخشید و توجه نمود که از بکارگیری نیروی انسانی بیش از نیلز پرهیز گردد.
5- روابط کارکنان
بهره وری بیشتر و بهتر کارکنان به روابط بهتر آن بستگی دارد کارکنان علاقمند و دلبسته به سازمان میتوانند به رشد و شکوفائی آن سازمان کمک نمایند و از طرفی هم ،کارکنان بی علاقه و فاقد انگیزه های اجـتماعی و اقتـصادی نیز مشکلات زیادی را برای سازمان ایجاد مینمایند که امروزه این مشکل در اغلب سازمانها بخصوص سازمانهای بزرگ مشهود و ملموس بوده و این روابط در جهت اهداف اصلی سازمان هدایت نمیگردد و بدنبال آن پائین بودن بهره وری ، از دست دادن فضای رقابتی و فقدان سود آوری برای سازمان خواهد بودکه که برخی از کارخانجات مورد بررسی نیز در این زمینه با مشکلاتی مواجه میباشندو این مقوله نیز بعنوان یکی از زیر مسئله ها ( Sub- Problem ) میتواند مطرح باشد.
6- رهبری تکنولوژی
سازمانهای امروزی همواره سعی مینمایند بجای پیروی از دیگر سازمانها خود پیشرو و خلاق باشند و سازمانی که بتواند در عرصه تکنولوژی صاحب شهرت و اعتبار باشد میتواند به تداوم حیات اقتصادی خویش امیدوار باشد . در شرایط کنونی ، هر چند که تولید کنندگان بیشتر به صورت یک دنباله رو در پی تولید، محصولات جدید ارائه شده از سوی تولید کنندکان خارج از کشور می باشند لیکن به عنوان یک ایده ال میتوان رهبری تکنولوژی را نیز در سطح کلان (جهان) و بعنوان یک هدف پائینتر در کشور دنبال کرد .
7- مسئولیت اجتماعی
اغلب بنگاههای اقتصادی علاوه بر حفظ بقای اقتصادی خود به مسئولیتهای اجتماعی نیز توجه دارند این مسئولیتهای اجتماعی میتواند بصورت ارائه خدمات به محیط اطراف و یا ایجاد امکانات رفاهی ، ورزشی برای محیط خویش ،نقش و جایگاه خود را در محیط اطراف خود تثبیت نمایند .
آنچه بعنوان مسئولیت اجتماعی برای متولیان این صنعت میتوان نام برد ارائه برنامه های آموزشی لازم در جهت بهبود مصرف می باشد.
اهداف مذکور بعنوان اهداف کلان در مباحث تئوریک مطرح میباشد ولی آنچه که در میدان عمل و در عرصه صنعت روغن نباتی مطرح میباشد عبارتست از :
الف ) اقتصادی نمودن تولید به منظور سودآوری بیشتر از طریق :
- روان سازی فعالیتها در کارخانجات . ( افزایش بهره وری و سود آوری )
- بروز کردن ماشین آلات ( افزایش بهره وری ) .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول- تعاریف
ماده 1- تعریف اصطلاحات مندرج در این قانون به قرار زیر است :
بند 1- سازمان :منظور از سازمان , سازمان برنامه و بودجه است.
بند 2- برنامه دراز مدت : منظور برنامه ایست که ضمن ان توسعه اقتصادی و اجتماعی برای یک دوره ده ساله یا طولانی تر به عنوان راهنمای برنامه ریزی های پنجساله پیش بینی می شود .
بند 3- برنامه عمرانی پنجساله- منظور برنامه جامعی است که برای مدت پنج سال تنظیم و به تصویب مجلسین می رسد و ضمن ان هدفها و سیاستهای توسعه اقتصادی و اجتماعی طی همان مدت مشخص می شود.در برنامه کلید منابع مالی دولت و همچنین منابعی که از طرف شرکت های دولتی و بخش خصوصی صرف عملیات عمرانی می گردد از یک طرف واعتبارات جاری و عمرانی دولت و هزینه های عمرانی شرکت های دولتی و بخش خصوصی از طرف دیگر جهت وصول به هدف های مذکور پیش بینی می گردد.
بند 4- برنامه ی سالا نه- منظور برنامه عملیات اجرایی دولت است که سالانه تنظیم و همراه بودجه کل کشور تقدیم مجلس شورای ملی می گردد و ضمن آن در قالب هدف ها و سیاست های مندرج در برنامه ی عمرانی پنج ساله هدف های مشخص و عملیات اجرایی سالانه هر دستگاه اجرایی با اعتبارمربوط تعیین می شود.
