واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد: تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 84

 

موضوع :

تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )

خلاصه

انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگی‌ها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی می‌باشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبه‌های گوناگون زندگی دست نیافته‌اند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند می‌توان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال می‌تواند بسیاری از مشکلات،‌ ناکامی‌ها و ناهنجاری‌ها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال،‌ مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار داده‌اند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم می‌باشد، به همین جهت،‌ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.

در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید،‌ چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانش‌آموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.

پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.

پس از نمره‌گذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی می‌تواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی)‌ پرسشنامه مذکور می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنی‌ها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل می‌توان گفت،‌ با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.

همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابله‌ای و بین منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافته‌های جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان با سلامت روان و شیوه مقابله‌ای آنان می‌‌باشد.

مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از داده‌ها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنی‌هایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت می‌نمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند،‌ توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنی‌ها منجر به افزایش سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی می‌باشد.



خرید و دانلود تحقیق درمورد: تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل


مقاله درباره تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 84

 

موضوع :

تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )

خلاصه

انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگی‌ها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی می‌باشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبه‌های گوناگون زندگی دست نیافته‌اند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند می‌توان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال می‌تواند بسیاری از مشکلات،‌ ناکامی‌ها و ناهنجاری‌ها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال،‌ مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار داده‌اند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم می‌باشد، به همین جهت،‌ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.

در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید،‌ چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانش‌آموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.

پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.

پس از نمره‌گذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی می‌تواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی)‌ پرسشنامه مذکور می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنی‌ها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل می‌توان گفت،‌ با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.

همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابله‌ای و بین منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافته‌های جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان با سلامت روان و شیوه مقابله‌ای آنان می‌‌باشد.

مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از داده‌ها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنی‌هایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت می‌نمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند،‌ توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنی‌ها منجر به افزایش سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی می‌باشد.



خرید و دانلود مقاله درباره تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل


تحقیق در مورد پیکاسو و زندگی او 94 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 136 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

هنر این سخنگوی روح انسانی از بدو تولد انسان تا آخرین دم اسرار درونی و عواطف واحساسات ما را بیان می کند . بشر از همان ابتدای خلقت در پی آفرینش وخلق زیبائی بوده چرا که خداوند در قرآن کریم می فرماید: « از روح خود در انسان دمیدیم » و این روح آفرینش وزیبا آفرینی خداوند است که در ضمیر همه انسانها وجود داشته وانسان را از همان ابتدای کودکی به آفرینش زیبایی رهنمون می سازد از آنجا که خداوند انسانها را از یک جنس ولی متفاوت از هم آفریده این حس زیبایی آفرینی در برخی بیشتر ودر برخی کمتر، و گاهی به صورت موسیقی و شعر وگاهی به صورت نقاشی وتصویر بروزمی کند .

نقاشی یکی از اولین هنرهایی بود که انسان به آن گرایش پیدا کرد . آنچه عوام از نقاشی می دانیم کشیدن تصاویری است که دید انسانی از مناظر دارد وهر چند این تصویر واقعی تر وبه اصل نزدیکتر باشد نقاش چیره دست تر و متبهر تر به نظر می رسد . سالها تفکر مردم از نقاشی چنین بود شاید هنوز هم بسیاری با این فکر زندگی می کنند اما در سال 1881 هنرمندی به دنیا آمد که تمام بافته های ذهن انسانها ودنیای غرب را از نقاشی تغییر داد . او که با نقاشی وهنر به دنیا آمد و پایه گذار بزرگترین انقلاب در عرصه هنر جهان شد کسی نبرد جز پابلو پیکاسو .

