لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
حرم ابوالفضل(علیه السلام) در فاصله تقریبىسیصدمترى و در شمال حرم امام حسین(علیه السلام)قرار دارد; یعنى در همان جایى که آن حضرت به شهادت رسید و در آن به خاک سپرده شد و بر مرقد او بنایى ساختند. این بنا شامل یک صحن، بارگاه و گنبدى پوشیده از کاشى و دو گلدسته با سرگلدسته هاى طلاکارى شده است.
از دیرباز همه تغییرها و توسعه هایى که در حرم امام حسین(علیه السلام) پدید آمده، کمابیش حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نیز در برگرفته و همه کسانى که به بنا و نوسازى حرم امام(علیه السلام)پرداخته، به بنا و نوسازى حرم آن حضر ت نیز توجه کرده اند، خواه در بناى صحن، خواه گنبد و بارگاه و خواه گلدسته ها. البته از جزئیات نخستین بنایى که بر مرقد آن حضرت ساخته شد، اطلاعات روشنى در دست نیست و آنچه در دست داریم اطلاعاتى مربوط به طرح و نقشه حرم، عناصر بنا، چگونگى معمارى و تزیین ها در دوره قبل از قرن هفدهم میلادى است.
به هر روى، حرم حضرت عباس(علیه السلام) قطعهاى از سرزمین مبارکى ا ست که خداوند به دیده عنایت در آن نگریسته و آن را کعبه دلها کرده است. حرم آن بزرگ، مجموعه اى است داراى4370 متر مربع مساحت که مرقد عباس(علیه السلام) را در میان دارد. گنبد خانه اى مستطیل شکل با ابعاد 110 در 120 متر و با چهار رواق در چهار طرف. محوطه اى روباز این گنبد خانه و رواق ها را در میان گرفته که آن را صحن گویند.
حرم حضرت عباس(علیه السلام) در کلیات نقشه و طرح بنا با حرم امام حسین(علیه السلام) تفاوتى چندان ندارد و تنها تفاوت در تعداد رواق هاى پیرامون گنبد خانه و همچنین غرفه هاى پیرامون صحن است. قبر درست در میان گنبد خانه است و بر روى آن صندوق گرانبها از جنس شیشه است و روى آن نیز صندوق مشبک نقره اى یا ضریحى که آن را «صندوق خاتمى » گویند.
تاریخ روایت مى کند که آل بویه (دیالمه) علا قه مندترین خاندان به اهل بیت بودند. همین حکمرانان بودند که یاد و نام حسین(علیه السلام) و برادرش عباس را زنده و جاودانه ساختند; بویژه در روزگار حکمرانى عضدالدوله دیلمى که اعلام تشیع کرد و حرم حضرت ابوالفضل و گنبد و بارگاه آن مرقد را ساخت. در دوران صفویه تحول چشمگیرى در بنا و نوسازى حرم روى دادو در همین دوران بود که شاه طهماسب صفوى به سال 1032 ه .ق. (=1622 م.) به تزیین گنبد با کاشى همت گماشت. ضریحى بر روى «صندوق خاتمى » نصب کرد. رواق و صحن را نظم و سامان داد. ایوان نخستین درِ حرم را ساخت و فرشهاى گرانبهایى از ایران براى مفروش کردن حرم فرستاد. درسال1153 ه .ق. نادرشاه افشار هدیه هاى فراوانى به حرم هدیه کرد و برخى از بناهاىحرم را نیز آینه کارى کرد.
در سال 1172 ه .ق. وزیر اندیشمند او به زیارت کربلا رفت. صندوقى را که بر روى قبر بود نوسازى کرد و در رواق هم نوسازیهایى به عمل آورد و چلچراغى براى نهادن شمع در آن به منظور روشن کردن حرم هدیه داد.در سال 1236 ه .ق. محمدشاه قاجار فرمان داد ضریحى نقرهاى بر مرقد آن حضرت بسازند.در سال 1259 ه .ق. محمدعلى شاه پسر سلطان ماجد شاه از شاهان هند، گنبد خانه حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نوسازى کرد.
