لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
برنامه عملی شیعیان و یاوران حضرت در دوران غیبت
اشاره:بزرگان و دانشمندان شیعه به ویژه صاحبان قلم که درمورد وجود حضرت مهدی کتاب نوشته اند، با بهره گیری از کلمات نورانی و روایات وارده در این باب ، برای شیعه و دوستان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) تکالیف ووظایفی را مقرر داشته اند ، تکالیفی که یک فرد شیعه باید درعصر غیبت نسبت به آنها اهتمام ورزد . البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان وظایف تعیین کرده اند . در این مورد ، بهترین کتاب ، «مکیال المکارم » است که مؤلف آن (سید محمد تقی موسوی ) در باب هشتم کتاب ، هشتاد امر را به عنوان تکالیف عباد نسبت به امام عصر ، بر شمرده است . ما در این نوشتار درصدد بررسی و جمع تمامی تکالیف نیستیم ، بلکه تنها به برخی تکالیف ووظایف عباد مخصوصاً شیعه اشاره می کنیم ، چرا گه بررسی تمام وکمال آن نه در وسع فهم مؤلف است و نه در این نوع نوشتار می گنجد . البته معلوم است که این تکالیف ، دستوراتی هستند که از طرف مبادی عالیه و ائمه معصومین : صادر شده اند که عبارتند از : 1- یاد امام زمان (علیه السلام) وظیفه ی یک شیعه و یک عاشق دلسوخته قبل از هر چیز یاد امام زمان است نه در هر صبح و شام ، بلکه درتمایم ساعات عمر خود و درهر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد امام زمام باشد ، نه آنکه هر گاه مریض یا گرفتار شد ویا در مرکزی از مراکزدینی ، مانند حرم ائمه (علیه السلام) قرار گرفت به یاد امام بیافتد ، زیرا عاشق آن است که آنی از یاد معشوق غافل نشود . تأسف آن است که نه تنها دیگران به یاد امام نیستند . بلکه شیعیان نیز امامشان را به فراموشی سپرده اند ، در حالی که از یاد بردن ولی نعمت عیب و زشت است . یاد اما نه تنها یک وظیفه است که آرام بخش و نشاط آور ، سازنده و تربیت کننده ، اصلاح گر وشور آفرین ووسیله تقرب به خدا و توشه لحظه پر وحشت مرگ نیز هست . بنابراین ، ای دوستان امام زمان اگر صفای روح می طلبید ، اگر تزکیه نفس می خواهید . اگر قدرت مبارزه با تمایلات نفسانی ووسوسه های شیطانی را جویا هستید ، اگر از گناهان و خطاها پشیمان شده در پی وسیله استغفار به فکر درمان بیماری های روحی وناهمواریهای معنوی افتاده اید ، اگرتعالی روانی و نور باطنی می خواهید و بالاخره اگر کامیابی دنیا و آخرت را خواستارید ، راه اصلی و مسیر حقیقی آن است که به یاد امام زمان باشید و به او روی آورید ودست به دامان او شوید ، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید ، از او بخواهید ، او را بجوئید ، راه او را به پیمائید و در خانه او را بزنید ، چرا که همه چیز انجاست و همه کمالات در سایه مهر او و در پرتو اطاعت و کسب خوشنودی او و سرانجام از یاد اوست . شما در هر مقام و موقعیتی که هستید ، اگر می خواهید در تمام شئون زندگی و در همه مسائل اجتماعی ، به خصوص سازندگی روح انسانی وشکوفایی اندیشه ، به جائی برسید و به موقعیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت . تلاشها بی ثمر می ماند . راههای به یاد امام بودن ، تکالیف بعدی است که ذیلاً اشاره می شود . 2- دعا برای شناخت امام زمان (علیه السلام) معرفت و شناخت امام زمان ، امری حتمی و ضروری است ، چرا که طبق حدیث نبوی مرگ کسی که نسبت به امام زمانش آگاهی ندارد ، مرگ جاهلیت است . بنابراین یکی از وظایف مسلم عبد این است که امام زمانش را بشناسد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزد . از جمله کوششها دعا و مسئلت شناخت امام از حضرت حق تعالی است که از خدا استعانت بجوید و بخواهد که معرفت امام را برای اومیسر و مقدورنماید . در این مورد دعای معروفی است که مرحوم کلینی در باب غیبت ازکتاب الحجه اصول کافی و نعمانی در کتاب غیبت خود و شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و سید بن طاووس در جمال الاسبوع و شیخ طوسی در مصباح المتهجد نقل کرده اند .