لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده
سازمانهای زیادی، در جهان، نظامهای مدیریت دانش را، در راستای حفظ ثبات و سودمندیشان انتخاب کرده و می پذیرند. این نگرش در مشاغل رو به گسترش حاصل از فن آوری، از قبیل بیوتکنولوژی، علوم رایانه و ارتباطات راه دور و همچنین در حرفه هایی مثل وکالت، حسابداری و مشاوره مدیریتی ملموس است. نسلی جدید از مدیران به نام «مدیر دانش» ظهور کرده اند تا این نظام نوین را در سازمانها نهادینه کنند. به دلیل تشابه کاری بسیار زیاد، اغلب متخصصان اطلاع- رسانی و کتابداران برای تصدی این سمت مطرح هستند. این مقاله، به بررسی انواع دانش و راه های انتقال و تبدیل آن می پردازد. در نهایت، اهمیت عنصر انسانی در نظامهای مدیریت دانش، با تاکید بر نقش کتابداران و متخصصان اطلاع رسانی ، تبیین می شود.
مقدمه از اواخر قرن بیستم یک نوع تغییر نگرش در رابطه با جایگزینی سرمایه های مادی با سرمایه های فکری دیده می شود. سرمایه فکری، به تدریج در سازمانها به عنوان سرمایه اصلی آن مطرح می شود. این نگرش در بیشتر سازمانهای تجاری که بر تولید و حفظ سرمایع فکری تأکید دارند، نتیجه بخش بوده است. نظامی که با این نگرش رفتار می نماید، «مدیریت دانش» خوانده می شود. در بیشتر سازمانها این نیاز به مدیریت دانش، احساس شده است. کارهای خوبی که در نتیجه استفاده از نظام مدیریت دانش برای حفظ مزیت رقابتی در همه سازمانها، انجام شده است، نشان می دهد که آن سازمان ها قادر به حفظ و تثبیت اثربخشی و سودمندی خود شده اند. دانش، که یک عامل کلیدی در مزیت رقابتی است، آنقدر پویا و کم عمر شده است که مدیریت مؤثر آن یک ضرورت لازم برای حفظ و ثبات شده است. مدیریت دانش، آنطور که به نظر می رسد، نظامی است که به سازمان کمک می کند تا مزیت رقابتی اش را در محیط تغییرات سریع اقتصادی حفظ کند. پیشرفتهای به دست آمده ازطریق مدیریت دانش، در سازمانهایی که با بیوتکنولوژی، نرم افزارهای رایانه ای و ارتباطات راه دور و با دفاتر وکلا، حسابداران، مشاوران مدیریتی، سر و کار دارند، نشان می دهد که آن سازمان از چابکی و پویایی بالایی برخوردار است. کار متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران در سازمانها، با آنچه که برای مدیران دانش جدیداً مطرح است، تفاوت محسوسی دارد، ولی با این حال نزدیکترین حرفه به مدیریت دانش، حرفه کتابداری و اطلاع رسانی است. متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران، به دلیل همین نزدیکی شغلی، برای تصدی سمت جدید مدیریت دانش مطرح شده اند. برای متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران که به طور سنتی با فعالیتهایی نظیرتولید، گردآوری، دریافت، تکثیر، ساختارسازی[1]، ذخیره و بازیابی، و اشاعه اطلاعات، در ارتباطند، لازم است که بدانند مدیریت دانش چیست و چگونه یک نظام مدیریت دانش را تعمیم دهند و آن را در سازمان به کار گیرند. این بستگی به این دارد که آنها از پیشرفتهای مدیریت دانش آگاه باشند و اصول آنرا در جایی که مناسب است یا خطر آن کمتر باشد، به کار گیرند، به علت اینکه نظام مدیریت دانش کم هزینه و پرسود است، بعضی سازمانها از آن به خوبی استقبال می کنند تا ازخدمات پرهزینه کم سود بپرهیزند(کیلینگ[2] و هورنبی[3]، 1999). در این مقاله، هدف، معرفی جنبه های متمایز مدیریت دانش برای متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران است. تعاریف مدیریت دانش تمایز «داده»، «اطلاعات» و «دانش» مشکل است. تنها از طریق مفاهیم بیرونی یا از دیدگاه کاربر میتوان بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شد. معمولاً داده به عنوان مواد خام، اطلاعات به عنوان مجموعه سامان یافتهای از داده و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم شناخته میشود(بات[4]، 1382). فرهنگ قرن بیستم چمبرز[5]، دانش را چنین تعریف می کند «عقیده تثبیت شده، آن چیزی که شناخته شده است، اطلاعات، آموخته، علم، یادگیری، مهارت عملی، آگاهی، شناخت و غیره».