پس از هجوم وهّابیان به سال 1216 ه .ق. که به غارت و تخریب حرم امام حسین و حضرت عباس(علیهما السلام) انجامید، فتحعلىشاه قاجار به نوسازى حرم پرداخت و از جمله، گنبد حرم حضرت عباس را کاشىکارى کرد. در سال 1263 ه .ق. سلطان عبدالمجید محمود عثمانىدو شمعدان تزیین یافته به گلبرگهایى طلایى به حرم حضرت عباس هدیه کرد که همچنان در حرم وجود دارد.در سال 1266 ه .ق. سلطان عبدالمجید خان عثمانى، همچنین بناى حرم حضرت عباس(علیه السلام) را نوسازى کرد.
مادر سلطان عبدالمجید نیز در سال 1266 ه .ق. پردههاى حریرى به حرم حضرت ابوالفضل هدیه کرد. در جریان نوسازیهاى اخیر صندوق داخلى ضریح «صندوق خاتمى »، عبارت «یا اباالفضل العباس(علیه السلام) أدرکنى 1264 ه .ق.» را بر آن یافتند.
بعدها حکمرانان بهرة هند سقف ضریح را با سقفى دیگر از چوب جاوه جایگزین کردند.بر تبدیل این سقف به سقف جدید، میرزا محمدباقر راجة حائرى نظارت داشت و استاد اسماعیل نجار کار تزیین آن را انجام داد.
بر ضریح فولادى که روى صندوق خاتمى قرار داشته، این عبارت نقش بسته است: «ضریح العباس سنه 1182 ه .ق. عمل احمد اکبر» آن سان که از تاریخ مکتوب بر این ضریح پیداست کار آن به سال 1182 انجام یافته است. عبارتى دیگر هم بر این ضریح نقش بسته که ظاهراً همین ماده تاریخ را نشان مى دهد. آن عبارت چنین است: «لازال مطافاً لخیار الناس، عمل مهدى القلقاوى».
این کتابت ها به خطى زیبا و به صورتى هنرى انجام گرفته است.در سال 1358 ه .ق. این ضریح فولادى برداشته و صندوق خاتمکارى دیگرى که فردى به نام فولاد زرى آن را ساخته بود، جایگزینش شد.ضریح نقره اى حرم حضرت عباس، اهدایى محمدشاه قاجار است و نظارت بر ساخت آن را نیز، چونان که بر سر در ضریح نوشته است، حاج عبدالهادى استرآبادى، نیاى بزرگ خاندان استرآبادى ساکن در کاظمین، برعهده داشته است.در قرن سیزدهم هجرى بانو تاج محل هندى به روکش کردن صندوق خاتمى با روکشى از نقره اقدام کرد و این کار ضررهایى بر صندوق در پى داشت و این عملیات تزیین، به کوچکترشدن صندوق انجامید و صندوق را به شکلى درآورد که اکنون نیز مشاهده مى شود.
ضریح جدید
در سال 1385 ه . ق. ضریح مرقد حضرت عباس با ضریحى نو جایگزین شد. این کار با جشنى بزرگ در کربلا همراه بود. ضریح را که روانة کربلا ساخته بودند، در بغداد مردم از آنان استقبال گرمى کردند و پس از آن که ضریح از مسیّب به کربلا برده شد، مردم کربلا نیز با شور و هیجان، زن و مرد به خیابان ریختند و از آن استقبال کردند. در پیشاپیش استقبال کنندگان، عالمان دینى و سادات و بزرگان و تاجران و مدیران حضور داشتند. پس از مراسم استقبال، ضیافت نهارى به افتخار این مراسم در حسینیة حیدرى از سوى تولیت حرم سید بدرالدین آل ضیاء ترتیب یافت. دو روز پس از آن، کار نصب آغاز شد. در روز سه شنبه دوازدهم ماه مبارک رمضان برابر با دوم ژانویه 1966 م. کار نصب به پایان رسید و در شب پانزدهم ماه مبارک، برابر با شب ششم ماه ژانویه، حضرت آیةالله العظمى سیدمحسن حکیم از آن پرده بردارى کرد و به درگاه خداوند تعالى دعا کرد. این ضریح، که ساختة ایرانیان و هدیة آنان بود، از طلاى ناب و نقره ساخته شده و در ساخت آن نگین هایى از مینا سنگهاى قیمتى نیز به کار رفته و در نوع خود از زیباترین و بدیعترین ضریح هاست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
تاریخچه اسماعیلیه
تلخیص از دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 8، ص 681
اسماعیلیه، یکى از فرق شیعه که در اواسط قرن 2ق/8م پدیدار گشت و سپس به شاخهها و گروههایى چند منقسم شد. اسماعیلیان، همچون شیعیان امامى، امامت را به نص مىدانستند، اما درباره سلسله امامان پس از امام صادق (ع) ، با دیگر پیروان آن امام دچار اختلاف گشتند. این فرقه نام خود را از اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) گرفته است.
