واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد- بسیج از دیدگاه امام خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

بسیج از دیدگاه امام خمینی «ره»

      برخی از فرمایشات حضرت امام خمینی «ره» درباره بسیج عبارتست از :

·   « ائمه ما با همان دید الهی که داشتند ، می خواستند که این ملت ها را با هم بسیج کنند از راههای مختلف ، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.»

·   « اگر دفاع بر همه واجب شد ، مقدمات دفاع هم باید عمل شود ... اینطور نیست که واجب باشد بر ما که دفاع کنیم و ندانیم چه جور دفاع کنیم.»

·   « ارتش بیست میلیونی (بسیج) فرمول دفاع همه جانبه از انقلاب اسلامی است.»

·   « بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند.»

·   « بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند.»

·   « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد»،

·   « بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام ونشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»

·   « سنگ بنای بسیج بر حکم فقهی و جهادی استوار است؛ جهادی که مبتنی بر روحیه دفاعی باشد و نه تهاجمی یا جهان گشایی »

·   « اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید والا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند، بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد .»

به نام حی جاویدتردیدی نیست که اقدام بسیار حیاتی و تعیین‌کننده حضرت امام در تشکیل و تحقق بسیج در مقطعی از حیات انقلاب شکوهمند اسلامی به انجام رسید که نیاز به این نیروی تأثیرگذار عمیقاً احساس می‌شد و تدبیر هوشیارانه حضرت امام، بیش از دیگران لزوم حضور بسیج را به منصه ظهور رسانید تا آنجا که بسیج با نمود خویش، فضای جامعه انقلابی را طراوتی دیگرگونه بخشید.انسجام آحاد و طیف خودجوش طبقات اجتماع در پیوستن به بسیج از هر صنف و طایفه و از همه گروه‌های سنی در موقعیت‌های اجتماعی، این امکان را برای نهاد نوپای بسیج فراهم آورد تا همگان با لبیک به فرمان و فراخوان بنیانگذار کبیر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، یعنی امام راحل به عضویت بسیج درآمده و پرشور و شعف و با عشق به آرمان‌های مقدس اسلامی این کانون درخشان و منور میعادگاه شیفتگان امام را طراوتی ملکوتی و الهی نمایند.حضرت امام که خود یک بسیجی تمام عیار و کامل و وارسته بودند، الگو و اسوه‌ای برجسته برای همه بسیجیان به شمار می‌رفتند و عشق و دلدادگی عمیق و عرفانی آن عزیز به بسیج بسیجیان، هنگامی جاودانه شد که فرمودند: از خداوند می‌خواهم که با بسیجیانم محشور فرماید ...حضرت امام خمینی رضوان‌ا... تعالی علیه که با دیدگاهی نافذ و رهبریت ارزشمند خویش در صیانت و استحکام پایه‌های نوین انقلاب بزرگ اسلامی ایران، در سخت‌ترین شرایط مقاطع زمانی با سکان‌داری کشتی انقلاب و عبور آن از دریای مواج و متلاطم به ساحل نجات رسانیدند، شرایط، نیازها و جهت‌ها را در موقع خود تشخیص و اسباب و عوامل لازم را با ادراک والا و درخور تحسین خویش تشخیص و لحاظ می‌فرمودند و این هوشمندی حضرت امام، توطئه‌ها و اهداف شوم دشمنان را یکی پس از دیگری خنثی و ناکام می‌نمود.تحقیقاً، سرعت عمل و ابتکار امام، یأس و سرخوردگی دشمنان را به دنبال داشت. از لابه‌لای پیام‌ها و سخنان حضرت امام در خصوص بسیج، نکات بسیار ارزنده و قابل تأملی را می‌توان دریافت تا آنجا که فرمودند: ... رحمت و برکات خداوند بر بسیج که به حق پشتوانه انقلاب اسلامی است.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی که خود در کسوت بسیج در سال‌های دفاع مقدس، حضوری مستمر در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل داشتند و انصافاً نمادی برجسته از بسیج هستند، اینگونه می‌فرمایند: بسیج یکی از معجزات انقلاب از کارهای عظیمی بود که امام بزرگوار ما با آن دید و بصیرت نافذ و تدبیر حکیمانه الهی این نهال برومند و پرثمر و مبارک را به وجود آورد. بسیج در آن روزی که با فرمان امام بزرگوار در سرتاسر کشور اسلامی مانند گیاه معطر و مبارکی شروع به رویش کرد، کشور نهایت نیاز را به یک حرکت عمومی و برخاسته از ایمان و اخلاص و صفا داشت، این پاسخ به یک نیاز حقیقی بود. دست قدرتمند حضرت امام خمینی (ره) بذر بسیج را در سرتاسر این کشور پاشید، بدون این‌که برای تحلیل‌گران، سیاسیون سابقه‌دار و حتی انقلابیون قدیمی و مخلص قابل پیش‌بینی باشد و این بذر مبارک در همه زوایای کشور رویید، بالید و ثمربخش شد ...تأمل، تفکر در زوایای تعریف برجسته مقام معظم رهبری از بسیج، بیش از پیش