دانش ترکیب سازمان یافتهای است از «داده» که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر «دانش» معنا یا مفهومی است که از فکر پدید آمده ( به نقل از بات: ماراکاس[6]، 1999) و بدون آن، «اطلاعات» یا «داده» تلقی میشود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به «دانش» تبدیل میشود (بات، 2000). بنابراین تمایز بین «اطلاعات» و «دانش» به دیدگاه کاربر بستگی دارد. دانش یک مضمون وابسته است از آنرو که «مفاهیم» در ارتباط با یک الگوی مشخص تفسیر میشود. ( به نقل ازبات: ماراکاس، 1999) و مدیریت یعنی «روش هدایت و استفاده از چیزی». اصطلاح مدیریت دانش یک اصطلاحکاملا بی ثبات است. درست مثل هم خانواده های آن مثل اطلاعات ، مدرک و سند ، راه های متعددی برای تفکر درباره آن وجود دارد( مک اینرنی[7] و لوفور[8]، 2000). تعریف مدیریت دانش طبق نظر یکی از متخصصین چنین است «مدیریت دانش، سازگاری برای حفظ و ثبات سازمانی را در مواجهه با تغییرات در حال رشد محیطی را فراهم می کند. ضرورتاً آن دسته از فرایندهای سازمانی را مد نظر دارد که در جستجوی ترکیب و تلفیق محتوای پردازش شده داده ها و اطلاعات حاصل از فناوریهای اطلاعاتی با خلاقیت و نوآوری عوامل انسانی است( مل هوترا[9]، 1999) . تعریف دیگری هست که «مدیریت دانش، عملاً، شامل شناسایی و بازنمایی سرمایه های فکری موجود در سازمان، تولید دانش جدید برای برتری رقابتی در درون سازمان، ایجاد امکان دسترسی به حجم وسیعی از اطلاعات سازمانی، اشتراک در بهترین کارها، و فناوری که قادر به انجام همه موارد مذکور باشد، شامل گروه افزار و اینترانت ها( بارکلی[10] و مورای[11]، 1997) . بات مدیریت دانش را فرآیند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می داند(1382). مدیریت دانش این گونه نیز تعریف می شود «حرفه ای که هدف آن مهار و به کارگیری دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی کم و کاست به آن برای همه کارکنان در یک سازمان، است با این هدف که آنها کارشان را بهتر انجام دهند ( سوکومار[12]، 1999) . از این تعریف چنین به نظر می رسد که مدیریت دانش دارای دو بعد است، فیزیکی و غیر فیزیکی و دو حالت زنده و بی جان، یک متخصص اطلاع رسانی و یک کتابدار متخصص که تاکنون خودش را بیشتر وابسته به فناوری اطلاعات و نتایج آن کرده است، باید فراتر از دیگر مردمان در حوزه های ناشناخته ای مثل خلاقیت، دانش، اندیشه و غیره در جهت ایجاد سود برای سازمان مادر خود، به مطالعه و جستجوی جنبه های ناشناخته طبیعت انسانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی
شهر ایذه در سال تحصیلی 85-84
نسرین غیاثی( 1، فریبا نظرپور2، فریبا بختی2 ، عبدالحسین پورنجف3، خسرو شیرینی4
1) کارشناس ارشد مامایی ، دانشکده پرستاری و مامایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
2)کارشناس پرستاری، آموزشکده بهداشت، شاغل در معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
3)کارشناس ارشد بهداشت حرفه ای، آموزشکده بهداشت، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
4)کارشناس ارشد مدیریت آموزشی، دبیرآموزش و پرورش شهرستان ایلام
تاریخ دریافت: 11/6/85 تاریخ پذیرش:20/4/86
واژههای کلیدی: اختلالات رفتاری، دانش آموزان دبستانی، میزان شیوع
مقدمه
هر جامعه ای برای پیشرفت و رشد در ابعاد مختلف اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی و ... نیاز به افرادی دارد که از نظر روانی و جسمانی سالم باشند. با توجه به اینکه کودکان امروز، صاحبان بلافصل آینده جامعه هستند، سلامتی و بیماری آنان در سلامتی و بیماری جامعه فردا و نسلهای آینده اثراتی قابل توجه خواهد داشت. بنابراین، لازم است به سلامت روانی-جسمانی این قشر عظیم بیشتر توجه شود و گامهایی اساسی در جهت پیشگیری و درمان بیماریها و اختلالات روانی و رفتاری آنان برداشته شود. در مجموع، تحقیقات معتبر انجام شده در جهان نشان داده اند که میزان اختلالات رفتاری در کودکان سنین دبستانی در مناطق مختلف متغیر بوده و معمولا بین 2 تا 12 درصد است که در غالب موارد بررسی شده، میزان شیوع این اختلالات در پسران بیشتر از دختران بوده است. علاوه بر آن نتایج بررسیهای انجام شده نشان می دهد که میزان شیوع این اختلالات در دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم دبستان بیش از سایر پایه هاست(1).