پیکاسو نمونه کامل وبارز یک انسان خلاق و نو آور بود . او شاید یکی از غیر منتظره ترین وغیر قابل پیش بینی ترین هنرمندان عرصه گیتی بود . او با عرضه کبویسم به دنیای نقاشی به حکومت سرد و طولانی رنسانس بر این هنر پایان داد . رنسانسی که نقاش ، محکوم و مجبور به کشیدن توهمات دید انسانی می کرد و نقاش مانند دوربین عکاسی فقط به ثبت مناظر مانند آنچه می دید می کرد . اما پیکاسو با نو آوری خود این آزادی را به نقاشی داد تا مانند شاعر تر اوشات ذهن و روح خود را بر بوم طراحی کند واز آنچه خداوند در نها د او گذاشته واز عشقی که در وجودش دارد با بیننده سخن بگوید این بهترین وعالیترین مرحله پیشرفت در نقاشی از ابتدای خلقت این هنر زیبا بود .

شاید هیچ هنرمندی به اندازه پیکاسو با این همه رسانه متنوع کار نکرده باشد از نقاشی رنگ روغن گرفته تا طراحی ، مجسمه سازی ، گرافیک ، سرامیک واز آنجا کار با ابزارهایی چون گرایش ، پاستل ، مداد رنگی و آفریدن لیتو گرافی‌ها ، چوبکاری ها ، پیکره هایی از کچ و چوب ، ساختواره هایی از آهن و مفتول ، چوب یا ورقه های فلزی ، عکسها و طرحهایی برای لباس و پرده های پیش صحنه و پس صحنه تاتر و باله وسرانجام شعرونمایش نامه نویسی .

هیچ هنرمندی با این همه سبک و شیوه گوناگون وگاه متضاد کا رنکرده است . از امپرسیونیسم مانه بزرگ تا اکسپرسیونیسم ون گوک ، از غرابت نمادین گوگن تا شاد گونگی امپرسیونیسی تولوز لوترک ، از منریسم الگور کوک وهنرمندان بادوک تا کلاسی سیم استادان قدیم ، از سورژنالیسم و کانتراکتیویسم وهنر سیاه واره تاکوبیسم که خود بنیان گزارش بود .

به تحقیق درباره هیچ هنرمندی ، دست کم در زمان حیاتش به اندازه پابلو پیکاسو مقاله ،



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیکاسو و زندگی او   94 ص


تحقیق در مورد تعریف مهارتهای زندگی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 30 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تعریف مهارتهای زندگی

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی اند.و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات ان آسیب پذیر نموده است.

مهارتهای زندگی ، توانایی های روانی،اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می سازند تا به طور موثرتری با مقتضیات و چالشهای زندگی روزمره مقابله کنند.

مهارتهای زندگی شامل ده مهارت اصلی و اساسی هستند که غالبا بصورت جفت جفت طبقه بندی می شوند ، زیرا بین هر جفت ارتباط طبیعی وجود داشته و در حقیقت به منزله دو روی سکه هستند . و این مهارتها عبارتند از:

· خودآگاهی / همدلی

· ارتباط / روابط بین فردی

· تصمیم گیری / حل مساله

· تفکر خلاق / تفکر انتقادی

مقابله با هیجانات / مقابله با استرس

تعریف مهارتهای ده گانه زندگی

خودآگاهی

خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.

آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.

آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.

خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان می دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان می سازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر می نماید، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایت مندی اش را رونق می بخشد.

«خودآگاهی» تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.

خودآگاهی تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.

به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.

کشف و درک و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است که فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفش رسیدن به یک زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگری که می توان برای خودآگاهی منظور نمود آن است که موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یکی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.

همدلی

همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. همدلی به فرد کمک می کند تا بتوانند انسانهای دیگر را حتی وقتی با آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی به انسان ها کمک بسیاری می کند. گاهی اوقات افراد به اشتباه، تصور می کنند تفاهم به این معناست که ما با فرد مقابل، کاملاً همفکر و هم عقیده باشیم، در حالی که باید گفت چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. اختلاف و تفاوت در دیدگاه ها، سلیقه ها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این اختلاف و تفاوت را می تواند برای ما، قابل درک و فهم سازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، می توانیم بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی مان، را برطرف سازیم.

