لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
ابزار مالی برای تثبیت جریانهای نقدی آتی
حتی زمانی که بدهیهای تامین کننده سرمایه گذاریهای تجاری مشروط به یک نرخ بهره شناور باشد ،نه به یک نرخ ثابت ، در صورتی که نرخ شناور به وسیله یک معامله پایاپای بهره یا قراردادی مشابه به نرخ ثابت تبدیل شود ، یک مشکل حسابداری بروز می کند.قراردادهای معاوضه که بهره ثابت را به ازای دریافت سود شناور پرداخت می کنند ،گاهی اوقات "مصونیت جریان نقد" می نامند. چون از خطر نوسانات بهره در قبال درامد عملیاتی مورد انتظار در آینده ، محافظت میکند.بر خلاف سپرهایی که در مقابل تغییرات در ارزش بازار وجود دارد ،مشکلات بسیار پیچیده ایی در رابطه با تخصیص سود با توجه به تغییرات قیمت بازار موجود است.این نوع معامله حفاظتی ،ریسک تغییرات را در ارزش بازاری موقعیت افزایش می دهد ، در حالی که نوسانات جریانهای نقدی را حذف میکند. از این نظر ،این معامله به عنوان نوعی سفته بازی در نظر گرفته می شود.البته معاماه حفاظتی ریسک نوسان را در سرمایه گذاریها از بین می برد. بنابراین الگوهای محافظتی به اینکه درآمد مربوطه بوسیله تغییرات ارزش بازار اندازه گیری می شود یا توسط جریانات نقد ی ،بستگی دارند.در این صورت ،چون سود و زیانی که قرار است محافظت شود ،جریان نقد بازپرداخت سود است ،اجرای قرادادهای پایاپای نرخ بهره را می توان بجای اندازه گیری تغییرات در ارزش بازار ،با دیفرانسیلهای معاوضه پایاپای برای هر سال اندازه گیری کرد.
به طور خلاصه ،بدهی با نرخ شناور همراه با قرارداد معوضه با نرخ بهره ،یک بدهی با نرخ ثابت است.بنابراین در مواردی که سود یا زیان یک بدهی با نرخ ثابت بر اساس جریانات نقدی به جای تغییرات ارزش بازار تخصیص داده میشود ،سود نرخ بهره ،نوسانات پرداخت بهره که بر اساس جریان نقد مشخص میشود ،از بین میبرد.تغییرات ارزش بازار در پیش بینی جریانات نقدی آتی ،ربطی به اجرای یک معامله محافظتی ندارد.البته اگر وضعیت به صورت سفته بازی باشد، به عنوان یک عملکرد محسوب می سود.
اثبات اینکه یک قرارداد معوضه نرخ بهره از نوسانات جریانات نقدی محافظت میکند به صورت تایید این مطلب است که بدهیهایی که نرخ بهره آنها ثابت است محدود به داراییهای مالی هستند و بهره توسط جریانات نقد فعالیتهای عملیاتی باز پرداخت می شود.در این مورد ،تغییرات ارزش بازار بدهی را نمی توان به عنوان تحقق جریانات نقدی در نظرگرفت.با این حساب ،سود و زیان اندازه گیری قیمت بازار قرارداد پایاپای نرخ بهره ، اساساً در سود جامع گنجانده می شود و پس از آنکه به عنوان یک دیفرانسیل معاوضه در سال تحقق یافت ،به سود خالص انتقال می یابد.بهر حال ،تخصیص سود باید مابسته به ماهیت سرمایه گذاری باشد نه به شکل ظاهری دارایی. ابزار مالی که سود یا زیان ارزیابی شده توسط آن نمی تواند سود تحقق یافته را مشخص کند، تنها محدودیت بدهی برای سرمایه گذاری های تجاری نیست.