بند 5- بودجه ی عمومی دولت –منظور بودجه ای است که در آن برای اجرای برنامه ی سالانه منابع مالی لازم پیش بینی و اعتبارات جاری و عمرانی دستگاه های اجرایی تعیین می شود.
بند 6- اعتبارات جاری – منظور اعتباراتی است که در برنامه ی عمرانی پنج ساله به صورت کلی و در بودجه ی عمومی دولت به تفکیک جهت تامین هزینه های جاری دولت و
همچنین هزینه ی نگه داشت سطح فعالیت های اقتصاد ی و اجتماعی دولت پیش بینی میشود.
بند7-اعتبارات عمرانی- منظور اعتباراتی است که در برنامه ی عمرانی پنج ساله به صورت کلی و در بودجه ی عمومی دولت به تفکیک جهت اجرای طرح های عمرانی (اعتبارات عمرانی ثابت )و همچنین توسعه ی هزینه های جاری مربوط به برنامه های اقتصادی و اجتماعی دولت (اعتبارات عمرانی غیر ثابت )پیش بینی می شود.
بند 8 –عملیات اجرایی –منظور فعالیت های جاری و طرح های عمرانی دستگاههای اجرایی است که در برنامه ی سالانه مشخص می گردد.
بند 9 –فعالیت جاری –منظور یک سلسله عملیات و خدمات مشخصی است که برای تحقق بخشیدن به هدف های برنامه ی سالانه طی یک سال اجرا می شود و هزینه ی آن از محل اعتبارات جاری تامین می گردد.
بند 10- طرح عمرانی –منظور مجموعه ی عملیات و خدمات مشخصی است که بر اساس مطالعات توجیهی فنی و اقتصادی یا اجتماعی است که توسط دستگاه اجرایی انجام می شود طی مدت معین و با اعتبار معین برای تحقق بخشیدن به هدف های برنامه ی عمرانی پنج ساله به صورت سرمایه گذاری ثابت شامل : هزینه های غیر ثابت وابسته در دوره ی مطالعه و اجرا و یا مطالعات اجرا می گردد و تمام یا قسمتی از هزینه های اجرای ان از محل اعتبارات عمرانی تامین می شود و به سه نوع انتفاعی و غیر انتفاعی و مطالعاتی تقسیم میگردد:
الف-طرح عمرانی انتفاعی –منظور طرحی است که در مدت معقولی پس از شروع به بهره برداری علاوه بر تامین هزینه های جاری و استهلاک سرمایه سود متناسبی به تبعیت از سیاست دولت را نیز عاید نماید.
ب-طرح عمرانی غیر انتفاعی –منظور طرحی است که برای انجام برنامه های رفاه اجتماعی و عملیات زیر بنایی و یا احداث ساختمان و تاسیسات جهت تسهیل کلیه وظایف دولت اجرا می گردد و هدف اصلی ان حصول درآمد نمی باشد .
پ-طرح مطالعاتی – منظور طرحی است که بر اساس قرارداد بین سازمان و یا سایر دستکاههای اجرایی با موسسات علمی و یا مطالعاتی متخصص برای بررسی خاصی اجرا میشود.
بند 11-دستگاه اجرایی –منظور وزارتخانه ,نیرو ها و سازمانهای تابع ارتش جمهوری اسلامی ,استانداری یا فرمانداری کل ,شهرداری و موسسه وابسته به شهرداری ,موسسه دولتی ,موسسه وابسته به دولت ,شرکت دولتی ,موسسه عام المنفعه و موسسه اعتباری تخصصی است که عهده دار قسمتی از برنامه سالانه بشود.
بند12-دستگاه مسئول بهره برداری –منظور دستگاهی است که پس از اجرا وتکمیل طرح عمرانی ,طبق قوانین و مقررات مربوط به بهره برداری و نگهداری از ان می گردد .این دستگاه ممکن است همان دستگاه اجرا کننده طرح و یا دستگاه دیگر باشد.
بند13-اصطلاحاتی که در این قانون تعریف نشده است طبق تعاریف مندرج در قانون محاسبات عمومی خواهد بود.