اسماعیلیان و نخستین تشکلهاى فرقهاى: با رحلت امام صادق (ع) در 148ق/765م، پیروان آن حضرت از میان شیعیان امامى به گروههایى منقسم شدند که دو گروه از آنها را مىتوان به عنوان نخستین گروههاى اسماعیلى شناخت. طبق برخى روایات، امام صادق (ع) ابتدا فرزند ارشد خود اسماعیل را به جانشینى برگزیده، و نص امامت را بر او قرار داده بود، ولى طبق روایت اکثر منابع، اسماعیل چند سال قبل از پدر، وفات یافته بوده است.
یکى از دو گروه مورد بحث، مرگ اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت او به عنوان امام قائم و مهدى موعود باقى ماندند. این گروه را اسماعیلیه خالصه یا واقفه نامیدهاند .
گروه دوم از اسماعیلیان نخستین، مرگ اسماعیل بن جعفر در زمان پدرش را پذیرفته بودند و پس از وفات امام صادق (ع) ، فرزند ارشد اسماعیل، محمد را به امامت شناختند. این گروه به «مبارکیه» معروف شدند.
معاصران اسماعیلیان نخستین، غالبا آنان را باطنیه یا ملاحده یا قرامطه خطاب مىکردند، ولى خود اسماعیلیان نخستین نهضتشان را «دعوت» یا «دعوت هادیه» مىنامیدند.
اسماعیل و محمد بن اسماعیل: اطلاعات موجود درباره اسماعیل بسیار محدود است. منابع اسماعیلى مطالب مشروح و دقیقى درباره شرح حال او ذکر نمىکنند. از سوى دیگر، منابع اثنا عشرى که به اسماعیل اشاره دارند، به علت جانبدارى از امامت حضرت موسى کاظم (ع) ، نسبت به اسماعیل، منابعى بىطرف شناخته نمىشوند.
تاریخ ولادت اسماعیل نامعلوم است، ولى گفته شده که وى حدود 25 سال از برادر ناتنیش امام موسى کاظم (ع) بزرگتر بوده است. تاریخ وفات اسماعیل نیز روشن نیست؛ مىتوان گفت که وفات او بین سالهاى 132ـ145ق اتفاق افتاده است.
درباره محمد بن اسماعیل، هفتمین امام اسماعیلیه، نیز اطلاعات چندانى در دست نیست. محمد فرزند ارشد اسماعیل بوده که بنا بر روایات، هنگام فوت پدر 26 سال داشته است و تولد او به احتمال قوى باید در حدود سال 120ق/738م واقع شده باشد. وى اندکى پس از 148ق/765م که اکثر شیعیان امامى حضرت موسى کاظم (ع) را به امامت شناختند، از محل سکناى خانوادگى خود مدینه به عراق مهاجرت کرد و زندگى پنهانى خود را آغاز نمود و به همین سبب به «مکتوم» اشتهار یافت. این مهاجرت مبدأ «دوره ستر» در تاریخ اسماعیلیان نخستین است که تا هنگام تأسیس خلافت فاطمیان و ظهور امام اسماعیلى به طول انجامیده است.
سلسله امامان نزد اسماعیلیان نخستین: به نظر مىرسد که با وفات محمد بن اسماعیل، مبارکیه به دو شاخه منشعب شدهاند و تنها گروه بسیار کوچکى تداوم امامت را در اخلاف محمد بن اسماعیل پذیرفتند. گروه دیگر، شامل اکثر مبارکیه، مرگ محمد بن اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت وى به عنوان امام قائم و مهدى موعود باقى ماندند. این گروه بعدها به طور اخص به نام قرامطه شهرت یافتند.
