واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مراحل خود سازی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

منظور از خودسازی چیست ؟ خود جسمانی مراد است، یا خود روحانی یا هر دو؟موضوع اصلی خود سازی در مباحث اخلاقی و به طور کلی، موضوع اصلی دین، روح و بعد معنوی انسان است، نه بدن مادی او؛ زیرا این وظیفه علوم زیستی و طبیعی است که در مورد ساختار و کیفیت، رشد، بیماری های بدن و درمان آنها مطالعه و تحقیق نمایند. بدن، در این میدان، صرفا به عنوان ابزاری تحت اختیار و فرمان روح به کار گرفته می شود.اگر انسان بعد مجرد و روح نداشت، چندان به دین نیاز مند نمی شد، بدن انسان مادی است وبرای رفع نیازها یش به دانش تجربی و طبیعی نیاز دارد، اینگونه دانش در خود طبیعت یافت می شود و آدمی قادر است با ابزار حس ، مقایسه، آزمایش و علوم دانشگاهی، به رفع نیازهای دانشی خویش بپردازد ، ولی روح انسان مجرد است و سامان دادن به حیات مجرد روحانی انسان، نیاز به دانش و بینش معنوی دارد، اینگونه آگاهی، با ابزار طبیعی تحصیل نمی شود و نیازمند به عقل، وحی و ابزار فرا طبیعی است.دین، در اصل، تامین کننده نیازهای بینشی و دانشی انسان در زندگی معنوی و فرا طبیعی او است، اگر چه اکنون که آدمی با طبیعت در آمیخته است، به نیازهای طبیعی او نیز، به طبع بعد مجرد، پرداخته شده است .دین و خود اصیل انسان به هم پیوندی عمیق دارند، دین: یعنی یاد خدا بودن ، همان چیزی که بعد معنوی انسان به وسیله آن به تعالی و کمال می رسد و دین گریزی چیزی جز فرار از خود نیست، بی توجهی به دین و یاد خدا، در حقیقت، بی توجهی به خویشتن خویش است.یاد خدا هم آغوش یاد خود است و یاد خود حقیقی، یاد خداوند را در پی دارد ، کسی که خدا را به فراموشی سپارد ، خود را فراموش کرده و فراموشی خود، مستلزم از یاد بردن خداوند و معبود هستی است. قرآن کریم می فرماید: ولا تکونوا کالذین نسوالله فانسیهم انفسهم. و مانند آنانی مباشید که خدای را به فراموشی سپردند، پس در نتیجه خویش را فراموش کردند. (حشر، 19) و در روایات فراوانی آمده است که : من عرف نفسه فقد عرف ربه.برای فهم معنا و مفهوم خود سازی لازم است ابتدا تصور درستی از خود داشته باشیم. هویت واحد انسانی در ابتدای تکوین و نشو و نمو چیزی جز استعداد نیست، انسان از این دیدگاه، مجموعه ای از توانایی ها و استعدادهای فراوانی است که در طول زندگی باید به فعلیت و شکوفایی برسند. بنابراین خود سازی؛ یعنی فراهم آوردن زمینه برای پرورش استداد های درونی خود و به ظهور و فعلیت رساندن امکانات بالقوه ای که خدای متعال در فطرت انسان قرار داده است.در این راستا زندگی هم یعنی فرصتی برای به ظهور رساندن استعداد های انسانی و شکوفا شدن سرشت آدمی از طریق خود سازی و پرستش آزادانه خداوند ( عبادت احرار).به عبارت دیگر خود سازی مجموعه فعالیت های اصلاحی و سازنده ای است که انسان به صورت منظم و برنامه ریزی شده بر روی نفس خود اعمال می نماید تا در نتیجه آن به کمال حقیقی نایل و از لذت سعادت در دنیا و آخرت بر خوددار گردد.انسانیت انسان مانند هسته ای است که باید شکوفا و بارور گردد. به طور مثال یک هسته خرما را در نظر بگیرید ، این هسته استعداد تبدیل شدن به درخت و میوه خرما را در درون خود دارد ، در صورت فراهم بودن شرایط و زمینه مناسب، استعداد درونی اش به فعلیت می رسد و دانه به درخت خرما و سپس به میوه شیرین تبدیل خواهد شد.خدای متعال در انسان نیز استعداد برخورداری از کمال و رسیدن به اوج قله انسانیت و سعادت را بودیعت نهاده است، استعدادی که در طی یک برنامه ریزی دقیق و جذب و انجذاب مناسب تربیتی شکوفا خواهد شد.منظور از خود سازی و به طور کلی پرداختن به خویش، شکل دادن و جهت بخشی به فعالیت های حیاتی و تصحیح و تقویت انگیزه ها ، در نظر گرفتن مقصد نهایی و سو گیری فعالیتها برای قرب به خداوند است.روح انسان نیز یک حقیقت احدی صرف نیست، بعد معنوی انسان دارای مراتب و شئونی است که هر یک کارکرد مشخصی در ساخت شخصیت انسان دارند. همچنین روابطی که میان شئون روح انسان برقرار است، روابطی بسیار دقیق و در خور تامل فراوان است.بحث راجع به "روح"، شئون روح؛ یعنی "عقل"، "نفس" و "قلب" و همچنین "روابط" میان آنها، مربوط به بحث خود شناسی و انسان شناسی است و از حوصله بحث فعلی خارج است. آنجه در این بحث اهمیت دارد توجه به این معنی است که اولا موضوع خود سازی، هر سه حوزه روح انسان است و ثانیا با توجه به روابط بسیار پیچیده و عمیقی که میان شئون روح هست، هر سه حوزه باید طی یک فرایند بسیار حساب شده، علمی و هماهنگ، ساخته و پرداخته شوند؛ زیرا شخصیت نهایی انسان حاصل رشد و شکوفایی هماهنگ این نیروها است.