لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنگ افزارهای هسته ای
در اختیار داشتن جنگ افزارهای هسته ای بالاترین نشانه قدرت در جهان امروز محسوب می شود. داشتن جنگ افزارهای هسته ای برای عاملان دولتی یا غیردولتی این امکان را فراهم می آورد تا در جدول "صاحبان قدرت" جایی داشته باشند. این نگرش با وقوع حوادثی چون جنگ خلیج فارس و عملیات ناتو در کوزوو تقویت گردید. مشهور است که ژنرال ساندارجی، رییس اسبق ستاد نیروی زمینی هند، گفته است:
"اساسی ترین درسی که از جنگ خلیج فارس می توان گرفت این است که اگر دولتی بخواهد با آمریکا بجنگد، باید از این کار خودداری کند مگر اینکه به جنگ افزارهای هسته ای دست یابد."
با وجود کابوس وحشتناک انتشار مواد هسته ای از زرادخانه های عظیم شوروی سابق، جنگ افزار هسته ای هنوز در انحصار دولت هاست. عاملان غیردولتی می توانند این سلاح ها را خریداری یا سرقت کنند، اما مهارت و توان سازمانی لازم را برای ساخت جنگ افزارهای هسته ای ندارند. ساخت جنگ افزارهای هسته ای، حتی برای کشورهای نیمه صنعتی، کار بسیار مشکلی است و ایجاد توان اولیه ساخت جنگ افزارهای اتمی هیچگاه به معنای دستیابی به جنگ افزارهای هسته ای موثر نیست، چرا که این کار مستلزم طی مراحل مختلفی نظیر کوچک سازی، سخت گردانی، هدف یابی موثر، فرماندهی و کنترل و نیز وسایل پرتاب است. شایان ذکر است که جنگ افزارهای هسته ای را بدون "کوچک سازی" نیز می توان به کار گرفت ولی پرتاب آنها بسیار پیچیده تر و مشکل تر خواهد شد.
بنا به دلایل فوق، در دهه بعد یا حتی پس از آن نیز تعداد کشورهایی که جنگ افزارهای پیشرفته و قابل استفاده هسته ای را در اختیار خواهند داشت، بسیار کم خواهد بود و احتمالا تنها آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان، چین و اسراییل از این فناوری برخوردار خواهند ماند. در میان این کشورها، روسیه، فرانسه، چین و انگلستان بدون تردید توانایی انجام حمله ای را (برای مثال ، با موشک بالستیک) علیه آمریکا دارند. گروه دوم کشورهایی که می توانند خود جنگ افزارهای هسته ای را تولید کرده، در نهایت به این سلاح ها مجهز شوند، هند و پاکستان هستند. برخی کشورهای دیگر نظیر ایران، عراق و کره شمالی نیز با دستیابی به این سلاح ها و یا به مواد شکافت پذیر آنها از منابع خارجی می توانند به این گروه ملحق شوند. همه این کشورها سعی می کنند که جنگ افزارهای کامل و یا اجزای آماده نصب را از کشورهای شوروی سابق خریداری نمایند. ممکن است این کشورها بیشتر از آنچه ما فکر می کنیم به انجام این کار نزدیک شده باشند.
کاربرد تکنیکی
جنگ افزارهای هسته ای در سطح تاکتیکی به صورت مستقیم علیه نیروهای مانور کننده یا پشتیبانی در میدان نبرد به کار می رود. به کارگیری آنها نیز با روش های مختلف، از موشک کوتاه برد بالستیک یا شلیک از یک هواپیمای تاکتیکی گرفته تا مین گذاری و دیگر روش های پنهانی امکان پذیر است. دی این میان، نامتقارن بودن یک رویکرد، اصولا از تاثیر بازدارندگی صاحبان این نوع سلاح ها بر واکنش های احتمالی آمریکا به بحران ها نشات می گیرد.
