لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تقطیر
یکی از روش های اساسی برای جدا سازی مایعات فرار در آزمایشگاه تقطیر است. در این روش محلول ( ماده ناخالص ) با حرارت تبخیر شده و پس از سرد و متراکم شدن از هم جدا می شوند.برای تقطیر روش های متفاوتی وجود دارد که انتخاب هر روش به خواص مایع تقطیر شونده و ناخالصی های موجود در آن دارد.برخی از تکنیک های تقطیر عبارت است از:
تقطیر ساده، تقطیر جزء به جزء، تقطیر در فشار کم، تفطیر با بخار آب، تقطیر در مسیر کوتاه.
اساس عمل تقطیر بر این پایه استوار است که مواد مخلوط شده با هم به علت اختلاف نقطه ی جوش در حالت مایع و بخار درصد متفاوتی پیدا می کنند. مثلا" اگر دو مایع A و B که اختلاف جوش دارند و نقطه ی جوش A بیشتر از B است به نسبت 40 درصد A و 60 درصد B با هم ممزوج شوند و آنها را تبخیر کنیم درصد آنها در حالت بخار با درصد آنها در مایع فرق خواهد کرد.مثلا" به صورت 20 درصد A و80 درصد B می شود که اگر آنها را سردکنیم مخلوطی به دست می آید که نسبت به مخلوط اولیه خالص تر است و اگر این عمل را مرتبا" تکرار کنیم خالص تر شده در نهایت ماده خالص به دست می آید.وجود ناخالصی ها دریک مایع نقطه ی جوش را بالا می برد. لذا قبل از آن که محلول به جوش آید اجزاء فرار آن زود تر تبخیر شده و درصد آن جزء در بخار بالای محلول بیشتر می شود.
انواع تقطیر
تقطیر ساده:اجزای سازنده محلولی از یک ماده حل شده غیر فعال را میتوان با تقطیر ساده از هم جدا کرد. برای این کار محلول را میجوشانیم تا حلال فرار ، تبخیر و از ماده حل شده جدا شود. با سرد کردن بخار ، (میعان) ، حلال مایع جمعآوری میشود و ماده حل شده به صورت باقی مانده تقطیر باقی میماند.
تقطیر تبخیر آنی (ناگهانی) : وقتی محلول چند جزئی مانند نفت خام را حرارت میدهیم، اجزای تشکیل دهنده آن بترتیب که سبکتر هستند، زودتر بخار میشود. برعکس وقتی بخواهیم این بخارها را سرد و دوباره تبدیل به مایع کنیم، هر کدام که سبکتر باشد دیرتر مایع میگردد. با توجه به این خاصیت ، میتوانیم نفت خام را به روش دیگری که به آن "تقطیر آنی" گویند، تقطیر نماییم. در این روش ، نفت خام را چنان حرارت میدهیم که ناگهان همه اجزای آن تبدیل به بخار گردد و سپس آنها را سرد میکنیم تا مایع شود. در اینجا ، بخارها به ترتیب سنگینی ، مایع میشوند یعنی هرچه سنگینتر باشند، زودتر مایع میگردند و بدین گونه ، اجزای نفت خام را با ترتیب مایع شدن از هم جدا میکنیم.
تقطیر در خلا : با توجه به اینکه نقطه جوش مواد سنگین نفتی نسبتا بالاست و نیاز به دما و انرژی بیشتری دارد، و از طرف دیگر ، مقاومت این مواد در مقابل حرارت بالا کمتر میباشد و زودتر تجزیه میگردند، لذا برای جداکردن آنها از خلا نسبی استفاده میشود. در این صورت مواد دمای پایینتر از نقطه جوش معمولی خود به جوش میآیند. در نتیجه ، تقطیر در خلا ، دو فایده دارد: اول این که به انرژی و دمای کمتر نیاز است، دوم اینکه مولکولها تجزیه نمیشوند. امروزه در بیشتر موارد در عمل تقطیر ، از خلا استفاده میشود. یعنی این که: هم تقطیر جزء به جزء و هم تقطیر آنی را در خلا انجام میدهند.