در فهرست امامان که بعدا مورد قبول اسماعیلیان فاطمى قرار گرفت، حضرت على (ع) مقام مهمترى به عنوان «اساس الامامه» یافت و در نتیجه، فهرست با نام امام حسن (ع) آغاز مىگردید و نام اسماعیل بن جعفر نیز همواره به عنوان ششمین امام در فهرست جاى داشت. این ترتیب براى شمارش نخستین امامان اسماعیلیه، هنوز مورد قبول اسماعیلیان مستعلوى است، حال آنکه اسماعیلیان نزارى که معتقد به برابرى و یکسان بودن مقام تمام امامان هستند، فهرست خود را با نام حضرت على (ع) آغاز مىکنند و سپس امام حسین (ع) را به عنوان دومین امام خود مىآورند. نزاریان نام امام حسن (ع) را در فهرست خود ذکر نمىکنند.
از تاریخ بعدى این گروههاى اسماعیلى نخستین که مرکزشان در کوفه بود و اعضاى معدودى داشتند، تا زمانى که اسماعیلیان با برپایى نهضت واحد اندکى پس از اواسط قرن 3 ق/9م ناگهان در صحنه تاریخ اسلام ظاهر گردیدند، اطلاعات قابل ملاحظهاى در دست نیست. به نظر مىرسد که طى این یک قرن، رهبرانى در خفا و به استمرار براى ایجاد یک نهضت واحد و پویا در میان گروههاى اسماعیلى نخستین فعالیت داشتهاند. این رهبران احتمالا امامان همان دستهاى بودهاند که با مرگ محمد بن اسماعیل از مبارکیه منشعب شده، و تداوم امامت را پذیرفته بودند.
کوششهاى پنهانى این رهبران، عاقبت پس از نزدیک به یک قرن در حدود سال 260ق/874م به نتیجه رسید و از همان موقع شبکهاى از داعیان اسماعیلى ناگهان در بلاد مختلف اسلامى پدیدار گشتند و فعالیت گستردهاى را براى بسط دعوت اسماعیلیه آغاز کردند. در آن تاریخ دعوت اسماعیلیه همچنان تحت هدایت رهبرى مرکزى مستقر در سلمیه قرار داشته، و هویت واقعى این رهبران نیز هنوز به گونههاى مختلف کتمان مىشده است. براى جلب حمایت بیشترین شمار از اسماعیلیان نخستین، رهبران مرکزى اسماعیلیه تا مدتها به نام محمد بن اسماعیل دعوت مىکردند که اعتقاد به امامت و مهدویت وى نظریه اصلى مبارکیه و مهمترین گروه منشعب از آنها بوده است. به عبارت دیگر، نظر به اینکه اکثر اسماعیلیان نخستین در انتظار رجعت محمد بن اسماعیل به عنوان مهدى و گسترش حکومت عدل او بودهاند، رهبران مرکزى نیز بر همین نظریه تأکید داشته، و نهضت واحد اسماعیلیه را در قرن 3ق بر اساس همین نظریه درباره امامت استوار کرده بودند.
گسترش سریع دعوت در سده 3ق/9م: بر اساس منابع، نکات اصلى دعوت اسماعیلیه در قرن 3ق را مىتوان بدین شرح خلاصه کرد: در 261ق/875م، حمدان قرمط فرزند اشعث که از اهالى سواد کوفه بوده، دعوت اسماعیلیه را در نواحى اطراف کوفه و سایر نقاط جنوب عراق آغاز، و سازماندهى کرده، و داعیانى نیز براى نواحى مهم آن منطقه معین کرده است. حمدان به زودى پیروان زیادى پیدا کرد که به قرامطه (جمع قرمطى، منسوب به قرمط) اشتهار یافتهاند. در اندک مدتى واژه قرامطه به گروههاى اسماعیلى دیگر بلاد نیز که ارتباطى با حمدان قرمط نداشتهاند، اطلاق شد.
اندکى بعد، معتضد خلیفه عباسى، سیاست قاطعترى در مقابل اسماعیلیان اتخاذ کرد و با سرکوبى شدید شورشهاى بعدى آنان در طول سالهاى 287ـ289ق/900ـ902م از پیروزى احتمالى قیام اسماعیلیه در عراق جلوگیرى کرد.
دعوت در یمن که همواره یکى از پایگاههاى مهم اسماعیلیه بوده، و از ابتدا ارتباطات نزدیکى با رهبران مرکزى نهضت داشته است، توسط دو داعى به نامهاى ابن حوشب، معروف به منصور الیمن و على بن فضل بنیان گذارده شد که از 270ق دعوت اسماعیلیه را به طور علنى در آنجا ترویج نمودند.
