لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
بدینوسله مراتب سپاس خود را از همکاری بی دریغ مدیریت شرکت مطبخ آرا، جناب آقای بصیری و استاد راهنما سرکار خانم زاویه ابراز می دارم.
«نازنین معصوم خانی»
تاریخچه شرکت:
این شرکت با بهره گیری از تجربیات چندین ساله صاحب نظران این صنعت به عنوان یکی از سازندگان آشپزخانه های صنعتی در کشور ایران از سال 1381 فعالیت خود را با نام شرکت تولید آشپزخانه های مطبخ آرا آغاز کرد.
در ابتدا این مجموعه تنها در زمینه ساخت تجهیزات آشپزخانه فعالیت داشت. لیکن با گذشت مدتی کوتاه و با هدف خدمت دهی هرچه بیشتر شرکت زمینه تولید خود را گسترش داده و در حال حاضر نه تنها در زمینه ساخت تجهیزات آشپزخانه های صنعتی بلکه در زمینه تولید تجهیزات هتل و بیمارستان نیز فعالیتهای گسترده ای را آغاز نموده است.
این شرکت با استفاده از کادری مجرب توانسته است با بهره گیری از تجربیات مهندسین و متخصصان باسابقه در زمینه طراحی، ساخت، نصب، و ساماندهی خطوط آشپزخانه تنوع تولید خود را افزایش داده و امروزه بالغ بر 150 نوع از انواع محصولات مصرفی در آشپزخانه های صنعتی را تولید نماید. از جمله خدمات جانبی این شرکت مشاوره در طراحی و ارائه نقشه های چیدمان جهت آشپزخانه ها و محاسبه و برآورد اقلام مورد نیاز بر اساس ظرفیت های اعلام شده و ایجاد واحد خدمات پس از فروش را می توان نام برد.
هدف این شرکت بروز آوری هرچه بهت این صنعت در کشور ایران و حرکت در مسیر استانداردهای جهانی جهت پایداری این صنعت می باشد.
اجاق گاز چهار شعله فردار
این وسیله بهترین و عمومی ترین وسیله در پخت ایرانی و فرنگی می باشد طراحی این دستگاه به نحوی است که وجود 4 شعله در ابعاد متناسب امکان جایگیری ظروف در کنار هم را براحتی فراهم می سازد وجود ترموستات در بخش زیرین و ترموکوبل و پایلوت گیرانه در کلیه 4 شعله از مزایای خاص این اجاق می باشد که ضریب ایمنی دستگاه را تا حد بسیار بالایی افزایش میدهد. طراحی این اجاق به نحوی است که بخش زیرین لعابدار بوده و امکان نظافت آن را به راحتی میسر میسازد.
Code
00018
Model
GAS
L
88
W
84
H
90
Structure
Stainless Steel
Visable surface
Stainless Steel
Visable inner surface
Enamel
M3
0.66
Total Burner
8000B.TU/Hr
Size of gas inlet
1”
Gass pressare
1/4 pond
اجاق ماهیتابه گردان
این اجاق جهت آماده سازی سوپ، خورشت، انواع ماهی و کلیه اقلامی که در حجم بالا نیاز به پخت و یا سرخ کردن دارد مورد مصرف دارد. امکان تحرک بخش پخت آن تا 90 درجه باعث می گردد که امکان تخلیه مواد داخلی آن تا حدی افزایش یافته و بتوان مواد داخلی را مستقیماً در داخل ظروف مورد نظر تخلیه نمود.
