لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
املای کلمه تهران 1
(طهران یا تهران)
در خصوص املای کلمهی تهران نیز میان مورخان و محققان اختلاف نظر وجود دارد و حتی، در سالهای گذشته، در این موضوع مباحثی بین محققان و دانشمندان به میان آمد که تا مدتها ادامه داشت. خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن بلخی در فارسنامه، محمدبن محمود بن احمد طوسی در عجایب نامه، سمعانی در الانساب، ظهیرالدین نیشابوری در سلجوق نامه، عبدالرحمن جوزی در المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، راوندی در راحه الصدور و آیه السرور، اسفندیار کاتب در تاریخ طبرستان، یاقوت در المشترک، رافعی در التدوین، ذهبی در تذکره الحفاظ، میزان الاعتدال و العبر و قاضی عمادالدین در عجایب البلدان، خواجه رشید الدین فضل اله در جامع التواریخ، حمداله مستوفی در نزهه القلوب، شرفالدین علی یزدی در ظفرنامه تیموری، ابن حجر در لسان المیزان و عبدالحی بن عماد در شذرات الذهب، تهران را با طای مؤلف و به صورت طهران ثبت کردهاند. یاقوت در معجمالبلدان با آن که آن را باطا ضبط کرده است، مینویسد: «... این کلمه عجمی است و ایشان تهران گویند.» و پس از آن قزوینی در آثار العباد آن را به تای منقوط آورده است. محمدحسن خان صنیع الدوله در کتاب مرآت البلدان دربارهی املای درست کلمهی تهران چنین نوشته است: « در نگارش احوال طهران دو چیز نگارنده را موجب تردید بود که آیا این لفظ را به طای مؤلف و در ضمن آن حرف نگارد یا به تای منقوطه و در این موضع ثبت نماید. یکی نگارش علمای جغرافی قدیم عرب و عجم و ارباب لغت که اغلب صریح به تای منقوط نوشته و آنهایی که به طای مؤلف نگاشته باز اشعار کردهاند که به تای منقوط صحیح و وجه رجحانی هم برای تای منقوط ایراد کردهاند. دیگر فارسی بودن لفظ و کثرت تداول تای منقوط در لغت عجم و دیری در این تردید بود تا وجود استدراک مرجع را از نواب والا وزیر علوم، اعتضاد السلطنه العلیه، العلیه، که اقوال حقیقت مآل ایشان سندی صحیح و معتمد علیه جمیع فضلای عصر است، تحریراً مشورت نمودم، جوابی مرقوم فرمودند که همان موجب رجحان تای منقوط گردیده آن را اختیار کرد.» صنیعالدوله در کتاب مرآت البلدان عین پاسخ وزیر علوم دوران ناصری را به شرح زیر ثبت کرده است: «در باب طهران با تای منقوط نوشتهاند و صحیح است. در آثار البلاد بعد از بیهق که در ردیف با است، تبریز را نوشته و بعد از تبریز، طهران را با تای منقوط نگاشته. در معجم البلدان نیز به تای منقوط متوجه شده. چون کتابی از معجم البلدان و آثار البلاد معتبرتر نمیباشد دیگر لازم نیست به خود زحمت بدهید و به سایر کتب رجوع کنید به خصوص که کتاب شما فارسی است و تای منقوطه در فارسی استعمال شده است. زحمت شما را دوستدار کم کرد. علامه میرزا محمدخان قزوینی ضمن مقاله مفصلی که با عنوان طهران در روزنامه کاوه، چاپ برلن، منتشر نمود املای این شهر را با طای مؤلف ذکر کرده است. استاد سعید نفیسی املای درست تهران را با تای منقوطه دانسته و نوشته است: «در کتابهای قدیم تهران را به فتح تا یعنی تَهران ضبط کردهاند و تُرکها هم هنوز