در این دعا پس از درخواست معرفت خدا ومعرفت رسول خدا . معرفت امام مسئلت می شده ودستور مواظبت آن به مؤمنان و منتظران ظهور حضرت داده شده است : «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک ( لم ارعف رسولک ) اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفتی رسولک لم اعرف حجتک . اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی ؛ خداوندا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی رسولت رانخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان ، چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی ، حجتت را نخواهم شناخت . خداوندا حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی ، در دین گمراه خواهم شد .» بزرگان دین به دوستان و مؤمنان و عاشقان حضرت مهدی دستور مواظبت این دعا را برای همیشه داده اند ، بنابراین می توان آن را یکی از وظایف شمرد . 3- دعا برای سلامت امام زمان (علیه السلام) : یکی ازوظایف دوستان امام این است که برای سلامت و صیانت حضرت از خطرات و بلایایی که جان امام را تهدید می کند ، با هر زبانی که بدان مسلطند ، دعا کنند و بهتر آن است که دعاهای مأثور را بخوانند ،مانند : « اللهم کن لویک الحجه بن لحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعاً وتمتعه فیها طویلاً »1. یا مانند « اللهم اعده من شر جمیع ما خلقت و ذرات و برات و انشات و صورت . و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن عینه و عن شماله و من فوقه ومن تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته و احفظ فیه رسولک و وصی رسولک علیهم السلام . اللهم ومد فی عمره وزد فی اجله و اعنه علی ما ولیته و استرعیته ...»2 البته کل این دعا را محدث قمی درمفاتیح الجنان در ملحقات آن تحت عنوان دعا در غیب امام زمان آورده است . و مانند دعایی که تحت عنوان « صلوات بر ولی امر منتظر (عجل الله تعالی فرجه) » در مفاتیج الجنان در ضمن صلوه بر حجج طاهره : آمده است : « ... اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و احرسه و امنعه من ان یوصل الیه بسوء ...» . و یا مانند دعایی که با این عبارت شروع می شود : « اللهم ادفع عن ولیک و خلیفتک ...» که مرحوم محدث قمی آن را از سید ین طاووس در جمال الأسبوع و شیخ الطایفه در مصباح المتجهد نقل کرده و درامر چهارم از دعا برای امام عصر (علیه السلام) قرار داده است . طالبان می توانند به مفاتیح الجنان مراجعه کنند . در اینکه به دوستان توصیه شده برای سلامتی امام زمان (علیه السلام) دعاکنند و اینکه دعاهای بسیار در مورد این مورد ثبت و ضبط شده ، تا آنجا که در دعاهایی که برای امام زمان نقل شده به این موضوع توجه شده ، بحثی نیست و کسی نمی تواند در آن تردید کند ، حتی دستور داده شده که دوستان برای حفظ جان امام صدقه بدهند، نخست قصد و نیتش سلامتی امام زمان ، سپس سلامتی خود و اعضای خانواده اش ، آنهم در پناه امام زمان را لحاظ کند که این به قبول نزدیکتر است تا آنکه بخواهد صرفاً برای سلامتی خود صدقه بدهد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
موضوع تحقیق :
نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیتهای حضرت علی (ع) در دوران 23 سال اسلام
نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیتهای حضرت علی (ع) در دوران 23 سال اسلام
مقدمه
سقیفهی بنی ساعده محل سرپوشیدهای بود که اقوام بهنگام ضرورت در آن گرد میآمدند. بهنگام رحلت پیامبر(ص) مهاجران و انصار در سقیفه گرد آمدند تا نسبت به تعیین خلیفه و جانشین محمد(ص) اقدام کنند. آنها برای این منظور سعدبن عباده پیشوای خزرجبان را در نظر گرفته بودند. چون ابوبکر از این خبر آگاهی یافت، به همراه عمر بدانجانب رهسپار گشت و در نتیجهی کوشش و تلاش عمر و یاری مهاجران و انصار به خلافت برگزیده شد.