خرید و دانلود تحقیق درمورد- بسیج از دیدگاه امام خمینی


تحقیق درباره. پیدایش وتوسعه شهر از دیدگاه لوییس مامفورد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

پیدایش وتوسعه شهر از دیدگاه لوییس مامفورد

لوییس مامفورد(1990-1895)از متفکـرین برجسته قرن بیستم اسـت که اول بار عقایدش را در کتاب فرهنگ شهرها منتشر کرد.از وی نوشتـه های زیــادی در زمینه برنامه ریزی اجتمـاعی،شهر،معمــاری وفنــاوری به جا مـــانده اســـت مشهورترین اثر مامفورد شهر در طول تاریخ است که در آن پیدایش وتوسعـــه شهر را در دوران مختلف تاریخی مورد بررسی قرار داده اســت.وی هـدف از نوشتن این کتاب را چنین بیان می دارد :

"من سعی کرده ام که شکلها و کارکردهای شهر را بررسی کنم و اهـدافی را که منجر به ایجاد آن شده است ،بیابم .چنانچه شهر نقایصی را که در طول تـاریخ به همراه داشته از خود بزدایـد ،شهــرهای آینده نقش مهمتــری را نسبــت بـه گذشته ایفا خواهند کرد" .

لوییس مـامفوردمعتقـد اسـت:چنانچه به تاریخ شهرها بنگریم ،می توانیم تصمیم بگیریم که کدام راه را انتخــاب کنیم ،یا خود را وقف تکامل وپرورش انسانیـت کنیم یا تسلیم نیروهای خودکاری شویم که خود ساخته ایم وآن را برموجودی که خالی از ویژگی انســانی است ،یعنی؛انسان ‌‌(فرا تاریخی)تحمیل کـــرده ودر نهایت او را از عواطف واحساسات ،خلاقیت وآگاهی تهـی کنیم به عقیده لوییس مامفورد چیزی که زمانی به آن شهراطلاق می شده ،اکنون به مرکز کنترل تبدیل شده وفناوری در قالب دستگاههای خودکار،فضایل انسانی را از آن سلب کرده است . وی با انتقاد از توسعه وبرنامه ریزی ما در شهرهای معاصر ،چهره ضد تاریخی آنها را آشکار ساخته وبرخی از بیماریهایی را که گریبانگیر شهــرهای بزرگ اروپا وامریکا است ،مورد بررسی قرار می دهد .

او سعی دارد به تکامل که توسط شهر انجام شده نگاهی نو بیندازدومعتقداست: چنانچه تصویر نوینی از نظم ارگانیک داشته بــاشیم وهمه کارکردهای انسانی را در نظر بگیریم آنگاه می توانیم به شکلی جدید از شهر دست یابیم که توسعه انسانی را به همراه داشته باشد .

شهرهای دوره باستان: میراثی از دهکده

نخستین وجه مشخصه گذار از دهکـده به شهر،افزایش جمعیـت وگستــرش نواحی ساخته شده بود .انباشت جمعیت به صورت متمرکز نبود واجتماعات در اندازه های کوچک در دشتها وکنــاره های رودخانه ها پراکنده بودند . در ابتدا شهر صمیمیت وانسجــام اجتمـاعات نخستیـن را با خود داشت واز نظر اندازه مفهوم محله را در ذهن تداعی می کرد .شهر تا آنجا گسترش می یافت که امکان پیمودن آن با پای پیاده میسر بود .به عبارت دیگر گسترش شهر با گسترش شبکه ارتباطی رابطــه مستقیم داشــت ووسعت آن را دامنه مــوثّر ارتباطات تعیین می کرد.این اصل همچنان به قوت خود باقی اســت به طوری که با پیشرفت وسایل ارتباطی ، شهرها وسعت بیشتری یافتند .

