لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خط قرآن
خطوط عربی : مقدمه
منشا خط عربی را در اخبار و احادیث بگونه های مختلفی ذکر کرده اند . مردم شبه جزیرۀ عریستان در دوران پیش از اسلام نیز خط را می شناختند ولی در آن هنگام در تمام این سرزمین یک خط رواج نداشت و در باره چگونگی این خطوط و مبداء و منشا آنها سخن بسیار گفته اند .
یک نقل از عبدالله بن عباس ابن است که طایفه قریش خط را آنجا به عراق رفته و میان مردم حیره منتشر گشته مردم انبار از آنها آموخته اند و دسته ای آن را به حجاز برده اند .
نقلی دیگر بر این است که خط جزم که خط مردم حجاز بوده و قرآن را بدان نوشته اند توسط سه مرد از اهالی شهر انبار ( مرامزه بن مره ، اسلم بن عبد سدره و عامربن جدره از قبیله بولان ) به شهر مکه برده شده و سفیان بن امیه و ابوقیس بن عبد مناف این خط را به حجاز برده اند .
پاره ای از دانشمندان را عقیده بر این است که مردم مکه خط را از قبیله ( ایاه ) عراق آموخته اند دسته ای دیگر را بر این است که آدم ( ع) سیصد سال پیش از فوتش خط را بوجود آورد و به اسماعیل کتاب عربی رسید . و او خط عربی را وضح کرد و بعد ها فرزندانش همبع و فیذر آنها را تفکیک و به نظم در آوردند روایتی دیگر ابداع خط عربی را به اهالی مدین نسبت می د هد که در شمال حجاز زندگی می کردند نه عراق راوی دیگر نصاری حیره را مبداء و منشاء ابداع خط عربی می دانند . ولی بیش از اسلام نوشتن در میان اوس و خزرج بسیار کم بوده و بیشتر یهود به کار آموزش فرزندان ایشان مشغول بودند و در هنگام پبدایش اسلام تنها ده و اندی نویسنده میان آنان بودو همینها که نوشته های یهود را برای پیامبر (ص) میخواندند و جواب می نوشتند .
اصولاً تاریخ پیدایش خط و چگونگی پیشرفت آن در میان ملل هنوز روشن نیست و جزء توسل به حدس و تخمین راهی وجود ندارد و تاریخ پیدایش خط عربی و قرآن نیز از این امر جدا نیست . ولی به نظر اهل اخبار قویترین منشاء پیدایش خط عرب بیشتر حیره و انبار است .
تحلیل و بررسی
دانشمندان بحدس و تخمین برای خط عربی 3 ریشه اصلی یافته اند :
خط مصری
خط فنیقی
خط آرامی
خط مصری :
خط مصری که پیوند نزدیک با زبانهای خاور نزدیک دارد و در قدیمی ترین نمونه های بدست آمده میان لغت و زبان ایشان ، شباهت های زیادی با لغات سیامی یافته شده است . در میان خطوط مصری ( خطوط توده ای demotic ) یکی از ارکان خط عربی شمرده می شود .
خط فنیقی :
خط فنیقی که دومین ریشه خط عرب محسوب می شود توسط فنیقی ها که در جبل لبنان کنونی و کنار مدیترانه زندگی می کرده اند و از تجارب کسب در آمد می کردند و از نژاد سامی بودند بوجود آمده آنها باتوجه به اینکه برای داد و ستدهای تجاری خود نیاز فراوان به ثبت و ضبط حروف مصری خطی جدید ابداع نمودند.
خط آرامی:
خط آرامی بوسیله ملت آرام که سامی نژاد بودند و در شام و شمال فلسطین می زیستند ابداع شد آنها همیشه با عبرانیان جنگ و ستیز داشتند. وقتی عبری متروک شد این زبان در زمن حضرت مسیح (ع) زبان مشترک میان مردم خاور نزدیک شد.
