لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
خلاصه ای از زندگی امام حسین
در مقابل این قوم عده ای ولادت امام حسین علیه السلام را در سال سوم هجرت ذکر کرده اند که از آن جمله مرحوم شیخ نکینی از علمای شیعه و از اهل سنت هستند در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز مشهور ان است که در پنجم ماه شعبان بوده و این قول را مورخانی که در بالا نامشان برده شد اختیار کرده اند.
گرچه اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و اخر ماه ربیع الاول و یا سیزدهم ماه رمضان نقل شده که این دو قول اخیر خلاف مشهور است و قوم سوم را همان گونه که مرحوم مجلسی که مزیت فن حدیث است نسبت به مشهور می دهد ما نیز می پذیریم چون امام حسین (ع) متولد شد او را نزد پیامبر می آوردند تا نامی برای او بگذارد پیامبر (ص) فرمود: من در نامگذاری این فرزند بر خدای عزوجل سبقت نمی گیرم.
چون امام حسین به دنیا آمد رسول خدا (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و در روز هفتم ولادت آن حضرت دستور داد.
سر نوزاد را تراشیدند و هم وزن موی سرش صدقه داد و گوسفندی برای او عقیقه کرد و ران آن گوسفند را برای قابله فرستاد و در روز 7 ولادت امام دو گوسفند خاکستری رنگ برای او عقیقه کرد و رانی از آن را به همراه یک دینار به قابله داد سپس سرش را تراشید، و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد، و آنگاه بر سر آن نوزاد عطر مالید خبر دادن پیامبر (ص) از آینده غم انگیز نوزاد در روایات اهل سنت نظیر روایت فوق نقل شده، در برخی از این روایات آمد، که اسماء گویند من حسین(ع) را نزد پیامبر (ص) بروم و در دامان آن حضرت نهادم پیامبر گریست! من عرض کردم پدر و مادرم به قربانت سبب گریه شما چیست به راستی این پسر مرا گروه ستمکار از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آنها نرساند و بدنبال آن فرمود. ای اسماء این خبر را به فاطمه مده زیرا تازه زاست و این خبر غم انگیز برای او در این در حال خوب نیست.
دوران کودکی امام حسین (ع)
دوران زندگانی آن دو بزرگوار با جد بزرگوارشان پیامبر (ص) از ویژگی خاصی برخوردار است زیرا شدت علاقه پیامبر (ص) به آن دو موجب شده بود که همگان آن دو کودک را احترام کنند و دوست بداند و در خصوص علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات متعددی است که به چند نمونه اشاره می کنیم این جدیث معروف است که رسول خدا فرمود حسین از من است و من از حسین.
درباره شدت علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات نقل شده که گوید پیامبر(ص) حسین بن علی را بر شانه خود سوار کرده بودی مردی آن حضرت را دید و رو به حسین (ع) کرده و گفت ای پسرک خوب و سوار شده ای رسول خدا(ص) فرمود او هم خوب سواری است ص 23 همانگونه که قبلاً یادآور شدیم بهترین و شیرین ترین دوران عمر امام حسن و امام حسین (ع) دوران زندگانی آنان در کنار جد بزرگوارشان پیامبر (ص) بود پس از رحلت آن حضرت دوران مصیبت و مظلومیت این خانواده شروع شد. رحلت جانگداز پیامبر که برای همه مسلمانان فاجعه بزرگی بود برای این دو آقازاده نیز ضایعه ای غیر قابل جبران بود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
خلاصه ای از زندگی امام نهم
نام : محمد
نام پدر: امام رضا (ع)
نام مادر: سبیکه (خیزران)
شهرت:جواد، تقی
کنیه: ابوجعفر، مختار
محل تولد: مدینة النبی
زمان تولد: دهم رجب سال 195هجری قمری
تعداد همسران: دو نفر ام الفّضل و ام الوّلد
تعداد فرزندان: چهارپسر و چهار دختر
زمان شهادت: ذیقعده سال 220 هجری قمری در بیست و پنج سالگی
محل شهادت: کاظمین نزدیک بغداد
زیارتگاه امام: شهر کاظمین
سیر حیات:
دوران کودکی تا هفت سالگی
دوران امامت از هفت سالگی تا بیست و پنج سالگ
دوران کودکی امام جواد ( علیه السلام )
نام پدر آن امام ، حضرت امام رضا (ع) و نام مادرش را سبیکه (خیزران) ذکر نموده اند. امام محمد تقی (ع) در دهم رجب سال 195 هجری در مدینه به دنیا آمد. امام رضا (ع) درباره ی فرزندش فرموده است: خداوند پسری به من عطا نموده که نام او ابوجعفر و لقبش مختار می باشد، او وارث من است. القاب بسیاری از جمله: متوکّل ، متقی ، زکی ، تقی و رضی را برای آن امام آورده اند.