این کلمه را تَهران تلفظ میکنند. میدانید که تهران در دامنه کوه توچال ساخته شده و ته به زبان فارسی به معنی انتهای گودال و چیزگوداست و ران در بسیاری از جاهای ایران به معنی دامنهی کوه و تپه استعمال میشود. چنان که ناحیهای از گیلان هم که در دامنهی کوه قرار گرفته را نکوه نام دارد. به نظر من اصل این کلمه، همان طوری که در کتابهای قدیم نوشتهاند، تهران یعنی ته و انتهای دامنه کوه معنی میدهد و در زبان مردم کم کم ته ران ، تهران شده است» مرحوم سیدابوالقاسم انجوی شیرازی نیز در زمره طرفداران نگارش املای تهران به تای منقوط بوده و معتقدند: «تهران را از قدیم تهران میگفته و مینوشتهاند نه طهران. چنان که یا قوت در معجم البلدان نویسد: «تهران به کسر و سکون را ونون در آخر، این کلمه پارسی است و ایشان (یعنی مردم آنجا) تهران گویند زیرا که در زبان ایشان طا وجود ندارد» مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی در مورد املای تهران مقالهای نوشته و طرفداران املای تهران را با تای فارسی دارای حس وطن پرستی جغرافیایی معرفی کرده است و یادآوری نموده که بایستی حروف اعلام نقطهدار را با حروف بینقطه و منجمله تهران را به صورت طهران نوشت» آقای ابراهیم صفایی( محقق) معتقدند که تبدیل کلمه طهران با طای مؤلف به تهران با تای منقوطه صحیح نیست و تلفظ حرف اول این نام در زبان پهلوی با تلفظ حرف ط نزدیک بوده و به همین سبب پس از تغییر الفبای پهلوی به الفبای فارسی نام طهران با ط ثبت شده و تا سالهای قبل از سال1320 ه .ش، هم این املا تقریباً در همه جا رعایت شده است و معتقدند اگر روزی قرار باشد این تغییر ثبت شود باید مراجع صلاحیتدار و فرهنگستان صحیح مرکب از اشخاص فاضل و عمیق و علاقهمند به زبان و فرهنگ و ادب تشکیل شود و مشکلاتی که در راه خط و زبان داریم خردمندانه از پیش بردارند. 2
مرحوم عبدالعزیز جواهر کلام تلفظ درست طهران را با طای مؤلف دانسته و برای اثبات عقیده خود دلایل زیر را ذکر کردهاند: 1. ضبط کلمه با طا یا ثا یا ذال و مانند آنها به زبان عربی که در زبان فارسی آن را با ت یا س یا ز خوانده میشود و از مخرج اصلی عربی ادا نمیشود، بنا بر قواعدی که لغت شناسان عرب برای ضبط لغات مینگارند، دلیل بر درستی آن در زبان ادبی فارسی نخواهد شد زیرا که قواعد معنوی ضبط کلمات، ولو این که اعجمی باشد، اجازه در تصرف به ضبط اصلی آنها در نگارشات فارسی و لغت بیگانه نمیدهد و تنها در تلفظ روا میداند که موافق مخرج حروف آن لغت تلفظ شود. بنابراین کلمهی طهران که ضبط قدیمی آن در عربی با طای مؤلف است باید در نگارشهای علمی و ادبی زبان فارسی و غیره همانطور با طای مؤلف و صحیح ضبط شود، اگر چه در تلفظ ناگزیر با تای منقوط تأدیه میگردد، با این وصف پاسخ مزبور مرحوم فرهاد میرزا معتمد الدوله به صنیعالدوله در خصوص نگاشتن کلمه طهران با تای منقوط یا طهران با طای مؤلف (دیگر لازم نیست به خود زحمت بدهید الخ) کاملاً بیمورد خواهد بود و دلیل علمی بر مقصود نمیتوان شمرد. 2. ضبط صحیح و قدیمی این کلمه اعم است از این که طهرانِ اصفهان یا طهرانِ ری باشد و تمامی منسوبان به آن با طای مؤلف