بررسی آماری ده کشور اروپایی و نیز نتایج مطالعات شیوع شناسی در 11 شهر و استان کشورمان نشان داده است که عواملی همچون نابسامانی های درون خانواده (عدم سازگاری والدین، سرزنش، تهدید، انضباط ضعیف، تحصیلات پایین والدین، فقر اقتصادی)، عوامل مربوط به مدرسه مانند روابط معلم و دانش آموزان و دانش آموزان با یکدیگر، وضعیت تحصیلی، کیفیت و امکانات آموزشی، همچنین سن، جنس، هوش به عنوان (عوامل وراثتی) و عوامل فرهنگی و اجتماعی، مهمترین علل بروز اختلالات رفتاری هستند(2). بنابراین، شناخت دقیق و علمی مشکلات روانی و رفتاری کودکان و شیوع شناسی اختلالات رفتاری آنان اولین گام در جهت پیشگیری و درمان آنهاست.
هدف اصلی این مطالعه، تعیین میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دختر و پسر دبستانی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84 بوده است که به منظور، تعیین درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان دبستانی به تفکیک جنس و نوع اختلال، رابطه بین عواملی همانند میزان تحصیلات، ترتیب تولد، وضعیت تحصیلی، شغل والدین، سن و جنس با اختلال رفتاری و میزان همبستگی اختلالات رفتاری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مد نظر قرار گرفت.
مواد و روش ها
جامعه آماری: جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 85-84 تشکیل داده است. کل جامعه 15283 نفر بوده که تعداد 7425 نفر از آنها دختر و 7858 نفر آنها پسر بودند.
برای تعیین اعضای نمونه از روش غربالگری استفاده گردید. با توجه به این که معلمان، مدیران و معاونین مدارس ارتباطی طولانی و نزدیک با دانش آموزان دارند، توسط محققین، مشخصات و ویژگیهای کــودکان و دانش آموزان دارای اختلال رفتاری بصورت کتبی و شفاهی در اختیار آنان قرار گرفت و سپس از آنان خواسته شد که دانش آموزانی که چنین ویژگیهایی دارند را معرفی نمایند، که در نهایت از مجموع دبستانهای ابتدایی شهر ایلام تعداد 840 نفر بدین شیوه و با رعایت ملاحظات اخلاقی شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند. ضمناً تعداد 370 نفر از اعضای نمونه دختر و 470 نفر پسر بودند.
ابزار پژوهش : ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر (Rutter) فرم ویژه معلمان بوده است. این پرسشنامه شامل 30 سوال بود که تعداد 24 سوال آن مستقیماً استخراج شده و تعداد 6 سوال نیز با توجه به فرهنگ و ویژگیهای خاص جامعه آماری به آن افزوده شده است. پرسشنامه ها توسط معلمان تکمیل شده (اطلاعات فردی و خانوادگی آنان مانند شغل والدین، معدل سال قبل و... توسط مدیران و دفترداران تکمیل گردید) و دامنه نمرات اکتسابی از صفر تا 60 متغیر بود. کسب نمره بالا به منزله وجود اختلال رفتاری (بیش از 9) و کسب نمره پایین تر از 9 نشانه بهنجاری است. اما به دلیل اینکه نمونه های این تحقیق به شیوه غربالگری انتخاب شده اند، همه کودکان انتخاب شده سطحی از اختلالات رفتاری را نشان دادند.
روش تحقیق: در این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی برای نشان دادن فراوانیها و درصدهای آنها، و نیز برای بررسی سطح معنی داری از روشهای آمار استنباطی نظیر همبستگی و آزمون 2x استفاده شده است.
یافته های پژوهش: میزان کلی شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ایلام 5/5 درصد بود که از این میزان 42/2 درصد مربوط به دختران و 08/3 درصد به پسران اختصاص داشته است. این اطلاعات نشان داده که شیوع اختلالات رفتاری در پسران به میزان 66/0 درصد بیش از دختران بوده است(جدول شماره 2،1).
