واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد جامعه مدنی و جامعه سیاسی 115 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 117 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه : انسان اجتماعی

اول – جامعه مدنی

انسان با استعدادهای دوگانه تنهایی و معاشرت جویی خود ، ذهن فلاسفه را همواره به خود مشغول ساخته است . این دو استعداد اگر چه ظاهرا ضد یکدیگر به نظر می رسند ، در حقیقت با هم در ارتباط و متلازمند . بدین معنی که از یک طرف ، تنهایی انسان در استعداد فردی و خود مشغولی او است و از طرف دیگر میل به معاشرت در بین افراد مستقل زندگی جمعی را به وجود می آورد . این دو حالت که هر یک در جای خود اصالت دارد ، نه تنها یکدیگر را نفی نمی کنند ، بلکه دو قطب هستی بخش جامعه بشری به شمار می آیند .

با قبول ملازمه مذکور ، انسان اجتماعی مجموعا دربرگیرنده پدیده ای به نام جامعه می باشد . این جامعه ، یا برآیند معاشرت جویی طبیعی انسانها است که آن را جامعه طبیعی می نامند و یا انسانها به خاطر علایق و منافع مشترک و گوناگون اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و حتی عقیدتی که دارند با به کار انداختن اندیشه و هنر خود آن را بنا می نهند که اصطلاحا " جامعه مدنی " نامیده می شود . این جامعه ممکن است همسان یا نقطه مقابل " جامعه سیاسی " نامیده شود .

دوم – جامعه مدنی در اندیشه های سیاسی

جامعه مدنی محور اصلی مطالعه اندیشمندان ژرف بین خصوصا فلاسفه سیاسی از گذشته های دور تاکنون بوده است که پیرامون نقش آن در انسجام جامعه سیاسی و در مقابل حکومت به تجزیه و تحلیل پرداخته اند . فلسفه سیاسی اندیشه خردمندانه ای است که درباره جامعه سیاسی و پدیده ها و گروههای متنوع اجتماعی مربوط به آن به کار می رود . غرض اصلی و عمده فلاسفه سیاسی شرح و وصف تحلیلی و ارزیابی جوامع سیاسی و آئین زندگانی سیاسی و شیوه زمامداری است . جدال فلاسفه در مورد ظهور جامعه و دولت و یا مساله قدرت و بحث در تنازع و تضاد و یا تلازم بین اصالت فرد و اصالت جمع مجموعا متکی به اهدافی است که سعادت بشریت در آن ملحوظ می شود . پدیداری جوامع و دولتها ، رابطه مستقیم یا با واسطه فرد و دولت ، حاکمیت و حکومت ، حقوق و قانون ، حقوق و آزادیهای فردی و گروهی و نقش مثبت و منفی مردم در امر زمامداری ، از موضوعات قابل توجه در جامعه سیاسی به شمار می رود که فلاسفه به تفاوت از آن سخن گفته اند .

الف – فلاسفه قدیم یونان و جامعه سیاسی

یونان قدیم گونه ای از زندگی شهری سامان یافته را نوع تکامل یافته زندگی شهری به نام " دولت – شهر " در نظر می گرفتند و آن را مایه زندگی خوب و شایسته می دانستند .

افلاطون و ارسطو این اشتراک را در نظر داشتند که چون انسان ذاتا حیوان اجتماعی است ، جامعه سامان یافته شهری یک نهاد شهری به حساب می آید .

به نظر افلاطون ، کشور و دولت برای این وجود دارد که در خدمت نیازهای انسان باشد . زیرا آدمیان از یکدیگر بی نیاز هستند و یار و یاور یکدیگرند . در مدینه مورد نظر افلاطون " خیر و مصلحت عموم " منظور اصلی است و بدین منظور وجود حکومت و قانون ضروری می باشد .

حکومت می تواند در اختیار یک تن ، تنی چند و یا عامه مردم باشد . در صورت رعایت قانون حکومت فردی بهترین نوع ، حکومت تنی چند در مرتبه دوم و حکومت عام بدترین نوع خواهد بود . برعکس اگر جامعه بی قانون باشد ، بدترین نوع ، حکومت فرد خود کامه و ستمگرا است ، در حالی که حکومت عامه کمترین بدی را داراست .

بدین ترتیب از نظر افلاطون ، دموکراسی از همه حکومتهای قانون مند بدتر و از همه حکومتهای بی قانون بهتر است .

از نظر ارسطو نیز انسان مدنی الطبع است . وی به جای آنکه حکومت را حاصل بند و بست های زودگذر میان افراد پندارد ، آن را پدید آورنده کشش پنهانی سرشت آدمی با همانندان خد می داند . بر اساس این اعتقاد خانواده جامعه ابتدایی است که برای زندگی روز مره به وجود می آید .

با پیوند چند خانواده دهکده و با پیوند چند دهکده مدینه ( شهر ) پدیدار می شود . این پدیداری آفریده طبیعت است و انسان بالطبع حیوان سیاسی است . به این ترتیب کسی که نمی تواند با دیگران زیست کند یا چندان به ذات خویش متکی است که نیازی به همزیستی با دیگران ندارد ، عضو شهر نیست و از این رو ، یا باید " دد " باشد یا " خدا " .