استفاده از یک سلاح هسته ای علیه نیروها در صحنه نبرد در واقع کم اثرترین راه استفاده از این نوع سلاح ها بوده، در بسیاری مواقع این کار صرفا یک واکنش نامتقارن به حساب می آید.
کشورها و نیروهای رقیب به چند دلیل از به کارگیری تاکتیکی جنگ افزارهای هسته ای خودداری می کنند:
1- این که اگر حمله مورد نظر یک غافلگیری استراتژیک کامل نباشد، نیروهای تاکتیکی مانور کننده به سرعت از هم پاشیده، دستیابی به هدف نظامی مورد نظر و متناسب با هزینه سیاسی استفاده از سلاح هسته ای بسیار مشکل می شود.
2- ردیابی عامل حمله کننده بسیار آسان است؛ به ویژه اگر این سلاح با روش متعارف پرتاب شده باشد.
3- به کارگیری جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای آمریکایی تقریبا همیشه با یک واکنش غافلگیرانه روبه رو خواهد شد که هدف آن تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است.
4- در نهایت این که طرف های متخاصم به تعداد کافی سلاح هسته ای در اختیار ندارند و مسلما هدف قرار دادن نیروهای مستقر در میدان نبرد، پرهزینه ترین شیوه به کارگیری این سلاح هاست.
اگر دشمن تصمیم بگیرد از جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای رزمی در میدان جنگ استفاده کند، به کارگیری وسایل متعارف- نظیر موشک های بالستیک یا هواپیماهای تاکتیکی_ برای این کار کم ترین شانس موفقیت را به همراه دارد، ضمن آنکه مسیر حرکت آنها تا محل استقرار مهاجم مورد نظر قابل شناسایی است. موشک ها و هواپیماها را به راحتی می توان شناسایی کرد و طرف مهاجم فاقد اطمینان تکنولوژیکی کافی است که چنین حمله حساسی را با چنان وسایل نامطمئنی صورت دهد. بیشترین شانس موفقیت در حمله به نیروهای مانوری در میدان نبرد، می تواند استفاده از شیوه های پنهانی از طریق نفوذ نیروهای عملیات ویژه یا عملیات های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 64 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنگ عامل پیشرفت و عامل تکامل جامعه است .
از نظر اسپنسر جنگ بین جوامع براى مشخص شدن جامعه هایى که کارآمدى بیشترى دارد طبیعى به شمار رود و متأثر از اندیشه تنازع بقاء این اندیشمندان معتقدند که در اثر جنگ هست که جامعه سالم تر و قوى تر و شایسته تر روشن مى شود و باقى مى ماند.
جامعه به این شکل تنازع بقاء صورت بگیرد جوامع قوى تر مى مانند و جنگ تمام مى شود ،
از این نظر جنگ عامل پیشرفت است.
« کنت اسپنسر »
فصل اول
جنگ و انواع آن
مقدمه
تعریف جنگ
انواع جنگ
استراتژى
جامعه شناسى جنگ و نیروهاى نظامى
ایدئولوژى و انواع ایدئولوژى
مقدمه
جنگ در تعریف لغوى به لحاظ باورى جدال ، قتال ، نبرد ، زد و خورد ، کشتار جمعى ، یا هرگونه درگیرى خصمانه با قصد ساقط کردن یا از میان خارج کردن حریف است .
جنگ انواع مختلف دارد . که در اینجا مى توان به جنگ سرد و جنگ روانى اشاره کرد . این پدیده ( جنگ ) از جمله پدیده هاى شومى است که از سالهاى گذشته یعنى از زمان حضرت آدم که بین فرزندان او ، هابیل و قابیل اتفاق افتاد تا زمان حال که جنگ آمریکا و عراق اتفاق افتاده وجود داشته و هست .
حال ممکن است دلایل ایجاد جنگ متفاوت باشد . گاهى براى استفاده از نیروى انسانى کشورها و گاهى براى سود جستن از نیروى مال کشورها و حتى گاهى به خاطر جبران کمبودها و عقده ها ى روانى افراد ، جنگ مى تواند عاملى براى ارضا کردن افراد باشد. به طور مثال مانند انقلاب صنعتى که جنگ هاى بعد از آن فقط براى استفاده از نیروهاى مالى و انسانى کشورهاى آمریکایى بوده که استعمار نوین را ایجاد کرد .