در این جا اشکالی مطرح می شود که در این طرح نفس یکی از ابعاد روح انسان معرفی شده در حالی که در قرآن کریم واژه نفس در مورد تمام بعد مجرد انسان بکار رفته است، مانند این آیه که خدای تعالی در آن می فرماید: (و نفس و ما سویها، فألهمها فجورها و تقویها، قد أفلح من زکیها ،و قد خاب من دسیها) یعنی قسم به نفس و روح و حقیقت انسان و آنکه نفس انسانى را تسویه نمود و فجور و تقواى آن رابه آن الهام کرد، کسى نجات یافته و به فلاح مى‏رسد که همین نفس را تزکیه کند و بى گمان کسى ضرر مى‏کند و به خسران مى‏رسد که نفس و یا روح خود را آلوده کرده و حقیقت خود را تضییع بگرداند. (الشمس، از آیه 8 تا 10)یا این آیه که می فرماید: (علیکم انفسکم) بر شما باد که به نفس خود توجه کنید .که مراد از نفس، تمام خود معنوی انسان است.در پاسخ می توان گقت که از مجموع آموزه های آیوی، روایی و منابع اخلاق اسلامی برمی آید که واژه نفس در صورتی که به تنهایی یا در قبال بدن، استعمال شود، مصداق آن، تمام بعد مجرد انسان است، ولی هنگامی که در کنار عقل و قلب به کار رود، به شان خاصی از روح انسان اشاره می کند که مستقیما در ارتباط با بدن و طبیعت انسان قرار دارد، در این صورت با عقل و قلب متفاوت خواهد بود.بنابراین موضوع خود سازی تمام شئون روح انسان را در بر می گیرد، یعنی هم باید در این مباحث در باره پرورش عقل انسان راه کار نظری و عملی ارائه شود، هم روش تعدیل نفس مورد بحث و بررسی قرار گیرد و هم به راهکار عملی احیاء دل اشاره گردد.البته همانگونه که اشارت رفت، بدن هم نقش ابزاری خود را خواهد داشت و از این جهت خارج از حیطه کار اخلاقی نخواهد بود.به عبارت دیگر، اگر چه معتقدیم که انسان دارای جسم و روح و دو ساحتی است و روح انسان نیز به لحاظ کارکردهای متفاوتی که دارد، دارای ابعاد و شئون مختلفی است و در مقایسه این دو بعد، اصالت با روح و بعد مجرد انسان است، در عین حال فراموش نمی کنیم که انسان، دست کم تا هنگامی که در این دنیا بسر می برد قابل تجزیه نیست و از وحدت حقیقی برخوردار است.خصوصا در بحث خود سازی توجه به این نکته کاملا ضروری می نماید که بدانیم جسم و روح انسان هرگز به صورت دو حقیقت از هم تفکیک شده تصور نمی شود، بدن و روح دو حقیقت در هم تنیده هستند که تاثیر های فراوانی بر هم می گذارند و در ارتباط با هم رشد می کنند .انسان اگر چه بقایش پس از مرگ، روحانی می باشد، ولی حدوثش در این جهان جسمانی است و حتی پس از مرگ نیز از داشتن نوعی بدن بی نیاز نیست.بر این اساس، اصل این پرسش که موضوع خود شناسی خود جسمانی است یا خود روحانی صحیح نمی باشد؛ زیرا مشعر به تفکیک است و تفکیک انسان به دو جزء کاملا مجزا و پرداختن به آنها به صورت مستقل شدنی نیست.در بسیاری از کتب اخلاق و خود سازی متاسفانه این تصور وجود دارد که موضوع خود سازی تنها خود معنوی انسان است و به همین دلیل در نوع مطالب و راهکارهایی که ارائه می شود از بدن و خود طبیعی و نوع تاثیر گذاری آن بر بعد معنوی، غفلت شده است. انسان یک موجود یکپارچه است و باید جسم و روح او به صورت موزون و در رابطه باهم مورد تربیت و سازندگی قرار بگیرد تا کل این فرایند کارکرد مناسب خود را بیابد و انسان در طی سلوک خود به اهداف نهایی دین و کمال انسانی برسد.از این بالاتر راه سلوک عملی انسان با تربیت و تعدیل نفس که با بدن و طبیعت انسان مرتبط است، آغاز میشود، اگر کسی موفق نشود که نفس و بدن خود را در ابتدای راه تعدیل نماید، هرگز در ادامه راه سلوک و خود سازی موفق نخواهد شد. آنکه گفته عقل سالم در بدن سالم است، حرفش به این نکته اشاره دارد که اگر می خواهی عقل سالم و رشد یافته داشته باشی، باید مواظب سلامتی بدن خود نیز باشی. اگر بدن انسان مریض و رنجور شود، انسان آزادی خود را در اندیشه و عمل از دست خواهد داد و نخواهد توانست آنچنان که باید بیندیشد و تا اوج معنویت و خدایی شدن، پرواز نماید.بدن ابزار و مرکب راهواری است که باید سالک الی الله بر آن بنشیند و با کمک آن به ریاضت نفس بپردازد و روح خود را به تعالی برساند، کسی که بدن سالم و قوی ندارد، توان حرکت به سوی خدا را نیز نخواهد داشت، اگر چه اصل حرکت روحانی و معنوی است.خود سازی به معنی متوقف ساختن فعالیت ها و توصیه به اینکه انسان فقط به روح خود بپردازد و با عزلت نشینی و گوشه گیری فعالیت های اجتماعی خود را متوقف نماید نیست، غرض از این بحث آن است که بدانیم چگونه کوشش های علمی و عملی خود را تنظیم نماییم و آنها را به چه سویی سوق دهیم تا در رسیدن به کمال حقیقی و فلاح و رستگاری موثر باشند.در دیدگاه عرفان اسلامی که انسان به مظهر خدا تعریف می شود، نیز این تذکار وجود دارد که مظهریت انسان، اگر چه کامل است، ولی در بدو حرکت سلوکی، در اغلب موارد به صورت استعداد ناشکفته در او نهفته است؛ بنابراین تمامی برنامه های سلوکی در عرفان عملی نیز به منظور فعلیت بخشیدن و شکوفا نمودن استعداد های بی نظیر انسانی و الهی، سامان یافته است.برای مطالعه بیشتر رجوع شود به1- خود شناسی برای خود سازی، مصباح یزدی2- به سوی خود سازی، همان خودشناسی و خود سازی