شهر جامعه سیاسی مطلوبی است که برآورنده زندگی کامل و تامین کننده غایات طبیعی انسان است و دولت به عنوان مجری ، وظیفه خدمت به غایات انسانی ، تشکیل می گردد . بنابراین غرض دولت یا جامعه سیاسی عبارت از تحصیل بزرگترین خیر در بالاترین صور آن برای اعضای جامعه سیاسی است . حکومت که بالاترین مرجع قدرت در تشکیلات قدرت است ، به ناچار باید در دست شخص واحد ( پادشاهی ) عده معدودی از اشخاص ( آریستوکراسی ) یا عده کثیری از همان اشخاص ( جمهوری باشد ) .

در تمام این اشکال ، اگر قصد اعمال قدرت تامین منافع شخصی باشد همه شان منحرف هستند .

شکل منحرف پادشاهی تورانی ، آریستو کراسی الیگارشی و جمهوری دموکراسی افراطی است . حکومت ستمگر آن است که فقط به راه تامین منافع فرمانروا کشیده شود . الیگارشی فقط به اصطلاح توانگران و دموکراسی فقط به صلاح تهیدستان نظر دارد .



خرید و دانلود تحقیق در مورد جامعه مدنی و جامعه سیاسی 115 ص


تحقیق در مورد جامعه شناسی شهری و روستایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 76 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تقابل‌ اندیشه‌ و فرهنگ‌ شهری‌ و روستایی‌