یکی از مسایل مهم بیانیه شماره 115 fasb ،که اندازه گیری اوراق بهادار قابل فروش را مورد توجه قرار داده است ، معامله اوراق بدهی تا زمان سررسید آنها است.حتی در این بیانیه که مطابق ارزیابی قیمت بازار می باشد ،بیان شده است که اوراق بهادار بدهی که شرکت آنها را تا سررسید بدون تبدیل به پول نقد نزد خود نگهداری میکند ،باید به قیمت مستهلک شده (واگذار شده ) اندازه گیری شود زیرا آنها با توجه به تغییرات نرخهای بهره در معرض ریسک نوسانات ارزش بازار نیستند.البته ،در مورد اوراق بدهی که شرکت در هر زمانی تمایل به فروش آنها دارد ،اجرای سرمایه گذاری به طور کلی بستگی به قیمت بازار نامعین در آینده دارد.در چنین مواردی ، قیمت رایج بازار جدیدترین اطلاعات برای اندازه گیری سود است .البته وقتی اوراق بدهی تا تاریخ سررسید نگهداری می شوند ،عملکرد سرمایه توسط جریانات نقد پرداخت سود و باز پرداخت ،معین میشود. با این فرض که هیچ تاخیری در پرداخت بدهی وجود نخواهد داشت ،عملکرد سرمایه گذاریها در زمان خرید اوراق بدهی ،ثابت است.در این صورت سود را می توان بدون توجه به تغییرات غیرقطعی در قیمت بازار با تخصیص نتایج قراردادی بین دوره ها مشخص کرد .این تخصیص بهترین اطلاعات را در مورد جریانات نقدی که در طی دوره های بعد ثابت هستند در اختیارقرار می دهد . البته حتی زمانی که تصمیم بر نگهداری اوراق تا سررسید می باشد ، اگر فرصت های از دست رفتهء انتفاع از معاملات کوتاه مدت به عنوان یک مشکل در نظر گرفته شوند، سرمایه گذاری هنوز در نعرض ریسک نوسانات ارزش بازار است. اگر چنین دیدگاهی مد نظر باشد،باید سود هر دوره را توسط تغییرات ارزش بازار اندازه بگیریم.از طرف دیگر ،اگر این واقعیات را در نظر بگیریم که شرکت ریسک نوسان قیمت بازار را پشت سر گذاشته است و عملکرد تا موعد تثبیت شده است ،سود هر دوره مستقل از نوسانات قیمت بازار خواهد بود و اطلاعات درامدی براساس تخصیص میان دوره ایی جریانان نقدی در پیش بینیهای سرمایه گذاران مفید خواهد بود ، زیرا سیاست سرمایه گذاری مدیریتی در ارتباط با سرمایه گذاران می باشد.حتی در مورد ابزارهای مالی ،نوسانات قیمت بازار گاهی اوقات به عنوان تحقق جریان نقدی نمی باشد.این امر در مورد محافظت از معاملات پیش بینی شده که موقعیت آنها در ترازنامه مشخص نیست نیز صادق است .اگر چه قیمت بازار اطلاعا ت لازم و ضروری برای ابزار مالی است ،اما با توجه به سود وزیان ارزیابی (تفاوت بین ارزش بازار در ابتدا وانتهای سال) ما نیاز داریم که یک روش برگشت آنها از سود جامع به سود خالص را داشته باشیم . دوباره تکرار میکنیم که عامل مهم ، شکل ظاهری ابزار مالی نیست بلکه ماهیت معاملاتی است که این وضعیت را ایجاد کرده است.