تقطیر به کمک بخار آب : یکی دیگر از طرق تقطیر آن است که بخار آب را در دستگاه تقطیر وارد میکنند در این صورت بی آنکه خلاءای ایجاد گردد، اجزای نفت خام در درجه حرارت کمتری تبخیر میشوند. این مورد معمولا در زمانی انجام میشود که در نقطه جوش آب ، فشار بخار اجزای جدا شونده بالا باشد تا به همراه بخار آب از مخلوط جدا گردند.
تقطیر آزئوتروپی : از این روش تقطیر معمولا در مواردی که نقطه جوش اجزاء مخلوط بهم نزدیک باشند استفاده میشود، جداسازی مخلوط اولیه ، با افزایش یک حلال خاص که با یکی از اجزای کلیدی ، آزئوتوپ تشکیل میدهد امکانپذیر است. آزئوتروپ محصول تقطیر یا ته مانده را از ستون تشکیل میدهد و بعد حلال و جزء کلیدی را از هم جدا میکند. اغلب ، ماده افزوده شده آزئوتروپی با نقطه جوش پایین تشکیل میدهد که به آن شکننده آزئوتروپ میگویند. آزئوتروپ اغلب شامل اجزای خوراک است، اما نسبت اجزای کلیدی به سایر اجزای خوراک خیلی متفاوت بوده و بیشتر است.
مثالی از تقطیر آزئوتروپی استفاده از بنزن برای جداسازی کامل اتانول از آب است، که آزئوتروپی با نقطه جوش پایین با 6/95% وزنی الکل را تشکیل میدهد. مخلوط آب- الکل با 95% وزنی الکل به ستون تقطیر آزئوتروپی افزوده میشود و جریان جریان غنی از بنزن از قسمت فوقانی وارد میشود. محصول ته مانده الکل تقریبا خالص است وبخار بالایی یک آزئوتروپی سهگانه است. این بخار مایع شده، به دو فاز تقسیم میشود. لایه آلی برگشت داده شده، لایه آلی به ستون بازیافت بنزن فرستاده میشود. همه بنزن و مقدار الکل در بخار بالایی گرفته شده، به ستون اول روانه میشوند. جریان انتهایی در ستون سوم تقطیر میشود تا آب خالص و مقداری آزئوتروپ دوگانه از آن بدست آید.
تقطیر استخراجی : جداسازی اجزای با نقطه جوش تقریبا یکسان از طریق تقطیر ساده مشکل است حتی اگر مخلوط ایده آل باشد و به دلیل تشکیل آزئوتروپ ، جداسازی کامل آنها غیر ممکن است برای چنین سیستم هایی با افزایش یک جزء سوم به مخلوط که باعث تغییر فراریت نسبی ترکیبات اولیه میشود، جداسازی ممکن میشود. جزء افزوده شده باید مایعی با نقطه جوش بالا باشد، قابلیت حل شدن در هر دو جزء کلیدی را داشته باشد و از لحاظ شیمیایی به یکی از آنها شبیه باشد. جزء کلیدی که به حلال بیشتر شبیه است ضریب فعالیت پایین تری از جزء دیگر محلول دارد، در نتیجه جداسازی بهبود می یابد این فرآیند ، تقطیر استخراجی نام دارد.
مثالی از تقطیر استخراجی، استفاده از فور فورال در جداسازی بوتادیان و بوتن است، فورفورال که حلالی به شدت قطبی است، فعالیت بوتادی ان را بیش تر از بوتن و بوتان کم میکند و غلظت بوتادی ان وفورفورال وارد قسمت فوقانی ستون تقطیر استخراجی شود، با انجام تقطیر بوتادی ان از فورفورال جدا میشود.