خرید و دانلود تحقیق در مورد مراحل خود سازی


مقاله درباره را خود شناسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

چرا خود شناسی ؟

وسعت موضوع : این مبحث به قدری گسترده است که باید به ناکامل بودن همیشگی آن اعتراف کرد. زیرا انسان همواره مسیر کمال را طی می کند و در هر برهه از زمان و از دیدگاه هر یک از افراد, می توان مورد دگری را نیز به این مجموعه اضافه کرد. دلیل اصلی قصور عقل و ذهن آدمی در این گسترش, تقابل روح و جسم است. زیرا خود شناسی نقطه ی عطف برخورد شایسته ی روح و سرشت همیشه پاک انسانی با جسم چند گانه و متغیر او می باشد. در این باب هر چه بگوییم باز به آخر خط نخواهیم رسید ؛ چنانکه ابن سینا می گوید :

دل اگر چه در این بادیه بسیار شتافت یک موی ندانست ولی موی شکافت اندر دل من هزا ر خورشید بتافت وآخر به کمال ذره ای راه نیافت

ادراک حس خشنودی خداوند در دل: اگر آدمی شناخت صحیح و درستی از خود داشته باشد, تمامی مواهب الهی را در خود می بیند, لذا گزاف نمی خواهد و بدانچه خداوند تبارک و تعالی برایش گسترده شاکر است و خدا هم از چنین بنده ای خشنود است . این احساس رضایت خداوند در دل , بزرگترین نعمت و برترین وابستگی است. به تکامل رسیدن: در این مرحله, انسان با علم به حضور خداوند در امور و استغنای ذهنی که برای خویش بوجود آ ورده به تکامل می رسد که این کامل شدن چیزی جز بی نیازی نیست. زیرا اساس اول عالم در تکامل است و این خصیصه در تمام کائنات مشهود است. بوجود آمدن شخصیت ایمانی: انسان با شناخت خود به نور ایمان می رسد و این شخصیت برتر را در وجود خود حس می کند. ایمان, این ویژگی عظیم انسانی, سرمنشاء تقویت محسنات است و به عبارتی, گام اول خود شناسی می با شد.

