لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موانع تکوین دولت مدرن و توسعه اقتصادی در ایران
بخش نخست: دولت مدرن5. موانع تکوین دولت مدرن در خارج از جهان غربwww.hadizamani.comدرآمددولت مدرن پدیده ای برخاسته از تمدن غرب است که ابتدا دراروپای غربی شکل گرفت و با سرعت به سایر نقاط جهان گسترش یافت. تکوین دولت مدرن در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا و استرالیا با موفقیت انجام پذیرفت. اما درسایرنقاط جهان، از جمله اروپای شرقی وآمریکای لاتین و به ویژه آسیا و آفریقا، تکوین و گسترش دولت مدرن با مشکلات متعددی مواجه گردیده که دلیل آنرا میبایست در مجموعه ای از عوامل تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جستجو کرد. نظریه پردازان موانع متعددی برای تکوین و گسترش سرمایه داری و دولت مدرن در کشورهای خارج از حوزه غرب برشمرده اند. در کشورهای اروپای شرقی، دولتهای مطلقه با بازسازی و تداوم مناسبات فئودالی آهنگ توسعه مناسبات سرمایه داری و تکوین دولت مدرن را آهسته و دشوار ساختند. در کشورهای آسیایی، دولتها به جای آنکه با ایجاد شرایط اقتصادی و سیاسی لازم به امر توسعه خلاقیتها و فعالیتهای اقتصادی یاری رسانند، غالبا خود به صورت مانعی در برابرپاگیری و توسعه مناسبات سرمایه داری عمل کرده اند. در چین، نظام دیوانسالاری پرقدرتی که بر پایه ارزش ها و فلسفه کنفسیوس بنا گردید، نقش مهمی در این روند ایفا نمود. در هندوستان، نظام « کاستی» و نقش دولت در حفظ و تداوم آن بصورت مانعی در برابر توسعه سرمایه داری و تکوین دولت مدرن عمل کرد. درکشورهای اسلامی غلبه نگرشهای مذهبی – خرافی، بی ثباتی سیاسی، تنشها و جنگهای ایلی و ضعف دولتهای مرکزی ازعوامل مهم کند شدن آهنگ مناسبات سرمایه داری و تکوین دولت مدرن بوده اند. مارکس دلیل عدم توسعه نظام سرمایه داری و تکوین دولت مدرن در کشورهای آسیایی را در شیوه تولید آسیایی جستجو میکند که مشخصه اصلی آن، نبود و یا ضعف مالکیت شخصی بر زمین، هجوم قبایل و تمرکز قدرت دردست حکومتهای مستبدانه است. به اعتقاد مارکس، مجموعه این عوامل مانع از شکل گیری مناسبات طبقاتی، گسترش شهرها، انباشت سرمایه، پاگیری و توسعه نظام سرمایه داری و تکوین دولت مدرن گشت. از سوی دیگر، «وبر» توجه خود را بیشتر متوجه عوامل فرهنگی، نقش مذهب و تاثیر نوع سازماندهی اجتماعی و سیاسی میکند. به اعتقاد وبر، به جز مذهب پروتستان، مذاهب دیگر دارای عناصر اساطیری، افسانه ای و غیرعقلایی بسیار شدیدی هستند که مانع از برخورد عقل گرایی به جهان که لازمه شکل گیری و توسعه نظام سرمایه داری است میشوند. به باور وبر، مذاهب کاتولیک در اروپای شرقی، کنفسیوس در چین، بودائیسم درهندوستان و اسلام در بقیه آسیا چنین نقشی را ایفا کرده اند. وبرهمچنین به نقش منفی دیوانسالاری چین درجلوگیری ازتکوین نظام سرمایه داری و دولت مدرن توجه دارد. از این منظر، نظام کاستی در هندوستان نقش مشابهی ایفا کرده است. عده ای دیگر از نظریه پردازان، کلونیالیسم و نئوکلونیالیسم را مسئول عقب ماندگی کشورهای آسیایی و آفریقایی و عدم توسعه مناسبات سرمایه داری و تکوین دولتهای مدرن در کشورهای این مناطق میدانند. بررسی جامع موارد فوق خارج از حیطه پژوهش حاضر است. آنچه در زیر میآید تنها اشاره مختصری به برخی از رئوس اصلی این موارد است. اروپای شرقیدر عصر فئودالیسم سه ویژگی، اروپای شرقی را از اروپای غربی متمایز میساخت که به اعتقاد نظریه پردازان سیرشکل گیری و گسترش مناسبات سرمایه داری و تکوین