ارتباط مؤثر

این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف مهارتهای زندگی


تحقیق در مورد کامیوتر در زندگی روزمره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

تأثیرات فضاهای مجازی کامپیوتری در زندگی امروز

وقتی "فرانکلین دلانو روزولت" تصمیم گرفت که در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری نوامبر ١٩٣٦ (١٣١۵) ایالات متحده آمریکا از رادیو بهتر استفاده کند، دو حزب رقیب در مجموع  ٢ میلیون دلار خرج تبلیغات رادیویی خود کردند. این میزان در تاریخ آن روز، رکورد محسوب می شد. (گفته می شود در مبارزات انتخاباتی جاری، هر یک از نامزدها ١٠٠ میلیون دلار هزینه می کند.)

در همان سال "کشیش چارلز کافلین" با استفاده از رادیو به رئیس جمهور روزولت حمله کرد، و او را دشمن مردم نامید.

امروز تأثیر رسانه های فراگیر بر تمام جنبه های گوناگون زندگی بشر از فروش کالای مصرفی گرفته تا انتخابات گوناگون سیاسی، و از تبلیغ برای کشیدن مردم به سالن های سینماها تا اعلام مواضع، بر کسی پوشیده نیست. اما تا همین چندی پیش این رسانه ها تنها شامل مطبوعات، رادیو و تلویزیون بود. اینک تأثیر فضاهای مجازی کامپیوتری مانند موتورهای جستجو، تارنماها، فتو بلاگ ها، وبلاگ ها و.... به حدی چشمگیر شده که نادیده گرفتن آنها در هیچ زمینه ای ممکن نیست.

بسیاری از افرادی که به طور منظم و یا حتی گاه به گاه به این فضاهای مجازی مراجعه می کنند، فواید زیادی برای آنها قائلند. این افراد دسترسی به اطلاعات غیررسمی، انتشار جزئیات بیشتر و تنوع مطالب را از جمله این فواید می دانند. از نظر این گروه، آگاهی از یک مطلب از طریق منابع گوناگون سبب می شود که امکان بیشتری برای ارزیابی بی طرفانه و کشف بهتر حقیقت وجود داشته باشد. آنها همچنین این فضاها را برای شنیدن صدای افرادی مناسب می دانند که ممکن است نتوانند تحت سلطه قدرت های بزرگ حرفشان را به گوش دیگران برسانند. اما با استفاده از این فضاها، رسانه های بزرگ مسلط را به واکنش وامی دارند. رسانه هایی که در واقع تا همین چندی پیش کنترل تمام  جریانات خبری جهان را، به طور کامل در اختیار داشتند. اما به تدریج و بر اثر تعدد منابع خبر رسانی، ناچار شده اند کمی در روش خود تجدید نظر کنند.

استفاده در سیاست

یکی از استفاده های سیاسی سطح بالا از فضاهای مجازی کامپیوتری، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ٢٠٠٤ (١٣۸٣) بود. در آن سال هر دو حزب عمده کشور از وبلاگ ها و وبلاگ نویسان محبوب بهره بردند، و این روش رسما به عنوان یکی از ابزارهای اظهار نظر و تبلیغاتی وارد مبارزات انتخاباتی شد. در همین حال بسیاری از مجریان و برنامه های تلویزیون ها، رادیوها و نشریات نیز که پیش از این همگی دارای تارنما بودند، برای خود وبلاگ هایی به راه انداختند.

اینک در بین مشاورانی که در زمینه های گوناگون به این نامزدها کمک فکری می دهند، مشاوران وبلاگی نیز حضور دارند.

مورد دیگر از این دست، تقریبا دو سال پیش بود که قانون اساسی اتحادیه اروپا در فرانسه به رفراندوم گذاشته شد. در آن زمان اکثر رسانه های رایج در مورد این قانون نظر موافق داشتند، و طیبعتا تبلیغاتشان از دیدگاه مثبت بود. ولی مجموعه ای از وبلاگ ها رای منفی را تبلیغ می کردند. نتیجه این شد که در روز رأی گیری یعنی ٢٩ ماه مه ٢٠٠۵ (۸ خرداد ١٣۸٤)، ۵۵ درصد از شرکت کنندگان در رفراندوم به این قانون رای منفی دادند.

