لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فقه زنان و مسئله برابریدکتر احمد علوی
نابرابری میان زن و مرد یا نابرابری میان زنان و مردان به مثابه گروههای اجتماعی پدیده قابل مشاهدهایی در جامعه ایران است. این پدیده صرفنظر از هر تاویلی از آن دست کم در سه عرصه وجود دارد: نابرابری در عرصه توزیع درآمد و دارآئی، نابرابری در عرصه توزیع قدرت سیاسی و تصمیم گیری اجتماعی، نابرابری در عرصه منزلت اجتماعی. جنبه هایی از این نابرابریها به شکل غیر رسمی ولی واقعی وجود دارد و به اصطلاح جنبه حقیقی دارد، و برخی دیگر دارای جنبه رسمی و حقوقی است. تعین مرزهای آشکار میان این عرصههای گوناگون نابرابری دشوار است. بطور کلی نظام مقررات حقوقی ایران از حقوق خصوصی وعمومی تشکیل میشود. در عرصه حقوق عمومی از رابطه سازمان دولت و حکومت با افراد بحث میشود. موضوع حقوق خصوصی رابطه افراد با یکدیگر است. و شامل حقوق اشخاص، خانواده و اموال است. حقوق اشخاص به اموری همچون اهلیت، قیمومیت مربوط است حال آنکه حقوق خانواده اموری همچون نکاح، طلاق را در بر میگیرد. موضوع حقوق اموال اموری همچون تملک، انواع عقدها و ارث است. منبع اساسی حقوق خصوصی بطور عام و حقوق مدنی بطور خاص معارف فقهی است که در سدههای گذشته به تدریج فراهم شده است. معرفت فقهی مبتنی بر دو دلیل اجتهادی و فقاهتی است. هرکدام از این دلایل دارای زیرمجموعه هایی است. نماگر ذیل رابطه میان حقوق مدنی و دلایل و منابع فقهی را به نمایش میگذارد.
نابرابری میان مرد و زن معمولا به دو مقوله حقوقی- رسمی و حقیقی یا به زبان سادهتر واقعی تقسیم میشود. نابرابری حقوقی همان نابرابری هایی است که ارگانهای قانون گذاری و حکومتی و اداری مجاز شمردهاند. نابرابری حقیقی اما به روابط واقعی میان افراد و توزیع امکانات اجتماعی و اقتصادی مربوط است. برخی از این امکانات عبارتند از میزان درآمد و دارائی، دانش و اطلاعات، نقش و شغل ، ارتباطات و غیره. که بطور کلی در سه مقوله توزیع نابرابر اقتصادی، منزلت اجتماعی و قدرت سیاسی قابل طبقه بندی است. رابطه انواع این نابرابریها را میتوان به شکل ذیل نشان داد.
نابرابری حقوقی و حقیقی البته مولفه هایی منفک و جدا از یکدیگر نیستند بلکه نوعی رابطه متقابل میان آنها وجود دارد. بنابراین دگرگونی در یکی وابسته و موثر بر دگرگونی در دیگری است. برخی معتقدند که نابرابری حقیقی منشاء نابرابری حقوقی است. برخی دیگر اما نابرابری حقوقی را علت نابرابری حقیقی میدانند. جامعه شناسان و اقتصاد دانها اغلب به نظر اول گرایش دارند، حال آنکه حقوق دانها بر اهمیت نابرابری حقوقی تاکید میورزند. در مقابل این دو گرایش برخی فیلسوفان بخصوص فیلسوفانی که نظریه حقوق طبیعی به معنی اخص آنرا پذیرفته و رابط اجتماعی را بازتاب روابط کیهانی میدانند، علت نابرابری حقیقی و حقوقی را علی العمول در ذات جهان هستی و سرشت طبیعت جستجو میکنند. آنها کیان اجتماع را نیز همچون سرشت و ساختار جهان بدون دگرگونی اساسی تصور میکنند. لذا وضعیت فعلی را بازتاب نظام احسن تلقی میکنند و هر نوع دگرگونی