دولت مدرن در این منطقه را تحت تاثیر قرارداد. اولا اروپای شرقی امپراتوری روم و میراث تاریخی آنرا مستقیما تجربه نکرده بود. دوما، اروپای غربی عمدتا در حوزه کلیسای کاتولیک روم قرار داشت، درصورتیکه در اروپای شرقی، به استثنای لهستان و پروس، کلیسای ارتودوکس غالب بود. سوما، پاگیری نظام سرمایه داری در اروپای شرقی دیرتر و در رقابت شدید با دولتهای قوی اروپای غربی صورت گرفت. از عوامل فوق، دو عامل نخست موجب شد تا اروپای شرقی در حاشیه فرهنگ غرب قرارگیرد. از سوی دیگر، عامل سوم امر تکوین و گسترش سرمایه داری و دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی را دشوار ساخت. به اعتقاد اندرسون، در اروپای غربی شکل گیری دولتهای مطلقه در پایان دوره فئودالیسم که به باور بسیاری پیش درآمد پیدایش نظام سرمایه داری است، بر پایه عوامل درونی انجام پذیرفت. درصورتیکه دراروپای شرقی پیدایش دولتهای مطلقه در برابرتهدید دولتهای نیرومند اروپای غربی صورت گرفت. از این منظر، دولتهای اروپای شرقی برای مقابله با تهدید دولتهای نیرومندتر اروپای غربی مناسبات فئودالیسم را درکشورهای خود بازسازی و تقویت نمودند و به قول اندرسون، دور دومی از مناسبات ارباب- رعیتی را بر مردم خود تحمیل کردند تا قدرت سیاسی را تماما به انحصار خود درآورند و ارتش عظیمی را بر پایه مناسبات حاکم سازمان دهند. این امر، همراه با دو عامل پیش گفته، روند شکل گیری سرمایه داری و تکوین دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی را آهسته و دشوارساخت. نظریه اندرسون از جهات متعدد، مانند ساده نگری، نادیده گرفتن نقش سایر عوامل و بی توجهی به تجربه های متفاوت انگلستان و هلند در اروپای غربی و لهستان و پروس در اروپای شرقی، مورد انتقاد قرار گرفته است. با اینهمه، تاثیرمنفی عوامل فوق بر سیر تکوین سرمایه داری و دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی مورد توجه غالب نظریه پردازان است.در هرصورت، پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر1917 در روسیه و متعاقب آن گسترش نظام سوسیالیستی به سایر کشورهای اروپای شرقی پس از جنگ جهانی دوم، روند تحولات نهاد دولت در کشورهای اروپای شرقی را در مسیر کاملا متفاوتی قرارداد. اکنون، پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی، روند تکوین دولت مدرن در کشورهای اروپای شرقی همچنان با مشکلات متعددی روبرو است که بخشی ناشی از ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که از نظام پیشین به آنها به ارث رسیده است میباشند. چیندولت چین درسال 221 پیش از میلاد، توسط خاندان چین به صورت یک حکومت پادشاهی مرکزی و شدیدا تحت کنترل تاسیس شد. علیرغم جنگهای متعدد و دست به دست شدن سلطنت بین خاندانهای مختلف، این شکل از حکومت برای متجاوز از دوهزار سال، یعنی تا تاسیس نهاد جمهوری در سال 1911 بر چین حاکم بود. عناصر برجسته این شیوه حکومت، یعنی مرکزیت شدید و بوروکراسی بسیار پرقدرت حتی پس از تاسیس جمهوری نیز تداوم یافت. مذهب و ایدئولوژی کنفسیوس در شکل گیری شیوه حکومتداری در چین نقش عمده ای برعهده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
اهمیت بهره وری
در شرایطی که دستیابی به منابع هر روزه سخت تر و گران تر می شود ، از بین رفتن انحصارها و حمایتهای دولتی رقابت شدید دربازارهای جهانی و فرآیند جهانی شدن ، سازمانها را از هر سو تحت فشار قرار می دهد . افزایش بهره وری یکی از بهترین راهکارهایی است که می تواند بقاء سازمانها را حفظ کند .
