واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پرسشنامه خودپنداره راجرز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

بررسی خود پنداره

پرسشنامه خودپنداره راجرز

 

فرم الف: با توجه به صفات زیر خود را چگونه شخصی می دانید؟ بر حسب آنکه خود را از نظر هر صفت چگونه می بینید یکی از نمره های یک تا هفت را برای خود منظور نماید و در جای مناسب علامت بگذارید.

 

7

6

5

4

3

2

1

قوی

ضعیف

عمیق

سطحی

مهربان

ظالم

عصبی

راحت

خوشایند

ناخوشایند

فعال

غیر فعال

خوشحال

غمگین

خوب

بد

زیبا

زشت

باارزش

بی ارزش

رو راست

متقلب

سخت

نرم

تمیز

کثیف

تند

کند

پریشان

آرام

تلخ

شیرین

سالم

مریض

واضح

مبهم

خشن

ملایم

شجاع

ترسو

نامعتبر

معتبر

نا بالغ

بالغ

بی استعداد

با استعداد

خونسرد

خونگرم

متواضع

خودخواه



خرید و دانلود  پرسشنامه خودپنداره راجرز


تحقیق در مورد شناخت خود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شناخت خود:

بنا به‌ نقل‌ منابع‌ تاریخی، بر در معبد آپولو ۱در شهر دلفی۲ این‌ حکم‌ حک‌ شده‌ بود: “خود را بشناس”. و به‌ گفته‌ مورخان‌ فلسفه، تالس۳‌ نخستین‌ فیلسوفی‌ است‌ که‌ این ‌حکم‌ را به‌ زبان‌ آورده‌ است4‌. یکی‌ از دو شعار اصلی‌ سقراط5 ، حکیم‌ و معلم‌ بزرگ‌ یونانی، نیز همین‌ بود: “خود را بشناس” (و دیگری‌: “زندگی‌ ناآزموده‌ ارزش‌ زیستن‌ ندارد”)6، و در مسلک‌ وی‌ خودشناسی‌ هدف‌ فلسفه‌ قلمداد می‌شد. عالمان‌ اخلاق‌ و عارفان‌ نیز از دیرباز “خود را بشناس” را یکی‌ از مهمترین، اگر نگوییم‌ مهمترین‌، توصیه‌های‌ خود به‌ شمار می‌آورده‌اند .و، به‌ هر تقدیر، هنوز هم‌ خودشناسی‌ یکی‌ از ارزش‌های‌ انسانی‌ مهم‌ به‌ حساب‌ می‌آید. غرض‌ از نگارش‌ این‌ مقاله‌ فقط دعوتی‌ است‌ به‌ تأمل‌ در پاره‌ای‌ از مبانی‌ نظری‌ خودشناسی، از راه‌ طرح‌ مسائل‌ و مشکلاتی‌ که‌ در باب ‌پیشفرض‌های‌ حکم‌ “خود را بشناس” قابل‌ طرح‌اند و خودشناسی‌ بر حل‌ و رفع‌ آنها توقفی ‌تام‌ دارد. به‌ نظر می‌رسد که‌ “خود را بشناس” سه‌ پیشفرض‌ اساسی‌ دارد. 1) “خود"(self) شناختنی‌ است‌؛ زیرا اگر “خود” قابل‌ شناخت‌ نمی‌بود حکم‌ به‌ خودشناسی(self -knowledg)‌ لغو می‌بود. 2) هنوز “خود”ت‌ را نشناخته‌ای‌؛ زیرا اگر مخاطب‌ این‌ حکم‌ “خود”ش‌ را شناخته ‌باشد حکم‌ مذکور نوعی‌ امر و توصیه‌ به‌ تحصیل‌ حاصل‌ است‌ .

3) “خود”شناسی ‌ضرورت، یا، لااقل، نسبت‌ به‌ شناخت‌ اشیاء و امر دیگر رجحان، دارد؛ زیرا اگر چنین ‌نمی‌بود تأکید بر خودشناسی‌ وجه‌ معقولی‌ نمی‌داشت. اکنون‌ به‌ طرح‌ مسائل‌ و مشکلاتی‌ بپردازیم‌ که‌ در خصوص‌ هر یک‌ از این‌ سه‌ پیشفرض‌ قابل‌ ذکرند. 1) "خود” شناختنی‌ است‌.