در آن را نوعی اختلال و نابهنجاری میدانند. موضوع بحث ما در اینجا البته بروی نابرابری حقوقی متمرکز است. نظام حقوقی ایران نظامی کاملا هموژن و یکپارچه نیست. ولی با این همه میتوان ادعا کرد که بخش عمده قوانین مدنی ایران، حتی در رژیم گذشته، مستقیم یا غیر مستقیم به فقه و معرفت فقهی تکیه دارد. بنابراین بسیاری از نابرابری حقوقی میان زن و مرد در فقه و معرفت فقهی ریشه دارد. بنابراین مباحثه پیرامون ریشههای فقهی قوانین مدنی بر مباحثه حقوقی مقدم است. برخی از نابرابریهای میان زن و مرد که در فقه پذیرفته شده است به شرح ذیل است:● نابرابری خون بها● نابرابری سهم الارث● گواهی و شهادت دو زن برابر یک مرد است● تصمیم گیری در طلاق و رجوع● زنان مجاز به قضاوت، امامت و رهبر نیستند● حق حضانت نابرابر دانستن افراد در مباحث فقهی تنها به موارد فوق منحصر نمیشود. دایره نابرابری حتی شامل میان مسلمان و نامسلمان، بالغ و کودک و همچنین سرور و بنده میشود. اما پذیرش نابرابری میان زن و مرد البته از اهمیت خاصی برخوردار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آیا زنان در خسرانند؟
صفت پنجم: صبر
«ان ... و الصابرین و الصابرات ...»1
مردان و زنان بردبار و شکیبا
صبر از جمله واژه هایی است که معنای حقیقی آن برای بسیاری از افراد روشن نشده است. برای روشن شدن مفهوم صبر به معنای لغوی آن اشاره کرده و سپس روایاتی چند از معصومین (علیهم السلام) بیان می داریم.
راغب در مفردات می گوید: « صبر آن است که نفس را بر آنچه عقل و شرع می طلبد وادار کند و از آنچه عقل و شرع منع می کند باز دارد.»
بنابراین صبر لفظ عامی است که معنای آن به حسب اختلاف مواضعش متفاوت می شود. اگر صبر و شکیبایی نفس برای مصیبتی باشد تنها واژه صبر به کار می رود نه چیز دیگر، و ضد آن جزع و بی تابی است. اگر در جنگ باشد شجاعت نامیده می شود و ضد آن ترس است.
و اگر در بلا و گرفتاری ناخوشایند باشد، ظرفیت داشتن و دل دار بودن نامیده می شود و ضد آن کم ظرفیتی و دلتنگی است.
و اگر صبر در خودداری از کلام باشد، کتمان گفته شده و ضد آن خاموش کردن است.
خداوند از تمام این معانی تعبیر به صبر نموده و در آیات زیر به آن توجه داده است.
«و الصابرین فی البأساء و الضراء»2
«و الصابرین علی ما اصابهم» 3
کسی که دارای صفت صبر است و به هنگام مواجهه با مشکلات زبان به شکوه و شکایت نمی گشاید و جزع و بی تابی نمی کند و این حاکی از ثبات قدم وی و داشتن اراده قوی و روحی بلند و برخورداری او از ملکات پسندیده انسانی است که به او نیرو می دهد تا در برابر پیشامدها و ناملایمات زندگی بردباری پیشه کند و خود را نبازد و نیز در برابر لذتهای جسمی، مادی و حیوانی، احساسات و تمایلات درونی خود را کنترل نموده و از حد و حدود شرعی خارج نشود.
صبر به معنای خویشتن داری و پایداری در برابر هر گونه عامل انحطاط آفرین، از نعمتهای بزرگی است که خداوند به اهل ایمان عنایت فرموده و اساساً ریشه ایمانی صبر و شکیبایی در مقابل مشکلات است. بر اساس احادیث شریفه نقش صبر نسبت به ایمان انسان، چون نقش سراست به بدن.
