به همراه نمونه تست ها و مثال های مربوط به مباحث
47 صفحه
....................
مباحث:
آنالیز ترکیبی - خواص ترکیب-احتمال - تابع درجه 2(انواع ریشه ها، روابط بین ضرایب و ریشه ها)- نامعادلات- تابع و تعریف آن-دامنه و برد-ترکیب دو تابع-تساوی دو تابع-اعمال جبری روی توابع-توابع یک به یک-توابع وارون-انتقال نمودار-نکات مربوط به رسم توابع درجه 2-تابع قدر مطلق-تابع جز صحیح-توابع نمایی و لگاریتمی-نامعادلات لگاریتمی-ماتریس ها و خواص آنها-حل دستگاه معادلات دو مجهولی به کمک ماتریس وارون-فاصله بین دو نقطه-مساحت ناحیه محدود بین نمودارها-فاصله نقطه از خط-فاصله دو خط موازی-دستگاه معادلات خطی-مثلثات و خواص آنها-نسبت های مهم مثلثاتی-کمان ها و قرینه آنها-زوایای متمم و مکمل --فرمول های مثلثاتی مهم - انواع توابع مثلثاتی و دوره تناوب آنها- قضیه سینوس ها و کسینوس ها-معادلات مثلثاتی-حد-انواع هم ارزی و رفع ابهام انواع توابع -دنباله- سرعت رشد دنباله -یکنوایی-پیوستگی- تعریف مشتق- مشتق توابع مختلف-مشتق پذیری-شیب خط مماس-آهنگ تغییر- توابع صعودی و نزولی-مشتق توابع مرکب و زنجیره ای-مشتق ضمنی-معادله خط مماس و قائم-کابرد مشتق-اکسترمم نسبی و مطلق-جهت تقعر- نقطه عطف-مجانب افقی، مایل و قائم- تابع هموگرافیک-مقاطع مخروطی(دایره، سهمی،بیضی و هذلولی)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فوتبال
بازی فوتبال ابتدا در اوایل قرن سیزدهم هجری شمسی/اواسط قرن نوزدهم میلادی در انگلستان اجرا شد. البته مدارکی در دست است که نشان میدهد بازیی شبیه به بازی فوتبال در قرون پیشتر متداول بوده است. این بازی رفته رفته در اواخر قرن نوزدهم در مدارس انگلستان طرفداران بسیاری پیدا کرد. اولین بار در سال 1225 هجری شمسی/1846 میلادی دانشگاه کمبریج در انگلستان مجموعهای از مقررات بازی فوتبال را منتشر کرد. این مقررات به تدریج توسط ملتهای دیگر نیز پذیرفته شد.
در سال 1283/1904 گامهای نخستین در جهت تاسیس فدراسیون بینالمللی فوتبال توسط ربوت گرین فرانسوی و هریشمن هلندی برداشته شد. محل تاسیس فدراسیون در ابتدا شهر پاریس بود. اکنون محل دبیرخانه فدراسیون بینالمللی در کشور سوئیس و در شهر زوریخ است. فدراسیون بینالمللی فوتبال بر مسابقههای بینالمللی و قارهای جهانی نظارت دارد و از سال 1930 میلادی به بعد هر چهار سال یکبار مسابقههای جام جهانی فوتبال را برگزار میکند.
مجمع فوتبال ایران در سال 1299 شمسی دایر شد و به این ترتیب فوتبال در ایران شکل و موقعیتی رسمی پیدا کرد. فدراسیون فوتبال ایران در سال 1325 شمسی تاسیس شد و مدتی بعد از آن به عضویت فدراسیون بینالمللی فوتبال درآمد.
بازی فوتبال
فوتبال بوسیله دو گروه یا دو تیم که هر گروه تعداد یازده نفر میباشد، در داخل زمینی به ابعاد 110×75 متر بازی میشود. هدف از این بازی، این است که توپ به داخل دروازه حریف زده شود. در این بازی فقط دروازهبان مجاز به استفاده از دستهای خود برای گرفتن توپ است. بقیه بازیکنان از پاها، تنه و یا سر برای زدن ضربه به توپ استفاده میکنند. در فوتبال هفده قانون وجود دارد.
بازی فوتبال توسط یک داور و دو خط نگهدار اداره میشود. خطنگهداران با استفاده از یک پرچم کوچک، داور را در امر آفساید، توپهای اوت و سایر خطاها کمک میکنند. وقتی در جریان بازی توپ به خارج از زمین زده شود، یکی از بازیکنان گروه مقابل با پرتاب توپ به داخل زمان، مجدداً بازی را به جریان میاندازند. توپ وقتی گل محسوب میشود که تمامی آن از صفحه فضایی و فرضی بین تیرهای عمودی و افقی دروازه گذشته باشد. بازی در دو وقت قانون 45 دقیقه انجام میشود و در فاصله بین دو نیمه، مدت 10 دقیقه به بازیکنان فرصت استراحت داده میشود. هر تیمی که در پایان وقت بازی گل بیشتری به حریف زده باشد، برنده مسابقه خواهد بود.
