واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مدیریت دانش 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیده

سازمانهای زیادی، در جهان، نظامهای مدیریت دانش را، در راستای حفظ ثبات و سودمندیشان انتخاب کرده و می پذیرند. این نگرش در مشاغل رو به گسترش حاصل از فن‌ آوری، از قبیل بیوتکنولوژی، علوم رایانه و ارتباطات راه دور و همچنین در حرفه هایی مثل وکالت، حسابداری و مشاوره مدیریتی ملموس است. نسلی جدید از مدیران به نام «مدیر دانش» ظهور کرده اند تا این نظام نوین را در سازمانها نهادینه کنند. به دلیل تشابه کاری بسیار زیاد، اغلب متخصصان اطلاع-  رسانی  و کتابداران برای تصدی این سمت مطرح هستند. این مقاله، به بررسی انواع دانش و راه های انتقال و تبدیل آن می پردازد. در نهایت، اهمیت عنصر انسانی در نظامهای مدیریت دانش، با تاکید بر نقش کتابداران و متخصصان اطلاع رسانی ، تبیین می شود.

 مقدمه         از اواخر قرن بیستم یک نوع  تغییر نگرش در رابطه با جایگزینی سرمایه های مادی با سرمایه های فکری دیده می شود. سرمایه فکری، به تدریج در سازمانها به عنوان سرمایه اصلی آن مطرح می شود. این نگرش در بیشتر سازمانهای تجاری که بر تولید و حفظ سرمایع فکری تأکید دارند، نتیجه بخش بوده است. نظامی که با این نگرش رفتار می نماید، «مدیریت دانش» خوانده می شود. در بیشتر سازمانها این نیاز به مدیریت دانش، احساس شده است. کارهای خوبی که در نتیجه استفاده از نظام مدیریت دانش برای حفظ مزیت رقابتی در همه سازمانها، انجام شده است، نشان می دهد که آن سازمان ها قادر به حفظ و تثبیت اثربخشی و سودمندی خود شده اند. دانش، که یک عامل کلیدی در مزیت رقابتی است، آنقدر پویا و کم عمر شده است که مدیریت مؤثر آن یک ضرورت لازم برای حفظ و ثبات شده است. مدیریت دانش، آنطور که به نظر می رسد، نظامی است که به سازمان کمک می کند تا مزیت رقابتی اش را در محیط تغییرات سریع اقتصادی حفظ کند. پیشرفتهای به دست آمده ازطریق مدیریت دانش، در سازمانهایی که با بیوتکنولوژی، نرم افزارهای رایانه ای و ارتباطات راه دور و با دفاتر وکلا، حسابداران، مشاوران مدیریتی، سر و کار دارند، نشان می دهد که آن سازمان از چابکی و پویایی بالایی برخوردار  است.        کار متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران در سازمانها، با آنچه که برای مدیران دانش جدیداً مطرح است، تفاوت محسوسی دارد، ولی با این حال  نزدیکترین حرفه به مدیریت دانش، حرفه کتابداری و اطلاع رسانی است. متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران، به دلیل همین نزدیکی شغلی، برای تصدی سمت جدید مدیریت دانش مطرح شده اند. برای متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران که به طور سنتی با فعالیتهایی نظیرتولید، گردآوری، دریافت، تکثیر، ساختارسازی[1]،  ذخیره و بازیابی، و اشاعه اطلاعات، در ارتباطند، لازم است که بدانند مدیریت دانش چیست و چگونه یک نظام مدیریت دانش را تعمیم دهند و آن را در سازمان به کار گیرند. این بستگی به این دارد که آنها از پیشرفتهای مدیریت دانش آگاه باشند و اصول آنرا در جایی که مناسب است یا خطر آن کمتر باشد، به کار گیرند، به علت اینکه نظام مدیریت دانش کم هزینه و پرسود است، بعضی سازمانها از آن به خوبی استقبال می کنند تا ازخدمات پرهزینه کم سود بپرهیزند(کیلینگ[2] و هورنبی[3]، 1999). در این مقاله، ‌هدف، معرفی جنبه های متمایز مدیریت دانش برای متخصصان اطلاع رسانی و کتابداران است.  تعاریف مدیریت دانش        تمایز «داده»، «اطلاعات» و «دانش» مشکل است. تنها از طریق مفاهیم بیرونی یا از دیدگاه کاربر می‌توان بین «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شد. معمولاً داده به عنوان مواد خام، اطلاعات به عنوان مجموعه سامان یافته‌ای از داده و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم شناخته می‌شود(بات[4]، 1382).      فرهنگ قرن بیستم چمبرز[5]، دانش را چنین تعریف می کند «عقیده تثبیت شده، آن چیزی که شناخته شده است، اطلاعات، آموخته، علم، یادگیری، مهارت عملی، آگاهی، شناخت و غیره».دانش ترکیب سازمان یافته‌ای است از «داده» که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت دیگر «دانش» معنا یا مفهومی است که از فکر پدید آمده ( به نقل از بات: ماراکاس[6]، 1999) و بدون آن، «اطلاعات» یا «داده» تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به «دانش» تبدیل می‌شود (بات، 2000). بنابراین تمایز بین «اطلاعات» و «دانش» به دیدگاه کاربر بستگی دارد. دانش یک مضمون وابسته است از آنرو که «مفاهیم» در ارتباط با یک الگوی مشخص تفسیر می‌شود. ( به نقل ازبات: ماراکاس، 1999) و مدیریت یعنی «روش هدایت و استفاده از چیزی». اصطلاح مدیریت دانش  یک اصطلاحکاملا بی ثبات است. درست مثل هم خانواده های آن مثل اطلاعات ، مدرک و سند ، راه های متعددی برای تفکر درباره آن وجود دارد( مک اینرنی[7] و لوفور[8]، 2000). تعریف مدیریت دانش طبق نظر یکی از متخصصین چنین است «مدیریت دانش، سازگاری برای حفظ و ثبات سازمانی را در مواجهه با تغییرات در حال رشد محیطی را فراهم می کند. ضرورتاً آن دسته از فرایندهای سازمانی را مد نظر دارد که در جستجوی ترکیب و تلفیق محتوای پردازش شده داده ها و اطلاعات حاصل از فناوریهای اطلاعاتی با خلاقیت و نوآوری عوامل انسانی است( مل هوترا[9]، 1999) . تعریف دیگری هست که «مدیریت دانش، عملاً، شامل شناسایی و بازنمایی سرمایه های فکری موجود در سازمان، تولید دانش جدید برای برتری رقابتی در درون سازمان، ایجاد امکان دسترسی به حجم وسیعی از اطلاعات سازمانی، اشتراک در بهترین کارها، و فناوری که قادر به انجام همه موارد مذکور باشد، شامل گروه افزار و اینترانت ها( بارکلی[10] و مورای[11]، 1997) . بات مدیریت دانش را فرآیند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش می داند(1382). مدیریت دانش این گونه نیز تعریف می شود «حرفه ای که هدف آن مهار و به کارگیری دانش و اطلاعات و ایجاد دسترسی بی کم و کاست به آن برای همه کارکنان در یک سازمان، است با این هدف که آنها کارشان را بهتر انجام دهند ( سوکومار[12]، 1999) . از این تعریف چنین به نظر می رسد که مدیریت دانش دارای دو بعد است، فیزیکی و غیر فیزیکی و دو حالت زنده و بی جان، یک متخصص اطلاع رسانی و یک کتابدار متخصص که تاکنون خودش را بیشتر وابسته به فناوری اطلاعات و نتایج آن کرده است، باید فراتر از دیگر مردمان در حوزه های ناشناخته ای مثل خلاقیت، دانش، اندیشه و غیره در جهت ایجاد سود برای سازمان مادر خود، به مطالعه و جستجوی جنبه های ناشناخته طبیعت انسانی