علاوه بر خطوط فوق الذکر خطوطی دیگر نیز در شبه جزیره عربستان وجود داشتند که عبارتند از:
خط مسند
خط نبطی
خط کوفی
خط نسخ
خط مسند:
هر چه هنر نوشتن در خطه شمال عربستان مورد انکار دانشمندانی مثل طه حسین و ماریکوث بوده ولی در اینکه مردم جنوب جزیره العرب یعنی مردم یمن هزار سال بیش از میلاد هم نوشتن را می دانستن دلایل و قرائن بسیاری وجوددارد کهآ«را به نم خط مسند می شناختند.
خط مسند به طور کلی مخصوص لهجه های عربی است که از 29 حرف تشکیل می شود. درباره اصل خط مسند همچون اصل خود خط، سخن بسیار گفته شده و مورد اختلاف زیاد است این خط را مشتق از خط فیقی به خطوط سیناء و یا کنعانی دانسته اند و بر هر صورت اظهار نظر منطقی در این باره زیاد است.
ولی آنچه مسلم است نسبت به خط نبطی، خط مسند دارای سابقه کهنتری است.
خط نبطی:
این خط بنا بر شهرت بدست نویسندگان یهود و نصارا رواج یافته و به علت آسانی بیشتر مردم به آن تمایل نشان می دادند.
هنگام فتح عراق بدست مسلمانان مدارس زیادی برای تعلیم خواندن و نوشتن این خط وجود داشت. حتی مشهود است کهاوس و خزرج نیز از این خط استفاده می کردند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
علی (ع) خط عربی را تکامل بخشید
خط موسوم به کوفی را میراثی از خط معقلی میدانند که حضرت علی (ع) آن را تکامل بخشیده است.
تهران_ میراث خبرگروه فرهنگ، آرزو رسولی: خط عربی میراث بهجا مانده از خطی بهنام مَعْقِلی (بنایی) است که در افسانهها ادریس پیامبر را مبتکر آن میدانند. این خط را حضرت علی (ع) تکامل بخشید و به خط کوفی مشهور شد.طبق پژوهش لیلی براتزاده، این روایت تبدیل الفبای پیشین سامی به شیوه هنرمندانهتر کوفی را در قرن نخست هجری منعکس میکند.خط کوفی را که کاتبان ایرانی مینوشتهاند، کوفی ایرانی یا کوفی شرقی مینامند. این خط با توجه به خطوط باستانی ایران، خاصه خط میخی، هیئتی خاص یافته و شباهتی با نسخ دارد.لیلی براتزاده در کتاب «خوشنویسی در ایران» درباره ورود خط عربی به ایران مینویسد: ایرانیان تقریباً از اواخر قرن اول و اوائل سده دوم هجری کمکم در نوشتههای خود خط کوفی را معمول داشتند و آن را بهجای پهلوی پذیرفتند و از سنخ همان حروف الفبای عربی چهار حرف دیگر پ، چ، ژ، گ را انتخاب کردند و کتابهای علمی و سیاسی را به آن خط نوشتند.بهاین ترتیب، زبان فارسی با کلمات عربی آمیخته شد و زبانی حاصل شد که به آن فارسی دری گویند و همان زبان اساس زبان کنونی ما شد.ایرانیان پس از پذیرفتن دین اسلام و خط عربی خود عامل بسط و گسترش زبان و خط عربی در میان اقوام و ممالک دیگر شدند و علاوه بر دین اسلام، تمدن و فرهنگ و زبان ایرانی نیز در آنان اثر گذاشت.براتزاده درمورد پیدایش خط نستعلیق مینویسد: ازصدر اسلام تا مدت پنج قرن خط کوفی در ایران رایج بود و آن را در نوشتن قرآن و تزیینات ابنیه بکار میبردند. ولی خط معمول ایرانیان نوعی نسخ بود که با قلم نسخ قدیم عربی و نسخ جدید اختلاف داشت و همین خط اساس خط رسمی و معروف ایران یعنی نستعلیق بوده است.کتاب «خوشنویسی در ایران» نوشته لیلی براتزاده را بهتازگی دفتر پژوهشهای فرهنگی در شماره 56 مجموعه «از ایران چه میدانم؟» منتشر کرده است.