کمتر گناه کردن: سپس در نیل به هدف شناخت, کاستن از گناهان می باشد. ما هیچ گاه نباید عملی را سبک بشماریم که این خود نوعی گناه است. باید از انس با گناه دوری کرد که مانوس شدن با گناه, کلید شقاوت انسان است. از مقایسه ی گناهان باید شدیداُ پرهیز کرد. زیرا نفس گناه حرام است و صغیره و کبیره نمی شناسد. امام رضا (ع) می فرماید:

از گناهان صغیره بپرهیزید که دریچه ی ورود به گناهان کبیره است.

روحیه ى اصلاح پذیری :یک انسان آگاه همیشه و همه جا روحیه ی اصلاح پذیری خود را حفظ می کند. چون این روحیه لازمه ی حرکت او در مسیر شناخت صحیح از خود و اطرافیان می باشد. ظرفیت پذیرش پیشنهاد و انتقاد :او همیشه از پیشنهادات و انتقادات سازنده برای کامل کردن شخصیت خود و شناخت واقعی ذات خود بهره می برد. استفاده از نظرات دیگران :مشورت همیشه توصیه بزرگان ما بوده است, همواره باید نیکی های دیگران و عیوب خود را ببینیم. اوج این مطلب در حدیثی از امام رضا (ع) می باشد :

"بهترین دوستان من, کسانی هستند که عیوب مرا به من هدیه دهند".

استفاده از تمامی امکانات و شرایط : ما هیچ گاه نباید تنها شرایط و امکانات ایده آل را براى چگونگی شناخت خود در نظر بگیریم. زیرا بروز تکامل شخصیت باید در روند طبیعی خود انجام شود و نباید محدودیتی قائل شد. احساس رضایت از خود و دیگران : انسان پس از طی مراحل شناخت خداوند و کسب ایمان, این بار در کشف خود و شناخت نفس خود, به احساس رضایت از خود می رسد. این احساس موجب گسترده شدن در سطح اطرافیان او نیز می شود. پس انسان رو به رشد از خود, خانواده, محیط واطرافیان خود راضی است. چرا؟! زیرا دلیلی برای نارضایتی نمی بیند.

ارشاد دیگران به انجام چنین کاری: هنگامی که انسان خود بدین مرحله رسید, خود را مجاب می بیند که به دیگران نیز رسیدگی کند. آنها را راهنمایی و گهی از آنان پند بگیرد. او حس < امر به معروف و نهی از منکر > که جزء پسندیده ترین اخلاقهای انسانی است را نیز در خود پرورش می دهد.

صبر و غلبه بر مشکلات : انسان در مسیر شناخت خود, طبعا به مشکلات و معضلاتی نیز بر می خورد. او با ایمان قلبی, علاج و حلال این مشکلات را در چیزی بجز صبر و شکیبایی نمی بیند. همواره به خاطر دارد که : خدا صابرین را از لطف خود دریغ نمی کند. امید در مصائب: مورد دیگری که در برخورد با نا ملایمات, لازم و حیاتی تلقی می شود, امید است. ارزش این حس به قدری است که برخی آن را مهم ترین عامل در پیروزی قلمداد می کنند. در اینجا یک حدیث و سخنی از یکی از بزرگان تاریخ می خوانیم : << امیدوارترین مردم کسی است که اگر نقصی در کارش پیش آمد, بی درنگ در جهت بر طرف کردن آن اقدام نماید >> . امام علی (ع)

امید هرگز از بین نمی رود, تنها هنگامی نابود می شود که تو از زندگی محو می شوی . روز مرگ امید, تنها همان روز مرگ تو می باشد.

الگو گرفتن از اطرافیان : یکی از کارهای والای انسانی, الگو گرفتن در جهت سازندگی خود است. بهترین نمونه ی انسانی را در الگو گرفتن, در لقمان حکیم سراغ داریم تا جایی که خداوند در قرآن, او را می ستاید- او نیکی های خوبان را انجام و بدی های بدان را از خود می زدود-

مقایسه ی خود, فقط با افراد برتر و مصلح تر : در جهت پیشرفت, بخصوص در خود شناسی, لازم است در باب مقایسه, فقط خود را با بزرگان و مهتران قیاس کنیم و هیچ گاه دچار افول و بازگشت نشویم.

حس نوع دوستی : یک انسان کامل و آگاه, این حس را نیز فراموش نمی کند و جزء یکی از رئوس شخصیتی خود قرار می دهد. در اینجا به ذکر یک جمله ی بسیار زیبا و جامع از ویلیام شکسپیر , ادیب بی همتای انگلیسی, می پردازیم : < Love all, Trust a few, Do wrong to none>.

< به همگان مهرورزی کن, ولی به عده کمی اعتماد, و به هیچ کس ضرر و زیان نرسان >.

اعتماد به نفس : یک گام موثر و یک خیز اساسی برای رسیدن به هر هدفی است. تنها با اتکا به خود می توان به خود رسید. با همین اعتماد به خود, به دامنه ی وسیعی از صفات بارز انسانی می ر سیم. فقط به شرطی که گامی به عقب بر نداریم. یک ضرب المثل پر معنای انگلیسی می گوید:

Never Say Never! هرگز نگو هرگز!

