واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد چهل درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بسم الرحمن الرحیم

موضوع:

چهل درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )

استاد:

آقای سلیمانی

دانشجو:

حسین بذرگری

m 8044212110

دو شنبه ساعت 16 تا 30 /17  کلاس 103 دانشکده دامپزشکی

فهرست

مقدمه 1 - آداب جنگ 2 - آداب دیدار 3 - آداب غذا خوردن 4 - آداب نشستن 5 - آزار همسایه 6 - آموختن علم و دانش 7 - احترام به دیگران 8 - احترام به کودکان 9 - احترام پدر و مادر 10 - احترام مؤ من 11 - ارزش کار 12 - اشتغال 13 - اصولگرایى 14 - الگوى جامع 15 - امتیاز 16 - انصاف 17 - اوایل زندگى 18 - اهمیت کودک 19 - بخل 20 - بدهکارى 21 - برخورد یکسان با فرزندان 22 - بردبارى در مقابل دشنام 23 - بلند شدن به احترام مؤ من 24 - بوسیدن دست کارگر 25 - بى اعتنایى به دنیا26 - پاداش زنان 27 - پاداش نماز مؤ من 28 -پیوند با مادر مشرک 29 - تاءثیر نماز 30 - تحفه 31 - تعلیم و تعلم 32 - تنبیه بدنى 33 - توجه به دیگران 34 - ثواب کار 35 - جواب سلام 36 - جوانان 37 - حب على علیه السلام 38 - حسن معاشرت 39 - حضرت خدیجه علیهماالسلام 40 - حفظ ارتباط

مقدمه

لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة ... (1)زندگینامه رسول مکرم اسلام حضرت محمدبن عبدالله صلى الله علیه و آله کتاب قطور و بزرگى است که عصاره همه خوبیهاى عالم در آن جمع شده است .زندگى این اسوه بزرگ خلقت ، عظمت و اعجازى است که در تاریخ بشریت نظیر ندارد.جاى جاى این زندگى نور، سرمایه عظیمى براى پرورش انسانهاى نمونه و ارائه آنها به عنوان الگو و سرمشق به دیگران است . از آنجا که آموختن راه و رسم زندگى رسول اکرم صلى الله علیه و آله اولین وسیله مطمئن براى شناخت مقاصد و مفاهیم عالیه اسلام به شمار مى رود. از دریاى بیکران فضایل آن حضرت 120 درس زندگى (به یاد 120 ماه ایثار براى گسترش ‍ اسلام در مدینه ) از منابع معتبر انتخاب و به ترتیب حروف الفبا مرتب شده ، که به محضر عاشقان حضرتش تقدیم مى شود.با آرزوى توفیق - مؤ لف

1 - آداب جنگ

هرگاه پیامبر صلى الله علیه و آله تصمیم مى گرفت لشگرى را به جنگى بفرستد، آنها را مى طلبید و در مقابل خود نشانده و مى فرمود: به نام خدا و در راه خدا و بر روش پیامبر او حرکت کنید. به دشمنان خویش خیانت نکنید، آنها را مثله ننمائید و با آنها مکر نورزید. پیرمرد ضعیف و زن و کودک را نکشید. درختان را قطع ننمائید، مگر اینکه ناچار شوید. هر کس از مسلمین از کوچک و بزرگ توجهى به یکى از مشرکین داشته باشد و او را پناه بدهد، او در امان است تا کلام خدا را بشنود، اگر از شما متابعت کرد از برادران دینى شما محسوب مى شود، و اگر امتناع کرد، او را به منزلگاه خود برسانید و از خدا استعانت جوئید. (2)



خرید و دانلود تحقیق درمورد چهل درس زندگى از سیره حضرت محمد (ص )


تحقیق درباره احادیث حضرت معصومه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

زندگی نامه حضرت معصومه (س)

 

نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.

ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت.

در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.

یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.

به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س)بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.

آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.

محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.

سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد دراین که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.

آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.

بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.

پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال ٢٥٦ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد.

ویژگیها و شباهتهای حضرت زهرای مرضیه(س) و فاطمه معصومه(س)

 

فاطمه ای دیگر از نسل پیامبر(ص)

«فاطمه» در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی ، این است که پیروان فاطمه(س) به سبب او، از آتش دوزخ بریده ، جدا شده و برکنارند. بنابراین چون صدیقه کبری(س) در مقام عصمت ، پاکدامنی و تقدس روحی و جسمی در بالاترین مقام قرار داشت، به همین اسم نامیده می شد.

موسی بن جعفر(ع) نیز نام دخترش را چون پیامبر(ص)، فاطمه نهاد. فاطمه معصومه(س) نیز مانند مادرش دارای عالی ترین مقامات معنوی و پاکترین مکانت روحی است. آن بزرگوار همانند زهرای مرضیه، همچون پاره ای است که از آتش دورافتاده و در بالاترین جایگاه قدسی قرار گرفته است. آن حضرت علاوه بر طهارت ظاهری و حجب و حیای بیرونی، طهارت روحی و باطنی خاصی دارد که معنویت و نورانیت خاصی به او بخشیده است.