دعوت به تدریج از یمن به مناطق مجاور، مانند یمامه، در شبه جزیره عربستان نیز بسط یافت . دعوت اسماعیلیه در سرزمین بربرهاى شمال افریقا نیز اشاعه پیدا کرد و مقدمات تأسیس خلافت فاطمیان فراهم گردید. در حدود سال 281ق/894م دعوت اسماعیلیه در منطقه بحرین در شرق عربستان آغاز گردید و ابو سعید جنابى از جانب حمدان به بحرین فرستاده شد تا دعوت را در آنجا سازماندهى و رهبرى کند. ابو سعید سرانجام موفق شد که تا 286ق/899م، قسمت اعظم بحرین را تحت نفوذ خود در آورد و دولت مستقلى را در آنجا بنیان نهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
ارتباطات
تاریخچه روابط عمومی:
تاریخچه روابط عمومی:
برای نخستین بار در سال 1906 میلادی « آمویی لی » که خبرنگار روزنامه بود اولین دفتر روابط عمومی را در نیویورک تأسیس کرد . وی در نخستین اقدام خود با صدور اعلامیه ای به نام « اعلامیه اصول » هدف عمده روابط عمومی را اطلاع رسانی به مردم عنوان کرد ، تأکید کرد که هدف آن تبلیغات تجاری نیست .
روابط عمومی در ایران:
نخستین واحد روابط عمومی در ایران در سال 1330 توسط دکتر حمید نطقی پدر روابط عمومی ایران در شرکت نفت راه اندازی شد .
تعاریف روابط عمومی:
- اسکات ام کاتلیپ صاحبنظر روابط عمومی در جهان ، روابط عمومی ، اداره کردن وظایف ، شناسایی و ایجاد حفظ و نگهداری روابط مطلوب و حسنه بین سازمان و جامعه است . جامعه ای که توفیق و ناکامی یک سازمان به آن وابسته است .
- ادوارد برنیز از بنیانگذاران رشته روابط عمومی : روابط عمومی عبارت است از دادن اطلاعات به مردم و تلاشهای ترغیبی به منظور تغییر گرایش ها و رفتار مردم و کوشش برای همبسته ساختن نگرش ها و اقدامات یک مؤسسه با مخاطبان خود و متقابلاً نگرش ها و اقدامات مخاطبان با مؤسسه
تعریف کامل روابط عمومی:
روابط عمومی مجموعه ای از عملیات ارتباطی آگاهانه مبتنی بر برنامه و تحقیق است که با استفاده از
شیوه های علمی و هنری به دنبال ارتباط با مردم و اطلاع یابی از نظرهای آنان ، تجزیه و تحلیل
گرایش های مخاطبان و افکار عمومی به منظور گفتگو با آنان برای رسیدن به تفاهم با کاربرد روش ها و ابزارهای ارتباطی نوشتاری ، گفتاری ، دیداری و شنیداری است .
وظایف روابط عمومی:
مهمترین وظیفه روابط عمومی ، شناخت افکار عمومی و نفوذ در آن برای جلب رضایت افکار عمومی از سازمان است .
الف) ارتباطات درون و برون سازمانی
ب) امور فرهنگی و نمایشگاهها
ج) انتشارات
د) سنجش افکار عمومی
و ) آموزش ، پژوهش و برنامه ریزی
اصول برنامه ریزی در روابط عمومی
1- شناسایی مخاطبان
2- تعیین اهداف روابط عمومی براساس اهداف مؤسسه
3- تعیین پیام های روابط عمومی
4- تهیه پیش نویس برنامه و مشورت با مسئولان
کارکردهای کلان روابط عمومی:
- جلب مشارکت مردمی
- ایجاد همدلی
- کمک به تحقق جامعه مدنی
ویژگیهای روابط عمومی مطلوب:
- توجه به اصول اخلاقی
- توجه به روابط عمومی داخلی
- توجه به رهبران فکری
- ارتباط با رسانه ها
- مشاوره مدیریت
- اطلاع یابی
- ارتباط مردمی
- مدیریت علمی
- توجه به بازخورد
ویژگیهای کارشناس روابط عمومی:
- مهارتهای علمی
- احساس مسئولیت اخلاقی
- آگاهی از سازمان
- آگاهی از جامعه
- نوآوری و خلاقیت
- آشنایی با علوم اجتماعی و روزنامه نگاری
- قدرت نویسندگی
- گوش دادن مؤثر و همدلی
- ایمان به حقانیت مخاطب
وجوه افتراق روابط عمومی و تبلیغات:
روابط عمومی و تبلیغات دو مقوله جدا از هم هستند و از نظر هدف ، شیوه ، ماهیت ، الگوی ارتباطی ، توجه به موازین اخلاقی و نقش مخاطب تفاوت فاحشی دارند .