اصلاح و انقلاب در جامعه با اتکاء به شناخت نفس خود : وقتی انسان مراحل شناخت را طی کرد, هنگامی که به خوبی از خود آگاهی پیدا کرد, آن گاه می توان دست به اقدامات بزرگتر زد. می توان یک انقلاب و دگرگونی به وجود آورد. می توان یک جامعه را اصلاح کرد. ما اگر هر کدام خود را بشناسیم و خود را اصلاح کنیم, آن گاه است که جامعه به پیشرفت و ترقی می رسد, احساس افتخار ملی رشد می کند و می توان به آ



خرید و دانلود مقاله درباره را خود شناسی


تحقیق در مورد خود پنداره افژول 55 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

(مقدمه وبیان مسئله)

مقدمـه:

انسان موجودی است که در اجتماع بدنیا می آید و همین دنیا آمدن یعنی با چند نفر زیستن و اجتماعی شدن . او ارزشها ، ملاکها و رفتارها را یاد می گیرد و این روند برایش مزایایی دارد ، لیکن نکته مهم اینجاست که این روند همیشه ارمغان آور نیست . ارتباطات ، محیط ، فرهنگ ،خانواده و ... همه دست به دست هم داده و چرخه ای ایجاد می کند که بصورت اختلال در شخصیت خودنمایی می کند ( کریمی ، 1372 ) . ویژگیهای شخصیت آدمی تحت تاثیر عوامل زیستی، ارثی و محیطی است . تجارب مشترک در یک فرهنگ ،خرده فرهنگ و تجارب مختص فرد در تعامل با آمادگیهای فرد ، شخصیت را شکل می دهند ( اتکینسون ، هیلگارد، 1369 ) . از دیدگاه شامبیاتی ( 1371 ) یکی از ابعاد شخصیت ، شخصیت ضد اجتماعی است که نه تنها برای فرد معضل است که یکی از معیارهای بزرگ جامعه محسوب می شود . افرادی که دارای چنین شخصیتی هستند ، می توانند دچار انحراف اجتماعی و بزهکاری گردند .

بزهکاری قدمتی برابر حیات آدمی دارد و تنها به دنیای امروزی اختصاص ندارد بطوریکه در غارها و مقبره های مصری جملاتی مبنی بر عدم اطاعت فرزندان از والدین مشاهده شده است و جوامع بشری نیز از دیرباز رویای دست یافتن به جامعه ای آرمانی را در سر می پرورانده اند و در این راستا علوم مختلف ایجاد شد و زندانها ، ندامتگاهها و کانون های اصلاح و تربیت ساخته شد و اینچنین تلاش برای شناسایی شخصیت بزهکارانه ادامه یافت ( کواراسوس ، 1367 ) . شخصیت بزهکارانه که با انحراف اجتماعی خود را نشان می دهد می تواند یکی از روندهای شکل گیری غیر عادی یک شخصیت باشد و لزوما نیز با انحراف اجتماعی نیست و می تواند پنهان نیز باشد .

شولت مشکلات رفتاری بزه دیدگان را در دو گروه سندرم طبقه بندی می کند . اولین گروه آن دسته از رفتارهایی را شامل می شود که توسط دنیای بیرونی تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که نه به خاطر شخصیت بزهکارانه که بعلت شرایط خاص محیطی و بیشتر بصورت اتفاقی و یا درگیری قانونی ، بزهکار شناخته شده اند . دومین گروه شامل رفتارهایی می شود که توسط خود شخص و دنیای درونی او تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که بزهکاری در آنها نهادینه شده و در شکل گیری شخصیت آنها اختلال وجود داشته و بزهکاری برای آنها یک صفت است و منشا عمده رفتاری آنان درونی است نه بیرونی(رپوی لا،1992). آنچه که در این دو گروه برای نگارش مهم است ارزیابی گروه دوم است و جالب آنکه تفکیک بین این دو گروه در تمامی مراحل شناخت ، ارزیابی ، درمان و یا مراحل قضایی قانونی بسیار مهم است درحالیکه دیده می شود این دو گروه به یک عنوان بزهکار شناخته می شوند و تحقیقات نیز با انجام پرسشنامه هایی به کشف و توصیف علل می پردازند که شاید بتوان تمامی آنها را در دو عامل فردی (جسمی و ذاتی،اختلالات روانی،اختلاالت شخصیت و اکتسابی)و عامل عمومی(محیط اجتماعی ،جغرافیایی،اقتصادی و سیاسی) خلاصه نمود.لیکن کمتر به شناسایی ، تشخیص و جداسازی پرداخته شده است درحالیکه روند حمایت ، درمان ومسایل قضایی دو گروه پس از شناسایی کاملا متفاوت است .

