واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد سوره فاتحه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سوره فاتحه (1)

مکی و شامل هفت آیه

ترجمه:

بنام خداوند بخشنده مهربان

ستایش و بزرگداشت فقط اختصاص به خدا دارد که صاحب اختیار همه مردم جهان است. (2)

بخشنده مهربان، (3)

مالک و فرمانروای روز جزاست. (4)

(خداوندا) فقط بندگی تو را میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم. ** (5)

ما را به راه راست هدایت فرما. (6)

راه کسانی که به آنها نعمت دادی (هدایتشان کردی)، نه کسانی که مورد غضب قرار گرفتند و نه گمراهان. (7)

- سوره حمد، اساس قرآن استدر حدیثى از پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مى خوانیم که ((الحمد ام القرآن )) و این به هنگامى بود که جابر بن عبدالله انصارى خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) رسید، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) به او فرمود:((الا اعلمک افضل سورة انزلها الله فى کتابه ؟ قال فقال له جابر بلى بابى انت و امى یا رسول الله ! علمنیها، فعلمه الحمد، ام الکتاب ))((آیا برترین سوره اى را که خدا در کتابش نازل کرده به تو تعلیم کنم ، جابر عرض کرد آرى پدر و مادرم به فدایت باد، به من تعلیم کن ، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) سوره حمد که ام الکتاب است به او آموخت سپس اضافه فرمود این سوره شفاى هر دردى است مگر مرگ )).و نیز از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نقل شده که فرمود: ((و الذى نفسى بیده ما انزل الله فى التوراة ، و لا فى الزبور، و لا فى القرآن مثلهاهى ام الکتاب )) ((قسم به کسى که جان من به دست او است خداوند نه در تورات و نه در انجیل و نه در زبور، و نه حتى در قرآن ، مثل این سوره را نازل نکرده است ، و این ام الکتاب است )).دلیل این سخن با تاءمل در محتواى این سوره روشن مى شود، چرا که این سوره در حقیقت فهرستى است از مجموع محتواى قرآن ، بخشى از آن توحید و شناخت صفات خدا است ، بخشى در زمینه معاد و رستاخیز سخن مى گوید و بخشى از هدایت و ضلالت که خط فاصل مؤ منان و کافران است سخن مى گوید، و نیز در آن اشارهاى است به حاکمیت مطلق پروردگار و مقام ربوبیت و نعمتهاى

بى پایانش که به دو بخش عمومى و خصوصى (بخش رحمانیت و رحیمیت ) تقسیم مى گردد، و همچنین اشاره به مساءله عبادت و بندگى و اختصاص آن به ذات پاک او شده است .در حقیقت هم بیانگر توحید ذات است ، هم توحید صفات ، هم توحید افعال ، و هم توحید عبادت .و به تعبیر دیگر این سوره مراحل سه گانه ایمان : اعتقاد به قلب ، اقرار به زبان ، و عمل به ارکان را در بر دارد، و مى دانیم ((ام )) به معنى اساس و ریشه است .شاید به همین دلیل است که ((ابن عباس )) مفسر معروف اسلامى مى گوید: ((ان لکل شى ء اساسا... و اساس القرآن الفاتحة )).((هر چیزى اساس و شالوده اى دارد... و اساس وزیر بناى قرآن ، سوره حمد است )). روى همین جهات است که در فضیلت این سوره از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نقل شد: ((ایما مسلم قراء فاتحة الکتاب اعطى من الاجر کانما قراء ثلثى القرآن ، واعطى من الاجر کانما تصدق على کل مؤ من و مؤ منه )) هر مسلمانى سوره حمد را بخواند پاداش او به اندازه کسى است که دو سوم قرآن را خوانده است (و طبق نقل دیگرى پاداش کسى است که تمام قرآن را خوانده باشد) و گوئى به هر فردى از مردان و زنان مؤ من هدیه اى فرستاده است )).تعبیر به دو سوم قرآن شاید به خاطر آنست که بخشى از قرآن توجه به خدا است و بخشى توجه به رستاخیز و بخش دیگرى احکام و دستورات است که بخش اول و دوم در سوره حمد آمده ، و تعبیر به تمام قرآن به خاطر آن است که همه قرآن را از یک نظر در ایمان و عمل مى توان خلاصه کرد که این هر دو در سورهحمد جمع است .