تجلیگاه عصمت زهرا(س)

حضرت فاطمه معصومه(س) بانویی بهشتی و آراسته به زیباییهای معنوی و روحی است که فضایلش دلیلی جز عصمت ندارد. آن بانوی مقدس، پرورش یافته دامان بزرگ مردی است که چون پیامبر(ص)، جایگاهی رفیع و مقامی بلند در نزد خداوند داراست. همچون مادرش(زهرای اطهر)، پاکی رفتار و پاکی کردار پدر را تجربه نموده و همانند او خود از زینتهای مادی و زیورهای ظاهری بریده است. عصمت معصومه(س) همان عصمت زهراست و شاید از دلایلی که او را معصومه نامیده اند، این باشد که مقام عصمت مادرش، زهرای اطهر(س) در او تجلی یافته باشد. بی شک به دلیل همین مقام عصمت است که جایگاهی بلند در بین ائمه معصومین(ع) یافته است.

بنابر روایات، لقب معصومه اولین بار از سوی امام رضا(ع) بر خواهر نهاده شد و ایشان از روی محبت و اشتیاق به خواهر، او را بدین نام فراخواند. آن گونه که آن امام در جایی می فرماید:«هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.»(1)

فداها ابوها

از شواهدی که می توان به وجود شباهت بین صدیقه کبری(س) و فاطمه معصومه(س) دلالت کرد، اینکه هر دو بزرگوار توسط پدران گرانقدر خویش با یک عبارت خاص(فداها ابوها) که برای هیچ بانوی دیگری به کار نرفته است، مورد تفقد قرار گرفته اند.

یکی از علمای معروف نجف اشرف از کتاب «کشف اللئالی » نقل کرده است که روزی جمعی از دوستداران و شیعیان موسی بن جعفر(ع) برای طرح مسایل خود به محضر آن حضرت رهسپار می شوند. در این هنگام امام کاظم(ع) در مسافرت بودند، لذا سؤالهای خود را نوشته و به خانواده امام تحویل دادند تا در سفر بعد به دیدار آن امام نائل شوند. هنگام وداع دیدند حضرت معصومه(س) پاسخ پرسشها و مسایل آنها را نوشته و آماده کرده است. آنها شادمان می شوند و آن را می گیرند. در هنگام مراجعت در مسیر با امام کاظم(ع) روبه رو می شوند و ماجرا را به عرض حضرت می رسانند. امام(ع) آن نوشته را از آنان می خواهد و مطالعه می کند و پاسخهای فاطمه معصومه(س) را درست می یابد. آنگاه سه بار می فرماید: «فداها ابوها» (پدرش به فدایش باد)

این موضوع علاوه بر مقام بلند علمی حضرت معصومه(س)، توجه خاص امام کاظم(ع) به ایشان را نیز می رساند زیرا این عبارت فقط درباره حضرت صدیقه کبری(س) و آن هم از زبان پیامبر اکرم(ص) به کار رفته بود.

شفیعه روز جزا

«شفاعت» از مهمترین اصول مذهب شیعه به شمار می آید. در اسلام بالاترین جایگاه شفاعت از آن رسول خداست و بعد از ایشان، ائمه معصومین(ع) از این جایگاه برای نجات اهل محشر برخوردارند. با این حال، دو تن از برجسته ترین بانوان اسلام نیز از چنین جایگاهی برخوردارند و به نقل از روایات در روز محشر دستگیر دوستداران و محبان اهل بیت(ع) قرار می گیرند؛ حضرت زهرا(س) و فاطمه معصومه(س). درباره شفاعت گسترده دختر رسول خدا همین بس که شفاعت به عنوان مهریه آن بزرگوار از طرف خداوند مقرر گردید و بنا به روایات اسلامی ، آن حضرت در روز قیامت به عنوان شفیعه روز جزا، به شفاعت گسترده از امت خویش خواهد پرداخت. با این حال پس از صدیقه کبری هیچ بانوی دیگری به جز حضرت معصومه(س) در گستردگی شفاعت در حد حضرت زهرا(س) قرار ندارد.