هر علمی بطور کلی از یکسری مفاهیم یا سازه های نظری و رابطه ای بین این مفاهیم تشکیل می شود ، اما واقعیت آن است که تا وقتی که مفاهیم نظری قابل اندازه گیری یا کمی شدن نباشد ، کشف قوانین و روابط علمی بمنظور پیش بینی پدیده ها امکان پذیر نیست ( براهنی ، 1371 ) . شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی ناشی از آن نیز نمی تواند خارج از این اصل مورد تفحص قرار گیرد . بنابراین اندازه گیری و ارزیابی این نوع شخصیت گام اول تبیین علمی بزه دیدگان است . مرحوم براهنی (1371 ) از قول لرد کلوین می گوید :"اگر بتوانید آنچه را که درباره اش صحبت می کنید ، اندازه بگیریدو آنرا بصورت کمی بیان کنید ، میتوانید مدعی باشید که درباره آن چیزی می دانید “ .

جهت اندازه گیری شخصیت از آزمون های متفاوتی استفاده می شود که پر استفاده ترین آنها پرسشنامه شخصیتی است. در ایران نیز برای شناخت هرچه بیشتر شخصیت بزه دیدگان ، از آزمون های شخصیتی زیادی استفاده شده است که به وضوح در پایان نامه ها و تحقیقات انجام شده در این خصوص ملاحظه می شود . این آزمونهای استفاده شده یا از نوع خودساخته بوده و یا از پرسشنامه های شخصیتی کمک گرفته شده است . لیکن نکته مهم اینجاست که شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی مربوطه متاثر از فرهنگ اجتماعی هر کشوری است ، بنابراین شخصیت بزه دیدگان ایرانی نیز با خصوصیات و شرایط فرهنگی – اجتماعی کشور ایران گره خورده است و بعلت همین ارتباط تنگاتنگ است که برای شناخت و ارزیابی شخصیت بزه دیده ایرانی باید از یک آزمون کاملا تخصصی بزهکاری و با نمرات هنجار ایرانی استفاده شود درحالیکه ابزارهای استفاده شده در اکثر تحقیقات مربوطه دارای نمرات هنجار ایرانی نبوده و یا اصلا عمومی بوده و بصورت تخصصی به بزه دیدگان اختصاص نداشته است .

دراین تحقیق تلاش گردیده که رابطه خودپنداره، بربزهکاری جوانان ونوجوانان کانون اصلاح وتربیت اهواز را با استفاده از تست خود پنداره راجرزکه در دوفرم (الف و ب) می باشد بررسی نماید.در این فصل موضوع تحقیق،بیان مسئله،اهمیت فایده تحقیق،هدف تحقیق،فرضیه ها و تعارف مفاهیم واژه ها عنوان میشود.

بیان مسئـله:



خرید و دانلود تحقیق در مورد خود پنداره افژول  55 ص


تحقیق درباره زندگی نامه قاریان قران مصری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

 زندگینامه

نمونه هایی از تلاوت استاد عبدالباسط  زندگینامه

متن حاضر گزیده ویرایش شده ای از یک مصاحبه با استاد عبدالباسط می باشد، که به صورت زندگینامه خود نوشت تنظیم شده است.

من" عبدالباسط محمد عبدالصمد" از قریه ارمنت که حالا مبدل به شهر شده از توابع استان قنا در جنوب مصراست؛ فاصله ارمنت با قاهره تقریباً 700 کیلومترمی باشد. من در سال 1349 هجری قمری،( 1307 هجری شمسی) به دنیا آمدم .

 

در ده سالگی قرآن را حفظ نمودم. عاشق قرآن بودم و از خدا آرزو می کردم که یک قاری مشهور بشوم. من برای شنیدن قرآن، مسافت زیادی را پیاده طی می کردم؛ چون در آن زمان در خانه ها رادیو وجود نداشت و فقط قهوه خانه ها رادیو داشتند.

شیخ رفعت و شیخ شعشاعی- دو نفری که در آن زمان مشهور بودند- در رادیو قرائت قرآن داشتند. شیخ رفعت دو بار در هفته روزهای دوشنبه و جمعه  تلاوت داشت. و ما سه کیلومتر راه را پیاده طی می کردیم تا به صدای شیخ رفعت گوش بسپاریم و برای استفاده از سایر قاریان در جلسات شبانه قرآن شرکت می کردیم . من در مکتبخانه های همان روستا قرآن را حفظ کردم . در آن زمان هنوز روستای ما مبدل به شهر نشده بود.

من به پدرم گفتم که می خواهم علم قرائات را فرا گیرم و قاری مشهور بشوم. پدرم مرا تشویق کرد. اما برادران بزرگترم به دانشگاه الأزهر رفتند و در علوم دیگری تحصیل کردند.