- سوره حمد افتخار بزرگ پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم )جالب اینکه در آیات قرآن سوره حمد به عنوان یک موهبت بزرگ به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) معرفى شد، و در برابر کل قرآن قرار گرفته است ، آنجا که مى فرماید: ((و لقد آتیناک سبعا من المثانى و القرآن العظیم )): ((ما به تو سوره حمد که هفت آیه است و دو بار نازل شده دادیم همچنین قرآن بزرگ بخشیدیم )) (سوره حجر آیه 87).قرآن با تمام عظمتش در اینجا در برابر سوره حمد قرار گرفته است ، نزول دوباره آن نیز به خاطر اهمیت فوق العاده آن است .همین مضمون در حدیثى از امیر مؤ منان على (علیه السلام ) از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نقل شده است که فرمود: ((ان الله تعالى افرد الامتنان على بفاتحة الکتاب و جعلها بازاء القرآن العظیم و ان فاتحة الکتاب اشرف ما فى کنوز العرش )): ((خداوند بزرگ به خاطر دادن سوره حمد بالخصوص بر من منت نهاده و آنرا در برابر قرآن عظیم قرار داده ، و سوره حمد باارزشترین ذخائر گنجهاى عرش خدا است !.- تاءکید بر تلاوت این سورهبا توجه به بحثهاى فوق که تنها بیان گوشهاى از فضیلت سوره حمد بود روشن که چرا در احادیث اسلامى در منابع شیعه و سنى اینهمه تاءکید بر تلاوت آن شده است ، تلاوت آن به انسان ، روح و ایمان مى بخشد، او را به خدا نزدیک مى کند، صفاى دل و روحانیت مى آفریند، اراده انسان را نیرومند و تلاش او را در راه خدا و خلق افزون مى سازد، و میان او

و گناه و انحراف فاصله مى افکند.به همین دلیل در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم ((رن ابلیس اربع رنات اولهن یوم لعن ، و حین اهبط الى الارض ، و حین بعث محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) على حین فترة من الرسل ، و حین انزلت ام الکتاب )): ((شیطان چهار بار فریاد کشید و ناله سر داد نخستین بار روزى بود که از درگاه خدا رانده شد سپس هنگامى بود که از بهشت به زمین تنزل یافت ، سومین بار هنگام بعثت محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) بعد از فترت پیامبران بود، و آخرین بار زمانى بود که سوره حمد نازل شد))!.

منبع:



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره فاتحه


تحقیق در مورد سوره حمد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 6 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

محتوا و درسها :

سوره ی حمد بطور کلّی از سه بخش تشکیل یافته است:

* بخش اوّل مربوط به خداشناسی و اوصاف خداست.

* بخش آخر مربوط به اوصاف و نشانه های بندگان صالح خداست.

*بخش میانی این دو مربوط به تبیین مسأله ی هدایت و صراط مستقیم در قالب دعا است، صراط مستقیمی که تنها راه ارتباط خالق و مخلوق و راه انسان به سوی پروردگارش است ، راهی که بنده ی شایسته ی خدا به پروردگارش و در نتیجه به کمال انسانی و سعادت ابدی می رساند. سوره ی حمد در بیاناین حقیقت و ابلاغ پیام فوق پنج مطلب اساسی و محوری را در بر دارد

ویژگیها:

سوره ی حمد در میان سوره های قرآن از ویژگیها و خصوصیّات خاصّی بر خوردار است.

یکی اینکه : سرآغاز و افتتاحیّه ی قرآن است.

دوّم اینکه : خواندن این سوره در تمام نمازهای واجب و مستحب، یعنی در رکعت اوّل و دوّم هر نماز، فرض و واجب است و هیچ سوره ای از سوره های قرآن در این حکم نمی تواند جایگزین آن باشد.

سوّم اینکه : سوره ی حمد در میان سوره های قرآن بیشترین نام و القاب را به خود اختصاص داده است و گاهی بیش از بیست نام برای آن ذکر شده است که به چند مورد آن اشاره کردیم.

چهارم اینکه : خصوصیّت این سوره در این است که بر خلاف تمام سوره های دیگر قرآن، دو بار نازل شده است و این حاکی از ارزش و اهمّیّت بیشتر این سوره و عظمت فوق العاده ی آن در پیشگاه خداست.

ترتیب:

سوره ی حمد به ترتیب جمع آوری اوّلین سوره است که در قرآن آمده است و به ترتیب نزول پنجمین سوره ی قرآن است که بعد از سوره ی " مدّثر" و قبل از سوره ی " تبّت " نازل گردیده است و در آغازِ نخستین جزء آن قرار گرفته است.

سوره ی حمد در لفظ و حجم ظاهری از سوره های کوچک قرآن یعنی از " مفصّلات " ، و در مفصّلات نیز از سوره های " قصار " است ولی در معنا بسیار با عظمت که " امّ الکتاب " و مادر قرآن است.

سوره حمد به علت ارزش و اهمیت خاصی که از آن برخوردار است نامهای زیادی دارد گاهی بیش از 20 نام برای این سوره ذکر شده است که هر کدام از آنها به یکی از ابعاد و پیامهای این سوره اشارت دارد ولی مهمترین و مشهورترین نامهای این سوره عبارت است از:

1.سوره حمد وشکر: زیرا با کلمه ی حمد شروع می شود و پیام اصلی و اولین آیه ی آن حمد شکر و سپاس خداست.

