واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

شاخصه های امامت در تفکر شیعی 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

بسم الله الرحمن الرحیم

شاخصه های امامت در تفکر شیعی

نقدی بر نوشتار «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» مندرج در روزنامۀ شرق شمارۀ 713

امامت یکی از آموزه های مهم اسلامی است که از دیر زمان مورد اهتمام و بحث و تحقیق مذاهب و متفکران اسلامی بوده است در این میان شیعۀ امامیه برای امامت اهداف، رسالت ها و شاخص هایی را تعریف کرده است که به سبب آنها، امامت در تفکر شیعی از جایگاه و اهمیّت ویژه ای برخوردار شده است و اگر دیگر مذاهب اسلامی، امامت را از واجبات فقهی می دانند، شیعه آن را از اصول اعتقادی می شمارد. اجرای احکام و حدود اسلامی، برقراری امنیّت و گسترش عدالت و دفاع از کیان اسلام و مسلمین از مهمترین اهداف امامت و مسئولیّتهای امام است که شیعه و اهل سنّت بر آنها توافق دارند اما شیعه، علاوه بر امور یاد شده، تبیین معارف و احکام اسلامی و صیانت فکری و معنوی اصول و فروع اسلامی را نیز از اهداف امامت می داند. بدیهی است که تحقق این آرمان به صورت مطلوب، بدون برخورداری امام از علم کامل نسبت به معارف و احکام اسلامی و عصمت علمی و عملی او امکان پذیر نخواهد بود. از سوی دیگر، عصمت و علم کامل به شریعت، از صفات درونی است و تشخیص آن برای افراد، از طریق متعارف ممکن نیست. بدین جهت راه تعیین امام، منحصر در نص شرعی است و نص شرعی نیز متفرع بر نصب الاهی می باشد.

بر این اساس، مهمترین شاخصه های امامت در تفکر شیعی عبارتند از: علم کامل به احکام و معارف اسلامی، عصمت علمی و عملی، نصب الاهی و نص شرعی.

افضلیت امام بر افراد مشمول امامت او نیز از دیگر شاخص های مهم امامت است که برخی از متکلمان غیر شیعی نیز در حد شرط کمال یا شرط لزوم به صورت مقیّد پذیرفته اند.

در نوشتاری که در شمارۀ 713 روزنامۀ شرق، ص18 با عنوان بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی منتشر گردیده ادعا شده است که مفهوم امامت در جهان تشیع دچار استحاله گردیده و در صفات امام و شاخص های امامت، تحول رخ داده است بدین صورت که در قرن اول و دوم، امام با اوصافی غیر از آنچه در قرنهای سوم و چهارم و پس از آن شهرت و رسمیّت یافته است، معرفی شد. آن چه در آن دوران مطرح بود، عمل به قرآن، حق مداری، عدالت، تهذیب نفس، اقامۀ دین، عقل درایتی در مقابل عقل روایتی و افضلیت علمی بود و از نصب الاهی و نص شرعی، عصمت و علم غیب به عنوان اوصاف امام و شاخص های امامت سخنی به میان نیامده بود. این اوصاف چهارگانه، توسط متکلمان شیعه در قرنهای سوم و چهارم مطرح شده است و به تدریج در شمار شاخص های رسمی امامت شیعی قرار گرفته و جزء بدیهیات و مسلمات مذهب شده است.

برای اثبات این مدعا به سه روایت استناد شده است یکی سخن امام علی علیه السلام در خطبۀ سوم نهج البلاغه است که هنگامی که مردم برای بیعت با او به عنوان خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله اجتماع کرده بودند، فرمود: اگر حضور شما جمعیت انبوه نبود که با آن حجت بر من تمام شده و در نپذیرفتن مقام خلافت عذری ندارم و نیز اگر خداوند از عالمان پیمان نگرفته بود که بر ستمگری ظالمان و پایمال شدن حق مظلومان، سکوت نکنند، مسئولیت خلافت و امامت را نمی پذیرفتم. آن چه در این سخن امام علی علیه السلام در ارتباط با امامت مطرح شده است، دو چیز است: نداشتن عذر سکوت و قعود با وجود یاوران بسیار و مسئولیت عالمان دین در دفاع از حقوق مظلومان و محرومان و مبارزه با ستمگران. نکتۀ مهم این است که امیر المومنین علیه السلام در این سخن، خود را به عنوان عالم دین معرفی می کند نه فردی معصوم و منصوب از جانب خداوند.