تقطیر جزء به جزء : اجزای سازنده محلول شامل دو یاچند فرار را که از قانون رائول پیروی میکنند، میتوان با فرایند تقطیر جزء به جزء از هم جدا کرد. طبق قانون رائول ، فشار بخار محلول برابر با مجموع اجزای سازنده آن است و سهم هر جزء برابر با حاصلضرب کسر مولی آن جزء به جزء در فشار بخار آن در حالت خاص است. در تقطیر محلولی از B و A ، غلظت A در بخاری که خارج شده و مایع میشود، بیش از غلظت آن در مایع باقی مانده است. با ادامه عمل تقطیر ، ترکیب درصد اجزا در بخار و مایع دائما تغییر میکند و این در هر نقطه عمومیت دارد. با جمع آوری مایعی که از سردشدن بخار حاصل میشود و از تقطیر مجدد آن و با تکراری پی در پی این عمل ، سرانجام میتوان اجزای سازنده مخلوط اصلی را به صورتی واقعا خالص بدست آورد.
فرایند تقطیر جزء به جزء
تقطیر جزء به جزء در ستون تقطیر سینی دار و یا پر شده انجام میگیرد، به این ترتیب که بخارات حاصل شده، از پایین به طرف بالای ستون حرکت میکند و با فاز مایعی که از میعان بخارات قبلی که در طول ستون تولید شده اند و به طرف پایین جریان دارند، در تماس میباشد و به این صورت تماس کامل بین فاز گاز و مایع برقرار میشود. درجه حرارت هر سینی پایینی خود کمتر است، و در ستون تقطیر ، دما از پایین به بالا ، کم میگردد. بخارهایی که نقطه میعان آنها ، مساوی درجه حرارت سینی باشد، و روی آن سینی به مایع تبدیل میشود و روی آن جمع میگردد و به روی سینی پایینی میریزد. در نتیجه این عمل فاز بخار ، که غنی از جزء سبک است، از بالای ستون خارج میشود و فاز مایع که غنی از جزء سنگین از پایین جمع آوری میگردد. بخارهای خارج شده از قسمت بالای ستون در کندانسورها به مایع تبدیل شده، به عنوان محصول جمع آوری میگردد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول:
فرآیند واحد
واحد تقطیر 75
این واحد جهت پالایش و تصفیه نفت سنگین ترش طراحی و به دو بخش تقسیم میشود:
1-تقطیر در فشار اتمسفر
2-تقطیر در خلاء
1-تقطیر در فشار اتمسفر(ATMOSPHERIC DISTILATION)
نفت خام (CRUGE OIL) شده و سپس با فشار مضاعف از طریق دو صافی و با دمای 60-110 F وارد تلمبه تقویتی (COLD CHARGE) شده و سپس با فشار مضاعف از طریق شیر کنترل FRC-1 گذشته و روانه مبدلهای حرارتیHEATEXCHANGER) ) میگردد.قبل از شیر کنترل شاخهای منشعب شده و به سمت مبدلهای کتابی بالاسری برج خلاء میرود و برگشت آن به ورودی مبدلهای حرارتی (MAXIMIZIN GASOIL) وارد میشود.در این رابطه در قسمت سیستم تقطیر در فشار خلاء توضیح داده خواهد شد.
در ضمن جهت ایمنی بیشتر از اینکه فشار فوق العادهای به قسمت تیوب (TUBE) مبدلهای حرارتی وارد نگردد از 2 عدد شیر اطمینان که با فشار 200 PSIG عمل میکنند،استفاده شده است.
نفت خام پس از عبور از شیر کنترل FRC-1 بصورت موازی وارد اولین مبدلهای حرارتی (COLD SECTION) به ترتیب BANK 17 وBANK 18 و KEROSENE NEW وORD میگردد پس تبادل حرارت از این مبدلها خارج شده و مجدداً وارد مسیری شده که بصورت موازی وارد یک سری مبدلهای حرارتی دیگر (HOT SECTION) به نامهایGAS OIL وKEROSENE وWAX.DISTILLATE میشود.خروجی مبدلهای حرارتی KEROSENE وGAS OIL بصورت شاخهای که از آن چهار شاخه فرعی دیگر بصورت موازی منشعب شده و وارد مبدلهای حرارتی VAS.BOTTOM،SLOPS،BANK 19، BANK 20 میشود.