تلاش برای بهبود بهره وری تلاش برای زندگی بهتر افراد و جامعه است . بهره وری ، نقش کلیدی در تمامی ابعاد اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد وارتقاء آن درکشور نیازمند آگاهی ، مشارکت تمامی اقشار جامعه ، در کنار خواست و اراده سیاسی و برنامه اقتصادی مناسب از سوی حکومت و دولت است .
منافع کوتاه مدت و بلند مدت بهره وری مانند افزایش تولید ، افزایش صادرات ، بهبود کیفیت ، افزایش رفاه عمومی ، کاهش بیکاری و … در تمامی دنیا به اثبات رسیده است .
تعاریف بهره وری
معمول ترین تعریف بهره وری (( ارزش ستاده به داده )) می باشد . افزایش سطح تولید و خدمات یا بهبود کیفیت و یا اینکه در سطح تولید ،کیفیت استفاده کمتر از منافع و یا انجام هر دوی این کار .
تعریف سازمان همکاری اقتصادی اروپا ( OEEC) : (( بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار ارزش یکی از عوامل تولید بدست می آید . بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه مواد اولیه ونیروی کار صحبت کرد . ))
تعریف سازمان بین المللی کار ( ILO ) : (( بهره وری عبارت است از نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید ( زمین ، سرمایه ، نیروی کار و مدیریت ) . ))
تعریف آژانس بهره وری اروپا (EPA ) : (( بهره وری درجه استفاده مؤثر از هر یک از عوامل تولید می باشد . )) تعاریف متعددی دیگری از سوی سازمانها و محققین ارائه شده است که می توان یکی از عناصر مشترک آن را استفاده بهینه از منابع دانست . اما جنبه دیگری که به آن اهمیت بسیاری به آن داده اند جنبه فرهنگی و اعتقاد و ایمان فراگیر یک جامعه به افزایش بهره وری است . (( حداکثر استفاده از منابع فیزیکی ، نیروی انسانی و سایر عوامل به روشهای علمی به طوری که بهبود بهره وری به کاهش هزینه های تولید ، گسترش بازارها ، افزایش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگی همه آجاد ملت منجر شود . )) تعریفی است که سازمان بهره وری ژاپن (IPC ) ارائه کرده است و به نظر کاملترین تعریف از بهره وری می رسد .
بهره وری صرفا به معنای افزایش تولید نیست . رویکرد اقتصادی بهره وری مطرح می کند که از آنجا که محصول یا ستانده تابع عواملی مانند سرمایه و نیروی کار ، تعمیرات تکنولوژی و … است می باید برای اندازه گیری سطح بهره وری تمامی این عوامل را در نظر گرفت . نگرشهای دیگری وجود دارد که عوامل فرهنگی و عواملی که مستقیما در هزینه های تولید مشخص نیستند در اندازه گیری بهره وری منظور می کنند .