پدرم می خواست مرا به " طنطا" که ناحیه ای مشهور در علوم قرائات و تعلیم علوم قرآنی بود ببرد، اما شیخی از ناحیه شمال به روستای ما آمد و برای تعلیم علوم قرآنی و قرائات، مردم از او استقبال کردند، که من هم نزد او رفتم و قرائات سبع را یاد گرفتم. او احساس می کرد که من علاقمند هستم و توانایی دارم که قرائات سبع را یاد بگیرم، پس مرا در این امر تشویق می کرد . او قصد آموزش ده قرائت را داشت اما من به فراگیری هفت قرائت قانع بودم . معلم مرا با خود در جلسات شبانه قرآن همراه می برد و تقریباً مرا مثل فرزند خود حساب می کرد.

من قرآن را در ده سالگی و قرائات سبعه را در 12 سالگی و عشره را در 14 سالگی، یعنی همه قرائت های دهگانه را- الحمدلله- آموختم .  

ما علاوه بر حفظ قرآن، در کتاب ها معانی را هم فرا می گرفتیم. چون علم به معانی در رعایت وقف و دیگر قواعد لازم است.

گرچه در مصر دانشکده قرائات قرآنی ایجاد شده ولی هنوز هم چند مکتبخانه در مصر موجود است ولی مسئولین دوباره تشویق  شده اند تا مکتبخانه ها به وضع سابق خود برگردد.

البته مدرسه قرائات هم هست ولی این مخصوص کسانی است که قرآن را حفظ کرده اند و می خواهند قرائت ها را بیاموزند و این مدرسه وابسته دانشکده زبان ادبیات و عرب به دانشگاه الأزهر است. و قرائت های هفتگانه، دهگانه، چهارده گانه، قواعد قرآن و زبان عربی و به طور کلی علوم قرآنی و علوم وابسته به آن در آنجا تدریس می شود.

من تمام وقت خود را صرف قرآن کرده ام و تمام زندگی ام صرف تعلیم قرآن و جلسات دینی شده است. گرایش من بیشتر به قرائت قرآن و برگزاری لیالی قرآنی و دعوت های شخصی از کشورهای اسلامی و ضبط رادیویی و تلویزیونی و... است.

هنگامی که 19 سال داشتم در سال 1951 برای اولین بار به قاهره رفتم. و حافظ قرآن بودم و در منطقه"صعید" شهرتی داشتم.  به مناسبت میلاد پیامبر جشنی برپا بود. بعضی ها مرا می شناختند و تمایل داشتند من در بعضی از این مناسبت ها قرآن بخوانم. اما من به علت غربت، و حضور قاریان معروف تردید داشتم. یکی از علما که مرا می شناخت از من درخواست کرد که ده دقیقه قرآن بخوانم. من پذیرفتم که ده دقیقه قرآن بخوانم اما یک ساعت و نیم طول کشید. سبحان الله . توفیقی از جانب خداوند بود و مسجد پر شد از جمعیت، مرتباً از من می خواستند که باز هم بیشتر بخوانم و من همچنان تلاوت می کردم .

روز بعد باز از من خواستند بخوانم و من هم حاضر شدم. بعضی از مسئولین هم بودند که البته آنها را نمی شناختم. مرا خواستند و گفتند:" اهل کجا هستی"؟

گفتم:" اهل صعید هستم، از روستایی به نام ارمنت."

به من گفتند:" چرا به رادیو نمی آیی شهرت پیدا کنی؟"

گفتم:" من در صعید مشهور هستم."

گفتند:" به جای آن که در یک منطقه مشهور باشی، در همه دنیا شهرت پیدا می کنی."

گفتم که باید با دیگران و از جمله پدر مشورت کنم.

به من گفتند: لازم نیست، توکل بر خدا کن و به رادیو بیا. من نیز چون حس کردم که پیشرفتی برای من  در این کار هست، پذیرفتم . در آن زمان، شیخ الضباع مسئول جلسات قرآنی بود و کتاب هایی در زمینه قرائات و علوم قرآنی نوشته بود، او در علوم قرآنی و قرائت ها مرجع به حساب می آمد. شیخ پس از این که متوجه شد قرائات سبع را حفظ هستم؛ به من تبریک گفت و وعده داد که اوقاتی برای قرائت قرآن در رادیو برایم مشخص کند.

از آن پس هر یک ماه یا هر یک ماه و نیم یک بار، در رادیو تلاوت داشتم . نماز صبح را در مقام حضرت زینب(س) می خواندم و بیرون می رفتم و پیاده تا رادیو که در خیابان علوی بود می رفتم و ساعت 5/6 تا 7 صبح تلاوت قرآن داشتم.

در سال 52 بود که به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود که در همین کشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یک قاعده است که هرگاه  قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم که از کسی هم اکتساب نکرده بودم. که البته شنیده ام این روش، هم اکنون در مصر، و در سایر کشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم که کسی از روش من تقلید می کند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی کنم، چون عمر تقلید کوتاه است.