آمده است نه با تای منقوطه زیرا که در الانساب، فارسنامه، راحه الصدور و تاریخ طبرستان نام طهران را با طای مؤلف آوردهاند و یا قوت نیز طهران را با طای مؤلف ضبط کرده است ولی گفتار وی (لفظ اعجمی است و عجم آن را به تای منقوطه تلفظ مینمایند) به اشتباه انداخته و گمان بردهاند که ضبط ادبی آن هم رواست که با تای منقوطه باشد. 3. ضبط زکریا بن محمود قزوینی، مؤلف آثار البلاد، طهران را با تای منقوطه دلیل بر سخن ایشان نمیشود؛ زیرا که قزوینی کتاب خود را در سال 664 یا 674 ه.ق، تألیف کرده و مؤلفین مذکور بسیاری بر او سبقت دارند و گفتار آنان بیشتر سندیت دارد. 4. گذشته از ضبط کلمهی طهرانِ ری با طای مؤلف، در کتابهای مزبور، طهران اصفهان و همگی منسوبین به طهران ری و اصفهان با طای مؤلف نیز آمده است و از نسبت صحیح محمدبن حماد طهرانی به طور یقین میدانیم که تلفظ و ضبط درست کلمهی طهران از قرن سوم ه .ق، تا اواخر قرن هفتم ه .ق، که پایه و اساس شناسایی ضبط و تلفظ این کلمه در قرون بعد خواهد شد با طای مؤلف نه با تای منقوطه آمده است چنان که در تاریخ رشید الدین فضلاله (جامع التواریخ) در ضمن حوادث سال 683 ه .ق، طهران را با طای مؤلف ذکر کرده است و نیز مجدالدین محمدحسین اصفهانی، در کتاب زینت المجالس و حاج زین العابدین تمکین شیروانی ، در کتاب بستان السیاحه، نام طهران را با طای مؤلف ثبت نمودهاند. با این وصف ضبط کلمه طهران با تای منقوطه، در کتاب آثار البلاد قزوینی و نزهه القلوب مستوفی و تذکره هفت اقلیم رازی، با مدارک قدیمه سمعانی، بلخی، راوندی و ابناسفندیار و ضبط علمای متأخرین که با طای مؤلف نگاشتهاند برابری نخواهد نمود و درست آن است که با طای مؤلف تلفظ و تحریر گردد. با این وجود املای تهران با تای منقوط متداول است و به نظر میرسد دیگر کسی تهران را طهران ننویسد.
3
وجه تسمیه کلمه تهران
در باب وجه تسمیه تهران عقاید و نظرهای مختلفی اظهار شده است. مرحوم سعید نفیسی در این خصوص نوشته است: «وجه تسمیهای که یاقوت در معجم البلدان آورده و قزوینی در آثار البلاد تکرار کرده است به این قرار است که مردم این ناحیه در هجوم خصم به زیر زمین پناه میبردهاند و ایشان را تَهران گفتهاند، مشتق از تَه به معنی زیر و ران به معنی راننده از فعل راندن، یعنی کسانی که به تَه میرانند ! و پس از آن این اسم ،که بدواً بر اهالی اطلاق میشده است ، بر این ناحیه قرار گرفته است. میتوان گفت که این وجه تسمیه به ذوق نمینشیند و مخصوصاً اگر در اسامی قُرای اطراف ری فحص کنیم میبینیم که لفظ ران در دنباله اسامی بعضی از قراء و محال دیگر مثل جماران، نیاوران، شمیران، قصران و طهران دیده میشود و از این قرار میبایست همه از فعل راندن مشتق شده باشد و حتی در نقاط دورتر از اطراف ری. نکته دیگر آن است که طهرانی است از توابع اصفهان؛ چنان که اشاره شد و اگر وجه تسمیه آن مانند وجه تسمیه طهران باشد بسیار شگفت و دور است که مردم دو ناحیه، که لااقل پنجاه فرسنگ دور از یکدیگرند، عادت مشترکی داشته باشند و اگر وجه تسمیه این دو ناحیت یکسان نباشد طهران اصفهان را به چه تسمیه کردهاند؟ وانگهی در لفظ ران که دنباله اسامی ایران امروز و ایران زمان ساسانیان و ایران و آذربایجان و مکران و هاماوران و آران، از توابع کاشان، استاد بران و اشکوران، هر دو از دهات اصفهان، ترخوران، از محال تفرش، نوبران، در اطراف همدان، طابران، خاوران، مازندران و نزدیک به بیست کلمه دیگر، از اسامی جغرافیایی قدیم و جدید ایران است، چه میتوان گفت؟ آیا این اسامی همه از فعل راندن مشتق شدهاند؟ اندک دقتی در اسامی جغرافیایی ایران مسلم میدارد که ان در آخر اسامی بسیار است و ظاهراً چنان مینماید که این دو حرف زائد است و بر آخر اسامی دیگر میافزایند که معنای ظرف مکان از آن بر آید، چنانکه آن را در پی کلمات دیگر برای اراده ظرف زمان میافزایند، چون بامدادان، صبحگاهان و غیره. چنان که ستان در آخر اسامی نواحی و ممالک بر آید و معنی محل از آن اراده میشود؛ چون هندوستان و کوهستان. در این صورت را جز و این دو حرف زاید نیست و بالعکس جزوکلمه است؛ یعنی طهران از طهر و تیران از تیر مشتق شده است و مازندران از مازندر چنانکه کاشان از کاش و خاوران از خاور مشتق است. در کلمه خاوران و قصران مخصوصاً به خوبی میتوان پی به این نکته برد. زیرا که خاور و قصر معنی مسلم دارد و اگر حرف زاید را ران بدانیم خاو و قص را معنی نخواهد بود و قص علیهذا. پس دور مینماید که ران در کلمهی طهران از فعل راندن آمده باشد و وجه تسمیهای که ثبت کردهاند پذیرفتنی نیست و دور از قبول ذهن سلیم است. وجه تسمیه دیگری هست که آن را در کتابی مسطور ندیدهام ولی اغلب متخصصین زبان آن را به زبان آوردهاند و آن این است که در طهران تَه همان معنی زیر میدهد و ران که به معنی قسمت بالای پا باشد در اینجا به معنی دامنه و دامن کوه آمده است. پس طهران یعنی در تَه دامنهکوه.» در خصوص وجه تسمیه تهران نظر دیگری وجود دارد که در بعضی آثار محققّان و متقدمین آمده است و با نظر دوم سعید نفیسی نیز نزدیک و شبیه است و آن این که: کلمهی تهران از دو قسمت تَه به فتح ت که به معنی انتها و آخر و ران که به معنی دامنه است ترکیب گردیده که جمعاً معنای آخر دامنه میباشد. چون قریه تهران در دامنهی کوه البرز قرار گرفته به آن « تهرابآن» یا همان آخر دامنهی کوه میگفتند. در مقابل قریه شمران است که حرف شم معنی بالا میدهد و ران هم که دامنه میباشد. پس معنای آن بالای دامنه میشود و به این علت آن را شمیران میگفتند که بر فراز دامنهی کوه البرز و بالا دست تهران قرار داشت. فرهنگ نظام، تهران را واژهای فارسی دانسته و وجه نامگذاری آن را چنین ذکر کرده است: «تیران منسوب به تیر است که نام فارسی عطارد است؛ شاید دِه مذکور به نام ستارهی تیر که در ایران قدیم مقدس بوده بنا شده یا منسوب به شخص تیرداد نام بوده» و دلیل این نظریه را الف و نون آخر کلمه تیران آورده است. زیرا در ایران قدیم مرسوم بوده است که شهرها و دهات را به وسیله الحاق الف و نون نسبت به نام سازنده آن نامگذاری میکردند. احتمال دیگری که این فرهنگ داده است این است که چون در اوستا تئیره نام قلهای است از البرز شهر مذکور تیران را منسوب به آن قله دانسته. در هر صورت طهران و تهران را غلط مشهور و نام صحیح تاریخی آن را تیران میداند.