دنیای‌ مدرن‌، دنیایی‌ شهری‌ است‌ و اساساً درشهر امکان‌ وجود یافته‌. نوع‌ ارتباطات‌ و تعاملات‌ پیچیده‌ انسانهای‌ مدرن‌، شهری‌ است‌ و در بطن‌ و متن‌ همین‌ ارتباطات‌ و تعاملات‌ است‌ که‌شهروند انتزاعی‌ یک‌ واحد ملی‌ و سیاسی‌ متولد می‌گردد، هرچند که‌ در تعین‌ تاریخی‌ این‌ شهروند مدرن‌ سنت‌ و خاستگاه‌ قومی‌ او نقشی‌ اساسی‌ دارد اما این‌ سنت‌ و گذشته‌ نیز تنها دریک‌ فرآیند تاریخی‌ و انتقادی‌ آنگاه‌ می‌تواند هستی‌ و موجودیت‌ خود را حفظ کند که‌ قادر به‌ بازتولید خود در قالب‌ها و چارچوب‌های‌ انتزاعی‌ شده‌ همچون‌ دولت‌ ـ ملت‌ باشد. دولت‌ها و ملت‌ها نیز در فضاهای‌ مکانی‌ و زمانی‌ای‌ به‌ خودآگاهی‌ و تشخیص‌ هویت‌ وجودی‌ و تاریخی‌ خود می‌رسند که‌ نامشان‌ شهر است‌. سیاست‌، مدیریت‌، اقتصاد و اجتماع‌ مدرن‌ تنهادر شهر ممکن‌ است‌. روستایی‌ نیز اگر بخواهد به‌ این‌ امور بپردازد باید به‌ شهر بیاید و شهری‌ شود. صنعت‌ و توسعه‌ در درون روستا وجود ندارد. حتا دامپروری‌ و کشاورزی‌ صنعتی‌ شده‌ درجوامع‌ توسعه‌ یافته‌ نیز در متن‌ روابطی‌ پیش‌ می‌رود که‌ شهر آنها را ممکن‌ کرده‌ است‌  حتی‌ اگر در فضاها و مکان‌هایی‌ خارج‌ از شهر (نه‌ روستا) آخرین‌ محصولات‌ آنها را برداشت‌ کنند وآنگاه‌ برای‌ فروش‌ و توزیع‌ به‌ شهر آورند. اساساً فرآیند و نظام‌ تولید مدرن‌، اتفاقی‌ شهری‌ است‌ و وابستگی‌اش‌ به‌ شهر تنها در امر توزیع‌ و مصرف‌ نیست‌، هرچند در سرمایه‌ داری‌ نوین‌جهانی‌ خود تولید تابعی‌ از مصرف‌، توزیع‌ و تجارت‌ است‌. انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ نیز انقلابی‌ شهری‌ بود و به‌ همین‌ جهت‌ می‌توان‌ آنرا حرکتی‌ در جهت‌ مدرنیزه‌ و شهری‌ کردن‌ جامعه‌ ایران‌ انگاشت‌. بعد از انقلاب‌ سیل‌ مهاجرت‌ها از روستاها به‌ سوی‌شهرها شدت‌ گرفت‌ با این‌ تفاوت‌ که‌ ویژگی‌ انقلابی‌ حکومت‌ اسلامی‌ در توجه‌ به‌ طبقات‌ فرودست‌ اجتماعی‌ باعث‌ می‌شد که‌ روستائیان‌ این‌ امکان‌ را داشته‌ باشند که‌ در نظام‌ اجتماعی‌ جدیدسهم‌ بالاتری‌ در توزیع‌ قدرت‌، ثروت‌ و منزلت‌ نصیب‌ خود کنند و به‌ نوعی‌ ارتقاء اجتماعی‌ دست‌ پیدا نمایند. انقلاب‌، فرودستان‌ و روستائیان‌ را به‌ فرادستی‌ در شهرها رساند. اسلامی‌ بودن‌انقلاب‌ ایران‌ و رهبری‌ روحانیون‌ در کنار توان‌ سازماندهی‌ آنان‌ برای‌ بسیج‌ طبقات‌ شهری‌ و خصوصاً روستایی‌ در جهت‌ بوجود آوردن‌ حرکات‌ اجتماعی‌، باعث‌ شد که‌ نظام‌ اسلامی‌ بتواندنقش‌ بزرگی‌ در متحول‌ کردن‌ گروههای‌ اجتماعی‌ روستایی‌ و سنتی‌ به‌ سمت‌ شهری‌ شدن‌، بازی‌ کنند. این‌ یک‌ حرکت‌ تاریخی‌ بود که‌ مدرن‌های‌ ایرانی‌ چه‌ چپ‌ و چه‌ راست‌ سکولار و لائیک‌موفق‌ به‌ انجام‌ آن‌ نگردیده‌اند به‌ این‌ علت‌ ساده‌ که‌ نمی‌توانستند به‌ زبان‌ و بیان‌ مشترکی‌ با طبقات‌ پایین‌ اجتماعی‌  جامعه‌ ایران‌ دست‌ پیدا کنند. به‌ هر صورت‌ در ربع‌ قرن‌ گذشته‌، اتفاقات‌ بزرگی‌ افتاد. روستائیان‌ به‌ شهرها آمدند، فرزندان‌ آنان‌ در شهرها متولد شدند و خود را شهری‌ دانستند. شهر اقتضائات‌ و الزامات‌ خود را بر کسانی‌که‌ وارد شهرها شده‌ بودند، تحمیل‌ کرد هرچند این‌ اتفاق‌ در شهرهای‌ بزرگ‌ سریع‌تر افتاد. روستائیان‌ هرچند به‌ مناصب‌ بالا رسیده‌ بودند اما به‌ تدریج‌ دانستند که‌ مدیریت‌ یک‌ جامعه‌ شهری‌با ریش‌ سفیدی‌ کردن‌ در یک‌ فضای‌ قومی‌ و قبیله‌ای‌ روستایی‌ بسیار متفاوت‌ است‌. بسیاری‌ از رفتارها و خرده‌ فرهنگ‌های‌ روستایی‌ که‌ زمانی‌ خصوصاً در سالهای‌ اولیه‌ پیروزی‌ انقلاب‌شاخصی‌ برای‌ اثبات‌ صداقت‌، درستی‌ و سادگی‌ دوست‌ داشتنی‌ و انقلابی‌ محسوب‌ می‌شد، اکنون‌ مایه‌ تفریح‌ و سرگرمی‌ روستائیان‌ دیروز و شهروندان‌ امروز است‌. این‌ شهروندان‌ امروز به‌خوبی‌ می‌دانند که‌ در جهان‌ پیچیده‌شهر امکان‌ برقراری‌ تعاملات‌ روستایی‌ نیست‌ و اینگونه‌ ارتباطات‌ مختل‌ کننده‌ زندگی‌ است‌ هرچند که‌ حسن‌ نوستالوژیکی‌ از آن‌ در وجودشان‌ مانده‌باشد و گاهی‌ با رفتن‌ به‌ فضاهای‌ طبیعی‌ روستا آنرا ارضاء می‌کنند. اندیشه‌ و فرهنگ‌ زندگی‌ در شهر متفاوت‌ از روستا است‌، هرچند نمی‌توان‌ قضاوت‌ ارزشی‌ میان‌ این‌ دو انجام‌ داد اما ناچار باید برای‌ داشتن‌ زندگی‌ مناسب‌ در شهر، شهری‌ شد و نظام‌ ارزشی‌ واخلاقی‌ برآمده‌ از فرهنگ‌ شهرنشینی‌ را پذیرفت‌. این‌ تحولات‌ به‌ علت‌ خاصیت‌ اجتماعی‌ و انسانی‌شان‌ در یک‌ بستر تاریخی‌ پیش‌ می‌روند و البته‌ هزینه‌ هایی‌ نیز دارند. به‌ هر صورت‌ شکاف‌ و گسستی‌ میان‌ فرهنگ‌ شهری‌ و روستایی‌ درشهرها خصوصاً بعد از انقلاب‌ شکل‌ گرفت‌ و بسیاری‌ از شهرها، روستائی‌تر شدند. این‌ حادثه‌ در شهرهای‌ کوچک‌ و فضاهایی‌ که‌ غلبه‌ جمعیتی‌ با روستائیان‌ بود بسیار عمیق‌تر دیده‌ شد، امابا گذشت‌ زمان‌ فرهنگ‌ روستایی‌ در شهرها در موضع‌ ضعف‌ قرار گرفته‌ و در برابر شرایط زیستی‌ و فرهنگی‌ زندگی‌ در شهر تسلیم‌ شده‌ و می‌شوند. تبدیل‌ شدن‌ توسعه‌ به‌ یک‌ دغدغه‌، ضرورت‌ و مسئله‌ حیاتی‌ برای‌ جامعه‌ ایران‌ و اجتماعات‌ شهری‌ آن‌ و حرکت‌ ایرانیان‌ در جهت‌ درک‌ و فهم‌ نظری‌ و عینی‌ توسعه‌ و تجربه‌ آن‌ در زندگی‌روزمره‌شان‌ می‌تواند فرآیند شهری‌ شدن‌ و شهروند شدن‌ آن‌ دسته‌ از شهرنشینان‌ امروزی‌ که‌ هنوز در فضاهای‌ فکری‌ و فرهنگی‌ روستایی‌ زندگی‌ می‌کنند، تسریع‌ کند. این‌ اتفاقی‌ مبارک‌ درروند تکمیل‌ پروژه‌ یا پروسه‌ (فرآیند) مدرنیته‌ در ایران‌ است‌ که‌ البته‌ موجب‌ تضعیف‌ احساسات‌ قومی‌ و قبیله‌ای‌ خواهد شد و ما کمتر شاهد رفتارهای‌ برآمده‌ از توسعه‌ نیافتگی‌ همچون‌بومی‌گرایی‌ سنتی‌ و افراطی‌ خواهیم‌ بود. رفتارهایی‌ که‌ هنوز گاهی‌ در میان‌ مدیران‌، سیاستمداران‌ و مسئولین‌ خود می‌بینیم‌ و تنها می‌توانیم‌ ابراز تأسف‌ کنیم‌ و امید داشته‌ باشیم‌ روزی‌کسانی‌ که‌ در اجتماع‌ ما به‌ حق‌ و یا به‌ ناحق‌ مدیر و مسئول‌ هستند دیگرگونه‌ بیاندیشند و عمل‌ کنند.