نفت خام خروجی از مبدلهای WAX.DISTILIATE،BANK 19 وBANK 20 وSLOPS،VAC.BOTTOM تشکیل شاخه دیگری میدهند و همراه نفت خام خروجی از مبدلهای بالاسری برج خلاء وارد قسمت پوسته (SHELL) مبدلهای حرارتی افقی (MAXIMIZING GAS OIL) وNEW RESIDUM میشود در این بخش حداکثر تبادل حرارت صورت گرفته و نفت خام با دمایی که به آن (PRE HEAT) میگویند است،با فشاری در حدود 65-85 PSIوارد اولین برج تقطیر (Primary tower) میشود این برج شامل 21 سینی (tray) بوده که بخش تثبیت کننده (rectifier section) آن دارای قطر کمتری نسبت به بخش عریان کننده (STRIPPER SECTION) برج میباشد کلیه سینی های این برج از نوع ( TRAY BUBBLE CAP) بوده و فشار درونی برج در حدود 56-62 PSI میباشد نفت خام خروجی از مبدلهای حرارتی به سینی شماره 11 این برج وارد میشود در این برج هیدروکربنهای سبک (C1-C6) استحصال میگردد این گازها پس از خروج از بالای برج وارد سه ردیف چگالنده (CONDENSER) شده و پس از مایع شدن روانه مخزنی بنام (RECEIVER TANK) میشود در این مخزن مواد از سه فاز تشکیل شدهاند:
الف)بخش بالایی که شامل گازهای سبک (H.P GAS) و غیر قابل مایع شدن میباشند از طریق شیر کنترل PRC-4 که فشار سیستم برج اولیه را کنترل میکند خارج و به مسیر سوخت پالایشگاه هدایت میشود.البته خروجی (H.P GAS) به مشعل (FLARE) پالایشگاه نیز مرتبط است که در صورت لزوم میتوان از آن استفاده کرد.
ب)بخش میانی یا گاز مایع (PRIMARY FLASH DISTILLATE) که به اختصار P.E.D خوانده میشود با تلمبه بعنوان مایع برگشتی که از شیر کنترلFRC-4 به بالای برج اولیه برگشت داده میشود (TOP REFLUX) این عمل به دو علت صورت میگیرد:
1-جهت کنترل فشار و دمای برج اولیه
2-جهت خلوص محصول (P.F.D)
بخش دیگری از (P.F.D) توسط تلمبه پس از گذشتن از شیر کنترل LIC-1 که سطح مایع را درون مخزن (RECEIVER TANK)کنترل میکند و عبور از FR-3به واحد تفکیک گاز (GAS PLANT) هدایت میگردد.
ج)بخش زیرین شامل آبی است که مخزن ته نشین میشود این آب در مخزن کوچکی بنام (DEWATERING TANK) جمع آوری شده و تحت کنترل یک شیر کنترل LIC-18 به سمت مخزن (DESENGING DRUM) فرستاده میشود که در نهایت همراه باپساب واحد به حوضچه های (RECOVERY OIL PLANT) باز یافت مواد نفتی هدایت میشود.مابقی نفت خام که ملکولهای سبک آن قبلاً استحصال شده است توسط دو عدد تلمبه بنام WARM CHARGE از پائین(BASE) برج اولیه (PRIMERY TOWER) با دمای تقریبی 450-490 Fو بوسیله تلمبه بطرف کوره های اولیه (PRIMERY HEATER) و ثانویه (SECONDARY HEATER) فرستاده میشود این کوره ها که از نوع مکش اجباری (FORCED DRAFT) هستند شامل 18 عدد مشعل(BURNER) و شمعک(PILOT) و یک الکتروموتور و دمنـــــده (F.D.FAN)جهت تامین هوای مورد لزوم احتراق درون کوره میباشد نفت خام در ابتدای ورود به کوره ها به دوشاخه تقسیم میشود هر کدام از این شاخه ها تشکیل شش گذر (PASS)ورودی به کوره را میدهند نفت خام از طریق شش شـیـر کنــترل (FRC-5-5-7-8-9-10) وارد کوره اولیه (PRIMERY HEATER) میشود و پس از خروج از کوره توسط یک مسیر با دمای 620-630 F وارد پایین (BASE)برج اولیه