الف) نخستین‌ پرسشی‌ که‌ درباره‌ این‌ پیشفرض‌ می‌توان‌ کرد این‌ است‌ که‌: مراد از“خود”، که‌ شناختنی‌ بودن‌ آن‌ ادعا شده‌ است، چیست‌؟ اگر عقیده‌ یا فرض‌ بر این‌ باشد که ‌انسان‌ تک‌ساحتی‌ است‌ و چیزی‌ غیر از بدن‌ نیست‌ طبعاً مراد از “خود” همین‌ بدن‌ خواهد بود؛ اما اگر انسان‌ را دارای‌ بیش‌ از یک‌ ساحت‌ بینگارند آنگاه‌ مراد از “خود” چه‌ می‌تواند بود؟ درباره‌ اینکه‌ انسان‌ تک‌ساختی‌ است‌ یا دوساختی‌ یا چندساحتی، از قدیم‌الایام‌، مطالعات‌ و تحقیقات‌ فراوان‌ شده‌ است، اما بسیاری‌ از مسائل‌ اساسی‌ای‌ که‌ جوابگویی‌ به‌ این‌ مسأله‌ عظیم‌ متوقف‌ بر حل‌ آنهاست، امروزه، هنوز بلاجواب‌ مانده‌ است‌ .هنوز هستند کسانی‌ که‌ بر، مثلاً، چهارساحتی‌ بودن‌ انسان‌ و ذومراتب‌ بودن‌ “خودی” او پای‌ می‌فشرند و معتقدند که‌ آدمی، غیر از بدن، که‌ جنبه‌ سطحی‌ و رویین‌ اوست، سه‌ مرتبه‌ وجودی‌ دیگر دارد: یکی‌ ذهن (mind) که‌ همان‌ (سیاله) آگاهی‌ است‌؛ دیگری‌ نفس(soul)‌ (یا پسوخه‌(psyche) یونانی‌ یا انیما ی‌(anima) لاتینی‌ یا سریرا آتمن‌(sarira atman) سنسکریت‌ یا نفش(nephesh) عبری) که‌ منبع‌ (سیاله) آگاهی‌ یا، به‌ تعبیری‌ دیگر، فاعل‌ آگاهی‌ است‌؛ و سدیگر روح(spirit)‌ که‌ ساحت‌ عدم‌ تفرد آدمی‌ است‌ که، در آن، انسان‌ حصار فردیت‌ را در هم‌ می‌شکند و با خدا یکی‌ می‌شود؛ همان‌ ساحتی‌ که‌ حسین‌ابن‌ منصور حلاج، عارف‌ معروف‌ (مقتول‌ به‌ سال‌ 309ه‍ .ق)، وقتی‌ فریاد اناالحق‌ برمی‌آورد بدان‌ اشارت‌ داشت‌ و مایستر اکهارت7‌ زمانی‌ که‌ از“چیزی‌ ناآفریده‌ و ناآفریدنی” در انسان‌ دم‌ می‌زد ناظر بدان‌ بود.8 و از سوی‌ دیگر، هستند “ماشین‌انگار" (Mechannist)انی‌ که‌ حتی‌ ذهن‌ را بخشی‌ از بدن‌ و، به‌ تعبیری، همان‌ مغز می‌دانند، چه‌ رسد به‌ اینکه‌ به‌ وجود نفس‌ و روح‌ باور داشته‌ باشند.9 در میان‌ این‌ دو فریق‌ هم‌ گروههای‌ دیگری‌ هستند که‌ در شماره‌ ساحت‌های‌ وجود آدمی‌ و یا در ماهیت‌ هر یک‌ از ساحتها و یا در چند و چون‌ ارتباط میان‌ آنها با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند و ما در اینجا نه‌ مجال‌ پرداختن‌ به‌ آراء و نظرات‌ آنان‌ را داریم‌ و نه‌ قصد آن‌ را.10 آنچه، در اینجا، مقصود است‌ تأکید بر این‌ معناست‌ که‌ این‌ مسأله، یعنی‌ مسأله‌ ساحتهای‌ وجودی‌ آدمی‌ و مراتب‌ “خودی” او، به‌ جواب‌ قاطع‌ و فیصله‌بخشی‌ دست‌ نیافته‌ است‌ و، در این‌ میانه‌، کسی‌ که‌ مدعی‌ است‌ که‌ “خود” شناختنی‌ است، لااقل، باید روشن‌ سازد که‌ مرادش‌ کدام‌“خود” است‌ و چه‌ دلیلی‌ هست‌ بر اینکه‌ چنان‌ “خود”ی‌ اصلا