توسعه شهری و روستایی چینچین در سالهای اخیر به دلیل انجام برخی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی از رشد چشمگیری در این عرصه ها برخوردار بوده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات در اشکال متنوع خود همواره به عنوان یکی از مهمترین ابزار پیاده کردن برنامه های اجرایی این کشور موردتوجه بوده است.انجمنهای ایالتی اداره اطلاع رسانی، وزارت علوم و فناوری، وزارت صنایع اطلاعات، وزارت بازرگانی و بسیاری از آکادمی های علمی و اجرایی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهره گیری موثر از آن را محور فعالیتهای خود قرار داده اند.به دلیل وجود دو فرهنگ شهری و روستایی کاملاً متفاوت از هم در این کشور، دو رویکرد کلی را می توان در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در جامعه تشخیص داد. از یک طرف، این کشور در شهرها و بویژه مناطق صنعتی از پیشرفته ترین امکانات مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات برای امور مختلف اقتصادی و اجتماعی و همپای دنیای پیشرفته صنعتی بهره می برد و ازطرف دیگر، باتوجه به مسایل و مشکلات ویژه مناطق دورافتاده و روستــایی از رویکردهای دیگر بهره مند می شود.در همایش سالانه چهارم اطلاعات شهری منطقه آسیا - اقیانوسیه که در ماه مه سال 2004 در شهر شانگهای چین برگزار شد، چین به طور فعالانه تری به همکاریهای مربوط به توسعه فنـــاوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه کسب و کار منطقه ای ظاهر شد و در چارچوب تفاهم نامه نهایی این همایش، مقرر شد بسیاری از شهرها و مناطق این کشور در فعالیتهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش موثرتری ایفــا کنند. هدف اصلی این همایش، ایجاد زمینه ای اعمال تغییرات در نوع نگرش سیاستگزاران و تصمیم گیران کلیدی، تبیین و پیگیری طرحهای راهبردی شهری جدید، تبادل تجربیات جدید و دستیابی به



خرید و دانلود تحقیق در مورد جامعه شناسی شهری و روستایی


تحقیق در مورد جامعه شناسی شهری 7ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

جامعه شناسی شهری

برای اینکه تعریف روشن‌تری از مهیت و دامنه جامعه شناسی شهری به دست دهیم می‌توانیم بگوییم، تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است. بنابراین جامعه شناسی شهری ، کلیه مسائل اجتماعی جامعه شهر نشین را دربر خواهد گرفت. یکی از واقعتهای اساسی ، رابطه از تحت جامعه با سایر واقعیتهای اجتماعی است، مانند رابطه تراکم جمعیت و سازمانها و شیوه تفکر و زندگی اجتماعی.