انقلاب صنعتى در انگلستان و گسترش دامنه ى آن به اروپاى غربى آثار متفاوتى در ایالتهاى شمال و جنوب آمریکا بر جاى گذاشت . ایالت هاى جنوبى از نظر اقتصادى به انگلستان وابسته بودند . زیرا که مهم ترین تهیه کنندگان پنبه خام براى کارخانه هاى پارچه بافى انگلستان محسوب مى شدند و مصنوعات دیگرى نداشتند و با اینکه بر اقتصاد تک محصولى سایر مایحتاج خود را از انگلستان خریدارى مى کردند ، اما ایالت هاى شمالى آمریکا تحت تأثیر مستقیم انقلاب صنعتى قرار گرفتند و صنعت رشد چشمگیرى در این ایالتها یافت بنابراین صاحبان کارخانجات در ایالت هاى شمالى طفدار تعرفه هاى سنگین گمرکى براى محصولات وارداتى به ویژه کالاهاى انگلیس بودند تا بتوانند تولیدات خود را بهتر به فروش برسانند ، اما ایالت هاى جنوبى با این تعرفه ها مخالفت مى کردند . ساختار کشاورزى جنوب به استفاده از بردگان وابسته بودند لذا در این مناطق از برده دارى حمایت مى شد و یا بالقوه با لغو آن به شدت مخالفت مى کردند ، در مقابل ایالت هاى شمالى که صنعتى بودند نیاز چندانى به برده نداشتند .
از سوى دیگر صاحبان صنایع درصدد احداث خط آن بودند تا دستیابى به بازارهاى جدید را تسهیل کنند .
در سال 1860، آبراهام لینکلن از حزب جمهورى خواه با شعار ازدیاد تعرفههاى گمرکى ، احداث راه آهن سراسرى و لغو برده دارى نامزد مقام ریاست جمهورى آمریکا شد . ایالات جنوبى که منافع خود را در خطر مى دیدند از اتحاد سال 1820 ( 1998 ه.ش ) معرف «توافقنامه میسورى » خارج شدند و جنگ 4 ساله ى شمال و جنوب با انگیزههاى فوقالذکر آغاز گردید . حکومتهاى اروپایى به ویژه انگلستان در باطن از فروپاشى ایالات متحده آمریکا حمایت مى کردند و خواستار پیروزى جنوبى ها بودند اما این موضع را رسماً اعلام نمى کردند ولى در عمل به جنوبى ها کمک مى رساندند . به هر حال جنگ با پیروزى ایالت هاى شمالى پایان یافت و زمینههاى پیدایش قدرتى بزرگ در عرصه سیاست جهانى فراهم آمد .
یا مى توان جنگ جهانى اول که در پى سالها دسته بندى و دشمنى دولتهاى اروپایى با یکدیگر پدید آمد . این جنگ چهار سال (1914 تا 1918 میلادى ) طول کشید . بهانه ى شروع جنگ ، قتل ولیعهد اتریش ، توسط جوانى از اهالى بوسنى بود که به دلیل حمایت دولتهاى اروپایى از یکى از دو کشور اتریش و صربستان، دامنه ى جنگ روز به روز گسترده گشت و به قاره هاى آسیا و افریقا نیز کشیده شد . زیرا دولتهاى غربى ، در این قاره ها منافع و نیز متحدانى داشتند . در جنگ جهانى اول میلیونها انسان کشته ، زخمى یا آواره شدند ... .