میشود به این ترتیب مقداری از نفت خام همواره بین کوره و برج اولیه در حالت واگردانی میباشد که به این عمل واگردونی مستمر (PRIMARY CIRCNLATION RATE)که باختصار P.C.Rنامیده میشود گویند در کوره ثانویه (SECONDARY HEATER) نیز همانند کوره اولیه نفت خام از طریق شش شیر کنترل(FRC-12-13-14-15-16-17) وارد کوره میشود و پس از خارج شدن از کوره با دمای 620-630 Fوارد یک مسیر شده که (TRANSFER LINE)نامیده میشود و به قسمت (FEED ZONE) برج وارد میشود در هر برج تقطیر در نقطه ای که نفت خام تحت عنوان خوراک وارد آن میشود(FEED ZONE) برج را به دو قسمت تقسیم میکند،بخش پایین آن نقطه را عریان کننده(STRIPPING SECTION) و بخش بالای آن نقطه را غنی کننده(RECTIFYING SECTION) مینامند. برج ثانویه شامل 21 سینی از نوع فنجانک (BUBBLE CAP) بوده به استثنای سینی شماره 21 که از نوع SIEVE میباشد.تعداد پنج سینی در زیر قسمت (FEED ZONE) موجود است به ترتیب آنها را E-D-C-B-A مینامند فشار قسمت پایین برج ثانویه در حدود 2-4.5 PSIGو در قسمت بالای برج در حدود 0.2-1 PSIG میباشد از قسمت تحتانی برج ثانویه مقداری بخار آب (LOW RESSURE STEAM) جهت جابجایی هیدروکربنها به سمت بالا تزریق میشود جهت ایمنی برج تعداد 8 عدد شیر اطمینان در بالای آن تعبیه شده است در برج ثانویه هیدروکربنها بر حسب نقطه جوش خود بر روی سینی ها بصورت مایع در میآیند جهت افزایش کارآیی کوره ها و در نتیجه افزایش خوراک واحد میتوان از سه پاس کمکی (SEGREATION PASS) (FRC-5-6-7)که از کوره اولیه گرفته شده و به برج ثانویه هدایت میشود،استفاده کرد.
محصولاتی که از برج ثانویه استحصال میشوند:
اولین محصول برج ثانویه بنامM.C.O(MAIN COLUMN OVERHEAD) از طریق سه مسیر از بالای برج با دمایی در حدود165-190 F خارج میشود.این بخارات وارد سه چگالنده بنام (BAROMETRIC)که با آب تبادل مستقیم دارند،میشوند.در بار ومتریکها آب بصورت دوش بر روی این بخارات ریخته شده که پس از سرد شدن به مایع تبدیل میشوند بخشی از این بخارات شامل موادی هستند که به مایع تبدیل نمیشوند (NONE CONDENSIABLE GAS) و از طریق مسیرهایی که بر روی بارومتریکها تعبیع شده اند،به سمت چگالنده نهایی (FINAL BAROMETRIC)رفته و مجدداً باآب تبادل حرارت میکنند این بخارات در صورت مایع شدن مجدداً به بارومتریکهای 2و3 بر میگردند و در صورت مایع نشدن از طریق لوله VENTبه هوای آزاد فرستاده میشوند بنزین سبک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
َ تقطیر
،اجزای سازنده یک محلول با روش تبخیر و تراکم است. روش جداسازی مواد اجزای سازنده یک محلول گوناگونند. یکی از این روشها فرآیند تقطیر است که خود روشهای مختلفی دارد و از جمله کاربردهای مهم آن در پالایش جداسازی مواد نفت و جدا سازی اجزایی آن است.
انواع تقطیر:تقطیر ساده: اجزای سازنده محلولی از یک ماده حل شده غیر فعال را میتوان با تقطیر ساده از هم جدا کرد. برای این کار محلول را میجوشانیم تا حلال فرار، تبخیر و از ماده حل شده جدا شود. با سرد کردن بخار (میعان)، حلال مایع جمع آوری میشود و ماده حل شده به صورت باقی مانده تقطیر باقی میماند.