بیشتـرین میزان شیوع اختلالات رفتاری در پسران و دختران، مربوط به اختلال بیش فعالی-کمبود توجه (در پســران 02/1 درصد و در دختــران 66/0 درصد) بود، و کمترین میزان شیوع، مربوط به اختلال رفتارهای نــاســازگارانه (در پسران 43/0 درصد و در دختران 18/0 درصد) بدست آمد( جدول شماره 4 ).
جدول 1. توزیع فراوانی و درصد اختلالات رفتاری دانش آموزان شهر ایلام در جمع و بر حسب جنس
جنس
فراوانی کل
فراوانی اختلال
درصد اختلال رفتاری نسبت به جمعیت هر جنس
درصد اختلال رفتاری هر جنس به نسبت کل جمعیت
دختر
7425
370
98/4
42/2
پسر
7858
470
98/5
08/3
جمع
15283
840
___
5/5
جدول 2. آزمون 2x و توزیع اختلالات رفتاری دانش آموزان ابتدایی شهر ایلام بر حسب جنس
اختلال رفتاری
جنس
فراوانی
درصد
مقدار 2x
سطح معنی داری
(P)
دختر
370
44
9/11
04/0
پسر
470
56
جمع
840
100
این تــــوزیع نشــــان می دهد که شیــوع اختــلالات رفتــاری در دختــران به میــزان 12 درصــد کمتر از پسران بوده اســت. همچنیــن 2x محـــاسبه شده نشـــان می دهــد که اختـــلاف معنــی داری بین جنسیـــت و اختــلالات رفتاری وجود دارد(4 0/0= P).
جدول 3. توزیع اختلالات رفتاری دانش آموزان بر حسب پایه تحصیلی
اختلال رفتاری
پایه تحصیلی
فراوانی
درصد
مقدار 2x
df
سطح معنی داری
(P)
اول
161
2/19
دوم
158
8/18
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
بررسی علل ناسازگاری دانش آموزان
چکیده :
میزان ناسازگاری در میان دانشآموزان مدارس شهرتهران 3ˆ8 درصد است و ناسازگاری در میان پسران بیشتر از دختران بودهاست . 2 - بین مرتبه ولادت و ناسازگاری رابطه معتبری وجود ندارد. 3 - بین ناسازگاری و نقایص و معلولیتهای جسمانی رابطه معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. 4 - بین سن والدین و ناسازگاری دانشآموزان رابطه معنیداری وجود ندارد. 5 - بین سطح تحصیلات والدین و میزان ناسازگاری دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد. 6 - بین وضع اشتغال والدین و ناسازگاری کودکان رابطه معنیداری وجود ندارد. 7 - رابطه معنیداری از لحاظ آماری بین حجم خانواده و میزان ناسازگاری کودکان وجود دارد. 8 - بین خویشاوندی والدین و میزان ناسازگاری کودکان رابطه معنیداری به لحاظ آماری وجود ندارد. 9 - بین رابطه والدین با یکدیگر و تاثیر آن در تفاوت گروههای دانشآموزان به لحاظ میزان ناسازگاری رابطه بسیار معتبر آماری وجود دارد. 10 - بین دو متغیر تنبیه بدنی شدن در منزل و میزان ناسازگاری دانشآموز رابطه بسیار معتبری به لحاظ آماری وجود دارد. 11 - در خصوص فوت والدین و تاثیر آن بر ناسازگاری رابطه معنیداری وجود ندارد. 12 -بررسی رابطه بین طلاق والدین و میزان ناسازگاری کودکان از نظر آماری رابطه معنیداری وجود ندارد. 13 - بررسی پرونده تحصیلی دانشآموزان نشان میدهد که بین سابقه مردودی و میزان ناسازگاری به لحاظ آماری رابطه معنیداری وجود ندارد. 14 - نتایج آزمون هوش ریون نشان میدهد که تفاوت میانگین نمرات خام دو گروه آزمایشی و کنترل در سطح 99 درصد > P به لحاظ آماری معتبر است . 15 - اختلالات رفتاری دانشآموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهرتهران بیشتر از نوع سازگاریهای اجتماعی بوده و به صورت رفتارهای ضداجتماعی بروز میکنند.