نظر شما در مورد این خبر؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
کاربرد خط و خوشنویسی در مهماری
مقدمه :
افسانه پیدایش خط:
تا کنون درباره ابداء یا شروع آغازین خط روایات و افسانه های بسیار نقل شده است. همانطوریکه راجع به مبداء یا ابداء زبان افسانه های زیادی بیان شده است. روایتی موجود است که نخستین مبتکر خط « کادموس »؛ شاهزاده فینقی و بنیانگزار شهر « تَبِس » بوده که برای نخستین بار الفبا را تدوین کرده است و سپس به یونان آورده است. بنا بر روایت یک افسانه چینی مخترع خط یک الهه اژدهای چهار چشم بوده. در افسانه دیگر چینی نقل شده است که ابتدا، خط به صورت خطوط و نشانه هایی بر روی لاک یک لاکپشت به انسان رسید. نیز طبق یک افسانه ی ایرلندی « اُدین » مختر ع خط رمزی یا « رونیک » بوده. در افسانه های بابلی و مصری خدای « نِبو » و خدای « ثوْث » ودیعه دهنده ی خط به انسان بوده بوده اند. و بلاخره، بنا به نقل یکی از علمای « تالمود » به نام « رابی اِکیبا » الفبا قبل از خلقت انسان وجود داشته است. و طبق روایات اسلامی الفبا توسط خداوند به انسان عطا شد.
1 - آغاز و مراحل تطور خط
الف ) خطوط تصویری: ........ ( یک ضرب المثل چینی می گوید: یک تصویر مظهر بیش از هزار کلمه است. ) در لاتین به معنای نقاشی است. این نام اصطلاحا در علم زبانشناسی و شناخت و تطور خط به کهن ترین مرحله آغاز خط اطلاق می شود. در این مرحله تصاویر سمبل و ارزش مفاهیم انسانی را دارا می باشند و می توانند قدیمی ترین مدارک مستند ثبت شده توسط انسان منظور گردند. البته قبل از این مرحله ی طبقه بندی شده در تطور خط، انسان آثار قدیمی تری در اشاعه منظور و نظر ابتدایی خویش دانسته است که آن ها را در اصطلاحا نقوش پیش از تاریخ همچون نقوش ثبت شده در بعضی ارتفاعات و درون غار ها مشاهده می کنیم مانند؛ ارتفاعات هجیران مهاباد، کوه دشت لرستان، غار میرملاس، دوشه، همیان، منطقه قوجستان جمهوری آذربایجان و نماد هایی در جنوب فرانسه از جمله غار معروف « اسکو ».
ب ) خط هیروکلیف: مرحله ی دیگر خط، هیروکلیف می باشد که در آن تبدیل تصویر به صوت یا آوا است. یعنی تصاویر به عنوان آوا استفاده می شود. در این مرحله می تواند استفاده از اشکال ساده جهت انتقال معنای ساده آن ها باشد که بعد ها به صورت واژه نگاره ها در این نظام نوشتاری ایفای نقش می کنند.
ج ) استفاده از شناسه ها: مرحله ی دیگر استفاده از شناسه ها است. برای مثال در زبان مصری jb به معنای بز است و jbi به معنای تشنه بودن، حال با توجه به این که در نظام تصویری خط هیروکلیف نشانی برای مصوت ها وجود ندارد لذا از این تصاویر وقتی منظور بز است، شکلی از بز به آن اضافه می کنند و چناچه منظور تشنه بودن باشد تصویر انسان دست به دهان را به آن اظافه می کنند. به تصاویر بز و انسان در این عبارات شناسه گفته می شود.