4
به نظر میرسد قول مرحوم کسروی در مورد وجه نامگذاری تهران منطقیتر از دیگران باشد. او عقیده دارد که: تهران شهری است که از هزار سال بازمانده و اکنون تخت گاه کشور است. نام آن از دو بخش پدید آمده تَه و ران _ تَه یا کَه اگر چه در فارسی کنونی معنایی ندارد ولی در زبانهای بسیار کهن به معنای گرم بوده است. تمام دیههایی که در زبان فارسی دارای بخش تَه یا کَه هستند، مانند کهران(1) ، تهران، کهرم یا جهرم(2) ، دارای هوای گرم بودهاند و ران نیز به معنای جا و مکان میباشد. از سوی دیگر شمی، سمی و زمی در زبان کهن به معنای سرد است و جاهایی که نامشان از بخش شمی یا سمی پدید آمده جاهای سردسیر است، مانند شمیرم و سمیرم (3) و سمیران و شمیران، پس تهران یا کهران جای گرم (گرمسیر) و شمیران یا سمیران به معنای جای سرد (سردسیر) است. این نکته در خور توجه است که شمی یا سمی با کلمه زمی شباهتی دارد که در بعضی زبانها به معنای سرما و زمستان است. در زبان اوستایی زیما به معنی زمستان است که قسمت زم در زمستان و زمهریر (4) هنوز باقی مانده. _____________________________________ 1- کهران نام دهی است از توابع شهرستان هر واقع در شمال بخش هوراند. 2- جهرم از شهرستانهای استان فارس است. 3- سمیرم از شهرهای استان اصفهان است. 4- شدت سرما، سرمای سخت، جای بسیار سرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری
دانشگاه تهران
معاونت پژوهش
«گزارش اول طرح پژوهشی»
عنوان پروژه:
بررسی وضعیت جمعآوری و دفع زبالههای شهری تهران و ارائه راهکارهای مناسب برای بهینهسازی فرایند موجود
مجری پروژه:
صادق اصغری لفمجانی
عضو هیأت علمی گروه محیط زیست دانشگاه تهران
مقدمه
اجتماعات انسانی از دیرباز پس از مورد استفاده قرار دادن منابع مختلف طبیعی موجود بر روی کره زمین، قسمتهای غیرقابل مصرف و زاید آن را دفع مینمودند. این موضوع مشکل حادی را برای آنها و محیطشان ایجاد نمیکرد. زیرا تعداد و توزیع انسانهای موجود بر روی کره زمین به نسبت مساحت این کرة خاکی خیلی کم بود اما امروزه به دلیل افزایش تعداد، توزیع جمعیت و به دنبال آن تحولات پدید آمده در میزان و کیفیت مواد مصرفی، معضل تولید و دفع زایدات به نحوه بارزی گریبانگیر حیات جوامع بشری به ویژه شهرها گردیده است. گرچه دفن بهداشتی مواد زاید جامد شهری، سالهاست که مورد استفاده قرار گرفته است و در بسیاری از نقاط دنیا توانسته است، بهداشت عمومی و سلامت جامعه را تأمین کند ولی هنوز مورد قبول عامه مردم قرار نگرفته است. عناوینی مانند، دفن و دفن بهداشتی و تلنبار زباله بارها به جای یکدیگر مورد استفاده قرار گرفتهاند و هنوز هم خیلی از مردم فرق بین دفن، دفن بهداشتی و تلنبار کردن زباله را نمیدانند. به عبارت دیگر در صورتی که عملیات دفن مواد به صورت کاملاً استاندارد و براساس ضوابط صحیح و دقیق دفن بهداشتی صورت نگیرد مشکلات بهداشتی و زیست محیطی زیادی به وجود خواهد آمد. فقط یک محل دفن بهداشتی که در محل مناسبی قرار گرفته و از طراحی خوبی برخوردار باشد و نیز عملیات آن کاملاً صحیح و دقیق انجام پذیرد میتواند جوابگوی استانداردهای بهداشت عمومی و سلامت بوده، از شرایط لازم برای جلوگیری از آلودگی آب و خاک و هوا برخوردار باشد که در اینجا بحث مدیریت دفع مواد زائد جامد شهری مطرح میگردد.