روابط عمومی در پی ارتباط دو سویه با مخاطب است و مخاطب در آن با آگاهی کامل ایفای نقش می کند . روابط عمومی صرفاً به دنبال اطلاع رسانی نیست بلکه فرایند اطلاع یابی را نیز باید دنبال کند .
اما در تبلیغ ، یکسویه بودن ارتباط مبلغ با مخاطب ، توجه صرف به منافع مؤسسه یا مبلغ ، دستکاری اطلاعات ، تحمیل عقاید به مخاطب و مشروعیت استفاده از راهها و ابزارهای مختلف برای رسیدن به هدف مد نظر است . باید اضافه کرد در تبلیغات غرایز طبیعی مورد هدف است ولی در روابط عمومی ، هدف عقلانیت ارتباطی بوده و غایت فعالیتهای روابط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
ورزش
تاریخچه ورزش
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس ، کشتی ، شنا ، شمشیرزنی ، تیراندازی ، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال ، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی ، والیبال ، گلف ، انواع تنیس ، شنا ، پرتاب وزنه و جزو ورزش محسوب می شوند.
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند ، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی جان بازی در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودند و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.
مورخ مشهور ، ویل دورانت می نویسد: آن مدینه فاضله بچه ها فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دامپروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.
اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم، در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند.
از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط ، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.
وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد:
از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که در بازی های المپیک مقرر گردیده است.
▪ در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است: ۱) انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.
۲) از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی.
۳) و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
تاریخچه ورزش در ایران
اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت: در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیش تری الویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
تاریخچه بسکتبال (Basketball)
ایران
ورزش بسکتبال در سال ۱۳۱۰ در ایران معرفى شد. از آن تاریخى تاکنون این ورزش مورد توجه علاقمندان قرار گرفته است.
این ورزش ابتدا در مدارس کشور شروع و بهطور وسیعى گسترش یافت بهطورىکه اکثر بازیکنان شاخص از درون مدارس و دانشگاهها و سپس باشگاهها به تیم ملى راه پیدا کردند.
در سال ۱۳۱۴ براى اولینبار توسط آقاى فریدون شریفزاده بسکتبال در کالج البرز تهران رسماً برگزار و آهنگ گسترش بسکتبال در ایران مثل دیگر کشورهاى جهان در سالهاى اولیه بسیار سریع بود.
بیش از ۱۰ سال بعد از سال ۱۳۱۴ انجمن بسکتبال و والیبال توأماً تأسیس و فعال شد که مسؤولیت آن بهعهدهٔ آقاى کاظم رهبرى بود.
جهان
تا قبل از سال ۱۸۹۱ میلادى ورزشهاى فوتبال آمریکایى (American footbal) و بیسبال (Baseball) نزد مردم ایالات متحده بسیار محبوب و مورد توجه بودند. این دو روش بهعلت ویژگىهاى خاص خود و نیاز به مکان بسیار بزرگ در فضاى آزاد و بنابراین در فصول معینى از سال قابل اجرا بودند. لذا در فصل زمستان فعالیتهاى ورزشى بسیار کمرونق و به ژیمناستیک، حرکات سوئدى و راهپیمایى خلاصه شده و در بعضى نقاط بصورت تعطیل در مىآمد. از این رو دستاندرکاران امر بر آن شدند تا ورزشى ابداع نمایند که از طرفى امکان اجراى آن در تمام فصول سال میسر باشد و از طرف دیگر حدفاصل زمانى بین فوتبال و بیسبال را پر کند. علاوه بر این، هدف دیگرى که با ابداع ورزش در مدّنظر قرار داشت ادامهٔ فعالیتهاى ورزشى ورزشکاران دو رشتهٔ فوق بود تا بدین وسیله بتوانند با ادامهٔ اینگونه فعالیتها در خارج از فصل مسابقات خود را در فرم ایدهآل نگاهداشته و در فصل بعدى با آمادگى بیشترى تمرینات خود را آغاز نمایند. با توجه به نکات فوق بود که بسکتبال در سال ۱۸۹۱ توسط یکى از اساتید ورزش کالج اسپرینگ فیلد (Springfield) به نام دکتر جیمز نیسمیت (James A. Naismith) اختراع شد. چون در این ورزش از سبد و توپ استفاده مىشد و هدف پرتاب و قرار توپ در داخل سبد بود لذا نام بسکتبال را بر روى آن نهاد. در این سال براى اولینبار بود که این ورزش در کالج مذکور در ایالت ماساچوست (Massachusetts) آمریکا اجرا گردید.