بهره وری امروز یک نگرش اقتصادی ، فنی و فرهنگی نسبت به تولید است ، که در آن انسان فعالیتهای خود را هوشمندانه وخردمندانه انجام می دهد تا بهترین نتیجه را با کمترین هزینه و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
عنوان مقاله
مطالعه تطبیقی نظام تحقیق و توسعه در بیمارستانهای کشورهای منتخب
چکیده
تحقیق و توسعه مهمترین واحد تفکر در هر نظامی، به ویژه در نظام سلامت یک جامعه، که با مهمترین عنصر وجودی انسانها یعنی جان آنها سروکار دارد، محسوب میشود. امروزه نظام تحقیق و توسعه در قلب فعالیتهای علمی جای دارد، به طوری که کشورهای صنعتی سهم قابل توجهی از درآمد و نیروی کار خود را به فعالیتهای تحقیق پایه و کاربردی و توسعه فنآوری اختصاص میدهند. این درحالی است که در حال حاضر در بخش بهداشت ودرمان فعالیتهای پراکنده و غیرمنسجمی در زمینه تحقیق و توسعه صورت می گیرد که با نیازهای واقعی این گونه فعالیتها در مراکز تخصصی و پراهمیتی نظیر بیمارستان که ضامن سلامت و رفاه اجتماعی کشور است سازگاری ندارد.
در این بررسی تطبیقی- توصیفی ضمن مطالعه مبانی نظری، سوابق موجود و ادبیات مرتبط، وضعیت نظام تحقیق و توسعه در بیمارستانهای چند کشور شامل آمریکا (نمونه نظام بهداشت و درمان خصوصی)، انگلیس (نمونه نظام بهداشت و درمان ملی)، هندوستان (نمونه نظام بهداشت و درمان مختلط)، و نیز ایران با کمک نظریه سیستمها و با ابزارهای گردآوری دادهها شامل بررسی پایگاههای اینترنتی بیمارستانها، پرسشنامه و مصاحبه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و با بهرهگیری از روش کارت امتیازی متوازن (BSC) مقایسه شد. متغیرهای اصلی در مطالعه تطبیقی عبارت بودند از: دروندادها، منابع، ساختار سازمانی، فرایندها، ارتباطات، عملکرد، و بروندادها. سپس با استفاده از یافتههای حاصل از مطالعات کتابخانهای و مطالعه میدانی، الگویی با استفاده از مفاهیم مطرح شده در روش تحلیل و طراحی ساختیافته سیستمها (SSADM) طراحی شد و با کمک تکنیک دلفی مورد آزمون قرار گرفت و نهایی گردید.
براساس یافتههای پژوهش، وجود یک نظام منسجم با عنوان نظام تحقیق و توسعه بیمارستانی در بیمارستانهای کشور ضرورت داردکه ابعاد و کارکرد این نظام براساس نوع، اندازه و ویژگیهای ساختاری بیمارستان مورد نظر متفاوت خواهد بود. یافته های پژوهش مشخص ساخت که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته از جمله آمریکا و انگلیس، اصول اولیه و پایههای نظام تحقیق وتوسعه به طور منسجم شکل گرفته است و در موارد زیادی این نظام، علاوه بر انجام بررسیهای مختلف و نظاممندسازی فعالیتهای جاری مرتبط به تحقیق و توسعه، خلق، توسعه و نوآوری در زمینههای بالینی، دارویی درمانی و تحقیق در خدمات بهداشتی درمانی را نیزدر درون خود ایجاد کرده است.
نتیجه این بررسی حاکی از وضعیت نامطلوب فعالیتهای تحقیقاتی در بیمارستانهای ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته مورد بررسی بود که در قالب متغیرهای پژوهش به تفصیل مورد مطالعه قرار گرفت. در این راستا الگویی مطلوب برای نظام تحقیق و توسعه در بیمارستانهای ایران طراحی شد که با استفاده از روش دلفی توسط متخصصان منتخب ایرانی مورد تصدیق قرار گرفت. الگوی کلی نظام تحقیق و توسعه در بیمارستانهای ایران دارای هفت جزء اصلی دروندادها، منابع، ساختار سازمانی، فرایندها، ارتباطات، عملکرد و بروندادها است، که در قسمت بعد، محتوای هر یک از اجزای نظام خود در قالب یک الگوی جداگانه، با ذکر عوامل تشکیلدهنده هر جزء، تشریح شده است. در این الگو استقرار نظام تحقیق و توسعه با دروندادها، منابع، فرایندها، ارتباطات و بروندادهای مشخص و تعریف شده پیشنهاد شده است. ساختار سازمانی این نظام شامل سه جزء اصلی کمیته هماهنگی تحقیق و توسعه، مراکز تحقیق و توسعه پزشکی، و مدیریت تحقیق و توسعه (برای مجتمعهای بیمارستانی) و دفتر تحقیق و توسعه (برای بیمارستانهای کوچک و متوسط) در نظر گرفته شده است. همچنین برای ارزیابی عملکرد این نظام، چهارچوب الگوی کارت امتیازی متوازن پیشنهاد شده است.