در این نشست پیرامون امارت و فرمانروائی گفتگوی فراوان و مناقشهی بسیار صورت گرفت و نوزده نفر در این باره به احتجاج برخاستند. مهاجران سبقت و پیشگامی خود را ملاک برتری خویش عنوان کردند و انصار یاریهای بیدریغ خود را معیار صلاحیت خود دانستند. سررشتهداران ماجرای سقیفه میگفتند اگر پیامبری و خلافت هر دو در یک خاندان قرار گیرد، هاشمیان (بنیهاشم) بر قریش جیره خواهند شد. این امر در واقع حکایت از آن دارد که چه مهاجران و چه انصار خلافت بنیهاشم را مایهی خشم اعراب میپنداشتند و شاید به منظور حفظ وحدت و اتفاق اعراب بود که خلافت علی(ع) را قربانی کردند.
ابوبکر گفت: پیغمبر فرمود که خلیفه باید از قریش باشد. جمعیت انبوه حاضران با شنیدن سخنان ابوبکر در مسجد حاضر شده، وی را به خلافت برگزیدند. بنابه روایتی، ابوبکر بر بالای منبر رفت و پس از سپاسگزاری از مردم، اظهار داشت که حق این بود که علی(ع) به خلافت برگزیده گردد. ولی مردم این پیشنهاد را نپذیرفته گفتند: رسول خدا ترا صدیق خوانده و علاوه بر آن تو پیر و شیخ قبیلهی قریشی و این مقام حقاً به تو میرسد. سلمان، اباذر، مقداد، عمار یاسر و گروهی از صحابه نیز خلافت را حق علی(ع) اعلام کردند، ولی اظهارات ایشان مورد عنایت و اعتنا قرار نگرفت.
ابوبکر دو سال و سه ماه خلافت کرد. در دوران حکمرانی ابوبکر، مسلمانان بر ایران حمله بردند، بخشی از عراق و شام را فتح کردند و فتنهی مسلیمهی کذاب که در یمامه دعوی پیغمبری میکرد، فرونشانده شد.
ابوبکر را یار غار پیامبر میدانند. او نخستین مردی بود که اسلام را پذیرفت وی همهی دارائی خود را در راه پیشرفت آئین محمد(ص) صرف کرد، دختر خویش عایشه را به همسری پیامبر اسلام درآورد و در سختیها یار و یاور صمیم و با ارادت وی بود. ابوبکر در ماه جمادیالاخر سال سیزدهم هجرت چشم از جهان فروبست.
علت تشکیل سقیفه
بررسی سرگذشت گروهی که در سقیفه بنیساعده دور هم گرد آمده بودند، به خوبی نشان میدهد که چگونه در آن روز اسرار هویدا گشت و بار دیگر عصبیتهای قومی و عشیرهای و افکار جاهلی از لابلای گفتگوهای یاران پیامبر خود را نشان داد و روشن گردید که هنوز تربیتهای اسلامی در اعماق دل آنان نفوذ نکرده و اسلام جز سرپوشی بر چهره کریه جاهلیت، چیزی نبوده است.
بررسی این واقعه تاریخی به خوبی میرساند که هدف از آن اجتماع، هدف از آن سخنرانیها و پرخاشها، جز منفعتطلبی و سودجویی چیز دیگری نبود و هر فردی کوشش میکرد که لباس خلافت را که باید بر اندام شایستهترین فرد از امت پوشیده شود، بر اندام خود بپوشد.
چیزی که در آن انجمن مطرح نبود، مصالح اسلام و مسلمانان بود و یا جستجوی شایستهترین فرد از امت که با تدبیر خردمندانه و دانش وسیع و روح بزرگ و اخلاق پسندیده خود، بتواند کشتی شکسته اسلام را به ساحل نجات رهبری کند.
مرحوم استاد مظفر در السقیفه مینویسد:
در بحث گذشته دیدیم که خدمت ممتازی که انصار به اسلام کرده بودند به خیالشان انداخته بود که در خلافت یا در زمامداری مسلمین ذیحقند و این حقیقت را ما از زبان نامزد خلافت از طرف انصار (سعدبن عباده) در خطبهای که آن روز ایراد کرد، میفهمیم.
به اضافه اینکه از آن بیم داشتند که امر خلافت در بست در اختیار کسانی قرار گیرد که انصار فرزند و پدر و برادرشان را کشته بودند. با این اعتقاد که مساله از دست اهلش خارج شده است و همان گونه که گذشت دلیل بر این مطلب اخیر این است که پس از آنکه ناامید شدند، خواستند با علی(ع) بیعت کنند.