چنان که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
«الصبر من الایمان بمنزله الرأس من الجسد فاذا ذهب الرأس ذهب الجسد کذالک اذا اذهب الصبر، ذهب الایمان.»
صبر نسبت به ایمان به منزله سر است نسبت به بدن، پس وقتی سر رفت جسد برود، همین طور وقتی که صبر رفت ایمان برود.
صبر درجاتی دارد و پاداش آن به حسب درجاتش متفاوت است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از قول رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی
چکیده
امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفتهایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمیشود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث میشود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان میآید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب میشود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی میشود که در این مقاله به آنها اشاره میشود.
هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمیشود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی میشود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوتهایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن میپردازیم.
برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملتها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی میکند.
در هیچ تاریخ و نوشتهای قدیمی چیزی که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمیشود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود.
اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریهای ابداع کرده که از روزی که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن طور که هست و بر آن اساس که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود.
اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری که عملاً با زن داشتند، بیاعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید.
اسلام در هویت زن میگوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشتهاند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند میفرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامیتر شما نزد خدا با تقویترین شماست» (حجرات، 13).
آن گاه همین معنا را هم توضیح میدهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمیشود، و عمل کسی به دیگری عاید نمیگردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام میدارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه میگفتند گناه زنان بـه عهده خـود
خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است.
وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب میشود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجهای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامیتر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که میخواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت.
اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان میتواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد.
عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهدهداری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب دیدگان محروم نیست.
آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیهای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که میفرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4، ص 98ـ110).
هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیضآمیز و تقدم مقررات و رویههای نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور میشود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان میباشد. در عین حال با طرح این مباحث امید میرود در جهت اصلاح بعضی از قوانین اقدامی صورت گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
اعتیاد و تاثیر داروها بر روی زنان باردار
زمانی که یک زن باردار می شود برای او خیلی مهم است که زندگی سالمی داشته باشد، به مقدار کافی غذای مغذی بخورد، مقدار کافی استراحت کند و مرتباً ورزش کند. همچنین ضروری است که از هر چیزی که برای او یا بچه اش مضر است اجتناب کند. مخصوصاً اینکه الکل، سیگار و مواد مخدر را ترک کند. برای یک زن باردار، سوءمصرف مواد از دو لحاظ خطرناک است اول اینکه ممکن است داروها مانع از توانایی او برای حاملگی شود. دوم اینکه بعضی داروها می توانند مستقیماً رشد قبل از تولد را مختل کنند. جهان واقعاً از این مشکل در خطر است که نسل های جدید کم رشد کنند.
در واقع همه داروهای غیرمجاز مثل هروئین و کوکائین برای زن باردار خطراتی در بردارد همچنین مواد قانونی مثل الکل و تنباکو و حتی داروهای پزشکی نیز می توانند مضر باشند. زن باردار برای سلامتی خود و نوزادش باید تا حد امکان از همه آنها اجتناب کند. بعضی داروها در هر زمان از دوران بارداری که مصرف شوند مضر هستند اما بعضی در مراحل خاصی آسیب زننده اند. بیشتر اندام ها و سیستم های بدن نوزاد، تا 10 هفته اول حاملگی یا کمی بعد از آن شکل گرفته است. در طول این مرحله، بعضی داروها مخصوصاً الکل می تواند باعث شکل گیری ناقص بعضی قسمت ها مثل رشد فوتوس قلب، دست یا پا و ویژگی های چهره شود.
مرحله رشد قبل از تولد: بعد از تقریباً هفته دهم، فوتوس باید به سرعت در وزن و اندازه رشد کند. در این مرحله داروهای خاصی ممکن است به اندام هایی که هنوز در حال رشدند مثل چشم ها و همچنین سیستم اعصاب آسیب بزند. ادامه مصرف دارو، خطر سقط جنین و حاملگی زودرس را افزایش می دهد. ولی بیشترین خطر داروها در این مرحله، امکان مداخله آنها در رشد طبیعی است. تاخیر در رشد نوزاد باعث می شود که خیلی زود یا خیلی کوچک یا هر دوی اینها متولد شد. نوزادان با وزن پایین نیاز به مراقبت ویژه دارند و زمینه بیشتری برای بیماری های شدید یا حتی مرگ دارند.