مادر امام سبیکه (خیزران) از اهالی آفریقا بوده که از آنجا به مدینه آورده شده و با امام هشتم (ع) پیوند ازدواج بسته است. گویند او از خانواده ی ماریه همسر رسول خدا بوده است. زمانی که امام جواد (ع) به دنیا آمد امام رضا (ع) فرمود: خداوند فرزندی به من عنایت فرمود که به موسی شباهت داشت و از مادری مقدّسه و پاکیزه چون مریم به دنیا آمد ، افسوس که عمرش در دنیا کوتاه خواهد بود و در جوانی از دنیا رحلت خواهد نمود .
صفات اخلاقی امام جواد (علیه السلام )
امام جواد (ع) در حالیکه هفت سال بیشتر نداشت پدر خود امام رضا (ع) را از دست داد و در طفولیت به امامت رسید و عهده دار رهبری شیعیان گردید. امّا با وجود کودکی هیچگاه عادتهای اطفال در او مشاهده نشد و کارهای عبث و بیهوده از وی دیده نگردید ، متانت و بزرگی از همان آغاز طفولیت در سیمایش مشهود بود.
او با اینکه خردسال مینمود امّا به خوبی ازعهده انجام امور مسلمانان بر می آمد و به پرسشهای ایشان پاسخهای روشن کننده و قانع کننده می داد.
امامت امام جواد (علیه السلام )
هنگامی که امام رضا (ع) از دنیا رفت امام محمد تقی (ع) هفت سال بیشتر نداشت ولی با همین سن کم به امامت شیعیان در آمد و به خوبی وظایف رهبری خود را انجام داد . حضرت امام جواد (ع) هنگامی که به امامت رسید ، رهبری مسلمانان را بر عهده گرفت و وظایف خویش را در جهت تبلیغ دین و شعارهای اسلامی به خوبی انجام داد. با اینکه عمر امام جواد (ع) کوتاه بود ولی توانست مذهب شیعه را بیش از پیش رونق داده و در برابر مخالفان و منتقدان خویش ایستادگی نماید و در بحث ها و احتجابات با ایشان پیروز گردد .
امام همان راهی را می رفت که امامان سلف وی رفته بودند، آنها گاهی با شمشیر و زمانی با علم ودانش با مخالفان خویش مبارزه می نمودند، به همین جهت چون شرایط زمانی و جامعه، دیگر برای مبارزه عملیاتی مناسب نبود، امام با تکیه بر دانش الهی خویش در مجاب نمودن مخالفان خویش اهتمام میفرمود.
معجزات امام جواد(علیه السلام )
شیخ مفید روایت نموده است: بعد از آنکه امام جواد(ع) با همسر خود ام الفضل دخترمأمون ازمدینه به بغداد بازگشت ، در کوفه به مسجد وارد شد تا نماز بگزارد، در آن مسجد درخت میوه ی کهنسالی که سالها از ثمره افتاده و میوه نمی داد وجود داشت. امام بعد از بجا آوردن نماز، سجده ی شکر بجای آورد و از مسجد خارج شد. پس از خروج امام مردم کوفه که به مسجد وارد شده بودند، در کمال حیرت مشاهده نمودند که درخت بی ثمر دوباره باردار شده و شاخه های آن از فراوانی میوه خم شده است، آنها دریافتندکه این اتفاق از معجزات امام می باشد.