د ) تبدیل تصویر به هجا: مرحله ی بسیار مهم دیگر در تطور خط، مرحله ی تبدیل و تحول خط از تصویر به هجای میخی و الفبا است. این تحول یعنی تبدیل تصویر به هجاهای خط میخی و الفبایی البته برای هجاهای خط میخی یعنی حدود دو هزار سال قبل از تبدیل تصویر به الفبا صورت گرفته است. زیرا قدیمی ترین کتیبه ها ی نوشته شده به خط الفبایی فینقی مربوط به اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره ی اول قبل از میلاد است، در صورتی که کتیبه های میخی از حدود سه هزار سال قبل از میلاد به بعد به بعد نوشته و ثبت شده اند.
2 - کتیبه ها:
الف ) کتبه های غیر منقول مستقل؛ کتیبه هایی هستند که به مناسبت ها و مراسم خاص در صخره ها به همراه نقش برجسته کنده شده باشد. مانند رزم اردشیر بابکان با اردوان در فیروز آباد.
ب ) کتیبه های غیر منقول وابسته به اثر ( معماری ): کتیبه هایی هستند که روی آثار و بناهای تاریخی حک شده باشند. مانند کتیبه های فارسی باستان در پاسارگاد.
ج ) کتیبه های منقول مستقل: به کتیبه هایی گفته می شود که منحصرا به منظور نوشتن خط روی آن ها ساخته شده باشد. مانند الواح گنجینه ی تخت جمشید.
د ) کتیبه های منقول وابسته به شیء: به کتیبه هایی اطلاق می شود که به دلایل مختلف روی اشیاء می آیند. مانند کتیبه های منقوش روی ظروف و ادوات جنگی.
خوشنویسی در هنر ، معماری اسلامی و مساجد
آیا تا به حال شده است کتیبه ای را در مسجد یا حسینیه با دقت بخوانیم؟ آیا تا به حال به نقش آن در زیبایی مسجد فکر کرده ایم؟ به راستی چرا این قدر مساجد ما از کاشی کاری هایی که منقش به آیات قرآنی است پر شده است؟ آیا امروزه مسجدی را می توان در نظر گرفت که آیه ای، حدیثی یا مطلبی با خط زیبا به دیواره های آن، چشم هر بیننده ای را به خود جلب نکند؟ یکسری امور در انسان به عنوان فطریات شمرده می شود مثل حقیقت جویی، گرایش به خیر و فضیلت، هنر، خلاقیت و عشق و پرستش. در کتاب فطرت اثر استاد شهید مرتضی مطهری آمده است: “اموری که از قدیم صنایع مستضرفه نامیده شده اند، مثل خط که یک هنر خیلی قدیمی است [خلق نوعی زیبایی است.] خط بسیار زیبا برای انسان ارزش فوق العاده ای دارد و انسان آن را حفظ می کند. قرآنی که با خط بسیار زیبا نوشته شده باشد، ده بار هم اگر انسان آن را دیده باشد دفعه یازدهم باز می خواهد ببیند، بلکه صدبارهم دیده باشد، دفعه صدو یکم باز می خواهد تماشا کند” شهید مطهری این مباحث را ذیل بحث فطرت آورده اند که ام المسائل معارف اسلامی دانند. این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
گــزارش کــارآمــوزی
واحد گرگان
کاردانی صنایع شیمیایی
مکان: مشهد ـ شهرک صنعتی حلوا شکری سیمرغ
موضوع: کنجاله ـ خط تولید حلوا شکری
استاد کارآموزی: آقای مهندس جلیلیان
تهیه کننده: علی نظری
ترم: 5 سال: 1385
کنجاله
خط تولید حلوا شامل 50درصد کنجد و 50درصد شکر میباشد. کنجد با نام علمی Sesam، اندیکام میباشد . از خانواده پدالیاسه میباشد. کنجد دارای 16جنس و 60 گونه گیاهی علفی میباشد. کلیات گیاهشناسی به صورت یک و یا چند ساله، ساقه آن از نیم متر متغیر و روی ساقه آن برگهای بیضی شکل متقابل هماند. میوه این گیاه یک کپسول بلند و نوک تیز که داخل این کپسول پنجاه تا شصت دانه کنجد وجود دارد. ارقام آن یا کنجد زرد یا سیاه وجود دارد. عملکرد متوسط آن پانصد کیلو در هکتار میباشد. زمان برداشت آن اول پاییز میباشد.