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت دانش 15 ص


تحقیق درباره... ارتباط بین دانش و مذهب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

ـ ارتباط بین دانش و مذهب

روشهای علمی و مذهبی شناخت و آگاهی.

بصورت کلی در صحبت از مذهب و دانش از روشهای گوناگونی در اقدامات مربوط به آنها استفاده می‌شود تا بتوان حقیقت را اثبات کرد. روشهای مذهبی عموماً ذهنی هستند این روشها با متن مقدس، شهودگرایی و با تجربه مرجع صلاحیتداری نظیر پیامبر مرتبط هستند. روشهای علمی عموماً بدنبال یک هدف هستند تنها برپایه مشاهده و تفسیر و توضیح پدیده‌ها استوار هستند. هر دو روش علمی و مذهبی تلاش می‌کنند تا به سؤالات زیر پاسخ دهند، سؤالاتی مربوط به پدیده‌های باور نکردنی و رخدادهایی که از لحاظ توانایی عقل بشر غیرقابل انجام هستند و از لحاظ فیزیکی عموماً غیرقابل توجیه هستند. مردم 2 روش را برای پاسخگوئی به این سوالات بکار می‌برند. در مورد تمامی سوالات غیرقابل تصور و قابل تصور و مشاهده، روشهای مذهبی توانایی پاسخگوئی دارند. برخلاف روشهای مذهبی که برای اکثر سؤالات بکار می‌روند، روشهای علمی برای تعدادی از سؤالات توانایی پاسخگوئی دارند. برای مثال برای این سؤال که آیا زمین مرکز جهان است یا نه هم پاسخهای علمی مطرح شد و هم پاسخهای مذهبی. پاسخهای علمی در حالی بیان شدند که وابسته به قوانین طبیعی و قوانین فیزیکی بودند. روشهای علمی تنها در مواردی که موضوع سؤال قابل مشاهده باشد پاسخهای معتبر و ارزشمندی را ارائه می‌کنند. بر پاین قوانین و اصول مذهبی است که می‌توان بیان کرد خداوند ماوراء‌الطبیعه بوده و درک چگونگی ذات اقدس او برای ما امکان‌پذیر نیست و اوست که بوجود آورنده تمام پدیده‌هاست.

مشکران با تکیه بر اینکه خداوند قابل مشاهده مستقیم نیست، وجود خداوند را انکار می‌کنند. البته برخی از روشهای علمی هم در مورد موارد قابل مشاهده و هم غیرقابل مشاهده پاسخهایی را ارائه کرده‌اند. در این زمینه عده‌ای وجود دارند بنام پوچ‌گراها که هیچ یک از دلایل مذهبی و نظریات اخلاقی را قبول ندارند. عده‌ای دیگر بنام هادی‌گراها تنها براین او را استدلال می‌کنند که هر چیزی که از نظر علمی قابل توجیه نباشد، دلایل بر عدم وجود آن نیست، این او از نظر فلسفی قابل توضیح است، بخشی از این مشکل بدلیل ناتوانی علم در توضیح و تشریح پدیده‌ای خاص است. آئین هندو هم به عقاید مذهبی و فلسفی و هم به تجربیات فرهنگی معتقد می‌باشد و خود را تنها به اصول علمی محصور نکرده است. دین بودا بر این باور است که باید در دو رنج در زندگی وجود داشته باشد تا انسان بتواند عقل و تفکر و قوه ادراک خود را از بند و حصار تمایلات پست رها کند. فلسفه کنفوسیوس بر تعلیم‌های عشق و انسانیت برای آدمی تاکید دارد. این فلسفه برای آموختن، ارزش و مرتبه والایی قائل است. همین‌طور مباحثی چون صلح، عدالت بسیار ارزشمند هستند. شیوه چینی روشی فلسفی و توسعه یافته است که بوسیله لودرزو و چوانگ مطرح شده و در آن از زندگی ساده همراه با صداقت پشتیبانی شده است.