Financial instruments to fix future cash flows
By the way, even when liabilities financing the business investments are subject to a floating rather than a fixed interest rate, a similar accounting issue may eventually emerge if the floating rate is converted to a fixed rate by means of an interest rate swap or other similar contracts. Swap contracts to pay fixed interest in exchange for receiving floating interest, are sometimes called “cash flow hedges”, since they hedge the risk of fluctuation of the interest payment against expected future operating revenue. Unlike hedges against changes in the market value, there are many complicated problems about the income recognition of changes in the market price 13).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
ابزار مالی برای تثبیت جریانهای نقدی آتی
حتی زمانی که بدهیهای تامین کننده سرمایه گذاریهای تجاری مشروط به یک نرخ بهره شناور باشد ،نه به یک نرخ ثابت ، در صورتی که نرخ شناور به وسیله یک معامله پایاپای بهره یا قراردادی مشابه به نرخ ثابت تبدیل شود ، یک مشکل حسابداری بروز می کند.قراردادهای معاوضه که بهره ثابت را به ازای دریافت سود شناور پرداخت می کنند ،گاهی اوقات "مصونیت جریان نقد" می نامند. چون از خطر نوسانات بهره در قبال درامد عملیاتی مورد انتظار در آینده ، محافظت میکند.بر خلاف سپرهایی که در مقابل تغییرات در ارزش بازار وجود دارد ،مشکلات بسیار پیچیده ایی در رابطه با تخصیص سود با توجه به تغییرات قیمت بازار موجود است.این نوع معامله حفاظتی ،ریسک تغییرات را در ارزش بازاری موقعیت افزایش می دهد ، در حالی که نوسانات جریانهای نقدی را حذف میکند. از این نظر ،این معامله به عنوان نوعی سفته بازی در نظر گرفته می شود.البته معاماه حفاظتی ریسک نوسان را در سرمایه گذاریها از بین می برد. بنابراین الگوهای محافظتی به اینکه درآمد مربوطه بوسیله تغییرات ارزش بازار اندازه گیری می شود یا توسط جریانات نقد ی ،بستگی دارند.در این صورت ،چون سود و زیانی که قرار است محافظت شود ،جریان نقد بازپرداخت سود است ،اجرای قرادادهای پایاپای نرخ بهره را می توان بجای اندازه گیری تغییرات در ارزش بازار ،با دیفرانسیلهای معاوضه پایاپای برای هر سال اندازه گیری کرد.
به طور خلاصه ،بدهی با نرخ شناور همراه با قرارداد معوضه با نرخ بهره ،یک بدهی با نرخ ثابت است.بنابراین در مواردی که سود یا زیان یک بدهی با نرخ ثابت بر اساس جریانات نقدی به جای تغییرات ارزش بازار تخصیص داده میشود ،سود نرخ بهره ،نوسانات پرداخت بهره که بر اساس جریان نقد مشخص میشود ،از بین میبرد.تغییرات ارزش بازار در پیش بینی جریانات نقدی آتی ،ربطی به اجرای یک معامله محافظتی ندارد.البته اگر وضعیت به صورت سفته بازی باشد، به عنوان یک عملکرد محسوب می سود.
اثبات اینکه یک قرارداد معوضه نرخ بهره از نوسانات جریانات نقدی محافظت میکند به صورت تایید این مطلب است که بدهیهایی که نرخ بهره آنها ثابت است محدود به داراییهای مالی هستند و بهره توسط جریانات نقد فعالیتهای عملیاتی باز پرداخت می شود.در این مورد ،تغییرات ارزش بازار بدهی را نمی توان به عنوان تحقق جریانات نقدی در نظرگرفت.با این حساب ،سود و زیان اندازه گیری قیمت بازار قرارداد پایاپای نرخ بهره ، اساساً در سود جامع گنجانده می شود و پس از آنکه به عنوان یک دیفرانسیل معاوضه در سال تحقق یافت ،به سود خالص انتقال می یابد.بهر حال ،تخصیص سود باید مابسته به ماهیت سرمایه گذاری باشد نه به شکل ظاهری دارایی. ابزار مالی که سود یا زیان ارزیابی شده توسط آن نمی تواند سود تحقق یافته را مشخص کند، تنها محدودیت بدهی برای سرمایه گذاری های تجاری نیست.یکی از مسایل مهم بیانیه شماره 115 fasb ،که اندازه گیری اوراق بهادار قابل فروش را مورد توجه قرار داده است ، معامله اوراق بدهی تا زمان سررسید آنها است.