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
عوامل ناسازگاری دانش آموزان
«نه هر کس که به لغزش گرفتار آید، شایسته سرزنش باشد» «از سخنان مولای متقیان علی (ع)»
گاهی اوقات دیده می شود که بعضی از دانش آموزان دچار ناراحتی و باعث اشکالاتی می شوند و بنای ناسازگاری می گذراند. این دانش آموزان را ناسازگاران اجتماعی می گویند. علائم ناسازگاری عبارتند از: غیر اجتماعی بودن، ترس ، سوء ظن ، پافشاری دررفتار بد، واکنشهای خیلی قوی، عدم تماس و قبول واقعیت افسردگی و رفتاری در این ردیف
برای کمک و راهنمایی این افراد، ابتدا باید به شناسایی آنها پرداخت و به نیازهای آنها پی برد زیرا در بسیاری از موارد عدم ارضای نیازها موجب ناسازگاری می گردد. این نیازها عبارتند از:
1. نیازهای جسمانی: دانش آموز باید از نظر جسمانی تأمین باشد تا برای یادگیری آمادگی لازم را به دست آورد. در محیطهای آموزشی پر سر و صدا یا در محیط هایی که نور به اندازه کافی به دانش آموزان نمی رسد و یا آنها به دلایلی گرسنه و تشنه هستند، نمی توان انتظار داشت که یادگیری خوب صورت گیرد و اغلب این دانش آموزان به بد رفتاری می پردازند.
2. هویت: دانش آموزان چه در خانه و چه در آموزشگاه باید احساس شخصیت و ارزش کند و هر گاه این نیاز تأمین نشود و دانش آموز احساس بی ارزشی نماید، به طریقی با جلب توجه دیگران سعی در کسب شخصیت برای خود می نماید که بعضاً با ناراحتی و بدرفتاری بروز می نماید. قبول دانش آموز با تمام نقاط ضعف و خصوصیاتی که دارد در ارضای این نیاز مؤثر است.
3. امنیت: دانش آموز چه در منزل و چه در آموزشگاه باید احساس امنیت کند. چنانچه دانش آموز محیط را تهدید آمیز و ناامن بداند، دچار ناراحتی شده وبرای دیگران نیز ایجاد ناراحتی می کند
4. استقلال: دانش آموز ضمن وابستگی محدود به والدین و مربیان، باید احساس استقلال نیز بنماید. در بعضی موارد اتخاذ تصمیم را باید به خود او واگذار کرد. نظریات نباید تحمیل شود، بدین وسیله و با محول ساختن کارهایی در حد توان دانش آموز به وی، نیاز استقلال دانش آموزان تأمین شده و ایجاد ناراحتی نخواهد کرد.
5. تعلق و وابستگی: دانش آموز وابسته به خانواده، آموزشگاه و اجتماع است و باید احساس تعلق نموده و بداند که تنها نیست . چنانچه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه (1)
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه بخش اول
با ویژگی های خانواد گی و شخصیتی آن ها
(با تاکید بردختران دانش اموز دوره راهنمایی ومتوسطه شهرستان بوکان – استان اذربایجان غربی)
عنوان طرح تحقیقاتی : بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه
( بخش اول )
با ویژگی هاوعوامل خانوادگی وشخصیتی انها
(تاکید بر شهرستان بوکان – استان اذربایجان غربی)
پژوهش گر : معصومه گورکی
چکیده
افت تحصیلی یکی از مشکلات عمده دانش اموزان دختر وخانواده های انها و سیستم مدیریت آموزش وپرورش در شهر ستان بوکان است . بطوریکه نگرانی عمیقی در بین اقشار جامعه و اموزش وپرورش ایجاد کرده واینده نه چندان روشنی را رقم می زند. وآن را به یک مشکل روانی – اجتماعی تبدیل کرده است. در بوکان به دلیل ازدیاد دلایل و عوامل مستعد کننده وهمچنین شواهد وحوادث گوناگون نشان می دهد که آمار افت تحصیلی دانش آموزان دختر بالا تر برود . هدف اصلی این طرح تعیین شیوع افت تحصیلی دختران از نظر وضعیت خانواده با ابعاد گوناگون آن است.
اولین عاملی که تاثیر بازدارنده و مخربی بر روی کارایی ،تحرک،روح وجسم دختران دارد عدم اطلاع خانواد ها از نیاز های آنان و رشد سریع جامعه بسوی مدرنیزه شدن است .
شناسایی عوامل بازدارنده خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دختر مخصوصا در دوره راهنمایی ومتوسطه که از لحاظ سنی مقطع حساس زندگی انان است ،اهمیت شایانی دارد .
تحقیق وپژوهش در این مورد منجر به شناسایی این عوامل و کمک به کارشناسان در تسریع رفع موانع برای برنامه ریزی هر چه کامل تر ،صرف جویی در هزینه ها ،زمان وهدایت دختران دانش اموز دوره های راهنمایی و متوسطه به مسیر های اصلی زندگی وایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل، اینده پر بارتروکاهش ظلم وتبعیض ونابرابری هادر این منطقه محروم خصوصا حاشیه شهرو مناطق روستایی است.