مسیحیت از اعتقادات یکتاپرستی است که بر پایه کتاب انجیل می‌باشد و از تعلیم‌های حضرت عیسی پیروی می‌شود. روش علمی را می‌توان بدین صورت تعریف کرد که روشی است مبتنی بر تجربه و آزمایش است و بر پایه اصول و قواعد علمی بنیان نهاده شده است.

اسلام، مذهب یکتاپرستی است در قرن هفتم و بر پایه تعلیمات حضرت محمد حدود 1000 سال پیش از دوران مدرن بنیان نهاده شده است. تاریخ‌نگاران علمی، به دین اسلام به همکار هستند این‌لور بدلیل کتب و متونی است که از چنین تا آفریقا و از lberia تا هندوستان را در برگرفته‌اند. در دوران قرون وسطی تعدادی از متفکرات طرحی را بصورت ترکیبی از اسلام، مسیحیت، کلیمیت و کبرسچیانیتی را مطرح کردند این اور پروژه‌ای بین



خرید و دانلود تحقیق درباره... ارتباط بین دانش و مذهب


تحقیق در مورد مدیریت دانش ضمنی 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 12 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مدیریت دانش ضمنی :

بعد اول- تکامل دانش ضمنی در سازمانها :

ایجاد و تکامل دانش ضمنی شرایط خاصی را می طلبد ، در این زمینه «نوناکا» در سال 2000 مدل حلزونی دانش را مطرح کرد و چنین بیان می دارد که «دانش ضمنی همیشه با شخص همراه است . به عنوان مثال یک محقق باهوش دارای بینشی است کــــه به ثبت اختراع جدیدی منجر می شود ، یا یک کفاش بعد از کسب سالها تجـربه فرایند خلاقیت جدیدی را مطـرح می سازد .» به عقیده «نوناکا» دانش سازمانی از طریق تعامل اجتماعی میان دانش ضمنی و تصریحی، توسعه می‌یابد. وی با توجه به این فرض اساسی که دانش به عنوان سرمایه اصلی سازمان، مستلزم هماهنگی و یکپارچه سازی است و با ایجاد تعاملی پویا بین این دو نوع از دانش به چهار راهبرد اساسی اجتماعی کردن ( از دانش ضمنی به دانش ضمنی )، بیرونی‌سازی ( از دانش ضمنی به دانش تصریحی)، ترکیب ( از دانش تصریحی به دانش تصریحی )، درونی سازی (از دانش تصریحی به دانش ضمنی) در فرایند تبدیل دانش اشــــاره می کند. از این طریق سازمان قادر خواهد بود به خلق و توسعه دانش جدید اقدام کند .

دانش ایجاد شده از طریق این فرایند حلزونی در سطوح افقی و عمودی سازمان توسعه پیدا کرده و خود سبب ایجاد حلقه جدیدی از دانش می شود. این فرایند تعاملی در سطح داخلی سازمانی اتفاق می افتد. رفتار مشتریان با پذیرش، خرید، استفاده یا عدم تمایل آنها به استعمال کالا و یا خدمات سازمان سبب ایجاد مفهوم در محصول شده؛ آنگاه مانند محرکی جهت استخراج دانش ضمنی آن عمل می کند، سپس این دانش در فرایند خلاقیت سازمان منعکس شده و حلقه جدید ایجاد دانش سازمانی مجددا آغاز می گردد . ((سنگه)) بر این اعتقاد است که در قرن بیست و یکم کدگذاری دانش در تبدیل دانش ضمنی به خلاقیت کمکی نمی کند و اجزا ضمنی خلاقیت فقط از طریق تجارب عملی یا تعاملات شخصی در داخل یا خارج از سازمان و شبکه های اجتماعی با خبرگانی که تجارب و دانش مرتبط را دارند، می تواند تکامل پیدا کند ، که آن را فوت و فن یا یادگیری از طریق انجام یک عمل می‌نامیم. وجود فرهنگ سازمانی باز که در آن از خلاقیت حمایت و پشتیبانی می گردد از جمله پیش نیازهای تکامل دانش ضمنی به حساب می آید. «رودیجر» و «وانینی» تنها راه شناسایی دانش ضمنی را برقراری ارتباط افراد با سازمانهای خارجی یا درون سازمان دانسته و حمایت و تلاش برای ایجاد چنین فضای ارتباطاتی را از وظایف مدیریت می دانند. بنابراین، ازجمله شرایط اساسی ایجاد، تسهیم و استفاده از دانش ضمنی در فرایند خلاقیت، ‌اعتماد بین اعضای سازمان است. تسهیم دانش ضمنی در موقعیتهای غیر رسمی بسیار موفقیت آمیز تر از موقعیتهای رسمی است از این رو فرهنگ سازی در زمینه تشویق افراد به ایجاد دانش ضمنی و ایجاد جوی که در آن اعضای سازمان برای تسهیم دانش خود احساس امنیت کنند از وظایف حائز اهمیت مدیریت خواهد بود.