حتی در این بیانیه که مطابق ارزیابی قیمت بازار می باشد ،بیان شده است که اوراق بهادار بدهی که شرکت آنها را تا سررسید بدون تبدیل به پول نقد نزد خود نگهداری میکند ،باید به قیمت مستهلک شده (واگذار شده ) اندازه گیری شود زیرا آنها با توجه به تغییرات نرخهای بهره در معرض ریسک نوسانات ارزش بازار نیستند.البته ،در مورد اوراق بدهی که شرکت در هر زمانی تمایل به فروش آنها دارد ،اجرای سرمایه گذاری به طور کلی بستگی به قیمت بازار نامعین در آینده دارد.در چنین مواردی ، قیمت رایج بازار جدیدترین اطلاعات برای اندازه گیری سود است .البته وقتی اوراق بدهی تا تاریخ سررسید نگهداری می شوند ،عملکرد سرمایه توسط جریانات نقد پرداخت سود و باز پرداخت ،معین میشود. با این فرض که هیچ تاخیری در پرداخت بدهی وجود نخواهد داشت ،عملکرد سرمایه گذاریها در زمان خرید اوراق بدهی ،ثابت است.در این صورت سود را می توان بدون توجه به تغییرات غیرقطعی در قیمت بازار با تخصیص نتایج قراردادی بین دوره ها مشخص کرد .این تخصیص بهترین اطلاعات را در مورد جریانات نقدی که در طی دوره های بعد ثابت هستند در اختیارقرار می دهد . البته حتی زمانی که تصمیم بر نگهداری اوراق تا سررسید می باشد ، اگر فرصت های از دست رفتهء انتفاع از معاملات کوتاه مدت به عنوان یک مشکل در نظر گرفته شوند، سرمایه گذاری هنوز در نعرض ریسک نوسانات ارزش بازار است. اگر چنین دیدگاهی مد نظر باشد،باید سود هر دوره را توسط تغییرات ارزش بازار اندازه بگیریم.از طرف دیگر ،اگر این واقعیات را در نظر بگیریم که شرکت ریسک نوسان قیمت بازار را پشت سر گذاشته است و عملکرد تا موعد تثبیت شده است ،سود هر دوره مستقل از نوسانات قیمت بازار خواهد بود و اطلاعات درامدی براساس تخصیص میان دوره ایی جریانان نقدی در پیش بینیهای سرمایه گذاران مفید خواهد بود ، زیرا سیاست سرمایه گذاری مدیریتی در ارتباط با سرمایه گذاران می باشد.حتی در مورد ابزارهای مالی ،نوسانات قیمت بازار گاهی اوقات به عنوان تحقق جریان نقدی نمی باشد.این امر در مورد محافظت از معاملات پیش بینی شده که موقعیت آنها در ترازنامه مشخص نیست نیز صادق است .اگر چه قیمت بازار اطلاعا ت لازم و ضروری برای ابزار مالی است ،اما با توجه به سود وزیان ارزیابی (تفاوت بین ارزش بازار در ابتدا وانتهای سال) ما نیاز داریم که یک روش برگشت آنها از سود جامع به سود خالص را داشته باشیم . دوباره تکرار میکنیم که عامل مهم ، شکل ظاهری ابزار مالی نیست بلکه ماهیت معاملاتی است که این وضعیت را ایجاد کرده است.
Financial instruments to fix future cash flows
By the way, even when liabilities financing the business investments are subject to a floating rather than a fixed interest rate, a similar accounting issue may eventually emerge if the floating rate is converted to a fixed rate by means of an interest rate swap or other similar contracts. Swap contracts to pay fixed interest in exchange for receiving floating interest, are sometimes called “cash flow hedges”, since they hedge the risk of fluctuation of the interest payment against expected future operating revenue. Unlike hedges against changes in the market value, there are many complicated problems about the income recognition of changes in the market price 13).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
به نام خدا
جریانهای برخورد کننده
بسیاری از عملیات مهندسی که در بین دو فاز امتزاج ناپذیر انجام می شود بوسیلة انتقال جرم یا انتقال حرارت کنترل می شوند، بنابراین همواره کوشش می شود که تا حد امکان چنین مقاومتهایی را کاهش داد.
اصولاً فرایندهای انتقال حرارت یا جرم در سیستم، گاز-جامد، گاز-مایع، مایع-مایع و جامد-مایع عموماً ممکن است با سه مقاومت سری در نظر گرفتهشوند، که با فرض یک سیستم قطرة مایع-گاز به عنوان حالت مبنا، ممکن است برحسب خواص سیستم مقاومت های زیر مؤثر باشند، مقاومت خارجی مقاومت سطح، مقاومت داخلی.