2.فاتحه : از ریشه ی فتح آمده و به معنای آغازگر و گشاینده است و به آن "فاتحه الکتاب" نیز می گویند.

3.سبع المثانی : چون این سوره از 7 آیه تشکیل شده  و در هر نماز واجب و مستحب دو بار خوانده می شود آنرا" سبع المثانی"‌‌ نیز می خوانند.

4.امّ الکتاب و امّ القرآن : یعنی(مادر کتاب خدا) و (مادر قرآن) این دو نامگذاری بدین جهت است که اوّلاً قرآن با این سوره شروع می شود و آغاز هر چیز را امّ آن می نامند. ثانیاً محتوا و مفاهیم این سوره به قدری وسیع و جامع است که اصل و عصاره ی قرآن است. و به همین  دلیل به آن امّ الکتاب  یا امّ القرآن می نامند.

5.کنز:  زیرا این سوره گنجینه و خزینه ایست از گنجینه های الهی و خزائن غیبی چنانچه در روایتی از رسول اکرم(ص) آمده است که:"سوره ی حمد با ارزشترین ودیعه در گنجینه های عرش الهی است."

6.اساس: این نامگذاری به دو علّت است: یکی به علت جامع و محور بودن مفاهیم آن، اساس و محتوای قرآن است. دیگر اینکه بیشترین ومحکمترین سخن در این سوره در حول محور توحید و خداشناسی که اساس دین اسلام است ، دور می زند.

7.مناجات:در روایات آمده است که " المُصلّی یناجی بها ربّه " یعنی نمازگذاربا خواندن " إیّاک نعبد و إیّاک نستعین " وبا طلب هدایت از خدا در این سوره با خدا و پروردگارش راز ونیاز ومناجات می کند.

8.شِفاء:از رسول خدا نقل است که فرموده اند " سوره ی حمد شفای امراض و درمان هر درد است."

9.دعا:بهترین وزیبا ترین و اوّلین دعای قرآنی در این سوره آمده است . یعنی دعای هدایت که هدف نهایی تمام ادیان الهی، کتب آسمانی و پیامبران خداست...."اهدنا الصّراط المستقیم"

10.نور:این سوره روشنایی بخش دلها و راههاست و چراغ فروزانیست در دست انسان که راه راست و صراط مستقیم را برایش نشان می دهد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره حمد


تحقیق در مورد سوره جمعه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سوره جمعه

۱-  امام صادق ( ع ) فرمودند : از جمله وابات بر هر فرد مومن که از پیروان ما باشد آن است که در نماز شب جمعه سوره جمعه را در رکعت اول و سوره سبح اسم ربک الاعلی را در رکعت دوم بخواند و در رکعت اول نماز ظهر جمعه سوره جمعه و در رکعت دوم سوره ی منافقین را بخواند / پس اگر چنین کند گویی عملی چون عمل رسول خدا ( ص ) انجام داده و ثواب و پاداشش بر خداوند بهشت است .

۲-  نبی اکرم ( ص ) فرمودند : کسی که سوره جمعه را بخواند به تعداد کسانی که در نماز جمعه شرکت کرده و یا نکرده اند در شهرهای مسلمین ده حسنه داده خواهد شد .

هر که صبح و شام سوره جمعه را بخواند از وسوسه ی شیطان لعین رجیم ایمن گردد .

نوشته شده توسط گروه منتظران ظهور در یکشنبه بیست و دوم مرداد 1385 ساعت 19:0 | لینک ثابت | 5 نظر

نماز جماعت و نماز جمعه

در اینجا برخی خصوصیات نماز جماعت و نماز جمعه را ذکرمی‏کنم.می‏دانیم نماز جماعت در اسلام سنت‏بسیار مؤکدی است ولی‏مستحب است نه واجب،مگر اینکه به شکل اعراض از جماعت‏باشدیعنی کسی به هیچ شکلی در هیچ جماعتی شرکت نکند که این کارش‏حرام است و اگر زمانی باشد که حکومت،حکومت اسلامی باشد چنین‏فردی را مجبور به شرکت در جماعت می‏کنند.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی‏قصد کردند که خانه کسانی را که اعراض از جماعت داشتند خراب کنند;

فرمودند:شرکت نکردن به طور مطلق در جماعت مسلمین نوعی نفاق‏است.به هر حال مساله نماز جماعت‏یکی از خصوصیاتش این است که‏فی حد ذاته مستحب است.

خصوصیت دیگر نماز جماعت این است که نماز جماعت را به‏صورت متعدد هم می‏شود اقامه کرد;یعنی در یک شهر،مسجد هر محلی‏و مسجد جامع شهر هر کدام می‏توانند نماز جماعت مستقلی داشته باشند.