در فوتبال دو نوع ضربه آزاد وجود دارد: یکی ضربههای آزاد مستقیم و دیگری ضربههای آزاد غیرمستقیم. در ضربههای آزاد مستقیم میتوان توپ را مستقیماً وارد دروازه حریف کرد و به امتیاز دست یافت، ولی ضربههای غیرمستقیم به شرطی گل محسوب میشود که توپ بعد از ضربه با بازیکن دیگری تماس پیدا کند و به طور غیرمستقیم وارد دروازه شود. ضربه دوم ممکن است توسط بازیکن خودی و یا از تیم مقابل باشد. خطاهایی که منجر به زدن ضربه مستقیم میشوند، اگر در محوطه جریمه به وقوع بپیوندند، در این صورت داور اعلان ضربه پنالتی میکند. در این حالت توپ را روی نقطه پنالتی قرار میدهند و یکی از بازیکنان تیم حریف، در حالی که تنها دروازهبان از دروازه دفاع میکند، به طرف دروازه شلیک میکند. خطاهای نه گانه که باعث زدن ضربههای مسقتیم در فوتبال میشوند، از این قرارند:
لگد زدن، یا اقدام به لگد زدن؛
پریدن بر روی حریف یا بازیکن مقابل؛
تنه زدن به حریف از عقب؛
پشت پا زدن به حریف؛
زدن حریف با استفاده از دستها و ی اقدام به این امر؛
گرفتن و نگهداشتن حریف با دست و یا هر قسمت دیگر از بدن؛
تنه زدن سخت و خطرناک به حریف؛
هل دادن حریف با استفاده از دستها؛
لمس کردن توپ با دست (این حرکت بوسیله دروازهبان در محوطه جریمه آزاد است).
در بازی فوتبال قانون پیچیده و بحثانگیزی به نام آفساید وجود دارد. برای بازیکنان جوان و تازهکار دانستن چهار مطلب قضیه آفساید را حل میکند. به عبارت دیگر میتوان گفت یک بازیکن در آفساید نیست، اگر:
در نیمه زمین خودش باشد؛
حداقل دو بازیکن از تیم حریف بین او و دروازه حریف باشند؛
آخرین تماس با توپ توسط یکی از بازیکنان تیم مقابل انجام شده باشد؛
توپ مستقیماً از پرتاب اوت و یا ضربه کرنر به او رسیده باشد.
اثر ورزش فوتبال را بر دستگاه عصبی، تنفسی، قلب و اندامهای تحتانی و استقامت عمومی بدن مشخص کنید.
فوتبال ورزش گروهی است. با توجه به اینکه این ورزش در مدت طولانی انجام میشود، باعث توسعخ استقامت عمومی بدن میشود و کارایی دستگاه تنفسی و قلب و عروق را بهبود میبخشد و قدرت عضلانی در اندام تحتانی را نیز افزایش میدهد.
مهارتهای اساسی
شوت زدن، مهار کردن توپ، پاس دادن، ضربه زدن، دریبل کردن و با سر ضربه به توپ زدن (هد)، از مهارتهای اساسی در بازی فوتبال است.
ضربه زدن به توپ:
برای ضربه زدن به توپ همواره سه نکته را رعایت کنید: 1) با گامهای معمولی به طرف توپ بروید. 2) پایی را که با آن ضربه نمیزنید (پای محور)، در کنار توپ و در محل مناسبی قرار دهید. 3) پایی را که به توپ ضربه میزنید، تاب دهید و دقت کنید که با روی پا به توپ ضربه بزنید. ضربه زدن با روی پا و یا داخل پا چندان آسانی نیست. پس از ضربه زدن با ادامه حرکت پا، توپ را تعقیب کنید. سعی کنید که ضربه زدن با پا را در ابتدا با هر دو پا انجام دهید و یاد بگیرید.
مهار کردن توپ:
مهار کردن توپ، قبل از پاس دادم، شوت زدن و دریبل کردن باید انجام شود. بازیکن میتواند با تمام قسمتهای بدن خود، بجز دستها، توپ را مهار کند. به طور کلی برای مهار کردن توپ با هر یک از اندامهای بدن، آن اندام نباید سفت و محکم و با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
موضوع : خلاصه گزارش طرح آموزش عملی نماز پایه سوم دختران
سپاس و ستایش پروردگار جهانیان را که توفیق آموزش بهترین عمل را نصیبمان کرد.
گزارشی که پیش رو دارید خلاصه طرح اموزش عملی نماز ویژه دختران پایه سوم ابتدایی است که بنا بر برنامه ارائه شده از سوی سازمان از ابان ماه شروع و تا اردیبهشت ماه سال جاری ادامه می یابد.
آموزش احکام و مسائل ضروری مربوط به نماز ویژه دختران پایه سوم طبق تقویم زمان بندی این طرح با جلسات توجیهی مربوط به این طرح که والدین دانش آموزان نیز حضور داشتند شروع شد، در این جلسات به ضرورت علاقه مند سازی و ایجاد نگرش مثبت در دانش آموزان و آموزش صحیح نماز و احکام اولیه اشاره شد و اولیا هم قول همکاری را در زمینه اجرای هر چه بهتر این طرح به بنده دادند.