مقاومت داخلی را ممکن است با کاهش اندازة ذرة فار پیوسته کاهش داد، اگر این کار امکان پذیر نباشد باید زمان اقامت ذره را در داخل سیستم افزایش داد. کاهش مقاومت خارجی ممکن است از طریق روشهای زیر میسر گردد.
a- افزایش سرعت نسبی بین ذرات و فاز پیوسته که با افزایش اصطکاک بین فازها نیز مرتبط است
b- کاهش ابعاد ذرات که باعث کاهش ضخامت زیر لایة آرام که کنار سطح تشکیل می شود، می گردد. کاهش ابعاد ذرات باعث افزایش ضرایب انتقال میگردند.
c- توزیع یکنواخت فاز پراکنده درون فاز پیوسته.
d- اعمال تأثیرات دیگر روی ذرات، مثل نیروهای اینرسی و سانتریفوژی
مقاومت سطح با حذف ناخالصی ها ممکن است به دست آید.
در دهة 60 میلادی روش بسیار ویژه ای بعنوان جریانهای برخورد کننده (IS) توسط [1]Elperin مطرح شد که روش بسیار مؤثری برای فرایندهای انتقال جرم و حرارت محسوب می گردد. انتظار می رود که این سیستم ها بصورت گسترده ای مورد استفاده قرار بگیرند.
این سیستم می تواند برای سیستم های دو فازی مایع-گاز-جامد بکار برود. در این روش دو جریان در خلاف جهت هم روی یک محور به یکدیگر برخورد میکنند. برای یک جریان نمونة گاز-جامد همانطور که در شکل 1-1 دیده میشود دو جریان در وسط (ناحیة برخورد) به شدت به هم برخورد می کنند، بدلیل برخورد بین جریانهای مخالف، یک ناحیة نسبتاً باریکی با تلاطم شدید ایجاد می شود، که شرایط بسیار مطلوبی را برای افزایش سرعت انتقال جرم و حرارت بوجود میآورد. علاوه بر این در این ناحیه غلظت (تراکم) ذرات بیشترین مقدار است [2]، و بصورت یکنواخت تا نقطة تزریق کاهش می یابد، این تکنیک در سیستم های گاز-مایع، مایع-مایع و جامد-مایع نیز بکار می رود. با توجه به شکل 1-1 جریان مخالف باعث ورود ذرات به داخل فاز پیوستة مقابل به علت وجود نیروی اینرسی میشود. بعلت نیروی درگ سرعت ذرهها در فاز مخالف کاهش پیدا می کند و در نهایت همراه فاز پیوسته بر میگردد و دوباره به ناحیه برخورد میرسد و این عمل تکرار میگردد.
بطور کلی سه حالت ممکن است برای ذرات در سیستم پیش بیاید.
اول ممکن است برخی ذرات بصورت رودررو با هم برخورد کنند و در نتیجه سرعت آنها صفر گردد و از سیستم بخاطر نیروی وزن خارج گردند. دوم اینکه گاهی این برخورد با زاویه صورت بگیرد که باعث تغییر مسیر ذره شده و ذره را از سیستم خارج می کند. در حالت سوم ذره بدون برخورد وارد جریان فاز پیوسته مقابل می شود. با توجه به شکل 1-1 ذره در ابتدا هم سرعت فاز گاز میباشد و سرعت آن ug است وقتی که ذره وارد فاز مقابل می شود سرعت نسبی فاز پیوسته و ذره برابر 2ug می باشد.
1-1 U=ug-(-ug)=2ug
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان تحقیق:
جریانهای الکتریکی الکترو کوتر
چه اثراتی بر بافت زنده می گذارد؟
نگارنده:مهدی پورفراهانی
درس مقدمه ای بر مهندسی پزشکی
استاد گرامی :آقای دکتر خلیل زاده
عنوان
اساس وبرسی جراحی الکتریکی
دستگاه الکتروکوتر ECU
یونیت های الکتروسرجری
کالیبراسیون الکتروکوتر برای رفع سوختگی
اساس وبررسی جراحی با جریان الکتریکی:
واحد جراحی الکتریکیوسایل الکتریکی در اتاق عمل برای برش و قطع خونریزی (Hemostasis) به وفور استفاده می شود. این وسایل به طور عام با عنوان الکتروکوتر (Electrocauter)شناخته می شوند که می توانند برای بریدن بافت یا از خشک نمودن آن به وسیله گرما (Desiccation) و قطع خونریزی به وسیله انعقاد (Coagulation) استفاده شوند. این کار بوسیله جرقه جریان فرکانس رادیوییRF بین الکترود و بافت ایجاد می شود که در نهایت منجر به گرم شدن موضعی بافت و برداشتن آن می گردد.