فصل دوم –شورای اقتصاد
ماده 2-به منظور هدایت و هم آهنگ کردن امور اقتصادی کشور شورایی مرکب از وزیران بشرح زیر و رئیس کل بانک مرکزی ایران به ریاست رئیس جمهور بنام شورای اقتصاد تشکیل می شود.
وزیر کار و امور اجتماعی
وزیر کشاورزی
سرپرست سازمان برنامه و بودجه(معاون رئیس جمهور)
وزیر بازرگانی
وزیر جهاد سازندگی
وزیر صنایع و وزیر صنایع سنگین
وزیر معادن و فلزات
وزیر نفت
وزیر نیرو , وزیر تعاون ,((یکی از معاونان رئیس جمهور نیز حضور دارد.))
ماده 3-شورای اقتصاد وظایف زیر را عهده دار خواهد بود :
1-تعیین هدفهای کلی برنامه های عمرانی کشور
2-بررسی خط مشی ها و سیاست های اقتصادی و اجتماعی جهت طرح در هیات وزیران
3-اظهار نظر نسبت به برنامه های عمرانی جهت طرح در هیئت وزیران
4-تعیین خط مشی تنظیم بودجه کل کشور
5-بررسی بودجه کل کشور برای طرح در هیئت وزیران
6-اتخاذ تصمیم درباره ی مسائل ,که مسئولان دستگاههای اجرائی در زمینه ی اجرای طرحها و فعالیتها با ان مواجه و در شورا مطرح می نمایند
7-تصویب اصول و سیاستها و ضوابط مربوط به اعطای وام از محل اعتبارات عمرانی به موسسات دولتی و شر کتهای دولتی و سایر موسسات در بخش عمومی و شهرداری ها به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان برنامه و بودجه
8-تصویب اصول و سیاستها و ضوابط مربوط به اعطای وام و یا مشارکت دولت در سرمایه گذاری موسسات خصوصی از طریق بانکها و موسسات اعتباری به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارائی و سازمان برنامه و بودجه
9-تصویب اصول و سیاست ها و ضوابط مربوط به اخذ وام و اعبارات خارجی که توسط کمیته ای مرکب از نمایندگان وزارت دارایی ,وزارت اقتصاد و سازمان و بانک مرکزی ایران تنظیم و پیشنهاد خواهد شد.
10-بررسی و اظهار نظر نسبت به آیین نامه های و مقررات مربوط به اجرای این قانون و قوانین برنامه های عمرانی پنجساله که توسط سازمان تهیه می شود جهت طرح و تصویب در هیات وزیران
11-وظایفی که در سایر قوانین به هیات عالی برنامه محول گردیده است از تاریخ اجرای این قانون به عهده شورا ی اقتصاد خواهد بود
تبصره-وظیفه دبیرخانه شورای اقتصاد را سازمان عهده دار خواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ظهور برنامه کار زنان
واقعیت این است که زنان اسلام گرا اکنون فعالیت هایی بیش از پرسش در مورد نقششان در جنبش ها انجام می دهند. آنها همچنین مدتی است یک بحث جنجالی و دور از دسترس درباره نقش ها، ملاحظات و نگرانی ها، و حقوق زنان، از منظر یک چارچوب اساساً اسلام گرایانه - که هم تفسیرهای مسلط از دیدگاه های اسلامی در مورد زنان و هم دیدگاه مسلط غربی در مورد یک تعریف معتبر جهانی از حقوق زنان را به چالش می کشد – را آغاز کرده اند. به بیان دیگر، فعالان زن اسلام گرا در حال جستجوی پاسخ هایی قانع کننده به سئوالات مطرح شده توسط سازمان های جهانی زنان، با استفاده از اصول و سنت های اسلامی، و نه دنباله روی از سنت غربی، هستند.
فعالان زن اسلام گرا چنین استدلال می کنند که تعریف و تعیین حقوق زنان دقیقاً بخشی از تعریف اسلام از خود و علیه کج فهمی ها از آموزه های اسلامی است. آنها معتقدند که هدف و غایت مفاهیم اسلامی اساساً انقیاد و محدودیت زنان نیست، بلکه این اصول و مفاهیم توسط معیارهای اجتماعی و فرهنگی قبل از ظهور اسلام از حالت اصلی خود خارج شده و علی رغم گسترش اسلام، همچنان مسلط باقی ماندند. از این دیدگاه، کشمکش برای احقاق حقوق زنان، بدین ترتیب یکی از راه های بازگرداندن اسلام به شکل و قالب اصلی آن است. فعالان اسلام گرا معتقدند که اسلام بنیان محکمی را برای شناسایی و برقراری حقوق واقعی زنان فراهم می کند و بدین ترتیب قرار دادن تقاضاهای فمینیست ها در درون یک چارچوب گسترده تر و محکم تر دینی، یک برتری مضاعف را نیز به آن می دهد.