به نظر می رسد که نامزدهای مبارزات انتخاباتی سال ٢٠٠۸ (١٣۸٦) آمریکا، بیش از هر زمان دیگری نسبت به تأثیر این پدیده آگاهند. چراکه نه تنها مشاوران و تحلیگران اینترنتی دارند، بلکه برای رساندن پیام های خود از وب لاگ نویسان نیز استفاده می کنند. اینک در بین مشاورانی که در زمینه های گوناگون به این نامزدها کمک فکری می دهند، مشاوران وبلاگی نیز حضور دارند. آگاهان معتقدند که بیشترین مورد استفاده از این فضاها برای سیاستمداران، به جذب آن دسته از افراد مربوط می شود که در انتخابات شرکت می کنند، اما از هوادران پروپاقرص هیچ یک از احزاب نیستند. آنها پس از آشنایی با برنامه ها و سوابق نامزدها به خود این افراد، و نه به احزاب متبوع آنها، رأی می دهند. 

  البته استفاده از فضاهای مجازی کامپیوتری، تنها به وبلاگ ها محدود نمی شود. مثلا اوباما از طریق تارنماهای دوست یابی "فیس بوک" و "مای اسپیس" میلیون ها امضاء گرد آوری کرده است. چرا که این تارنماها فضای بیشتری برای نامزدها فراهم می آورد.

استفاده در امور تجاری

در عین حال کاربرد و تأثیر این فضاهای مجازی، تنها به جهان سیاست محدود نمی شود. اینک بسیاری از مردم جهان خریدهای خود را به طور منظم از طریق کامپیوتر، و نه مراجعه مستقیم به فروشگاه ها، انجام می دهند. "تارنمای ایبی eBay" که از قضا بنیانگزار و رئیس آن یک ایرانی به نام "پیر امیدوار" است، اینک بزرگترین بازار مجازی خرید و فروش در جهان به شمار می رود. این تارنما که دفتر اصلی آن در شهر "سن حوزه" در ایالت کالیفرنیا است، در حال حاضر در آلمان، اسپانیا، استرالیا، اطریش، انگلستان، ایتالیا، ایرلند، بلژیک، تایوان، چین، زلاند نو، سنگاپور، سوئد، سوئیس، فرانسه، فیلیپین، کانادا، کره جنوبی، لهستان، هلند، هندوستان و هنگ کنگ، تارنماهای محلی دارد. ایبی که صاحب "پی پال" و "اسکایپ" و شرکت های تجاری دیگر نیز می باشد، در حال حاضر یازده هزار و ششصد نفر را در استخدام دارد. درآمد سال گذشته ایبی ۵ میلیارد و ٩٦٩ میلیون دلار بود.

 

استفاده در صنعت فیلمسازی

فضاهای کامپیوتری در صنعت فیلمسازی نیز، نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. مثلا ٦٠ درصد کسانی که در آخر هفته نخست نمایش فیلم ٣٠٠ از آن دیدن کردند، گفتند که به خاطر توصیه وبلاگ "آیا این اخبار با حال نیستند؟" به تماشای آن رفته اند. این همان فیلمی بود که اعتراض ایرانیان را در داخل و خارج از کشور برانگیخت، و واشنگتن پریزم نیز در مقاله ای با اشاره به تخریب و تحریف فرهنگ و تاریخ ایران در آن، به طور مختصر محصولات دیگر هالیوود را نیز که تعمدا به این گونه تخریب ها و تحریف ها می پردازند، بررسی کرد.

وبلاگ نامبرده به "هری نولز" تعلق دارد، و یکی از چندین وبلاگ گروهی موسوم به "هواداران" می باشد. این افراد به فیلم هایی علاقه دارند، که از روی کتاب های مصور تهیه می شوند. آنها خود را هوادار، و نه کارشناس فیلم، می خوانند. هواداران گروه کوچکی از افکار عمومی را تشکیل می دهند، اما بر فرهنگ عامه، خبرنگاران و وال استریت تأثیر می گذارند. گرچه تعیین میزان دقیق مراجعین به تارنماهای این هواداران میسر نیست، اما تعداد مراجعین "آیا این اخبار با حال نیستند؟" از تارنماهای نشریات جاافتاده ای چون "هفته نامه سرگرمی" (اینرتینمنت ویکلی) یا "ورایتی" بیشتر است. به طوری که پر مراجع ترین ۸ تارنمای نخست هواداران، هر ماه بین ٦ تا ۸ میلیون خواننده ثابت دارد. در عین حال، به زغم  بسیاری از تارنماهای خبری که در روزهای آخر هفته مراجعان چندانی ندارند، میزان مراجعین به تارنمای هواداران در این روزها نه تنها کاهش نمی یابد، بلکه افزایش نیز پیدا می کند. چرا که خوانندگان آنها می خواهند در مورد دیدن فیلمی های اکران شده، تصمیم بگیرند. این مراجعات سبب شد که فیلم "کارمندان ٢" در سال گذشته، ٢٦ میلیون دلار یعنی ۵ برابر هزینه خود فروش کند.