اساس واحد جراحی الکتریکی بر پایه فراهم آوردن جرقه لازم توسط منبع توان با فرکانس بالا است. برای این منظور، منبع توان لازم بوسیله منبع تغذیه فراهم می شود. خروجی برای ایجاد شکل موج مناسب مدوله می گردد تا عملکرد خاص خود را انجام دهد. عملکرد توان فرکانس بالا بوسیله مدار کنترل تنطیم می شود تا میزان توان مناسب برای کار مشخص به خروجی منتقل شود.معمولا برای کاربرد های مختلف توان های متفاوتی مورد نیاز است. برای این منظور یک مدار کوپلینگ بین مبدل خروجی و الکترود هایی برای کنترل توان خروجی به کار می رود.شکل موج های ایجاد شده بوسیله این دستگاه برای کاربردهای مختلف فرق می کند. برای خشک کردن بافت و انعقاد، دستگاه از پالس های سینوسی میراشونده استفاده می کند.موج سینوسی فرکانس نامی بین 250 کیلوهرتز تا 2 مگاهرتز دارد و 120 پالس در ثانیه استفاده می شود. در انعقاد ولتاژ مدار باز خروجی بین 300 ولت تا 2000 ولت و توان خروجی روی بار 500 اهمی در محدوده 80 وات تا 200 وات می باشد. شدت ولتاژ و توان وابسته به کاربرد است.در برش معمولا دستگاه موج سینوسی خالص ایجاد نمی کند و انواع مدولاسیون دامنه بر روی آن انجام می شود. برش در فرکانس و ولتاژ و توان بالاتری نسبت به حالت های کاری دیگر انجام می شود، زیرا شدت گرمای جرقه بیشتر از خشک کردن بافت در انعقاد، آن را نابود می کند. فرکانس های محدوده 500 کیلوهرتز تا 5/2 مگاهرتز با ولتاژ مدار باز 9 کیلو ولت و محدوده توان 100 وات تا 750 وات برای برش به کار می رود. معمولا جریان برش باعث خونریزی در قسمت برش می شود، ولی برش بدون خونریزی مورد نیاز است.دستگاه برش الکتریکی با استفاده از ترکیب دو شکل موج مانند نمودار Blended این کار را انجام می دهد. فرکانس شکل موجی Blended (ترکیبی) به طور عموم برابر با فرکانس برش است. برای تاثیر بهتر، جراح ترجیح می دهد با توان و ولتاژ بالا کار کند و خونریزی نداشته باشد تا اینکه برش خالص انجام دهد. طرح های مختلفی برای این دستگاه وجود دارد. مدارهای پیشرفته شکل موج فرکانسی رادیویی را بوسیله مدارهای الکترونیک حالت جامد ایجاد می کنند. دستگاههای قدیمی تر بر اساس مدارهایی با لامپ های خلاء و حتی شکاف جرقه برای ایجاد شکل موج های مورد نیاز استوار بودند.
انواع جراحی الکتریکیدو نوع جراحی الکتریکی یک قطبی Monopolar و دو قطبی Bipolar وجود دارد که در هر دو، از ولتاز و فرکانس بالا استفاده می شود. اختلاف این دو روش در نحوه اتصال به زمین آنهاست.