در حال حاضر زمان برای اظهار نظر و گرفتن این نتیجه که یک پارادایم اسلامی جامع نگر برای رسیدگی و حل و فصل مسائل، ملاحظات، و نگرانی های زنان شکل گرفته، فرا نرسیده، اما وجود و پیشرفت تلاش ها برای گسترش چنین پارادایمی قطعی و مشخص است. و اگر چنین پارادایمی شکل گرفته و بطور گسترده مورد پذیرش قرار گیرد، می تواند در جهان عرب و بطور گسترده تر در جهان اسلام مؤثر واقع شود؛ و تأثیر آن قطعاً از تلاش های سازمان های فمینیستی غربی یا مورد حمایت غرب برای ارتقاء حقوق زنان، بیشتر خواهد بود.
هم اکنون موضوعات بسیاری در مورد زنان همچنان وجود دارد. از یک سو، کاملاً روشن است که زنان قوی و تأثیر گذاری در میان فعالان اسلام گرا حضور دارند، و اینکه احتمال پذیرش یک تفسیر از اسلام، که زنان را به یک موقعیت سیاسی و اجتماعی حاشیه ای می راند، از سوی آنان بسیار ناچیز است. از سوی دیگر، زنان اسلام گرا به شدت منتقد برخی ایده ها و درخواست های فمینیستی هستند، بطوری که اطمینان از ایجاد و گسترش یک پارادایم اسلام گرا برای حقوق زنان در پایان، وجو دارد و برخی ملاحظات و روندهای مهم و کلیدی از همین حالا مشخص و بدیهی هستند.
رد فمینیسم
مصاحبه های متعدد ما با زنان فعال در جنبش حزب الله لبنان و نیز اخوان المسلمین مصر یک مورد بسیار مهم را روشن ساخت: آنها فمینیسم غربی را کاملاً رد کرده و حتی مفاهیم آن را مورد اهانت و تحقیر قرار می دهند؛ آنها فمینیسم غربی را نه به عنوان یک کشمکش برای شناسایی و احقاق حقوق زنان، بلکه به عنوان جنبشی برای آزادی زنان از هر نوع محدودیت و قیود اجتماعی و اطاعت از اصول مقدس خانواده و اجتماع می دانند که به فردگرایی افراطی و حتی گسترش شهوترانی و هرزگی منتهی می شود.
زنان طرف مصاحبه ما همگی فعالانی بودند که اکنون موقعیت خوب، مشروعیت، و احترام و جایگاه مناسبی را در درون جنبش های خود بدست آورده و بدین ترتیب احساس خودمختاری و اعتماد به نفسی قابل قبول دارند. با این حال، همه آنها این نظر که آنها در نوک جبهه یک جنبش فمینیستی اسلامی قرار دارند را رد کردند. حتی یکی از زنان فعال در جنبش حزب الله لبنان قویاً معتقد بود که « اسلام و فمینیسم، دو واژه متضاد و مقابل هم هستند.» اما باز با این شرایط هم، این فعالان زن مسلمان سه درخواست مهم را مطرح می کنند و می پذیرند که این موارد برای سازمان های زنان غربی هم بسیار مهم هستند؛ آنها خواستار احقاق حقوق زنان برای آموزش، کار و مشارکت فعالانه سیاسی و اجتماعی هستند. فعالان زن طرف مصاحبه، چندان به بحث در مورد این موضوع که آیا اساساً چیزی به نام فمینیسم اسلامی وجود دارد یا نه، علاقمند نبودند. آنها بدون توجه به تفاوت های موجود میان فعالان زن در غرب، فمینیسم را به سادگی به عنوان پذیرش یک ایده اساساً غربی معنی می کنند، و البته معتقدند که اصطلاح "فمینیسم اسلامی" در واقع قرار دادن یک روکش نازک اسلامی روی همان مفهوم غربی است. در نتیجه آنها هیچ علاقه ای به مطرح شدن این موضوع یا بحث در مورد آن ندارند. اما واقعیت این است که این موضوع در میان زنان مسلمان در محافل آکادمیک مورد بحث قرار می گیرد. به بیان دیگر بحث در مورد فمینیسم اسلامی گاهگاهی در میان دانشگاهیان رونق می گیرد، و در بیشتر موارد به موضوع تفاوت میان آن و فمینیسم غربی هم اشاراتی می شود.