دلیل دوم: سخن امام حسین(علیه السلام) است که در معرفی امام فرموده است: و لعمری ما الامام الا العامل بالکتاب و الاخذ بالقسط و الدائن بالحق و الحابس نفسه علی ذات الله. و امام مجری عدالت و پیرو حق است و نفس خویش را برای خدا به بند کشیده است؛ در این سخن امام حسین علیه السلام نیز از اوصاف چهارگانۀ متکلمان در مورد امامت، ذکری به میان نیامده است.

دلیل سوم: کلامی است که هم از امام علی(علیه السلام) روایت شده و هم از امام حسین(علیه السلام). در آن کلام، فلسفۀ امامت و حکومت بیان شده است که عبارت است از: اصلاح امور مردم، دفاع از مظلومان و تامین امنیت آنان در برابر ظالمان، آشکار نمودن معالم دین و اقامۀ حدود شرعی «لنری المعالم من دینک و نظهر اصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک»

بر اساس این گونه سخنان در بیان اوصاف امام و شاخصهای امامت از اهل بیت علیهم السلام شیعیان آن دوران نیز از ویژگیهای امام و شاخصهای امامت تلقی جز مطالب مزبور نداشتند و امام را با اوصاف و شاخصهای چهارگانۀ کلامی(نصب الاهی، نص شرعی، عصمت و علم غیب) نمی شناختند.

این دو تلقی از امامت، پی آمد مهم دیگری نیز در زمینۀ اسوه بودن امام دارد. زیرا بنا بر تلقی اول که اوصاف امام جنبۀ بشری و عادی دارند، اسوه بودن امام برای



خرید و دانلود  شاخصه های امامت در تفکر شیعی 14 ص


تحقیق درباره شاخصه های امامت در تفکر شیعی 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

بسم الله الرحمن الرحیم

شاخصه های امامت در تفکر شیعی

نقدی بر نوشتار «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» مندرج در روزنامۀ شرق شمارۀ 713

امامت یکی از آموزه های مهم اسلامی است که از دیر زمان مورد اهتمام و بحث و تحقیق مذاهب و متفکران اسلامی بوده است در این میان شیعۀ امامیه برای امامت اهداف، رسالت ها و شاخص هایی را تعریف کرده است که به سبب آنها، امامت در تفکر شیعی از جایگاه و اهمیّت ویژه ای برخوردار شده است و اگر دیگر مذاهب اسلامی، امامت را از واجبات فقهی می دانند، شیعه آن را از اصول اعتقادی می شمارد. اجرای احکام و حدود اسلامی، برقراری امنیّت و گسترش عدالت و دفاع از کیان اسلام و مسلمین از مهمترین اهداف امامت و مسئولیّتهای امام است که شیعه و اهل سنّت بر آنها توافق دارند اما شیعه، علاوه بر امور یاد شده، تبیین معارف و احکام اسلامی و صیانت فکری و معنوی اصول و فروع اسلامی را نیز از اهداف امامت می داند. بدیهی است که تحقق این آرمان به صورت مطلوب، بدون برخورداری امام از علم کامل نسبت به معارف و احکام اسلامی و عصمت علمی و عملی او امکان پذیر نخواهد بود. از سوی دیگر، عصمت و علم کامل به شریعت، از صفات درونی است و تشخیص آن برای افراد، از طریق متعارف ممکن نیست. بدین جهت راه تعیین امام، منحصر در نص شرعی است و نص شرعی نیز متفرع بر نصب الاهی می باشد.

بر این اساس، مهمترین شاخصه های امامت در تفکر شیعی عبارتند از: علم کامل به احکام و معارف اسلامی، عصمت علمی و عملی، نصب الاهی و نص شرعی.

افضلیت امام بر افراد مشمول امامت او نیز از دیگر شاخص های مهم امامت است که برخی از متکلمان غیر شیعی نیز در حد شرط کمال یا شرط لزوم به صورت مقیّد پذیرفته اند.

در نوشتاری که در شمارۀ 713 روزنامۀ شرق، ص18 با عنوان بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی منتشر گردیده ادعا شده است که مفهوم امامت در جهان تشیع دچار استحاله گردیده و در صفات امام و شاخص های امامت، تحول رخ داده است بدین صورت که در قرن اول و دوم، امام با اوصافی غیر از آنچه در قرنهای سوم و چهارم و پس از آن شهرت و رسمیّت یافته است، معرفی شد. آن چه در آن دوران مطرح بود، عمل به قرآن، حق مداری، عدالت، تهذیب نفس، اقامۀ دین، عقل درایتی در مقابل عقل روایتی و افضلیت علمی بود و از نصب الاهی و نص شرعی، عصمت و علم غیب به عنوان اوصاف امام و شاخص های امامت سخنی به میان نیامده بود. این اوصاف چهارگانه، توسط متکلمان شیعه در قرنهای سوم و چهارم مطرح شده است و به تدریج در شمار شاخص های رسمی امامت شیعی قرار گرفته و جزء بدیهیات و مسلمات مذهب شده است.