اولین موضوع مورد بحث در این طرح آموزش اصول دین بود که بعد از توضیح و تبیین هر یک از این اصول و آشنایی دانش آموزان با معنا و مفهوم هر یک از این اصول و همچنین ضرورت وجود هر یک از این اصول دانش آموزان در گروه به بحث و تبادل نظر درباره اصول دین پرداختند سپس نماینده گروهها برای دیگر گروهها یکی از این اصول را توضیح دادند تا دانش آموزان با تبادل نظر میان همدیگر به درک عمیق تر و بهتری نسبت به این مطلب پیدا کنند
اصولاً دانش آموزان در گروه به شکل بسیار خوبی به یادگیری مطلب می پردازند و این مطلبی بود که من در آموزش موضوعات مختلف آموزش نماز به آن توجه کردم و به آن مبادرت ورزیدم.
موضوع دیگر آموزش مفهوم تقلید بود که برای آموزش این موضوع به دانش آموزان این موضوع گوشزد شد که انسان در زندگی در مسائل و مشکلات خود به متخصص در آن مورد مراجعه می کند مانند مراجعه به پزشک جهت درمان بیماری، سپس آنان به این باور رسیدند که در مسائل دین هم می توانند به مرجع تقلید بعنوان متخصص در دین مراجعه کنند.
دانش آموزان با زمان سن تکلیف خود که پایان نه سالگی است هم اشنا شوند، همچنین با سن تکلیف در پسران که پایان پانزده سالگی است آشنا شدند.
در خصوص آموزش عملی وضو ابتدا طرز صحیح وضو گرفتن توسط معلم مربوطه و همچنین با استفاده از سی دی آموزشی به فراگیران آموزش داده شد سپس دانش آموزان در گروه به برطرف کردن اشکالات یکدیگر پرداختند و برعملکرد انان در گروه هم نظارت شد
دانش آموزان با وضوی جبیره که در مواقع اضطرار و مواقعی که آب برای بدن ضرر داشته باشد و همچنین طرز صحیح انجام این وضو در گروه آشنا شدند و آن را تمرین کردند
درباره آموزش تیمّم و کار گروهی تیمم و همچنین مواقعی که تیمم جایز است برای دانش آموزان گفته شد که مواقعی که آب نباشد یا برای بدن ضرر داشته باشد و یا دسترسی به آن ممکن نباشد و یا با سختی و مشقّت همراه باشد می توانند تیمم کنند همچنین چند نمونه از چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح می باشد جمع آوری شد و دانش آموزان تیمّم را به صورت گروهی تمرین کردند.
در خصوص مکان و لباس نمازگزار به دانش آموزان دو مطلب پاک بودن و غصبی نبودن توضیح داده شد و آنها به خوبی به این مسئله پی بردند.
دانش آموزان با قبله مسلمین «کعبه» به عنوان جایی که همه مسلمانان می بایست برای حفظ وحدت و یکپارچگی و همچنین نظم به طرف آن نماز بخوانند آشنا شدندو همچنین به دلایل نماز خواندن به سوی این مکان مقدس آگاهی پیدا کردند.
برای آموزش صحیح اذان و اقامه از نوار قرآن پایه سوم که اذان و اقامه در آن به خوبی قرائت شده بود استفاده شد و دانش اموزان با الفاظ اذان و اقامه و تعداد و ترتیب آنها به خوبی آشنا شدند و آن را در گروه تمرین کردند.
دانش آموزان همچنین با نماز های پنج گانه و تعداد رکعات آنها آشنا شدند و همچنین مراحل اقامه نماز به آنان توضیح داده شد و آنها با تمرین سوره حمد و توحید توسط نوار قرآن و لوحه این دو سوره را حفظ کردند و طرز تلفظ صحیح این دو سوره را نیز فرا گرفتند. در خصوص آموزش رکوع و سجود ابتدا وضعیت صحیح بدن در این دو مورد آموزش داده شد و دانش آموزان با شیوه صحیح قرار گرفتن بدن در رکوع و سجده و جاهایی از بدن که با زمین تماس دارند آشنا شدند و بعد ذکر مخصوص انها را فرا گرفتند و در گروه به تمرین آن پرداختند
درباره قنوت به دانش آموزان گفته شد که قنوت به عنوان یک دعای مستحب در نماز خوانده می شود و می توان آن را حتی به زبان فارسی نیز گفت. همچنین دانش آموزان با ذکر قنوت که در کتاب قرآن سوم آمده است آشنا شدند و به معنا و مفهوم آن پی بردند و آن را حفظ کردند و در گروه تمرین و تکرار کردند.
ذکر تشهد و زمان گفتن آن در نمازها برای دانش آموزان توضیح داده شد و با استفاده از نوار و لوحه این ذکر تمرین و تکرار شد تا دانش آموزان آن را به خوبی یاد بگیرندو بخاط بسپارند، همچنین از آنان خواسته شد که در صورت تمایل معنای آنرا نیز یاد بگیرند که برای این کار امتیاز خاصی برای آنان قرار داده شد که گرفتن جایزه یکی از مواردی بود که دانش آموزان نسبت به آن علاقه نشان دادند.
دانش آموزان در خصوص آموزش سلام هم با زمان خواندن این ذکر در نمازها آشنا شدند و با استفاده از نوارو تمرین و تکرار به یادگیری بهتر و دقیق تر آن پرداختند و معنا و مفهوم آن را نیز یاد گرفتند.