نگاه اجمالی

بدون اینکه بخواهیم کلیه جنبه‌های جامعه شناسی شهری را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، منظور این است که اهمیت و ماهیت ملاحظات جامعه شناسی بر مسائل شهری روشن شود و برخی اطلاعات مربوط به اجتماع شهرها که اختصاصا معنای خاصی در بر دارد و نیز روشهای بررسی مسائل شهری را مورد مطالعه قرار گیرد. در عمل ، امروز شهرسازان ، معماران و مهندسان تاسیسات شهری بیش از پیش به میزان قابل توجهی از ره آورد جامعه شناسی شهری استفاده می‌کنند و مفهوم شهر سازی و شهرنشینی را منحصر به جنبه معماری آن نمی‌دانند.

بنابراین لازم است زبان مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد تا به درستی نظرات یکدیگر را درک کنند و در بهبود زندگی اجتماع شهرنشینی از آن استفاده کنند. اما برای اینکه به درستی بدانیم جامعه شناسی شهری چیست و مشتمل بر چه مباحثی است بهتر است قبلا به عنوان یاد آوری جامعه شناسی را بطور کلی تعریف بکنیم. پس جامعه شناسی ، مطالعه علمی واقعیتهای اجتماعی است که از سه جنبه ریخت شناسی ساختاری و فرهنگی و روانی مورد بحث و مطالعه قرار گیرد.

اختصاصات شهر

اگر از جنبه مادی و خارجی را مورد نظر قرار دهیم، شهر بدوا انبوهی از افراد انسانی و فضایی را که در آن سکونت گزیده‌اند شامل می‌شود. در اینجا نظم جاری مربوط به مسائل زیر در خور توجه است. جمعیت شهری (از نظر تعداد ، تراکم ، ترکیب و ساختمان و تحول) ، طرز پراکندگی و قرار گرفتن جمعیت در فضای شهر اصول تمایز بین قسمتهای مختلف فضای شهر و تاثیرات آن بر زندگی اجتماعی افراد و گروههایی که در آن زندگی می‌کنند. از جهت دیگر ، شهر عبارتست از یک سازمان اجتماعی پیچیده است. یعنی ، شهر تنها از تجمع افراد تشکیل نمی‌شود بلکه مشتمل بر گروههای مختلفی ، مانند خانواده ، طبقات اجتماعی ، کارگاهها و کارخانه‌ها ، گروههای نژادی ، انجمن‌های مختلف و غیره است.

می‌توان سخن از یک نوع «روحیه شهری» یا «فرهنگ شهرنشینی» به میان آورد که با خوصیات اجتماعات غیر مشابه فرق دارد. به عبارت دیگر ، سبک زندگی و شیوه فکر کردن و بروز احساسات و عواطف که بر حسب جوامع و منطق مختلفی که شهر جزئی از آن است متفاوت و بر حسب تارخ و خوصیات شهرها متغیر است، ویژگیهایی به زندگی شهرنشینی بخشیده است که خاص اجتماع مورد نظر یعنی شهر است. مثلا استقلال افراد در مقابل سنن و آداب ، در شهرها افزایش می‌یابد و پذیرش افکار جدید ، مدپرستی ، خلاقیت ، نوآوری و تسامح فزونی می‌گیرد. نکته دیگر اینکه ، شهر را نباید واحد مستقل و مجزا از جامعه دانست، یعنی نمی‌توان آن را از واحدهای دیگر وابسته به آن جداگانه مورد مطالعه قرار داد. زیرا:

اولا شهر با منطقه‌ای که در آن واقع شده است ارتباط کامل دارد. یعنی از یکسو خوصیات منطقه در شهر تاثیر می‌گذارد و از وی دیگر شهر به تدریج کم و بیش خوصیات شهری خود را به منطقه‌ای که خود جز آن است انتقال می‌دهد و در حقیقت منطقه و شهر عکس العمل‌های متقابلی در برابر یکدیگر دارند.

دوم آنکه ، شهر با یک کشور و کل اجتماعی که جزئی از آن است پیوند و وابستگی دارد، زیرا ساخت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور در شهر منعکس می‌شود. سوم آنکه ، شهر با نوع تمدن نظام اجتماعی که ملت و کشور را فرا گرفته است ارتباط کامل دارد.

جامعه شناسی شهری و مسائل اجتماعی شهر

سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسان‌ها می‌گذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است...

 

سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسان‌ها می‌گذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است. چند وجهی بودن این اثرات و نیز فرایندها و جریانات موجود در درون اجتماعات شهری، متفکران بسیاری را از علوم مختلف به خود مشغول داشته است.

جامعه‌شناسی شهری از جمله شاخه‌های معرفتی است که صرفاً و اختصاصاً "شهر" را بعنوان یک "محیط مخلوق" و به عنوان یک "محصول اجتماعی"، کانون توجه و مطالعهٔ خود قرار می‌دهد.