خرید و دانلود تحقیق در مورد شناخت خود


پرسشنامه خودپنداره راجرز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

بررسی خود پنداره

پرسشنامه خودپنداره راجرز

 

فرم الف: با توجه به صفات زیر خود را چگونه شخصی می دانید؟ بر حسب آنکه خود را از نظر هر صفت چگونه می بینید یکی از نمره های یک تا هفت را برای خود منظور نماید و در جای مناسب علامت بگذارید.

 

7

6

5

4

3

2

1

قوی

ضعیف

عمیق

سطحی

مهربان

ظالم

عصبی

راحت

خوشایند

ناخوشایند

فعال

غیر فعال

خوشحال

غمگین

خوب

بد

زیبا

زشت

باارزش

بی ارزش

رو راست

متقلب

سخت

نرم

تمیز

کثیف

تند

کند

پریشان

آرام

تلخ

شیرین

سالم

مریض

واضح

مبهم

خشن

ملایم

شجاع

ترسو

نامعتبر

معتبر

نا بالغ

بالغ

بی استعداد

با استعداد

خونسرد

خونگرم

متواضع

خودخواه



خرید و دانلود  پرسشنامه خودپنداره راجرز


پرسشنامه خود انگاره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آیاازخودانگارهخوبیبرخوردارید؟

بهواقعدراعماقوجودخودفکرمیکنیدچهکسیهستید؟ازلحظهتولدهمهمابهصورتناخودآگاهتوانواندیشهفراوانیصرفبرپاکردنتصویریذهنیازخودمیکنیمکهبهنظرمانموجهمیآیدوگمانداریمبرایدیگراننیزچنیناست. اینتصویرذهنیکهخودانگارهنامیدهمیشود،تصویریآرمانیاستواغلببهدورازواقعیت. ویژگیهایجسمانیازقبیلتناسبانداموزیبایی،سنوجوانیکهسادهترینبخشاینتصویرذهنیاند،بادیدنخودماندرآیینهیاعکسیازماکهبهشکلیغیرمنتظرهگرفتهشدهاست،درهممیشکند. چهبسیارخانمهاییکهپسازمشاهدهعکسخود،بهرژیمغذاییوورزشرویآوردند. شایدبارهاگفتهباشیم « آیااینواقعاًمنهستم؟». همینامرنمونهایاستازاینکهچگونهتصاویرذهنیشخصیوعینییکفرد،میتواندباخودانگارهواقعیاوتفاوتداشتهباشد. اماهیچدوربینیوجودنداردتابتوانیمآنروحگریزانخودانگارهرادرقالبتصویربربندکشیم. امابههرحالبهمنظوربررسیواقعیتیاباورپذیریخودانگاره،روانشناسانبهروشهاییدستیافتهاند. اینپرسشنامهبهگونهایطراحیشدهاستتاشماتصویرذهنیخودرابا « واقعیتها » مقایسهکنید. اینپرسشنامهتنهایکراهنماست،بااینوجودآمادهغافلگیریباشید. ممکناستتصورکهنهومنسوخیازتواناییهاوقابلیتهایخویشراباخودحملمیکنید!

لطفابادقتوصداقتبهپرسشهایزیرپاسخدهید:

1 – آخرینباریکهکسیازجنسمخالفشماراجذابودلرباتشخیصداد،چگونهعکسالعملینشاندادید؟

تعجبنکردمزیراانتظارشراداشتم.

خوشحالشدمزیراانتظارشراداشتمامامطمئننبودم.

برایمشگفتیمطبوعیبود.

2 – آیاوالدینخودرابهاسمکوچکصدامیکنید؟

بله،ازوقتیکهبزرگشدم.

بله،چونخودشاناینطورخواستند.

نه،ازاینفکرخوشمنمیآید.