در شیعه‏گاهی یک مسجد ده تا نماز جماعت دارد که این دیگر تقریبا نمازتفرقه است.برخی نماز جماعت‏های شیعه شده است نمازهای تفرقه،چون در بسیاری از مساجد چندین نماز جماعت‏بر پا می‏شود.

خصوصیت‏سوم این است که نماز جماعت‏با نماز فرادی اختلاف‏زیادی ندارد،همان نماز فرادی است که به صورت جمعی خوانده‏می‏شود و تفاوت فقط در این جهت است که امام،قرائت‏یعنی حمد وسوره را می‏خواند و مامومین استماع می‏کنند.امام نیابت می‏کند از آنها درقرائت‏حمد و سوره.البته مامومین در حرکات و سکنات و اذکار و اورادهم باید پیرو و تابع امام باشند،قبل از امام به رکوع نروند،قبل از امام به‏سجود نروند و ذکری نگویند.

ولی نماز جمعه یک نماز جماعت‏خاص است.اولین تفاوت آن بانماز جماعت این است که واجب است،جز بر افرادی که عذر داشته باشندمثلا مریض باشند.همچنین بر زنان هم واجب نیست،مثل جهاد است که‏بر زنان،مریضها و مسافران و چند دسته دیگر واجب نیست ولی بر باقی‏مردان واجب است که شرکت کنند. فرق دیگر نماز جمعه با نماز جماعت این است که بر خلاف نمازجماعت که در یک شهر مسجد هر محلی می‏تواند یک نماز جماعت‏داشته باشد، نماز جمعه را در یک شهر به صورت متعدد نمی‏شود اقامه‏کرد;یعنی یک نماز جمعه باید اقامه شود و بس.این که می‏گوییم یک شهر،ملاک یک شهر نیست.بر مکلفین اگر فاصله آنها از دوازده کیلومتر بیشترنیست،واجب است که شرکت کنند.این را در نظر داشته باشید که مردم‏قدیم که پیاده و یا با الاغ و اسب و قاطر می‏آمدند برای طی دوازده کیلومترحداقل دو ساعت در راه بودند.دو ساعت می‏رفتند و دو ساعت‏بر می‏گشتند که رفت و آمدشان چهار ساعت طول می‏کشید.

مساله دیگر این است که در فاصله کمتر از شش کیلومتر،تشکیل‏دادن نماز جمعه دیگر حرام است;یعنی اگر نماز جمعه‏ای در این نقطه‏تشکیل می‏شود،تا شش کیلومتر کسی حق تشکیل نماز جمعه را ندارد.

آن وقت قهرا می‏شود یک نماز عمومی.وقتی که تا شعاع دو فرسخ،آمدن‏مردم واجب است و در شعاع یک فرسخ تشکیل دادن نماز جمعه دیگرحرام است و شرکت در نماز جمعه هم واجب است،معنایش این می‏شودکه در هفته یک روز،همه مردم به استثنای معذورها و به استثنای زنها و به‏استثنای کسانی که وظیفه شرطه‏گری و مانند آن دارند که حضورشان درکوچه‏ها و خیابانها برای حفظ امنیت مردم لازم و ضروری است،در یک‏نماز عمومی شرکت می‏کنند.حتی زندانیهای شرعی واقعی را باید اززندان تحت مراقبت مامورین بیاورند و در نماز جمعه شرکت‏بدهند وپس از انجام نماز به زندان برگردانند.این قدر این کار ضروری است.

آیا این فقط برای به جماعت‏خواندن یک نماز است؟خواندن نماز به‏جماعت که در تمام ایام هفته هست.البته می‏شود گفت این هم خودش‏فلسفه‏ای است که هفته‏ای یک بار همه یک جماعت‏بخوانند.ولی اگر تنها فلسفه‏اش جماعت‏خواندن عمومی می‏بود،دیگر وضع نماز ظهر عوض‏نمی‏شد،تبدیل به نماز جمعه نمی‏شد.تبدیل شدنش چنانکه گفتیم به این‏صورت است که چهار رکعت تبدیل شده است‏به دو رکعت و به جای آن‏دو رکعت دیگر دو خطبه ایراد می‏شود.