گویند تا روزی که امام جواد (ع) در قید حیات بود، کوفیان از ثمره ی آن درخت استفاده می نمودند .
بذل و بخشندگی امام جواد (علیه السلام )
مشهورترین القاب امام جواد (ع) جواد الائمه است، این امام همام علاوه بر داشتن تمام صفات پسندیده ی ائمه گذشته، صفت جود و بخشندگی را که آنها نیز داشته اند ، را در کمال خود داشته است و در سخاوت و مهمان نوازی مشهور بوده است.
از اسماعیل بن عباس هاشمی نقل نموده اند که: در یکی از اعیاد نزد امام جواد(ع) رفتم و از تنگدستی و فقر نزد او شکایت نمودم. آن حضرت کیسه ای پر از طلا به من بخشید و فرمود آ ن را به بازار ببر و بفروش تا با پول آن مشکلات خویش را رفع کنی .
اسماعیل می گوید : به بازار رفتم و با فروش طلاها، که بالغ بر شانزده مثقال بود از گرفتاری و فقر نجات پیدا نمودم .
یکی از شیعیان امام ، که مبلغ قابل توجهی به ایشان بدهکار بود، نزد وی آمد وگفت : متأسفانه از پرداخت بدهی خود ناتوانم ، حضرت گفت : برو تو را حلال نمودم .
شهادت امام جواد (علیه السلام )
مأمون به علت اختلافاتی که رومیان با مسلمانان پیدا نموده و به جنگ با ایشان پرداخته بودند ، خود شخصاً به میدان نبرد عزیمت کرد بعد از پیروزی بر آنها بیمار شد و از دنیا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
خلاصه ای از زندگی امام حسین
در مقابل این قوم عده ای ولادت امام حسین علیه السلام را در سال سوم هجرت ذکر کرده اند که از آن جمله مرحوم شیخ نکینی از علمای شیعه و از اهل سنت هستند در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز مشهور ان است که در پنجم ماه شعبان بوده و این قول را مورخانی که در بالا نامشان برده شد اختیار کرده اند.
گرچه اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و اخر ماه ربیع الاول و یا سیزدهم ماه رمضان نقل شده که این دو قول اخیر خلاف مشهور است و قوم سوم را همان گونه که مرحوم مجلسی که مزیت فن حدیث است نسبت به مشهور می دهد ما نیز می پذیریم چون امام حسین (ع) متولد شد او را نزد پیامبر می آوردند تا نامی برای او بگذارد پیامبر (ص) فرمود: من در نامگذاری این فرزند بر خدای عزوجل سبقت نمی گیرم.
چون امام حسین به دنیا آمد رسول خدا (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و در روز هفتم ولادت آن حضرت دستور داد.
سر نوزاد را تراشیدند و هم وزن موی سرش صدقه داد و گوسفندی برای او عقیقه کرد و ران آن گوسفند را برای قابله فرستاد و در روز 7 ولادت امام دو گوسفند خاکستری رنگ برای او عقیقه کرد و رانی از آن را به همراه یک دینار به قابله داد سپس سرش را تراشید، و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد، و آنگاه بر سر آن نوزاد عطر مالید خبر دادن پیامبر (ص) از آینده غم انگیز نوزاد در روایات اهل سنت نظیر روایت فوق نقل شده، در برخی از این روایات آمد، که اسماء گویند من حسین(ع) را نزد پیامبر (ص) بروم و در دامان آن حضرت نهادم پیامبر گریست! من عرض کردم پدر و مادرم به قربانت سبب گریه شما چیست به راستی این پسر مرا گروه ستمکار از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آنها نرساند و بدنبال آن فرمود. ای اسماء این خبر را به فاطمه مده زیرا تازه زاست و این خبر غم انگیز برای او در این در حال خوب نیست.