بعد دوم – حیات بخشی به دانش ضمنی :

اطمینان یافتن از شناسایی دانش ضمنی مرتبط در سازمان یک پیش شرط اساسی جهت فعال ساختن دانش ضمنی در فرایند نوآوری است. در سال 1998 جمعی از صاحب نظران اعلام کردند که دانش ضمنی امکان ایجاد ایده های بسیاری را فراهم می سازد، بنابراین خلاقیت را برانگیخته و اثر مثبتی بر فعالیتهای کسب و کار دارد . شناسایی دانش ضمنی اغلب باموانع بسیاری روبروست؛ در این راه، ایجاد فضای ارتباطاتی مناسب بین کارکنان و فراهم ساختن شرایطی که آنها قادر باشند ایده های خود را به راحتی بیان کرده، مورد ارزیابی و انتقاد قرار دهند، می تواند بسیار موثر و کارا باشد. برگزاری جلسات طوفان مغزی یک تکنیک معروف برای سرمایه گذاری بر بینشها و مشهودات مربوط به دانش ضمنی گروهی از افراد است.از آنجا که از یک سو ابعاد ضمنی دانش اشخاص، درون هر فرد نهادینه شده و به صورت عمومی در دسترس نیست و از سوی دیگر ابعاد ضمنی دانش جمعی را نیز بافت آن سازمان تشکیل می دهد ،‌بنابراین دانش یک سازمان منحصر به فرد بوده و توسط سایر سازمانها به راحتی قابل تقلید و به کارگیری نیست. دانش ضمنی را می توان از طریق ایجاد دانش علمی جدید فعال کرد و سپس با یادگیری روشهای جدید تولید، آن را در طراحی محصولات جدید به کاربرد. همچنین از طریق فرایند بهبود تدریجی یا یادگیری در عمل نیز می توان با استفاده از دانش ضمنی به دست آمده، فناوری موجود را ارتقا داد. دانش ضمنی در سرتاسر زنجیره تولید و خلاقیت یک سازمان قابل وصول است. «هاول» معتقد است مرحله ای که در آن دانش ضمنی کسب شده و در فرایند خلاقیت و تولید موردی استفاده قرار می گیرد ، از نظر سیاست و استراتژی بسیار مهم است. بنابراین اینگونه می توان نتیجه گرفت که دانش ضمنی منبع مزیت رقابتی محسوب می شود. قدرت ابتکار لازم برای خلاقیت نه تنها از خبرگی قابل مشاهده ، بلکه از ذخیره تجربیات نامشهود افراد سازمان که قبل از استفاده در فرایند نوآوری حیاتی سازی می شود، نیز قابل استخراج است. دانش ضمنی را می توان هم از منابع داخل سازمان از طریق تصمیم گیری در مورد دانش اعضا و فراهم آوردن فضای بهبود یادگیری جمعی و ارتقا شایستگی ضمنی آنها و هم از منابع خارج از سازمان با تلاش در جهت اکتساب دانش و مهارتهای ضمنی افراد سایر شرکتها ،‌ از طریق استخدام افراد مجرب و تحصیل کرده و یا اخذ راهنمایی ازمشاوران خبره و با تجربه و یا ایجاد شبکه با شرکتهای دیگرکسب کرد. این موضوع کاملا واضح است که دانش ضمنی در تمامی عملیات و مراحل فعالیتهای یک سازمان قابل کسب و حیاتی سازی است.

بعد سوم - انتقال دانش ضمنی

سومین بعد تاثیر گذار دانش ضمنی در فرایند خلاقیت ،‌ انتقال آن است. «هاول» بیان می دارد که شهود بر مبنای کیفیتهای ضمنی، نقش مهمی را در فرایند خلاقیت ایفا می کند .[12] این موضوع نشان می دهد که میزان قابل توجهی از دانش که برای انجام یا بهبود یک فرایند معین یا فناوری تولید مهم است، دانش ضمنی است. اهمیت و نقطه قوت دانش ضمنی در دشواری تقلید و در نتیجه انتقال آن خلاصه شده. به عبارت دیگر دانش ضمنی معمولا یک عنصر مهم در همکاریهای صنعتی هم در آغاز و هم در خلال آن



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت دانش ضمنی  12 ص


تحقیق درباره... بررسی تحلیل ریاضی در دانش آموزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 91

 

مقدمه

شاید بسیاری از مردم و حتی آموزگاران فکر کنند که ریاضیات هنر محاسبه است و ریاضی دانان باید همه عمر خود را صرف ساختن محاسبات پیچیده ریاضی کند . چنین عقیده ای به حقیقت نزدیک نیست . کار ریاضی دانان استدلال است نه محاسبه .

در حقیقت ما در آموزش مفاهیم مربوط به ریاضی در پی محاسبه کردن نیستیم بلکه پرورش تفکر منطقی در فراگیران یکی از اهداف مهم می باشد . هدف اصلی این مجموعه گسترش دادن و علاقه به ریاضیات و ایجاد انگیزه می نماید .