مواد زاید جامد شهری شامل تمام مواد زاید حاصل از فعالیتهایی است که در شهر انجام میگیرد. این مواد هم از نظر منبع تولید و هم از نظر خواص فیزیکی و شیمیایی تنوع بسیار زیادی دربر دارد. در یک شهر، بخشهای مختلفی در فعالیت هستند و هر بخش نیز در تولید مواد زاید شهری نقش دارد. بخشهای خانگی، تجاری، حمل و نقل، صنعتی، درمانی، بهداشتی و خدمات، هرکدام مواد زایدی با خصوصیات ویژهای تولید میکنند. به همین دلیل هم، مواد زاید جامد شهری دارای طیف وسیعی است. از نظر حجم نیز از ذرات ریز گردوغبار گرفته تا وسایل اسقاطی، مثل بدنه اتومبیل، یخچال و میز و صندلی، در این زایدات وجود دارند از نظر خطرناک بودن نیز، شامل مواد زاید غیرقابل فسادپذیر است و هم مواد زاید کاملاً خطرناک، مثل مواد زاید بیمارستانی را دربر میگیرد، از نظر فیزیکی و حجم ظاهری نیز طیف کاملاً ناهمگونی از زایدات در یک شهر بروز میکند. کمیت مواد زاید جامد شهری نیز ناهمگونی زیادی را شامل میشود.
عوامل اقتصادی، بافت شهری، کاربریهای زمین، عوامل فرهنگی، تراکم در واحد سطح، فصول سال و عادات اجتماعی در کیفیت و کمیت مواد زاید جامد شهری موثر هستند. به عبارت دیگر، فاکتورهای زیادی در امر تولید مواد زاید شهری تأثیر دارند. به همین دلیل هم طراحی سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهری از حساسیت و ویژگیهای خاصی برخوردار است. برای یک طراحی موفق به اطلاعات و دادههای اساسی از کلیه فاکتورهای مؤثر در سیستم مدیریت مواد زاید جامد شهری نیاز هست. این اطلاعات و دادهها را یا میتوان از طریق سازمانها و ارگانهای زیربط و درگیر با مدیریت مواد زاید جامد شهری بدست آورد و یا از طریق انجام پروژههای مشخص، این اطلاعات و دادهها را تولید کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جغرافیای استان تهران
استان تهران با225 ،28 کیلومتر مربع وسعت ،یکی از کوچکترین استانهای کشور می باشد .استان تهران در جنوب بخش مرکزی رشته کوههای البرز قرار گرفته و از ناحیه فیروزکوه در شرق تاهشتگرد درغرب وسعت دارد.همچنین در قسمت جنوبی ، به شهرستان قم منتهی می شود . درمجموع سه عامل جغرافیایی درساخت کلی اقلیم استان تهران موثر است.این سه عامل عبارتند از: 1ـ وجود دشت کویر در جنوب شرقی استان 2ـ رشته کوههای البرز در شمال 3ـ بادهای مرطوب وبارانزای غربی بطورکلی آب وهوای این استان درمناطق کوهستانی از نوع آب وهوای کوهستانی معتدل ودر دشتهای آن ازنوع نیمه صحرایی با ویژگیهای خاص خود می باشد .آبهای سطح الارضی استان شامل رودخانه های کرج ،جاجرود، حبله رود، رودشور، رودلار، طالقان رود، کن ، قره چای ، هراز و سولقان می باشد .وآبهای تحت الارضی که در واقع چشمه های آب معدنی هستند،عبارتنداز:چشمه آبعلی (بین دو روستای آبعلی ومبارک آباد)، چشمه آب البرز (جنوب شرقی آبعلی ) ،چشمه علی (شهرری )وچشمه اعلاء(شمال شهر دماوند). استان تهران بزرگترین قطب اقتصادی کشور ودارای ویژگیهای اقتصادی بسیار پیچیده وگوناگون است .