و یا جنگ جهانى دوم که در سالهاى ( 1939 تا 1945 میلادى ) با حمله ى هیتلر (آلمان) به لهستان شروع شد ، ایتالیا و اتریش و ژاپن نیز به کمک آلمان شتافتند ، روسیه نیز در ابتدا به آلمان کمک کرد ولى با اوج گیرى جاه طلبىهاى هیتلر ، خود آماج حمله ى وى گردید ، با اتحاد روسیه و فرانسه و انگلستان و کمک آمریکا به آنها ( از جمله بمباران اتمى هیروشیما و نازاکى ) متحدین شکست خوردند ، آلمان تجزیه شد ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنگ افزارهای هسته ای
در اختیار داشتن جنگ افزارهای هسته ای بالاترین نشانه قدرت در جهان امروز محسوب می شود. داشتن جنگ افزارهای هسته ای برای عاملان دولتی یا غیردولتی این امکان را فراهم می آورد تا در جدول "صاحبان قدرت" جایی داشته باشند. این نگرش با وقوع حوادثی چون جنگ خلیج فارس و عملیات ناتو در کوزوو تقویت گردید. مشهور است که ژنرال ساندارجی، رییس اسبق ستاد نیروی زمینی هند، گفته است:
"اساسی ترین درسی که از جنگ خلیج فارس می توان گرفت این است که اگر دولتی بخواهد با آمریکا بجنگد، باید از این کار خودداری کند مگر اینکه به جنگ افزارهای هسته ای دست یابد."
با وجود کابوس وحشتناک انتشار مواد هسته ای از زرادخانه های عظیم شوروی سابق، جنگ افزار هسته ای هنوز در انحصار دولت هاست. عاملان غیردولتی می توانند این سلاح ها را خریداری یا سرقت کنند، اما مهارت و توان سازمانی لازم را برای ساخت جنگ افزارهای هسته ای ندارند. ساخت جنگ افزارهای هسته ای، حتی برای کشورهای نیمه صنعتی، کار بسیار مشکلی است و ایجاد توان اولیه ساخت جنگ افزارهای اتمی هیچگاه به معنای دستیابی به جنگ افزارهای هسته ای موثر نیست، چرا که این کار مستلزم طی مراحل مختلفی نظیر کوچک سازی، سخت گردانی، هدف یابی موثر، فرماندهی و کنترل و نیز وسایل پرتاب است. شایان ذکر است که جنگ افزارهای هسته ای را بدون "کوچک سازی" نیز می توان به کار گرفت ولی پرتاب آنها بسیار پیچیده تر و مشکل تر خواهد شد.
بنا به دلایل فوق، در دهه بعد یا حتی پس از آن نیز تعداد کشورهایی که جنگ افزارهای پیشرفته و قابل استفاده هسته ای را در اختیار خواهند داشت، بسیار کم خواهد بود و احتمالا تنها آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان، چین و اسراییل از این فناوری برخوردار خواهند ماند. در میان این کشورها، روسیه، فرانسه، چین و انگلستان بدون تردید توانایی انجام حمله ای را (برای مثال ، با موشک بالستیک) علیه آمریکا دارند. گروه دوم کشورهایی که می توانند خود جنگ افزارهای هسته ای را تولید کرده، در نهایت به این سلاح ها مجهز شوند، هند و پاکستان هستند. برخی کشورهای دیگر نظیر ایران، عراق و کره شمالی نیز با دستیابی به این سلاح ها و یا به مواد شکافت پذیر آنها از منابع خارجی می توانند به این گروه ملحق شوند. همه این کشورها سعی می کنند که جنگ افزارهای کامل و یا اجزای آماده نصب را از کشورهای شوروی سابق خریداری نمایند. ممکن است این کشورها بیشتر از آنچه ما فکر می کنیم به انجام این کار نزدیک شده باشند.
کاربرد تکنیکی
جنگ افزارهای هسته ای در سطح تاکتیکی به صورت مستقیم علیه نیروهای مانور کننده یا پشتیبانی در میدان نبرد به کار می رود. به کارگیری آنها نیز با روش های مختلف، از موشک کوتاه برد بالستیک یا شلیک از یک هواپیمای تاکتیکی گرفته تا مین گذاری و دیگر روش های پنهانی امکان پذیر است. دی این میان، نامتقارن بودن یک رویکرد، اصولا از تاثیر بازدارندگی صاحبان این نوع سلاح ها بر واکنش های احتمالی آمریکا به بحران ها نشات می گیرد.