گروهی تعداد ساعات ریاضی را با کم کردن سایر دروس افزایش می دهند و حال آنکه تجربه بنحوی نشان داده است که این امر به تنهایی در بالا بردن سطح معلومات شاگرد کافی نیست و لذا استفاده از ساعات ورزش ، کاردستی .......... برای جبران عقب افتادگی بچه ها در درس ریاضی خطائی است فاحش راه حل عاقلانه و عملی این مشکل آن است که بجای کمیت ساعات ریاضی به کیفیت تدریس توجه شود ، یعنی با رعایت مراحل رشد ذهنی کودک و در نظر گرفتن امکانات او از نظر یادگیری در هر یک از این مراحل ویژه عرضه کردن مطالب ریاضی تجدید نظر کند .

روشهای ریاضی در تمام زندگی ما نفوذ کرده است . ریاضیات امروزی ، تنها زمینه ای برای محاسبه نیست . بلکه به صورت سلاحی نیرومند است که برای تحقیق درآمده و بارها و بارها برای تجربه پیشی گرفته است . با وجود این ، جوانان جست و جوگر امروزی ، حداکثر با چنان سطحی از پیشرفت ریاضیات سروکار دارند که در بهترین شرایط ، مربوط به صد سال پیش است . و همین جوانان ، فردا باید بتوانند دانشهای طبیعی ، صنعت و اقتصاد را تکامل دهند . همین جوانان امروزی اند که باید رازهای اندیشه را بگشایند ، به فضای دور دست کیهانی راه یابند ، روندهای صنعتی را ادامه دهند و روشهای موثری برای تشخیص بیماریها و درمان آنها پیدا کنند .

ریاضیات چیست ؟

جایگاه ویژه ریاضیات در برنامه درسی

یک دلیل اصلی ماندگاری جایگاه ویژه ای که ریاضیات در برنامه درسی مدرسه حائز اهمیت است استفاده از آن در دو قرن گذشته به عنوان یک ابزار غربال یا صافی برای ورود به بسیاری از مشاغل است .

ریاضیات چیست ؟

ریاضیات چیزی بیش از محاسبه صرف نیست . ریاضیات مطالعه الگوهاو ارتباطات است . کودکان باید دریابند که چگونه برخی از اندیشه ها تکرار می شوند و از ارتباط میان مفاهیم متفاوت ریاضیات آگاه شوند . این فکر باعث می شود که کودکان تمام دوران تحصیلات را مانند دانه های زنجیر به هم مرتبط ببینند و درک کنند که هر بحث چون ریسمانی درهم تافته ، به مباحث دیگری وابسته است که در یادگیری آن مبحث خاص موثر است .

ریاضیات یک شیوه تفکّر است . ریاضیات ما را به داشتن راهبردی در سازماندهی و تجزیه و ترکیب داده ها آنهم نه منحصرا" در محاسبات ، مجهّز می کند . ریاضیات هنری است که با نظم و سازگاری درونی توصیف می شود . اکثر کودکان ریاضیات را مجموعه درهمی از حقایق و مهارتهای مجزا می دانند ، که باید حفظ شوند .

ریاضیات یک ابزار است و این همان چیزی است که ریاضی دانان و حتی مردم عادی در زندگی روزمره به کار می برند .

ریاضیات زبانی است که در تعریف دقیق اصطلاحات و نمادها به کار می رود و ما را در برقراری ارتباط علمی و سایر ارتباطات در زندگی روزمره توانا می کند .

سهم ریاضیات در آموزش :

قرنها ریاضیات در آموزش به عنوان والاترین درس برای تربیت قدرت استدلال ، تلقی می شد . متعارفترین پاسخ مردمی به این پرسش که چرا این درس ( ریاضیات ) در مدرسه هست

این بود . و اغلب هنوز هم هست که درس ریاضیات به شما فکر کردن می آموزد . همچنان که آن اسپانیایی سده شانزدهم ، ویوس گفت : ( ریاضیات درسی است برای نمایش قدرت ذهنی . ) ورود به مدرسه نقطه آغاز یک حرکت طولانی است در بین راه عواملی باعث کند شدن حرکت دانش آموزان می شود . یا آنها را از مسیر خارج می کند و در نتیجه آنطور که برنامه ریزان آموزشی ، خانوادها و خود دانش آموزان انتظار دارند ، نمی توانند در مدت زمان تعیین شده دوره های تحصیلی را با موفقیت پشت سر گذارند . از جمله این عوامل مشکلات اقتصادی خانواده ها نا متوازن بودن محتوا و حجم کتب درسی با توان دانش آموزان ، نارسا بودن روشهای تدریس معلمین و... می تواند باشد .

گسترش روز افزون تعداد دانش آموزان که افزایش بودجه وزارت آموزش و پرورش را به همراه دارد و فشار های ناشی از آن بر دولت ، باعث شده است که این موضوع از نظر اقتصادی نیز حائز اهمیت باشد و آثار ناگواری نیز در حیات فردی و اجتماعی برجای گذارد و نابسامانی های اجتماعی فراوانی را نیز به وجود آورد .

یکی از آفتهای نظام آموزشی در سراسر جهان و در کشور ما درمقطع ابتدایی افت تحصیلی است که در این میان افت در درس ریاضیات بیشتر از همه جلوه مینماید .