ما از مجموعه آنچه گذشت میفهمیم که اینها در این کوشش بیشتر از آنکه مهاجم باشند، مدافع بودند. حالت دفاعی همیشه از احساس ضعف و ناکامی به وجود میآید و این احساس برای کسانی که بخواهند در زندگی پیروز شوند، بزرگترین درد روحی است زیرا بر اثر آن، تصمیم و اراده ضعیف و سست میگردد و در رای و تدبیر شخصی، اضطراب پیدا میشود و همه این احوال در اجتماع سقیفه در چهره انصار ظاهر و هویدا بود. شاهد بر این مدعا این است که بین خود انصار انشعاب روی داد و در برابر دشمنانشان عقبنشینی اختیار کردند و حتی بیشتر از اینها پیش از آنکه کسی با آنان به منازعه برخیزد، یعنی پیش از آمدن مهاجرین در اجتماع آنان، حاضر شده بودند که در امر خلافت به طریق شرکت عمل کنند و سخنگوی آنان چنین گفت:
وقتی که با ما منازعه کنند، خواهیم گفت: «یک امیر از ما و یک امیر از شما و هرگز به چیزی کمتر از این حاضر نخواهیم شد» که سعد پس از این سخن گفت: «هذا اول الوهن» یعنی: «این اولین گام شکست است» حقیقت این است که این گفته، اول و آخر شکست آنان بود.
این حالت یعنی اینکه حاضر بودند خلافت را با شرکت دیگران متصدی شوند، حتی بعد از آمدن مهاجرین نیز ادامه یافت و علیرغم تذکر سعد که «این اولین شکست است» باز این کلمه را تکرار کردند.
این گفته در ضمن حاکی از آن است که انصار دارای روحیههایی بزرگ و با گذشت و مردمانی نرمخو بودهاند و این مطلب نیز صدق میکند که اینان پیش از آنکه مهاجم باشند، حالت دفاعی داشتند و خلافت و پیشوایی را برای آن نمیخواستند که مالک مقدرات و شؤون امت گردند، بلکه منظورشان این بود که زیان و صدمه کسانی را که از صدمهشان بیم داشتند، دفع کنند.
ایشان در قسمت اول این بحث مینویسد:
ما در بحث سابق کوشش کردیم متشبث به چیزهایی شویم که سوء نیت را از انصار برطرف کند ولی مطمئنیم که آنچه از طرف انصار گفتیم، چیزی خارج از یک سری وسوسههایی که بالاخره کار شخص را از نقطهنظر دینی تجویز نمیکند، نبود ولی امید ما این است که انصار در کاری که کردهاند، معذور باشند تا ما عده فراوانی از صحابه را گمراه ندانیم.
اما در وسع ما نیست که این کار انصار را فی نفسه صحیح بدانیم، اعم از آنکه سوءنیت داشته یا نداشتهاند، زیرا مادام که فرض کنیم حقیقتی از لحاظ نص راجع به امام وجود داشته بنابراین این گونه خودرایی و پیشدستی که انصار در عقد اجتماع خویش به خرج دادند، نمیتواند چیزی خارج از خیانت به اسلام و تفریط بی مجوز در حقوق مسلمین به شمار آید، آن هم در موقعی که چنین فاجعه بزرگی هوش از اسلام برده و مسلمین هم از شدت مصیبت عقل از سرشان پریده و نمیدانند که از طرف عرب و دشمنان اسلام چه به روزشان خواهد آمد.
نظریه احمد حسین یعقوب
صاحب کتاب «نظریه عداله الصحابه» در دفاع از انصار آنچنان گام جلو نهاده که مساله را به گونهای دیگر بیان میکند. ایشان مینویسد:
اما راجع به انصار باید گفت که به طور قطع و یقین، همه آنها در سقیفه حاضر نبودند و چنان که به موجب نص شرعی، نخبگان انصار کسانی بودند که در جنگ بدر حضور داشتند گردهمایی انصار در سقیفه بدون حضور آنان امکانپذیر نبود و آن دو فردی که با مهاجرین سه گانه برخورد کردند (عویم بن ساعده و معن بن عدی) از جنگاوران بدر بودند و چنان که هدف از گردهمایی از نظر انصار انتخاب و تعیین خلیفه بوده، حداقل این دو تن بدری که آن موقع خارج از اجتماع عزاداران رسول اکرم(ص) بودند، در آن شرکت میکردند.