شفاعت گسترده حضرت فاطمه معصومه(س) تا آنجاست که سالها قبل از تولدش، امام صادق از ایشان خبر داده و می فرمایند:« به زودی بانویی از فرزندانم به آن سوی کوچ می کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است که با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند» (2)

و در جایی دیگر فرمود: «همه امت جدم محتاج شفاعت معصومه اند و با شفاعت ایشان به بهشت می روند»

برادر بزرگوار آن بانوی بزرگوار، امام رضا(ع) نیز در زیارتنامه ای که برای خواهر گرامی اش آورده در بیان اوصاف آن بانوی مکرمه به مقام شفاعت حضرت معصومه(س) اشاره می کند. در این زیارتنامه می خوانیم: «ای فاطمه در بهشت شفاعتم کن، زیرا تو مقامی بس ارجمند و والا در پیشگاه خداوند دارا هستی» (3) و این خود نشان دهنده شأن و مقام بسیار عظیم آن شفیعه روز جزا است چنانچه در فراز دیگری از زیارت مخصوص آن حضرت آمده است که : «فان لک عند ا... شأنا من الشأن»(4) و این عبارت بدین معناست که اگر ما از تو طلب شفاعت می کنیم بدین دلیل است که تو در پیشگاه خداوند دارای شأن و منزلتی عالی و وصف ناپذیر هستی که فقط خداوند و اولیایش بر این رتبه و جایگاه واقفند.

علاوه بر ایشان، امام جواد(ع) نیز به گونه ای به همین موضوع اشاره کرده است:«هر کس حضرت معصومه(س) را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود»

دفاع از حریم ولایت

از دیگر ابعادی که می توان به وجود شباهتهایی بین این دو بانوی گرانقدر- فاطمه زهرا و فاطمه معصومه(س)- پی برد بحث ولایت پذیری و دفاع از حریم ولایت می باشد.

حضرت زهرا(س) در روزهای سخت بعد از رحلت پیامبر(ص) تا واپسین لحظات عمر گرانبار خویش، در دفاع از حقانیت و جایگاه ولایت امیرمؤمنان به بیان استدلالهای متین و استوار و روایتهای متعددی از پیامبر(ص) می پرداخت و بدین طریق برای اثبات جایگاه ولایت در خاندان اهل بیت(ع) تلاش می نمود. از مهمترین استدلالهای آن حضرت، خطبه ایشان در مسجد مدینه بود که سرشار از مفاهیم بلند ولایی می باشد. اما همان گونه که حضرت زهرا(س) در چنان شرایط حساسی به دفاع از اهل بیت(ع) پرداخت دیگر سلاله پاک رسول ا...، فاطمه معصومه(س) ، دختر دانشمند موسی بن جعفر نیز در شرایطی که اهل بیت(ع) از جایگاه واقعی خویش دور افتاده بود و جانشینان بر حق رسول اکرم(ص) یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند، با اشاره به روایاتی از پدران خویش، به ویژه فاطمه(س)، به تبیین حقانیت ائمه معصومین(ع) و بخصوص امیرالمؤمنین(ع) پرداخت و با اثبات ولایت او، بر ولایت امامان معصوم دیگر نیز صحه گذاشت. روایات متعددی از آن حضرت نقل شده که اغلب درباره امامت و ولایت حضرت علی(ع) می باشد. از مهمترین این روایات، روایتی است که با چند واسطه از حضرت زهرا(س) نقل شده است که فرمود:«پیامبر در شب معراج مشاهده کرد روی پرده ای از درگاه بهشت نوشته است معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست و محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردمند و جایی دیگر نوشته شده بود : شیعیان علی رستگارانند»(5)

همچنین در روایتی دیگر از حضرت زهرا(س) نقل می کند که آن حضرت فرمود:« آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز غدیر خم فرمود: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای اوست و نیز به علی فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسی است»(6) و نیز در روایت دیگری صدیقه کبری(س) می فرماید:« آگاه باشید هر کسی با دوستی آل محمد بمیرد شهید مرده است»

بنابراین، اشاره حضرت معصومه(س) به احادیث غدیر و منزلت آن هم به روایت از حضرت فاطمه زهرا(س)، نشانگر تلاش ایشان برای اثبات جایگاه ولایت در نزد امیرالمؤمنین و فرزندان معصومش(ع) می باشد و از همین روست که او را «عالمه محدثه» نیز نامیده اند.

پاداش عظیم زیارت

ایرانیان همواره برای زیارت و دیدار مزار معصومین و آل ا... ارزش و تقدس بسیاری قایل بوده اند. زیارت، غبار از دل خسته دلان و عاشقان اهل بیت(ع) می زداید و روح انسان را در حریم پاک و بی آلایش این ذخیره های الهی در روی زمین، به پرواز می کشاند و آنان را به استمداد روحی و قلبی وادار می کند.

در نزد ایرانیان و عاشقان خاندان پاک حضرت رسول(ص)، زیارت حضرت معصومه(س) که همگان با لقب «کریمه اهل بیت» صدایش می زنند، حلاوت و جذابیت خاصی دارد. درباره فضیلت و پاداش عظیم زیارت آن بزرگوار روایات متعددی نقل گردیده است. از جمله اینکه امام رضا(ع) به یکی از برجسته ترین دانشمندان و محدثان اهل قم می فرماید: « ای سعد(بن سعد) از ما نزد شما قبری است» سعدبن سعد می گوید: آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) را می گویید؟ امام رضا(ع) می فرمایند: آری، هر کس او را