واژگان کلیدی
تحقیق و توسعه/ تحقیق و توسعه در بخش سلامت/ تحقیق و توسعه بیمارستانی
مقدمه
در سه دهه گذشته کاربرد علوم مدیریت در علوم پزشکی به حدی بوده است که هم اکنون حتی تصور جدایی این دو موضوع اساسی علم امکان پذیر نیست. هم اکنون متخصصان و دانش پژوهان بسیاری با تکیه بر دانش تخصصی و تجربیات مفید چه در زمینه علوم پزشکی و چه در زمینه مدیریتی با تکیه بر اصول یاد شده مهمترین تصمیمهای کشوری و بین المللی در مقوله بهداشت و درمان را اخذ میکنند. این متخصصان علاوه بر آشنایی با علوم تخصصی در حوزه فعالیت بهداشت و درمان از آخرین رخدادهای علم نوین مدیریت آگاهی مییابند و اصول مدیریت نوین را در جهت تعالی سازمان و کشور متبوع خود به کار می بندند. زمینه دخالت علوم مدیریت، سازمان و صنایع در عرصه بهداشت و درمان بسیار متنوع و گسترده است که در این میان مقوله تحقیق و توسعه در بهداشت و درمان و مهمترین نهاد آن، یعنی بیمارستان، جایگاه خاصی دارد.
سازمانها نیاز به دسترسی به دانش قابل اتکا در ارتباط با اهداف و فعالیتهای خود دارند. بیمارستانها نیز از این موضوع مستثنی نیستند، سازمانهای پیچیدهای که استراتژیهای مختلفی را برای ارائه خدمات بهداشتی درمانی اجرا میکنند. این استراتژیها بستگی به عوامل مختلفی نظیر مهارت حرفهای، تکنیکها و فنآوریهای پیشرفته، وضعیت جامعه و وضعیت سازمانهای دیگر دارد. آنها در محیطی فعالیت میکنند که سلامت و طول عمر در حال بهبود و افزایش است، انتظارات ذی نفعان فزاینده میباشد و توسعه دانش و مفاهیم علمی بسیار سریع انجام میشود.
نقش تحقیق و توسعه در این محیط عبارت از در اختیار گذاشتن دانش لازم برای کمک به ارتقاء سلامتی و ارائه اثربخش مراقبتهای بهداشتی درمانی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مدیریت توسعه داخلی یک سیستم اطلاعاتی کمپس
هدف:نشان دادن اینکه چطور ترکیب یک پروژه نرم و سخت و مدیریت تغییرروش شناسیها بر خوبی توسعه داخلی یک سیستم اطلاعاتی کمپس را هدایت می کند.
طراحی-روش شناسی-راه حل: بررسی یک نمونه از روش شناسیها و مدیریت ساختارهایی که توسعه را هدایت کرده است نشان داده شده است .
یافتهها:بکاربردن یک ترکیبی از روش توسعه سیستمهای پویا، شکلگیری سریع نمونه اصلی، prince 2 روش شناسیهای سیستمهای آسان چکلند(chchland) و تغییر مدیریت کمک کرد تا یک محصول در مسیر برآورد کردن نیازهای مصرف کننده توسعه یابد، ارزشی برای پول ایجاد کرد وبه موقع تحویل داده می شد.
استنباطهای عملی: این تحقیق نشان می دهد که مزایای روشهای رسمی که توسط prince ابداع شد می تواند در یک محیط آسانتر که نیازهای مصرف کننده گروههای کاری را تولید می کند.
