واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره. آیین ها ی دین زرتشت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

آیین ها و رسم های دینی

آیین سدره پوشی

برابر با یک روش کهن و پذیرفته شده باستانی، همه جوانان دختر و پسر باید آیین سدره پوشی را انجام دهند تا زرتشتی شناخته شوند. درباره سنی که آیین باید انجام شود، دیدگاه های چندی وجود دارد. برخی انجام آن را هنگامی که جوان به سن بلوغ رسیده و توانایی شناخت خوب از بد را دارد، سفارش می کنند و برخی دیگر انجام آن را پیش از رسیدن به سن بلوغ لازم می دانند. امروز در ایران کودکان را بین سنینی هفت و یازده سدره پوش می کنند.

سدره پوشی به منزله زایش نوین است در دین. این آیین را «نوزاد» و «نوزات» هم می خوانند. نوزاد یعنی دوباره متولد شدن و نوزات یعنی افزوده شدن یک پرستنده دین، «زات» از یسن به چم پرستش است.

اهمیت سدره پوشی از پیوکانی (ازدواج) کمتر نیست. آیین دینی باید در بامداد انجام شود ولی امروز در ایران، به دلایل عملی، پس از نیمروز برگزار می شود.

سدره و کشتی باید به رنگ سفید باشد، و دگمه و فلز در آن کار نرود. سدره از پارچه نخی نازک فراهم شده و نخستین جامه ای است که بدن را می پوشاند.

سدره پیراهنی است گشاد و بی یقه و با آستین های کوتاه و دارای دو کیسه بسیار کوچک است یکی در جلو سینه و نزدیک قلب است که «گریبان» خوانده می شود و دیگری در پشت که «گُرده» نامیده می شود. این ها نمادی «سمبلیک» هستند.

«گُرده» نشانه مسئولیت ها و وظیفه هایی است که هر کس به عهده دارد و باید به درستی انجام دهد، و «گریبان» که «کنسه کرفه» یا کیسه «کارنیک» هم خوانده می شود. یادآور است که همه کردارهای خوب رویهم انباشته شده و آدمی را به خوشبختی می رساند. نزدیک به قلب بودن آن، نشانه ایست که کارهای نیک باید از روی بارو، و با صفا انجام شود. سفیدی و نبودن هیچ چیز خارجی در آن، نشانه پاکی و سادگی اخلاق است. سدره نُه دَرز دارد. دو درز دو طرف که جای دوخت دو بخش جامه (بخش سینه و بخش پشت) به هم است، نشانه یگانگی میان پدر و مادر.‌نیاکان (پشت آدمی) و فرزندان با یگانگی میان پیران و جوانان است. دو درزی که آستین ها را به پیراهن می دوزد، یادآور کار و کوششی است که باید با هر دو دست و با همه نیرو انجام گیرد. دو درزی که گریبان و گرده را به سدره می چسباند نشانه وظایف و اعمال انسان است. دو درز کوچک در پایین و در کنار دو درزی که پشت و سینه را با هم یکی می کند نشانه همبستگی برتران و کهتران، و چیزداران و بی چیزان است و یادآور آن است که هر کس باید همیشه به یاد کهتران و ضعیفان باشد. سرانجام درزی که در پایین سدره به شکل دایره گرداگر جامه هست، نشانه آن است که ما از سوی اهورامزدا به این جهان آمده ایم و سرانجام به او برمی گردیم. هستی یک مدار بسته و فراگیر است.

کُشتی از پشم بره سفید فراهم آمده و اشاره به آن است که آدمی باید چون بره سودمند، بی گناه و بی آزار باشد. کشتی از هفتاد و دو نخ بافته شده که نماینده 72 بخش گات هاست. هر دوازده نخ به هم بافته شده که نماینده دوازده ماه سال است و شش دسته حاصل از آن، نمادی است از شش امشاسپندان که باید الگوی رفتاری ما باشند. هر دو دسته دوازده نخ در انتهای کشتی با هم جمع شده و در هر انتها، سه منگوله درست می شود که نماینده اندیشه و گفتار و کردار نیک است. بستن کشتی به کمر یادآور اینست که زرتشتی باید همیشه آماده خدمت به مردمان و آفرینش باشد که همان خدمت به خداست. در هنگام بستن کشتی به کمر نماز «یَتااَهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم نماز «یَتااَهو» انجام می شود) و «اَشِم وُهو» (گره زدن در هنگام زمزمه جمله دوم صورت می گیرد) زمزمه می شود. کشتی سه بار به نشانه اندیشه و گفتار و کردار نیک دور کمر می گردد. در دور دوم، دو گره در جلو ضمن خواندن «یَتااَهو» و در دوره سوم، دو گره در پشت در ضمن خواندن «اَشِم وُهو» بسته می شود. گره ها نشان استواری در پیمان دین است. هر زرتشتی در هنگام بستن کشتی، پیمان خود را با اهورامزدا به یاد آورده و آن را تجدید می کند.

کودکی که می خواهد سدره پوش شود، باید به موبد نشان دهد که نمازهای «سروش باج»، «کشتی»، گواهی پذیرش دین «تندرستی»، «برساد» و به ویژه بخش های «اشم وهو»، «یتااهووئریو»، «کیم نامزدا»، و … را می تواند از حفظ بخواند.

آیین سدره پوشی وسیله موبدان انجام می گیرد. پیش از آغاز آیین، داوطلب باید همه بدن خود را به خوبی شستشو داده و در آغاز آیین با خواندن نماز کوتاه «پذیرش دین» آمادگی خود را برای پذیرش مسئولیت های دینی به آگاهی حاضرین برساند. پس از آن موبد در حالی که نماز اَهونَوَد (یتااهو ویریو) را می خواند، سدره را به داوطلب می پوشاند. در این مراسم داوطلب و پدر و مادر او و همه کسانی که در آیین حضور دارند نماز یتااهو را با موبد می خوانند. پس از آن داوطلب همراه با موبد نماز «نیرنگ کشتی» را خوانده و موبد کشتی را به کمر داوطلب می بندد. پس از پایان مراسم داوطلب نماز کوتاه «جَسه می اَوَنگَهِه مَزدا» را می خواند، معنی آن این است: «ای اهورامزدا به یاری من آ. من پرستنده یک خدا، اهورامزدا، هستم. من زرتشتی ام و با باور کامل آن دین را می پذیرم. من اندیشه و گفتار و کردار نیک را می ستایم. من دین زرتشتی را که استوارکننده هم آهنگی و آشتی و دورکننده ناهم آهنگی و دشمنی است می پذیرم. دینی که از همه ادیان و روش های زندگی چه آنان که در گذشته بوده و چه آن ها، که در آینده آید بهتر و والاتر است. دینی که زرتشت آورنده آن است.» و خواندن این نماز نشانه آن است که داوطلب رسماً زرتشتی شده و پذیرش مسئولیت کرده است. او پیمان می گذارد که هیچ گاه از «اشا» سر باز نزند، و اندیشه، گفتار و کردار نیک را الگوی رفتاری خود کند. پس از آن موبد نماز تندرستی را برای داوطلب خوانده و دانه های برنج و انار و کشمش و بادام و شیرینی، که همه نمادی از فراوانی، دست فراخی و خوشبختی است روی سر جوان تازه زرتشتی شده می ریزد و خویشاوندان و دوستان او، هدایائی به او می دهند.

بدون دودلی باید گفت و پذیرفت که آیین سدره پوشی، تجسمی از بنیادهای اندیشه ای دین، و پیمانی است که جوان می بندد که نسبت به بنیادها و ارزش های اخلاقی دین پا بر جا و وفادار بماند. آیین سدره پوشی زیباست و به جوان زرتشتی نشان می دهد که در پیمودن راه راستی تنها نیست و دیگر زرتشتیان و اشوان هم، همسفر او هستند.

آیا پوشیدن سدره و کشتی باید اجباری باشد؟

در دین زرتشتی هیچ چیز اجباری نیست. در همه کارها باید با خرد و وجدان رایزنی کرد. باور دارم که هر زرتشتی که در این باره با خرد و وجدان خود مشورت کند، کوشش خواهد کرد تا آن جا که شدنی است سدره و کشتی با خود داشته باشد. «سدره و کشتی» سند ظاهر زرتشتی بودن است، شناسنامه دینی است. همان گونه که «گذرنامه» سند ظاهری وابستگی سیاسی به یک ملت و یا «کارت اقامت» سند ظاهری زیستن در کشور معین است، همان گونه هم «سدره و کشتی» سند ظاهری وابستگی دینی شخص به گروه زرتشتیان است. «سدره و کشتی» نماد استواری در دین است. زرتشتیان، در کشورهای مختلف در همه دنیا اقامت دارند. «گذرنامه» و «کارت اقامت» آن ها با هم تفاوت دارد. بگذارید این «شناسنامه دینی» را حفظ کنیم و یکدیگر را بشناسیم.

آیین پیوکانی

پیوکانی، کاری نیک است. بنیادی است که یک زن و یک مرد با به نام «همسر» به هم وابسته می کند تا توانایی شان در سازندگی و پیشرفت آفرینش رسایی یافته، شادی شان افزوده شود، و



خرید و دانلود تحقیق درباره. آیین ها ی دین زرتشت


تحقیق درباره. آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام

مقدمه :

ابتدا باید مقصود خود را از مفهوم حکومت یا دولت که در اینجا به کار می بریم ، روشن کنیم . دست کم آنچه در اینجا ، در این باره می توان گفت، این است که مراد ما از حکومت چیزی وسیع تر از اصلاح دولت ، آن هم به معنای امروزی آن است.

حکومت عبارت از نوعی نظام حکومتی است که در گذشته ، در قالب های خلافت یا سلطنت شکل گرفته و در دوران آن شاهان و خلفای متعدد از یک نسل و در یک قالب و فرم ، فرمانروایی می‌کرده اند. در حال حاضر ، نظام جمهوری به عنوان یکی از اشکال اصلی نظام سیاسی در دنیا ، قالب وجودی حکومت اسلامی است. در کنار آن و به عبارتی در دل حکومت جمهوری اسلامی ، دولت ، به معنای به قدرت رسیدن یک فرد در درون این نظام حکومتی دانست؛ در آنجا، دولت، همان به قدرت رسیدن امین یا مامون یا فردی دیگری از سلسله است که ممکن است به دلایلی سقوط کند اما در اصل خلافت بر جا بماند .

درباره هر حکومت دیگری هم ، به همین ترتیب می توان از حکومت یا دولت سخن گفت. بر این اساس، نظام جمهوری اسلامی نوعی نظام حکومتی است که در درون آن، دولت های متعددی تا به حال به قدرت رسیده اند.

طبعا بحث از زوال و آسیب شناسی ، در اصل حکومت یا دولت ، قواعد مستقل خود را دارد؛ درست همان طور که میان اسباب و علل ضعف و فتور حکومت و دولت ، گاه ارتباط استواری برقرار است.

به طور طبیعی می توان آسیب شناسی در یک حکومت را از دو زاویه بررسی کرد. نخست آسیب شناسی کلی یک حکومت ، منهای آن که به چه دینی و آیینی و فلسفه ای اعتقاد دارد و آن را مبنای تصمیم گیری های خود قرار داده ، هدفش را در راستای آن دین تنظیم می کند.

در اینجا، آسیب شناسی مرز خاصی را نمی شناسد و به قواعد کلی مربوط به ساختار دولت و حکومت و ارتباط آن با مردم توجه دارد. به عبارت دیگر، در اینجا، قواعد کلی تغییر و تحول که در چارچوب اصول انسانی و اخلاقی اهمیت دارد، حاکم است. به عنوان مثال، عدالت و ظلم ، دو مفهوم کلیدی برای حفظ ثبات و امنیت در جامعه است که طبعا یک طرف آن ثبات حکومت و طرف دیگر آن آرامش میان مردم است. مفهوم فساد نیز تا آن مقدار که اصول اخلاقی و انسانی در میان همه ملل بر آن اتفاق نظر دارد، همین نقش را عهده دار است.

در همین زمینه ، باید به قواعد کلی تغییر و تطور در جامعه انسانی نیز توجه داشت . برای نمونه، به قدرت رسیدن یک فرد یا خاندان یا حزب، تابع نوعی ضوابط اجتماعی است، ضوابطی که همزمان برای تحول جوامع ابتدایی به جوامع پیشرفته و نیز بسط قدرت سیاسی متمرکز ، در درون جامعه اسنانی وجود دارد. نمونه ای از این قواعد را در متون سیاسی ، اعم از میراث یونانی و اسلامی و حتی متون ادبی مانند کلیله و دمنه و قصه ها و حکایات سیاسی مربوط به ملوک می توان یافت . شکول علمی بحث از این قواعد ، نخستین بار توسط ابن خلدون مطرح شد و بعدها و تا امروز ، کارهای بیشتری روی آن صورت گرفته است.

در این زمینه ، مطالبی هم در فرمایشات امام علی علیه السلام دیده می شود که به طور عمده در قالب کلمات کوتاهی است که از ایشان در نهج البلاغه یا غرر و درر آمدی ، وارد شده است . برای مثال به چند مورد اشاره می کنیم :

من دلایل اقبال الدوله ، قله الغفله

من علامات الاقبال ، سداد الاقوال و الرفق فی الافعال

افه الملک ضعف الحمایه

افه العمران جور السطان

افه العدل ، الظالم القادر

من ساء تدبیره تعجل تدمیره

و یک نمونه جالب این روایت : یستدل علی ادبار الدول باربع : تضییع الاصول ، و التسمک بالفروع، و تقدم الاراذل و تاخیر الافاضل .

اینها نمونه هایی که در غرر و درر آمدی ، آمده است.

اما بخش دیگری از قواعد زوال و به تعبیر امروزی ، عوامل آسیب زا برای حکومتها و دولتها ، مربوط به اصول و قواعدی است که یک حکومت یا دولت ، بر پایه آن اصول شکل گرفته و طبعا متناسب با وضعیت عمومی جامعه به لحاظ سیاسی ، رهنگی و اجتماعی و اخلاقی است.

در اینجا باید حکومت را به لحاظ اساس و اصولی که بر آن پایه شکل گرفته ، مشروعیت یافته و به تناسب زمان ، ضرورت وجودی خود را توجیه کرده و مقبول مردم واقع گشته ، مورد بررسی قرار داد. همچنان که وجود یک دولت را در دل یک نظام ، می بایست در همین چارچوب ارزیابی کرد.

یک دولت بر گایه چه اصول و شعارهایی به قدرت رسیده و این که آیا در تحقق آن اشعار خود توفیقی داشته است یا نه. چه بسا در نیمه راه، مسائل تازه ای مطرح شده است که مبنای ضرورت وجودی حکومت یا دولت ، تغییر کرده و همین امر سبب بقای آن شده است؛ کما آن که ممکن است با از بین رفتن ضرورت وجودی آن، به سرعت نابود شده باشد .

اینجاست که تفاوت میان حکومت دینی با حکومت لائیک در این زمینه به دست می آید. حکومت دینی ضرورت وجودی خود را تحت عنوان رسالت یا وظیفه ، برقراری نظام دینی و اجرای شریعت معرفی کرده و از دل آن، رسالت خود را در حفظ مناسبات دیگر ، از قبیل دفاع از حقوق مردم و تضمین اخلاقیات دینی در جامعه، توجیه کرده است. طبعا در حکومت لائیک، چنین تعهدی وجود ندارد و به عکس ، وفاداری به عدم اجرای شریعت الهی در شمار خصیصه های آن به شمار می رود. بر این اساس، می توان به آسیب شناسی حکومت دینی توجه کرد.



خرید و دانلود تحقیق درباره. آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان


تحقیق درباره. پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

مقدمه

‏مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به ‏آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند ‏و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.

بر همین اساس شـخـص دیـنـدار ‏حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و ‏نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز ‏فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر ‏دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ‏ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند

بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از ‏دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ‏ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب ‏دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در ‏داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.

البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و ‏مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای ‏را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی ‏انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها ‏یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم ‏که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و ‏باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟ ‏

پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است. ‏

شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد: ‏

‏(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم ‏است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران ‏آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی ‏مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)

اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک ‏نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای ‏دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان ‏به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار ‏متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و ‏دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه ‏افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا ‏را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای ‏سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای ‏اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق ‏را ویژه یک شریعت نمی دانند.

در ایـن نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فـیـلـسـوف بـزرگ ‏دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیـدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا ‏نادرستی پـلـورالـیـزم دیـنـی و تـکـثـرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پـیـامـدهای تکثرگرایی دینی را از نظر ‏بگذرانیم ولی پیش از آن, بـایـسـتـه اسـت بـه مـعنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قـرأـتـهـای گـونـاگون ‏آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.‏

معنای پلورالیزم

پـلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـای ‏انـگـلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تـکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از ‏چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود



خرید و دانلود تحقیق درباره. پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری


دانلود تحقیق آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان

در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.

شناختن تمایلات طبیعی و تمنیات فطری جوانان و ارضای صحیح و معتدل هر یک از آن تمایلات، اساسی ترین پایه تربیت نسل جوان است.

مربی لایق کسی است که ابتدا، ساختمان طبیعی جوانان را مورد مطالعه دقیق قرار دهد و با بررسی کامل و همه جانبه، تمام خواهش های درون آنان را بشناسد و سپس هرکدام را در جای خود و با اندازه گیری صحیح و عاقلانه ارضاء نماید. چنین تربیتی هم آهنگ با نظام حکیمانه خلقت و بر وفق قانون آفرینش است. چنین تربیتی بهترین و پایدارترین تربیت ها است و می تواند جوانان را به شایستگی بسازد و موجبات خوش بختی و سعادت آنان را فراهم سازد.(۱)

در آیین مقدس اسلام، برنامه تربیت نسل جوان، براساس احیای تمام تمایلات فطری، و هدایت همه خواهش های طبیعی استوار است.به عقیده روان شناسان، دوران جوانی و بلوغ، دوره بروز احساسات مذهبی و شکفته شدن تمایلات ایمانی و اخلاقی است.

جوانان از هر ملت و نژادی، به طور فطری، خواهان معرفت الهی و سجایای اخلاقی اند. این خواهش عمیق طبیعی باعث شده است که دانشمندان روان شناس، دوران بلوغ و جوانی را سنین ماورای طبیعی بنامند و در مباحث «روان شناسی جوان» مستقلا درباره آن گفت وگو کنند. حتی کودکانی که در خانواده های دور از مذهب و ایمان پرورش یافته اند، در دوران بلوغ علاقه بیش تری از خود نسبت به مسائل مذهبی نشان می دهند؛ اما متأسفانه از آن جا که بشر به مصداق کلام گهربار امیرمؤمنان علی (علیه السلام): لا تری الجاهل الا مفرطاً أو مفرطاً، همیشه در برداشت ها و استنباط ها و در نتیجه در عمل کردها گرفتار افراط ها و تفریط ها یا تندوری ها و کندروی ها است، در این وادی نیز بسیاری به خطا رفته اند.

دسته ای جوانان را یکسره قشری جاهل، ناشی، نافهم، بی تجربه و اصولا غیرقابل اعتماد می دانند، این عده جوانان را برای هیچ امری از امور فردی و اجتماعی لایق و طرف مشاوره و... نمی دانند. به اعتقاد آن ها، جوان باید هم چون موجودی صم و بکم و چشم و گوش بسته به بزرگ ترها توجه کرده و مقلد بی چون و چرای آن ها باشد، و از طرف دیگر، گروهی نیز آن قدر دم از جوان و جوانی می زنند و آن قدر تعابیر عجیب و غریبی درباره آنان به کار می برند که گاه امر بر خود جوانان نیز مشوه و مشکوک می شود.

این جاست که جوان در وادی حیرانی و سرگردانی، دچار اوهام، تخیلات و در نهایت بی هویتی و سرخوردگی و دل زدگی نسبت به تمام امور حتی خود می شود و همیشه از خود می پرسد که آیا به واقع من کیستم؟ در کجای دایره هستی واقع شده ام؟ چه ارزشی دارم؟ چه آینده ای در انتظار من است؟ آیا کسی هست که مرا درک کند؟

اگر موفق نشوم چه؟ اگر شکست بخورم چه خواهد شد؟ فریاد جوان مسلمان در این هیاهوی قرن این است که: هان! ای رهبران! ای متولیان امر دین! ای دل سوختگان، ای بزرگان و اساتید حوزه و دانشگاه! ای کسانی که داغ دین بر سینه دارید! مرا دریابید! مرا، دینم را، اندیشه ام را، تفکراتم را، گذشته ام را، آینده ام را، فرهنگم راه، ارزش هایم را، میراث پربهای اسلامی و ملی ام را و بالاخره من و تمام تعلقات پرارزشم را دریابید.

مگر نمی بینید که چگونه عده ای تمام آن را به حراج ابتذال فرهنگی گذاشته و حاضرند آن را به ثمن بخس معامله کنند؟ مگر نمی بینید که چگونه دشمن برای همه این ارزش ها، دندان طمع تیز کرده است؟

مگر نه این است که ما جوانان مسلمان ایرانی، افتخارآفرینان روزهای پرشکوه انقلاب ۵۷ و هشت سال دفاع مقدس در دهه ۶۰ بوده ایم؟ کام تشنه جوان، منتظر سیراب شدن توسط یک جواب قانع کننده مطابق با فطریات و طبیعیات اوست. پاسخی از سر صدق و صفا.

جوان در این وادی، همیشه به سراغ کسی می گردد که خارج از هیاهوی شعاری و بدون آن که بخواهد از او کالایی بسازد و برای مواقعی خاص استفاده ببرد، بدون آن که در پس پرده شعار حمایت از جوان و جوانان بر موج این شعارها سوار و به اهداف شوم خود برسد، به واقع، او و تمایلات فطری او و دردهای نهفته در درون او و سؤالات پاسخ نگفته او و هزاران خواسته به حق و مشروع او را درک کند و او را بیابد تا مرهمی هرچند مختصر بر دردهای کهنه اش بگذارد. و چه خوش گفت آن پیر جوان دل و آن ره رو راه علی و آن امید دل تمام جوانان مسلمان ایران زمین که: بی توجهی به دغدغه های واقعی جوانان و استفاده از آنان به عنوان کالایی که تنها در مواقع خاص نظیر انتخابات مورد استفاده دارد، امری کاملا غلط و بی انصافی به جوانان است.(۲)

او جوانان ایرانی مسلمان را، رادمردانی می داند که توانستند در دهه ۵۰، سرنوشت یک ملت را تغییر داده و در آن هیاهوی فساد و فحشای حاکم بر جامعه آن روز ایران، معجزه انقلاب اسلامی را بیافرینند، و در دهه شصت، دشمن تا دندان مسلح و متکی به قدرت های بزرگ را با شجاعت و فداکاری به زانو درآورد و اکنون نیز نسل جوان ایران می تواند در دهه ۸۰ و ۹۰ کارهای بسیار بزرگی انجام دهد و خود را به عنوان الگوی جوانان جهان و افکار عمومی ملت ها معرفی نماید.



خرید و دانلود دانلود تحقیق آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان


دانلود تحقیق آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام 31 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام

مقدمه :

ابتدا باید مقصود خود را از مفهوم حکومت یا دولت که در اینجا به کار می بریم ، روشن کنیم . دست کم آنچه در اینجا ، در این باره می توان گفت، این است که مراد ما از حکومت چیزی وسیع تر از اصلاح دولت ، آن هم به معنای امروزی آن است.

حکومت عبارت از نوعی نظام حکومتی است که در گذشته ، در قالب های خلافت یا سلطنت شکل گرفته و در دوران آن شاهان و خلفای متعدد از یک نسل و در یک قالب و فرم ، فرمانروایی می‌کرده اند. در حال حاضر ، نظام جمهوری به عنوان یکی از اشکال اصلی نظام سیاسی در دنیا ، قالب وجودی حکومت اسلامی است. در کنار آن و به عبارتی در دل حکومت جمهوری اسلامی ، دولت ، به معنای به قدرت رسیدن یک فرد در درون این نظام حکومتی دانست؛ در آنجا، دولت، همان به قدرت رسیدن امین یا مامون یا فردی دیگری از سلسله است که ممکن است به دلایلی سقوط کند اما در اصل خلافت بر جا بماند .

درباره هر حکومت دیگری هم ، به همین ترتیب می توان از حکومت یا دولت سخن گفت. بر این اساس، نظام جمهوری اسلامی نوعی نظام حکومتی است که در درون آن، دولت های متعددی تا به حال به قدرت رسیده اند.

طبعا بحث از زوال و آسیب شناسی ، در اصل حکومت یا دولت ، قواعد مستقل خود را دارد؛ درست همان طور که میان اسباب و علل ضعف و فتور حکومت و دولت ، گاه ارتباط استواری برقرار است.

به طور طبیعی می توان آسیب شناسی در یک حکومت را از دو زاویه بررسی کرد. نخست آسیب شناسی کلی یک حکومت ، منهای آن که به چه دینی و آیینی و فلسفه ای اعتقاد دارد و آن را مبنای تصمیم گیری های خود قرار داده ، هدفش را در راستای آن دین تنظیم می کند.

در اینجا، آسیب شناسی مرز خاصی را نمی شناسد و به قواعد کلی مربوط به ساختار دولت و حکومت و ارتباط آن با مردم توجه دارد. به عبارت دیگر، در اینجا، قواعد کلی تغییر و تحول که در چارچوب اصول انسانی و اخلاقی اهمیت دارد، حاکم است. به عنوان مثال، عدالت و ظلم ، دو مفهوم کلیدی برای حفظ ثبات و امنیت در جامعه است که طبعا یک طرف آن ثبات حکومت و طرف دیگر آن آرامش میان مردم است. مفهوم فساد نیز تا آن مقدار که اصول اخلاقی و انسانی در میان همه ملل بر آن اتفاق نظر دارد، همین نقش را عهده دار است.

در همین زمینه ، باید به قواعد کلی تغییر و تطور در جامعه انسانی نیز توجه داشت . برای نمونه، به قدرت رسیدن یک فرد یا خاندان یا حزب، تابع نوعی ضوابط اجتماعی است، ضوابطی که همزمان برای تحول جوامع ابتدایی به جوامع پیشرفته و نیز بسط قدرت سیاسی متمرکز ، در درون جامعه اسنانی وجود دارد. نمونه ای از این قواعد را در متون سیاسی ، اعم از میراث یونانی و اسلامی و حتی متون ادبی مانند کلیله و دمنه و قصه ها و حکایات سیاسی مربوط به ملوک می توان یافت . شکول علمی بحث از این قواعد ، نخستین بار توسط ابن خلدون مطرح شد و بعدها و تا امروز ، کارهای بیشتری روی آن صورت گرفته است.

در این زمینه ، مطالبی هم در فرمایشات امام علی علیه السلام دیده می شود که به طور عمده در قالب کلمات کوتاهی است که از ایشان در نهج البلاغه یا غرر و درر آمدی ، وارد شده است . برای مثال به چند مورد اشاره می کنیم :

من دلایل اقبال الدوله ، قله الغفله

من علامات الاقبال ، سداد الاقوال و الرفق فی الافعال

افه الملک ضعف الحمایه

افه العمران جور السطان

افه العدل ، الظالم القادر

من ساء تدبیره تعجل تدمیره

و یک نمونه جالب این روایت : یستدل علی ادبار الدول باربع : تضییع الاصول ، و التسمک بالفروع، و تقدم الاراذل و تاخیر الافاضل .

اینها نمونه هایی که در غرر و درر آمدی ، آمده است.

اما بخش دیگری از قواعد زوال و به تعبیر امروزی ، عوامل آسیب زا برای حکومتها و دولتها ، مربوط به اصول و قواعدی است که یک حکومت یا دولت ، بر پایه آن اصول شکل گرفته و طبعا متناسب با وضعیت عمومی جامعه به لحاظ سیاسی ، رهنگی و اجتماعی و اخلاقی است.

در اینجا باید حکومت را به لحاظ اساس و اصولی که بر آن پایه شکل گرفته ، مشروعیت یافته و به تناسب زمان ، ضرورت وجودی خود را توجیه کرده و مقبول مردم واقع گشته ، مورد بررسی قرار داد. همچنان که وجود یک دولت را در دل یک نظام ، می بایست در همین چارچوب ارزیابی کرد.

یک دولت بر گایه چه اصول و شعارهایی به قدرت رسیده و این که آیا در تحقق آن اشعار خود توفیقی داشته است یا نه. چه بسا در نیمه راه، مسائل تازه ای مطرح شده است که مبنای ضرورت وجودی حکومت یا دولت ، تغییر کرده و همین امر سبب بقای آن شده است؛ کما آن که ممکن است با از بین رفتن ضرورت وجودی آن، به سرعت نابود شده باشد .

اینجاست که تفاوت میان حکومت دینی با حکومت لائیک در این زمینه به دست می آید. حکومت دینی ضرورت وجودی خود را تحت عنوان رسالت یا وظیفه ، برقراری نظام دینی و اجرای شریعت معرفی کرده و از دل آن،



خرید و دانلود دانلود تحقیق آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام  31 ص