بطور کلی شکست و افت تحصیلی ( مردودی ) عوامل و علل فراوانی دارد که یکی از این عوامل افت دردرس ریاضیات می باشدکه اکثردانش آموزان در مقطع ابتدایی در کلیه پایه ها خصوصا" در پایه های سوم ، چهارم و پنجم با آن روبرو هستند . که افت در این درس گاهی از مواقع باعث دلسردی و حتی ترک تحصیل و مردودی دانش آموزان می گردد . از آنجا که آموزش ابتدایی زمینه ساز تداوم هرگونه پیشرفت و ترقی بوده و در آن میان درس ریاضیات از اهمیت حیاتی ( خاص ) برخوردار است به همین جهت ، ما در حد توان خود به بررسی و مطالعه و گزارش علل افت تحصیلی در درس ریاضیات دوره ابتدایی می پردازیم .

اولین قدم در جهت این راستا این است که بیماری مزمن و بی مورد ترس از اعداد ریاضی را که دامن گیر خیلی از فراگیران است از بین ببریم . چه بسا فراگیرانی که روش های خشک و بی روح ومحاسبه ای تدریس ریاضی با روحیه آنان سازگار نبوده و مجبور به ترک مدرسه و کلاس می شوند .

اگر معتقد باشیم که بیشتر معلمان مدارس ابتدایی به مسئولیت خویش در پایه ریزی یک پایه منطقی در ریاضیات کودکان تحت تعلیم خود واقفند ، آنها باید از هر نوع راهنمایی در انجام وظیفه استقبال نمایند .

بنابراین آموزش ریاضیات بر این ضرورت تأکید دارد که کودکان ساختار ریاضی را فراگیرند نه اینکه صرفا" در محاسبات روزمره مهارت پیدا نمایند . زیرا بدون درک ساخت ریاضی و تکنیک محاسبات مربوطه نمی توان در حل مسائل واقعی پیشرفت زیادی کرد .

وقتی که کودک ریاضیات را می آموزد لازم است که با اشیاء واقعی مورد علاقه خود بازی کند و آنها را مورد کنکاش قرار دهد . در این تحقیق راههای مناسبی پیشنهاد می کنیم تا همراه با فعالیت های مناسب با آن راهها پایه با اهمیت توسعه ریاضیات درکودکان را گام به گام تقویت کنیم .

تعریف عملیاتی واژه ها :

1- تعریف ریاضیات : ریاضیات زبانی است که در تعریف دقیق اصطلاحات و نمادها به کارمی رودومارادربرقراری ارتباطات علمی وسایر ارتباطات در زندگی روزمره توانا می کند .

2- افت تحصیلی :

تعریف اول : عبارت است از عدم موفقیت در تحصیل و وقوع ترک تحصیل یا ترک تحصیل زودرس ، تکرار پایه تحصیلی و مردودی در نظام آموزش وپرورش ، و ترک یک دوره تحصیلی قبل از اتمام آن

تعریف دوم : منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درس دانش آموزان از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است . پس مقایسه و سنجش سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانش آموزان بهترین شاخص افت تحصیلی است .

3- عوامل آموزشی : عبارت است از شرایط حاکم و موجود در خانواده از جمله پایین بودن طبقه اجتماعی ، ناسازگاری های خانوادگی ، افزونی تعداد افراد خانواده ، میزان تحصیلات والدین ، میزان برخورداری از محبت اولیا ، نحوه برخورد اولیا با دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی می باشند .

4- عوامل اجتماعی : عبارتست از میزان ارزش گذاری جامعه به امر تعلیم و تربیت و اهمیت دادن به آن و ارج نهادن به مقام مربیان ، محل زندگی کودک ، میزان تشویق ، میزان امکانات تفریحی و فرهنگی ، چگونگی گذران اوقات فراغت و ارزش اجتماعی والدین .

5- عوامل آموزشگاهی : عبارتست از شکل و ساخت ظاهری مدرسه ، افزونی دانش آموزان ، مهارت معلمان ، طرز برخورد مسئولین و دست اندر کاران تعلیم و تربیت .

پای حرف معلم عاطفه و احساس در آموزش ریاضیات

احساس و عاطفه در آموزش ریاضیات، موضوعی بسیار گسترده است و می تواند عواملی از قبیل اضطراب، ریاضی هراسی، لذت از ریاضیات، اعتماد به نفس در یادگیری ریاضیات، علت های ادراک شده در مورد موفقیت و شکست در ریاضیات و باورهای فرد درباره موجودیت داشتن یک ذهن ریاضی را دربرگیرد. تحقیقاتی که در مورد جنبه عاطفی ریاضیات صورت گرفته است، توجه خود را به این که چگونه نگرش ها و باورها شکل می گیرند و چرا این عواطف بر موفقیت در تحلیل ریاضیات اثر می گذارند، معطوف داشته اند. برای مثال، آیا ناراحت شدن، هنگام حل یک مسئله ریاضی، بر احتمال یافتن پاسخ صحیح اثر می گذارد؟ چگونه آگاه شدن از این موضوع که ریاضیات برای مشاغل مفید است، بر انگیزه یادگیری اثر می گذارد؟ پژوهش هایی که در بعد عاطفی آموزش ریاضیات انجام پذیرفته، شامل مطالعات مربوط به تفاوت های جنسی در متغیرهای عاطفی، مطالعات مربوط به عوامل عاطفی و موفقیت تحصیلی و توجیهات شناختی عاطفی است. تحقیقات انجام شده تفاوت های جنسی در یادگیری ریاضیات را مشخص کرده است. معمولا موفقیت پسران در ریاضیات، بیشتر از دختران است. این تفاوت ها به جنبه های عاطفی مربوط می شوند و در این میان، اعتماد به نفس نقش موثری را ایفا می کند. معلوم شده که پسرانی که در ریاضیات موفق اند آن را بیش از دختران مفید می دانند. شیوه نسبت دادن نیز یک عامل عاطفی است که بین پسران و دختران متفاوت است. به طور کلی، پسران با احتمال بیشتری در مقایسه با دختران موفقیت خود را به توانایی خود و شکست خود را به فقدان کوشش، نسبت می دهند. دختران موفقیت خود را ناشی از کوشش و کمک گرفتن از دیگران می دانند. نتایج تحقیقات نشان داده است که دانش آموزان معتقدند ریاضیات برای پسران بیش از دختران مفید است. افزون بر انواع اصطلاحاتی که در حیطه عاطفی گفته شد ذکر این نکته که واکنش های افراد نسبت به ریاضی در موضوعات مختلف ریاضی با یکدیگر متفاوت است، اهمیت دارد. در سن حدود 10 سالگی کودکان به تدریج با مجموعه ای از موضوعات ریاضی مواجه می شوند که برخی از آنها را دوست دارند و به برخی دیگر علاقه نشان نمی دهند، برای نمونه، ممکن است یک دانش آموز به حل مسائل چهار عمل اصلی علاقه داشته باشد، اما به موضوعی مثل هندسه علاقه نشان ندهد.