علاوه بر این، رسول اکرم (ص) جان به جان آفرین تسلیم نمود، در حالی که در میان خانه مبارک خود آرمیده بود. آیا پذیرفتنی است که انصار همگی او را رها کرده و آن هنگام ک عترت پاک آن حضرت، مهیای خاکسپاری او در ضریح مقدسش بودند، احدی از آنها برای وداع آن حضرتش نرفته باشد؟ این مطلبی است که قبول آن جز با تقلید کورکورانه ممکن و میسر نیست.
گذشته از اینها بر فرض که انصار همگی به خاطر انتخاب و تعیین خلیفه اجتماع کرده باشند، آنها مسالهدان بودند و به خوبی میدانستند که حضرت محمد(ص) از قریش است و ائمه طاهرین (ع) اصل و نسب قریشی دارند و احکام و ویژگیهای اهل بیت پیامبر(ص) را میشناختند و موقع نصب و معرفی ولی و خلیفه پیامبر(ص) در غدیرخم حضور داشتند. رسول اکرم(ص) سفارش علی(ع) و اهل بیت خود را به آنها کرده بود و یک بار در اجتماع آنها چنین فرمود:
«ای گروه انصار! آیا راهنمایی نکنم شما را به چیزی که اگر بدان چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد؟» همگی گفتند: چرا یا رسول الله! سپس آن حضرت فرمود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 115
ولادت علی (ع) :
رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))
تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))
ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)
سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.
و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.
فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.
بخشهای زندگانی علی (ع)
با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:
1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام
2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه
3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام
4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت
5-دوران خلافت آن بزرگوار
نخستین کسی که اسلام آورد
نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات 10و11 می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
برنامه عملی شیعیان و یاوران حضرت در دوران غیبت
اشاره:بزرگان و دانشمندان شیعه به ویژه صاحبان قلم که درمورد وجود حضرت مهدی کتاب نوشته اند، با بهره گیری از کلمات نورانی و روایات وارده در این باب ، برای شیعه و دوستان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) تکالیف ووظایفی را مقرر داشته اند ، تکالیفی که یک فرد شیعه باید درعصر غیبت نسبت به آنها اهتمام ورزد . البته هر کسی در حد وسع خود اموری را به عنوان وظایف تعیین کرده اند . در این مورد ، بهترین کتاب ، «مکیال المکارم » است که مؤلف آن (سید محمد تقی موسوی ) در باب هشتم کتاب ، هشتاد امر را به عنوان تکالیف عباد نسبت به امام عصر ، بر شمرده است . ما در این نوشتار درصدد بررسی و جمع تمامی تکالیف نیستیم ، بلکه تنها به برخی تکالیف ووظایف عباد مخصوصاً شیعه اشاره می کنیم ، چرا گه بررسی تمام وکمال آن نه در وسع فهم مؤلف است و نه در این نوع نوشتار می گنجد . البته معلوم است که این تکالیف ، دستوراتی هستند که از طرف مبادی عالیه و ائمه معصومین : صادر شده اند که عبارتند از : 1- یاد امام زمان (علیه السلام) وظیفه ی یک شیعه و یک عاشق دلسوخته قبل از هر چیز یاد امام زمان است نه در هر صبح و شام ، بلکه درتمایم ساعات عمر خود و درهر حال ازحالات و در هر مکانی از مکانها باید به یاد امام زمام باشد ، نه آنکه هر گاه مریض یا گرفتار شد ویا در مرکزی از مراکزدینی ، مانند حرم ائمه (علیه السلام) قرار گرفت به یاد امام بیافتد ، زیرا عاشق آن است که آنی از یاد معشوق غافل نشود . تأسف آن است که نه تنها دیگران به یاد امام نیستند . بلکه شیعیان نیز امامشان را به فراموشی سپرده اند ، در حالی که از یاد بردن ولی نعمت عیب و زشت است . یاد اما نه تنها یک وظیفه است که آرام بخش