دوران کودکی امام حسین (ع)
دوران زندگانی آن دو بزرگوار با جد بزرگوارشان پیامبر (ص) از ویژگی خاصی برخوردار است زیرا شدت علاقه پیامبر (ص) به آن دو موجب شده بود که همگان آن دو کودک را احترام کنند و دوست بداند و در خصوص علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات متعددی است که به چند نمونه اشاره می کنیم این جدیث معروف است که رسول خدا فرمود حسین از من است و من از حسین.
درباره شدت علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات نقل شده که گوید پیامبر(ص) حسین بن علی را بر شانه خود سوار کرده بودی مردی آن حضرت را دید و رو به حسین (ع) کرده و گفت ای پسرک خوب و سوار شده ای رسول خدا(ص) فرمود او هم خوب سواری است ص 23 همانگونه که قبلاً یادآور شدیم بهترین و شیرین ترین دوران عمر امام حسن و امام حسین (ع) دوران زندگانی آنان در کنار جد بزرگوارشان پیامبر (ص) بود پس از رحلت آن حضرت دوران مصیبت و مظلومیت این خانواده شروع شد. رحلت جانگداز پیامبر که برای همه مسلمانان فاجعه بزرگی بود برای این دو آقازاده نیز ضایعه ای غیر قابل جبران بود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
خلاصه ای از زندگی امام حسین
در مقابل این قوم عده ای ولادت امام حسین علیه السلام را در سال سوم هجرت ذکر کرده اند که از آن جمله مرحوم شیخ نکینی از علمای شیعه و از اهل سنت هستند در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز مشهور ان است که در پنجم ماه شعبان بوده و این قول را مورخانی که در بالا نامشان برده شد اختیار کرده اند.
گرچه اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و اخر ماه ربیع الاول و یا سیزدهم ماه رمضان نقل شده که این دو قول اخیر خلاف مشهور است و قوم سوم را همان گونه که مرحوم مجلسی که مزیت فن حدیث است نسبت به مشهور می دهد ما نیز می پذیریم چون امام حسین (ع) متولد شد او را نزد پیامبر می آوردند تا نامی برای او بگذارد پیامبر (ص) فرمود: من در نامگذاری این فرزند بر خدای عزوجل سبقت نمی گیرم.
چون امام حسین به دنیا آمد رسول خدا (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و در روز هفتم ولادت آن حضرت دستور داد.
سر نوزاد را تراشیدند و هم وزن موی سرش صدقه داد و گوسفندی برای او عقیقه کرد و ران آن گوسفند را برای قابله فرستاد و در روز 7 ولادت امام دو گوسفند خاکستری رنگ برای او عقیقه کرد و رانی از آن را به همراه یک دینار به قابله داد سپس سرش را تراشید، و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد، و آنگاه بر سر آن نوزاد عطر مالید خبر دادن پیامبر (ص) از آینده غم انگیز نوزاد در روایات اهل سنت نظیر روایت فوق نقل شده، در برخی از این روایات آمد، که اسماء گویند من حسین(ع) را نزد پیامبر (ص) بروم و در دامان آن حضرت نهادم پیامبر گریست! من عرض کردم پدر و مادرم به قربانت سبب گریه شما چیست به راستی این پسر مرا گروه ستمکار از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آنها نرساند و بدنبال آن فرمود. ای اسماء این خبر را به فاطمه مده زیرا تازه زاست و این خبر غم انگیز برای او در این در حال خوب نیست.
دوران کودکی امام حسین (ع)
دوران زندگانی آن دو بزرگوار با جد بزرگوارشان پیامبر (ص) از ویژگی خاصی برخوردار است زیرا شدت علاقه پیامبر (ص) به آن دو موجب شده بود که همگان آن دو کودک را احترام کنند و دوست بداند و در خصوص علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات متعددی است که به چند نمونه اشاره می کنیم این جدیث معروف است که رسول خدا فرمود حسین از من است و من از حسین.