یک وقت در سخنرانیهایی در سابق تحت عنوان‏«خطابه و منبر»

بحث کردم (3) و آنجا این مطلب را گفتم که اسلام یگانه دینی است که‏سخنرانی جزء فریضه دین در آن قرار گرفته است و سر اینکه مساله خطابه‏و سخنرانی در اسلام نسبت‏به همه دنیا خیلی پیشرفت کرد-که البته درشیعه یک وجه علاوه‏ای هم دارد که مساله ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام‏است-همین است که اساسا خطابه خواندن در متن اسلام و جزء عبادات‏اسلام است،خصوصا برای زمامداران و آن کسانی که می‏خواهند اقامه‏جماعت کنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا وقتی که در مکه بودند در حال خفازندگی می‏کردند و چون دائما در شکنجه بودند برایشان امکان تشکیل‏نماز جماعت نبود چه رسد به نماز جمعه،ولی هنوز وارد خود مدینه‏نشده بودند و در همین محلی که امروز«قبا»نامیده می‏شود چند روزی‏اقامت کرده بودند که جمعه رسید;در همین محل مسجد قبا که الان درمدینه است، اولین جمعه در اسلام تاسیس شد.این مسجد قبا خیلی‏مسجد عزیزی است‏برای اسلام. مسجدی است که قرآن به عظمت آن‏شهادت داده است:«لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم‏»یعنی از اولین‏روزی که تاسیس شده است،هیچ غش و دغلی در کار آن نبوده است،برپایه تقوا این مسجد تاسیس شده است.«لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم‏احق ان تقوم فیه رجال یحبون ان یتطهروا و الله یحب المطهرین‏» (4) .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطبه‏های خود را بیشتر در همین نماز جمعه‏هاایراد می‏کرده‏اند و مسائل مهم را در نماز جمعه‏ها به مردم عرضه‏می‏داشتند.قسمت عمده خطبه‏های امیر المؤمنین علیه السلام که در نهج البلاغه‏است‏خطبه‏هایی است که در نماز جمعه ایراد شده است.دلایل تاریخی براین امر زیاد است که یکی را عرض می‏کنم.در یکی از خطبه‏ها هست که‏گفته‏اند آخرین خطبه‏ای است که امیر المؤمنین علیه السلام به صورت خطبه‏یعنی در منبر ایراد کرده‏اند.البته کلمات امیر المؤمنین منحصر به خطبه‏نیست.وصایا دارند یا مسائلی که در مجلسی بیان کرده‏اند و ضبط شده‏است.حضرت در آن خطبه آخر مردم را تحریض می‏کنند برای اینکه علیه‏معاویه حرکت کنند و بروند و خطر معاویه را برای مردم بازگو می‏کنند وبعد به یاد یاران باوفا و خالص گذشته خود می‏افتند.در همان منبرمی‏گویند:«این عمار؟و این ابن التیهان؟و این ذو الشهادتین؟» (5) کجاست عماریاسر!یعنی ما حالا عمار یاسری نداریم،که وقتی حضرت اینها را گفتند وبه یاد این دوستان خالصشان افتادند،در منبر شروع کردند به گریه کردن.

حضرت خیلی خطبه مؤثری در آنجا ایراد کردند به طوری که مردم‏فوق العاده گریستند و بعد از آن بود که عده زیادی هم حرکت کردند و به‏نخیله کوفه رفتند و در آنجا چادر و پرچم زدند و آماده شدند.تاریخ‏می‏نویسد:«فما دارت الجمعة حتی ضربه الملعون ابن ملجم‏» (6) این جمعه به جمعه‏بعد نرسید که ضربت ابن ملجم به حضرت وارد شد.این نشان می‏دهد که‏خطبه مذکور در روز جمعه بوده است.

بعدها هم این کار بوده است،منتها دیگران چون چنین قدرت وتوانایی را نداشته‏اند دیگر چیزی به نام خطبه و خطابه از آنها باقی نمانده‏است که قابل توجه باشد.در دوره ابو بکر نماز جمعه اقامه می‏شد وهمچنین در دوره عمر.

از جمله خصوصیات خلافت عثمان این است که شاید دو سه روزبود که خلیفه شده بود روز جمعه پیش آمد.بالای منبر رفت.چشمش که‏به جمعیت افتاد زبانش بند آمد.نتوانست‏سخنی بگوید و پایین آمد.وقتی‏پایین آمد این جمله را گفت:«انتم الی امام عادل احوج منکم الی امام خطیب‏» (7) شما به یک پیشوای عادل بیشتر احتیاج دارید تا به یک پیشوای سخنور.

مروان حکم گفت:اگر همین دو کلمه را بالای منبر گفته بودی خیلی‏خطیب خوبی بودی;یعنی خوب بود همین دو کلمه را بالای منبرمی‏گفتی،چرا پایین گفتی؟البته او نه عادل بود و نه خطیب،ادعایی بود که‏می‏کرد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد سوره جمعه


تحقیق در مورد تفسیر سوره نور(1تا5(

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَحّیمِ

سُورَةٌ اَنزَلناها وَ فَرَضناها وَ اَنزَلنا فیها ایاتٍ بَیِِِّّناتٍ لَعَلَّّکُم تَذَکَّّرونَ(1)

ابی ابن کعب از حضرت رسول اکرم (ص) رویات کرده هرکه سورهً نور را بخواند حق تعالی بقدر هر موًمنی که بوده وخواهد بود تا قیامت ده حسنه برای او بنویسد .