جراحی الکتریکی تک قطبی (Monopolar Electrosurgery)در یک وسیله جراحی الکتریکی تک قطبی، برش به وسیله یک الکترود شبیه خودکار انجام می شود و الکترود دیگر صفحه ای است که مسیر عبور جریان و بازگشت آن به دستگاه را فراهم می کند که ممکن است زمین وصل شده و یا از آن جدا باشد. جراحی الکتریکی دو قطبی (Bipolar Electrosurgery)در یک وسیله جراحی الکتریکی دوقطبی، دو الکترود با نوک فلزی وجود دارد که یکی از آنها الکترود بیمار و دیگری الکترود مولد نام دارد. جریان از الکترود مولد وارد بدن بیمار شده و از فاصله کم درون بدن بین دوالکترود عبور می کند و به الکترود بیمار باز می گردد. بنابراین به جز ناحیه ی کوچکی از محل برش جریان، از قسمت دیگری از بدن عبور نخواهد کرد. نحوه اتصال الکترود مرجع (Plate)1- حالت زمین شده (Grounded)2- حالت مرجع زمین شده (Earth Grounded)3- ایزوله شده / شناور (Isolated / Flaoting)
حالت الکترود صفحه ای مرجعالکترود صفحه ای با نام های مختلف الکترود خنثی، غیر فعال یا پخش کننده شناخته شده و به یکی از صورت های که در بالا به آن اشاره شد، استفاده می گردد:1- حالت زمین شده الکترود صفحه ای زمین شده ، بیمار را در برابر پتانسیل های فرکانس رادیویی که به زمین مربوط می شود، محافظت می کند، ولی در برابر جریان نشتی فرکانس پایین تولید شده بوسیله تجهیزات دیگر متصل شده به بیمار محافظت نمی کند.2- حالت مرجع زمین شده یا خازنی صفحه مرجع زمین شده یا خازنی، بیمار را در برابر افزایش پتانسیل فرکانس رادیویی محافظت می کند. همچنین جریان نشتی از دیگر دستگاه های متصل شده به بیمار را محدود می کند. در این حالت اگر اتصال زمین دیگر وسایل وصل شده به بیمار اشکال پیدا کند یا به صورت صحیح وصل نشده باشد، ممکن است جریان نشتی فرکانس پایین افزایش یابد و برای بیمار خطرناک باشد.3- ایزوله شده / شناور الکترود صفحه ای در حالت شناور از بیمار در برابر نشت جریان فرکانس پایین محافظت می کند ولی در عوض ممکن است پتانسیل فرکانس رادیویی در بدن بیمار تا حد خطرناکی افزایش یابد.
واحد جراحی الکتریکی در دندانپزشکیهمانگونه که در مباحث مقدماتی عنوان شد، از واحد جراحی الکتریکی (Electrosurgical Unit) در بخش های مختلف جراحی استفاده می گردد. جراحی های مرتبط با دندان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و می توان از تکنینک های فوق در دندانپزشکی نیز بهره برد. نکته مهم در به کارگیری این تجهیزات در جراحی های دندانی، محدوده فرکانسی و توان مورد استفاده است که همانطور که عنوان شد، برای کاربردهای مختلف، متفاوت خواهد بود. بر طبق استانداردهای موجود در انجمن دندانپزشکی آمریکا (ANSI/ADA)، تجهیزات الکتروسرجری پر کاربرد در دندانپزشکی در محدوده فرکانسی 1.5 تا 4 مگاهرتز عملکرد مناسبی داشته و دارای ماکزیمم توان خروجی 100 وات و کمتر است، به علاوه اینکه حداقل مقدار توان، 50 وات است که اعداد فوق با قابلیت ماکزیمم کارائی در نظر گرفته می شود. همچنین بواسطه سروکار داشتن جراح با یک ناحیه موضعی کوچک و البته با حساسیت بالاتر نسبت به بافت بخش های دیگر بدن، توصیه می گردد که از تجهیزات الکتروسرجری دوقطبی (Bipolar) و یا دستگاه هائی که قابلیت سوئیچینگ بین حالت تک قطبی و دوقطبی دارند، استفاده گزدد تا در صورت نیاز و بسته به کاربرد بتوان حالت کاری دستگاه را تغییر داد.
تست های حفاظت الکتریکی بحث حفاظت الکتریکی در تجهیزات پزشکی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و این مسئله، در تجهیزاتی چون یونیت های الکتروسرجری با حساسیت بیشتری دنبال می شود. تجهیزات جراحی الکتریکی از هر نوع و با هر کاربردی، از استانداردهای جهانی پیروی نموده و عملا بدون این استانداردها فابل استفاده نخواهند بود. لیست برخی عناوین تست های مربوط به اینگونه تجهیزات در زیر آورده شده است :
IEC 60601-1-1 ; Electrical Safety for Medical DevicesIEC 60601-1-2 ; European Standard for Electro Magnetic Compatibility IEC 60601-1-2 ; High Frequency Surgical Particular StandardsUL 2601-1 (UL 60601-1) ; North American Safety for Medical Devices IEC 60601-1-4 ; European Standard for Programmable Medical DevicesAAMI HF18 ; Electrosurgical Units