شایان ذکر است در تمامی این موارد کارتهای امتیاز جهت دریافت جایزه و یا جایزه های مختصری نظیر شکلات و گرفتن خانه در نمودار پیشرفت تحصیلی از مواردی بود که جهت ایجاد انگیزه بیشتر جهت یادگیری در انها استفاده شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
نام کتاب : پیرامون انقلاب اسلامی
مجموعه یادداشتها سخنرانیها و مصاحبهها استاد شهید مرتضی مطهری پیرامون انقلاب اسلامی انتشارات صدرا چاپ نهم : تابستان 1372 تعداد : 000 ، 10 نسخه ناشر : انتشارات صدرا ( با کسب اجازه از شورای نظارت بر نشر آثار استاد شهید )
مباحث مورد بررسی :
1 . مصاحبه در سیمای جمهوری اسلامی
1-1 . پیرامون جمهوری اسلامی
77
2 . مصاحبه دکتر سروش با استاد شهید
2-1 . پیرامون جمهوری اسلامی
122
3 . سخنرانی در مسجد فرشته :
3-1 . عدالت اجتماعی
140
3-2 . استقلال و آزادی
152
3-3 . معنویت در انقلاب اسلامی
163
3-4 . روحانیت و انقلاب اسلامی
173
مقدمه :
این کتاب گزیده ای از یادداشتها ، سخنرانیها ، و مصاحبه های "استاد شهید مرتضی مطهری " پیرامون انقلاب اسلامی است در تنظیم مقالات این مجموعه کوشش شده است تا تنقیح و ویرایش در حد تبدیل گفتار به نوشتار و حذف قسمتهای مکرر محدود بماند و در محتوای مطالب عرضه شده توسط استاد تغییری داده نشود .
این مقاله خلاصه ایست از نیمه دوم کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی "اثر استاد شهید مرتضی مطهری که مباحث ان از ابتدای مبحث " مصاحبه در سیمای جمهوری اسلامی ، پیرامون جمهوری اسلامی " تا انتهای کتاب می باشد .
" مصاحبه در سیمای جمهوری اسلامی ،
پیرامون جمهوری اسلامی "
این مصاحبه به منظور پاسخگویی به سوالات عقیدتی و ایدیولوژیکی بسیاری که به خصوص در میان روشنفکران در زمان نزدیک شدن به برگزاری رفراندوم با استاد مطهیر صورت گرفته است .
سوال اول :
بعنوان اولین سؤال من از مفهوم جمهوری اسلامی شروع میکنم که بزعم بسیاری ، مفهومی گنگ و مبهم است زیرا جمهوری بمعنای قرار داشتن حق حاکمیت در دست خود مردم و بمعنای حکومت عامه مردم است حال آنکه قید اسلامی ، این اطلاق را محدود و مقید میکند و باین ترتیب بنظر میرسد که مفهوم جمهوری اسلامی در تعارض با موازین دمکراسی و در تعارض با مفهوم جمهوری بمعنای عام آن باشد اینست که میپرسم شما چه تعریفی از جمهوری اسلامی ارائه میدهید ؟
پاسخ استاد مطهری :
کلمه جمهوری ، شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص میکند و کلمه اسلامی محتوای آنرا. مسئله جمهوری مربوط است به شکل حکومت که مستلزم نوعی دمکراسی است یعنی اینکه مردم حق دارند سرنوشت خود را خودشان در دست بگیرند قطع نظر از اینکه مرد یا زن سفید یا سیاه ، دارای این عقیده یا آن عقیده باشند در اینجا فقط شرط بلوغ سنی و رشد عقلی معتبر است ، و نه چیز دیگر بعلاوه این حکومت ، حکومتی موقت است یعنی هر چند سال یکبار باید تجدید شود و این ملازم با این نیست که مردم خود را از گرایش به یک مکتب و یک ایدئولوژی و از التزام و تعهد به یک مکتب معاف بشمارند .
کلمه اسلامی پیشنهاد میکند که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود ، و در مدار اصول اسلامی حرکت کند چون میدانیم که اسلام بعنوان یک دین در عین حال یک مکتب و یک ایدئولوژی است ، طرحی است برای زندگی بشر در همه ابعاد و شئون آن . در نتیجه جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که شکل آن ، انتخاب رئیس حکومت از سوی عامه مردم است برای مدت موقت و محتوای آن هم اسلامی است .
برای اکثریت قاطع ملت ایران ، ایمان و اعتقاد راسخ به اصول اسلامداشتن و بی چون و چرا دانستن آن اصول ، نه گناه است و نه عیب آنچه که میتواند گناه و عیب باشد ، اینست که این اکثریت مسلمان ، به اقلیت بیاعتقاد ، اجازه چون و چرا ندهد
که این اجازه چون و چرا به مخالفین داده شده است و گرنه لازم به انجام چنین مصاحبه ای به منظور بیان نظرات و سوالات مخالفین نبود .