3 – آیافکرکردهایدکهاگرشرایطموجودغیرازاینبود،چهشغلیرااحرازمیکردید؟

بهندرت

گاهی

اغلب

4 – اگرپاسخشمابهسوالشماره 3،بیاجاست،دراینصورتآیاشغلهاییکهاحتمالاًمیداشتید:

درردیفشغلکنونیشمابودند؟

برترازشغلکنونیشمابودند؟

5 - درشرایطیهستیدکهکارمهمیرابرعهدهشماگذاشتهاندکهدربارهآنهیچتجربهایندارید. یکیازدوستانتانمیگوید « ایکاشمنهماعتمادبهنفستوراداشتم ». دراینموردچهمیکردید؟

اینتعریفرامیپذیرفتید؟

اظهارمیداشتیدکهکاملاًهممطمئننیستیداماخوشبینهستید؟

پیشخودمیگفتید « اگرمیدانستیچقدرمضطربهستم؟».

6 - توانستهایدبعدازظهریکروزرامرخصیبگیریدویاازمحیطخانهدورشدهوبهسفربروید. چگونهاحساسمیکنید؟

عالی،واقعاًاوقاتخوشیراپشتسرمیگذارید؟

خیلیخوباماقدریاحساسگناهمیکنید؟

آنقدراحساسگناهمیکنیدکهنمیتوانیدتفریحکنید؟

7 - آیااحساسمیکنیدکهدیگرانقدرخصایصخوبشمارانمیدانند؟

خیر

گاهی

اغلب

8 - وقتیعصبانیوخشمگینمیشوید،آیا:

خشمخودرافرومیبرید؟

خشمخودرابروزمیدهید؟

9 - اگرپاسخشمابهسوالشماره 8 ،الفاست،درحالیکهازدرونخشمگینهستیدآیافکرمیکنیدکهدیگرانشمارافردیآراموخونسردمیپندارند؟

بهندرت

گاهی

اغلب

10 - اگرپاسخشمابهسوالشماره 8 ،باست،آیافکرمیکنیدکهدیگرانشمارافردینیرومندمیپندارنددرحالیکهخوداحساسناامنیمیکنید؟

بهندرت

گاهی

اغلب

11 - آیاهرگزاحساسکردهایدکهتنهادرنقشیککارگریاوالدزندگیمیکنید؟

بهندرت

گاهی

اغلب

12 - کدامیکازجملههایزیربیشتردرموردشماصدقمیکند؟استعدادهایخودرامیشناسموبخوبیازآنهااستفادهمیکنم.

گاهیبراینتصورمکهدربرخیامورمیتوانمبهترباشمامابهطورکلیازتلاشخودرضایتدارم.



خرید و دانلود  پرسشنامه خود انگاره


پاورپوینت در مورد انسان با خود بیگان

پاورپوینت در مورد انسان با خود بیگان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 11 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

فصل هشتم : « انسان با خود بیگانه »

امام علی ( ع) :در شگفتم از کسی که گمشده خویش را می جوید ، ولی نفس خود را گم کرده است و در پی آن نیست .

در این فصل کوشیده شده تا مروری بر مهمترین بحث های با خود بیگانگی به پرسش های زیر پاسخ داده شود. معنای باخود بیگانگی چیست و انواع آن کدام است ؟ آیا اساسا ممکن انسان با خود بیگانه شود ؟ اگر چنین است ، زمینه ها و علل آن چه چیزهایی هستند و چگونه می توان بر آن غلبه کرد ؟

واژه «باخود بیگانه » و تاریخچه آن

«با خود بیگانگی » که ترجمه «alienation » است ، به صورت های دیگری نیز مانند بیگانگی ، از خود بیگانگی ، بی خویشتنی ، دیگر خود پنداری ، الیناسیون ، خود باختگی و خود فراموشی به کار می رود .

هگل اولین فیلسوفی بود که به مسئله «از خود بیگانگی » توجه ویژه ای کرد . در نظام فلسفی هگل ، روح انسانی فرایند دیالکتیکی سه گانه ایی را برای رسیدن به تکامل طی می کند ، در مرحله اول به عنوان امری با خود بیگانه درک می شود ، در مرحله دوم از خود بیگانه می شود و در مرحله سوم مجددا این جدایی و بیگانگی از بین می رود و به معنای عام تری باخود بیگانه می شود .

در مکتب مارکسیسم نیز مسئله «باخود بیگانگی » مورد توجه قرار گرفته است . از دیدگاه مارکس باخود بیگانگی مانند سایر مفاهیم اجتماعی معلول شرایط اقتصادی و روابط تولیدی است . از این دیگاه ، شخصیت انسان از طریق کار و آفریده اش ساخته می شود ، از این رو ارتباط نزدیکی بین انسان و محصول کارش وجود دارد و به عبارتی انسان محصول کار خویش است ، و «از خود بیگانگی » نیز نتیجه فاصله افتادن میان انسان و محصول کارش است .