مناطق کشت در ایران شامل جیرفت، خوزستان، گرگان، کلات، بجنورد و مغان میباشد. ویتامینهای B, D, E, F و لیستین میباشد. مقدار روغن آن در حدود 50درصد مرکب از حدود 70درصد اسیدهای چرب اشباع نشده مانند لینولئیک اسید، اولئیک اسید و چوب اشباع شده مانند اسید بالمتیک و آراشیدیک اسید میباشد. روغنهای اشباع نشده و مفید برای بدن است و در امریکای شمالی و کانادا به مقدار زیاد میباشد.
این روغن نه فقط کلسترول بدن را بالا نمیبرد، بلکه آنرا کاهش میدهد. معمولاً دانهها را میشویند تا رنگ روی آن از بین برود. سپس دانهها را آسیاب کرده و پوست و آن را که سبک است، و روی آب میآید، میگیرند. سپس دانهها را خشک کرده و در آب تمیز میکنند. این خمیر را تحت فشار قرار داده تا روغن آن جدا شود. این روغن را از نقاله باقیمانده تحت فشار و گرما روغنی بدست میآید که به نام روغن گرم است که البته ارزش غذایی روغن سرد را ندارد. روغن کنجد معجون ناشناخته میباشد که خوردن یک قاشق غذاخوری کنجد، موجب تامین 14درصد از نیاز کلسیم خانمها شده و اگر آنها عادت به بلند کردن ناخنهایشان داشته باشند، با مصرف کنجد ناخنهایشان محکمتر شده و ترک و شکنندگی بر روی این عضو که جزئی از زیبایی انگشتان است، دیده نمیشود.
به علاوه مصرف 2 قاشق غذاخوری آن رساندن 5 میلیگرم روی را به بدن خصوصاً پوست، مو و ناخنها را آسان میکند. شاید بدانید که کمبود روی چه اثراتی بر زیبایی دارد، آکنه را کمتر میکند و از نازک شدن موها جلوگیر میکند. مانع ریزش موها، خصوصاً در خانمها میشود. در ضمن به دلیل توام شدن این ماده مغذی را ویتامین E، این اثرات صدچندان شده و میتوان از خواص ضدچروک و سفیدکنندگی (ضد لک) این ویتامین استفاده کرد.
حتماً میدانید که کنجد چربی بسیار دارد، اما این چربی از نوع گیاهی و چندباندی است. این روغن دارای اسیدهای چرب ضروری است که در ساختمانها پوست به عنوان یک جزء اصلی محسوب میشوند و در صورتی که کمبودی از این مواد مغذی ایجاد نشود، پوست کاملاً یکنواخت و نرم و لطیف به نظر میرسد. جالب است بدانید که وجود همین چربیهاست که اگر با یک منبع پروتئینی دریافت شود (کنجد به همراه چربی پروتئینی قابل توجهی دارد)، به ترمیم موهای آسیب دیده پرداخته و از خشکی بیش از حد این عضو نیز جلوگیری میکند و موجب راحتی افرادی میشود که سالهاست از خشکی مو رنج برده و همواره از شانه زدن و رنگ کردن موهای خشکشان میهراسند، امروزه از روغن کنجد و خصوصاً کنجد سیاه در تهیه انواع فرآوردههای آرایشی و بهداشتی خصوصاً محصولاتی که برای رفع انواع خشکیها تجویر میشوند، استفاده میشود.