استفاده از یک سلاح هسته ای علیه نیروها در صحنه نبرد در واقع کم اثرترین راه استفاده از این نوع سلاح ها بوده، در بسیاری مواقع این کار صرفا یک واکنش نامتقارن به حساب می آید.
کشورها و نیروهای رقیب به چند دلیل از به کارگیری تاکتیکی جنگ افزارهای هسته ای خودداری می کنند:
1- این که اگر حمله مورد نظر یک غافلگیری استراتژیک کامل نباشد، نیروهای تاکتیکی مانور کننده به سرعت از هم پاشیده، دستیابی به هدف نظامی مورد نظر و متناسب با هزینه سیاسی استفاده از سلاح هسته ای بسیار مشکل می شود.
2- ردیابی عامل حمله کننده بسیار آسان است؛ به ویژه اگر این سلاح با روش متعارف پرتاب شده باشد.
3- به کارگیری جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای آمریکایی تقریبا همیشه با یک واکنش غافلگیرانه روبه رو خواهد شد که هدف آن تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است.
4- در نهایت این که طرف های متخاصم به تعداد کافی سلاح هسته ای در اختیار ندارند و مسلما هدف قرار دادن نیروهای مستقر در میدان نبرد، پرهزینه ترین شیوه به کارگیری این سلاح هاست.
اگر دشمن تصمیم بگیرد از جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای رزمی در میدان جنگ استفاده کند، به کارگیری وسایل متعارف- نظیر موشک های بالستیک یا هواپیماهای تاکتیکی_ برای این کار کم ترین شانس موفقیت را به همراه دارد، ضمن آنکه مسیر حرکت آنها تا محل استقرار مهاجم مورد نظر قابل شناسایی است. موشک ها و هواپیماها را به راحتی می توان شناسایی کرد و طرف مهاجم فاقد اطمینان تکنولوژیکی کافی است که چنین حمله حساسی را با چنان وسایل نامطمئنی صورت دهد. بیشترین شانس موفقیت در حمله به نیروهای مانوری در میدان نبرد، می تواند استفاده از شیوه های پنهانی از طریق نفوذ نیروهای عملیات ویژه یا عملیات های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 76
جنگ جهانی
آغاز جنگ جهانی اول با حضور کشورهای روس، فرانسه و انگلیس به نام « دول متفق» و کشورهای اتریش و آلمان به عنوان « دول محور» و پیوستن عثمانی، ایتالیا و ژاپن به گروههای متخاصم با یکدیگر، جهان را درگیر محاربهای بزرگ و خانمانسوز کرد که ایران آن روزگار را هم به مناسبت موقعیت ژئوپولتیکی دور از معرکه نگذاشت. با وجود آنکه ایران در زمانه سلطنت احمدشاه قاجار و صدارت میرزاحسن مستوفیالممالک بیطرفی 1 خود را به دول متخاصم اعلام کرد اما نیروهای درگیر در جنگ این بیطرفی را عملاَ و مکرراَ نقض کردند و از این رهگذر خسارات فراوانی به کشور وارد آمد.