الف : پاسخ ایشان در زمینه انقلاب مشروطیت : "
ملت ایران که در انقلاب مشروطیتحق حاکمیت ملی را کسب کرد ،هرگز آنرا منافی با قبول اسلام بعنوان یک مکتب و یک قانون اصلی و اساسی که قوانین مملکت باید با رعایت موازین آن تدوین و تنظیم گردد ، ندانست و لهذا در متن قانون اساسی ضرورت انطباق با قانون اسلام آمده است و در آنجا صریحا گفته میشود که هیچ قانونی که بر ضد قوانین اسلام باشد ، قانونیت ندارد و یا ضرورت حضور پنج فقیه طراز اول برای نظارت بر قوانین ، که در متمم قانون اساسی مندرج است ، برای تامین همین نکته است .
بنابراین اسلامی بودن این جمهوری بهیچ وجه با حاکمیت ملی - که بدوره مشروطیت اشاره کردید - و یا بطور کلی با دمکراسی منافات نداردو هیچگاه اصول دمکراسی ایجاب نمیکند که بر یک جامعه ایدئولوژی و مکتبی حاکم نباشد .
منشا اشتباه آنان که اسلامی بودن جمهوری را منافی با روح دمکراسی میدانند ناشی از اینست که دمکراسی مورد قبول آنان هنوز همان دمکراسی قرن هیجدهم است که در آن حقوقانسان در مسائل مربوط به معیشت و خوراک و مسکن و پوشاک ، و آزادی در انتخاب راه معیشت مادی خلاصه میشود اما اینکه مکتب و عقیده و وابستگی بیک ایمان هم جزو حقوق انسانی است و اینکه اوج انسانیت در وارستگی از غریزه و از تبعیت از محیطهای طبیعی و اجتماعی ، و در وابستگی به عقیده و ایمان و آرمان است بکلی بفراموشی سپرده شده است .
ب : پاسخ ایشان به زیر پا گذاشتن حق حاکمیت که متعلق به عموم افراد ملت است :
مبارزه ملت ایران ، تنها یک قیام علیه استیلای سیاسی و استعمار اقتصادی نبود ، قیام علیه فرهنگ ها و ایدئولوژیهای غربی و دنباله روی از غرب بود میدانیم که هویت فرهنگی یک ملت ، آن فرهنگی است که در جانش ریشه دوانیده است و هویت ملی این مردم اسلام است هیچکس نمیخواهد اسلامی بودن جمهوری را بر مردم تحمیل کند این تقاضای خود مردم استجمهوری اسلامی یعنی یک نفی و یک اثبات اما نفی ، نفی رژیم حاکم 2500 ساله و اثبات ، محتوای اسلامی و توحیدی آنست .
ب : پاسخ ایشان د رمورد ولایت فقیه :
ولایت فقیه به این معنی نیست که فقیه خود در رأس دولت قرار بگیرد و عملا حکومت کند نقش فقیه در یک کشور اسلامی نقش یک ایدئولوک است نه نقش یک حاکم وظیفه ایدئولوک اینست که بر اجرای درست و صحیح ایدئولوژی نظارت داشته باشد ، او صلاحیت مجری قانون و کسی را که میخواهد رئیس دولت بشود و کارها را در کادر ایدئولوژی اسلام با انجام برساند ، مورد نظارت و بررسی قرار میدهد
.ولایت فقیه ، یک ولایت ایدئولوژیکی است و اساسا فقیه را خود مردم انتخاب میکنند و این امر عین دمکراسی استدر حقیقت ، حق شرعی و ولایت شرعی ، یعنی مهر ایدئولوژی مردم ، و حق عرفی ، همان حق حاکمیت ملی مردم است که آنها باید فرد مورد تائید رهبر را انتخاب کنند و باو رأی اعتماد بدهند .
د: پاسخ ایشان د رمورد حکومت طبقه روحانی :
امروز هر بچه دبستانی اینقدر میداند که جمهوری اسلامی یعنی جامعه اسلامی ، با رژیم جمهوری و میداند که جامعه اسلامی یعنی جامعه توحیدی و جامعه توحیدی یعنی جامعه ای بر اساس جهان بینی توحیدی ، که بر طبق آن ، جهان ماهیت از اوئی و به سوی اوئی دارد و این جهان بینی دارای یک ایدئولوژی توحیدی است که از آن به توحید عملی تعبیر میشود ، یعنی رسیدن انسان به یگانگی اخلاقی و یگانگی اجتماعی ، که هر دوی اینها در آیه کریمه معروفی که رسول اکرم ( ص ) در صدر نامه هایش به شخصیتهای جهان آنرا ثبت میکرد ، مندرج است : قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله » آیه 63 - آل عمران ) جمله " « تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم »" توحید نظری و جمله "الا نعبد الا الله »" توحید عملی فردی و جمله " « و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا »" توحید عملی اجتماعی را که مساوی است با آزادی و دمکراسی در اصیلترین شکلش ، نشان میدهد . قید اسلام ، با توجه به ذات و محتوای آن هرگز جمهوری اسلامی را طبقاتی نمیکند
سوال دوم :
میدانیم که اوضاع زمانه دائما در تحول و دگرگونی است بر این اساس حکومت . جمهوری اسلامی ، چگونه میخواهد جوابگوی مسائل پیچیده و دائما در حال تحول اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و باشد آیا الگوی جمهوری اسلامی در این مورد همان ضوابط و مقرراتی است که 1400 سال پیش عرضه شده است ؟ آیا این قوانین که قاعدتا تا زمان ما کهنه شده اند قادر به رویارویی با این مسائل هستند ؟
استاد مطهری :
سؤال اساسی اینست : آیا انسانیت انسان ، ارزشهای انسانی ، کمال انسانی ، واقعیتهای متغیر و متبدلی هستند ؟ یعنی همانطور که لوازم زندگی و مظاهر تمدن روز به روز فرق میکنند آیا معیارهای انسانیت هم روز به روز فرق میکنند ؟ لازمه حرکت داشتن ستاره این نیست که مدار ستاره هم قطعا و ضرورتا و لزوما تغییر بکند .