درطی دو دهه اخیر جنبه های صنعتی وتجاری اقتصاد این منطقه آنچنان توسعه پیداکرد که در واقع این دوره رامیتوان دوره تغییرات بنیادی از یک اقتصاد کشاورزی نسبتا"خودکفا به اقتصاد صنعتی و تجاری وابسته نامید. طبق آمار راههای کشور ،بیش از نیمی از آزاد راههای کشور دراین استان قرار دارد .همچنین 767 کیلومتر خط آهن که 435 کیلومتر آن اصلی است ،ارتباط آن رابادیگر استانهای کشور،از طریق قطار ممکن می سازد. تهران شهرتهران که امروزه مرکز کشور جمهوری اسلامی ایران است در زمانهای قدیم یکی از روستاهای واقع در پیرامون شهر بزرگ ری بود.تهران پس از ویران شدن ری توسط مغولان شروع به رشد کرد ودرنیمه دوم قرن دهم (ه. ق ) در دورة شاه طهماسب صفوی بارویی به دور شهر کشیده شد. اهمیت این شهر از زمانی شروع شد که درسال 1756 (م ) کریمخان زند، حکومت تهران رابه غفور خان واگذار نمود وخود راهی شیراز شده ،آن شهر راپایتخت خود قرار داد. پس از فوت کریمخان ، آقامحمد خان قاجار به تهران آمد وبعد از جنگهای سختی که بالطفعلی خان زند داشت برکشور مسلط شد. وی درسال 1790 (م ) دراین شهر تاجگذاری کرد وآن راپایتخت حکومت خویش قرار داد. بعدهابا روی کارآمدن ناصرالدین شاه که نزدیک 50 سال حکومت کرد، تهران تحول بسیار پیدا کرد و مناطق اطراف آن به سرعت مسکونی شد وباگسترش شهر ،برج وباروی جدیدی به دور شهر کشیده شد.بازار تهران ،سرای امیر ومدرسه دارالفنون از آثار باقیمانده از آن دوران است ودر دوران حکومت پهلوی شهر تهران چهره دیگری پیداکرد .دروازهها وباروهای اطراف آن ازبین رفتند وشهر به سرعت وسعت یافت . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 ،گسترش شهر همچنان ادامه پیداکرد وشهرکهای جدیدی در حاشیه بدان متصل شد وجمعیت آن نیز به سرعت افزایش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
استان تهران
استان تهران با 28225 کیلومتر مربع وسعت، یکی از کوچکترین استانهای کشور میباشد. این استان با داشتن 9 شهرستان بیشترین تعداد جمعیت را نسبت به دیگر استانها در خود جای داده است. استان تهران در جنوب بخش مرکزی رشته کوههای البرز قرار گرفته و از ناحیة فیروزکوه در شرق تا هشتگرد در غرب وسعت دارد. همچنین در قسمت جنوبی، شهرستان قم را نیز در بر میگیرد.
در مجموع سه عامل جغرافیایی در ساخت کلی اقلیم استان تهران مؤثر است. این سه عامل عبارتند از:
وجود دست کویر در جنوب شرقی استان،
رشته گوههای البرز در شمال،
بادهای مرطوب و بارانزای غربی.
بطور کلی آب و هوای این استان در مناطق کوهستانی از نوع آب و هوای کوهستانی معتدل و در دشتهای آن از نوع نیمه صحرایی با ویژگیهای خاص خود می باشد. آبهای سطح الارضی استان شامل رودخانه های کرج، جاجرود، حبله رود، رودشور، رود لار، طالقان رود، قره چای، هزار و سولقان می باشد. و آبهای تحت الارضی که در واقع چشمه های آب معدنی هستند، عبارتند از:چشمه آبعلی (بین دو روستای آبعلی و مبارک آباد)، چشمه آب البرز (جنوب شرقی آبعلی)، چشمه علی (شهر ری) و چشمه اعلاء (شمال شهر دماوند).