از منظر این علم، "شهرنشینی" مرحلهٔ گذار از اجتماع مبتنی بر علقه‌های خونی به جامعهٔ سازمان یافته مبتنی بر قراردادهاست. شهر تولیدکنندهٔ فرهنگ است. چون محیط شهری شیوه‌های خاصی از زیستن، کارکردن، رابطه برقرار کردن و مصرف کردن را بر ساکنانش عرضه می‌کند. از این رو جامعه‌شناسی شهری پاسخ دهی به پرسش‌هایی را وظیفه خود می‌داند که برخی از آنها چنین‌اند:

▪ رشد و توسعهٔ شهرها تابع چه متغیرهایی است و آیا گسترش شهرها از الگوی واحدی تبعیت می‌کند؟

▪ عناصر بنیادی سازمان شهر کدامند؟ و این عناصر چگونه تحت تأثیر رفتار کنشگران تغییر می‌کند؟

▪ صورت‌های فضایی متفاوت چه تأثیری بر انسجام گروه‌های اجتماعی ساکنان شهر دارد؟

▪ فضاهای شهری و عناصر بنیادین آن چگونه مایهٔ تحکیم یا تضعیف روابط گروه‌های اجتماعی ساکن در شهر می‌شوند؟

▪ چه رابطه‌ای میان خصوصیات یک شهر به لحاظ کالبدی و اقتصادی (شیوهٔ تولید) و طبایع افراد ساکن در آن وجود دارد؟



خرید و دانلود تحقیق در مورد جامعه شناسی شهری 7ص


تحقیق. جامعه شناسی ارتباطات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

جامعه شناسی ارتباطات

روابط عمومی-ارتباطات-جامعه شناسی و یادداشتهای شخصی

تاثیر رسانه ها بر روابط خانوادگی

خانواده ، یک گروه پویا ست. گروه تنها مجموعه ای ازافرادنیست ، بلکه نشان دهنده نوع وشکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای ازافراد دانست که با برقراری ارتباط با یکدیگر و انجام کار وفعالیت مشترک ، هدف مشترکی را نیز دنبال می کنند (بورمان ، 1969، به نقل از فرهنگی ،1382). درتقسیم بندی گروه ها ، خانواده را می توان جزو گروه های کوچک به حساب آورد که با اندکی تفاوت ، ازقوانین گروههای بزرگ تبعیت می کنند. ازمهمترین قواعد این گروهها تحولی بودن آنهاست.

تحول گروه

گروه به عنوان یک نظام جمعی، همواره درحال تحول وتغییر می باشد. خانواده نیزکم وبیش ازآغاز شکل گیری خود از مراحلی گذر می کند. گذرازاین مراحل درجهت هدفمندی نظام (سیستم) می باشد. هدف اصلی گروه خانواده ، رسیدن به سطحی است که بتواند ثبات و تداوم خودراحفظ نماید. این هدف را می توان با عنوان انسجام خانواده نام برد که به آن گروه ، شخصیتی پایدار می دهد. به عبارت دیگر، انسجام گروه را می توان به عنوان سطح بالای گروه (خانواده ) مطرح نمود. وقتی اعضای گروه بتوانند نیازهای همدیگر را درجهت هدف فردی وجمعی خود تامین نمایند ، درواقع موجد انسجام گروه می شوند. به عبارتی انسجام گروه به عنوان سطح بالای تحول ، درگرو مشارکت ، هدفمندی و عملکرد متناسب با تامین تعامل نیازهای اعضای گروه می باشد. براین اساس ، انسجام خانواده را می توان به عنوان مهمترین مولفه پویایی وحفظ آن قلمداد نمود.

پیوندعاطفی

اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده ، طبعا واجد مشخصه هایی خواهد بود که تضمین کننده شخصیت پایدارگروه می باشد. در روی آورد روانشناختی ، پیوند عاطفی مشخصه ای است که فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده وانسجام ، تسهیل می کند. دلیل آن ، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است که موجب می شود اعضای گروه درتامین نیازهای یکدیگر به صورت فعال مشارکت کنند. پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدارشده و گسترش می یابد. یکی ازمهمترین زمینه های ایجاداین پیوند ، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد مگرآنکه اعضای گروه با نوعی تفهیم وتفاهم و درک متقابل با یکدیگر تعامل داشته باشند. یکی ازاین عوامل که ارتقادهنده پیوندعاطفی می باشد ، گفت وگو است که عبارت از برقراری ارتباط وتعامل کلامی با یک یاچندنفر می باشد. درفضای ارتباطاتی بویژه ارتباطات بین فردی ، گفت و گو صرفا یک رفتارعادی نیست بلکه الگویی است که فضای عاطفی وهیجانی حاکم بر مناسبات افراد را شکل می دهد. گفت وگویی که واجد منظور ارتباطی وتعامل می باشد، دارای دومولفه وبه عبارتی دارای دو مهارت می باشد : یکی ، مهارت گوش دادن ودیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب ازاین دومهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را درجهت تفاهم ودرک متقابل براه انداخت. گوش دادن ، با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک عمل زیستی است که شامل دریافت یک پیام ازطریق کانالهای حسی است ، شنیدن ، تنها بخشی ازفرایندگوش دادن است. اما گوش دادن فرایندی است که عناصری چون دریافت ، درک ، توجه ، معناگذاری وپاسخگویی توسط شنونده را درخود دارد(برکو وهمکاران ،1953، ترجمه دکتر اعرابی وهمکاران ،1378). نکته دیگر آن است که فرایند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند که هنرگوش دادن که می تواند کارکرد درمانگری نیزداشته باشد ، به وسیله ارتباط چشمی براه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند که ارتباط چشمی به عنوان یکی ازمولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود. وقتی درمناسبات کلامی ، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود ، طرفین ازیکدیگر احساس احترام وتوجه دریافت می کنند ، واین امر به همدلی ودرک متقابل آنها کمک می کند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی ، بکار نمی افتد و به مرتبه شنیدن ، به عنوان یک عمل زیستی ، نزول می کند. این دو مولفه را نمی توان ازهم تفکیک نمود. براین اساس ، خانواده هایی که با یکدیگر ارتیاط چشمی برقرار وحرفهای همدیگر را خوب گوش می کنند ، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر می باشند. همدلی ، فرایند عاطفی شناختی است که طی آن یک شخص ازعواطف ، احساسات وشناخت طرف دیگر آگاهی می یابد. برخی آن را به معنی تجربه مشترک یک