انسان بحکم اینکه خط سیر تکاملش ثابت است ، نه خودش ، یک سلسله معیارها دارد که بمنزله نشانه های راهند چون ستارگان که چون دایما در حرکتند ولی مدار چرخش ثابتی دارند و لازمه حرکت داشتن ستاره این نیست که مدار ستاره هم قطعا و ضرورتا و لزوما تغییر بکند . این نشانه ها و این معیارها ، همیشه نشانه و معیار هستند و دلیل و ضرورتی ندارد که تغییر بکنند .
نظریه صحیح همین است که انسان با حفظ نوعیتش در مسیر تکاملی گام بر میدارد
یعنی از روزی که انسان در روی زمین پدیدار شده است ، نوعیت او از آن جهت که انسان است تغییر نکرده و او به نوع دیگری تبدیل نشده است . گویی در قانون خلقت ، تکامل از مرحله جسم و اندام و ارگانیزم بدنی به مرحله روانی و روحی و اجتماعی تغییر موضع داده است . از آنجا که نوعیت انسان تغییر نمیکند ، بناچار یک سلسله اصول ثابت که مربوط به انسان و کمال اوست ، خط سیر انسانیت را مشخص میسازد و بر زندگی او حاکم است ، و از آنجا که انسان در چنین مسیری حرکت میکند و در آن ، منازل مختلف را میپیماید - بواسطه اختلاف منازل ، احکام مربوط به هر منزل با منازل دیگر متفاوت خواهد بود همین امر او را ناگزیر میسازد که در هر منزل بشیوه ای خاص - متفاوت با دیگر منازل - زندگی کند . قوانین اسلام آنگونه که در متن تشریعات دین منظور گردیده منزلی وضع نشده بلکه مسیری وضع شده است ، اما در عین حال برای منازل هم فکر شده و اقدمات و تمهیدات لازم برای آنها در نظر گرفته شده است اسلام برای نیازهای ثابت ، قوانین ثابت ، و برای نیازهای متغیر ، وضع متغیری در نظر گرفته است .
و ایشان به منظور روشن سازی بحث دو مثال ذکر کرده اند : یکی در مورد ایه : « و اعدوا لهم ما استطعتم من قوش و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم " : ای مؤمنان ، در مقام مبارزه با آنان خود را مهیا کنید و هر چه میتوانید ابزار جنگی برای ترساندن دشمنان خدا و خودتان فراهم کنید . سوره انفال - آیه 60 که در واقع بیانگر اصل اجتماعی است . اسلام در رابطه جامعه اسلامی با جامعه های دیگر به قدرتمند شدن و قدرتمند بودن و تهیه لوازم دفاع از خود ، در حدی که دشمن هرگز خیال حمله را هم نکند ، توصیه کرده است . (خط سیر ثابت) و د رمنزلی که در زمان رسول اکرم بوده لزوم فراگیری اسب دوانی و تیر اندازی به منظور مهارت یافتن در امور جنگی توصیه شده بود که در دوره ما می تواند این لزوم به ورت دیگر اجرا گردد .
مثال دوم راجع به مبادلات و کیفیت گردش ثروت در میان مردم که باین تعبیر در قرآن بیان شده است : ²لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل : مال یکدیگر را به نا حق صرف نکنید . سوره بقره - آیه 188
یعنی نقل و انتقال مملوکها نباید بصورت بیهوده انجام شود. مثلا در مورد خرید و فروش خون پیش آمده است . در گذشته که از خون استفادهای نمیشد معامله خون باطل بود زیرا اکل مال به باطل محسوب میشد اما امروز که در اثر پیشرفت علم ، خون بصورت یک مایه حیات در آمده ، دیگر نمیتوان گفت معامله خون مصداق اکل مال به باطل است بلکه در اینجا بدلیل عوض شدن مصداق ، حکم جزئی تغییر میکند اما حکم کلی همچنان پا بر جا و بی تغییر باقی میماند و بر مصادیق تازه منطبق میگردد .
در انطباق احکام کلی با مصادیق جدید ، این اجتهاد است که نقش اصلی را بازی میکند وظیفه فقیه اینست که بدون انحراف از اصول کلی ، مسائل جزئی و متغیر و تابع گذشت زمان را بررسی کند و بر اساس همان احکام و چهار چوبهای اصلی که توسط وحی عرضه شده است احکام مناسب را صادر کند .