تعریف اسلام از حقوق زنان
دانشگاهیان و فعالان مسلمان موضوع زنان و حقوق آنان را با نیم نگاهی به مفهوم فمینیسم اسلامی مورد بررسی قرار می دهند، چرا که از نظر آنها فمینیست ها، سکولارهایی هستند که مذهب را مانعی بر سر راه احقاق حقوق زنان می دانند. بیشتر این اندیشمندان مسلمان معتقدند که مسئله حقوق زنان در دنیای کنونی باید توسط اندیشه اسلامی - در حال تقویت و تجدید حیات – و پیگیری یک تفسیر جدید از قرآن و سنت تعقیب شود. آنها این نظریه را به شدت رد می کنند که چنین تفسیری در هر حال بخشی از بدنه کلی حقوق و اندیشه اسلامی است؛ به جای آن معتقدند که در شرایط کنونی و برای رسیدن به تفسیری جدید، آنها فقط از ابزارهایی شبیه به ابزارهای مفسران قدیمی استفاده می کنند. همچنین برخی دانشگاهیان معتقدند که میان آنچه اسلام در مورد حقوق و وضعیت زنان می گوید و راهی که قوای قانونگذاری و مجریه و سیاست های دولتی در کشورهای اسلامی در این زمینه می روند، اختلاف جدی وجود دارد. "امیمه ابوبکر"، یکی از صاحبنظران مباحث مرتبط با حقوق زنان و فمینیسم اسلامی در یکی از نوشته هایش چنین استدلال کرده که بی عدالتی هایی که تاکنون بر زنان مسلمان تحمیل شده، نتیجه نفوذ ایده ها و رسوم قبل از ظهور اسلام هستند که «در طول زمان و تحت شرایط خاص هر دوره، اندیشه ها و تفکرات مذهبی را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سازمان برنامه و بودجه
نخستین بار در ایران در سال ۱۳۲۷همزمان با تصویب برنامه هفت ساله عمرانی اول با نام سازمان برنامه پایه گذاری شد. وظیفه این سازمان نظارت و مراقبت در اجرای برنامه بود و تحت نظر یک شورای عالی یک هیات نظارت و یک مدیر عامل فعالیت می کرد. در طول برنامه هفت ساله عمرانی دوم نیز سازمان برنامه با همین ارکان و وظیفه مشابه مشغول کار شد. در برنامه عمرانی سوم کشور سازمان برنامه از نظر تشکیلاتی تحت نظر نخست وزیر قرار گرفت و وظایف آن تغییر کرد. بدین ترتیب که مقرر گردید سازمان برنامه کلیه امور اجریی را به وزارتخانه ها محول نماید و تهیه و تنظیم بودجه کشور را برعهده گیرد سازمان برنامه با همین ترکیب در برنامه عمرانی چهارم کشور نیز انجام وظیفه کرد. آنچه در چهار برنامه عمرانی اولیه حائز توجه می باشد وابستگی سازمان برنامه به برنامه های عمرانی کشور است. بدین معنی که وجود سازمان با وجود برنامه ملازمه داشت. در برنامه پنجم عمرانی سازمان برنامه از حالت موقتی و وابسته به برنامه خارج و بر اساس قانون برنامه و بودجه به یک موسسه دولتی با اهداف و وظایف خاص تبدیل شد. همانگونه که از زمان تاسیس سازمان مرکزی برنامه و بودجه تشکیلات آن دچار تحولات بسیار شده است. سازمان برنامه بودجه استانها نیز از این تغییر و تحولات مصون نبوده است و تشکیلات امروز نتیجه تحولات و تجارب گذشته است. برنامه ریزی در ایران شروعی برای تاسیس سازمان برنامه بوده است و ایجاد مراکز برنامه ریزی استانی نیز با سیر برنامه ریزی منطقه ای پیوند خورده است بنابرین بیان تاریخچه سازمان های برنامه و بودجه استانها که استان آذربایجان شرقی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. با شرح فعالیت های عمرانی در مناطق مختلف آغاز گشته و سیر تکامل آن به تشکیلات سازمان های برنامه و بودجه استانها ختم می گردد.