Code
00022
Model
GAS
L
120
W
84
H
90
Structure
Metal Profile
Visable surface
Stainless Steel
Visable inner surface
Enamel
M3
0.9
Total Burner
8000B.TU/Hr
Size of gas inlet
1”
Gass pressare
1/4 pond
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شناخت خود:
بنا به نقل منابع تاریخی، بر در معبد آپولو ۱در شهر دلفی۲ این حکم حک شده بود: “خود را بشناس”. و به گفته مورخان فلسفه، تالس۳ نخستین فیلسوفی است که این حکم را به زبان آورده است4. یکی از دو شعار اصلی سقراط5 ، حکیم و معلم بزرگ یونانی، نیز همین بود: “خود را بشناس” (و دیگری: “زندگی ناآزموده ارزش زیستن ندارد”)6، و در مسلک وی خودشناسی هدف فلسفه قلمداد میشد. عالمان اخلاق و عارفان نیز از دیرباز “خود را بشناس” را یکی از مهمترین، اگر نگوییم مهمترین، توصیههای خود به شمار میآوردهاند .و، به هر تقدیر، هنوز هم خودشناسی یکی از ارزشهای انسانی مهم به حساب میآید. غرض از نگارش این مقاله فقط دعوتی است به تأمل در پارهای از مبانی نظری خودشناسی، از راه طرح مسائل و مشکلاتی که در باب پیشفرضهای حکم “خود را بشناس” قابل طرحاند و خودشناسی بر حل و رفع آنها توقفی تام دارد. به نظر میرسد که “خود را بشناس” سه پیشفرض اساسی دارد. 1) “خود"(self) شناختنی است؛ زیرا اگر “خود” قابل شناخت نمیبود حکم به خودشناسی(self -knowledg) لغو میبود. 2) هنوز “خود”ت را نشناختهای؛ زیرا اگر مخاطب این حکم “خود”ش را شناخته باشد حکم مذکور نوعی امر و توصیه به تحصیل حاصل است .
3) “خود”شناسی ضرورت، یا، لااقل، نسبت به شناخت اشیاء و امر دیگر رجحان، دارد؛ زیرا اگر چنین نمیبود تأکید بر خودشناسی وجه معقولی نمیداشت. اکنون به طرح مسائل و مشکلاتی بپردازیم که در خصوص هر یک از این سه پیشفرض قابل ذکرند. 1) "خود” شناختنی است.
الف) نخستین پرسشی که درباره این پیشفرض میتوان کرد این است که: مراد از“خود”، که شناختنی بودن آن ادعا شده است، چیست؟ اگر عقیده یا فرض بر این باشد که انسان تکساحتی است و چیزی غیر از بدن نیست طبعاً مراد از “خود” همین بدن خواهد بود؛ اما اگر انسان را دارای بیش از یک ساحت بینگارند آنگاه مراد از “خود” چه میتواند بود؟ درباره اینکه انسان تکساختی است یا دوساختی یا چندساحتی، از قدیمالایام، مطالعات و تحقیقات فراوان شده است، اما بسیاری از مسائل اساسیای که جوابگویی به این مسأله عظیم متوقف بر حل آنهاست، امروزه، هنوز بلاجواب مانده است .هنوز هستند کسانی که بر، مثلاً، چهارساحتی بودن انسان و ذومراتب بودن “خودی” او پای میفشرند و معتقدند که آدمی، غیر از بدن، که جنبه سطحی و رویین اوست، سه مرتبه وجودی دیگر دارد: یکی ذهن (mind) که همان (سیاله) آگاهی است؛ دیگری نفس(soul) (یا پسوخه(psyche) یونانی یا انیما ی(anima) لاتینی یا سریرا آتمن(sarira atman) سنسکریت یا نفش(nephesh) عبری) که منبع (سیاله) آگاهی یا، به تعبیری دیگر، فاعل آگاهی است؛ و سدیگر روح(spirit) که ساحت عدم تفرد آدمی است که، در آن، انسان حصار فردیت را در هم میشکند و با خدا یکی میشود؛ همان ساحتی که حسینابن منصور حلاج، عارف معروف (مقتول به سال 309ه .