هواداران با گذاشتن اخبار مربوط به فیلم ها در وبلاگ ها، پاد کست ها، و تارنماها، -که اینک منابع اطلاعاتی میلیون ها سینما رو به شمار می روند-، تأثیر بی سابقه ای روی فروش آنها می گذارند.

یکی از این هواداران "برگ قارابدیان" است. وی در وبلاگ محبوب خود در مورد فیلم ٣٠٠ می نویسد: "این فیلم به هیچ روی مورد توجه ما نبود. اما وقتی دو نویسنده خود را برای دیدن پیش پرده چند دقیقه ای آن به کنفرانس سال ٢٠٠٦ فرستادیم، آنها در هنگام برگشت نمی توانستند حرف بزنند." به همین سادگی، این فیلم بدون داشتن هیچ هنرپیشه معروفی به یکی از موضوعات مورد بحث هواداران تبدیل شد. شش ماه پس از آن نیز، در جشنواره "بات نامب ا ثان" در شهر آستین ایالت تگزاس به نمایش درآمد. جشنواره ای که برگزار کننده اش هری نولز است.

تأیید فیلمی توسط این هواداران و یا مخالفت با آن، از این رو تأثیر گذار است که این وبلاگ نویسان با خوانندگان خود روابطی شخصی برقرار می کنند. بنابراین با یک اشاره آنها، خوانندگانشان برای دیدن فیلم های مورد نظر ایشان هجوم می برند. البته تأیید این گروه نه تنها به فروش بسیاری از فیلم ها کمک می کند، بلکه سبب گرمی بازار دستگاه های بازی های ویدیویی مانند "ایکس باکس ٣٦٠" نیز می شود.

هواداران با گذاشتن اخبار مربوط به فیلم ها در وبلاگ ها، پاد کست ها، و تارنماها، -که اینک منابع اطلاعاتی میلیون ها سینما رو به شمار می روند-، تأثیر بی سابقه ای روی فروش آنها می گذارند.

"آوی اراد" تهیه کننده "مرد عنکبوتی ٣" می گوید: "هواداران سلیقه سازان جدید هستند. چراکه گرچه گروه کوچکی از افکار عمومی را تشکیل می دهند، اما بر فرهنگ عامه، خبرنگاران و وال استریت تأثیر می گذارند. بنابراین هیچ فیلمسازی مایل نیست این گروه، پروژه وی را آشغال بدانند." چرا که اگر آنها از پروژه ای مانند ٣٠٠ استقبال کنند که کردند، می توانند موجی بزرگ در پشتیبانی از آن ایجاد کنند." 

پدیده هواداران در سال ١٩۷۷ و در سان دیاگو آغاز شد. در آن هنگام کارگردان نسبتا ناشناخته ای به نام "جرج لوکاس" در یک گردهمایی خودمانی شرکت کرد، تا برای فیلمی به نام "جنگ ستارگان" تبلیغ کند. از آن هنگام تاکنون فیلم لوکاس برای معتادان به سینما، به مثابه ماده ای مخدر عمل کرده است.