اهداف پژوهش
· هدف کلی این پژوهش ریشه یابی علل افت وترک تحصیل دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه درابعاد مختلف خانواده در شهرستان بوکان می باشد .
· اهداف اختصاصی
در این پژوهش اهداف زیر دنبال می شود :
1- ریشه یابی وشناخت تاثیر خانواده ودوستان ،ورود تنکولوژی جدید مانند ماهواره ،اینترنت و موبایل به درون خانواده ها ،رشد جمعیت شهری و پدیده حاشیه نشینی ونابرابری طبقات اجتماعی واقتصادی خانواده ها برروند تحصیل دختران دوره های تحصیلی راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان
2. برداشتن گام های اولیه در جهت برنامه ریزی مربوط به "تحصیل دختران " در همه سطوح طبقاتی
سؤالهای پژوهشی/ فرضیه های پژوهشی
سوال هایی که این پژوهش در صدد پاسخ گویی به آن ها می باشد شامل موارد زیر است :
· علل افت تحصیلی دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان چیست؟
· آیا ازدواج یکی ازعلل افت وترک تحصیل دختران است؟
· آیا مسایل خانواد گی باعث افت وترک تحصیل دختران می شود؟
· آیا دوری آموزشگاه محل تحصیل باعٍث افت وترک تحصیل دختران می شود؟
· آیاحاشیه نشینی در شهر باعٍث افت تحصیلی دختران می شود؟
· آیا تعصبات محلی وخانواد گی باعث افت تحصیلی ویا ترک تحصیل دختران می شود؟
· آیا فقر مالی و اقتصادی خانواده باعث افت ویا ترک تحصیل دختران می شود؟
· آیا بی سوادی والدین رابطه ای با ترک ویا افت تحصیلی دختران دارد ؟
· آیا تعداد اعضای خانواده رابطه ای با افت و ترک تحصیل دختران دارد؟
متغیر های پژوهش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه
( بخش اول )
با ویژگی هاوعوامل خانوادگی وشخصیتی انها
چکیده
افت تحصیلی یکی از مشکلات عمده دانش اموزان دختر وخانواده های انها و سیستم مدیریت آموزش وپرورش در شهر ستان بوکان است . بطوریکه نگرانی عمیقی در بین اقشار جامعه و اموزش وپرورش ایجاد کرده واینده نه چندان روشنی را رقم می زند. وآن را به یک مشکل روانی – اجتماعی تبدیل کرده است. در بوکان به دلیل ازدیاد دلایل و عوامل مستعد کننده وهمچنین شواهد وحوادث گوناگون نشان می دهد که آمار افت تحصیلی دانش آموزان دختر بالا تر برود . هدف اصلی این طرح تعیین شیوع افت تحصیلی دختران از نظر وضعیت خانواده با ابعاد گوناگون آن است.
اولین عاملی که تاثیر بازدارنده و مخربی بر روی کارایی ،تحرک،روح وجسم دختران دارد عدم اطلاع خانواد ها از نیاز های آنان و رشد سریع جامعه بسوی مدرنیزه شدن است .
شناسایی عوامل بازدارنده خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دختر مخصوصا در دوره راهنمایی ومتوسطه که از لحاظ سنی مقطع حساس زندگی انان است ،اهمیت شایانی دارد .
تحقیق وپژوهش در این مورد منجر به شناسایی این عوامل و کمک به کارشناسان در تسریع رفع موانع برای برنامه ریزی هر چه کامل تر ،صرف جویی در هزینه ها ،زمان وهدایت دختران دانش اموز دوره های راهنمایی و متوسطه به مسیر های اصلی زندگی وایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل، اینده پر بارتروکاهش ظلم وتبعیض ونابرابری هادر این منطقه محروم خصوصا حاشیه شهرو مناطق روستایی است.
اهداف پژوهش
هدف کلی این پژوهش ریشه یابی علل افت وترک تحصیل دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه درابعاد مختلف خانواده در شهرستان بوکان می باشد .