خرید و دانلود تحقیق. جامعه شناسی ارتباطات


حقوق زن و مرد در جامعه 19ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حقوق زن و مرد در جامعه

اما آنان نخواسته و یا نتوانسته اند همهء رقیبان را بالکل از میدان به در کنند چرا با از میان رفتن یک رقیب ، دیگری ای جایگزین می شود و قد علم می کند. پس چاره در قانون گزاری طبیعت است با میل و ارادهء خویش. قوانینی که نوع برتر را تعریف کند و سایرین را مستثنی سازد. این قوانین گاه می تواند بی رحمانه تر از قوانین جنگل معصوم به غلط ظالم خوانده شده باشد؛ هر که سفید تر، برتر؛ هر که قوی تر؛ بهتر؛ ...

در این میان قانونی وجود دارد که شاید از همه کودکانه تر باشد:‌ فرد هم رنگ ، هم نژاد ، هم دین ، هم وطن و هم خون ، ولی پست تر!‌ و آن عضو مفلوک جامعه کسی نیست جز همشهری دست دوم، زن. اینجا دیگر برتری نه نسبی که مطلق است – برتری از آن نوع که انسان بر تمام دیگر موجودات دارد. مرد اشرف مخلوقات است ، نه زن. مرد است که روح خداوند در او دمیده شده است و او تصویر خداوند در بهشت است. زن عضوی ناقص است که به واسطهء مرد خلق شده است و کاری جز این نکرده که مرد معصوم و متعالی را تشویق به خیانت به پدر روحانی اش نموده و باعث اخراج او از خانهء امن و ابدیش گردیده است. زن حیوانی است مکار ، عامل بیچارگی دنیا.

این فرضیه در جوامع ابتدایی هم به نوعی دیگرموثق و معتبر بود. انسان اولیه می بایست قوی باشد تا بتواند مبارزه کند و در مبارزه با طبیعت پیروز شود. انسان ضعیف دوام نمی آورد مگر به حمایت قوی ترها. اما انسان های ضعیف اغلب زنان بودند و ادامهء زندگی شان منوط به حمایت مردان. پس برتری مرد مجدد ثابت می شد.

با انتقال جامعه به مرحلهء کشاورزی، هنوز قدرت بدنی حرف اول را می زد. در جنگ و دفاع از املاک هم زنان جز آن که به اسیری برده شوند و ایجاد دردسر نمایند، کمکی نمی کردند پس آنان مایهء ننگ بودند. در این دوران نیز همچنان الگوی انسان طبیعت بود و این امر برتری را بدون چون و چرابه مردان داده بود. بودند جوامعی که خشم طبیعت چندان گریبانگیرشان نبود و پیش رو زمین های بارور کشاورزی داشتند، مانند جامعهء مصرباستان که رود نیل ، کشتزارهای حاصل خیز را برایشان به ارمغان می آورد. در این جوامع – باز به پیروی از طبیعت – ارزش و برتری به گروهی داده می شد که بیشتر شبیه محیط بودند. این جا زنانی که مصداق باروری بودند؛ یعنی مادران، برتری داشتند. باز هم آن چه مطرح بود باروری زن بود و نه خود او. هنوز هم در جوامع ابتدایی افریقا با شرایطی مشابه می توان نمونه های مادر سالاری را یافت.

اگر رشد جامعهء انسانی را به مراحل رشد بدن انسان تشبیه کنیم، گذار از مرحلهء‌ کشاورزی و ورود جوامع به دوران صنعتی ، پایان طفولیت و ورود به دوران نوجوانی و سرکشی بود. در این دوران ملاک دیگر زور بازو و قدرت نبود چرا که نه تنها زنان، که کودکان شش- هفت ساله نیز می توانستند پای دستگاه ها در کارخانه ها بایستند و کار کنند. حال می بایست دربارهء تمامی ملاک های برتری تجدید نظر به عمل آید و همان زمان بود که تاریخ شاهد جنبش های انسان دوستانه از جمله لغو برده داری، حق آزادی و رای برای زنان و .... گردید.