استان تهران بزرگترین قطب اقتصادی کشور و دارای ویژگیهای اقتصادی بسیار پیچیده و گوناگون است. در طی دو دهة اخیر جنبه های صنعتی و تجاری اقتصاد این منطقه آنچنان توسعه پیدا کرد که در واقع این دوره را می توان دورة تغییرات بنیادی از یک اقتصاد کشاورزی نسبتاً خود کفا به اقتصاد صنعتی و تجاری وابسته نامید.
استان تهران با داشتن بیشترین تعداد کارگاه بزرگ و کوچک صنعتی بخصوص در حاشیه شهری تهران، بالاترین میزان سرمایه گذاری را بخود اختصاص داده است. این صنایع بیشتر در امتداد راههای ورودی تهران، و خصوصاً مسیر تهران- کرج، تهران-دماوند، تهران- ساوه و تهران قم تمرکز یافته است.
طبق آمار راههای کشور در سال 1369، بیش از نیمی از آزاد راههای کشور (260 کیلومتر) در این استان قرار دارد. همچنین 767 کیلومتر خط آهن که 435 کیلومتر آن اصلی است، ارتباط آن را با دیگر استانهای کشور از طریق قطار ممکن می سازد.
استان اصفهان
استان اصفهان با مساحتی در حدود 104650 کیلومتر مربع در مرکز فلات ایران واقع شده است. در 17 شهرستان این استان مجموعاً 3751245 نفر (آمار سال 1370) زندگی می کنند.
استان اصفهان به علت گستردگی شامل بخشهای متعدد کوهستانی و جلگه ای میباشد، چنان که دامنه های شرقی کوهستان زاگرس، قسمتی از ارتفاعات مرکزی و در قسمتهای شرقی و جنوب شرقی نواحی پست کویری را در بر می گیرد.
آب و هوای استان بطور کلی معتدل خشک است و می توان آب و هوای آن را به بخش تقسیم کرد. آب و هوای صحرایی، آب و هوای نیمه صحرایی و آب و هوای نیمه مرطوب سرد. در این استان فصول چهارگانه کاملاً مشخص است. تابستانها ملایم و زمستانها سرد و پر برف است. بیشترین میزان بارندگی در فصل زمستان و کمترین آن در فصل پاییز است. هرچه ار اصفهان به مشرق و جنوب شرقی یعنی حوضه گاوخونی نزدیک شویم از مقدار رطوبت هوا کاسته می شود.
نام استان همیشه با زاینده رود همراه بوده است. این رود بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از ارتفاعات زردکوه بختیاری سرچشمه می گیرد و پس از طی مسافتی از مغرب به مشرق جلگه اصفهان را آبیاری می کند و سپس از وسط شهر در 140 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان گذشته و به باتلاق گاوخونی می ریزد.
بجز زاینده رود سه رودخانة مرغاب، گندمان و اناربار (گلپایگان) از منایع تأمین آب گشاورزی استان هستند. استان اصفهان از نظر جلب توریست رتبة بالایی دارد چرا که از دوره های سلاجقه و صفویه آثار تاریخی با شکوهی بر جای مانده است.
امروزه استان اصفهان به دلیل دارا بودن درصد اشتغال در بخش صنعت و خدمات، بعنوان بک مرکز صنعتی در کشور ایرا شناخته شده است. پیشرفت سریع و همه جامبه صنعت به ویه صنایع مادر در این استان باعث گردیده تا بزرگترین مرکز سنعتی کشور محسوب شود. کارخانه های بزرگی مانند: فولاد مبارکه، ذوب آهن، پالایشگاه، صنایع دفاعی، داروسازی، پلی اکریل، صنایع نساجی و بافندگی و کارگاههای صنایع دستی و دهها کارخانه دیگر باعث ایجاد چنین قطب اقتصادی مهمی گشته اند.