هنگامی که ناخالصی غیر فراری (مانند شکر یا نمک) به مایع خالصی اضافه میشود فشار بخار مایع تنزل می یابد و به این دلیل که مولکولهایی که در سطح مایع هستند فقط مولکولهای جسم فرار نیستند قابلیت تبخیر مایع کم میشود. در هنگام تقطیر یک مایع خالص چنانچه مایع زیاده از حد گرم نشود درجه حرارتی که در گرماسنج دیده میشود، یعنی درجه حرارت دهانه خروجی، با درجه حرارت مایع جوشان در ظرف تقطیر، یعنی درجه حرارت ظرف، یکسان است.
درجه حرارت دهانه خروجی، که به این ترتیب به نقطه جوش مایع مربوط میشود، در طول تقطیر ثابت می ماند.
هرگاه در مایعی که تقطیر میشود ناخالصی غیر فراری موجود باشد، درجه حرارت دهانه خروجی همان درجه حرارت مایع خالص است زیرا ماده ای که بر روی حباب گرما سنج متراکم میشود به ناخالصی آلوده نیست. ولی درجه حرارت ظرف به علت کاهش فشار بخار محلول بالا میرود
ب) تقطیر جزء به جزء:
برای جداکردن موادی که نقطه جوش آنها خیلی به هم نزدیک باشد از تقطیر جزء به جزء استفاده میکنند. اختلاف این روش با تقطیر ساده آن است که در این حالت از یک ستون تقطیر جزء به جزء استفاده میشود.
ستونهای تقطیر جزء به جزء انواع متعددی دارند ولی در تمام آنها چند خصلت کلی مشاهده میشود. این ستونها مسیر عمودی را به وجود می آورند که باید بخار در انتقال از ظرف تقطیر به مبرد از آن بگذرد، این مسیر به مقدار قابل ملاحظه ای از مسیر دستگاه تقطیر ساده طویلتر است. هنگام انتقال بخار از ظرف تقطیر به بالای ستون مقداری از بخار متراکم میشود. مایع متراکم شده، در حالی که به پایین ستون می ریزد دوباره در تماس با بخاری که از پایین به بالا در جریان است به طور جزئی تبخیر میشود و به سمت بالا میرود و طی این میعان و تبخیر شدنهای متوالی بخار از جزء فرار تر غنی تر میشود، یعنی هرچه به سمت بالای ستون پیش میرویم غلظت جزء فرار تر بیشتر و هر چه به سمت پایین می آییم غلظت جزء غیر فرار بیشتر میشود.
از نقطه نظر تئوری، جدا کردن دو ترکیب فرار به طور کامل، بوسیله تقطیر حتی زمانیکه اختلاف در نقطه جوش آنها زیاد باشد امکان پذیر نیست زیرا همیشه جزء دارای نقطه جوش پایین تر فشار بخارش را بر روی نقطه جوش جزء دیگر اعمال نموده و پاره ای از مولکولهای با نقطه جوش بالاتر نیز تقطیر میگردند. اما بهرحال در امور تجربی، بوسیله تقطیر جزء به جزء میتوان مخلوط اینگونه مایعات را در حد مطلوبی جدا نمود.