مرحله تولد: چندین دارو می توانند به طور خاص در پایان حاملگی مضر باشند. این داروها احتمالاً حاملگی را مشکل تر و خطرناک می کنند یا مشکلات سلامتی برای نوزاد تازه متولد شده به وجود می آورند. تعداد زیادی دارو به طور بالقوه در طول حاملگی موثرند که فواید آنها از خطراتش مهم ترند. یک زن باید قبل از مصرف هر دارویی با دکتر یا مامای خود مشورت کند. در زیر تعدادی از داروهای پزشکی نام برده شده که باید با احتیاط زیاد مصرف شود یا از استفاده همزمان اجتناب شود:
▪ایزوترتینوین و تگیسون برای درمان آکنه مزمن استفاده می شود که ممکن است باعث شکل گیری ناقص طولانی مدت در طول مرحله رشد اندام شود.
▪ضدتشنج ها مثل فنیتوین و کاربامازپین برای جلوگیری از حمله مغزی صرعی استفاده می شود. این داروها با آسیب های قلب و صورت و بیماری روحی مرتبطند.
▪داروهای ضدمیگرن مثل ارگوتامین و متوسرجیه که مانع از حملات میگرنی می شوند ولی خطر حاملگی زودرس را افزایش می دهند.
▪آسپرین، ایبوپروفین و دیگر داروهای ضدالتهابی مانع لخته شدن خون می شوند و خطر خونریزی غیرقابل کنترل را برای مادر و نوزاد افزایش می دهند. در پایان حاملگی این داروها مانع از تولید هورمون هایی می شوند که زایمان را تحریک می کنند به طوری که زایمان تا حد خطرناکی ممکن است به تاخیر بیفتد.
▪داروهای ضدانعقادی برای کاهش لخته شدن خون در درمان بیماری قلبی و حمله مغزی استفاده می شود. مصرف دارو در اوایل حاملگی با شکل گیری ناقص صورت و تاخیر رشد ذهنی نوزاد ارتباط دارد. ادامه مصرف آن خطر خونریزی غیرقابل کنترل را افزایش می دهد.
خطرات مصرف دخانیاتدر دوران بارداری عبارتنداز:
- افزایش احتمال وجود مشکل درزمان زایمان
- افزایش احتمال سقط جنین و یا بهدنیا آوردن نوزاد کم وزن
- دخانیات و توتون دارای انواعسمومی میباشند که بیماریهای قلبی ودستگاه گردش خون را به وجودمیآورند و دو علت اصلی مرگو میر در میان افراد سیگاری میباشد;سموم فوق از راه جفت به خون جنینمیرسند.
- سموم سیگار وارد خون مادر میشودو جنین به جای دریافت اکسیژن موردنیاز از این گونه سموم استفاده مینمایدو در نتیجه رشد جنین را با مشکلروبرو خواهد ساخت.
- این گونه نوزادان ضعیفتر و کموزنتر خواهند بود. بطور معمولنوزادانی که از مادران سیگاری به دنیامیآیند تقریبا 200 گرم از سایرنوزادان سبکتر هستند.
- ریتین حساس و ظریف نوزادان وکودک در صورت استنشاق هوایآلوده به دود سیگار بیشتر آسیبمیبیند.
- سموم ناشی از توتون بر شیرمادر نیزتأثیر خواهد گذشت.
- کشیدن سیگار باعث پنومونی (ذاتالریه)، عفونت مزمن و حاد ریه،سرطان ریه، عفونت دهان، زخم معده وبیماریهای قلبی عروقی خواهد شد.