سوال سوم :
شما اشاره کردید به ضوابط کلی در نظام اسلامی ، که از وحی سرچشمه میگیرد و مسیر زندگی بشر را به بهترین نحو مشخص میکند حال آنکه در زمان ما این مسئله بشدت مطرح است که اگر بتوان تلفیقی آگاهانه از دو دستاورد بزرگ تاریخ فکر بشر - دمکراسی و سوسیالیسم - بوجود آورد ، میتوان صراط مستقیمی یافت که انسان را از وحی بی نیاز سازد . به خصوص برای شرقی مسلمان این امکان هست که بتواند عناصری از معنویت اسلامی را در این چهار چوب بگنجاند و آنرا هر چه غنی تر وکاملتر و کارآتر سازد ؟
استاد مطهری : دمکراسی و سوسیالیسم میان خودشان نوعی ناسازگاری - یا لااقل توهم ناسازگاری - وجود دارد که هنوز نتوانسته اند آن را ازمیان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
خلاصه ای از زندگی حضرت فاطمه معصومه
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و القاب ایشان ((معصومه)), ((ستى)), و ((فاطمه کبرى)) است. پدرش حضرت موسى بن جعفر علیه السلام و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا علیه السلام است.
از ولادت تا هجرت
آن حضرت اول ذى القعده سال 173هـ.ق در مدینه منوره به دنیا آمدند. و در سن 28 سالگى در روز دهم(وسیله المعصومیه,ص 65, به نقل از نزهه الابرار) یا دوازدهم (مستدرک سفینه البحار, ج 8, ص 258) ربیع الثانى سال 201هـ.ق در شهر قم از دنیا رفتند.
سفر مقدس به شهر مقدس
در سال 200هـ.ق و یک سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به شهر ((مرو)) حضرت فاطمه معصومه علیها السلام همراه عده اى از برادران خود براى دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمان خویش راهى دیار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسیدند, ولى از آنجا که در آن زمان مردم ساوه از مخالفین اهل بیت بودند با ماموران حکومتى همراهى نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند که عده اى از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند.(زندگى حضرت معصومه, نوشته آقاى منصورى, ص 14. (به نقل از ریاض الانساب, تالیف ملک الکتاب شیرازى).) حضرت در حالى که از غم و حزن بسیار مریضه بود با احساس ناامنى درشهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید, زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما مى باشد;(دریاى سخن, تالیف سقازاده تبریزى (نقل از ودیعه آل محمد, نوشته آقاى انصارى), ص 12) سپس حضرت به طرف قم حرکت نمود. بزرگان قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى که ((موسى بن الخزرج)) بزرگ خاندان ((اشعرى)) زمام شتر آن مکرمه را به دوش مى کشید; ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصى ((موسى بن الخزرج)) اجلال نزول فرمود.(تاریخ قدیم قم, ص 213) آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهاى عمر پربرکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهى به پایان رساند.
غروب مهتاب در شهر ستارگان
سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ((از اجلال نزول کوکب ولایت و توفیق زیارت بانویى از تبار فاطمه اطهر)), با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت, مبدل به دنیایى از حزن و اندوه شد, و این غروب غم انگیز عاشقان امامت و ولایت را در سوگ و عزا نشاند. در رابطه با علت مریضى نابهنگام حضرت و مرگ زودرس آن بزرگوار گفته شده است (وسیله المعصومیه, نوشته میرزا ابوطالب بیوک, ص 68, الحیاه السیاسیه للامام الرضا علیه السلام, نوشته جعفر مرتضى العاملى, ص 428) که زنى در شهر ساوه ایشان را مسموم نمود که این مطلب با توجه به درگیرى دشمنان اهل بیت با همراهان حضرت و شهادت عده اى از آنها ((در ساوه)) و جو نامساعد آن شهر و حرکت نابهنگام آن بزرگوار در حال مریضى به سوى شهر قم, مطلبى قابل قبول مى تواند باشد. آرى آن حضرت که مى رفت زینب وار با سفر پربرکتش سند گویایى بر حقانیت امامت رهبران راستین و افشاگر چهره نفاق و تزویر مامونى باشد, و همانند قهرمان مربلا پیام آور خون سرخ برادرى باشد که این بار مزورانه به قتلگاه (بنى عباس) برده مى شد, ناگاه تقدیر الهى بر این شد که مرقد آن بزرگ حامى خط ولایت و امامت براى همیشه تاریخ, فریادگر مبارزه با ظلم و بى عدالتى ستم پیشگان دوران و الهام بخش پیروان راستین تشیع علوى در طول قرون و اعصار باشد.