وعبدالله بن مسکان از ابو عبدالله (ع) روایت کرده که فرمودند زنان خود را به قرائت این سوره بحصن حصین در آورید و هر کس در هر روز یا در هر شب این سوره را تلاوت نماید از اهل بیت او زنا صادر نشود تا از این دنیا برود وچون بمیرد هفتاد هزار فرشته تشییع جنازهً او کنند واز برای او دعا واستغفار نمایند تا اورا بقبر گذارده ودر روز قیامت مغفورمحشور شود .

وبدان که چون خدای تعالی افتتاح این سوره را به ذکر امر ونهی وبیان شرایع فرمود برای این که این سورهًً نور که در مدینه به پیغمبر نازل گردید و شصت وچهار ایه میباشد ثابت مینماید که خداوند بندگان خود را عبث نیافریده بلکه به جهت امر ونهی خلق فرموده .

این سوره ایست که از عالم بالا نازل وبه وسیلهً جبرئیل به این عالم فرو فرستادیم واحکام ان را فریضه بندگان کردیم یعنی در ان آیات روشن توحید و معارف الهی وحدود احکام را با دلایل واضح نازل ساختیم وبیان حلال وحرام نمودیم باشد که بندگان پند پذیرند ومتذکر ان حقایق شوند (1).

از جمله ً آن احکام این است .

اَلزّّانِیَةُ َوالزّّانی فَاجِلدٌٌ واکُلَّّ واحِدٍ مِنهُما مِاَئةَ جَلدَةٍٍٍ وَلا تَأخُذکُم بِهمِا رَافَةٌٌ فی دینِ اللهِ اِن کُنتُم تُؤمِنُونَ باِللهِ وَالیَومِ الأخِرِ وَلَیشهَد عَذابَهُما طائفَةٌٌ مِنَ المُؤمِنینَ (2)

در این آیه شریفه خداوند حدودی برای زناکاران واجب فرموده وامر نموده براین که باید شما ای مؤمنان هر یک از زنان ومردان زناکار را به صد تازیانه مجازات وتنبیه نمایید وفرمود ای رؤسای دین اسلام در اجرای احکام الهی در باره زن ومرد زنا کار رحم وشفقت و راًفت روا مدارید که به آن ها دلسوزی نموده وحد انها را جاری نسازید ویا انکه در میزان حدی که معین شده تخفیف بدهید ونباید از قاعدهً متعارف تجاوز کنید البته در جاری ساختن حدود مقرره الهی محکم و ثابت وبرقرار باشید وباید عذاب آن بدکاران را جمعی از مردمان مشاهده کنند یعنی حد زنا در حضور جمعی از مردم باید اجرا شود. اگر به خدای تعالی وروز آخرت که روز جزا است ایمان آورده اید واین حکم مخصوص به آن زناکاریست که محصن یا محصنه نباشند، یعنی اگر مرد است زن نداشته باشد واگر زن است شوهر دار نباشد که حکم این گونه زناکاران رجم است .

با جماع فقهای امامیه برای تازیانه زدن مرد زناکار باید لباس را از بدن او بیرون بیاورند وهمین طور برای زنان وحکم زنا ثابت میشود با قرارکردن چهار بار در چهار مجلس یا بشهادت چهار مرد عاقل ویا سه مرد و دو زن و همان طور که در بالا ذکر شد در موقع حد زدن واجب است که طایفه ای از مؤمنین حاضر شوند و حد را در حضور انها جاری سازند تا خطا کنندگان شرمسار و ذلیل و خجل شوند وبرای سایرین هم عبرت باشد واصلا اگر در خلوت در جائیکه هیچ کس نباشد حد را اجرا سازند کافی نیست وشهادت زن تنها هم کافی نیست اگرچه به جای چهار مرد هشت زن هم باشند ویا یک مرد وشش زن باز هم کافی نیست وباقی احکام در باب حد زنا در منهج الصادقین است.

آورده اند که یک روز پنج کس را نزد حضرت علی (ع) اوردند وبه زنا برایشان گواهی دادند، فرمود تا یکی از آنها را رجم کردند (یعنی سنگسار نمودند) و دومی را حد زدند وسومی را نصف حد و دیگری را ترساندند ونفر پنجم را رها نمودند، گفتند یا امیر المؤمنین قضیه یکیست وشما پنج حکم مختلف اجرا نمودید!! در جواب فرمودند : اگر چه قضیه یکی میباشد اما دربارهًً آنها احوال مختلف است آنرا که رجم نمودم مرد محصن بود وحکم مرد محصن رجم است وآنرا که حد زدم غیر محصن وحکم غیر محصن حد است وآنرا که نصف حد زدم بنده بود وآنرا که رها کردم دیوانه است وبر دیوانه تکلیف نیست وآنرا که ترسانیدم کودک بود وبر او حدی نیست بلکه ادب کردن است تا دیگر مرتکب این عمل نشود.