چرا کودکان در ریاضیات مردود می شوند ؟

چرا بعضی از کودکان در ریاضیات مردود می شوند ؟ این سؤال که اغلب مطرح هست ، تقریبا" یک سؤال منفی و غیر قابل قبول است .

اگر بدانیم که چگونه کودکان در ریاضیات موفق شده اند آنگاه باید بدانیم که در تمرین ها و تجربیات آن دسته از کودکانی که مردود شده اند چه چیزی کم بوده است ؟

معهذا چون این پرسش آزار دهنده اغلب مطرح هست ما سعی می کنیم در اینجا تحت عنوان مفاهیم زیر به آن پاسخ دهیم :

نرخ یادگیری . درک و گرایش

نرخ یادگیری :

اگر کسی کورکورانه به پیاژه معتقد باشد ممکن است بگوید چون توسعه شناخت در کودکان همانند رشد بدنی آنها ، با نرخ ثابت و از پیش تعیین شده ای انجام می گیرد ، هیچ نوع یادگیری بر آن اثر ندارد و لذا نمی توانیم چیزی به او بیاموزیم . کسی که به همان صورت از برونر پیروی می کند ممکن است بگوید که می توانیم هرچیزی را به کسی بیاموزیم .

حقیقت ، بین این دو مطلب واقع است . آنچه که حتی بیشتر واقعی است ، این است که حقیقت هیچوقت برای کودک یکسان نیست . در اینجاست که تلاش بی وقفه انسانها برای آموزش ریاضی به کودکان چهره می نمایاند .

کودکان نه تنها به شیوه مختلف می آموزند بلکه با نرخهای مختلف یاد می گیرند . تحقیقات نشان می دهند که می توانیم انتظار داشته باشیم که توانایی یک کودک 7 ساله برای یادگیری ریاضیات بین توانایی یک کودک 5 ساله با استعداد متوسط و یک کودک 11 ساله با استعداد متوسط متغیر است .به همین نحو می توانیم انتظار داشته باشیم که توانایی یک کودک 11 ساله بین توانایی یک کودک متوسط 7 ساله و یک کودک متوسط 15 ساله ، متغیر باشد . اگر از یک کودک 11 ساله بخواهیم که عملی را مشابه یک کودک متوسط 11 ساله انجام دهد ، در حالیکه استعداد دانش او در سطح پایین تری است ، او گیج خواهد شد . او ممکن است در یک حالت (( سرخوردگی و دستپاچگی )) به قواعد متوسل شود . نه به درک و استدلال .

درک :

درک یک روند پیوسته است . شما در سراسر زندگی خود پیوسته مفاهیم خود را وسیعتر و یا محدودتر می سازید و لذا درک خود را از جهان افزایش می دهید .

( شاید با خواندن این گزارش و تحقیق درک شما از ریاضیات توسعه پیدا کند )

درک کودکان از ریاضیات پیش رونده است . نمی توانیم انتظار داشته باشیم که بگوئیم ویا بدانیم کودکان دقیقا" در چه مرحله ای هستند . به طور مثال کودکی که درک کرده است( 28 ) به معنی بیست و ( 8 ) تا بیشتر است . شاید نتواند بفهمد که ( 68 ) به معنی شصت و ( 8 ) تا بیشتر است .

اگر نتواند ، باید تمرین بیشتر روی دهها و یکها انجام دهد . و سپس به مفاهیم جدیدتر ریاضیات روی آورد و برای کسی که بخواهد به این کودک کمک کند چندان ساده نخواهد بود .

گرایش :

تحقیقات نشان داده است که گرایش کودکان نسبت به ریاضیات ظاهرا" در سن 11 سالگی انسجام می یابد . افراد بالغی که میگویند من از ریاضیات خوشم نمی آید احتمالا" در سن 11 سالگی به این عقیده رسیده اند . اگر شما چیزی را دوست ندارید ، از آن اجتناب می کنید یا شاید هم بترسید . اصطلاحا" می گویند آن را (( بایکوت )) کرده اید .