خرید و دانلود تحقیق درباره احادیث حضرت معصومه


تحقیق درباره احادیث امام جعفر صادق

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام در کلام امام جعفر صادق علیه السلامامام جعفر صادق علیه السلام درباره آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام گوید:من سبح الله فى دبر الفریضة تسبیح فاطمة علیهاالسلام مائة مرة و اءتبعها ب (لا اله الا الله ) مرة ، غفر له (1271)ترجمه :هر کس پس از به جاى آوردن نماز واجب ، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام - که مجموعا صد مرتبه است - مورد تقدیس ‍ وئ تحمید قرار دهد و آن را با ذکر لا اله الا الله - یک مرتبه - به اتمام برساند، مورد عفو و آمرزش خداوند قرار مى گیرد.و نیز در جاى دیگر فرماید:من سبح فاطمة علیهاالسلام قبل اءن یثنى رجلیه ، بعد انصرافه من صلاة الغداة غفرالله له ، و یبداء بالتکبیر (1272)ترجمه :هر که بعد از نماز واجب و قبل از آنکه روى از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام مورد تقدیس قرار دهد و تسبیح را با الله اکبر آغاز نماید، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد. سید رضى الدین على بن طاووس (664 ه ) در کتاب فلاح السائل روایت دیگرى را از کتاب محمد بن على بن محبوب ، به نقل از عبدالله بن سنان ، از امام جعفر صادق علیه السلام نقل نموده که آن حضرت فرمود:من سبح تسبیح فاطمة فى دبر المکتوبة من قبل اءن یبسط رجلیة ، اءوجب الله له الجنة (1273)ترجمه :هر که پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روى برگرداندن از جانب قبله )، آنکه زانوهاى خود را از حالت (تشهد) نماز تغییر دهد، خداوند را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام تقدیس نماید، خداوند بهشت را بر او واجب مى کند - یعنى او را در بهشت جاى مى دهد.و قاضى نعمان مغربى (363 ه ) در کتاب دعائم الاسلام ، از امام صادق علیه السلام روایت نموده :من سبح تسبیح فاطمة علیهاالسلام قبل اءن یثنى رجلیه من صلاة الفریضة غفر له (1274)ترجمه :هر کس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنکه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبیح حضرت فاطمه را به جاى آورد گناهان او بخشیده مى شود.همان طور که پیش از این گفتم ، ذکر - هر چه که باشد - راءسا نمى تواند موجب بخشش گناهان و ورود در بهشت باشد و به نظر نگارنده چنین امرى با مسلمات شریعت همخوانى ندارد زیرا خداوند متعال در قرآن کریم ، براى غفران و بخشش گناهان بندگان ترتیب خاصى معین نموده و در آیات متعدد تصریح کرده است که بعد از تحقق آن امور غفران و بخشش الهى نصیب گناهکاران مى گردد.برخى از این آیات عبارتند از:من تاب من بعد ظلمه و اءصلح فان الله یتوب علیه ، ان الله غفور رحیم (1275)من عمل منکم سوءا بجهالة ، ثم تاب من بعده ، و اءصلح ، فانه غفور رحیم (1276)الذین عملوا السیئات ، ثم تابوا من بعدها، و آمنوا، ان ربک من بعدها لغور رحیم (1277)ثم تابوا من بد ذلک و اءصلحوا، ان ربک من بعدها لغور رحیم (1278)انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى (1279)همان گونه که مشاهده مى کنید در این آیات دو مرحله خاص براى بخشش ‍ گناهان پیش بینى شده است :1 - توبه2 - اصلاح اعمال و افعالو در صورت تحقق این دو امر است که خداوند متعال گناهان ما را مى بخشد، مقام ربوبى خودش در همین آیات بر این ترتیب تاءکید و تصریح نموده سپس مى فرماید:(ان ربک من بعدها لغفور رحیم )(1280)و یا مى فرماید:(انى لغفار لمن تاب و...)(1281)بنابراین ملاک غفران و چگونگى آن در کلام قرآن مجید کاملا واضح و مشخص است .فصل سوم : آموختن تسبیح به کودکان امام صادق علیه السلام فرماید: انا ناءمر صبیاننا بتسبیح فاطمة الزهرا علیهاالسلام کما ناءمرهم بالصلاة فالزمه ، فانه ما یلزمه عبد فشقى (1282)ترجمه :ما به کودکانمان همان طور به ذکر تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام امر مى کنیم که به نماز امر مى کنیم .فصل چهارم : زنان و تسبیح حدیث پیامبر رسول خدا به زنان مهاجر فرمودند:علیکن بالتسبیح و التهلیل و التقدیس ، و لا تغفلن فتنسین الرحمة ، و اءعقدن بالانامل ، فانهن مسئولات مستنطقات (1283)ترجمه :بر شما باد اذکار تسبیح و تهلیل و تقدیس و از آن غفلت نکنید تا رحمت شما را فرا گیرد و با انگشتان آنها را شمارش کنید که مورد سؤ ال



خرید و دانلود تحقیق درباره احادیث امام جعفر صادق


تحقیق درباره عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) از نظر اقوام و 44ادیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) از نظر اقوام و ادیان

انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملّتى اختصاص ندارد. از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریّت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانى و نا امنى و تیره روزى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى شرافتمندانه اى نایل آیند. به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى _ که در آخر الزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهاى ضد انسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانى را بر اساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد نهاد _ سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهى در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایى داده اند.