مخلوط دو ماده با هم در برخی مواد تولید آزئوتروپ میکند، یعنی مخلوط با درصد معینی تا آخرین قطره تقطیر میشود. در اینگونه موارد نمیتوان مخلوط را بوسیله تقطیر جزء به جزء از یکدیگر جدا کرد. برای از بین بردن این حالت یا ماده دیگری به مخلوط اضافه میکنند تا آزئوتروپ دیگری که مطلوب باشد بدست آید و یا فشار را تغییر میدهند. مثلا الکل 95 درصد تشکیل آزئوتروپ میدهد که برای از بین بردن نقطه آزئوتروپ، بنزن به آن اضافه میکنند که در نتیجه نقطه آزئوتروپ دیگری با درصد آب بیشتر ایجاد میشود که بدین ترتیب آب خارج شده، الکل و بنزن باقی میماند که بوسیله تقطیر جزء به جزء به راحتی جدا میشودسیستمهای که از قانون رائول انحراف دارند بر دو نوع هستند : @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@൦ಘ౦ಊಎൎಘŀಎ@@಄ಌಐಌ@ౢౌಐಈ@ಌౚౢಂ@ಊౖ@ౢಌt@ౢ@ൎಘಌ@ౚಈ@ౢ@ಊಌౚඌಘ@ಂ౨ౢŀಈఘ@ಊൎ൦ಘಊඊಘ@ಐౘಐ@ౢ\@ൎಘಌ@ಘ൨ಘಌಎ@Pಊൎ൦ಘಊR@ಊౢಐ౮@ಎ@ಊౚಈಐඈಘఘ@@ൢಘ@ౢ౪@ಊ൲ಘඌಘ@౦ŀಎ@ಂ౨ౢ@ౢ@ౄಌ@ಈౢ@@ಂ౨ౢ@ౢ@ಎౢŀ@ౘൎಘ@ಈ౪@౦\@ൎಘಌ@ಌوع محلول که محلول آزئوتروپ با نقطه جوش کمینه نام دارد، در دمایی به جوش میآید که پایینتر از نقطه جوش هر یک از اجزای آن در حالت خاص است.سیستمهای که از قانون رائول انحراف منفی دارند: اگر سیستمی انحراف منفی از قانون رائول نشان دهد، در منحنی فشار کل مینیممی وجود خواهد داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 22 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
به نام خدا واحد تقطیر ناپیوستهBATCH DISTILLATION UNIT
تئوری آزمایش : برجهای سینی دار
برجهای سینی داراستوانه هایی عمودی هستند که در آنها مایع و گاز به صورت مرحله ای در سینی ها و یا صفحات ، تماس حاصل می نمایند . به این صورت که گاز از پایین به بالا و از طریق روزنه های موجود در صفحات به صورت حباب در آمده و به درون مایع پراکنده می شود و ایجاد کف می کند .
گاز و مایع سپس از یکدیگر جدا شده و به سمت صفحات بعدی حرکت می کنند .
در اینجا برای بدست آوردن ضرایب ثابت معادله ( 7-22 ) ، شرایط مرزی سرعت را می نویسیم :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
َ تقطیر
،اجزای سازنده یک محلول با روش تبخیر و تراکم است. روش جداسازی مواد اجزای سازنده یک محلول گوناگونند. یکی از این روشها فرآیند تقطیر است که خود روشهای مختلفی دارد و از جمله کاربردهای مهم آن در پالایش جداسازی مواد نفت و جدا سازی اجزایی آن است.
انواع تقطیر:تقطیر ساده: اجزای سازنده محلولی از یک ماده حل شده غیر فعال را میتوان با تقطیر ساده از هم جدا کرد. برای این کار محلول را میجوشانیم تا حلال فرار، تبخیر و از ماده حل شده جدا شود. با سرد کردن بخار (میعان)، حلال مایع جمع آوری میشود و ماده حل شده به صورت باقی مانده تقطیر باقی میماند.
هنگامی که ناخالصی غیر فراری (مانند شکر یا نمک) به مایع خالصی اضافه میشود فشار بخار مایع تنزل می یابد و به این دلیل که مولکولهایی که در سطح مایع هستند فقط مولکولهای جسم فرار نیستند قابلیت تبخیر مایع کم میشود. در هنگام تقطیر یک مایع خالص چنانچه مایع زیاده از حد گرم نشود درجه حرارتی که در گرماسنج دیده میشود، یعنی درجه حرارت دهانه خروجی، با درجه حرارت مایع جوشان در ظرف تقطیر، یعنی درجه حرارت ظرف، یکسان است.
درجه حرارت دهانه خروجی، که به این ترتیب به نقطه جوش مایع مربوط میشود، در طول تقطیر ثابت می ماند.
هرگاه در مایعی که تقطیر میشود ناخالصی غیر فراری موجود باشد، درجه حرارت دهانه خروجی همان درجه حرارت مایع خالص است زیرا ماده ای که بر روی حباب گرما سنج متراکم میشود به ناخالصی آلوده نیست. ولی درجه حرارت ظرف به علت کاهش فشار بخار محلول بالا میرود
ب) تقطیر جزء به جزء:
برای جداکردن موادی که نقطه جوش آنها خیلی به هم نزدیک باشد از تقطیر جزء به جزء استفاده میکنند. اختلاف این روش با تقطیر ساده آن است که در این حالت از یک ستون تقطیر جزء به جزء استفاده میشود.