در حال حاضر این گروه چنان به اثرگذاری عمیق خویش باور دارند، که برخی از آنان می گویند که عدم حمایتشان از "پلی به ترابتیا" ساخت شرکت دیسنی، سبب فروش ١٠٠ میلیونی آن شد. چراکه تنها خانواده های سینما رو از آن حمایت کردند. در حالی که اگر گروه هواداران از آن پشتیبانی می کرد، فروشش به ٣٠٠ میلیون می رسید. به نظر آنها فروش ٣٠٠ میلیونی فیلم بعدی دیسنی یعنی "نارینا"، به سبب حمایت آنها بود.

اما با این همه، تأثیر هواداران بیشتر در مورد فیلم هایی است که با هزینه کم تولید می شوند. کما اینکه پشتیبانی آنها از فیلم عشقی-کمدی "زامبی ها" که در سال ٢٠٠٤ تولید شد، فروش آن را به حدی بالا برد که سازنده اش در خواب هم نمی دید.

در زمانی نه چندان دور، دست اندر کاران صنعت سینما از انتشار رخدادهای سینمایی در وبلاگ های هواداران ناخرسند بودند. اما به دلایلی که ذکر آنها رفت، اینک گردهمایی آنها در ساندیاگو برای هالیوود به صورت رخدادی در آمده، که حتما باید در آن حضور یابد. در عین حال کار این گروه و به ویژه افرادی چون قارابدیان به جایی رسیده که استودیوهای تولید کننده فیلم با آغوش باز با آنها روبرو می شوند، به مهمانی ها و سایر رخدادهای مربوط به تولیدات خود (از جمله سر صحنه فیلم سازی) دعوتشان می کنند، و حتی افرادی از حوزه تیلیغاتی خود را برای کار کردن با این گروه می فرستند. کما اینکه اینک برخی از افراد این گروه با اشخاصی مانند "سم ریمی" کارگردان "مرد عنکبوتی" وارد کار عملی هم شده اند. آنها اینک به غولی تبدیل شده اند، که نمی توان آن را به داخل بطری برگرداند. به همین سبب است که در ١۷اوت (٢٦ مرداد) سال جاری، فیلم "هواداران" که درباره آنها ساخته شده، به نمایش درخواهد آمد.

اما با توجه به مطالب عنوان شده و نوع فیلم هایی که مورد علاقه گروه هوادارن است، می توان حدس زد که میزان زیان اینگونه تارنماها برای شکل دادن به سلیقه و طرز تفکر افراد و به ویژه نسل جوان تا چه اندازه است. چراکه دیدن اینگونه فیلم ها، وقتی برای تماشای فیلم های باارزش باقی نمی گذارد. مهم تر اینکه سلیقه آنها را مانند مشام همان کسی می کند که پس از سال ها کار در بازار دباغ ها، در هنگام استشمام گلاب از هوش می رود.

کاربرد در دانشگاه

شاید بتوان گفت یکی از منفی ترین پیامد این فضای بی کران، تقلبات دانشگاهی می باشد. برای نمونه به سرقت ادبی اینترنتی در دهه گذشته اشاره می کنیم. پژوهش فراگیر سال ٢٠٠٣ "دانشگاه راتجرز" در نیو جرسی، نشان داد که ١۸٠٠٠ دانشجو و ٢٠٠٠ استاد در ٢٣ دانشگاه آمریکا تقلب اینترنتی کرده اند. حیرت آور است که تمامی دانشجویانی که در این پژوهش به پرسش ها پاسخ داده اند، این کار را بسیار عادی تلقی می کنند.

اما باید دانست که دایره زیان این تقلب ها تنها به این محدود نمی شود، که حق دانشجویان درستکار و درس خوان از بین می رود. چرا که عمق فاجعه از این بیشترست. مثلا زمانی که یک دانشجوی پزشکی دست به چنین تقلب هایی می زند، به این مفهوم است که بیماران آتی وی ناخودآگاه درمان خویش را به دست پزشکی خواهند داد، که سواد لازم برای درمان آنها را ندارد.

همین امر در مورد مهندسین راه و ساختمان مصداق دارد. چراکه اگر یک مهندس بی سواد مسئول ساخت پلی بشود که خودروهای پرشماری از رو و زیر آن در حرکت باشند، حتی نمی توان به نتیجه مصیبت بار آن فکر کرد.