مراسم دفن
بعد از وفات شفیعه روز جزا آن حضرت را غسل داده و کفن نمودند سپس به سوىقبرستان ((بابلان)) تشیع کردند ولى به هنگام دفن آن بزرگوار ((به خاطر نبودن محرم)) ((آل سع)) دچار مشکل شدند و سرانجام تصمیم گرفتند که پیرمردى به نام ((قادر)) این کار را انجام دهد. ولى قادر و حتى بزرگان و صلحاء شیعه قم هم, لایق نبودند عهده دار این امر مهم شوند; چرا که معصومه اهل بیت را باید امام معصوم علیه السلام به خاک سپارد. مردم منتظر آمدن ((آن پیر مرد صالح)) بودند, که ناگهان دو سواره را دیدند که از جانب ریگزار به سوى آنان مىآیند وقتى نزدیک جنازه رسیدند, پیاده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاک ریحانه رسول خدا را در داخل سردابى ((که از قبل آماده شده بود)) دفن کردند و بدون اینکه با کسى تکلمى نمایند, سوار شده و رفتند, و کسى هم آنها را نشناخت.(تاریخ قدیم قم, ص 214) به قول یکى از بزرگان هیچ بعید نیست که این دو بزرگوار, امامان معصومى باشند که براى این امر مهم به قم آمدند.(آیه الله فاضل لنکرانى ((دام ظله)).) پس از به پایان رسیدن مراسم دفن, موسى بن الخزرج سایبانى از حصیر و بوریا بر قبر شریف آن بزرگوار برافراشت و این سایبان بر قرار بود تا زمانى که حضرت زینب دختر امام جواد علیه السلام وارد قم شدند و قبه اى آجرى بر آن مرقد مطهر بنا کردند.(سفینه البحار, ج 2, ص 376) وبدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارداتمندان به اهل بیت علیهم السلام و دارالشفاى دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
ویژگی های حضرت فاطمه معصومه(س)
تعداد امامزادگان شـایسته تعظیـم و تجلیل در ((دارالایمان قـم)) که بـر فراز قبـور مطهرشان گنبـد و سایبان هست به چهارصـد نفـر مى رسد. در میان ایـن چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قـم نـورافشانى مـى کنند, ماه تابانـى که همه آنها را تحت الشعاع انـوار درخشان خـود قـرار داده, تـربت پـاک شفیعه محشـر, کـــــــریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام), دخت گرامى موسى بـن جعفر, حضرت معصـومه(س) مى باشد. پژوهشگر معاصر, علامه بزرگـوار, حاج محمدتقى تسترى, مولف قامـوس الرجال مى نویسد: ((درمیان فرزنـدان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع), کسـى همسنگ حضرت معصـومه(س) نمـى باشد.)) محـدث گرانقدر حـاج شیخ عبـاس قمـى به هنگام بحث از دختـران حضـرت مـوسـى بـن جعفر(ع), مى نویسد: ((بـرحسب آنچه به مارسیده, افضل آنها سیـده جلیله معظمه, فاطمه بنت امام مـوسـى(ع), معروف به حضـرت معصـومه(س) است.)) بـررسـى شخصیت بـرجسته و فضایل گستـرده حضـرت معصـومه(س) در ایـن صفحات نمى گنجد. در ایـن نـوشته به برخـى از ویژگیهاى آن خاتـون دوسرا اشاره مى کنیم:
1 ـ شفاعت گسترده
بالاتریـن جایگاه شفاعت, از آن رسـول گرامى اسلام است که در قرآن کریـم از آن به ((مقام محمود)) تعبیر شده است. و گستردگى آن با جمله بلند: (ولسـوف یعتیک ربک فتـرضـى) بیان گردیـده است. همانا دو تـن از بانـوان خاندان رسـول مکرم شفاعت گسترده اى دارند که بسیار وسیع و جهان شمـول است و مـى تـوانـد همه اهالـى محشـر را فـراگیـرد: 1 ـ خـاتـون محشـر, صـدیقه اطهر, حضـرت فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ. 2 ـ شفیعه روزجزا, حضـرت فـاطمه معصـومه(س). در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا ـ سلام الله علیهاـ همیـن بس که شفـاعت, مهریه آن حضـرت است و به هنگـام ازدواج پیک وحـى طـاقه ابریشمـى از جانب پروردگار آورد که در آن, جمله ((خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمـد(ص) قـرار داد.)) با کلک تقدیر نقش بسته بود. ایـن حـدیث از طـریق اهل سنت نیز آمده است. بعد از فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ از جهت گستـردگـى شفاعت, هیچ کـس ـ و حد اقل هیچ بانـویى ـ به شفیعه محشر, حضرت معصـومه دخت مـوسـى بـن جعفر ـ سلام الله علیها ـ نمى رسد, که امام به حق ناطق, حضـرت جعفـر صادق(ع) در ایـن رابطه مـى فـرمایـد: ((تدخل بشفـاعتها شیعتنـاالجنه باجمعهم)): ((بـا شفـاعت او همه شیعیـان مـا وارد بهشت مـى شـوند.))
2 ـ عصمت
بـر اسـاس روایتـى که مـرحـوم سپهر در ((ناسخ)) از امام رضا(ع) روایت کـرده, لقب ((معصـومه)) را به حضـرت معصـومه, امام هشتـم اعطـا کـرده انـد. طبق ایـن روایت امـام رضـا(ع) فـرمود: ((من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى)) ((هرکس حضرت معصومه را در قـم زیارت کند, همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.)) ایـن روایت را مـرحـوم محلاتـى نیز به همیـن تعبیـر نقل کـــرده است. با تـوجه به ایـن که عصمت به چهارده معصـوم(علیهم السلام) منحصر نیست, بلکه همه پیامبـران, امامـان و فـرشتگـان معصـوم هستنـد. و علت اشتهار حضـرت رسـول اکـرم, فـاطمه زهـرا و امامـان(علیهم السلام) به ((چهارده