معمولاً در ترکیب انواع کرمها و ماسکها و شامپوهای ترمیمی از این روغن استفاده شده تا خاصیت درمانی آنها چند برابر شود. در آخر شما را با ماسکی که با روغن کنجد تهیه میشود، برای تقویت موهای خشک و آسیبپذیر توصیه میشود آشنا میکنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مروری بر پیشینه خط کوفی
اختراع خط به عنوان بازتابی شگرف از ثبت و ضبط افکار و اندیشه جوامع متمدن بشری است که در اجتماع ابتدایی با سیستم ساده و بدور از هر گونه روابط پیچیده اقتصادی نیاز به آن احساس نمی شود. با پیشرفت و ازدیاد روش های تولید و گسترش اقتصاد در جنبه های صنعت و تجارت، خط ابتدایی به صورت تصویری تنها با کشیدن طرحی ساده از هر چیز بوجود آمد که معروف ترین نمونه آن هیروگلیف مصری است.....
اختراع خط به عنوان بازتابی شگرف از ثبت و ضبط افکار و اندیشه جوامع متمدن بشری است که در اجتماع ابتدایی با سیستم ساده و بدور از هر گونه روابط پیچیده اقتصادی نیاز به آن احساس نمی شود. با پیشرفت و ازدیاد روش های تولید و گسترش اقتصاد در جنبه های صنعت و تجارت، خط ابتدایی به صورت تصویری تنها با کشیدن طرحی ساده از هر چیز بوجود آمد که معروف ترین نمونه آن هیروگلیف مصری است. به تدریج این تصاویر ساده و تجریدی به صورت علایم و نمادهایی تجلی یافت که بر اساس قراردادهای تعیین شده، مبین اسامی و کلمات بودند. بعد از گذشت زمانی چند، علایم و حروف قراردادی نیز تحت قاعده ای خاص درآمد و قواعد و دستورات ویژه ای موجب پیچیده تر شدن آن گردید که از این دست می توان به خط میخی اشاره نمود. به این ترتیب باید گفت که خط، جلوه ای از قراردادها و افکار انسانی است که بنا به موقعیت مکانی گوناگون به طرق مختلفی شکل گرفت و تحت نظم و قاعده در آمد. نمونه هایی از این خطوط نیز در ایران، ترکیه، هند، مصر و عربستان وجود داشته است. با ظهور اسلام و تصرف سرزمین ها و ممالک مختلف نیاز به خطی احساس شد که پاسخگوی حکومت گسترده اسلامی باشد و بتواند تمام ملت های مسلمان را وحدت ببخشد. بنابراین خط ساده ای که در شبه جزیره عربستان، خاستگاه اسلام، مورد استفاده بود، دیگر نمی توانست این نیاز مبرم و اساسی را برآورد، به همین خاطر، شاهد تکامل این خط بنا به ضرورت زمان هستیم که خط ابتدایی شبه جزیره عربستان همان خط حجازی که خود منشا نبطی و سریانی داشت در مراکز اداری خلافت وقت یعنی کوفه، با نظمی هندسی عجین شد و خط کوفی شکل گرفت. این خط علیرغم کاستی ها، خطی بود قابل استفاده در تمامی ممالک اسلامی. به علاوه با دارا بودن ویژگی شکل پذیری گوناگون و متنوع، قابلیت تکامل نیز داشت و به همین دلیل گویند که خط کوفی از حدود پنجاه نوع نیز تجاوز می کند. این خط در اوایل اسلام، ساده و بی پیرایه بر پیکر بنا نشست و با همان سادگی و نجابت، زینت بخش جنبه های دیگر هنر و صنعت مانند فلز کاری، سفال گری و کتابت گردید. با گذشت زمان، به ویژه در دوران سلجوقی با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شده و زمانی نیز خود به عنوان عاملی تزیینی عمل نمود. یکی از ویژگی های خط کوفی، کاربرد گسترده آن در هنرهای متنوع اسلامی مانند پارچه بافی، شیشه گری، فلزکاری، سفال گری، آجر کاری، کاشی کاری و... است. جلوه های گوناگون این خط در اشکال بدیع و چشم نواز، جذبه ای خاص به آن بخشیده که کمتر خطی در دوران اسلامی توانسته به آن دست یابد.