درباره شدت علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات نقل شده که گوید پیامبر(ص) حسین بن علی را بر شانه خود سوار کرده بودی مردی آن حضرت را دید و رو به حسین (ع) کرده و گفت ای پسرک خوب و سوار شده ای رسول خدا(ص) فرمود او هم خوب سواری است ص 23 همانگونه که قبلاً یادآور شدیم بهترین و شیرین ترین دوران عمر امام حسن و امام حسین (ع) دوران زندگانی آنان در کنار جد بزرگوارشان پیامبر (ص) بود پس از رحلت آن حضرت دوران مصیبت و مظلومیت این خانواده شروع شد. رحلت جانگداز پیامبر که برای همه مسلمانان فاجعه بزرگی بود برای این دو آقازاده نیز ضایعه ای غیر قابل جبران بود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فوتبال
بازی فوتبال ابتدا در اوایل قرن سیزدهم هجری شمسی/اواسط قرن نوزدهم میلادی در انگلستان اجرا شد. البته مدارکی در دست است که نشان میدهد بازیی شبیه به بازی فوتبال در قرون پیشتر متداول بوده است. این بازی رفته رفته در اواخر قرن نوزدهم در مدارس انگلستان طرفداران بسیاری پیدا کرد. اولین بار در سال 1225 هجری شمسی/1846 میلادی دانشگاه کمبریج در انگلستان مجموعهای از مقررات بازی فوتبال را منتشر کرد. این مقررات به تدریج توسط ملتهای دیگر نیز پذیرفته شد.
در سال 1283/1904 گامهای نخستین در جهت تاسیس فدراسیون بینالمللی فوتبال توسط ربوت گرین فرانسوی و هریشمن هلندی برداشته شد. محل تاسیس فدراسیون در ابتدا شهر پاریس بود. اکنون محل دبیرخانه فدراسیون بینالمللی در کشور سوئیس و در شهر زوریخ است. فدراسیون بینالمللی فوتبال بر مسابقههای بینالمللی و قارهای جهانی نظارت دارد و از سال 1930 میلادی به بعد هر چهار سال یکبار مسابقههای جام جهانی فوتبال را برگزار میکند.
مجمع فوتبال ایران در سال 1299 شمسی دایر شد و به این ترتیب فوتبال در ایران شکل و موقعیتی رسمی پیدا کرد. فدراسیون فوتبال ایران در سال 1325 شمسی تاسیس شد و مدتی بعد از آن به عضویت فدراسیون بینالمللی فوتبال درآمد.
بازی فوتبال
فوتبال بوسیله دو گروه یا دو تیم که هر گروه تعداد یازده نفر میباشد، در داخل زمینی به ابعاد 110×75 متر بازی میشود. هدف از این بازی، این است که توپ به داخل دروازه حریف زده شود. در این بازی فقط دروازهبان مجاز به استفاده از دستهای خود برای گرفتن توپ است. بقیه بازیکنان از پاها، تنه و یا سر برای زدن ضربه به توپ استفاده میکنند. در فوتبال هفده قانون وجود دارد.
بازی فوتبال توسط یک داور و دو خط نگهدار اداره میشود. خطنگهداران با استفاده از یک پرچم کوچک، داور را در امر آفساید، توپهای اوت و سایر خطاها کمک میکنند. وقتی در جریان بازی توپ به خارج از زمین زده شود، یکی از بازیکنان گروه مقابل با پرتاب توپ به داخل زمان، مجدداً بازی را به جریان میاندازند. توپ وقتی گل محسوب میشود که تمامی آن از صفحه فضایی و فرضی بین تیرهای عمودی و افقی دروازه گذشته باشد. بازی در دو وقت قانون 45 دقیقه انجام میشود و در فاصله بین دو نیمه، مدت 10 دقیقه به بازیکنان فرصت استراحت داده میشود. هر تیمی که در پایان وقت بازی گل بیشتری به حریف زده باشد، برنده مسابقه خواهد بود.