در این زمینه، یکى از نویسندگان معروف چنین مى نویسد:

«موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیّت خاصّى است. صَرفِ نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت، و طالب تکامل معنوى وقتى که از همه نا امید مى شود، و مى بیند که با وجود این همه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز، باز متأسّفانه، بشریّت غافل و بى خبر، روز به روز خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دورى مى جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچى مى کند; بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود، و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید. از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب هاى قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم و بومیان و حتّى مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت».( [1] )

آرى! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى در پایان جهان، یکى از مسایل بسیار مهمّ و حسّاسى است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانى، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیارى از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامى پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب هاى الحادى، همه و همه بدان عقیده دارند. ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدى موعود منتظر(علیه السلام)»، و پیروان سایر ادیان ومکتبها و ملّتها و توده هاى محروم، وى را «مصلح جهانى» یا «مصلح غیبى»، یا «رهاننده بزرگ» یا «نجات بخش آسمانى» و یا «منجى اعظم» مى نامند; ولى در باره اوصاف کلّى، برنامه هاى اصلاحى، تشکیل حکومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.

جالب توجّه این که حتّى در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهى از دانشمندان و فلاسفه بزرگ جهان به عنوان: «لزوم تشکیل حکومت واحدجهانى» درسطح وسیعى مطرح گردیده است:

«در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه اى که در تمام مسایل علمى نصیب بشریّت شده، این ایده و عقیده نیز از مرز ادیان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان یکى از مهمترین مسایل حیاتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته است».( [2] )

آرى ! امروز بسیارى از اندیشمندان و فلاسفه مشهور جهان نیز عقیده دارند که با پیشرفت سریع صنعت و تکنولوژى، زندگى ماشینى، رقابت هاى نا سالم نظامى، بازیهاى خطرناک سیاسى، و احساس یأس و نا امیدى در بین جوامع بشرى براى رهایى از اوضاع نا بسامان کنونى، تشکیل حکومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى لازم و ضرورى است. بنابراین، برغم افکار بیمارگونه کوته نظران کج اندیش که مى پندارند مسأله مهدویّت و انتظار ظهور یک رهبر بزرگ آسمانى در پایان جهان، از مختصّات مسلمانان و یا از عقاید خاص شیعیان است و مى کوشند تا با تلاش مذبوحانه خود آن را در یک مکتب خاصّ محصور کنند، این مسأله اختصاص به مسلمانان و شیعیان ندارد; بلکه یک اعتقاد عمومى مشترک است که همه اُمّتها و ملّتها و پیروان ادیان ـ و حتّى مکاتب مختلف، فلاسفه، دانشمندان و اندیشمندان واقع بین جهان نیز ـ در این عقیده و مرام باهم شریک اند.

 اصالت اعتقاد به ظهور مُنجى

عقیده به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانى و امید به یک آینده روشن که در آن، نگرانیها و هراسها مرتفع گردد، و به برکت ظهور یک شخصیّت ممتاز الهى همه تاریکیها از پهنه گیتى برچیده شود، و ریشه ظلم و جهل و تباهى از روى کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومى ثابت است که همواره در همه وقت، در همه جا، و در همه زمانها بین تمام ملّتها شایع و رایج بوده است. بر اساس تحقیقات پژوهشگران مسایل اسلامى، این عقیده در طول دوران زندگى انسانها پیوسته در میان همه ملّتها و پیروان ادیان بزرگ موجود بوده، و حتّى اقوام مختلف جهان چون: اسلاوها، ژرمنها، اسنها و سلتها، نیز معتقدند که سرانجام باید پیشوایى در آخر الزمان ظهور کرده، بى عدالتى ها را از بین برده، حکومت واحد جهانى تشکیل داده، و در بین مردم بر اساس عدالت و انصاف داورى کند. آنچه از تاریخ اُمّتها استفاده مى شود این است که: مسأله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهى و آمدن مصلحى در آخر الزمان به نام مُنجى موعود جهانى به قدرى اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملّتها و پیروان همه ادیان الهى، و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است تا جایى که در طول تاریخ بشریّت، انسانها در فراز و نشیب هاى زندگى، با یادآورى ظهور چنین رهبر مقتدرى، پیوسته خود را از یأس و نا امیدى نجات داده، و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانى در پایان جهان، لحظه شمارى مى کنند. براى اثبات این مطلب، کافى است بدانیم که عقیده به ظهور یک «نجات دهنده» حتّى از نظر یهود و نصارى نیز قطعى است. و حتّى این که در میان همه طوایف یهود و همه شاخه هاى مسیحیّت وجود این عقیده قطعى و مسلّم است. اینک براى توضیح بیشتر به مطالبى که در این زمینه مى آوریم، توجه فرمایید.