و نشاط آور ، سازنده و تربیت کننده ، اصلاح گر وشور آفرین ووسیله تقرب به خدا و توشه لحظه پر وحشت مرگ نیز هست . بنابراین ، ای دوستان امام زمان اگر صفای روح می طلبید ، اگر تزکیه نفس می خواهید . اگر قدرت مبارزه با تمایلات نفسانی ووسوسه های شیطانی را جویا هستید ، اگر از گناهان و خطاها پشیمان شده در پی وسیله استغفار به فکر درمان بیماری های روحی وناهمواریهای معنوی افتاده اید ، اگرتعالی روانی و نور باطنی می خواهید و بالاخره اگر کامیابی دنیا و آخرت را خواستارید ، راه اصلی و مسیر حقیقی آن است که به یاد امام زمان باشید و به او روی آورید ودست به دامان او شوید ، در تمام ساعات عمرتان به یاد او باشید ، از او بخواهید ، او را بجوئید ، راه او را به پیمائید و در خانه او را بزنید ، چرا که همه چیز انجاست و همه کمالات در سایه مهر او و در پرتو اطاعت و کسب خوشنودی او و سرانجام از یاد اوست . شما در هر مقام و موقعیتی که هستید ، اگر می خواهید در تمام شئون زندگی و در همه مسائل اجتماعی ، به خصوص سازندگی روح انسانی وشکوفایی اندیشه ، به جائی برسید و به موقعیتهائی نایل شوید پیوسته به یاد او باشید و پیوندتان را با او محکم کنید که در غیر این صورت . تلاشها بی ثمر می ماند . راههای به یاد امام بودن ، تکالیف بعدی است که ذیلاً اشاره می شود . 2- دعا برای شناخت امام زمان (علیه السلام) معرفت و شناخت امام زمان ، امری حتمی و ضروری است ، چرا که طبق حدیث نبوی مرگ کسی که نسبت به امام زمانش آگاهی ندارد ، مرگ جاهلیت است . بنابراین یکی از وظایف مسلم عبد این است که امام زمانش را بشناسد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزد . از جمله کوششها دعا و مسئلت شناخت امام از حضرت حق تعالی است که از خدا استعانت بجوید و بخواهد که معرفت امام را برای اومیسر و مقدورنماید . در این مورد دعای معروفی است که مرحوم کلینی در باب غیبت ازکتاب الحجه اصول کافی و نعمانی در کتاب غیبت خود و شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و سید بن طاووس در جمال الاسبوع و شیخ طوسی در مصباح المتهجد نقل کرده اند .در این دعا پس از درخواست معرفت خدا ومعرفت رسول خدا . معرفت امام مسئلت می شده ودستور مواظبت آن به مؤمنان و منتظران ظهور حضرت داده شده است : «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک ( لم ارعف رسولک ) اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفتی رسولک لم اعرف حجتک . اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی ؛ خداوندا خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی رسولت رانخواهم شناخت، خداوندا رسولت را به من بشناسان ، چرا که اگر رسولت را به من نشناسانی ، حجتت را نخواهم شناخت . خداوندا حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی ، در دین گمراه خواهم شد .» بزرگان دین به دوستان و مؤمنان و عاشقان حضرت مهدی دستور مواظبت این دعا را برای همیشه داده اند ، بنابراین می توان آن را یکی از وظایف شمرد . 3- دعا برای سلامت امام زمان (علیه السلام) : یکی ازوظایف دوستان امام این است که برای سلامت و صیانت حضرت از خطرات و بلایایی که جان امام را تهدید می کند ، با هر زبانی که بدان مسلطند ، دعا کنند و بهتر آن است که دعاهای مأثور را بخوانند ،مانند : « اللهم کن لویک الحجه بن لحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعاً وتمتعه فیها طویلاً »1. یا مانند « اللهم اعده من شر جمیع ما خلقت و ذرات و برات و انشات و صورت . و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن عینه و عن شماله و من فوقه ومن تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته و احفظ فیه رسولک و وصی رسولک علیهم السلام . اللهم ومد فی عمره وزد فی اجله و اعنه علی ما ولیته و استرعیته ...»2 البته کل این دعا را محدث قمی درمفاتیح الجنان در ملحقات آن تحت عنوان