ایجاد دفاتر فنی در مراکز استانها و فرمانداریهی کل کوششی دیگری در زمینه منطقه ای کردن فعالیت های برنامه ریزی بود وظیفه اساسی این دفاتر بررسی نیازهای منطقه و ارسال گزارش به سازمان برنامه بود. این گزارشها پس از بررسی در سازمان برنامه در صورت تصویب به دفاتر مزبور ابلاغ می گردید بدلیل عدم قدرت تصمیم گیری دفاتر فنی در اجرای عملیات عمرانی مناطق دچار مشکلاتی شدند. و بدین لحاظ مقرر گردید این دفاتر مستقل از سازمان قادر به بررسی و اجری پروژه ها در مناطق باشند. دفاتر فنی بعد از تاسیس وزارت آبادانی و مسکن در سال ۱۳۴۲ به بازوهای اجرائی و سازمانی آن وزارتخانه مبدل شدند. در برنامه چهارم نیز دیدگاههای عمران نواحی بیشتر سرمایه گذاری در مناطق مستعد بود. و هر چند هدفها و سیاست های برنامه عمران ناحیه ای ایجاد رشد متعادل مناطق بود اما در عمل تاکید بر افزایش بازده اقتصادی و رشد سریعتر تولید ملی داشت.در اواسط برنامه چهارم با تشخیص نارسائی های موجود در برنامه ریزی منطقه ای فعالیت هایی در جهت بهبود وضع عمران نواحی صورت گرفت. و پیشنهاداتی به مرحله اجرا گذاشته شد. از جمله به منظور منطقه ای کردن امر برنامه ریزی توسعه ملی پیشنهاد شد. به موازات انجام مطالعات جامع ناحیه ای دفاتر برنامه ریزی منطقه ای به وجود آید. تا از نزدیک در جریان تهیه برنامه ها قرار گیرد و سپس اجرای هماهنگ آن را پیگیری نماید.تشکیلات پیش بینی شده جهت انجام وظایفی که بعهده سازمان برنامه گذاشته بود عبارتند از: دفتر عمران ناحیه ای و دفاتر برنامه ریزی منطقه ای این واحدها در سال ۱۳۵۰ زیر نظر معاونت امور طرح و برنامه قرار دارد.چون محدوده جغرافیایی دفاتر برنامه ریزی منطقه ای وسیع و اجرای وظایف منطقه ای کردن برنامه هی عمرانی و ایجاد هماهنگی در چنین محدوده هایی مشکل بود. در سال ۱۳۵۱ شاخه معاونت امور استانها در تشکیلات سازمان برنامه بوجود می آید. دفاتر برنامه ریزی در چندین استان از جمله آذربایجان شرقی ایجاد می گردد.در برنامه پنجم بمنظور شناخت امکانات منطقه و محدودیت های توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح ملی و استانی بری هر استان برنامه های عمرانی ۵ ساله تحت عنوان برنامه توسعه استان مورد توجه قرار گرفت و دستور تهیه مقدمات برنامه صادر شد.در نظام بودجه کشور در جهت استانی کردن بودجه جاری به منظور تسریع در عملیات اجرائی تجدیدنظر به عمل آمد. در ۲۳ استان و فرمانداری کل کشور دفاتر برنامه و بودجه به عنوان کوششی در برقراری نظام برنامه ریزی غیرمتمرکز و منطقه ای ایجاد گردیدند. با استقرار دفاتر برنامه و بودجه استانها طرح های خاص ناحیه ای جایگزین طرح های مجتمع عمرانی گردید.در برنامه پنجم با توسعه فعالیت کار در استانها و توجه بیشتر به امر برنامه ریزی منطقه ای تشکیلات استانها در سطح وسیعتری تصویب و اجرا شد. معاونت امور استانها با سه دفتر ستادی و ۲۳ دفتر برنامه و بودجه در استانها امور محوله را انجام داده و هماهنگی ۲۳ دفتر مذکور با دفتر امور استانها بود.در سال ۱۳۵۲ تقریبا در تمامی مناطق کشور دفاتر برنامه و بودجه ایجاد گردید.