 انتظار ظهور «منجى» در بین یهود و نصارى

نویسنده آمریکایى کتاب «قاموس مقدّس»، درباره شیوع اعتقاد به ظهور، و انتظار پیدایش یک «منجى بزرگ جهانى» در میان قوم «یهود» چنین مى نویسد:

«عبرانیان منتظر قدوم مبارک «مسیح» نسلاً بعد نسل بودند، و وعده آن وجود مبارک . . . مکرّراً در «زبور» و کتب انبیا، على الخصوص، در کتاب «اشعیا» داده شده است. تا وقتى که «یحیاى تعمید دهنده» آمده، به قدوم مبارک وى بشارت داد، لیکن «یهود» آن نبوآت (پیشگوییها) را نفهمیده با خود همى اندیشیدند که «مسیح» (سلطان زمان) خواهد شد، و ایشان را از دست جور پیشگان و ظالمان رهایى خواهد داد، و به اعلا درجه مجد و جلال ترقّى خواهد کرد».( [3] )

نویسنده کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در کتاب خود ازیهودیان، زبان به شکایت مى گشاید که دعوت عیساى مسیح را بعد از آن همه اشتیاق و انتظار، سرانجام نپذیرفتند و او را مسیح واقعى نپنداشتند و او را با مسیح موعودى که سلطان زمان خواهد بود و منجى واپسین و مژده اش را کتاب مقدّسشان داده بود و سالها در انتظارش در التهاب سوزان لحظه شمارى مى کردند، مطابق نیافتند. از این رو، با او به دشمنى برخاستند، حتّى وى را جنایتکار به ملّت اسرائیل، و تعالیمش را، ضدّ آرمان اساسى کتب مقدّس «عهد عتیق» (تورات و ملحقات آن) دانستند، ناچار به محاکمه اش فراخواندند و به اعدام محکومش کردند، و همچنان با احساس غبنى جانکاه مجدداً در انتظار «مسیح موعود» و رهایى بخش از رنج و ستم، نشستند. مسیحیان، با این که حضرت عیسى(علیه السلام) را «مسیح موعود» یهودیان مى دانستند، چون نسبت به پیروى او احساس ناتمامى کردند، یکباره امیدشان از «زمان حال» برکنده شد; حماسه انتظار را از سرگرفتند و در انتظار «مسیح» و بازگشت وى از آسمان، در پایان جهان نشستند. طبق نوشته «مستر هاکس» آمریکایى، در کتاب خود «قاموس کتاب مقدس» کلمه «پسر انسان» 80 بار در «انجیل» و ملحقات آن (عهد جدید) به کار رفته که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسى(علیه السلام) قابل تطبیق است، و 50 مورد دیگر از «مصلح» و نجات دهنده اى سخن مى گوید که در آخر زمان ظهور خواهد کرد( [4] ).!

 مسیح هاى دروغین

اعتقاد به ظهور یک «منجى بزرگ جهانى» و اشتیاق، به ظهور یک رهبر آسمانى در میان یهود و نصارى، آن چنان اصیل و ریشه دار است که در طول تاریخ این دو ملّت، مدّعیان شگفتى را پدید آورده، و افراد زیادى پیدا شده اند که خود را به دروغ «مسیح موعود» معرّفى کرده اند. به طورى که صاحب کتاب «قاموس کتاب مقدّس» در باره شماره مدّعیان دروغین «مسیح موعود» مى نویسد: «24 نفر مسیحیان (مسیح هاى) دروغگو در میان بنى اسرائیل ظاهر گشتند که مشهورترین و معروفترین آنها «برکوکبه» است که در اوایل قرن ثانى مى زیست. و آن دجّال معروف ادّعا مى نمود که رأس و رئیس و پادشاه قوم یهود است. و در مائه دوازدهم تخمیناً ده نفر از مسیحیان، ـ یعنى: مسیح هاى دروغگو ـ ظاهر گردیده، جمعى را به خود گروانیده، و این مطلب اسباب فتنه و جنگ شده، و جمعى کثیر نیز در آن معرکه، طعمه شمشیر گردیدند. و آخرین مسیحیان ـ مسیح هاى دروغگو ـ «مردخاى» است. او شخصى بود آلمانى که در سال 1682 میلادى ظهور کرده، اسباب اشتداد فتنه، و اشتعال نائره فساد گشت، و چون آتش فتنه بالا گرفت، فرارى گردیده معدوم الاثر شد. نویسنده کتاب «دیباچه اى بر رهبرى» بعد از نقل این جریان از کتاب «قاموس کتاب مقدس» مى نویسد:

«متأسّفانه اطّلاع مؤلّف آمریکایى ـ کتاب «قاموس کتاب مقدّس» به زبان فارسى، که سالها نیز ساکن «همدان» بوده است ـ درباره شماره مدّعیان «مسیحائى» و همچنین درباره آخرین کسى که به عنوان «مسیح موعود» قیام کرده است، نارساست.