ق)، وقتی فریاد اناالحق برمیآورد بدان اشارت داشت و مایستر اکهارت7 زمانی که از“چیزی ناآفریده و ناآفریدنی” در انسان دم میزد ناظر بدان بود.8 و از سوی دیگر، هستند “ماشینانگار" (Mechannist)انی که حتی ذهن را بخشی از بدن و، به تعبیری، همان مغز میدانند، چه رسد به اینکه به وجود نفس و روح باور داشته باشند.9 در میان این دو فریق هم گروههای دیگری هستند که در شماره ساحتهای وجود آدمی و یا در ماهیت هر یک از ساحتها و یا در چند و چون ارتباط میان آنها با یکدیگر اختلافنظر دارند و ما در اینجا نه مجال پرداختن به آراء و نظرات آنان را داریم و نه قصد آن را.10 آنچه، در اینجا، مقصود است تأکید بر این معناست که این مسأله، یعنی مسأله ساحتهای وجودی آدمی و مراتب “خودی” او، به جواب قاطع و فیصلهبخشی دست نیافته است و، در این میانه، کسی که مدعی است که “خود” شناختنی است، لااقل، باید روشن سازد که مرادش کدام“خود” است و چه دلیلی هست بر اینکه چنان “خود”ی اصلا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن .doc :
(مقدمه وبیان مسئله)
مقدمـه:
انسان موجودی است که در اجتماع بدنیا می آید و همین دنیا آمدن یعنی با چند نفر زیستن و اجتماعی شدن . او ارزشها ، ملاکها و رفتارها را یاد می گیرد و این روند برایش مزایایی دارد ، لیکن نکته مهم اینجاست که این روند همیشه ارمغان آور نیست . ارتباطات ، محیط ، فرهنگ ،خانواده و ... همه دست به دست هم داده و چرخه ای ایجاد می کند که بصورت اختلال در شخصیت خودنمایی می کند ( کریمی ، 1372 ) . ویژگیهای شخصیت آدمی تحت تاثیر عوامل زیستی، ارثی و محیطی است . تجارب مشترک در یک فرهنگ ،خرده فرهنگ و تجارب مختص فرد در تعامل با آمادگیهای فرد ، شخصیت را شکل می دهند ( اتکینسون ، هیلگارد، 1369 ) . از دیدگاه شامبیاتی ( 1371 ) یکی از ابعاد شخصیت ، شخصیت ضد اجتماعی است که نه تنها برای فرد معضل است که یکی از معیارهای بزرگ جامعه محسوب می شود . افرادی که دارای چنین شخصیتی هستند ، می توانند دچار انحراف اجتماعی و بزهکاری گردند .
بزهکاری قدمتی برابر حیات آدمی دارد و تنها به دنیای امروزی اختصاص ندارد بطوریکه در غارها و مقبره های مصری جملاتی مبنی بر عدم اطاعت فرزندان از والدین مشاهده شده است و جوامع بشری نیز از دیرباز رویای دست یافتن به جامعه ای آرمانی را در سر می پرورانده اند و در این راستا علوم مختلف ایجاد شد و زندانها ، ندامتگاهها و کانون های اصلاح و تربیت ساخته شد و اینچنین تلاش برای شناسایی شخصیت بزهکارانه ادامه یافت ( کواراسوس ، 1367 ) . شخصیت بزهکارانه که با انحراف اجتماعی خود را نشان می دهد می تواند یکی از روندهای شکل گیری غیر عادی یک شخصیت باشد و لزوما نیز با انحراف اجتماعی نیست و می تواند پنهان نیز باشد .