دعا در غیب امام زمان آورده است . و مانند دعایی که تحت عنوان « صلوات بر ولی امر منتظر (عجل الله تعالی فرجه) » در مفاتیج الجنان در ضمن صلوه بر حجج طاهره : آمده است : « ... اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و احرسه و امنعه من ان یوصل الیه بسوء ...» . و یا مانند دعایی که با این عبارت شروع می شود : « اللهم ادفع عن ولیک و خلیفتک ...» که مرحوم محدث قمی آن را از سید ین طاووس در جمال الأسبوع و شیخ الطایفه در مصباح المتجهد نقل کرده و درامر چهارم از دعا برای امام عصر (علیه السلام) قرار داده است . طالبان می توانند به مفاتیح الجنان مراجعه کنند . در اینکه به دوستان توصیه شده برای سلامتی امام زمان (علیه السلام) دعاکنند و اینکه دعاهای بسیار در مورد این مورد ثبت و ضبط شده ، تا آنجا که در دعاهایی که برای امام زمان نقل شده به این موضوع توجه شده ، بحثی نیست و کسی نمی تواند در آن تردید کند ، حتی دستور داده شده که دوستان برای حفظ جان امام صدقه بدهند، نخست قصد و نیتش سلامتی امام زمان ، سپس سلامتی خود و اعضای خانواده اش ، آنهم در پناه امام زمان را لحاظ کند که این به قبول نزدیکتر است تا آنکه بخواهد صرفاً برای سلامتی خود صدقه بدهد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مقدمه
نگاهی کوتاه به زندگی حضرت علی
مفهوم دولت از دیدگاه حضرت علی:
1- حکومت در نظر علی (ع) وسیله است نه هدف
اهداف دولت اسلامی
اصل عدالت
عدالت امام علی (ع)
ویژگی های حکومت عدالت محور از دیدگاه امام علی(ع):
1- دقت و شدت امیر(ع) در امر حسابخواهی و حسابرسی
2- اصل مساوات
3- اصل میانه روی
4- جایگاه و اهمیت انصاف
5- عدالت در استفاده از بیت المال
مهمترین عرصه های عدالت در مدیریت و اداره حکومت از نظر حضرت علی(ع)
فرمایش امام حسین در مورد عدالت
ویژگیهای زمامدار و حاکم عادل
روش برقراری عدالت در اداره حکومت از دیدگاه حضرت علی(ع)
قضاوت در عدالت و عدالت در قضاوت
سخنرانی دانشمند جناب آقای مطهری
سخنان حضرت علی در مورد عدالت
نمونه ای از نامه امام علی(ع) در مورد اجرای عدالت به فرمانده
نتیجه گیری
منابع و مأخذ
مقدمه
دوران کوتاه حکومت امیرالمؤمنین (ع)، مصداقی جامع و الگویی ماندگار را از نظام سیاسی اسلام و حکومت حق و عدل پس از حکومت پیامبر اکرم (ص) بر جای گذاشت. و حکومت علوی با خاستگاه الهی خود و در پی خواست مردم. حکومتی در خدمت دین و مردم بود. حکومتی که آن همه دشواری های داخلی و مانع تراشی های مخالفان و دشمنان نتوانست آن را از مسیر عدالت و اهداف اسلامی و رسالت الهی اش خارج کند. و حکومت علو. آینه تمام نمای اصول و ارزشهای حاکم و جاری در حکومت اسلامی است.
امام خمینی رحمه الله علیه:
فارغ از هردو جهانم به گل روی علی از خم دوست جوانم به خم موی علی
طی کنم عرصه ملک م ملکوت از پی دوست یاد آرم به خرابات چه ابروی علی
نگاهی کوتاه به زندگی حضرت علی(ع):
نام: علی/ لقب: مرتضی/ کنیه: ابوالحسن/ نام پدر: ابوطالب(ع)/ نام مادر: فاطمه بنت اسد/ تاریخ و محل تولد: سیزدهم رجب دخل کعبه معظمه/ دوران امامت: 30 سال/ مدت عمر: 63 سال / تاریخ و محل شهادت: 21 رمضان سال 40 هجری در مسجد کوفه/ مرقد شریفش: در نجف اشرف
مفهوم دولت و حکومت از دیدگاه حضرت علی(ع)
حکومت از نظر علی(ع) وسیله است نه هدف:
وسیله اقامه عدل و اجرای حق، وسیله کوبیدن ظلم و بیدادگری. حکومت و عدالت حضرت علی به ضعیف ترین افراد قوی ترین روح امید و اطمینان می بخشید.
در سخنان سیاسی و حکومتی امیرمؤمنان علی(ع) می توان دریافت که دولت در اندیشه سیاسی آن حضرت به مفهوم نهاد دارنده قدرت است اما به هیچ وجه قدرت، مفهوم سلطه و برتری جویی ندارد.
اهداف دولت اسلامی:
1- اقامه حق و دفع باطل 2- ایجاد عدالت
اصل عدالت:
از مهمترین اصول اداره امور در اندیشه و سیره سیاسی امیر مؤمنان اصل عدالت است که معیار همه چیز است. از نظر امام علی (ع) معنای اصل عدالت در اداره امور این