لوییس مافورد ضمن تجزیه وتحلیل اجزای شهر تاکید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌می کند که کارکرد اصلی شهــر در مفهوم "نگهدارنده"متبلــورشده بود؛ به این معنــاکه شهرهمه عـوامل اجتماعی را در خود گرد آورده و در فضایی محصور ،روابط متقابل آنها را میسّر می ساخت.ارگ عنصر اصلی شهر به شمار می آمد و در اطراف خود دیواری برای حفظ امنیت ساکنان داخلی خود داشت که بعدها به صورت عامل کنترل تعداد ساکنان شهر در آمد0 مازاد محصولات کشاورزی کارگاههـــای شهری در بازار به فروش گذاشته می شد 0علاوه بر آن بازار مکان ارتباطات افراد مناطق مختلف بود .

برای آنکه شهر یک "نگهدارنده"باشد لازم است مردم ونهادها رابه سوی خود جذب کند تابتواند به حیاتش ادامه دهد . لــوییس مافــورد در این خصوص از اصطلاح ابنزر هوارد یعنی مغناطیس استفاده می کند و می افزاید :"در شهرهای نخستین ،مذهب سازمان یافته این نقش را به عهــده می گیرد و مانند مغناطیس مردم را به سوی خود جذب می کند .بررسیهــای تاریخی نشـــان می دهد که هدف شهرهای نخستین خدمت به اهداف خدایان بوده ونه اهداف انسانهـا .لذا در معابد این اعتقاد وجود داشت که انسان برای آن آفریده شده تا خدایان را ستایش کند وبه آنها خدمت نماید واین امر علت وجودی شهر بود".به تـدریج انسان با الهام از فنا ناپذیری خدایان ،معیاری برای فنا ناپذیری خود نیز یافت ودر شهر ساختارهای زیبایی شناختی را در قالب یادمانها به عنوان نمادی از جاودانگی به نمایش درآورد .

در تمدنهای مختلف به دنبال گسستن یا پیـوند با دهــکـده دو کارکرد متضاد بروز کــرد که به ایجاد دو الگوی متضاد سومــر ومصر منجر شد . در اولی، عدم اطمینان ،خطر ،اضطراب ونمادهای قدرت درقالب دیوارهای مستحکم خود را نشان داد و در دیگری آرامش ،اطمینان واتکا به فواید خورشید ورود نیـــل (طبیعت)نظم را با عدالت در شهر مستقر کرد در سـومـــر قدرت در ارگ جای گرفت ودر مصر آداب ورسوم ادامه یافت و به نیروهایی که در اختیار ارگ جای گرفت ودر مصر آداب ورسوم دهکده ادامه یافت وبه نیروهایی که در اختیار تمدن بودند چهره ای انسانی بخشید .وجه اول با شیوه توسعه طلبی ،خشونت ،تضادواضطراب همراه بود که در طول تاریخ ویژگی غالب شهرها شد و وجه دیگر ،بیانگر تعاون وهمیاری انسانی وغنای عواطف ودانش بود که به همراه نهادهای زیبایی شناختی ،نیروهای بالقوه انسانی را رشد داد .

از دیگر مشخصات بارز شهر در این دوران ،قدرت انتقال فرهنگ در شکلهای نمادین والگوهای انسانی است که در دهکده نیز موجب شکوفایی توان انسانها بود . با ضبط اسنادولوحه ها وسنگ نوشته ها ،وجهه شهربه عنوان"نگهدارنده" تقویت می شد واز این راه گذشته،حال وآینده به هم پیوند می خورد .انحصار طلبی ،تقسیم کار وتخصصی شدن در ماهیت شهر نهقته بود وموجب شد تا هر فعالیتی در بخشهای مشخصی از شهر مستقر شود 0نهاد مالکیت که تمایز میان غنی وفقیر را موجب شده یود ،در شهر ابداع شد وزمین وهر چه در آن بود به معبد وخدای آن ،پادشاه تعلق گرفت 0از دیگر خصوصیات مهم شهر دوران باستان،شکل مادی گرفتن یا عینیت بود ،به این نحو که در طرح شهر ،تخیلات ،عقاید ،شهود وادراک ،ویژگی مادی به خود گرفت وساختار قابل دیدن پیدا کرد .فرمانروایان پس از فتح هر نقطه آنجا را با خاک یکسان می کردند وبر اساس قوه تخیل و شهود خود آن را از نو می ساختند ویژگی دیگر شهرهای دوران باستان، هنر نمایش بود که در آن هر فرد نقشی خاص را به عهده داشت 0به گفته رابرت ردفیلد وظیفه شهر بازسازی انسان است ،به این معنی که وقتی شخصیت انسان در دهکده شکل می گیرد وقالب اصلی خود را می یابد ،دیگر تغییری نمی کند ؛اما در شهر انبوهی از نقشهای جدید به وجود می آید که هنجارها وارزشهای اخلاقی ،آداب ورسوم،معماری ودر نهایت کل شهر را به طور مداوم تغییر می دهند