اهداف اختصاصی
در این پژوهش اهداف زیر دنبال می شود :
1- ریشه یابی وشناخت تاثیر خانواده ودوستان ،ورود تنکولوژی جدید مانند ماهواره ،اینترنت و موبایل به درون خانواده ها ،رشد جمعیت شهری و پدیده حاشیه نشینی ونابرابری طبقات اجتماعی واقتصادی خانواده ها برروند تحصیل دختران دوره های تحصیلی راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان
2. برداشتن گام های اولیه در جهت برنامه ریزی مربوط به "تحصیل دختران " در همه سطوح طبقاتی
سؤالهای پژوهشی/ فرضیه های پژوهشی
سوال هایی که این پژوهش در صدد پاسخ گویی به آن ها می باشد شامل موارد زیر است :
علل افت تحصیلی دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان چیست؟
آیا ازدواج یکی ازعلل افت وترک تحصیل دختران است؟
آیا مسایل خانواد گی باعث افت وترک تحصیل دختران می شود؟
آیا دوری آموزشگاه محل تحصیل باعٍث افت وترک تحصیل دختران می شود؟
آیاحاشیه نشینی در شهر باعٍث افت تحصیلی دختران می شود؟
آیا تعصبات محلی وخانواد گی باعث افت تحصیلی ویا ترک تحصیل دختران می شود؟
آیا فقر مالی و اقتصادی خانواده باعث افت ویا ترک تحصیل دختران می شود؟
آیا بی سوادی والدین رابطه ای با ترک ویا افت تحصیلی دختران دارد ؟
آیا تعداد اعضای خانواده رابطه ای با افت و ترک تحصیل دختران دارد؟
متغیر های پژوهش
متغیر مستقل : متغیر مستقل در این تحقیق افت ویاترک تحصیل دختران در دوره های راهنمایی ومتوسطه می باشد.
متغیر وابسته: متغیر وابسته در این تحقیق عواملی از جمله محل زندگی ، وضعیت مالی ،سطح معلومات والدین ، تعصبات محلی وخانوادگی ،تاثیراینترنت وموبایل ،و........می باشد
متغیر ملاک: شامل انگیزه تحصیل ومتغیرهای پیش بینی شامل شیوه های برخورد وتربیت فرزندان ،ترکیب خانواده ها ،یادگیری دروس ومحل یادگیری در محل سکونت ،استرس ونگرانی های حاصله از رفتارهها و نگاههای عامه پسند مردم ،نگرش به زن وتحصیل زنان ،ساختار خانواده وروابط انها باهم دیگر
جامعه ، نمونه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر 12-19 ساله راهنمایی و دبیرستان های شهربوکان را تشکیل می دهد .
از بین دختران راهنمایی و دبیرستان تعدادی به صورت تصادفی انتخاب و طی جلساتی بصورت عمومی وخصوصی با انان در مورد افت تحصیلی وشرایط خانوادگی انان صحبت شد
ابزار اندازه گیری و جمع آوری اطلاعات وروش تجزیه وتحلیل داده ها
ابزار های مورد استفاده د ر این پژوهش عبارتند از :
1. مصاحبه نیمه ساختاری ،
2. پرسشنامه ،
3. مقایسه خانواده ها از لحاظ سطح سواد وجمعیت و منطقه ومحل زندگی ومدت زمان سکونت در شهر (شامل ابزار شیوه های تربیت فرزندان،ساختار خانواده،انتظارات پدر ومادر،رابطه والدین با محل تحصیل دخترانشان ،)
4. تجزیه وتحلیل داده های حاصل در دو سطوح آماری وغیرآماری
( در بخش آماری از داده های حاصله جداول ،ونمودارها ،میانگین ها و ضرایب پایانی
در بخش غیر آماری به بررسی گفته ها و روایت های مختلف ومحتوایی انها )
5- مقیاس انگیزه برای تحصیل (با استفاده از مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت،مقیاس نگرش فرد به تحصیل)
روش پژوهش
روش پژوهش به کار رفته در این تحقیق از نوع تحقیقات آزمایشی و کاربردی است .
بخشی از یافته های پژوهش
بین پیشرفتهای تحصیلی دختران دوره های راهنمایی و متوسطه در کل نمونه با شرایط خانواده ،محل زندگی،سطح سواد ومعلومات والدین ،وتفاهم اخلاقی ورفتاری بین والدین،امکانات فردی و خانواده گی دانش اموزان دختر،اخلاق ورفتار سالم والدین خصوصا پدر وبرادربزرگتر،ساختار خانواده (سلسله مراتب قدرت در خانواده)، انتظار والدین از فرزندان،رسیدگی وتهیه مایحتاج تحصیلی دختران، عدم تبعیض بین فرزندان دختر وپسر،رابطه معنا دارای وجود دارد .
بخشی از پیشنهادها
تحقیقاتی درخصوص اموزش بیشتر ویژه اولیا ومربیان منطقه بوکان انجام پذیرد.
در برنامه اموزشی خانواده ها بر نقش این عوامل بازدارنده در تحصیل دختران ونقش والدین در شکل گیری خصوصیات شخصیتی دختران تاکید بیشتری گردد.