- افراد سیگاری در برابر بیماریهادارای مقاومت کمتری بوده و بیشتر ازافراد غیرسیگاری دچار سرماخودرگیو یا آنفلوآنزا و سایر عفونتهایدستگاه تنفسی میشوند.
تاثیرات اعتیاد بر جامعه و خانواده
بیماری خانوادگی
بـهایی کــه خــانواده یک معتاد باید بپردازند، بسـیار ویرانگر است. اگر یکی از اعــضاء خـــانــواده در ایـــن زمینه مشکل داشته باشد، همه اعضای خانواده تحت تاثیر قرار میگیرند.
این مسئله یک مشکل خانوادگی محسوب می شود چون بـر استــحکام، ثـــبــات، وحدت و سلامت فکری و جسـمی خانواده تاثیر میگذارد. بچه ها به خصوص بیشتر تحت تاثیر این مشکل قرار می گیرند.
مطمئناً کسی یک شبه از یک فرد عادی به یک معتاد تبدیل نمی شود. این روند مراحل مختلفی دارد. به همراه این پیشرفت اندوهناک، فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که باعث آزار اعضای خانواده می شود. این مراحل و فاکتورها عبارتند از:
انکار
اعتیاد "بیماری انکار" نامیده می شود، هم برای خود فرد و هم برای خانواده اش. مسائل غیرعادی تبدیل به مسائل عادی می شوند. مشکل معمولاً آنقدر بزرگ است که خانواده یاد می گیرند وانمود کنند که اتفاقی نیفتاده است و طوری رفتار می کنند که انگار هیچ مشکلی متوجه هیچیک از اعضاء خانواده نیست. اعضای خانواده معمولاً در برخورد با اعتیاد یکی از اعضاء وانمود می کنند که، "مشکل آنقدرها هم بزرگ نیست."
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نقش زنان و تشکیل تعاونی ها
ترویج و تشویق اندیشه تعاونی به این دلیل که زنان پرورش دهندگان افکار و اندیشههای نسلهای آینده هستند این موضوع را از اهمیتی دو چندان برخوردار کرده است.بی تردید، نخستین بازده آموزش زنان در هر زمینهای، تاثیر خود را در نسل بعدی آشکار خواهد کرد. لذا تعمیق روح و اندیشه تعاون از طریق ایجاد و گسترش تعاونیهای زنان، بیش از هر وسیله و ابزار دیگری برای ایجاد اشتغال در جامعه سودمند واقع خواهد شد.مروری بر آمارهای ارائه شده کارشناسان در مورد وضعیت نیروی کار و اشتغال در دهه آینده، مسئولیت سنگینی را که متوجه بخشهای اشتغال آفرین است، آشکار میکند. کتایون پرتوی، رئیس گروه تعاونیهای زنان میگوید: به استناد
" به استناد آمار ارائه شده توسط گروهی از پژوهشگران برجسته سازمان برنامه و بودجه، چشمانداز دهه آینده درمورد رشد نرخ بیکاری و نرخ رشد متوسط نیروی کار کشور، مسئله اشتغالزایی را از اهمیت ویژه ای برخوردار میکند... "
آمار ارائه شده توسط گروهی از پژوهشگران برجسته سازمان برنامه و بودجه، چشمانداز دهه آینده درمورد رشد نرخ بیکاری و نرخ رشد متوسط نیروی کار کشور، مسئله اشتغالزایی را از اهمیت ویژه ای برخوردار میکند. در سال 1376، آمار نیروی کار کشور، 16 میلیون و 841 هزار نفر بوده که این رقم در سال 1385 به 25 میلیون و462 هزار نفر خواهد رسید و رشد متوسط آن معدل 7/4 درصد را نشان میدهد. این در حالی است که در سال 1376، جمعیت کشور 60 میلیون و 970 هزار نفر بوده است که این رقم در سال 1385 به 69 میلیون و 700 هزار نفر خواهد رسید، به عبارتی دیگر در سال 1376، نرخ بیکاری 13 درصد بوده که در سال 1385 این نرخ به22/3 درصد میرسد. در مقایسه این ارقام، بیتردید در سال 1385، نزدیک به 10 میلیون نفر متقاضی به بازار کار افزوده خواهد شد.