واین آیه از آیاتی است که ما و بزرگان ودانشمندان اسلام را میگریاند زیرا اشخاصی دیده میشوند با این که زن پاک و عفیف دارند وازدواج با خانواده نجیب نمودند و از راه حلال وپاک میشود فرزندی بوجود بیاید که مطابق با قانون اسلام است، رها کرده و خود را پایبند زنان آلوده بزنا که هر ساعت در دامان مرد اجنبی به سر میبرند مینمایند وجان ومال خود را در راه عشق زنهای ناپاک نثار میکنند و احکام قرآن را پشت سر انداخته وعمر گرانمایه را طوری مصرف مینمایند که جز لعنت خدا وبدنامی دنیا وآخرت آثاری از ایشان باقی نمیماند چون نمیدانند که زنا از گناهان کبیره ایست که هم در این دنیا وهم در آن دنیا اسلام برایش مجازات معین کرده است این است که خداوند تعالی در سوره فرقان زنا و قتل نفس وشرک را در یک ردیف آورده و نهی فرموده، زیرا اینها عملی هستند که اگر مرتکبین بی توبه از دنیا بروند خداوند آنها را نمیآمرزد وهمیشه در جهنم مخلد میباشند.

رسول خدا (ص)میفرماید : از زنا پرهیز کرده و از آن برکنار باشید زیرا از این عمل شش صفت قبیح حاصل میگردد سه در دنیا و سه در آخرت.

اول – برای شخص زنا کار در دنیا نورانیتی نیست ودر بین مردم مورد احترام نمیباشد .

دوم – آنکه مال از کفش خارج شده و دچار فقر میگردد.

سوم – آنکه عمرش کوتاه خواهد شد.

آری دیده شده چه بسا اشخاص ثروتمند که در اثر مرتکب شدن با این عمل بروز فلاکت و بدبختی افتاده اند به طوری که اصلا برای آنها د ربین جامعه اعتبار و آبروئی باقی نمانده .

البته اطاعت نکردن از چنین پیغمبری که تا آخرین لحظه زندگانی خود به فکر نفع دنیا و آخرت امتان خود بوده و بنقصان عمر ومال آنها راضی نمیشود این چنین است با این که این پیغمبر رؤف



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره نور(1تا5(


تحقیق در مورد تفسیر سوره ملک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 30 آیه است .

محتواى سوره

سوره ملک ـکه نام دیگرش ((منجیه )) (نجاتبخش ) و نام سومش ((واقعیة )) یا((مانعة )) است زیرا تـلاوت کـننده خود را از عذاب الهى یا عذاب قبر نگاه مى داردـ ازسوره هاى بسیار پرفضیلت قرآن مى باشد, و مسائل زیادى در آن مطرح شده که عمدتا بر سه محور دور مى زند.

1ـ بـحـثـهـائى پـیرامون ((مبدا)) و صفات خداوند, و نظام شگفت انگیز خلقت مخصوصا آفرینش آسمانها و ستارگان , و آفرینش زمین و مواهب آن , و همچنین آفرینش پرندگان , و آبهاى جارى و آفرینش گوش و چشم و ابزار شناخت .

2ـ بحثهائى پیرامون ((معاد)) و عذاب دوزخ , و گفتگوهاى ماموران عذاب بادوزخیان , و مانند آن .

3ـ انذار و تهدید کافران و ظالمان به انواع عذابهاى دنیا و آخرت .

فضیلت تلاوت سوره

در حدیثى از امام باقر(ع ) مى خوانیم که فرمود: ((سوره ملک سوره ((مانعه ))است , یعنى از عذاب قـبـر مـمـانعت مى کند, و در تورات به همین نام ثبت است ,کسى که آن را در شبى بخواند بسیار خوانده , و خوب خوانده , و از غافلان محسوب نمى شود)).

البته این همه آثار عظیم مربوط به خواندن بدون فکر و عمل نیست , هدف خواندنى است آمیخته با الهام گرفتن براى عمل .

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیه )ـ این سوره با مساله مهم مالکیت و حکامیت خداوند و جاودانگى ذات پاک او آغاز مى شود که در واقع کلید همه بحثهاى این سوره است .

مـى فـرماید: ((پربرکت و زوال ناپذیر است کسى که حکومت جهان هستى به دست اوست , و او بر هر چیز تواناست )) (تبـارک الذى بیده الملک وهو على کل شى قدیر).

(آیـه )ـ در ایـن آیه به هدف آفرینش مرگ و حیات انسان که از شؤون مالکیت و حاکمیت خداست اشاره کرده , مى فرماید: ((آن کسى که مرگ و حیات راآفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما بهتر عمل مى کنید)) (الذى خلق الموت والحیوة لیبلوکم ایکم احسن عملا ).