خرید و دانلود تحقیق درباره. پیدایش وتوسعه شهر از دیدگاه لوییس مامفورد


تحقیق درباره. انسان از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

فهرست

مقدمه

موقعیت انسان در جهان قبل از رنسانس

ظهور اومانسیم جدید

انسان از دیدگاه اسلام

انسان از دیدگاه اگزیستانسیالیزم

اما در اسلام

1ـ ماهیت انسان

2ـ آزادی انسان و تقدیر الهی

3ـ حوزه انتخاب و نقش هدایت

4ـ هدفداری انسانی

5ـ انسان مسئول

6ـ مراقبت و اضطراب

7ـ انسان بی‌پناه نیست

8ـ اتکا به نفس و بیم و امید

انسان از دیدگاه متریالسیم دیالکتیک

دید اسلام در این مسایل

نتیجه‌گیری

منابع و مأخذ

مقدمه

در عصر ما انسان از نظر دستیابی به ساز و برگ زندگی به مرحلة پرشکوهی رسیده است. اکتشافات و اعترافات بی‌شمار برایش امکاناتی فراهم کرده تا پیش از این در نظرش افسانه‌ای بیش نبود.

دستگاههای برقی خودکار و ابراز الکترونیک، بسیاری از ناشدنیهای جهان را برای انسان عصر ناشدنی کرده است.

با فشار بر یک دکمه، آب و هوا، گرما و سرما، خوراک و پوشاک و هر چه بخواهد برایش آماده است.

اما همین انسانی که دارای دانسته‌های زیادی است، در مورد خویشتن خیلی چیزها را نمی‌داند، در مورد آن نظرهای متفاوتی است، هر کسی تعریفی از آن دارد، بر این اساس فرقه‌ها و گروههای مختلفی تشکیل شده‌اند، در واقع، انسان خود را به صورت کاملاً جزئی می‌شناسدو نتوانسته است به طور کامل ماهیت خویش را بشناسد!!

در این تحقیق دربارة وجود انسان، اینکه انسان از کجا آمده و چه مسیری را طی خواهد کرد و به کجا خواهید رسید بحث خواهم کرد.

موقعیت انسان در جهان غرب قبل از رنسانس

در آن زمان فلسفة اسکولاستیک این‌گونه بیان می‌شد که، خدای پرداخته کلیسای قرون وسطی را با آمیزه‌ای از اساطیر مذهبی به جای «انسان» نشاند. همان خدایانی که با انسان رابطة خصمانه داشتند و از دست یافتن انسان به آتش مقدس و معرفت و قدرت هراس داشتند. انسان راند زمان رقیب خود می‌دانستند که باید به هر ترتیب او را مهارش کنند.

رب‌النوع‌ها که سوئ‌مداران قوای طبیعت تصور می‌شدند. از اینکه انسان بتواند بر این نیروها فائق آید و طبیعت را تسخیر کند بیم داشتند. داستان بهشت آدم هم تلاشی از طرف خدا معرفی شد برای نادان نگه داشتن انسان و شجرة مصنوعه که آدم نبایستی از آن بخورد، درخت معرفت وانمود شد که انسان از دست یافتن به آن مصنوع شد که مبادا با خدا به رقابت برخیزد!

و بالاخره، عصیان آدم را موجب طرد و گناه ابدی انسان دانستند، که سرانجام خدا برای نجات انسان توسط روح‌القدس در کالبد عیسی می‌رود و این روحانیت، مخصوص جانشینان عسی و ارباب کلیسا می‌شود. و از این دید، انسان ذاتاً گناهکار و منفور و مطرود به حساب می‌آید و این فقط کارگردانان مذهبی هستند که با روج و ریحان الهی سر و کار دارند و کلیه خزانه‌های غیب در دستشان است. انسان باید برای نجات خویش به دامان آنان متوسل شود.