پژوهشی که "دانشگاه گوئلف" کانادا به عمل آورده و فراگیرترین تحقیق از این دست به شمار می رود، فاش ساخت که بیش از ۵٠ درصد دانشجویان این کشور در طول مدت تحصیل خود تقلب می کنند. به طوری که میزان تقلب جدی در تکالیف کتبی دانشجویان کانادایی ۵٤ درصد است. به این مفهوم که تحقیقات دیگران و به ویژه مباحثی را که روی اینترنت در دسترس هستند، به نام نتیجه پژوهش های خود به اساتید ارائه می کنند.

البته استفاده از فضاهای مجازی کامپیوتری، تنها به وبلاگ ها محدود نمی شود. مثلا اوباما از طریق تارنماهای دوست یابی "فیس بوک" و "مای اسپیس" میلیون ها امضاء گرد آوری کرده است. چرا که این تارنماها فضای بیشتری برای نامزدها فراهم می آورد.

این سوء رفتار مختص دانشگاه های کانادا نیست. چرا که در پژوهشی هم که "دونالد مک کیب" استاد بازرگانی "دانشگاه راتجرز" به عمل آورده، ۷٠ درصد شرکت کنندگان اذعان داشتند که به نحوی تقلب کرده اند.

تأسف آورتر اینکه به نظر می رسد مؤسسات آموزش عالی میزان سرقت ادبی را به حدی نمی دانند، که برای مبارزه با آن قوانین سفت و سخت وضع کنند. در عین حال اساتید نیز تقلب دانشجویان را جدی نمی گیرند. این امر سبب شده که میزان سرقت ادبی از ٩٢ مورد در یک دهه پیش، به ٢٩۸ مورد در سال تحصیلی ٢٠٠٣-٢٠٠٤ افزایش پیدا کند.

مک کیب با مقایسۀ دانشجویان سالهای ١٩٦٣ با ١٩٩٣ نشان می دهد که درصد دانشجویانی که به تقلب در مورد خود اعتراف کرده اند، دو برابرشده و به ۵٢ درصد رسیده است. درصد دانشجویانی  که به دوستان خود در تقلب کمک کرده اند نیز، از ٢٣ به ٣۷ درصد افزایش پیدا کرده است. میزان دانشجویانی که برای امتحانات کتبی با خود ورقه تقلب به سالن امتحان برده اند هم، از ١٦ به ٢۵ درصد رسیده است.

بر اساس پژوهش این استاد، ١٠ درصد دانشجویان در سال ١٩٩٩ اعتراف کرده اند که تمام تحقیقاتی را که به عنوان نتیجه کار خود به استاد ارائه کردند، به کلی از اینترنت برداشته اند. اما جالب اینجاست که ٤٠ درصد دیگر نیز، پس از چند سال به همین تقلب اذعان نموده اند. اینک کار به جایی رسیده که عملا مقالاتی روی اینترنت گذاشته می شود، که ویژه نمره خوب گرفتن دانشجویان است. به گفتۀ مک کیب این کار به حدی شایع شده که دیگر کسی آن را تقلب تلقی نمی کند، و به آن تنها به چشم روشی برای گذشتن از سد آزمون های دانشگاهی نگاه می شود.

پژوهشی که اواخر سال گذشته در مورد ۵٣٠٠ دانشجوی آمریکایی به عمل آمد، میزان تقلب دانشجویان رشته بازرگانی را ۵٦، و رشته مهندسی را  ۵٤ درصد نشان داد. اما وحشتناک تر از همه تعداد ٢٤ دانشجوی دانشکده دندانپزشکی نیوجرسی بودند، که اعتراف کردند دو سال پیش در مورد واحدهایی مانند "روت کانال" و "پرکردن دندان" تقلب کرده اند.

"رندی سیمز" یکی از مسئولان "دانشکدۀ بازرگانی هوئیزنگا" در فلوریدا می گوید: "کمترین ضرر این گونه دانشجویان برای کارفرمایان آینده شان، عدم کارآیی آنها می باشد. تازه این در صورتی است که، تصمیم داشته باشند پس از دوران تحصیلی از تقلب آگاهانه دست بردارند."



خرید و دانلود تحقیق در مورد کامیوتر در زندگی روزمره