نوآوری/ ارزش:مدارک و شواهد گستردهای وجود دارد که نشان می دهد نصف بیشتر همة پروژههای IT شکست خوردند و تحقیقهای عمومی آسانتری برای موفقیت ضروری هستند. این تحقیق باید مدیران پروژه و برنامه، اسپانسرهای سطح بالا، توسعه دهندههای نرم افزار و متخصصان قابلیت مصرفی را علاقمند کند.
کلمات کلیدی: یادگیری ، مدیریت پروژه، مدیریت تغییر.
مقدمه:
دانشگاه اغلب بر فرآیندهای کاری مشخص با فاکتورهای دموکراسی محل کار و سنتی تکیه میکنند و همچنین در برابر تغییرات بسیار غیر قابل نفوذ می باشند(Duke.2002). بنابراین توسعه داخلی IT اغلب یک ضرورت است. علاوه بر این، یک ممیزی اخیر Jisc گزارش میدهد که 67 در صد فعالیت توسعه محیط یادگیری مدیریت شدة uk (Mlt) دادخلی بوده است. به هر حال، مدارک گستردة ارائه شده که نیمی بیشتر از پروژهای IT شکست خوردند، داناییهای بدست آمده نشان میدهد که توسعه نرم افزار داخلی ریسک است. برای مثالJISC هشدار میدهد که:
این که واقعیت غمانگیز است که اکثرپروژها، بخصوص آنهایی که شامل سیستمهای اطلاعاتی میشوند،تا به طزو عینی برسند و در بود چه با شکست مواجه میشوند. اکثرنواقص به دلایل زیر است:
ضعف در تشخیص پروژه، مقیاسهای زمانی غیر واقعی، مقیاسهای زمانی که بسیار طولانی هستند، پرسنل نامناسب، نقص درمدیریت انتظارت کاربرد و نقص در مدیریت تغییر مورد نیاز.
برای بهبود بخشیدن این ریسکها، مدیران پروژه، باید بپذیرند که اداره کردن یک پروژه یک مسئله الزامات و موقعیت محل را آزمایش کند ومناسبترین راهای و سیاستها را برای مدیریت تغییر، مدیریت پروچه و توسعه انتخاب کند. روش شناس معمول در بخش عمومی PRINCE 2 می باشد که برای کنترل مطلوب است. فرض ما اینست که اگر چه PRINCE 2سودمند است اما بهترین راه نیست:
... اکثر پروژهها بدلیل آنکه بطور کار آمدی مدیریت نمیشوند شکست میخوردند مهمترین و پیچیدهترین جنبةوظیفه مدیریت ادارةروابط با مردم است.
بنابراین، روشهای گوناگون سیستمهای نرم متمرکز بر مردم نیاز دارند که درنظام PRINCE 2 ادغام شوند. برای شسرح این نکته، خوانندهها را در مسیر ادارةتوسه داخلی یک MLE هدایت می کنیم.
روش ساسکس یم MLE کمپس است که توسط یک تیم کوچک توسعه داخلی را به موفقیت رساند. این سرویس مطمئن وب دستیابی خصوص به پروسهای کری آکادمیک و اجرایی، ثبت آنلاین (مستقیم) با پردازش اجرای زند، ابزارهای هزینه یک تحقیق، عناصرکتابخانهای ویژه- موضوع و اطلاعات ویژه دانشآموز را پشتیبانی میکند. این متن راه حلهای مدیریت پروژه، تغییر و توسعه که در امکان توسعه سریع موفق بودهاند را مرور می کند.