در فوتبال دو نوع ضربه آزاد وجود دارد: یکی ضربههای آزاد مستقیم و دیگری ضربههای آزاد غیرمستقیم. در ضربههای آزاد مستقیم میتوان توپ را مستقیماً وارد دروازه حریف کرد و به امتیاز دست یافت، ولی ضربههای غیرمستقیم به شرطی گل محسوب میشود که توپ بعد از ضربه با بازیکن دیگری تماس پیدا کند و به طور غیرمستقیم وارد دروازه شود. ضربه دوم ممکن است توسط بازیکن خودی و یا از تیم مقابل باشد. خطاهایی که منجر به زدن ضربه مستقیم میشوند، اگر در محوطه جریمه به وقوع بپیوندند، در این صورت داور اعلان ضربه پنالتی میکند. در این حالت توپ را روی نقطه پنالتی قرار میدهند و یکی از بازیکنان تیم حریف، در حالی که تنها دروازهبان از دروازه دفاع میکند، به طرف دروازه شلیک میکند. خطاهای نه گانه که باعث زدن ضربههای مسقتیم در فوتبال میشوند، از این قرارند:
لگد زدن، یا اقدام به لگد زدن؛
پریدن بر روی حریف یا بازیکن مقابل؛
تنه زدن به حریف از عقب؛
پشت پا زدن به حریف؛
زدن حریف با استفاده از دستها و ی اقدام به این امر؛
گرفتن و نگهداشتن حریف با دست و یا هر قسمت دیگر از بدن؛
تنه زدن سخت و خطرناک به حریف؛
هل دادن حریف با استفاده از دستها؛
لمس کردن توپ با دست (این حرکت بوسیله دروازهبان در محوطه جریمه آزاد است).
در بازی فوتبال قانون پیچیده و بحثانگیزی به نام آفساید وجود دارد. برای بازیکنان جوان و تازهکار دانستن چهار مطلب قضیه آفساید را حل میکند. به عبارت دیگر میتوان گفت یک بازیکن در آفساید نیست، اگر:
در نیمه زمین خودش باشد؛
حداقل دو بازیکن از تیم حریف بین او و دروازه حریف باشند؛
آخرین تماس با توپ توسط یکی از بازیکنان تیم مقابل انجام شده باشد؛
توپ مستقیماً از پرتاب اوت و یا ضربه کرنر به او رسیده باشد.
اثر ورزش فوتبال را بر دستگاه عصبی، تنفسی، قلب و اندامهای تحتانی و استقامت عمومی بدن مشخص کنید.
فوتبال ورزش گروهی است. با توجه به اینکه این ورزش در مدت طولانی انجام میشود، باعث توسعخ استقامت عمومی بدن میشود و کارایی دستگاه تنفسی و قلب و عروق را بهبود میبخشد و قدرت عضلانی در اندام تحتانی را نیز افزایش میدهد.
مهارتهای اساسی
شوت زدن، مهار کردن توپ، پاس دادن، ضربه زدن، دریبل کردن و با سر ضربه به توپ زدن (هد)، از مهارتهای اساسی در بازی فوتبال است.
ضربه زدن به توپ:
برای ضربه زدن به توپ همواره سه نکته را رعایت کنید: 1) با گامهای معمولی به طرف توپ بروید. 2) پایی را که با آن ضربه نمیزنید (پای محور)، در کنار توپ و در محل مناسبی قرار دهید. 3) پایی را که به توپ ضربه میزنید، تاب دهید و دقت کنید که با روی پا به توپ ضربه بزنید. ضربه زدن با روی پا و یا داخل پا چندان آسانی نیست. پس از ضربه زدن با ادامه حرکت پا، توپ را تعقیب کنید. سعی کنید که ضربه زدن با پا را در ابتدا با هر دو پا انجام دهید و یاد بگیرید.
مهار کردن توپ:
مهار کردن توپ، قبل از پاس دادم، شوت زدن و دریبل کردن باید انجام شود. بازیکن میتواند با تمام قسمتهای بدن خود، بجز دستها، توپ را مهار کند. به طور کلی برای مهار کردن توپ با هر یک از اندامهای بدن، آن اندام نباید سفت و محکم و با