به دنبال آغاز جنگ در ژوئیه 1914م، عثمانیها به بهانه آنکه روسها آذربایجان را اشغال کردهاند، با ارائه یادداشتی به دولت ایران، نقض نکردن بیطرفی کشورمان را موکول به بیرون رفتن روسها از آذربایجان کردند. تلاش دولتمردان ایران به منظور بیرون راندن روسها که از چند سال پیش از شروع جنگ، بخشهایی از شمال کشور را به اشغال خود درآورده بودند به نتیجهای نرسید و آنها به بهانه حفظ جان اتباع خود در ایران، نیروهای خود را از آذربایجان و سایر نواحی اشغالی خارج نکردند و ایران همچنان به علت ضعف نیروهای نظامی خود ناگزیر به تحمل حضور بیگانگان و تجاوزات آنان در خاک خود شد. هر چند دلایل عمده و ریشهای این اقامت مشکلساز نیروهای بیگانه را در قرارداد 1907 و اولتیماتوم روسیه به ایران در مسئله اخراج مورگان شوستر آمریکایی، مستشار مالی، و پس از آن در قرارداد سرّی 1915 باید جست. در نوشتار حاضر سعی بر آن است تا به شرح گذرای مانیفست دیپلماسی ایران در خلال جنگ جهانی اول و بررسی نقض بیطرفی، اوضاع سیاسی، اجتماعی و رقابت روس و انگلیس در ایران پرداخته شود.
نقض بیطرفی و اشغال ایران
در قرن اخیر، میهنمان دو مرتبه به اشغال آشکار قوای اجنبی درآمد. پیآمد وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم، به رغم اعلان بیطرفی دولت ایران، این بیطرفی به کار نیامد و به هیچ وجه مورد توجه نیروهای انگلیس و روس واقع نشد و بیطرفی ایران به دلایل واهی نقض شد. جنگ جهانی اول در 28 ژوئیه 1914 تقریباَ هشت روز پس از تاجگذاری احمدشاه آغاز شد. این رویارویی نظامی که در ابتدا به مثابه تصفیه حساب میان قدرتهای طراز اول اروپا تلقی میشد، دامنه گستردهای یافت. در ابتدا اتریش – هنگری به صربستان اعلام جنگ داد. روسیه قوای خود را در مرزهای اتریش – هنگری و متحد این امپراتوری، آلمان ، متمرکز کرد. آلمان در یکم اوت به متحد روسیه، فرانسه، اعلان جنگ داد و در 3 اوت طبق نقشه شلایفن بخشی از بلژیک را تسخیر کرد. بریتانیا در 4 اوت به آلمان اعلان جنگ داد. در نوامبر 1914 ترکیه عثمانی متحد جنگی آلمان و اتریش شد و در اکتبر 1915 بلغارستان نیز به آنان پیوست. ژاپن (اوت 1914)، رومانی (ژوئیه 1916) و ایتالیا (مه 1915) به متفقین پیوستند و ایالات متحده در آوریل 1917 به آلمان اعلان جنگ داد و سرانجام با اعلان آتش بس آلمان در 11 نوامبر 1918 جنگ جهانی اول پایان یافت. 2
اما در ایران به گاه وقوع جنگ، صفحات شمالی و شمال غرب کشور زیر سلطه قشون روس قرار داشت. قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور نامشروع داشتند و بخشهایی از جنوب کشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود.
در پی آغاز جنگ جهانی اول، ایران مشی بیطرفی اتخاذ کرد و فرمان احمدشاه مبنی بر اعلان بیطرفی دولت در 12 ذیحجه 1332ق صادر شد.
نظر به اینکه در [ا] ین اوقات متأسفانه بین دول اروپ نایره جنگ مشتعل است و ممکن است این محاربه به حدود مملکت ما نزدیک شود و نظر به اینکه روابط ودادیه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است برای اینکه عموم اهالی از نیات مقدسه ما در حفظ و صیانت این روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند امر و مقرر میفرماییم که جناب مستطاب اجل اشرف افخم اکرم مهین دستور معظم مستوفیالممالک، رئیس الوزرا و وزیر داخله فرمان ملوکانه را به فرمانفرمایان و حکام و مأموران دولت ابلاغ دارند که دولت ما در این موقع مسلک بیطرفی را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت مینماید و به این لحاظ مأموران دولت را باید متوجه نمایند که نباید وجهاَ منالوجوه براَ و بحراَ کمک به همراهی و یا ضدیت هر یک از دول متخاصمه نموده و یا اسلحه و ادوات حربیه برای یکی از طرفین تدارک و یا حمل کنند و باید از طرفداری با هر کدام از دول متحاربه پرهیز و احتراز نموده، مسلک بیطرفی دولت متبوعه خود را کاملاَ رعایت نمایند و در تکمیل حفظ بیطرفی و صیانت روابط حسنه باز آنچه هیئت دولت مامصلحت داند و به عرض برسد در اجرای مقررات آن امر ملوکانه شرف صدور خواهد یافت. 3
به نظر میرسد که اعلام بیطرفی ایران تأثیر چندانی بر چگونگی مواجهه دول متحارب در استفاده از موقعیت سوقالجیشی کشورمان نداشت. اندک زمانی پس از شروع جنگ، واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه قوای هندی زیر امر خود از بحرین وارد آبادان شدند و این شهر را اشغال کردند. عمدهترین توجیه گسیل این نیروی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنگ و غزوه های پیامبر(ص(
غزوات یعنی سفرهای جنگی پیامبر اکرم (ص) که شخصاً در آن شرکت داشت، بیست و شش غزوه بود. البته بعضی هم گفتهاند بیست و هفت غزوه[1] بوده است.