شماره این مدّعیان، به مراتب بیشتر از آن است که وى یادآور شده است، همچنین قیام «مردخاى» آلمانى در قرن هفدهم، واپسین قیامى نیست که تاریخ مسیحیّت آن را به یاد مى آورد. تنها طى دو قرن هیجده و نوزده در انگلستان، بالغ بر شش تن، به نام «مسیح موعود» ظهور کرده اند، و اغتشاشهایى را هم دامن زده اند، و پاره اى از آنان نیز به کیفر رسیده اند».( [5] ) «البته به موازات دین مسیح، در دین یهود نیز، مسیح هاى دروغین متعدّد ظهور کرده اند. از جمله، یکى از مسیح هاى یهودى، «داود آل روى» از یهودیان ایران است. او در اواسط قرن دوازدهم در میان یهودیان ایران، مدّعى شد که او «مسیح موعود» است».( [6] )

عقاید اقوام مختلف جهان درباره مصلح موعود

مسأله عقیده به ظهور مصلحى جهانى در پایان دنیا امرى عمومى و همگانى است، و اختصاص به هیچ قوم و ملّتى ندارد. سر منشأ این اعتقاد کهن و ریشه دار، علاوه بر اشتیاق درونى و میل باطنى هر انسان ـ که به طور طبیعى خواهان حکومت حقّ و عدل، و برقرارى نظام صلح و امنیّت در سرتاسر جهان است ـ نویدهاى بى شائبه پیامبران الهى در طول تاریخ بشریّت به مردم مؤمن و آزادى خواه جهان است. تمام پیامبران بزرگ الهى در دوران مأموریّت الهى خود به عنوان جزیى از رسالت خویش به مردم وعده داده اند که در آخر الزمان و در پایان روزگار، یک مصلح بزرگ جهانى ظهور خواهد نمود و مردمان جهان را از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات خواهد داد و فساد، بى دینى و بى عدالتى را در تمام جهان ریشه کن خواهد ساخت و سراسر جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. سیرى کوتاه در افکار و عقاید ملل مختلف جهان مانند: مصر باستان، هند، چین، ایران و یونان و نگرش به افسانه هاى دیگر اقوام مختلف بشرى، این حقیقت را به خوبى روشن و مسلّم مى سازد که همه اقوام مختلف جهان با آن همه اختلاف آرا، عقاید و اندیشه هاى متضادّى که با یکدیگر دارند، در انتظار مصلح موعود جهانى، بسر مى برند. اینک براى این که در باره این موضوع سخنى به گزاف نگفته باشیم فهرست مختصرى از بازتاب این عقیده را در میان اقوام و ملل مختلف جهان در اینجا مى آوریم:

1 ـ ایرانیان باستان معتقد بودند که: «گرزا سپه» قهرمان تاریخى آنان زنده است و در «کابل» خوابیده، و صد هزار فرشته او را پاسبانى مى کنند تا روزى که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید.

2 ـ گروهى دیگر از ایرانیان مى پنداشتند که: «کیخسرو» پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایى، دیهیم پادشاهى به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزى ظاهر شود و اهریمنان را از گیتى براند.

3 ـ نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برخیزد و تمام قبایل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنیا مسلّط گرداند.

4 ـ نژاد ژرمن معتقد بودند که یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام نماید و «ژرمن» را بر دنیا حاکم گرداند.

5 ـ اهالى صربستان انتظار ظهور «مارکو کرالیویچ» را داشتند.

6 ـ برهمائیان از دیر زمانى براین عقیده بودند که در آخر زمان «ویشنو» ظهور نماید و بر اسب سفیدى سوار شود و شمشیر آتشین بر دست گرفته و مخالفین را خواهد کشت، و تمام دنیا «برهمن» گردد و به این سعادت برسد.



خرید و دانلود تحقیق درباره عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) از نظر اقوام و  44ادیان


تحقیق درباره ظهور حضرت مهدی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

مقدمه

براساس اخبار وتعالیم پیشوایان معصوم دین و دلالت و بعضی از آیات قرآن قیامت بوقوع نمی‌پیوندد مگر اینکه دو مرحله پیش از آن طی شود یکی ظهور حضرت مهدی (عج) و دیگری رجعت هر یک از این دو مرحله شباهت و سنخیتی باقیامت دارند و بعبارت دیگر مراحل نازله آن هستند.