وی درادامه میافزاید: در خوشبینانهترین شرایط، سالانه 700 هزار نفر به بازار کار افزوده میشوند. با توجه به این که تقریبا نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند، میتوان چنین پیش بینی کرد از رقم یاد شده، حداقل بین 3 تا 4 میلیون نفر از 10 میلیون متقاضی کار، زنان هستند.پرتوی در ادامه اظهار میدارد: از طرف دیگر، رشد و توسعه در جامعه ملی زمانی میسر است که یک جامعه همه نیروی کار و انرژی بالقوه خود را به کار گمارد. در حالی که به استناد آمارهای موجود از کل جمعیت 10 سال به بالای زنان کشور در سال 1370، فقط 5/6 درصد شاغل بودهاند. وی میافزاید: جلب مشارکت زنان در سطوح مختلف جامعه ملی، علاوه بر تاثیر مستقیم بر افزایش سرانه تولید ناخالص ملی، فرصتهای تصمیم گیری و مشارکت را در سطوح مختلف فراهم میکند که یکی از بخشهای قابل اعتماد در این زمینه بخش "تعاون" است. لذا افزایش نقش زنان در مشارکت تولید و اشتغال باید مد نظر قرار گیرد. در واقع از دید کلان مسئله اشتغال زنان را باید در قالب برنامه ریزی موضوع اشتغال به شیوههای تعاونی، در برنامههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه
" جلب مشارکت زنان در سطوح مختلف جامعه ملی، علاوه بر تاثیر مستقیم بر افزایش سرانه تولید ناخالص ملی، فرصتهای تصمیم گیری و مشارکت را در سطوح مختلف فراهم میکند که یکی از بخشهای قابل اعتماد در این زمینه بخش "تعاون" است... "
مدت مورد توجه خاص قرار دارد.وی اضافه میکند: در نخستین گام، درک صحیح از موقعیت فعلی یا به عبارت دیگر شناخت وضعیت موجود دارای اهمیت ویژه است زیرا بستر مناسب برای سیاست گذاریهای خرد و کلان دولت و به طور عام دستگاههای ذیربط را از طریق تعیین استراتژیهای مناسب فراهم می آورد تا بتوان برای تامین اهداف، برنامه ریزیهای مناسب را انجام داد.راضیه وطن پرست، کارشناس امور اجتماعی ضمن این که یکی از شاخصهای مهم برای سنجش هر کشور را وضعیت زنان و نوع مشارکت آنان میداند، میگوید: توسعه تنها در ارتباط با تولید ناخالصیها و سطح درآمد سرانه سنجیده نمیشود و شامل بلوغ اجتماعی و سیاسی نیز است. از آنجا که بلوغ اجتماعی و سیاسی را میتوان از نحوه برخورد و رفتار جامعه با زنان آن تعیین کرد بنابراین حضور فعال و مشارکت موثر زنان در جامعه از دیرباز حائز اهمیت بوده است.وی میافزاید: باتوجه به این که نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند و این قشر در ردیف بزرگترین ذخائری محسوب میشوند که از وجودشان استفاده بهینه به عمل نیامده است، در آستانه هزاره جدید میلادی، فراهم کردن زمینههای تازه برای مشارکت بیشتر زنان و بهرهگیری جدیتری از قدرت، تفکر، ابداع و خلاقیت آنان باید در سر فصل برنامههای مدیریت و برنامهریزیها قرار گیرد. وطنپرست معتقد است مرد و زن هر دو در جامعه کار میکنند ولی کار آنان از بسیاری جهات کلی نظیر ساعات کار، نوع کار، میزان پرداخت، سن، مشارکت و خانه داری با یکدیگر متفاوت است. که در همه این موارد زنان به طور عمده نقش فعالتری نسبت به