گروه اول رفتن پیامبر (ص) را به خیبر و وادی القری یک غزوه گرفتهاند و آنها بیست و هفت غزوه به حساب آوردهاند. جنگ خیبر را یکی و رفتن به وادی القری را یک غزوه جداگانه محسوب کردهاند.
اولین غزوه حضرت (ص) از مدینه تا ودّان بود که به نام غزوه ابواء معروف است. آخرین غزوه ایشان هم غزوه تبوک نام دارد. غزوۀ سویق هفتمین غزوه از غزوات پیامبر است. غزواتی که پیامبر اکرم (ص) خودشان در آنها شمشیر زدند طبق گفتۀ ابن اسحاق، نُه غزوه، بنا به قول واقدی یازده غزوه بوده است.[2] از بهترین غزوات حضرت رسول هم غزوۀ بدر کبری یعنی بدر دوم بود که ضمن آن بزرگان و سران قریش کشته شدند و بعضی هم اسیر گردیدند.[3]
غزوه سویق:
شکست مشرکین در بدر و کشته شدن اشراف قریش، مشرکین مکه را سخت داغدار و مصیبت زده کرده بود و از آن جمله ابوسفیان بود که یک پسر از دست داده بود و پسر دیگر او نیز به اسارت رفته بود و چند نفر دیگر از نزدیکان و فامیلش به قتل رسیده و یا اسیر شده بودند و با توجه به اینکه او خود را از رؤسای قریش می دانست، تحمل شکست از مسلمانان نیز برای او بسیار دشوار مینمود. از این رو پس از جنگ بدر قسم خورد تا انتقام خود را از پیغمبر اسلام نگیرد با زنان همبستر نشود و بدنش را شستوشو ندهد.[4]
به همین منظور در ماه ذیالحجه (یعنی دو ماه پس از واقعه بدر) به قصد انتقام از آن حضرت (طبق سوگندی که یاد کرده بود) به همراهی دویست نفر از جنگجویان قریش از مکه حرکت کرد و تا کوهی به نام «ثیب» که در نزدیکی مدینه بود، پیش آمد و در آنجا همراهان خود را فرود آورد و خود او شبانه به سوی قلعۀ بنیالنضیر رهسپار شد و به در خانۀ حیی بن اخطب آمد تا او را دیدار کند و درباره حمله انتقامی خود با او مشورت نماید. ولی حیی بن اخطب از هیبت پیغمبر اسلام (ص) ترسید و در را به روی ابوسفیان باز نکرد.[5]
ابوسفیان که از یاری و کمک حیی بن اخطب نا امید شد، به در خانۀ سلام بن مشکم یکی از بزرگان بنیالنضیر که در ضمن خزینهدار و امین مالی آنها نیز بود، رفت. او ابوسفیان را پذیرفت و در به رویش گشود، از او پذیرایی کرده اطلاعاتی نیز از وضع مدینه و پیغمبر اسلام (ص) در اختیار او گذاشت.[6]
ابوسفیان همان نیمه شب از نزد او خارج شد و به جمع رفقای خود پیوست و برای اینکه رعبی در دل مردم مدینه ایجاد کند، عدهای از همراهان خود را مأمور کرد به اطراف مدینه حمله کنند. آنها هم تا «عریض»[7] آمدند و در آنجا قسمتی از نخلستانها را آتش زدند و دو نفر از انصار مدینه را هم در آنجا دیدند و آنان را به قتل رساندند[8] و به سوی او بازگشتند. ابوسفیان که گمان میکرد به سوگند خودش عمل کرده بیش از این درنگ را جایز ندانست و فوراً دستور داد به سمت مکه حرکت کنند و به سرعت به مکه فرار کردند.