خرید و دانلود تحقیق درباره زندگی نامه قاریان قران مصری


دانلود طرح توجیهی و کارآفرینی کارآفرینی طرح خود اتکایی در مدارس شبانه روزی (پرورش قارچ) 66 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

سازمان آموزش وپرورش استان خراسان رضوی

مدیریت آموزش وپرورش ناحیه 7 مشهد

موضوع :

تهیه و تنظیم :

طاهره شهریاری

شماره پرسنلی: 30172136

مدرسه راهنمایی :

بی بی سلطنت قفلی

زمستان 1385

فهرست مطالب

عنوان صفحه

پیشگفتار

فصل اول :طرح تحقیق

موضوع تحقیق الف

معرفی مدارس شبانه روزی د

خود اتکایی مدارس راهنمایی تحصیلی شبانه روزی ه

فصل دوم:تاریخچه قارچ

قارچ یک غذای ارزشمند 1

تاریخ 5

فصل سوم:کشت وپرورش قارچ صدفی 12

پرورش قارچ صدفی 13

فضای مورد نیاز 13

محیط ونحوه کشت قارچ صدفی 14

بذر زنی 14

کنترل –دماونور قارچ صدفی 15

آبیاری-میزان تولید 15

کشت در قفسه یا تاقچه 18

کشت در بطری 18

کشت روی کنده درخت 19

عوامل مهم در کشت قارچ 19

اسپان 21

انواع محیط کشت 21

انواع بستر کشت 23

شراط محیطی مختلف برای انواع قارچ 25

شرایط رشد مطلوب برای انواع قارچ 27

کیت قارچ 31

روش نگهداری از قارچ صدفی 32

مشکلات احتمالی در پرورش قارچ 33

فصل چهارم:ارزش اقتصادی تولید قارچ 37

اهداف طرح وسیستم مدیریت در قارچ طلایی 38

کشت-فضاومحیط کاشت قارچ 40

بذر زنی 42

کنترل ودما 43

هزینه های تولیدی قارچ صدفی 44

کشت قارچ دکمه ای 47

فازهای کمپوست سازی 47

پنجه دوانی-برداشت-نظافت سالن 48

براورد هزینه های تولید قارچ دکمه ای 49

پیش بینی میزان تولید 52

فصل پنجم:پرورش قارچ در منزل 54

فصل کاشت 55

اطاق پرورش کاشت 55

نحوه اسکلت بندی 58

چکیده ی تحقیق 67

منابع ومآخذ 70

پیشگفتار

موضوع تحصیل فرزندان امروز یکی از دغدغه های مهم خانواده های کشورمان را تشکیل می دهد. این دغدغه بیشتر به دلیل وابستگی آینده ی فرزندان به میزان توفیق آنها در تحصیل و طی مراحل دوره ی موتوسطه و ورود به دانشگاه به وجود می آید.

اگر چه این دل نگرانی ها برای اعتلا و ارتقای تحصیلی فرزندان و در کل نظام آموزش وپرورش نقطه ای امید بخش و خوشایند است . در چهره ای دیگر نوعی اضطراب و تشویق برای خانواده ها و دانش آموزان فراهم می نماید که چنانچه فردی نتواند مراحل تحصیل را به شکلی موفق و با نمراتی عالی طی نماید و راهیابی او به دانشگاه دچار اشکال گردد دیگر نمی تواند فردی موفق و شهروندی مؤثر به لحاظ اجتماعی به شمار آید.

به نظر می رسد نظام تربیتی ما باید به گونه ای برنامه ریزی نماید که از سویی پیشرفت تحصیلی و کارآیی اموزشی را بالا ببرد و راه های مؤثر بر پیشرفت تحصیلی را برای اعتلای آموزشی در پیش گیرد واز دیگر سو نظام اجتماعی ما داشتن مدارک تحصیلی دانشگاهی را تنها ملاک شاخص برای توفیقات اجتماعی و شغل یابی مطمح نظر قرار ندهد بلکه شایستگیهای فردی ابتکارات انسانی و تلاشهای سازنده ی افراد را هم به عنوان ملاک های اعتباری برای شاخص های اجتماعی معیار های شغل یابی وتامین نیازمندی های شغلی مورد توجه قرار دهد.

اگر به متقاضیان ورود به دانشگاه ها بنگریم می بینیم که خیل عظیمی از مشتاقان آرزومند ومتقاضی راهیابی به دانشگاه هستند اما ظرفیت پذیرش دانشگاهها علی رغم توسعه ی فراوان آن در سالهای اخیر تنها قادر است بخش محدودی از این متقاضیان را جذب نماید. لذا بسیاری از افرادی که به دانشگاه راه نیافته اند با احساس خاص از عدم توفیق و نوعی شکست تصوری نامطلوب نسبت به آینده با خود همراه خواهند داشت. در صورتی که اگر واقع بینانه به موضوع بنگریم ما در جامعه ی خود به



خرید و دانلود دانلود طرح توجیهی و کارآفرینی کارآفرینی طرح خود اتکایی در مدارس شبانه روزی (پرورش قارچ) 66 ص (word)