ستونهای تقطیر جزء به جزء انواع متعددی دارند ولی در تمام آنها چند خصلت کلی مشاهده میشود. این ستونها مسیر عمودی را به وجود می آورند که باید بخار در انتقال از ظرف تقطیر به مبرد از آن بگذرد، این مسیر به مقدار قابل ملاحظه ای از مسیر دستگاه تقطیر ساده طویلتر است. هنگام انتقال بخار از ظرف تقطیر به بالای ستون مقداری از بخار متراکم میشود. مایع متراکم شده، در حالی که به پایین ستون می ریزد دوباره در تماس با بخاری که از پایین به بالا در جریان است به طور جزئی تبخیر میشود و به سمت بالا میرود و طی این میعان و تبخیر شدنهای متوالی بخار از جزء فرار تر غنی تر میشود، یعنی هرچه به سمت بالای ستون پیش میرویم غلظت جزء فرار تر بیشتر و هر چه به سمت پایین می آییم غلظت جزء غیر فرار بیشتر میشود.
از نقطه نظر تئوری، جدا کردن دو ترکیب فرار به طور کامل، بوسیله تقطیر حتی زمانیکه اختلاف در نقطه جوش آنها زیاد باشد امکان پذیر نیست زیرا همیشه جزء دارای نقطه جوش پایین تر فشار بخارش را بر روی نقطه جوش جزء دیگر اعمال نموده و پاره ای از مولکولهای با نقطه جوش بالاتر نیز تقطیر میگردند. اما بهرحال در امور تجربی، بوسیله تقطیر جزء به جزء میتوان مخلوط اینگونه مایعات را در حد مطلوبی جدا نمود.
مخلوط دو ماده با هم در برخی مواد تولید آزئوتروپ میکند، یعنی مخلوط با درصد معینی تا آخرین قطره تقطیر میشود. در اینگونه موارد نمیتوان مخلوط را بوسیله تقطیر جزء به جزء از یکدیگر جدا کرد. برای از بین بردن این حالت یا ماده دیگری به مخلوط اضافه میکنند تا آزئوتروپ دیگری که مطلوب باشد بدست آید و یا فشار را تغییر میدهند. مثلا الکل 95 درصد تشکیل آزئوتروپ میدهد که برای از بین بردن نقطه آزئوتروپ، بنزن به آن اضافه میکنند که در نتیجه نقطه آزئوتروپ دیگری با درصد آب بیشتر ایجاد میشود که بدین ترتیب آب خارج شده، الکل و بنزن باقی میماند که بوسیله تقطیر جزء به جزء به راحتی جدا میشودسیستمهای که از قانون رائول انحراف دارند بر دو نوع هستند : @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@൦ಘ౦ಊಎൎಘŀಎ@@಄ಌಐಌ@ౢౌಐಈ@ಌౚౢಂ@ಊౖ@ౢಌt@ౢ@ൎಘಌ@ౚಈ@ౢ@ಊಌౚඌಘ@ಂ౨ౢŀಈఘ@ಊൎ൦ಘಊඊಘ@ಐౘಐ@ౢ\@ൎಘಌ@ಘ൨ಘಌಎ@Pಊൎ൦ಘಊR@ಊౢಐ౮@ಎ@ಊౚಈಐඈಘఘ@@ൢಘ@ౢ౪@ಊ൲ಘඌಘ@౦ŀಎ@ಂ౨ౢ@ౢ@ౄಌ@ಈౢ@@ಂ౨ౢ@ౢ@ಎౢŀ@ౘൎಘ@ಈ౪@౦\@ൎಘಌ@ಌوع محلول که محلول آزئوتروپ با نقطه جوش کمینه نام دارد، در دمایی به جوش میآید که پایینتر از نقطه جوش هر یک از اجزای آن در حالت خاص است.سیستمهای که از قانون رائول انحراف منفی دارند: اگر سیستمی انحراف منفی از قانون رائول نشان دهد، در منحنی فشار کل مینیممی وجود خواهد داشت.