رسول خدا (ص) وقتی از جریان مطلع شد، ابولبابه را در مدینه به جای خود منصوب فرمود[9] و با عدهای از اصحاب (حدود دویست نفر از مهاجر و انصار) به منظور تعقیب ابوسفیان از شهر خارج شد و تا جایی به نام قرقرة الکدر واقع در چهارده منزلی مدینه پیش رفت و چون به ابوسفیان دسترسی نیافت، پس از پنج روز به مدینه بازگشت.[10]
ابوسفیان و همراهانش در مراجعت به مکه از ترس مسلمین با سرعت زیادی راه میپیمودند. و برای سبکبار شدن، توشه و آذوقه خود که عبادت از «سویق»[11] بود، روی زمین انداخته بودند و مسلمانان تعداد زیادی از بستههای سویق را پیدا کرده و برداشتند، و به همین مناسبت این مسافرت جنگی را غزوه «سویق» نامیدند.[12]
جنگ تبوک
پیش از آنکه جریان ورود سایر هیئتها و شخصیتهاى مذهبى و غیر مذهبى عربستان را براى شما دنبال کنیم داستان جنگ تبوک را که در اواسط این سال یعنى ماه رجب سال نهم اتفاق افتاد ذکر نموده و به خواست خداى تعالى دوباره به نقل ماجراهاى بعدى و شرح ورود و فدها مىپردازیم .
داستان از اینجا شروع شد که به پیغمبر اسلام خبر رسید رومیان در صدد تهیه سپاهبراى حمله به حدود مرزى عربستان و شمال کشور اسلام هستند و مىخواهند نفوذ خود را در آن ناحیه توسعه داده و تثبیت کنند.
رسول خدا(ص)با شنیدن این خبر تصمیم گرفت با سپاهى گران شخصا به جنگ آنان برود و خیال تعرض و حمله به کشور اسلامى را از سر رومیان بیرون کند و به همین منظور بر خلاف جنگهاى قبلى که مقصد جنگ را اعلام نمىکرد در این جنگ اعلام کرد قصد رفتن به تبوک و جنگ با رومیان را دارد و ثروتمندان مسلمان را نیز وادار کرد تا به هر اندازه مىتوانند براى تجهیز سپاه و تهیه آذوقه کمک کنند.چنانکه مورخین گفتهاند:گروه زیادى چون عثمان،طلحه،عباس بن عبد المطلب،زبیر و عبد الرحمن بن عوف کمکهاى مالى شایانى براى تجهیز سپاه کردند و برخى از منافقین نیز براى خود نمایى مبالغى پرداختند.
صدور چند معجزه از پیغمبر خدا(ص)در حفر خندق
پیش از این گفته شد که یکى از نشانهها و علایم نبوت که پیغمبر صادق را از کاذب متمایز و جدا مىسازد«معجزه»است،معجزه عبارت است از آن عملى که از نظر عقلى انجام آن محال نباشد ولى افراد عادى هم از انجام آن عاجزند،و پیغمبران الهى داراى انواع معجزات بودهاند و از پیغمبر اسلام نیز معجزات زیادى در مکه و مدینه به ظهور پیوست که برخى از آنها در بحثهاى گذشته مذکور شد.در جنگ خندق چند معجزه