این تحقیق بر پایه ترتیب زمانی زیر نباشده است: اول متن سازماندهی شده را شرح میدهیم، مفاهیم ضمن طراحی آن را مشخص میکنیم؛ بعد ، به سمت بوجهها، نظام و منابع انسانی می رویم؛ با وجود این مطلع کنند؛ بخش پایانی ما ساختارهای پشتیبانی را شرح میدهد پند آخر هم خطاب به مدیران برتر است متن سازماندهی شد، و مفاهیم طراحی آن:
استراتژی و فرهنگ سازمانی باید ساختارهای پشتیبانی، فرآیندهای کاری و تکنولوژیها را تعیین کند. در این بخش ما سازمان و اهداف آن، ساختار IT سازمانی و مابع IT موجود ر امعرفی میکنیم ونشان میدهیم که این عوامل چگونه بر اهداف ما تأثیر می گذارند.
شاتوک(2003) در دانشگاه ساسکس در واسط گروه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی شناخت شناسی توسعه سیاسی ایران ( رهیافت اجتهادگرا)
1. نقدی برنظریه پردازی درباب توسعه سیاسی
درادبیات مربوط به توسعه " دگرگونی" به هر گونه تغییری در وضع و شرایط موجود اطلا ق میگردد. بر این اساس، دگرگونی اجتماعی هر نوع تغییری در ساختارها و روابط اجتماعی را در بر میگیرد و دگرگونی اقتصادی برهر گونه تغییری درالگوهای تولید یا توزیع دلالت میکند. درحالی که دگرگونی سیاسی به تحول در رهبری سیاسی، فرایندها و یا نهادهای موجود مربوط است. اما در هر سر نوع از دگرگونی این نکته دارای اهمیت است که هیچک از آنها دارای بار ارزشی نیستند و خود به تنهایی نه مطلوب ، و نه نامطلوب تلقی نمیشوند بلکه صرفا بیانگر تفاوت میان وضع کنونی و گذشته هستند.
" توسعه " در کلیترین کاربرد آن، یکی از صورتهای خاص تغییر و دگرگونی است. توسعه، تغییر هدف دار برای حصول به هدفی خاص است. جامعه به مثابه فرد مراحل گوناگونی از رشد و تکامل را طی میکند تا به حد مشخصی از بلوغ فیزیکی و فکری برسد. درتوسعه سیاسی ، باید نقطه شروع و پایان فرایند را مشخص و میزان توسعه نیافتگی سیاسی را تعیین کرد (1) .
درادبیات توسعه سیاسی (2) ، این اصطلاح گاهی هم معنای نوسازی سیاسی (3) تلقی میشود. گابریل آلموند و جیمز کلمن نوسازی سیاسی را فرایندی میدانند که به موجب آن نظامهای سیاسی سنتی غیر غربی ویژگیهای جوامع توسعه یافته را کسب میکنند. (4) از نظر این دو نویسنده ویژگیهای مزبور عبارتند از: جاذبه شهرگرایی، بالابودن سطح سواد ودرآمد، وسعت جغرافیایی و اجتماعی، میزان نسبتا بالای اقتصاد صنعتی، توسعه شبکههای ارتباط جمعی و مشارکت همه جانبه اعضای جامعه در فعالیتهای سیاسی و غیر سیاسی. دراغلب موارد نویسندگان، نوسازی سیاسی را دربرابر سنت گرایی قرار داده، براین اساس، معتقدند که جامعهای به توسعه سیاسی دست مییابد که از حالت سنتی خارج شود و به صورت مدرن درآید. در علوم اجتماعی دانشمندانی مانند ماکس وبر بر تباین میان جوامع سنتی و مدرن تاکید کردند، چنین الگوهای ایدهآلی نظریههای توسعه و نوسازی سیاسی را تحت تاثیر خود قرار داد: ایزن اشتات با الهام از نظریه وبر و تحت تاثیر تالکوت پارسنز نوسازی سیاسی را به صورت ساختارهای سیاسی متنوع و تخصصی شده و نیز توزیع اقتدارسیاسی در میان کلیه بخشهای جامعه توصیف کرد (5) .
دربرابراین دانشمندان،عدهای دیگر، توسعه سیاسی را از نوسازی سیاسی تفکیک کرده و توسعه سیاسی را عامتر از نوسازی سیاسی میدانند. این دسته از نویسندگان معتقدند نوسازی سیاسی در بطن توسعه سیاسی جای میگیرد. دراین روند، ویژگیهای آن را کنش متقابل میان ساختارها و کارکردها برای ابتکار و نوآوری، وجود ساختارهای انعطاف پذیرو تخصصی شده و وجود چارچوبهای خاص برای توسعه دانش و مهارتها میدانند. آنها معتقدند که نوسازی سیاسی را میتوان فرایندی تلقی کرد که درآن نقشهای کارکردی جامعه به سازندگی و تولید مبادرت میکنند (6) . در مجموع مطالعات توسعه و نوسازی سیاسی در سه رهیافت مطالعات مربوط به فرایند اجتماعی، مطالعات تاریخی- مقایسهای، و مطالعات سیستم- کارکردی درادبیات توسعه انجام شده است (7) .
پس از جنگ جهانی دوم نویسندگان علوم سیاسی به نظریه پردازی درزمینه نوسازی وتوسعه سیاسی در کشورهای غیر غربی پرداختهاند، گرایش کلی این مطالعات در جهت بهره گیری از تجارب جوامع غربی بوده است. بر این اساس هر گونه تحولی که درکشورهای غیر غربی با فرایند تاریخی توسعه و نوسازی غرب تطابق داشته، مطلوب تلقی شده است و جریانات خلاف این فرایند به عنوان عقب ماندگی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته است. چنین برخوردی نسبت به جهان غیر غربی سبب گردیده نویسندگان این رشته به دور از واقعیات موجود، به نظریه پردازی درباب نوسازی و توسعه سیاسی اقدام کنند. برای اعتبار بخشیدن به نظریههای توسعه سیاسی در این جوامع ضروری است در مورد دادههای تجربی که مبتنی بر مطالعات مربوط به جوامع غربی است، تجدید نظر کلی به عمل آید و حتی در برخی از موارد در چارچوب رهیافتهای جدید متغیرهای اساسی تری را وارد کرد. هر چند مطالعات نوسازی و توسعه سیاسی بر پایه تجارب تاریخی غرب بسیار سودمند است اما به نظر میرسد ضعف این مطالعات این است که به جای تجزیه و تحلیل و درک جوامع غیر غربی از بعد تاریخی و فرهنگی ، تلاش کردهاند به جنبههای انتزاعی جوامع سیاسی توجه کنند تا از به این وسیله بتوانند به راحتی وضعیت جوامع غیر غربی را با الگوها و نظریات خود تطبیق دهند و بر اعتبار نظریات خود بیافزایند. در اکثز آثار نویسندگان این مطالعات به مفروضاتی بر میخوریم که در اغلب موارد اغوا آمیز است. این مفروضات نوعا از دو عامل نشات میگیرد: پذیرش بی چون و چرای نظام حکومتی دولتهای غربی به وسیله کشورهای غیر غربی به منظور مبادلات تجاری د رسطح بین الملل و تا اندازهای ملی و عامل دوم گرایش نخبگان سیاسی جوامع غیر غربی به انگارههای سیاسی، اجتماعی و آموزشی غرب وتعهدات آنها برای ساختن نهادهای سیاسی مانند غرب در دوران پس از استعمار. مجموعه مطالعات پس از جنگ دوم گرفتار تعصبات ذهنی انتخابی میباشند. وجود این دگمهای علمی مانع از آن است که کلیه متغیرها را بررسی کرد. عبدالعلی قوام این دگمها را درپنج دسته تعصب دسته بندی میکند (8) :
· تعصبات مفهومی: غربیها نسبت به واقعیات زندگی اجتماعی وسیاسی و پیچیدگی دگرگونیهای مستمر جوامع غیر غربی حساسیت اندکی داشتهاند، حتی در شرایطی که پژوهشگران به این واقعیات و پیچیدگیها پی میبرند، در صددند که آنها را براساس تجارب تاریخی، اجتماعی وسیاسی کشورهای اروپای غربی و امریکای شمالی توضیح دهند. بنابراین نویسندگان مزبور در توضیحات مفهومی و برداشتی