جهان آفرینش به سمت کمال مطلوب خود پیوسته در حرکت می باشد و آخرت آخرین منزلگه آن است که در آن به اوج تکامل خود می‌رسد بنابراین مراتب پیش از قیامت یعنی مسئوله ظهور و پیدایش حکومت جهانی آسمانی و مسئله رجعت در مسیر تکامل بشریت قرار دارند در هر یک از این دو مرتبه بشریت مراحلی از شکوفایی استعدادهای عالیه و الهی خود را در می‌یابد و بیشتر به راز خلقت و حکمت آفرینش آشنا می شود و آیات الهی را در آفاق وانفس بهتر از بیش درک می کند تا سرانجام به قیامت و آخرت می‌رسد و در آنجا حقیقت اشیاء و جهان آفرینش را در عالی‌ترین درجه بروز و تجلی خود درک می‌کند وحق وحقیقت بطور کامل ظاهر شده و با ظهورش باطل را یکسره نابود می‌کند بنابراین عالم بشریت در مسیر تکاملی خود سه مرحله متوالی را طی خواهد کرد.

ظهور حضرت مهدی (عج) که در آن بشریت راه سریعی را به سوی کمالات طی می نماید .

رجعت که در آن با پیدایش آیات الهی و رجوع و برگشت برخی از انسانها به دنیا مرایتی از قیامت بوقوع پیوسته و استعدادهای عالیه انسانی که در زمان‌های پیشین به مرحلة کامل فعلیت نرسیده بود شکوفا می‌شود.

قیامت که موجب تکامل دو مرحلة قبلی است و در آن همه آیات الهی در منتهای درجة قوت و کمال ظاهر شده و سلسله روابط اعتباری کلی از بین رفته و همه چیز در ارتباط با خالق جلوه ملکوتی خود نمایان می‌شود.

آیات و روایات در زمینه ظهور حضرت مهدی (عج)

آیه 55 سوره نور «وعدالله الذین امنومنکم و عملوالصالحات لسیتخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فاؤلئک هم الفاسقون »

خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند وعده می دهد که آنها را قطعا خلیفه روی زمین خواهد کرد همانگونه که پیشیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند آنچنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را برای من شریک نخواهد ساخت و کسانی که بعد از آن کافر شدند فاسقند.

در مورد شان نزول آیه بیان شده است هنگامیکه پیامبر و مسلمانان به مدینه هجرت کردند وانصار با آغوش باز آنها را پذیرا گشتند تمامی عرب برضد آنها قیام کردند آن چنان که آنان ناچار بودند اسلحه را از خود دور نکنند شب را با سلاح بخوابند و صبح با سلاح برخیزند ادامه این حالت برای مسلمانان سخت بود از پیامبر پرسیدند این حالت تاکی ادامه خواهد یافت آیا زمانی فراخواهد رسید که ما با خیال آسوده شب را استراحت کنیم و اطمینان و آرامش بر ما حکم فرما گردد و جز از خداوند از کسی نترسیم که این آیه نازل شد.

از مجموع این آیه این مطالب فهمیده می شود که خداوند به مؤمنانی که دارای دو صفت ایمان و عمل صالح باشند سه نوید داده است:

جانشینی و حکومت روی زمین

نشر آیین حق به طور اساسی و ریشه دار

از میان رفتن تمام اساب خوف و ترس

امام سجاد (ع) در تفسیر این آیه فرموده اند آنها به خدا سوگند شیعیان ما هستند خداوند کار را برای آنها به دست مردی از ما انجام می دهد که مهدی این امت است و زمین را از عدل و داد می‌کند انگونه که از ظلم و جور پر شده است.

امام باقر (ع) می فرمایند: هنگام ظهور حضرت مهدی هیچ کس در روی زمین نخواهد بود مگر حقانیت محمد (ص) راکند از نظر اینکه وعده الهی از آن کیست مفصران نظرات گوناگون بیان کرده اند بعضی ان را مخصوص صحابه پیامبر دانسته‌اند و بعضی دیگر اشاره به حکومت خلفای چهار گانه نخستین و بعضی مفهوم آن را چنان وسیع دانسته اند که این وعده را شامل تمام مسلمانی که دارای این صفتند می دانند و گروهی آن را اشاره به حکومت حضرت مهدی عج می دانند بدون شک ایه شامل مسلمانان نخستین و شامل حکومت مهدی (عج) که طبق عقیده عموم مسلمانان ازجمله شیعه و اهل تسنن سراسر روی زمین را پر از عدل و داد می‌کند بعد از آنکه ظلم و جور همه جا را گرفته باشد.

همان طور که می‌دانیم محصول تمام زحمات پیامبران و تبلیغات مستمر و پی گیر آنها و نمونه کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل وعبادت خالی از شرکت زمانی تحقق می یابد که مهدی آن صلاحه انبیا و فرزند پیامبر اسلام ظاهر شود همان کسی که همه مسلمانان این حدیث را درباره او از پیامبر نقل کرده اند.

اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی بماند خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی می کند تا مردی از دودمان من که نامش نام من است حاکم بر زمین شود و صفحه زمین را پر از عدل و داد کند آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.



خرید و دانلود تحقیق درباره ظهور حضرت مهدی