وسایل اولیه عبارت بودند از یک سبد هلو و لاستیک داخلى توپ فوتبال. پنج اصل اساسى در شکل گرفتن این ورزش مورد توجه قرار گرفت که عبارت بودند از:
۱. این بازى به یک توپ نیاز دارد که بایستى بزرگ، سبک و به وسیلهٔ دو دست حمل شود،
۲. هیچکس اجازه ندارد زمانى که توپ را در اختیار دارد بدود،
۳. هنگامى که توپ در جریان است هیچیک از بازیکنان مجاز نیستند محدودیتى براى بدست آوردن توپ توسط سایر بازیکنان به وجود آورند،
۴. هر دو تیم منطقهٔ مشابهى را اشغال مىنمایند،
۵. سبد (حلقه) بایستى افقى بوده و در مکانى بالاتر از بازیکنان قرار داشته است آلونزواستگ (Dale Hanson, Basketbabll(New Jersey: Prentice-Hall Inc. Englewood Cliffs, 1972), PP.65) .
shaquille O'Neal ستاره تیم لس آنجلس لیکرز در سال 1996 Micheal Jordan ستاره تیم شیکاگو بولز و Phil Jackson مربى
نحوهٔ قرار گرفتن سبد هلو به این صورت بود که یا آن را روى پایهاى نصب مىکردند و یا به بالکن موجود در سالن متصل مىشد. در کنار این پایه یا بالکن نردبانى قرار داشت که هر موقع توپ به ثمر مىرسید یکى از بازیکنان از آن بالا مىرفت و توپ را از داخل آن خارج نموده، بازى مجدداً از نیمهٔ زمین آغاز مىگردید. در سال ۱۸۹۲ یعنى به فاصلهٔ یک سال پس از اختراع بسکتبال مسابقهاى توسط دو تیم به نمایش گذاشته شد که یکى از تیمها را دکتر نیسمیت و دیگرى را آموس آلونزواستگ (Amos Alonzo Stagg) رهبرى مىنمود. پس از اجراى این نمایش بود که ورزش بسکتبال به سرعت توسعه و گسترش یافته و روز به روز محبوبیت بیشترى بین جوانان کسب نمود.
بسکتبال برخلاف بسیارى از ورزشهاى دیگر از ابتداى امر مورد توجه خانمها نیز قرار گرفت و اولین تیم بانوان در سال ۱۸۹۱ در محل کار یا دانشکدهٔ مخترع آن تشکیل و در سال ۱۸۹۹ میلادى براى اولینبار کتاب قانون بسکتبال براى بانوان منتشر گردید.
بررسى و مطالعهٔ قوانین و مقررات این بازى در گذشته و تغییرات آن بازگوکنندهٔ جالبى از جنبههاى مختلف گسترش این ورزش مىباشد بدین معنى که بسکتبال در ابتدا خیلى آرام و آهسته اجرا مىشد و به قدرت جسمانى کمتر نیاز داشت. زمین بازى در مراحل اولیه گسترش این ورزش به سه قسمت تقسیم مىشد و بازیکنان هر ناحیه تنها مىتوانستند در منطقهٔ مربوط به خود به فعالیت بپردازند. بعدها که بازى از سرعت بیشترى برخوردار شد زمین بازى نیز به دو قسمت تبدیل گردید. در آغاز پیدایش بسکتبال بازیکنان مجاز بودند