نظر به اینکه رابطه بین متغیر ها ی خانواده ها، شخصیتی دختران وپیشرفت تحصیلی انان رابطه مستقیمی وجود دارد مربیان درارائه راهکارها به دانش اموزان دختر می بایست حتما به نسبت خانواده انها، محل زندگی،شرایط زندگی نهایت دقت وملاحظات فردی را در نظر داشته باشند.
بررسی ودلایل افت تحصیلی دانش اموزان دوره های ابتدایی و راهنمایی و متوسطه دخترانه در سطح مدیریت آموزش وپرورش شهرستان بوکان .
زمان شروع طرح سال تحصیلی 80-81
مکان : دبیرستان آزادی شهرستان بوکان
و مدرسه راهنمایی خیرین سیمینه دهستان قره موسی لو
81-82 دبیرستان آزادی
82-83دبیرستان دخترانه ازادی
83-84 دبیرستان ازادی
84-85 دبیرستان دخترانه آزادی- دبیرستان سیمین شهرک فرهنگیان – دبیرستان بزرگسالان حکمت
نیم سال 85-86 دبیرستان ازادی
پیش زمینه ای برای شروع
سال 81-80با اینکه اولین سال شروع به کار من بعنوان معلم زبان وادبیات فارسی بود اما استرس و نگرانی های خاصی داشتم . از اینکه از عهده وظایفم بعنوان معلم بر ایم و شاخص های استاندارد تدریس را بخوبی بکار ببرم . تمامی دانش آموزان دبیرستان وراهنمایی من دختر بودند . از همه طبقات اجتماعی و شهری وروستایی .
اولین مشکل:
اولین مشکلی که من با ان بر خوردم سطح سواد و معلومات دانش اموزان بود بصورتی که معلومات بیشتر دانش اموزان در سطح کلاسی که نشسته بودند نبود وبه مراتب پایین تر از ان بود بناچار می بایست بیشتر وقت خود را صرف یاد اوری وتوضیح دروس سالهای قبل می کردم . با این حال باز یادگیری انها کم بود ودرس رابخوبی نمی گرفتند . مشکلم را با همکاران و مشاورین مدارس در میان گذاشتم انها هم همین مشکل را داشتند . اما ریشه مشکل کجا بود . چرا ؟ و به چه دلیل دانش اموزان درس خود را بخوبی نمی خواندند . انهایی که درس را بخوبی می فهمیدند چه تفاوتی با انهایی که به درس علاقه نشان نمی دادند داشت . ایا من بعنوان یک معلم می توانستم قدمی برای حل این مشکل بر دارم ؟ ایا با همکاری مشاورین این امر می توانم دانش اموزانی با معلومات کافی به کلاس بالاتر بفرستم . نقش من در این میان چیست؟
مشکلات یک معلم:
اولین چیزی که به ذهنم امد بررسی مشکلات بود ازیک طرف معلم بود . معلمی که روزانه حداقل شش ساعت را در کلاس می گذراند و بقیه روز را باید برای رفع مشکلاتش اختصاص دهد . مشکلاتی همچون با خانواده بودن ، رفع مایحتاج خانواده، استراحت، مطالعه و صدها کاری که در روز باید انجام داد .ایا یک معلم با چنین خصوصیاتی می تواند نقش چندان مثبتی در این میان داشته باشد.ودر طرف دیگر سیستم مدیریتی اموزشگاه . با بیش از 500 دانش اموز و دهها مشکل ریز ودرشت اداری و محیط اموزشگاه و بالاتر از ان مدیزیت کل شهرستان ودر رده بالا تر ادراه کل آموزش وپروش ومقابل همه اینها خانواده دانش اموزان با سلیقه های متفاوت واگاهی های بسیار کم از ساختار اموزش وپرورش
کلید واژه های برای تحقیق:
همین مقدمه ای که در ذهن داشتم بعنوان کلید واژه های تحقیق برای ریشه یابی این مسله برگزیدم
الف)دانش اموزان : 1- دانش آموز2- دختران دانش اموز 3- دانش اموزان دوره متوسطه 4- دانش اموزان دوره راهنمایی 5-اموزشگاه 6- مدیریت آموزشگاه 7- اداره اموزش وپرورش 8- خانواده دانش اموزان
ب)اقتصاد
ج) اجتماع
د) سیاست
اولین واژه
اولین کلمه ای که با ان سر کار دارم و تحقیق من راجع به ان است دانش آموز است .
دانش آموز: نوجوان وجوانانی که بهترین سالهای عمرخود را در مدرسه بسر می برند.
" مشکل اصلی دانش آموزان روستا یی "