خط کوفی در آغاز فاقد اعراب و اعجام بود. علاوه بر زوایای تیز و هندسی آن که خشک جلوه می کرد، از دیگر معایب بزرگ آن همانا «مشکل خوانی» بود. به همین دلیل از نیمه دوم سده اول هجری، کوشش هایی برای آسان خوانی آن به عمل آمد. «ابوالاسود دونلی» اولین کسی بود که اعراب گذاری را بر روی خط کوفی آغاز کرد و انگیزه وی را، به حقیقت یا افسانه، چنین ثبت کرده اند که شبی دختر ابوالاسود در حالی که به آسمان می نگریست آیه ای از قرآن را با تلفظی غلط خواند. به همین دلیل ابوالاسود تصمیم گرفت برای جلوگیری از غلط خواندن قرآن، تفاوت بین صداها را در حروف مشخص نماید. وی این علامت ها را به صورت نقطه های درشت و مدور به رنگ قرمز درآورد، به این ترتیب که به جای زبر یک نقطه بالای حرف، به جای زیر یک نقطه زیر حرف، به جای پیش یک نقطه جلوی حرف و به جای تنوین دو نقطه روی یکدیگر به کار گرفت.
رنگ این نقطه ها که به نقطه های «ابوالاسودی» معروف گردید، قرمز و گاه سبز رنگ بود که بر خلاف رنگ متن کتاب به کار برده می شد. با این کار گامی در جهت اصلاح این خط برداشته شد اما هنوز کافی نبود چون باز هم تفاوت بین حروف مشابه مانند د، ذ، ر، ز، س، ش، ج، ح، خ، و غیره مشخص نبود. این بار شخصی به نام «یحیی بن یعم» بر روی حروف نقطه گذاری کرد و برای تمایز نقطه ها از اعراب قرار بر این شد که نقطه ها با دوایر کوچک و یا خطوط مورب نازک به رنگ سیاه گذارده شوند، علاوه بر این به ترتیب حروف نیز پرداختند و ترتیب قدیم به هم زده و ترتیب جدید بر مبنای ابتثی (ا _ ب _ ت _ ث _ ...) به وجود آوردند. سپس «احمد فراهیری» (100 _ 170 هجری) شکل و علایم را وضع کرد که شامل فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین بود. البته این اصلاحات و ابداعات با مخالفت هایی نیز رو به رو شد و عده ای در این بین معتقد بودند که باید قرآن به همان شکل زمان حضرت محمد (ص) نوشته شود. اما سرانجام نیاز شدید به خطی بر اساس قاعده و نظم آسان غالب گشت، هر چند شیوه کتابت قرآن به صورت اولیه بدون اعراب و اعجام و یا با نقطه های ابوالاسودی تا سده 6 ه.ق نیز معمول بود.
به طور کلی خط کوفی به دو شکل و دو شاخه بزرگ مشرقی و مغربی تقسیم می شود.
خط کوفی مشرقی خود به سه دسته تقسیم می شود که عبارتند از:
الف) شیوه خطوط مکی، مدنی، بصری، شامی، مصری
ب) شیوه ایرانی.
ج) شیوه مختلط.
خط کوفی مغربی شامل شیوه های قیروانی (اندلسی)، قرطبی، تونسی، جزایری و سودانی است. خط کوفی مغربی خطی است مشتق شده از کوفی قدیم، قدیمی ترین نمونه ای که از خط کوفی مغربی در دست است متعلق به اواخر سده سوم هجری قمری است که به شیوه قیروانی نوشته شده است. از مشخصان خط قیروانی این است