منظور از آزمایش خداوند نوعى پرورش است , به این معنى که انسانها را به میدان عمل مى کشد تا ورزیده و آزموده و پاک و پاکیزه شوند و لایق قرب خداگردند.

به این ترتیب عالم میدان آزمایش بزرگى است براى همه انسانها و وسیله آزمایش , مرگ و حیات , و هـدف ایـن آزمون بزرگ رسیدن به حسن عمل , که مفهومش ((تکامل معرفت , و اخلاص نیت , و انجام هر کار خیر)) است .

و از آنـجـا کـه در ایـن میدان آزمایش بزرگ , انسان گرفتار لغزشهاى فراوانى مى شود و نباید این لغزشها او را مایوس کند, و از تلاش و کوشش براى اصلاح خویش باز دارد, در پایان آیه به بندگان وعده یارى و آمرزش داده مى گوید: ((و اوشکست ناپذیر و بخشنده است )) (وهو العزیز الغفور).

(آیـه )ـ بـعـد از بـیـان نـظـام مرگ و زندگى , به نظام کلى جهان پرداخته , وانسان را به مطالعه مـجـمـوعـه عـالم هستى دعوت مى کند, تا از این طریق خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند, مـى فـرمـایـد: ((هـمان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگرآفرید)) (الذى خلق سبع سموات طبـاقا).

و به دنبال آن مى افزاید: ((در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبى نمى بینى )) (مـا ترى فى خلق الرحمن من تفـاوت ).

بـا تـمـام عـظـمتى که عالم هستى دارد هرچه هست نظم است و استحکام , وانسجام , و ترکیبات حـسـاب شـده , و قوانین دقیق و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت آن را به نابودى مى کشید.

و در پـایـان آیـه بـراى تاکید بیشتر مى فرماید: ((بار دیگر نگاه کن (و عالم را بادقت بنگر) آیا هیچ شکاف و خلل و اختلافى (در جهان ) مشاهده مى کند))؟!(فارجع البصر هل ترى من فطور).

مـنـظـور ایـن است که هر چه انسان در جهان آفرینش دقت کند کمترین خلل وناموزونى در آن نمى بیند.

(آیـه )ـ و لذا در این آیه براى تاکید همین معنى مى افزاید: ((بار دیگر به عالم هستى بنگر, سرانجام چشمانت به سوى تو باز مى گردد در حالى که خسته وناتوان شده )) و در جستجوى خلل و نقصان در این عالم بزرگ ناکام مانده است ! (ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خـاسئا وهو حسیر).

(آیـه )ـ ایـن آیـه , نـظرى به صفحه آسمان افکنده , و از ستارگان درخشنده وزیبا سخن به میان آورده , مـى گـویـد: ((مـا آسـمان پایین را با چراغهاى فروزانى زینت بخشیدیم , و آنها [ شهابها] را تـیـرهـائى بـراى شیاطین قرار دادیم , و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم )) (ولقد زینا السمـا الدنیـا بمصـابیح وجعلنـاهـارجوما للشیاطین واعتدنـا لهم عذاب السعیر).

ایـن آیـه بـار دیـگر این حقیقت را تاکید مى کند که تمام ستارگانى که ما مى بینیم همه بخشى از آسمان اول است , آسمانى که از میان آسمانهاى هفتگانه به ما نزدیکترمى باشد, و به همین دلیل به عنوان ((السما الدنیا)) (آسمان نزدیک و پائین ) از آن تعبیر شده است .

(آیـه )ـ از آنـجـا که در آیات گذشته سخن از نشانه هاى عظمت و قدرت خدا و دلائل آن در عالم آفـرینش بود, در اینجا سخن از کسانى مى گوید که این دلائل را نادیده گرفته , و راه کفر و شرک را پیش مى گیرند, و همچون شیاطین , عذاب الهى را به جان مى خرند.

نخست مى فرماید: ((براى کسانى که به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنم است و بدفرجامى است )) (وللذین کفروا بربهم عذاب جهنم وبئس المصیر).

(آیـه )ـ سپس به شرح گوشه اى از این عذاب وحشتناک پرداخته ,مى افزاید: ((هنگامى که (کفار) در آن افکنده شوند صداى وحشتناکى از آن مى شنوند و این در حالى است که پیوسته مى جوشد)) (اذا القوا فیهـا سمعوا لهـااشهیقا وهى تفور).

آرى ! هـنـگـامى که آنها با نهایت ذلت و حقارت در آن پرتاب مى شوند فریاد وحشتناک و طولانى جهنم برمى خیزد, و تمام وجود آنها را در وحشت فرو مى برد.

(آیـه )ـ سـپـس بـراى مـجـسم ساختن خشم ((دوزخ )) مى افزاید: ((نزدیک است از شدت غضب پاره پاره شود))! (تکـاد تمیز من الغیظ).



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره ملک