براساس این نظریه ، باخود بیگانگی از ویژگی های شاخص دنیای سرمایه داری است و تنها راه مقابله با آن الغای مالکیت خصوصی و از بین بردن نظام سرمایه داری است .

پس از هگل و مارکس ، این مفهوم در جامعه شناسی و روانشناسی نیز رواج یافت و به عنوان یکی از معضلات انسان مدرن شناخته شد .

در عرصه هنر و سینما نیز فیلم های متعددی مانند «عصر جدید» چارلی چاپلین در اعتراض به نظام صنعتی و تبدیل شدن انسان به ماشین و از خود بیگانگی او ساخته شده است .

اگزیستانسیالیسم ، مسیحیت مدرن و با خود بیگانگی

در میان مکتب های فکری معاصر ، اگزیستانسیالیسم بیش از دیگر مکاتب به مسئله بیگانگی با خویشتن حقیقی خود اهمیت داده است .

در میان فیلسوفان اگزیستانسیالیست ، مارتین هایدگر بیش از دیگران به این بحث توجه کرده است . یکی از مفاهیم اصلی فلسفه هایدگر«سقوط » است ، وی می گوید انسان دارای دو نوع وجود حقیقی و غیر حقیقی است و انسان سقوط کرده دارای وجود غیر حقیقی می باشد . خلاصه دیدگاه وی در این باره این است که وجود اصیل انسان از این عالم نیست ، بلکه در آن سقوط کرده و باید با آن کنار بیاید . از این دیدگاه ، « سقوط» دو جنبه دارد :

یکی سقوط در عالم که انسان با اشیا ارتباط برقرار می کند و در کنار آن ها می کوشد به آرامش برسد و دیگری سقوط در جمع که انسان سعی می کند با ارتباط با دیگران و تبعیت از آن ها مسئولیت سنگین تصمیم گیری را از خود سلب کند و آسوده شود.

بسیاری از فیلسوفان اگزیستانسیالیست مانند هایدگر ، سارتر و بیش از آن ها کی یرکگور دل شوره را از ویژگی های اجتناب ناپذیر انسان می دانند.

از آنچه گفته شد ، می توان نتیجه گرفت که در این مکتب ، از خود بیگانگی انسان امری طبیعی و همگانی است ، اما شدت و ضعف آن به شرایط و انسان های مختلف بستگی دارد .

اشکال اصلی این است که این مکتب اساسا ماهیت ویژه ای برای انسان قائل نیست . در این مکتب نظریه سرشت انسانی به شدت مورد حمله قرار می گیرد و نفی می شود .به نظر اپل تیلیش و رودلف بولتمان ، نفهوم « سقوط » هایدگر به مسئله « هبوط » که در ادیان مطرح می شود ، بسیار نزدیک است ، همچنین مفاهیمی مانند دل شوره و از خود بیگانگی به خوبی از آموزه های دینی به دست می آید . در این نظریه انسان دارای دو نوع سرشت یا حقیقت است : یکی ذات پاک پیش از هبوط و دیگر وجود غیر حقیقی و گناه آلود پس از هبوط . تفاوت اصلی متکلمان مسیحی با اگزیستانسیالیسم الحادی این است که « از خود بیگانگی » را به مسئله « گناه » و «دور شدن انسان از خدا » ارتباط می دهند. تیلیش همچنین بی اعتمادی به خدا و عدم ایمان و عشق به او را از نشانه های « از خود بیگانگی » معرفی می کند و لطف الهی و عشق اضافه شده از سوی او را تنها راه غلبه بر بیگانگی می داند. این نظریه با آن در ادامه بحث درباره اسلام خواهیم گفت ، بسیار نزدیک به نظر می رسد ، اما اشکال اساسی آن این است که گناه را امری همگانی می داند. از این نگاه ، تخلف حضرت آدم (ع) که موجب رانده شدنش از بهشت و هبوط به این عالم شد ، به او اختصاص ندارد ، بلکه همه انسان ها در آن گناه شریک اند ، از این رو ، همگی گناهکارند .



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد انسان با خود بیگان