عوامل فردی :



خرید و دانلود تحقیق درباره... بررسی تحلیل ریاضی در دانش آموزان


تاثیر کلاس بندی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 61

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 2

فصل اول :

تاریخچه تشکیل مدارس در ایران 4

تاریخچه کلاس بندی در ایران 9

مساله تحقیق 10

اهمیت و ضرورت تحقیق 12

فرضیه (های ) تحقیق 13

تعریف عملیاتی اصطلاحات تحقیق 13

طرح تحقیق 14

فصل دوم :

پیشینه تحقیق 15

فصل سوم :

روش تحقیق 16

جامعه آماری 16

نمونه آماری 16

حجم نمونه و روش نمونه گیری 16

ابزارهای تحقیق 16

روش تجزیه و تحلیل 17

مقدمه :

بچه با حرکات دست و پا کم کم مهارتها را یاد می گیرد و با مشاهده رفتار و حرکات اطرافیان , عادات و آداب آنها را جذب میکند و با رد یا قبول دنیایی که برای خود ساخته , آن را تجربه می کند . پس بیشتر از طریق آزمایش تا خطا , شادی تا غم , تجربه تا تلقین و گفتگو تا هدایت , مسائل را فرا می گیرد .

در نتیجه کودک بیشتر از طریق عشق ,از راه شکیبایی ,از طریق درک و فهم ,از راه احساس تعلق داشتن به دیگری ,از طریق عملی و از راه احساس موجودیت کردن ,مسائل را می آموزد .با گذشت هر روز از زنمدگی ,طفل اندکی از آنچه از دیگران می دانند ,می اندیشند و درک می کنند ,را فرا می گیرد .

اگر خوب دقت کنیم می بینیم بچه ها از نظر استعدادها یی که دارند با یکدیگر متفاوتند .دو کودک را نمی توان پیدا کرد که از همه لحاظ شبیه هم باشند .مثلاً اگر در کلاس درس سوالاتی از آنان شود هر کدام از این دانش آموزان به وسیله هوش و استعداد های ذاتی که دارند ,جوابهای گوناگونی را خواهند داد.

لذا روانشناسان و جامعه شناسان با کمک علم زیست شناسی ,پرونده تحصیلی را جهت هر یک از محصلین اتداع نموده اند که هر یک از این پرونده ها ,می توانند بیانگر خصوصیات و شایستگی های فرد فرد دانش آموزان باشد .

امروزه همه تلاش ها کنکا شها و تحقیقات به این جهت است که تمام نو نهالان برای تعلیم و تربیت بهتر و ترقی و تکامل باید از همه متمایز و شناخته شوند .

آگاهی از تفاوتهای فردی می تواند ما را در حل بسیاری از دشواریها یاری دهد ,وقتی قبول کردیم که انسانها از نظر تواناییهای ذاتی و اکتسابی تفاوت دارند ,در پی این نخواهیم بود که از همه ,رفتارهای یکسانی را انتظار داشته باشیم .

اگر کلاس بندی هر یک از دانش آموزان در پایه ها و مقاطع تحصیلی به صورت به صورت علمی و شایسته انجام گیرد ,امکان غفراگیری و کسب مهارت ,با توجه به کلاس بندی صحیح و مدون ,وجود خواهد داشت .

دنیای ما دریاست هر کودکی ماهیست

دنیای بی ماهی یک ذره زیبا نیست

هر ماهی دریا رنگی به خود دارد

بعضی سفید و سرخ بعضی سیاه و زرد

این ماهیان با هم یک رو و یک رنگند

بیگانه با گینه بیگانه با جنگد

آنها نمی خواهند دریا شود بی آب

از غصه می میرند در خشکی و دریا

حیف است اگر ماهی باشد زدریا دور

ماهی گریزان است از حوض و بنگ و تور

زیبایی ماهی زیبایی دریاست

با آب و آزادی دنیای ما زیباست

اسد الله شعبانی

تاریخچه تشکیل مدارس در ایران

در زمانتهای قدیم که تقریبأ مردم بی سواد بوده و حتی از سواد خواندن قران نیز بی بهره بودند ,در کشور های آسیایی و کم کم در ایران و هند ثروتمندان کم کم به فکر تحصیل سواد افتاده و علاقمند وراغب به تحصیل قران و سایر کتب مذهبی گردیدند .ثروتمندان آن زمان ,فرزندذان خود را برای تعلیم و قران و سایر فرائض دینی به مکانهایی که بعدأ به نام مکتب خوانده شد ,می فرستادند .مکتب خانه های اولیه ,عموماً تاریک و بدون نور و روشنایی بوده است ,مردم هم بدون در نظر گرفتن شرایط ,فرزندان پسر خود را به مکتب خانه می فرستادند .گاهی به مکتب خانه ملاخانه گفته می شد .ماهانه مبلغی به عنوان شهریه به ملا می پرداختند و کسانی که پول برای پرداخت شهریه فرزندان خود را نداشتند ,مقداری مایحتاج روزانه از قبیل تخم مرغ ,برنج ,…..را به جای پول به ملا می دادند .

بچه ها در اتاقهای کوچک و تاریک ,روی فرش های کهنه و پوسیده ای که اغلب از جنس حصیر ,گلیم و جاجیم بود می نشستند و تعداد آنها در اتاقهای کوچک گاهی بالغ بر 50 الی 60 نفر می شد . به مدرس مکتب خانه ,آخوند می گفتند ,که بعد ها به او ""آمیرزا "لقب دادند .

عمل خواندن و نوشتن از کنج مساجد و یا تکایای مذهبی به بعضی از خانه ها رسوخ پیدا کرد , و این عمل کم کم در شهرهای کوچک و حتی در قصبات و روستاها انجام



خرید و دانلود  تاثیر کلاس بندی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان