واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد اهمال کاری و راههای درمان آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بررسی علل، راه کارها و درمان اهمال کاری ( تنبلی )

مسأله اهمال کاری در منابع اسلامی از دیر باز مورد توجه بوده و در روایات و ادعیه درباره آن سخن به میان آمده است. این واژه در غرب، به ویژه در عرصه روان شناسی، حدود چهل سال است که مطرح شده است...

/

 اشارهبحث اهمال کاری، از جمله مباحث به ظاهر کوچک اما بسیار مهمی است که ریشه ای اخلاقی و روانی دارد. در این مقاله نویسنده محترم سعی نموده است که از منظر روان شناختی و با رویکرد رفتار درمانی به این معضل بپردازد و از منظر منابع دینی، نقلی و عقلی، کتاب و سنّت نیز آن را مورد توجه قرار دهد.

1. تاریخچه بحث

مسأله اهمال کاری در منابع اسلامی از دیر باز مورد توجه بوده و در روایات و ادعیه درباره آن سخن به میان آمده است. امیدوارم که در این نوشته، قلمرو بحث به روشنی نشان داده شود تا راه بهره وری بیش تر از آیات و روایات به روی آیندگان باز گردد. ناگفته نماند که علمای اخلاق و عرفای اسلامی، پیوسته اهل سیر و سلوک را از ابتلا به این نابهنجاری اخلاقی رفتاری بر حذر می داشته اند.

این واژه در غرب، به ویژه در عرصه روان شناسی، حدود چهل سال است که مطرح شده است. تنها استاد روان شناسی که درباره تاریخچه اهمال کاری بحث کرده است، "پل ت. رینجن باخ" می باشد. وی کتابی به نام بررسی تاریخی علل اهمال کاری تألیف کرده است. هرچند موضوع انتخابی او جالب است، اما کمک چندانی برای حل مسأله ارائه نداده است. پس از وی، دو نفر از نویسندگان به نام های "آلبرت آلیس" و "ویلیام جیمزنال"، به نگارش کتاب روان شناسی اهمال کاری همت گماردند که در نوع خود کاری بدیع و قابل ارائه است.

اما دغدغه خاطر نگارنده این است که این آسیب را بازشناسی کرده و راه تحقیق را صرفا به تجربه محدود نسازد و از راه کارهای وحیانی نیز در این زمینه نیز بهره ببرد.

2. تعریف اهمال کاری

روان شناسان در تعریف اهمال کاری گفته اند: اهمال کاری این است که کاری را که تصمیم به اجرای آن داریم به آینده موکول کنیم. در یک کلمه می توان گفت: جوهره این آسیب روانی "به تعویق انداختن، تعلل ورزیدن، سبک گرفتن و سهل انگاری در کار" است. بنابراین، اهمال هم در امور فردی و هم جمعی معنا و مفهوم پیدا می کند. در نهایت می توان گفت: در همه این معانی نوعی "این دست آن دست" کردن نهفته است.

در زبان عربی واژه های "کسل، ضجر" مرادف اهمال کاری است. عناوینی چون "تهاون" و "إبطاء" چندان دور از این واژه نیستند. دو واژه "مماطله" و "تسویف" نیز مرادف اهمال کاری اجتماعی است که در قول و قرارهای زمانی تحقق پیدا می کند. در کلام صاعدِ امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه این گونه آمده است: «و قد افنیت بالتسویف و الآمال عمری»؛ خدایا من عمرم را به امروز، فردا کردن (در عمل به عهد و پیمانی که با تو داشته ام) و آرزوهای طولانی و بلند، گذرانده ام. در دعای کمیل تحت عنوان "مطال" این گونه آمده است: «و خدعتنی الدنیا بغرورها، و نفسی بجنایتها و مطالی»؛ دنیا به وسیله فریفتن خود و نفسم به جنایت و سهل انگاریش مرا گول زده است.

واژه "بطئ" به معنی کُندی، معنای "اهمال" را می رساند. «و ان کنت بطیئا حین یدعونی»؛ گرچه هنگامی که تو مرا به سوی خود خوانده ای، من کندی (سستی) به خرج داده ام. «او لعلک آلف مجالس البطالین فبینی و بینهم خلیتنی»؛ خدایا! مبادا مرا مأنوس به هم صحبتی آنان که عمر خود را به بیهودگی می گذرانند دیده ای، که توفیق دعا و عبادت را از من گرفته ای؟

بنابراین، اهمال کاری آسیبی روانی است که از حالات نفس آدمی است. امام علی بن الحسین علیه السلام در مناجاتی به درگاه خداوند این گونه از نفس خود گلایه دارند: «الهی الیک اشکوا نفسا بالسوء ... و تسوّفنی بالتوبة»؛ خدایا از نفسم شکْوه دارم که... توبه امروزم را به فردا می افکند. امام به روشنی تسویف را از حالات نفس انسانی دانسته اند.

3. ویژگی های اهمال کار

1. اهمال کار، تصمیم به انجام کاری می گیرد ولی بدون علت شناخته شده آن را به تعویق می اندازد.

2. بی شک همگان، حتی مبتلایان به اهمال کاری، این آسیب روانی را نکوهش کرده و از آن تنفر دارند؛ زیرا این حالت در واقع، مصداق ناسپاسی است، حال آن که، انسان ها بر مبنای فطرت خود تمایل به سپاس گزاری دارند و به آن اظهار علاقه می کنند. بنابراین، این بیماری را برخود و دیگران بر نمی تابند.

3. اهمال کاری به سرعت به صورت عادت در افراد ظاهر می شود و از نظر آماری، این عادت نزد بیش تر مردم رایج است. آلبرت آلیس و ویلیام جیمزنال می گویند: حدس ما آن است که 95 درصد مردم به این بیماری مبتلا هستند. پس، درمان آن به سهولت انجام پذیر نخواهد بود. بدین جهت، امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز»؛ کسی که به چیزی عادت کرده، باز گردانیدن او از عادتش شبیه معجزه است.

4. این بیماری مسری است و از حالتی به حالت دیگر و از انسانی به انسان دیگر و از فرد به جامعه و از جامعه ای به جامعه دیگر سرایت می کند. بنابراین، باید به تأثیر و تأثرات آن توجه جدی داشت؛ چرا که می تواند به خانواده، جامعه، ملت و فرهنگ یک کشور آسیب رساند. پژوهش های روان شناسی بالینی نشان می دهد که این عادت در جوامع مختلف شایع و روندی رو به رشد دارد.

4. انواع اهمال کاران و مراتب آن

انسان ها گاه به چیزی آگاهی می یابند و گاه نسبت به آن جاهل اند. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: «... و عالمکم مسوّف»؛(21) آن که عالم و آگاه است در امور روزمره به اهمال کاری مبتلا می شود و در زمانی دیگر به آن معتاد می شود. ولی همه به یک نوع اهمال مبتلانیستند.بنابراین،اهمال کاری دارای انواع ومراتب متعددی است.می توان گفت:اهمال کاران همگی با صورت مسأله برخورد یکسانی ندارند، چنانچه:

1. برخی اهمال کاران اصلاً توجهی به رفتار مسامحه آمیز خود ندارند. در واقع، به نوعی مبتلا به غفلت هستند. بنابراین، باید در انتظار طلوع بیداری آنان ماند؛ یا خود بیدار شوند و یا بیدارشان کنند.

2. بعضی به این رفتار خود اعتراف داشته ولی قضاوتی درباره آن ندارند. از آن جا که این افراد به زشتی آن پی نبرده اند، به فکر اصلاح خود برنمی آیند.

3. گروهی از اهمال کاری خود آگاهی دارند ولی آن را چندان زشت نمی شمارند و حتّی این برچسب را به خود می پذیرند. درمان ایشان نسبت به گروه های پیشین، قدری مشکل تر است. قرآن کریم این گروه را بیش از همه به خسران و زیان نزدیک دیده است، آن جا که می فرماید: «قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا، الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا» (کهف: 103و104)؛ (ای پیامبر) آیا به شما خبر دهیم که زیان کارترین (مردم) در کارها چه کسانی هستند؟ آن ها که تلاش هایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده، با این حال، می پندارند کار نیک انجام می دهند.

4. افرادی که به این نارسایی اخلاقی، روانی توجه پیدا کرده و خود را نیز بر این رفتار نابهنجار سرزنش و ملامت می کنند، اما راهکار درمان و برخورد مناسب با آن را نمی دانند.

نکته: باید توجه داشت که درست به همین دلیل، میزان تأثر و ناراحتی اهل اهمال و تساهل نیز یکسان نیست.

5. آثار اهمال کاری

آثار اهمال کاری را می توان در اموری چند خلاصه کرد که عبارتند از:

1. بیش تر افراد از تأخیر در انجام کار خود و دیگران پشیمان و ناراحتند.

2. اهمال کاران در خود احساس پوچی و بی ارزشی می کنند. حضرت باقرالعلوم علیه السلام بستر اهمال کاری و تسویف را به دریایی تشبیه فرموده که غرق شدگان در آن ورطه را به هلاکت می رساند: «ایاک و التسویف، فانه بحر یغرق فیه الهلکی.»

3. در بیش تر گزارش هایی که اهمال کاران داده اند، این نکته جلب توجه کرده که همه از بی اعتمادی به نفس خود گلایه کرده اند.

4. بالاخره، استمرار بر اهمال کاری انسان را به وادی حیرت و سرگردانی سوق خواهد داد. چنانچه امام صادق علیه السلام به این واقعیت اشاره می فرمایند: «... و طول التسویف حیرة.»

6. نتیجه اهمال کاری

شخص اهمال کار به چند عارضه مبتلا خواهد شد که برخی از آن ها عبارتند از:

1. افسردگی؛ این بیماری خود گواه و نشانه این است که اهمال کار می خواهد خود را از رنج اهمال کاری نجات دهد. افسردگی دارای نشانه هایی چون: خستگی، سر دردهای شدید، بی خوابی، فشارخون و زخم معده است.

لازم به یادآوری است تا هنگامی که اهمال کاری به شکل اعتیاد در نیامده، افسردگی ناشی از آن درمان پذیر است. اما هنگامی که اهمال کاری عادت شد، درمان آن بسیار دشوار می شود.

2. وحشت زدگی درونی، دلهره و احساس ترس های درونی؛

3. بی کنترلی و بریدگی.

ناگفته نماند که ویژگی های مزبور، خود از نشانه های شکست روحی شخص اهمال کار می باشند.

بررسی علل اساسی و ریشه یابی اهمال کاری



خرید و دانلود تحقیق در مورد اهمال کاری و راههای درمان آن


تحقیق در مورد اهمال کاری و راههای درمان آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بررسی علل، راه کارها و درمان اهمال کاری ( تنبلی )

مسأله اهمال کاری در منابع اسلامی از دیر باز مورد توجه بوده و در روایات و ادعیه درباره آن سخن به میان آمده است. این واژه در غرب، به ویژه در عرصه روان شناسی، حدود چهل سال است که مطرح شده است...

/

 اشارهبحث اهمال کاری، از جمله مباحث به ظاهر کوچک اما بسیار مهمی است که ریشه ای اخلاقی و روانی دارد. در این مقاله نویسنده محترم سعی نموده است که از منظر روان شناختی و با رویکرد رفتار درمانی به این معضل بپردازد و از منظر منابع دینی، نقلی و عقلی، کتاب و سنّت نیز آن را مورد توجه قرار دهد.

1. تاریخچه بحث

مسأله اهمال کاری در منابع اسلامی از دیر باز مورد توجه بوده و در روایات و ادعیه درباره آن سخن به میان آمده است. امیدوارم که در این نوشته، قلمرو بحث به روشنی نشان داده شود تا راه بهره وری بیش تر از آیات و روایات به روی آیندگان باز گردد. ناگفته نماند که علمای اخلاق و عرفای اسلامی، پیوسته اهل سیر و سلوک را از ابتلا به این نابهنجاری اخلاقی رفتاری بر حذر می داشته اند.

این واژه در غرب، به ویژه در عرصه روان شناسی، حدود چهل سال است که مطرح شده است. تنها استاد روان شناسی که درباره تاریخچه اهمال کاری بحث کرده است، "پل ت. رینجن باخ" می باشد. وی کتابی به نام بررسی تاریخی علل اهمال کاری تألیف کرده است. هرچند موضوع انتخابی او جالب است، اما کمک چندانی برای حل مسأله ارائه نداده است. پس از وی، دو نفر از نویسندگان به نام های "آلبرت آلیس" و "ویلیام جیمزنال"، به نگارش کتاب روان شناسی اهمال کاری همت گماردند که در نوع خود کاری بدیع و قابل ارائه است.

اما دغدغه خاطر نگارنده این است که این آسیب را بازشناسی کرده و راه تحقیق را صرفا به تجربه محدود نسازد و از راه کارهای وحیانی نیز در این زمینه نیز بهره ببرد.

2. تعریف اهمال کاری

روان شناسان در تعریف اهمال کاری گفته اند: اهمال کاری این است که کاری را که تصمیم به اجرای آن داریم به آینده موکول کنیم. در یک کلمه می توان گفت: جوهره این آسیب روانی "به تعویق انداختن، تعلل ورزیدن، سبک گرفتن و سهل انگاری در کار" است. بنابراین، اهمال هم در امور فردی و هم جمعی معنا و مفهوم پیدا می کند. در نهایت می توان گفت: در همه این معانی نوعی "این دست آن دست" کردن نهفته است.

در زبان عربی واژه های "کسل، ضجر" مرادف اهمال کاری است. عناوینی چون "تهاون" و "إبطاء" چندان دور از این واژه نیستند. دو واژه "مماطله" و "تسویف" نیز مرادف اهمال کاری اجتماعی است که در قول و قرارهای زمانی تحقق پیدا می کند. در کلام صاعدِ امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه این گونه آمده است: «و قد افنیت بالتسویف و الآمال عمری»؛ خدایا من عمرم را به امروز، فردا کردن (در عمل به عهد و پیمانی که با تو داشته ام) و آرزوهای طولانی و بلند، گذرانده ام. در دعای کمیل تحت عنوان "مطال" این گونه آمده است: «و خدعتنی الدنیا بغرورها، و نفسی بجنایتها و مطالی»؛ دنیا به وسیله فریفتن خود و نفسم به جنایت و سهل انگاریش مرا گول زده است.

واژه "بطئ" به معنی کُندی، معنای "اهمال" را می رساند. «و ان کنت بطیئا حین یدعونی»؛ گرچه هنگامی که تو مرا به سوی خود خوانده ای، من کندی (سستی) به خرج داده ام. «او لعلک آلف مجالس البطالین فبینی و بینهم خلیتنی»؛ خدایا! مبادا مرا مأنوس به هم صحبتی آنان که عمر خود را به بیهودگی می گذرانند دیده ای، که توفیق دعا و عبادت را از من گرفته ای؟

بنابراین، اهمال کاری آسیبی روانی است که از حالات نفس آدمی است. امام علی بن الحسین علیه السلام در مناجاتی به درگاه خداوند این گونه از نفس خود گلایه دارند: «الهی الیک اشکوا نفسا بالسوء ... و تسوّفنی بالتوبة»؛ خدایا از نفسم شکْوه دارم که... توبه امروزم را به فردا می افکند. امام به روشنی تسویف را از حالات نفس انسانی دانسته اند.

3. ویژگی های اهمال کار

1. اهمال کار، تصمیم به انجام کاری می گیرد ولی بدون علت شناخته شده آن را به تعویق می اندازد.

2. بی شک همگان، حتی مبتلایان به اهمال کاری، این آسیب روانی را نکوهش کرده و از آن تنفر دارند؛ زیرا این حالت در واقع، مصداق ناسپاسی است، حال آن که، انسان ها بر مبنای فطرت خود تمایل به سپاس گزاری دارند و به آن اظهار علاقه می کنند. بنابراین، این بیماری را برخود و دیگران بر نمی تابند.

3. اهمال کاری به سرعت به صورت عادت در افراد ظاهر می شود و از نظر آماری، این عادت نزد بیش تر مردم رایج است. آلبرت آلیس و ویلیام جیمزنال می گویند: حدس ما آن است که 95 درصد مردم به این بیماری مبتلا هستند. پس، درمان آن به سهولت انجام پذیر نخواهد بود. بدین جهت، امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: «رد المعتاد عن عادته کالمعجز»؛ کسی که به چیزی عادت کرده، باز گردانیدن او از عادتش شبیه معجزه است.

4. این بیماری مسری است و از حالتی به حالت دیگر و از انسانی به انسان دیگر و از فرد به جامعه و از جامعه ای به جامعه دیگر سرایت می کند. بنابراین، باید به تأثیر و تأثرات آن توجه جدی داشت؛ چرا که می تواند به خانواده، جامعه، ملت و فرهنگ یک کشور آسیب رساند. پژوهش های روان شناسی بالینی نشان می دهد که این عادت در جوامع مختلف شایع و روندی رو به رشد دارد.

4. انواع اهمال کاران و مراتب آن

انسان ها گاه به چیزی آگاهی می یابند و گاه نسبت به آن جاهل اند. امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: «... و عالمکم مسوّف»؛(21) آن که عالم و آگاه است در امور روزمره به اهمال کاری مبتلا می شود و در زمانی دیگر به آن معتاد می شود. ولی همه به یک نوع اهمال مبتلانیستند.بنابراین،اهمال کاری دارای انواع ومراتب متعددی است.می توان گفت:اهمال کاران همگی با صورت مسأله برخورد یکسانی ندارند، چنانچه:

1. برخی اهمال کاران اصلاً توجهی به رفتار مسامحه آمیز خود ندارند. در واقع، به نوعی مبتلا به غفلت هستند. بنابراین، باید در انتظار طلوع بیداری آنان ماند؛ یا خود بیدار شوند و یا بیدارشان کنند.

2. بعضی به این رفتار خود اعتراف داشته ولی قضاوتی درباره آن ندارند. از آن جا که این افراد به زشتی آن پی نبرده اند، به فکر اصلاح خود برنمی آیند.

3. گروهی از اهمال کاری خود آگاهی دارند ولی آن را چندان زشت نمی شمارند و حتّی این برچسب را به خود می پذیرند. درمان ایشان نسبت به گروه های پیشین، قدری مشکل تر است. قرآن کریم این گروه را بیش از همه به خسران و زیان نزدیک دیده است، آن جا که می فرماید: «قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا، الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا» (کهف: 103و104)؛ (ای پیامبر) آیا به شما خبر دهیم که زیان کارترین (مردم) در کارها چه کسانی هستند؟ آن ها که تلاش هایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده، با این حال، می پندارند کار نیک انجام می دهند.

4. افرادی که به این نارسایی اخلاقی، روانی توجه پیدا کرده و خود را نیز بر این رفتار نابهنجار سرزنش و ملامت می کنند، اما راهکار درمان و برخورد مناسب با آن را نمی دانند.

نکته: باید توجه داشت که درست به همین دلیل، میزان تأثر و ناراحتی اهل اهمال و تساهل نیز یکسان نیست.

5. آثار اهمال کاری

آثار اهمال کاری را می توان در اموری چند خلاصه کرد که عبارتند از:

1. بیش تر افراد از تأخیر در انجام کار خود و دیگران پشیمان و ناراحتند.

2. اهمال کاران در خود احساس پوچی و بی ارزشی می کنند. حضرت باقرالعلوم علیه السلام بستر اهمال کاری و تسویف را به دریایی تشبیه فرموده که غرق شدگان در آن ورطه را به هلاکت می رساند: «ایاک و التسویف، فانه بحر یغرق فیه الهلکی.»

3. در بیش تر گزارش هایی که اهمال کاران داده اند، این نکته جلب توجه کرده که همه از بی اعتمادی به نفس خود گلایه کرده اند.

4. بالاخره، استمرار بر اهمال کاری انسان را به وادی حیرت و سرگردانی سوق خواهد داد. چنانچه امام صادق علیه السلام به این واقعیت اشاره می فرمایند: «... و طول التسویف حیرة.»

6. نتیجه اهمال کاری

شخص اهمال کار به چند عارضه مبتلا خواهد شد که برخی از آن ها عبارتند از:

1. افسردگی؛ این بیماری خود گواه و نشانه این است که اهمال کار می خواهد خود را از رنج اهمال کاری نجات دهد. افسردگی دارای نشانه هایی چون: خستگی، سر دردهای شدید، بی خوابی، فشارخون و زخم معده است.

لازم به یادآوری است تا هنگامی که اهمال کاری به شکل اعتیاد در نیامده، افسردگی ناشی از آن درمان پذیر است. اما هنگامی که اهمال کاری عادت شد، درمان آن بسیار دشوار می شود.

2. وحشت زدگی درونی، دلهره و احساس ترس های درونی؛

3. بی کنترلی و بریدگی.

ناگفته نماند که ویژگی های مزبور، خود از نشانه های شکست روحی شخص اهمال کار می باشند.

بررسی علل اساسی و ریشه یابی اهمال کاری



خرید و دانلود تحقیق در مورد اهمال کاری و راههای درمان آن


دانلود تحقیق در مورد راههای برقراری ارتباط مربیان با اولیاء دانش آموزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

سلسله مباحث راههای برقراری ارتباط مربیان با اولیاء دانش آموزان

مبحث اولراهکار های برقراری ارتباط

دیدگاههای جدید در زمینه همکاری اولیا و مربیان

امروزه انجمنهای اولیا و مربیان رایجترین و پرمعناترین وسیله ارتباط بین خانه و مدرسه اند. از آنجا که کودک قسمت اعظم اوقات زندگی خود را دور از مدرسه می گذراند و آموزشگاه تنها 12 درصد از وقت او را خارج از محیط زندگی اش اشغال می نماید، لازم است که معلم و مسئولین مدرسه از محیط زندگی، فرهنگ و ارزشهای حاکم بر آن محیط آگاهی یابند تا بتوانند آموزش و پرورش مدرسه را با استفاده از تجارب زندگی دانش آموز و با همکاری اولیای وی بارور نمایند.تحقیقات و مطالعات فراوانی که در کشور ما و سایر کشورها انجام گرفته بیانگر این نکته است که اگر خانواده درگیر و علاقه مند به مسائل تحصیلی فرزندان خود گردد، کودکان نیز با ذوق و شوق بیشتری تحصیل خواهند کرد.اصولاً هدف از تشکیل انجمنهای اولیا و مربیان نیز چیزی جزاین نیست که اولیا و مربیان با هم آشنا شوند و اولیا از روشها و طرزکار معلمان و از پیشرفتها و احیاناً مشکلات تحصیلی فرزند خود مطلع گردند. این همکاری دانش آموزان را نیز متوجه می سازد که بین خانه و مدرسه جدایی نیست و تضاد و دوگانگی بین روشهای تربیتی این دو محیط وجود ندارد.با وجود هدفهای صریح این انجمنها و حسن نیت و علاقه مندی مدیران مدارس در برقراری ارتباط با اولیا می بینیم که گاه این جلسات آن طور که باید و شاید مورد استقبال قرار نمی گیرد. برخی از اولیا که فرزندانشان دچار مشکلات تحصیلی و رفتاری هستند کمتر به مدرسه می آیند و آنان که با جان و دل در این مراسم حضور می یابند غالباً پدر و مادر دانش آموزانی هستند که از هر جهت مورد رضایت معلمان و مسئولان مدرسه می باشند.چندی پیش ضمن انجام تحقیقی که در زمینه شکستهای تحصیلی کودکان انجام گرفت از معلمان برخی از مدارس تهران خواسته شد که علل شکست تحصیلی دانش آموزان دبستانی را ذکر کنند.

با اینکه اکثریت معلمان عوامل خانوادگی را به عنوان عوامل اصلی عقب افتادگیهای تحصیلی ذکر کرده بودند، اما تعداد معلمانی که برای برقراری یک رابطه نزدیک و متقابل با خانواده پیشقدم شده بودند اندک بود؛ به عبارت دیگر تماس با خانواده ها یا از طریق جلسات همگانی که یک یا دو بار در سال به ابتکار و دعوت مدیر مدرسه تشکیل می شود، صورت می گیرد و یا با احضار گاه و بی گاه مادر یا پدری به دفتر مدرسه، معلم کلاس سعی می کند مسائل مربوط به تحصیل و رفتار دانش آموز را به اطلاع اولیای وی برساند و همکاری آنان را طلب نماید. با اینکه این روش در برخی از موارد نتایج مثبتی به بار می آورد اما در بسیاری اوقات نیز چندان مثمر ثمر نخواهد بود، زیرا وقتی رفتار نامناسب و یا کار ضعیف دانش آموزی مورد بررسی قرار می گیرد ممکن است طرفین به طور ناخودآگاه بروز مشکلات را در اثر بی توجهی و غفلت طرف مقابل بدانند. از طرفی برخی از اولیا بخصوص افراد طبقات محروم جامعه که علت احضار شدن خود به دفتر مدرسه را کمابیش حدس می زنند ممکن است به بهانه های مختلف از این کار شانه خالی کنند و بدین ترتیب تلاشهای معلم در برقراری ارتباط به نتیجه نرسد. اولیا چه انتظاری از جلسات دارند؟هرتل (1975) محققی که سیزده سال در زمینه انجمنهای اولیا و مربیان و کارآیی آن در اروپا تحقیقات وسیعی انجام داده و به نتایج قابل توجهی رسیده است ضمن مصاحبه با اولیای دانش آموزان در مدارس مختلف سوالاتی در زمینه های زیر مطرح نمود: - از انجمنهای اولیا و مربیان چه انتظاری دارید؟- از معلم فرزند خود چه انتظاری دارید؟- در این قبیل جلسات چه عواملی باعث رضایت و خشنودی شما می شود و چه عواملی ممکن است موجبات دلسردی شما را از شرکت در این جلسات فراهم آورد؟در تحلیل پاسخهای اولیا مشخص گردید که اکثر آنان مایلند از طریق شرکت در این قبیل جلسات از وضع تحصیلی و اجتماعی فرزندان خود مطلع گردند اما ظاهراً از اینکه محتوای این جلسات صرفاً آموزشی است، چندان راضی نیستند و ترجیح می دهند در این نوع گردهمایی ها مسائل مربوط به رشد عاطفی و اجتماعی فرزندانشان نیز مطرح گردد.اولیا در جلساتی که در آن عقده ها گشوده شده و جلسه به تشنج کشیده می شود و نیز از جلسات سرد و خشک و تشریفاتی روی گردانند. آنان علاقه مند به برقراری ارتباطی باز و صمیمی بر اساس تفاهم و سعه صدر با مسئولان آموزشگاه می باشند و ترجیح می دهند که این جلسات در محیطی گرم انجام گیرد و افراد، راحت و بدون تکلف دور هم جمع شده به بحث و بررسی مسائل اساسی در تعلیم و تربیت کودکان بپردازند.یکی از انتظارات آنان از انجمنهای اولیا و مربیان این است که مدیر مدرسه قبلاً موضوع صحبت و دستور جلسه را به اطلاع اولیا برساند تا آنان با آمادگی بیشتری در جلسات حضور یابند. دیگر اینکه حتی المقدور از نشاندن اولیا روی نیمکتهای باریک و کوچک دانش آموزان خودداری شود.تعدادی از اولیا پیشنهاد کرده بودند که در برخی از جلسات، فرزندان آنان نیز حضور داشته باشند تا در جریان تبادل نظرات اولیا و مربیان خود قرار گیرند.معلمان و مساله ارتباط با اولیایکی از اشکالاتی که بعضی از اولیا در مورد برگزاری این جلسات ذکر کردند این بود که اغلب در این گردهمایی ها جای معلمان که اهرم اساسی آموزش و پرورشند خالی است. شاید دلیل غیبت برخی از معلمان این باشد که تصور می کنند این انجمنها برای تبادل نظر بین مدیر مدرسه و اولیای دانش آموزان تشکیل می شود در حالی که کلیه اولیا علاقه مندند در این جلسات معلم فرزند خود را ملاقات کنند و احیاناً چند کلمه ای در مورد او رد و بدل نمایند.در اینجا نقش مدیر آموزشگاه در جلب و دعوت معلمان برای شرکت در این جلسات و نیز آشنا نمودن معلمان با بهترین طرق برقراری ارتباط با خانواده اساسی است. با اینکه معلمان به لزوم ارتباط با خانواده واقفند اما گاه هنر و مهارت لازم را در برقراری این تماسهای پرثمر ندارند و از نقش خود به عنوان عاملی موثر در جلب اولیا به مدرسه غافلند.آشنایی معلم با اولیا و شناخت فرهنگ و ارزشهای آنان به او کمک خواهد کرد تا با روشها و ابتکارات خاص خود اولیا را به مدرسه جذب و از همکاری آنان استفاده کند. به علاوه این آشنایی و صمیمیت باعث خواهد شد که در موارد لزوم و به هنگام بروز مشکلات تربیتی در خانواده بتواند به راهنمایی اولیا بپردازد. در زمینه شرکت معلمان در انجمنهای اولیا و مربیان لازم است که مدیر مدرسه با حمایت از معلمان خود در جایی که احساس می کند دانسته یا ندانسته آنان مورد سرزنش و انتقاد قرار می گیرند مانع از این شود که معلم از حضور در این جلسات بپرهیزد. گرداننده چنین جلساتی باید فردی مسلط و آگاه باشد و با جهت دادن به مباحث از حمله به شخصیت افراد جلوگیری و کوشش کند جلسه در محیطی پرتفاهم و با رعایت احترام همه شرکت کنندگان ادامه یابد.تحولی در نحوه برگزاری انجمنهای اولیا و مربیانیکی از طرق موثر در برگزاری این انجمنها این است که در



خرید و دانلود دانلود تحقیق در مورد راههای برقراری ارتباط مربیان با اولیاء دانش آموزان


تحقیق درباره وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط

بخش اول

نقش انصراف در استنباط و ضوابطى در باره آن

استنباط از هماورد عواملى چند در یک فرایند ذهنى و کنکاش اندیشه اى پدید مى آید. دسته بندى این عوامل و سنخ شناسى آنها از پیچیدگى بررسى این پدیده مى کاهد وراه رابراى تلاش هاى منضبط و تعریف پذیر، هموار مى سازد.

سنخ شناسى این عوامل به رمز گشایى فرایند استنباط کمک مى کند تا ادراکى روشن تر وکاربردى تر از واژه استنباط و نقش آن در فقه پدید آید. این عوامل را مى توان به سه سنخ کلى تقسیم کرد:

الف)

 عواملى که تکوین آنها در فراسوى دقت و ذهن خود آگاه مستنبط شکل مى گیرند وبى آن که از آنها براى شرکت در فرایند استنباط، دعوتى به عمل آید، همانند اوضاع جوى برشکل گیرى استنباط تاثیرات مهمى بر جاى مى گذارند. نگاره هاى پستوخانه ذهن آدمى چارچوب هایى محکم و استوار هستند که رهیدن از آنها به صورت مطلق هرگز میسر نیست و خواسته یا ناخواسته فرایند استنباط، پا در بند آنها دارد.

اما این که پیش فرض ها و عوامل نامریى و امورى مانند آنها چگونه شکل مى گیرند و تحت چه اوضاعى فربه مى گردند و نیز چسان مى توان از نقش آنها هر چند محدود رهید وچندین پرسش اساسى دیگر، سوالاتى هستند که درحوزه دانش هر مونوتیک جاى مى گیرند. روایاتى نیز در دست است که به فهم شناسى و مراحل آن توجه نشان داده است. طرح این سنخ از عوامل و بررسى تطبیقى روایات یاد شده و اصول دانش هر مونوتیک ضرورتى تام دارد که در جاى دیگر بدان باید پرداخت.

ب)

 اندیشه هایى که آشکارا در سرسراى ذهن مستنبط، جولان مى کنند و شخص ازحضورآنها آگاهى مى یابد اگر چه بسیارى از اوقات بى آن که بخواهد این عوامل را در ذهن خود فعال مى بیند. از این اندیشه ها مى توان با نام وجدانیات یا به تعبیر بهتر وجدان فقهى یاد کرد.

وجدان فقهى با معنایى فارغ از جلوه هاى اخلاقى که وجدان اخلاقى نام گرفته است درقاموس فقه شکل مى گیرد. وجدان فقهى مجموعه اى از ارتکازات، ذوق فقهى، انصراف شناسى و را شامل مى شود.

ج)

 قواعد رایج و کد گذارى شده که در واقع تحت کنترل آگاهانه و مستقیم مستنبط، شکل مى گیرند. میزان خود آگاهى و دخالت مستنبط در قبال این قواعد بالا است و با تشخیص موضوع هریک، نسبت به فراخوانى و به کارگیرى آنها، اقدام مى ورزد مانندقواعد اصاله الاباحه، اصاله البرائه، استصحاب، عموم و خصوص و...

مجموعه اى که از آن با نام وجدان فقهى یاد مى کنیم، گاه به کانون اختلاف در فقه در آمده است و بسیارى از اختلاف نظرها یاعدم دست یابى متقابل به فهم نکته طرف دیگر را سبب شده است.

آیا وجدانیات فقهى ضابطه پذیرند؟

تلاش براى انضباط بخشى به وجدان فقهى با این ابهام روبه رو است که وجدان، محصول وضع ذهنى انسان ها است. تعداد وجدان ها برابر باتعداد انسان ها است. ازاین جهت نمى توان شاکله و چارچوب هاى مشترکى را پى گرفت که به انسجام و نظم دهى به وجدان، بیانجامد!

پاسخ آن است که اگر چه وجدان در حریم شخصى ذهنى افراد تعریف مى یابد،ولى یافته هاى درون ذهنى انسان در دو گونه اساسى،جاى مى گیرند:

اول:

 یافته هاى درون ذهنى غیر فراگیر (شخصى) که به تعداد آدمیان تکثر دارند.

دوم:

 وجدانیات فراگیر که گر چه درحوزه شخصى ذهن انسان پروریده اند،اما هرانسان درمراجعه به ذهن خود بى درنگ در مى یابد که دیگر انسان ها نیز به این قضایا، اذعان واعتراف دارند.

امور وجدانى درعرصه فقه از سنخ دوم است که فراگیر مى باشد یعنى هر آشناى به فقه،ناچار به این سنخ از وجدانیات به تناسب آشنایى خود دست مى یابد بدین سان مجموعه وجدانیات فقهى، در واقع داراى چارچوبه هایى قابل تحصیل ونظام مند است چرا که اولا، ریشه درنهاد بشرى دارد و ثانیا، درمصاف مشترک فقیهان با فقه که مجموعه اى منظم و داراى حد و فصل مشخصى است، به وجود آمده است.

تلاش براى دست یابى به قواعد این دسته از اندیشه ها، راهى است ناپیموده،ولى پیمودنى و قابل تحصیل، دراندیشه فقهى است.

آیا ضابطه مند کردن وجدانیات فقهى لازم یا مفید است؟

ممکن است بپنداریم وجدانیات فقهى برفرض که انسجام و انتظام پذیر باشندکارا مدى شان در دست نزدن به آنها وقاعده مند نکردن شان است چه آن که بهره گیرى استنباط از وجدان در گروه همزیستى طبیعى ودمسازى ذاتى آن با وجدان است و نباید رابطه هاى دست ساخته و تصنعى را به جاى این همزیستى و دمسازى طبیعى نهاد! نباید وجدان را اسیر دست کارى ها و دسته بندى هاى متاثر از بحث ها کنیم تا بتواند هنر و نقش خویش را در هاله اى از خاموشى، بروز و ظهوردهد. این نقش در هیاهوى بحث ها گم و ناپیدا مى شود و از حالت پررمز و راز و بى پیرایه وخالص بودن دور مى افتد و راه تنفس برآن، بسته مى گردد.

در پاسخ به این پندار مى توان به چند دلیل تمسک جست:

اول:

 بسیارى از قواعد فعلى اصول که امروزه با نام و محدوده اى مشخص در سرفصل هاى اصول جاى گرفته اند، برگرفته از وجدان هستند.درواقع قبل از تلاش علمى براى ردیابى ونام گذارى آنها، از طریق وجدان تاثیر گذار بوده اند مثلا پاره اى از قواعد و ضوابط کنونى عموم و خصوص، روزگارى اگر اعمال مى شد،از گذر وجدان فقهى، انجام مى پذیرفت. آن گونه که یکى از فقیهان در یک مورد اذعان به این قواعد رابا رجوع به وجدان انجام داده است.()



خرید و دانلود تحقیق درباره وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط


تحقیق درباره دیابت و راههای جلوگیری از آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

دیابت و راههای جلوگیری از آن

هیپوگلیسمی (افت قند خون) و درمان آن

 

هیپوگلایسمی (HYPOGLYCEMIA) یا کاهش قند خون مهم ترین مشکلی است که در دیابت بوجود می‌آید و اغلب در اثر درمان با انسولین رخ می‌دهد.

هیپوگلیسمی عبارتست از قند خون زیر 80 میلی گرم در دسی لیتر یا قند خون زیر 90 میلی گرم در دسی لیتر همراه باعلائم مربوط به آن.

دلایل عمده ی هیپوگلیسمی عبارتست از:

* تزریق دوز زیاد انسولین یا مصرف بعضی از داروهای کاهنده ی قند خون مانند سولفونیل اوره‌ها و MEGLITINIDES . داروهای دیگر، همچون ممانعت کننده‌های آلفاگلوکوزیداز، بی گوانیدها و THIAZOLIDINEDIONES هم وقتی همراه با دیگر داروها مصرف شوند ممکن است باعث هیپوگلیسمی شوند.

* افزایش فعالیت فیزیکی یا انجام ورزش

* به تأخیر انداختن صرف غذا یا حذف وعده های غذایی

* مصرف وعده های غذایی که حجم کمی دارند.

* مصرف زیاد الکل

علائم هیپوگلیسمی عبارتند از: افزایش ضربان قلب، گرسنگی، سرگیجه، لرزش، اضطراب و حالات عصبی، تعریق، خواب آلودگی، گیجی و اشکال در تکلم.

در مواردی که هیپوگلیسمی در اثر مصرف انسولین ایجاد شده باشد، مصرف 10 گرم گلوکز خوراکی، قند خون را در طی 30 دقیقه تقریباً 40 میلی گرم در دسی لیتر بالا می‌برد و مصرف 20 گرم گلوکز در طی 45 دقیقه قند خون را 60 میلی گرم در دسی لیتر بالا می‌برد.

بعضی افراد در هنگام خواب دچار هیپوگلیسمی می‌شوند. علائم هیپوگلیسمی شبانه عبارتند از : خواب بد و کابوس دیدن و فریاد کشیدن، تعریق زیاد و خیس شدن لباس ها، احساس خستگی و تحریک پذیری در هنگام بیدار شدن از خواب.

البته در هنگام بروز اضطراب و استرس، در اثر ترشح هورمون آدرنالین، علائمی شبیه به هیپوگلیسمی در فرد بروز می‌کند که ممکن است اشتباهاً هیپوگلیسمی تشخیص داده شود، بنابراین بهترین راه تشخیص هیپوگلیسمی آزمایش قند خون است.

درمان:

در موقع بروز هیپوگلیسمی، وقتی که آزمایش قند خون 70 میلی گرم در دسی لیتر و کمتر را نشان می‌دهد، توصیه می‌شود که فرد حداقل 15 گرم کربوهیدرات مصرف کند. بدین منظور یک شخص دیابتی باید همیشه این مقدار کربوهیدرات را همراه با خود داشته باشد که این مقدار معادل است با یکی از مواد غذایی زیر:

- 3-2 قرص گلوکز

- نصف لیوان آب میوه یا 120 سی سی

- 1 لیوان شیر یا 240 سی سی

- 6-5 تکه بیسکوییت

- 2-1 قاشق چای خوری شکر یا عسل

در مواردی که هیپوگلیسمی در اثر مصرف انسولین ایجاد شده باشد، مصرف 10 گرم گلوکز خوراکی، قند خون را در طی 30 دقیقه تقریباً 40 میلی گرم در دسی لیتر بالا می‌برد و مصرف 20 گرم گلوکز در طی 45 دقیقه قند خون را 60 میلی گرم در دسی لیتر بالا می‌برد.

15 دقیقه بعد از صرف کربوهیدرات قند خون باید دوباره چک شود. اگر باز هم پایین بود، یک بار دیگر 15 گرم کربوهیدرات باید مصرف شود و تا زمانی که قند خون حداقل به 70 میلی گرم در دسی لیتر برسد، باید این کار تکرار شود.

بهتر است اگر یک ساعت به زمان صرف غذا وقت باقی است، یک میان وعده ی کوچک خورده شود.

رابطه دیابت با مصرف زیاد سوسیس و کالباس 

 

محققان اعلام کردند  رژیم غدایی سرشار از سوسیس و کالباس خطر ابتلا به دیابت نوع دوم را در مردان حدود 50 درصد افزایش می دهد .

گروهی از پژوهشگران دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه  هاروارد ، عادت غذایی هزاران مرد را بررسی کردند و دریافتند در کسانی که زیاد سوسیس و کالباس مصرف می کنند ، احتمال ابتلا به دیابت نوع دوم 46 درصد بیشتر از کسانی است که این مواد را کمتر مصرف می کنند .

دکتر فرانکهو تهیه کننده گزارش این تحقیق که در مجله بهداشت " دیابتها " منتشر شده گفت" ما توصیه نمی کنیم این مواد غذایی به کلی از غذای مردم حذف شود ، بلکه پیشنهاد ما آن است که مردم تعداد دفعات مصرف این نوع گوشتها را کاهش دهند . "



خرید و دانلود تحقیق درباره دیابت و راههای جلوگیری از آن