از سال ۱۳۵۳ به بعد با تغییراتی که در وضع اقتصادی کشور پیش آمد و فکر پیاده نمودن سیاست عدم تمرکز بیشتر قوت گرفت تغییراتی در وظایف دفاتر برنامه ریزی و بودجه استانها و همچنین کار تهیه برنامه های استان پدید آمد و اختیارات بیشتری به انجمن استان داده شد.از سال ۱۳۵۵ بودجه جاری بعضی از دستگاه های اجرایی محلی به صورت استانی درآمد و انجام امور مربوط به تنظیم موافقتنامه هلی آنها در قالب مقررات تعیین شده به استان داده شد.در سال ۱۳۵۶ و پایان برنامه پنجم که مقدمات تهیه برنامه ششم آغاز می گردد. کار تلفیق برنامه هلی تهیه شده در استانها و آنچه سازمان برنامه در قالب کلان بخش تهیه نموده بود به اشکال برخورده و برنامه های پشنهادی نمی تواند در قالب برنامه کلی گنجانده شود.اینگونه مشکلات و همچنین موارد دیگر باعث بی نتیجه ماندن برنامه ششم می گردد.هماهنگی معاونت امور استانها از لحاظ ارتباط با سیر معاونتها و همچنین ارتباط استانها با مدیریتها ضرورت تغییراتی را در معاونت امور استانها ایجاد می نمود. از اواخر سال ۱۳۵۶ سرپرستی معاونت امور استانها حذف دفتر امور استانها و واحدهای استانی در ذیل حوزه وزارتی دفتر روش و آموزش منطقه ای حذف دفتر برنامه مطالعات ناحیه ای تحت عنوان دفتر برنامه ریزی منطقه ای در حوزه معاونت برنامه ریزی قرار می گیرد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 122
برنامه ریزی استراتژیک برای مدیریت مخازن نفت و گاز ایران
مقدمه
ایران دارای یکی از بزرگ ترین ذخایر « نفت در جا »1 در دنیاست که حجم اولیه آن بیش از 450 میلیارد بشکه تخمین زده میشود. از این مقدار حدود 400 میلیارد بشکه در مخزن « شکاف دار»2 و بقیه آن در مخازن « تک تخلخلی »3 قراردارند.
از این مجموعه بیش از 91 میلیارد بشکه نفت خام یعنی بیش از 20 درصد قابل برداشت است. به علاوه باید توجه داشت که متوسط بازیافت نفت خام از مخازن شکاف دار تا حدودی کمتر از مخازن تک تخلخلی با همان خصوصیات است.
هدف اصلی این نوشته بررسی بازیافت اقتصادی و قابل قبول نفت از این مخازن عظیم است. این امر نه تنها به سود کشور ایران است بلکه سایر کشورهای جهان نیز از آن منتفع میشوند. برای بررسی این موضوع کلیدی لازم است هر یک از عوامل اصلی مهندسی مخازن نفت به شرح زیر مطالعه شوند.
چرا ضریب بازیافت نفت از مخازن ایران در مقایسه با نقاط دیگر جهان پایین تر است؟
موقعیت عملی بازیافت نفت از مخازن « تک تخلخلی » و « شکاف دار» ایران چگونه است؟
مهم ترین عوامل اقتصادی بازیافت بیشتر نفت از مخازن ایران کداماند؟
حداکثر برداشت از نفت در جا با در نظر گرفتن فرایند تولید اولیه و ثانویه به چه میزان است؟
چگونه میتوان سرمایه گذاری لازم جهت تزریق گاز مورد نیاز به میزان 20 میلیارد پای مکعب در روز به مخازن نفتی را تامین کرد؟
برای بررسی ظرفیتهای ممکن بازیافت و استحصال نفت از مخازن کشف شده موجود، مطالعه گسترده مخازن نفت و گاز کشور چه در خشکی و چه در مناطق دریایی لازم به نظر میرسد.
به منظور انجام این مطالعات به زمان، نیروی انسانی متخصص و حمایتهای مالی نیازمندیم. این کار لزوماً باید از طریق «مدل سازی مفهومی »4 از تمام مخازن موجود کشور انجام گیرد. با انجام این روش میتوان کلیه مخازن نفت و گاز کشور را طی دوره زمانی قابل قبول و با هزینه معقول مطالعه نمود، و این در حالی است که از کیفیت کار نیز کاسته نخواهد شد.
قبل ورود به مباحث اصلی، بهتر از به طور اجمال فرقهای اساسی بین مخازن شکافدار و تک تخلخلی را بیان کنیم. تفاوتهای اصلی مخازن