علم و آگاهی در اسارت جزمیات کلام مسیحی، و اندیشه‌ها در خدمت بحث و تفسیر متون راه کمال در وابستگی به سازمان‌های کلیسایی قرار گرفت.

بدین ترتیب، انسان رانده شده، دو در روی خدای پشیمان و برآشفته! در اسارت متولیان حریم این خدا، همه‌چیز خود را از دست داد و دست بسته وادار به تسلیم شد و از آنچه در این بین اثری نماند «خودی انسان» بود.

ظهور امانیسم جدید



خرید و دانلود تحقیق درباره. انسان از دیدگاه اسلام


تحقیق درباره. اخرالزمان از دیدگاه ادیان مختلف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

اخرالزمان از دیدگاه ادیان مختلف

مهدویت

مقدمه

دغدغه های زندگی مادی از یک سو ودلهره های روحی از طرف دیگر جهان را دگرگون کرده است . روزانه شاهد کشتارهای دسته جمعی مظلومان جهان درفلسطین، افغانستان و...هستیم . تنها بارقه ای که دلهای مستضعفان را مجذوب خود میکند وامید را در چشم های غمدیده شان زنده میگرداند  نوید ظهور منجی انسان است .این امید منحصر به شیعیان و مسلمانان نیست بلکه در همه ادیان زنده جهان اعتقاد به ظهور منجی وجود دارد . در این میان ادیان بزرگ جهان، اسلام زرتشت، مسیحیت ویهودیت گوی سبقت را از دیگران ربوده وبیشتر در این باره سخن گفته اند . از آنجا که در باره موعود در اوستا سخن بسیار گفته شده و محققان کتابهای زیادی نوشته اند بر آنیم تا بصورت اجمالی وگذرا تنها به بررسی این موضوع در تورات وانجیل بپردازیم وبررسی های تفصیلی را به آینده موکول کنیم .

ولقد کتبنا فی الزبور بعدالذکران الارض یرثها عبادی الصالحون (انبیاء/105)

 

در تورات از علائم ظهور، وظائف منتظرین ، دوران پس از ظهور، شخص مسیحا ومدینه فاضله ای که پس از آن به وجود  می آید سخن گفته شده است . وسعی نموده مخاطبان خود را به آینده امیدوار کرده واز این طریق تحمل مشکلات وسختی ها را آسان نماید. اگر چه تاخیر نماید برایش منتظر باش زیرا که البته خواهد آمد ودرنگ نخواهد کرد؛ بلکه جمیع امتها را نزد خود جمع می کند وتمامی قومها را برای خویشتن فراهم می آورد .1 همان طور که در متن تورات آمده است موعود جهانی تمام امتها را نزد خود جمع میکند وتمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد واین همان تشکیل حکومت جهانی مهدی عجل الله تعالی فرجه در اسلام است .هنگامه ظهور برای زمان ظهور علائم ونشانه هایی در تورات ذکر شده است که با دقت در آنها میتوان رابطه بین آنها و پیشگویی های اسلام پیدا کرد . به عنوان مثال (صیحه آسمانی) را یاد آور میشود واینکه نوای عدالت وبشارت ظهور او از آسمانها اعلام میشود. آسمانها عدالت اورا اعلام کنند وجمیع قومها جلال اورا می بینند و پرستندگان بتها ی تراشیده خجل میشوند. 2

 

حتی در بخشی از تورات به قائم اشاره شده است واینکه همه انسانهایی که در آن عصر زندگی میکنند رستگاری خواهند دید. در آن زمان امیر عظیمی که برای قوم تو قائم است بر خواهد خواست و چنان زمان ننگی خواهد شد که از حینی که بین امت بوجود آمده است تا امروز نبوده است ودر آن زمان هر یک از قوم تو که دردفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد. 3

 

در بررسی آنچه درباره  موعود در تورات آمده است می بینیم که به زنده شدن مردگان وبر خواستن ایشان از قبور نیز اشاره شده است. بسیاری از آنانکه در خاک زمین خوابیده اند بیدار خواهد شد اما اینان به جهت حیات جاودانی وحکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید وآنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری مینماید مانند ستارگان خواهند بود تاابدالاباد. 4 همان طور که از متن تورات برمی آید انسانهای سعید ودرستکاری که قبل از ظهور از دنیا رفته اند هنگامه ظهوراز خاک بر می خیزند و چون ستار گانی می درخشند، دراسلام نیز به این موضوع تصریح شده است . به عنوان نمونه امام صادق (علیه السلام)میفرمایند : هرکس چهل صباح دعای عهد را بخواند از یاران قائم خواهد بود واگر پیش از قیام او بمیرد از خاک برمی خیزد وبه یاری او می شتابد .5

 

 

شخص  مسیحا:

مسیحا در نگاه تورات روی هم رفته انسانی نهالی از نسل سلطنتی داوود است وقداست او تنها به سبب موهبتها ی طبیعی او خواهد بود زیرا امتهای مشترک بدست اونابود خواهند شد وبنی اسرائیل بنا به نظریه تلمود قدرت جهانی خواهد داشت . نظر تورات پیرامون تاریخ ظهور عدم اطمینان به اختلاف شدیدی در دیدگاه ربانیون پیرامون تاریخ آمدن مسیحا وجود داشت . تعداد زیادی از عقاید افراط آمیز که کاملا قاطعانه در این باب سخن گفته وبر تعدادی از سنتها ومحاسبات عرفانی استوار شده که در آن زمان از احترام خاصی برخوردار بوده اند یک عقیده قدیمی وجود داشت که جهان شش هزار سال ادامه خواهد داشت ودر هزاره هفتم نابود خواهد شد این هزاره ها به تعداد روزها آفرینش تناسب دارد . نخستین هزاره را (بایر) می دانستند. زیرا هیچ وحیی در آن نبود ، در هزاره دوم دوران (شریعت) یا وحی بود و هزاره سوم را روزگاری می دانستند که آمدن مسیحا در آن انتظار می رود . ربی حنینا می گوید : هنگامی که چهارصد سال از ویرانی اورشلیم بگذرد اگر کسی مزرعه ای را که هزار دینار ارزش دارد به یک دینار بفروشد آن را خریداری نکن زیرا آمدن مسیحا نزدیک است چیزی دست تورا نخواهد گرفت . هنگامی که مشاهده شد بسیاری از این تاریخ ها گذشت ومسیحا نیامد ربانیون مردم را از چنین محاسباتی بر حذر داشتند . زیرا اگر محاسباتی که ایشان گفته اند غلط از آب در می آمد مردم یکسره از آمدن او نومید خواهند شد آنان معتقدند یکی از شرطهای خدا با بنی اسرائیل این است که ایشان در باره آخر الزمان اصرار نکنند . ورازهای آن را فاش نسازند بر اساس یک عقیده قدیمی یکی از شرطهای آمدن مسیحا این است که مردم از نجات کاملا نومید باشند ، اعتقاد مسلط ربانیون این بود که اگر بنی اسرائیل حتی برای یک روز از گناهان خود توبه کنند آمدن او جلو خواهد افتاد . عموما تصور می شد که ظهور او در ماه (نیسان) یا (تشری) خواهد بود . البته در این که ظهور منجی در چه ماهی از سال رخ میدهد ، اسلام نیز نظراتی ارائه داده است که بنا به نظریه مشهور در فصل بهار یا در نوروز که همان (نیسان) است ظهور خواهد کرد . نظریه سعدیا درباره آمدن علت آزمودن سخت وطولانی بنی اسرائیل اینست که آن امتحان بدلیل گناه قوم یا برای آزمایش استحکام ایشان است . سختی آزمون ها نشانه نزدیک شدن پادشاهی مسیحا است . رنج های بنی اسرائیل باید سرانجام خاتمه یابد زیرا خداوند کاملا عادل است. واین همان فلسفه غیبت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در آیین اسلام است. هر کس به سبب ایمان به ما بخندد وما را به علت رنج کشیدنمان احمق بداند در حالی که ما با انکار ملیتمان شادوکامیاب زندگی می کنیم ،این کس خود احمق است زیرا بازده که ما برای ایمانمان متحمل ومتعهد شده ایم. وی مانند کسی است که تا کنون روئیدن گندم را ندیده باشد وبا مشاهده بذر پا شیدن بر کشاورزان بخندد . چنین فردی نمیداند که کشاورز هنگام خرمن



خرید و دانلود تحقیق درباره. اخرالزمان از دیدگاه ادیان مختلف


تحقیق درباره. فلسفه هنر از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

فلسفه هنر از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام هنر باید پیشرو باشد. به وجود آورندگان آثار هنری پیرو، آگاهانه یا ناآگاهانه وظیفه خود را در آن می‏بینید که بر اساس خواسته‏های مردم حرکت کنند و مردم را وادار می‏نمایند که از اثر هنری آنان لذت ببرند و کاری با این ندارند که بر آگاهی و شایستگی و بایستگی مردم افزوده شود ولی هنر پیشرو با یک اثر هنری کلاس درس برگزار می‏کند و با تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آنها، آثار هنری را در مسیر حیات معقول قرار می‏دهد.