شولت مشکلات رفتاری بزه دیدگان را در دو گروه سندرم طبقه بندی می کند . اولین گروه آن دسته از رفتارهایی را شامل می شود که توسط دنیای بیرونی تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که نه به خاطر شخصیت بزهکارانه که بعلت شرایط خاص محیطی و بیشتر بصورت اتفاقی و یا درگیری قانونی ، بزهکار شناخته شده اند . دومین گروه شامل رفتارهایی می شود که توسط خود شخص و دنیای درونی او تعیین شده و به بزه دیدگانی تعلق دارد که بزهکاری در آنها نهادینه شده و در شکل گیری شخصیت آنها اختلال وجود داشته و بزهکاری برای آنها یک صفت است و منشا عمده رفتاری آنان درونی است نه بیرونی(رپوی لا،1992). آنچه که در این دو گروه برای نگارش مهم است ارزیابی گروه دوم است و جالب آنکه تفکیک بین این دو گروه در تمامی مراحل شناخت ، ارزیابی ، درمان و یا مراحل قضایی قانونی بسیار مهم است درحالیکه دیده می شود این دو گروه به یک عنوان بزهکار شناخته می شوند و تحقیقات نیز با انجام پرسشنامه هایی به کشف و توصیف علل می پردازند که شاید بتوان تمامی آنها را در دو عامل فردی (جسمی و ذاتی،اختلالات روانی،اختلاالت شخصیت و اکتسابی)و عامل عمومی(محیط اجتماعی ،جغرافیایی،اقتصادی و سیاسی) خلاصه نمود.لیکن کمتر به شناسایی ، تشخیص و جداسازی پرداخته شده است درحالیکه روند حمایت ، درمان ومسایل قضایی دو گروه پس از شناسایی کاملا متفاوت است .
هر علمی بطور کلی از یکسری مفاهیم یا سازه های نظری و رابطه ای بین این مفاهیم تشکیل می شود ، اما واقعیت آن است که تا وقتی که مفاهیم نظری قابل اندازه گیری یا کمی شدن نباشد ، کشف قوانین و روابط علمی بمنظور پیش بینی پدیده ها امکان پذیر نیست ( براهنی ، 1371 ) . شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی ناشی از آن نیز نمی تواند خارج از این اصل مورد تفحص قرار گیرد . بنابراین اندازه گیری و ارزیابی این نوع شخصیت گام اول تبیین علمی بزه دیدگان است . مرحوم براهنی (1371 ) از قول لرد کلوین می گوید :"اگر بتوانید آنچه را که درباره اش صحبت می کنید ، اندازه بگیریدو آنرا بصورت کمی بیان کنید ، میتوانید مدعی باشید که درباره آن چیزی می دانید “ .
جهت اندازه گیری شخصیت از آزمون های متفاوتی استفاده می شود که پر استفاده ترین آنها پرسشنامه شخصیتی است. در ایران نیز برای شناخت هرچه بیشتر شخصیت بزه دیدگان ، از آزمون های شخصیتی زیادی استفاده شده است که به وضوح در پایان نامه ها و تحقیقات انجام شده در این خصوص ملاحظه می شود . این آزمونهای استفاده شده یا از نوع خودساخته بوده و یا از پرسشنامه های شخصیتی کمک گرفته شده است . لیکن نکته مهم اینجاست که شخصیت بزهکارانه و انحرافات اجتماعی مربوطه متاثر از فرهنگ اجتماعی هر کشوری است ، بنابراین شخصیت بزه دیدگان ایرانی نیز با خصوصیات و شرایط فرهنگی – اجتماعی کشور ایران گره خورده است و بعلت همین ارتباط تنگاتنگ است که برای شناخت و ارزیابی شخصیت بزه دیده ایرانی باید از یک آزمون کاملا تخصصی بزهکاری و با نمرات هنجار ایرانی استفاده شود درحالیکه ابزارهای استفاده شده در اکثر تحقیقات مربوطه دارای نمرات هنجار ایرانی نبوده و یا اصلا عمومی بوده و بصورت تخصصی به بزه دیدگان اختصاص نداشته است .
دراین تحقیق تلاش گردیده که رابطه خودپنداره، بربزهکاری جوانان ونوجوانان کانون اصلاح وتربیت اهواز را با استفاده از تست خود پنداره راجرزکه در دوفرم (الف و ب) می باشد بررسی نماید.در این فصل موضوع تحقیق،بیان مسئله،اهمیت فایده تحقیق،هدف تحقیق،فرضیه ها و تعارف مفاهیم واژه ها عنوان میشود.
بیان مسئـله:
در پی جوابگویی به این سوال هستیم که آیارابطه خود پنداره بر بروز بزهکاری نرمال و طبیعی است یا اینکه خود پنداره آنها طبیعی و ضعیف است .البته این مقایسه با جوانان ونوجوانان بزهکارانجام می گیرد یعنی اینکه خود پنداره در جوانان ونوجوانان بزهکاربررسی می شود و اگر اختلاف معنی داری ملاحظه شود قضیه را دنبال می کنیم که آیا اختلاف ناشی ازخودپنداری یا متغیر دیگری است و اگر اختلاف معنی دار نبوده پس بزهکاری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 11 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
فصل هشتم : « انسان با خود بیگانه »
امام علی ( ع) :در شگفتم از کسی که گمشده خویش را می جوید ، ولی نفس خود را گم کرده است و در پی آن نیست .
در این فصل کوشیده شده تا مروری بر مهمترین بحث های با خود بیگانگی به پرسش های زیر پاسخ داده شود. معنای باخود بیگانگی چیست و انواع آن کدام است ؟ آیا اساسا ممکن انسان با خود بیگانه شود ؟ اگر چنین است ، زمینه ها و علل آن چه چیزهایی هستند و چگونه می توان بر آن غلبه کرد ؟
واژه «باخود بیگانه » و تاریخچه آن
«با خود بیگانگی » که ترجمه «alienation » است ، به صورت های دیگری نیز مانند بیگانگی ، از خود بیگانگی ، بی خویشتنی ، دیگر خود پنداری ، الیناسیون ، خود باختگی و خود فراموشی به کار می رود .
هگل اولین فیلسوفی بود که به مسئله «از خود بیگانگی » توجه ویژه ای کرد . در نظام فلسفی هگل ، روح انسانی فرایند دیالکتیکی سه گانه ایی را برای رسیدن به تکامل طی می کند ، در مرحله اول به عنوان امری با خود بیگانه درک می شود ، در مرحله دوم از خود بیگانه می شود و در مرحله سوم مجددا این جدایی و بیگانگی از بین می رود و به معنای عام تری باخود بیگانه می شود .
در مکتب مارکسیسم نیز مسئله «باخود بیگانگی » مورد توجه قرار گرفته است . از دیدگاه مارکس باخود بیگانگی مانند سایر مفاهیم اجتماعی معلول شرایط اقتصادی و روابط تولیدی است . از این دیگاه ، شخصیت انسان از طریق کار و آفریده اش ساخته می شود ، از این رو ارتباط نزدیکی بین انسان و محصول کارش وجود دارد و به عبارتی انسان محصول کار خویش است ، و «از خود بیگانگی » نیز نتیجه فاصله افتادن میان انسان و محصول کارش است .
براساس این نظریه ، باخود بیگانگی از ویژگی های شاخص دنیای سرمایه داری است و تنها راه مقابله با آن الغای مالکیت خصوصی و از بین بردن نظام سرمایه داری است .
پس از هگل و مارکس ، این مفهوم در جامعه شناسی و روانشناسی نیز رواج یافت و به عنوان یکی از معضلات انسان مدرن شناخته شد .
در عرصه هنر و سینما نیز فیلم های متعددی مانند «عصر جدید» چارلی چاپلین در اعتراض به نظام صنعتی و تبدیل شدن انسان به ماشین و از خود بیگانگی او ساخته شده است .
اگزیستانسیالیسم ، مسیحیت مدرن و با خود بیگانگی
در میان مکتب های فکری معاصر ، اگزیستانسیالیسم بیش از دیگر مکاتب به مسئله بیگانگی با خویشتن حقیقی خود اهمیت داده است .
در میان فیلسوفان اگزیستانسیالیست ، مارتین هایدگر بیش از دیگران به این بحث توجه کرده است . یکی از مفاهیم اصلی فلسفه هایدگر«سقوط » است ، وی می گوید انسان دارای دو نوع وجود حقیقی و غیر حقیقی است و انسان سقوط کرده دارای وجود غیر حقیقی می باشد . خلاصه دیدگاه وی در این باره این است که وجود اصیل انسان از این عالم نیست ، بلکه در آن سقوط کرده و باید با آن کنار بیاید . از این دیدگاه ، « سقوط» دو جنبه دارد :
یکی سقوط در عالم که انسان با اشیا ارتباط برقرار می کند و در کنار آن ها می کوشد به آرامش برسد و دیگری سقوط در جمع که انسان سعی می کند با ارتباط با دیگران و تبعیت از آن ها مسئولیت سنگین تصمیم گیری را از خود سلب کند و آسوده شود.
بسیاری از فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند هایدگر ، سارتر و بیش از آن ها کی یرکگور دل شوره را از ویژگی های اجتناب ناپذیر انسان می دانند.
از آنچه گفته شد ، می توان نتیجه گرفت که در این مکتب ، از خود بیگانگی انسان امری طبیعی و همگانی است ، اما شدت و ضعف آن به شرایط و انسان های مختلف بستگی دارد .
اشکال اصلی این است که این مکتب اساسا ماهیت ویژه ای برای انسان قائل نیست . در این مکتب نظریه سرشت انسانی به شدت مورد حمله قرار می گیرد و نفی می شود .به نظر اپل تیلیش و رودلف بولتمان ، نفهوم « سقوط » هایدگر به مسئله « هبوط » که در ادیان مطرح می شود ، بسیار نزدیک است ، همچنین مفاهیمی مانند دل شوره و از خود بیگانگی به خوبی از آموزه های دینی به دست می آید . در این نظریه انسان دارای دو نوع سرشت یا حقیقت است : یکی ذات پاک پیش از هبوط و دیگر وجود غیر حقیقی و گناه آلود پس از هبوط . تفاوت اصلی متکلمان مسیحی با اگزیستانسیالیسم الحادی این است که « از خود بیگانگی » را به مسئله « گناه » و «دور شدن انسان از خدا » ارتباط می دهند. تیلیش همچنین بی اعتمادی به خدا و عدم ایمان و عشق به او را از نشانه های « از خود بیگانگی » معرفی می کند و لطف الهی و عشق اضافه شده از سوی او را تنها راه غلبه بر بیگانگی می داند. این نظریه با آن در ادامه بحث درباره اسلام خواهیم گفت ، بسیار نزدیک به نظر می رسد ، اما اشکال اساسی آن این است که گناه را امری همگانی می داند. از این نگاه ، تخلف حضرت آدم (ع) که موجب رانده شدنش از بهشت و هبوط به این عالم شد ، به او اختصاص ندارد ، بلکه همه انسان ها در آن گناه شریک اند ، از این رو ، همگی گناهکارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
آیاازخودانگارهخوبیبرخوردارید؟
بهواقعدراعماقوجودخودفکرمیکنیدچهکسیهستید؟ازلحظهتولدهمهمابهصورتناخودآگاهتوانواندیشهفراوانیصرفبرپاکردنتصویریذهنیازخودمیکنیمکهبهنظرمانموجهمیآیدوگمانداریمبرایدیگراننیزچنیناست. اینتصویرذهنیکهخودانگارهنامیدهمیشود،تصویریآرمانیاستواغلببهدورازواقعیت. ویژگیهایجسمانیازقبیلتناسبانداموزیبایی،سنوجوانیکهسادهترینبخشاینتصویرذهنیاند،بادیدنخودماندرآیینهیاعکسیازماکهبهشکلیغیرمنتظرهگرفتهشدهاست،درهممیشکند. چهبسیارخانمهاییکهپسازمشاهدهعکسخود،بهرژیمغذاییوورزشرویآوردند. شایدبارهاگفتهباشیم « آیااینواقعاًمنهستم؟». همینامرنمونهایاستازاینکهچگونهتصاویرذهنیشخصیوعینییکفرد،میتواندباخودانگارهواقعیاوتفاوتداشتهباشد. اماهیچدوربینیوجودنداردتابتوانیمآنروحگریزانخودانگارهرادرقالبتصویربربندکشیم. امابههرحالبهمنظوربررسیواقعیتیاباورپذیریخودانگاره،روانشناسانبهروشهاییدستیافتهاند. اینپرسشنامهبهگونهایطراحیشدهاستتاشماتصویرذهنیخودرابا « واقعیتها » مقایسهکنید. اینپرسشنامهتنهایکراهنماست،بااینوجودآمادهغافلگیریباشید. ممکناستتصورکهنهومنسوخیازتواناییهاوقابلیتهایخویشراباخودحملمیکنید!
لطفابادقتوصداقتبهپرسشهایزیرپاسخدهید:
1 – آخرینباریکهکسیازجنسمخالفشماراجذابودلرباتشخیصداد،چگونهعکسالعملینشاندادید؟
تعجبنکردمزیراانتظارشراداشتم.
خوشحالشدمزیراانتظارشراداشتمامامطمئننبودم.
برایمشگفتیمطبوعیبود.
2 – آیاوالدینخودرابهاسمکوچکصدامیکنید؟
بله،ازوقتیکهبزرگشدم.
بله،چونخودشاناینطورخواستند.
نه،ازاینفکرخوشمنمیآید.
3 – آیافکرکردهایدکهاگرشرایطموجودغیرازاینبود،چهشغلیرااحرازمیکردید؟
بهندرت
گاهی
اغلب
4 – اگرپاسخشمابهسوالشماره 3،بیاجاست،دراینصورتآیاشغلهاییکهاحتمالاًمیداشتید:
درردیفشغلکنونیشمابودند؟
برترازشغلکنونیشمابودند؟
5 - درشرایطیهستیدکهکارمهمیرابرعهدهشماگذاشتهاندکهدربارهآنهیچتجربهایندارید. یکیازدوستانتانمیگوید « ایکاشمنهماعتمادبهنفستوراداشتم ». دراینموردچهمیکردید؟
اینتعریفرامیپذیرفتید؟
اظهارمیداشتیدکهکاملاًهممطمئننیستیداماخوشبینهستید؟
پیشخودمیگفتید « اگرمیدانستیچقدرمضطربهستم؟».
6 - توانستهایدبعدازظهریکروزرامرخصیبگیریدویاازمحیطخانهدورشدهوبهسفربروید. چگونهاحساسمیکنید؟
عالی،واقعاًاوقاتخوشیراپشتسرمیگذارید؟
خیلیخوباماقدریاحساسگناهمیکنید؟
آنقدراحساسگناهمیکنیدکهنمیتوانیدتفریحکنید؟
7 - آیااحساسمیکنیدکهدیگرانقدرخصایصخوبشمارانمیدانند؟
خیر
گاهی
اغلب
8 - وقتیعصبانیوخشمگینمیشوید،آیا:
خشمخودرافرومیبرید؟
خشمخودرابروزمیدهید؟
9 - اگرپاسخشمابهسوالشماره 8 ،الفاست،درحالیکهازدرونخشمگینهستیدآیافکرمیکنیدکهدیگرانشمارافردیآراموخونسردمیپندارند؟
بهندرت
گاهی
اغلب
10 - اگرپاسخشمابهسوالشماره 8 ،باست،آیافکرمیکنیدکهدیگرانشمارافردینیرومندمیپندارنددرحالیکهخوداحساسناامنیمیکنید؟
بهندرت
گاهی
اغلب
11 - آیاهرگزاحساسکردهایدکهتنهادرنقشیککارگریاوالدزندگیمیکنید؟
بهندرت
گاهی
اغلب
12 - کدامیکازجملههایزیربیشتردرموردشماصدقمیکند؟استعدادهایخودرامیشناسموبخوبیازآنهااستفادهمیکنم.
گاهیبراینتصورمکهدربرخیامورمیتوانمبهترباشمامابهطورکلیازتلاشخودرضایتدارم.