از آن پس اگر چه عده ای سعی کردند این تحولات را انکار کنند و حقوق را نادیده بگیرند، دیگر توان آن را نداشتند چرا که جامعهء انسانی به شکلی اجتناب ناپذیر مسیر خود را می پیمود.

اما در عصر صنعتی نیز گاه جنبش های مخالف مردسالاری، که به مرور منجر به ایجاد حرکت های فمینیستی – به طور خاص موج اول - گردید ، مشکل را حل نکرد. راه حل های ارایه شده در ابتدا صرفا ترک یک سوی میدان نبرد و الحاق به دیگر سو بود و چون نتیجه نبخشید، کار به انکار کل موضوع مخالفت انجامید. فمینیست های موج سوم بالکل منکر وجود چیزی به نام جنسیت و تفاوت زن و مرد شدند. [1]

زمانی که صحبت از تساوی حقوق زن و مرد می شود،‌خود این عبارت به معنی یکی ندانستن این دو است. یعنی ما دو پدیده به نام های زن و مرد داریم و قصد آن می کنیم که به آن ها حقوق برابر بدهیم. مشکل اساسی افرادی که امروزه به این مهم می پردازند این است که می خواهند زن و مرد را کاملا یکی بشمارند و از این طریق به اثبات تساوی حقوق بپردازند. مقایسه هایی فیزیکی که گاه انجام می پذیرد حاکی از این غفلت است ؛ مثلا مقایساتی بر روی وزن مغز زنان و مردان. اینان قصد اثبات تساوی زن و مرد- و نه تساوی حقوق زن و مرد - را دارند.

با وجود همهء تلاش ها برای انکار، زن و مرد از نظر جسمانی با یکدیگر متفاوت اند. [2] اما تلاش برای برقراری تساوی حقوق زن و مرد است؛ یعنی آن چه که با توجه به لیاقت و شایستگی یک انسان باید به او داد. در اعطای حق، دیگر مسالهء زن یا مرد بودن مطرح نیست چون دیگر به جسم فرد ربطی ندارد. مساله یک انسان است؛ انسانی دارای روح که می تواند زن یا مرد، سفید یا سیاه ، پیر یا جوان ، قوی یا ضعیف باشد. هیچ یک از تفاوت های ظاهری نمی تواند عامل محرومیت فرد انسانی از حقوق او باشد.

اما حق یک انسان چیست که زن و مرد باید به شکل مساوی از آن بهره برند؟‌ مسلما این امر تنها به این معنی نیست که زن ترک خانه کند و در اجتماع حاضر باشد. حقوق برابر در اموری بسیار متعالی تر است: حق تفکر، حق آموزش، حق انسان بودن ، حق رشد و تعالی عقلانی و روحانی. زن و مرد باید به طور مساوی امکان ترقی و تکامل داشته باشند و بتوانند قابلیات و استعدادات خود را بروز دهند. نکتهء مهم این جاست که زن و مرد هر دو به تنهایی انسان هایی کامل و مستقل هستند که هر یک به منزلهء‌ یک واحد انسانی می توانند زندگی و ترقی کنند. زمانی می توان انتظار حقوقی برابر را برای آنان داشت که چنان باوری ملکهء جامعه گردد.

اما مگر حالا که چنین نیست ، چه مشکلاتی وجود دارد؟‌ اگر این ارزش محقق شود چه خواهد شد؟

نادیده گرفتن زنان در هر جامعه به ضرر کل آن جامعه است. تعلیم و تربیت کل جامعه ، به علت عدم آگاهی و توانایی مربیان اول فرزندان – مادران – به تاخیر خواهد افتاد و این حرکت ورشد جامعه را کند می کند. در اصل باور به برتری هر جنس تناقضی در خود نهفته دارد؛ چگونه ممکن است انسان هایی پست و ذلیل – مادران یا زنان – بتوانند از دامان خود متعالیانی – مردان – بار آورند یا مادرانی والا و عالی افرادی پست؟

ازسوی دیگر تحقیقات نشان داده است که در جوامع مردسالار گرایش به نظام دیکتاتوری بیشتر است. مصداق آن را نیز آلمان در دوران نازیسم می دانند که تاکید بر خانه نشینی زنان داشت. بالعکس، حکومات دموکراسی اغلب با حضور زنان در جامعه همراه بوده است. در ضمن هر کجا که موازنهء‌ بین دو جنس برقرار باشد، سطح زندگی ارتقا می یابد.[3] و شاید همین اصل مؤید آن باشد که حضور زنان در جامعه و تصمیم گیری ها منجر به برقراری



خرید و دانلود  حقوق زن و مرد در جامعه 19ص