دوشادوش جریان نگرش‏های علمی محض در واقعیات طبیعی و انسان سه نوع بینش و آگاهی لازم نیز وجود دارد که نگرش‏های علمی ما را از محدودیت و رکود جلوگیری می‏نماید. این سه نوع بینش عبارتند از: 1 ـ بینش نظری 2 ـ بینش فلسفی 3 ـ بینش مذهبی بنابراین، ما با چهار نوع نگرش و بینش وارد میدان معرفت گشته و ارتباطات خود را با جهان واقعیت‏ها تنظیم می‏نماییم. 1 ـ نگرش‏های علمی محض عبارتست از: تماس مستقیم با واقعیات به وسیله حواس و دستگاه‏هایی که با کوشش و انتخاب خودمان برای توسعه و عمق بخشیدن به ارتباطات خود با واقعیات، ساخته و مورد بهره‏برداری قرار می‏دهیم. هر یکی از رشته‏های علوم به وسیله قوانین و اصول مخصوص به خود، چهره‏هایی از واقعیات را برای استفاده در حیات انسان‏ها نشان می‏دهند و راه ارتباط و تصرف در واقعیات را پیش پای ما می‏گسترانند. البته پیرامون تعریف مسئله علمی و شرایط آن، مباحث متعددی وجود دارد که در اینجا مورد بررسی ما نیستند. 2 ـ بینش‏های نظری: هر یک از رشته‏های علوم روشنایی‏ها دارد و تاریکی‏ها و نیمه روشنایی‏ها. آن قسمت از مسائل علمی که در حال نیمه روشنایی است، مسائل نظری علوم را تشکیل می‏دهند، مانند اینکه آیا الکترون‏ها موجند یا جرم؟ این مسئله در فیزیک امروز به حالت نظری وجود دارد، یعنی نه موج محض بودن الکترون‏ها صد در صد روشن شده است و نه جرم محض بودن آنها، زیرا الکترون‏ها هر دو خاصیت را از خود بروز می‏دهند. 3 ـ بینش‏های فلسفی: بر سه نوع مهم تقسیم می‏شوند: قسم یکم: عبارتست از مقداری آگاهی‏های کلی درباره محصولات و نتایج و مبادی اوّلیه علم. در حقیقت بینش‏های نظری در میان نگرش‏های علمی و این قسم مسائل فلسفی قرار گرفته‏اند. برای پیشبرد و توسعه بینش‏های فطری از این آگاهی فلسفی می‏توان استمداد کرد و بهره‏برداری نمود. چنانکه بینش‏های نظری، می‏توانند برای روشن ساختن قسمت تاریک مسائل علمی کمک نموده، تکلیف آن را روشن بسازند. قسم دوم: آن مسائل است که از ارتباط ذهن آدمی با هستی بوجود می‏آیند، خواه به عنوان مبانی کلی علوم و یا نتایج مسائل علمی منظور بوده باشند و خواه رابطه‏ای با آنها نداشته باشند. قسم سوم: عبارتست از مسائل ارزشی والا که اصول اساسی "باید"ها و "شاید"های انسان و واقعیت کل هستی را تشکیل می‏دهند. 4 ـ بینش مذهبی: عبارتست از شناخت و پذیرش واقعیات و عمل مطابق آن شناخت و پذیرش با در نظر داشتن اینکه آن شناخت و پذیرش و عمل جنبه تکلیفی در مسیر هدف اعلای حیات دارد. هدف اعلای حیات عبارتست از "آرمان‏های زندگی گذران را با اصول "حیات معقول" اشباع نمودن و شخصیت انسانی را در تکاپو به سوی ابدیت که به فعلیت رساننده همه ابعاد روحی در جاذبه پیشگاه الهی است به ثمر رسانیدن" هدف اعلای حیات، زندگی انسان را با این خصوصیت مشخص می‏سازد: "تکاپوئی است آگاهانه، هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری می‏شود، اشتیاق و نیروی حرکت به مرحله بعدی را می‏افزاید و شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است ـ آن شخصیت که لطف ازلی سرچشمه آن است، گردیدن در بی‏نهایت گذرگاهش، ورود در جاذبه پیشگاه ربوبی کمال مطلوبش." اگر درست دقت شود خواهیم دید که این بینش مذهبی همه نگرش‏های علمی و نظری و فلسفی را که تکاپو در مسیر "حیات معقول تکاملی" هستند، معنایی معقول می‏بخشد و همه آنها را نوعی از عبادت می‏داند که در تعریف هدف اعلای حیات، تکاپو برای ابدیت نامیده شده و از آیه قرآنی "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" "جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند." استفاده شده است. به عبارت دیگر بینش مذهبی عامل ارتباط معقول و مشهود میان نگرش‏های علمی و بینش‏های نظری و بینش‏های فلسفی با جان هدفجوی آدمی است، جز بینش مذهبی هیچ یک از نگرش‏ها و بینش‏ها توانایی بلند کردن انسان را از دامان دایه طبیعت ندارد. با هر چه بنگریم جز این نیست که وسایل درک را از طبیعت گرفته و آن را مانند نورافکن به چهره‏های گوناگون طبیعت روشن نموده‏ایم. در صورتیکه دین با این تعریف کاملاً سازنده که ذیلاً می‏آوریم، آگاهی از جان را متن خود قرار می‏دهد و جان که پل طبیعت و ماورای طبیعت است همه نگرش‏ها و بینش‏ها را در راه هدف اعلای حیات استخدام می‏نماید. چیست دین؟ برخاستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک بینش‏های مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهره‏برداری از نبوغ‏های هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغ‏های هنری و واقعیت‏ها است. هنر نیز که یکی از نمودها و جلوه‏های بسیار شگفت‏انگیز و سازنده حیات بشری است، قابل بررسی از دیدگاه نگرش‏ها و بینش‏های چهارگانه می‏باشد: 1 ـ نگرش علمی محض که عبارتست از بررسی‏های عینی نمود هنری از دیدگاه تحلیلی و ترکیبی و محتوای مستقیم و غیرمستقیم آن. 2 ـ بینش‏های نظری که عبارتست از بررسی‏های مربوط به تعیین دخالت احساس شخصی هنرمند در اثر هنری در برابر دخالت واقعیاتی که میدان کار هنرمند و نبوغ اوست. 3 ـ بینش‏های فلسفی عبارتست از یک عده مسائل کلی که در عوامل زیربنایی و نتایج و شناخت هویت خود هنر و نبوغ بوجود آورنده آن، مطرح می‏گردند. 4 ـ بینش‏های مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهره‏برداری از نبوغ‏های هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغ‏های هنری و واقعیت‏ها است، ما در این بحث دو بینش فلسفی و مذهبی هنر را مطرح می‏کنیم و امیدواریم این مبحث بتواند مقدمه مفیدی برای بررسی‏های عالی‏تر درباره دو نوع بینش بوده باشد. بینش فلسفی درباره هنر این بینش را می‏توان در چند مسئله مطرح نمود: مسئله یکم: به استثنای هنرمندان آگاه از هویت و عظمت‏های هنر، اکثریت قریب به اتفاق مردم، آثار و نمودهای هنری را به عنوان یک پدیده ثانوی می‏نگرند که می‏تواند دقایق یا ساعت‏هایی آنها را به خود مشغول نماید و حس زیباجوئی آنان را هر چند بطور ابهام‏انگیز اشباع نماید، تا حدودی هم طرز تفکرات و آرمان‏ها و برداشت‏های هنرمند را از واقعیت‏های محیط و جامعه خود نشان بدهد. اکثر تماشاگران نمودهای هنری چه در مغرب زمین و چه در مشرق زمین، از تماشای آن نمودها جز احساس شورش و تموّج حوض درون خود، بهره‏ای دیگر نمی‏برند. کاری که اثر هنری در درون این بینندگان انجام می‏دهد، درست مانند این است که شما چوبی به دست گرفته، محتویات یک حوض پر از آب و اشیاء گوناگون را که در آن ته‏نشین شده است، به حرکت و تموّج در آورید، ناگهان یک کهنه پاره از کف حوض بالا می‏آید و لحظاتی روی موج حرکت می‏کند و سپس ته‏نشین می‏شود. تخته که



خرید و دانلود تحقیق درباره. فلسفه هنر از دیدگاه اسلام