برای اثبات این مدعا به سه روایت استناد شده است یکی سخن امام علی علیه السلام در خطبۀ سوم نهج البلاغه است که هنگامی که مردم برای بیعت با او به عنوان خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله اجتماع کرده بودند، فرمود: اگر حضور شما جمعیت انبوه نبود که با آن حجت بر من تمام شده و در نپذیرفتن مقام خلافت عذری ندارم و نیز اگر خداوند از عالمان پیمان نگرفته بود که بر ستمگری ظالمان و پایمال شدن حق مظلومان، سکوت نکنند، مسئولیت خلافت و امامت را نمی پذیرفتم. آن چه در این سخن امام علی علیه السلام در ارتباط با امامت مطرح شده است، دو چیز است: نداشتن عذر سکوت و قعود با وجود یاوران بسیار و مسئولیت عالمان دین در دفاع از حقوق مظلومان و محرومان و مبارزه با ستمگران. نکتۀ مهم این است که امیر المومنین علیه السلام در این سخن، خود را به عنوان عالم دین معرفی می کند نه فردی معصوم و منصوب از جانب خداوند.

دلیل دوم: سخن امام حسین(علیه السلام) است که در معرفی امام فرموده است: و لعمری ما الامام الا العامل بالکتاب و الاخذ بالقسط و الدائن بالحق و الحابس نفسه علی ذات الله. و امام مجری عدالت و پیرو حق است و نفس خویش را برای خدا به بند کشیده است؛ در این سخن امام حسین علیه السلام نیز از اوصاف چهارگانۀ متکلمان در مورد امامت، ذکری به میان نیامده است.

دلیل سوم: کلامی است که هم از امام علی(علیه السلام) روایت شده و هم از امام حسین(علیه السلام). در آن کلام، فلسفۀ امامت و حکومت بیان شده است که عبارت است از: اصلاح امور مردم، دفاع از مظلومان و تامین امنیت آنان در برابر ظالمان، آشکار نمودن معالم دین و اقامۀ حدود شرعی «لنری المعالم من دینک و نظهر اصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک»

بر اساس این گونه سخنان در بیان اوصاف امام و شاخصهای امامت از اهل بیت علیهم السلام شیعیان آن دوران نیز از ویژگیهای امام و شاخصهای امامت تلقی جز مطالب مزبور نداشتند و امام را با اوصاف و شاخصهای چهارگانۀ کلامی(نصب الاهی، نص شرعی، عصمت و علم غیب) نمی شناختند.

این دو تلقی از امامت، پی آمد مهم دیگری نیز در زمینۀ اسوه بودن امام دارد. زیرا بنا بر تلقی اول که اوصاف امام جنبۀ بشری و عادی دارند، اسوه بودن امام برای



خرید و دانلود تحقیق درباره شاخصه های امامت در تفکر شیعی 14 ص


تحقیق: بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

مقدمه

خانواده، واحد بنیادین جامعه، کانون اصلی رشد و تعالی انسان و مؤثرترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابد و در خانواده های سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند.

از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال یابی و سکونت و آرامش و بالندگی اعضای خویش است، بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب و آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متأثرمی شود و این تأثیر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی می گردد.

اگر خانواده محیط سالم و سازنده ای داشته باشد و به نقش کلیدی و جایگاه زن در تحکیم و تقویت خود خانواده آگاه باشد، مسلماً پر برکت و ماندگار خواهد بود و بهره های فراوانی نصیب اجتماع خواهد کرد.

بالاخره نظر به کارکرد بسیار محوری و فردی و اجتماعی خانواده در حفظ و انتقال ارزش ها و همچنین حفظ سلامت فردی و اجتماعی، همواره مهاجمان فرهنگی درصد تضعیف خانواده وانحلال آن می باشند. همان طور که « الوین تافلر» در کتاب « موج سوم » خود بیان می کند جز از طریق به نابودی کشاندن خانواده و تضعیف این نهاد، فرهنگ سازی صورت نمی پذیرد، از این رو کلیه تلاش دشمن مصروف به از هم پاشیدن نظام خانواده است و جا دارد که متولیان و صاحبنظران به این مسئله توجه داشته باشند و جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی به تقویت و استحکام نظام خانواده بپردازد و صاحب نظران در این عرصه با تنویر افکار، رسواگر توطئه های شوم دشمن شوند.

از این روبه نظر می رسد که پرداختن به مسأله خانواده و تلاش جهت استحکام بنیان های این نهاد مقدس، مؤثرترین گام جهت حفظ فرهنگ ملی و ارزش های مذهبی است.

با اولویت ترین رسالت مسئولان ذیر بط می باشند، چرا که بستر رشد و تعالی و توسعه جامعه خانواده است و بدون برخورداری از جامعه سالم امکان دسترسی به رشد و توسعه وجود ندارد.

جایگاه رفیع خانواده

بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت، تبلور رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسانها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش ها و تجارب فرد در زندگی خانوادگی است.

برای کودک، پدر و مادر کامل ترین و خوشایندترین موجود هستی و کامل ترین الگو برای همانند سازی است.

ارضای عاطفی، اجتماعی کودک در خانواده صورت می پذیرد، بسیاری از تخلفات، پرخاشگری ها کجروی ها و بزهکاری ها از مشکلات خانواده نشأت می گیرد. فقر عاطفی در خانواده زمینه ساز تبهکاری ها است. رمز پیشرفت تحصیلی، سلامت روانی اجتماعی و رشد و تعالی یک یک اعضای جامعه، نقش بنیادین دارد.

تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درون این سیستم، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عموم مردم یک جامعه فراهم می سازد. گروهی از کارشناسان خانواده و مسایل اجتماعی به سرپرستی بری ( bray ) در آمریکا در سال 1988 پس از یک مطالعه طولانی سیستماتیک طی 9 سال به این نتیجه رسیدند که بحرانهای اجتماعی و روانی در جهان معاصر به جهت تضعیف و تزلزل و در نهایت سقوط خانواده می باشد. بحرانهایی چون، استرس رو به تزاید در زمینه های تحصیلی و شغلی، ناشی از زندگی ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، تغییر بنیادین در الگوهای تولید، تغییرات در شیوه های زندگی افراد، تورم و بحرانهای شدید اقتصادی، کاهش یا سقوط ارزش های مذهبی و اخلاقی، از جمله بحرانهای ناشی از تزلزل خانواده در جهان معاصر است.

نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد.ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات و بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی که برخوردار از خانواده متزلزل است، ارزشهای اخلاقی در سطح کلان سقوط می کند.

کنفوسیوس می گوید :

«وقتی زناشوئی با عشق و علاقه باشد، هماهنگی در خانه و خانواده به وجود می آید و هنگامی در خانه مستقر باشد، رضایت در جامعه حاصل می شود و وقتی خشنودی در جامعه حاصل باشد، آبادانی و رفاه در آن جامعه موجود خواهد بود و بالاخره هنگامی که رفاه وآبادانی در جوامع فراهم باشد صلح جهانی بیشتر تأمین خواهد شد.»

خانواده نخستین بستر، فعلیت یافتن استعدادهای بشر است و اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان میباشد . و اساسی ترین سهم را در سلامت و سعادت و تعالی جوامع بشری به عهده دارد.

زیانهای فروپاشی خانواده

تضعیف بنیانهای خانواده و فروپاشی آن، خسارت های زیادی را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد که در این بخش از نوشتار به برخی از آنها به صورت اجمالی پرداخته می شود.

1-اختلال در جامعه

نخستین اختلالی که در زندگی اجتماعی با فروپاشی خانواده ایجاد می شود، اختلال در جمعیت است. رشد جمعیت مختل می شود.

2- فقدان عواطف

جامعه ای که خانواده نداشته باشد از کانون اصلی پیدایش محبت و عاطفه بی بهره است.

« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً و جعل بینکم موده و رحمته »؛ مودت یعنی محبت شدید مربوط به اوایل زندگی و رحمت برای زن و شوهر سالخورده .

3- از بین رفتن آداب و سنن

خانواده یک بستر و جویبار طبیعی است برای انتقال تدریجی سنت ها، ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، و اگر این جویبار قطع شود، فرهنگ نیز منتقل نمی شود و جامعه دچار مشکل هویت می گردد. فرهنگ برای جامعه در حکم حافظه است برای فرد، جامعه ای که فرهنگ خود را از دست بدهد حافظه جمعی تاریخی خود را از دست داده است و دچار بحران شدید می شود.

با توجه به جایگاه بلند خانواده و کارکرد بسیار محوری و مؤثر آن در جوامع بشری جا دارد که به بررسی تطبیقی بین نگاه استعمار فرانوین نسبت به خانواده و جایگاه آن و مقایسه آن با دیدگاه اسلام بپردازیم.

خانواده در منظر استعمار نوین

انسان معاصر در پناه برنامه های استعمار فرانوین که منجر به فروپاشی نهاد خانواده شد، دچار سردرگمی و مشکلات زیادی شده است. استعمار فرانوین توانست یکپارچگی و پیوند خانواده را به نابودی بکشاند و براثراین نابودی ، انسان دچار دشواری ها و مشکلات زیادی شده است.

پدیده مادران مجرد، پدیده شومی در استعمار فرانوین است که هدف آن متلاشی کردن نظام خانواده است. مجموعه قوانین جاری در این نظام، لجام گسیختگی فرهنگی و حمایت از مادران مجرد است و این یعنی اضمحلال خانواده و خانه به دوشی.

کلیه شئونات خانواده در این تفکر مبتنی بر دو عنصر آزادی و فرد گرایی است.

تنها چیزی که صلاحیت محدود سازی آزادی و فرد گرایی را دارد، آزادی و حقوق فردی دیگران است. نکته قابل توجه این است که تشکیل خانواده در تفکر فرانوین ضرورتاً در گرو پیوند زدن زن و مرد نیست بلکه به انواع هم زیستی رسمیت داده می شود، در کنفرانس پکن مفهوم خانواربه جای مفهوم خانواده به ادبیات بین الملل راه پیدا کرده است. یکی از مباحثی که کشورهای اروپایی و آمریکایی تلاش داشتند درسند پکن بگنجد تعریف خانواده بود.

اصرار داشتند که همه کشورها ملزم بشوند خانواده ای متشکل از دو هم جنس بازرا به عنوان خانواده بپذیرند و حمایت قانونی کنند. درسند پکن که به گفته ی البرایت وزیر خارجه آمریکادر سال 1995 دقیقاً در راستای سیاست های آمریکایی است، اساساًخانواده ارزشی ندارد. بر اساس این سند خانواده متشکل از چند فردی است که



خرید و دانلود تحقیق: بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی


تحقیق: بررسی تأثیر تفکر مثبت در موفقیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

موضوع تحقیق:تأثیر تفکر مثبت در موفقیت

بیان مسئله:چرا بعضی مردم موفق و بعضی ناموفق هستند؟

علت انتخاب این موضوع این است که عده بسیاری برای رسیدن به موفقیت خوب فکر نمی کنند.زندگی از افکاری ساخته می شود که در طول روز ذهن انسان را به خود مشغول می کند.افکار ما سرنوشت ما را رقم می زنند. ما می توانیم شیوۀ تفکر خود را تغییر دهیم. هیچ چیز مثل افکار کوچک موفقیت انسان را محدود نمی کند. تفکر خود را تغییر دهید تا زندگی تان تغییر کند.

اهمیت و ضرورت تحقیق:

تغییر و تحول فقط زاینده تفکر است.تفکری ناب و بخردانه،تفکر چون صدفی است که پس از تجزیه و تحلیل های خود درّی را بوجود می آورد.که آن درّ همان موفقیت است چرا که خداوند متعال آفرینش را بر پایه ی تغییر و تحول بنا نهاد.افکار می گوید که ما چه هستیم و که هستیم.می خواهیم یاد بگیریم چگونه تفکر رایج را زیر سؤال ببریم و قدرت تفکر راهبردی را آزاد کنیم.و اینکه بدانیم تغییر شیوه ی تفکر اهمیت و ارزش وقت گذاشتن دارد.

اهداف تحقیق:

1ـ هدف کلی:تأثیر تفکر مثبت در موفقیت جوانان

2ـ اهداف جزیی:بررسی نوع تفکری که احتمال موفقیت افراد را افزایش می دهد.

1ـ تفکر جزءنگر یا کل نگر؟

2ـ تفکر خیال پردازانه یا واقع بینانه؟

3ـ تفکر امیدوارانه یا نتیجه نگر؟

متغیرهای تحقیق:

در این پژوهش تفکر مثبت بعنوان متغیر مستقل و موفقیت بعنوان متغیر وابسته و تأثیرپذیر مورد بررسی قرار می گیرد.

فرضیه تحقیق:

1ـ بین تفکر جزءنگر با موفقیت رابطه وجود دارد.

2ـ بین تفکر خیال پردازانه با کاهش موفقیت رابطه وجود دارد.

3ـ بین تفکر امیدوارانه با موفقیت رابطه وجود دارد.

ادبیات یا تاریخچه تحقیق:

جان سی مکسول در کتاب هنراندیشیدن که در سال 1386 منتشر شد،می گوید تا زمانی که فکر با هدف پیوند نخورد،هیچ دستاورد هوشمندانه ای حاصل نمی شود.همچنین می گوید رویاپردازان منجیان جهان هستندـ چیزهایی را که باید روی آنها تمرکز داشته باشید جلوی چشم خود قرار دهید.

استاد دانشگاه ایالتی جورجیا،دیوید شوارتز می گوید:

در زمینه ی موفقیت افراد با مقیاس متر،کیلوگرم و مدارک دانشگاهی و سابقه خانوادگی سنجیده نمی شوند بلکه با اندازه افکارشان مورد سنجش قرار می گیرند.

لئوتولستوی نویسنده گفته است:همه در فکر تغییر جهان هستند اما کسی به فکر تغییر دادن خود نیست.

جیمز آلن فیلسوف روح انسان،در کتاب آن گونه که انسان می اندیشد می نویسد:افکار و اعمال خوب هرگز نمی تواند به نتایج بدی منجر شود.اعمال و افکار بد نیز هرگز نمی تواند به نتایج خوبی منجر شود مانند این است که بگوییم از ذرت جز ذرت نمی روید و از علف هرز جز علف هرز به بار نمی آید.اگر می خواهید به موفقیت برسید،بذر خوب فکر کردن را بکارید.

اچ ال منکن نویسنده مشهور گفته است:من حدس می زنم بیش از 80 درصد افراد بشر بدون حتی یک فکر از خود،زندگی را به پایان می رسانند.

دنیس ویتلی در کتاب خود که در سال 1386 منتشر شد در صفحه 43 می گوید:اگر ذهن خود را به روی تفکر امکان گرا باز کنید خود را در معرض کارهای ممکن زیادی قرار می دهید.

نتیجه درست=زمان مناسب+محیط مناسب+افراد مناسب+فکر درست

فیلسوف فرانسوی هندی ـ لویی برگسون که جایزه ی نوبل ادبیات را در سال 1927 برده گفته است:که انسان باید «همچون مرد عمل فکر کند و مانند مردی متفکر عمل کند.فکری که هیچ کاربردی نداشته باشد چه فایده ای دارد؟ تفکری که از عمل فاصله بگیرد بهره ور نیست.»

مارک فیشر در کتاب خود در صفحه 60 که در سال 1386 منتشر شده است می گوید:موفقیت به کسانی رومی آورد که کوهستان کاملی از افکار طلایی دارند و مدام آن را حفاری می کنند.توانایی تمرکز طولانی مدت،برای رسیدن به موفقیت های دشوار ضروری است.

در دهه 1930، از تعدادی راهبه خواسته شد در مورد زندگی شخصی خود چند خطی بنویسند. آنها به توصیف خاطرات دوران کودکی، مدارسی که در آن درس خوانده بودند، تجارب مذهبی و مسائلی که باعث شد به صومعه روی آورند، پرداختند. در ابتدا این یادداشت‌ها برای بررسی آینده شغلی راهبه‌ها به‌کار گرفته شد، اما نهایتاً به‌ طور کامل فراموش شدند.

پس از حدود 60 سال، آن یادداشت‌ها مجدداً مورد توجه قرار گرفتند. به این ترتیب که سه روان‌شناس برای انجام تحقیقی آنها را از بایگانی بیرون کشیدند. در این تحقیق جدید، هر یک از این یادداشت‌ها بر اساس میزان حضور احساس‌های مثبت در آن نمره‌گذاری شد. نتیجه‌ی این بررسی بسیار جالب بود: راهبه‌هایی که به احساس‌های مثبت بیشتری در گزارش خود اشاره کرده بودند، تا 10 سال بیشتر از آنهایی که احساس‌های مثبت کمتری داشتند، عمر کردند.

نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه، دانشمندان را متقاعد کرد که افرادی که احساس‌های مثبت زیادتری را تجربه می‌کنند عمر طولانی‌تری دارند. در فرهنگ خودمان نیز ضرب‌المثل‌ها و گفته‌هایی وجود دارد که احساس‌های مثبت را با عمر طولانی و بهتر شدن کیفیت زندگی در ارتباط می‌داند؛ مانند ضرب‌المثل‌های رایج در مورد خنده و سهل گرفتن دنیا.

روش انجام تحقیق:

با توجه به اینکه در این پژوهش هدف،بررسی تأثیر تفکر مثبت با موفقیت است،لذا روش مناسب روش تحقیق همبستگی است تا از این طریق رابطه بین متغیر موفقیت بعنوان متغیر وابسته و تفکر مثبت بعنوان متغیر مستقل بررسی و مطالعه شود.

ابزار گردآوری داده ها:

ابزار اصلی گردآوری داده ها در این پژوهش،پرسشنامه محقق است.علاوه بر پرسشنامه ها از نظریات و گفته های نویسنده ها و افراد صاحب نام نیز استفاده شده است.

جامعه آماری:

جامعه آماری ما جوانان 20 تا 30 سال هستند . تعداد 100 نفر از جوانان را از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب کرده که در این فاصله سنی هستند و پرسشنامه هایی به انها داده شده و آنها را تکمیل کرده اند.

روش تجزیه و تحلیل داده ها:

چون روش تحقیق همبستگی است از آزمون ضریب همبستگی استفاده می شود.



خرید و دانلود تحقیق: بررسی تأثیر تفکر مثبت در موفقیت


مقاله درمورد. بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

مقدمه

خانواده، واحد بنیادین جامعه، کانون اصلی رشد و تعالی انسان و مؤثرترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابد و در خانواده های سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند.

از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال یابی و سکونت و آرامش و بالندگی اعضای خویش است، بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب و آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متأثرمی شود و این تأثیر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی می گردد.

اگر خانواده محیط سالم و سازنده ای داشته باشد و به نقش کلیدی و جایگاه زن در تحکیم و تقویت خود خانواده آگاه باشد، مسلماً پر برکت و ماندگار خواهد بود و بهره های فراوانی نصیب اجتماع خواهد کرد.

بالاخره نظر به کارکرد بسیار محوری و فردی و اجتماعی خانواده در حفظ و انتقال ارزش ها و همچنین حفظ سلامت فردی و اجتماعی، همواره مهاجمان فرهنگی درصد تضعیف خانواده وانحلال آن می باشند. همان طور که « الوین تافلر» در کتاب « موج سوم » خود بیان می کند جز از طریق به نابودی کشاندن خانواده و تضعیف این نهاد، فرهنگ سازی صورت نمی پذیرد، از این رو کلیه تلاش دشمن مصروف به از هم پاشیدن نظام خانواده است و جا دارد که متولیان و صاحبنظران به این مسئله توجه داشته باشند و جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی به تقویت و استحکام نظام خانواده بپردازد و صاحب نظران در این عرصه با تنویر افکار، رسواگر توطئه های شوم دشمن شوند.

از این روبه نظر می رسد که پرداختن به مسأله خانواده و تلاش جهت استحکام بنیان های این نهاد مقدس، مؤثرترین گام جهت حفظ فرهنگ ملی و ارزش های مذهبی است.

با اولویت ترین رسالت مسئولان ذیر بط می باشند، چرا که بستر رشد و تعالی و توسعه جامعه خانواده است و بدون برخورداری از جامعه سالم امکان دسترسی به رشد و توسعه وجود ندارد.

جایگاه رفیع خانواده

بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت، تبلور رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسانها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش ها و تجارب فرد در زندگی خانوادگی است.

برای کودک، پدر و مادر کامل ترین و خوشایندترین موجود هستی و کامل ترین الگو برای همانند سازی است.

ارضای عاطفی، اجتماعی کودک در خانواده صورت می پذیرد، بسیاری از تخلفات، پرخاشگری ها کجروی ها و بزهکاری ها از مشکلات خانواده نشأت می گیرد. فقر عاطفی در خانواده زمینه ساز تبهکاری ها است. رمز پیشرفت تحصیلی، سلامت روانی اجتماعی و رشد و تعالی یک یک اعضای جامعه، نقش بنیادین دارد.

تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درون این سیستم، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عموم مردم یک جامعه فراهم می سازد. گروهی از کارشناسان خانواده و مسایل اجتماعی به سرپرستی بری ( bray ) در آمریکا در سال 1988 پس از یک مطالعه طولانی سیستماتیک طی 9 سال به این نتیجه رسیدند که بحرانهای اجتماعی و روانی در جهان معاصر به جهت تضعیف و تزلزل و در نهایت سقوط خانواده می باشد. بحرانهایی چون، استرس رو به تزاید در زمینه های تحصیلی و شغلی، ناشی از زندگی ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، تغییر بنیادین در الگوهای تولید، تغییرات در شیوه های زندگی افراد، تورم و بحرانهای شدید اقتصادی، کاهش یا سقوط ارزش های مذهبی و اخلاقی، از جمله بحرانهای ناشی از تزلزل خانواده در جهان معاصر است.

نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد.ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات و بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی که برخوردار از خانواده متزلزل است، ارزشهای اخلاقی در سطح کلان سقوط می کند.

کنفوسیوس می گوید :

«وقتی زناشوئی با عشق و علاقه باشد، هماهنگی در خانه و خانواده به وجود می آید و هنگامی در خانه مستقر باشد، رضایت در جامعه حاصل می شود و وقتی خشنودی در جامعه حاصل باشد، آبادانی و رفاه در آن جامعه موجود خواهد بود و بالاخره هنگامی که رفاه وآبادانی در جوامع فراهم باشد صلح جهانی بیشتر تأمین خواهد شد.»

خانواده نخستین بستر، فعلیت یافتن استعدادهای بشر است و اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان میباشد . و اساسی ترین سهم را در سلامت و سعادت و تعالی جوامع بشری به عهده دارد.

زیانهای فروپاشی خانواده

تضعیف بنیانهای خانواده و فروپاشی آن، خسارت های زیادی را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد که در این بخش از نوشتار به برخی از آنها به صورت اجمالی پرداخته می شود.

1-اختلال در جامعه

نخستین اختلالی که در زندگی اجتماعی با فروپاشی خانواده ایجاد می شود، اختلال در جمعیت است. رشد جمعیت مختل می شود.

2- فقدان عواطف

جامعه ای که خانواده نداشته باشد از کانون اصلی پیدایش محبت و عاطفه بی بهره است.

« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً و جعل بینکم موده و رحمته »؛ مودت یعنی محبت شدید مربوط به اوایل زندگی و رحمت برای زن و شوهر سالخورده .

3- از بین رفتن آداب و سنن

خانواده یک بستر و جویبار طبیعی است برای انتقال تدریجی سنت ها، ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، و اگر این جویبار قطع شود، فرهنگ نیز منتقل نمی شود و جامعه دچار مشکل هویت می گردد. فرهنگ برای جامعه در حکم حافظه است برای فرد، جامعه ای که فرهنگ خود را از دست بدهد حافظه جمعی تاریخی خود را از دست داده است و دچار بحران شدید می شود.

با توجه به جایگاه بلند خانواده و کارکرد بسیار محوری و مؤثر آن در جوامع بشری جا دارد که به بررسی تطبیقی بین نگاه استعمار فرانوین نسبت به خانواده و جایگاه آن و مقایسه آن با دیدگاه اسلام بپردازیم.

خانواده در منظر استعمار نوین

انسان معاصر در پناه برنامه های استعمار فرانوین که منجر به فروپاشی نهاد خانواده شد، دچار سردرگمی و مشکلات زیادی شده است. استعمار فرانوین توانست یکپارچگی و پیوند خانواده را به نابودی بکشاند و براثراین نابودی ، انسان دچار دشواری ها و مشکلات زیادی شده است.

پدیده مادران مجرد، پدیده شومی در استعمار فرانوین است که هدف آن متلاشی کردن نظام خانواده است. مجموعه قوانین جاری در این نظام، لجام گسیختگی فرهنگی و حمایت از مادران مجرد است و این یعنی اضمحلال خانواده و خانه به دوشی.

کلیه شئونات خانواده در این تفکر مبتنی بر دو عنصر آزادی و فرد گرایی است.

تنها چیزی که صلاحیت محدود سازی آزادی و فرد گرایی را دارد، آزادی و حقوق فردی دیگران است. نکته قابل توجه این است که تشکیل خانواده در تفکر فرانوین ضرورتاً در گرو پیوند زدن زن و مرد نیست بلکه به انواع هم زیستی رسمیت داده می شود، در کنفرانس پکن مفهوم خانواربه جای مفهوم خانواده به ادبیات بین الملل راه پیدا کرده است. یکی از مباحثی که کشورهای اروپایی و آمریکایی تلاش داشتند درسند پکن بگنجد تعریف خانواده بود.

اصرار داشتند که همه کشورها ملزم بشوند خانواده ای متشکل از دو هم جنس بازرا به عنوان خانواده بپذیرند و حمایت قانونی کنند. درسند پکن که به گفته ی البرایت وزیر خارجه آمریکادر سال 1995 دقیقاً در راستای سیاست های آمریکایی است، اساساًخانواده ارزشی ندارد. بر اساس این سند خانواده متشکل از چند فردی است که



خرید و دانلود مقاله درمورد. بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی