لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
پیدایش وتوسعه شهر از دیدگاه لوییس مامفورد
لوییس مامفورد(1990-1895)از متفکـرین برجسته قرن بیستم اسـت که اول بار عقایدش را در کتاب فرهنگ شهرها منتشر کرد.از وی نوشتـه های زیــادی در زمینه برنامه ریزی اجتمـاعی،شهر،معمــاری وفنــاوری به جا مـــانده اســـت مشهورترین اثر مامفورد شهر در طول تاریخ است که در آن پیدایش وتوسعـــه شهر را در دوران مختلف تاریخی مورد بررسی قرار داده اســت.وی هـدف از نوشتن این کتاب را چنین بیان می دارد :
"من سعی کرده ام که شکلها و کارکردهای شهر را بررسی کنم و اهـدافی را که منجر به ایجاد آن شده است ،بیابم .چنانچه شهر نقایصی را که در طول تـاریخ به همراه داشته از خود بزدایـد ،شهــرهای آینده نقش مهمتــری را نسبــت بـه گذشته ایفا خواهند کرد" .
لوییس مـامفوردمعتقـد اسـت:چنانچه به تاریخ شهرها بنگریم ،می توانیم تصمیم بگیریم که کدام راه را انتخــاب کنیم ،یا خود را وقف تکامل وپرورش انسانیـت کنیم یا تسلیم نیروهای خودکاری شویم که خود ساخته ایم وآن را برموجودی که خالی از ویژگی انســانی است ،یعنی؛انسان (فرا تاریخی)تحمیل کـــرده ودر نهایت او را از عواطف واحساسات ،خلاقیت وآگاهی تهـی کنیم به عقیده لوییس مامفورد چیزی که زمانی به آن شهراطلاق می شده ،اکنون به مرکز کنترل تبدیل شده وفناوری در قالب دستگاههای خودکار،فضایل انسانی را از آن سلب کرده است . وی با انتقاد از توسعه وبرنامه ریزی ما در شهرهای معاصر ،چهره ضد تاریخی آنها را آشکار ساخته وبرخی از بیماریهایی را که گریبانگیر شهــرهای بزرگ اروپا وامریکا است ،مورد بررسی قرار می دهد .
او سعی دارد به تکامل که توسط شهر انجام شده نگاهی نو بیندازدومعتقداست: چنانچه تصویر نوینی از نظم ارگانیک داشته بــاشیم وهمه کارکردهای انسانی را در نظر بگیریم آنگاه می توانیم به شکلی جدید از شهر دست یابیم که توسعه انسانی را به همراه داشته باشد .
شهرهای دوره باستان: میراثی از دهکده
نخستین وجه مشخصه گذار از دهکـده به شهر،افزایش جمعیـت وگستــرش نواحی ساخته شده بود .انباشت جمعیت به صورت متمرکز نبود واجتماعات در اندازه های کوچک در دشتها وکنــاره های رودخانه ها پراکنده بودند . در ابتدا شهر صمیمیت وانسجــام اجتمـاعات نخستیـن را با خود داشت واز نظر اندازه مفهوم محله را در ذهن تداعی می کرد .شهر تا آنجا گسترش می یافت که امکان پیمودن آن با پای پیاده میسر بود .به عبارت دیگر گسترش شهر با گسترش شبکه ارتباطی رابطــه مستقیم داشــت ووسعت آن را دامنه مــوثّر ارتباطات تعیین می کرد.این اصل همچنان به قوت خود باقی اســت به طوری که با پیشرفت وسایل ارتباطی ، شهرها وسعت بیشتری یافتند .
لوییس مافورد ضمن تجزیه وتحلیل اجزای شهر تاکید می کند که کارکرد اصلی شهــر در مفهوم "نگهدارنده"متبلــورشده بود؛ به این معنــاکه شهرهمه عـوامل اجتماعی را در خود گرد آورده و در فضایی محصور ،روابط متقابل آنها را میسّر می ساخت.ارگ عنصر اصلی شهر به شمار می آمد و در اطراف خود دیواری برای حفظ امنیت ساکنان داخلی خود داشت که بعدها به صورت عامل کنترل تعداد ساکنان شهر در آمد0 مازاد محصولات کشاورزی کارگاههـــای شهری در بازار به فروش گذاشته می شد 0علاوه بر آن بازار مکان ارتباطات افراد مناطق مختلف بود .
برای آنکه شهر یک "نگهدارنده"باشد لازم است مردم ونهادها رابه سوی خود جذب کند تابتواند به حیاتش ادامه دهد . لــوییس مافــورد در این خصوص از اصطلاح ابنزر هوارد یعنی مغناطیس استفاده می کند و می افزاید :"در شهرهای نخستین ،مذهب سازمان یافته این نقش را به عهــده می گیرد و مانند مغناطیس مردم را به سوی خود جذب می کند .بررسیهــای تاریخی نشـــان می دهد که هدف شهرهای نخستین خدمت به اهداف خدایان بوده ونه اهداف انسانهـا .لذا در معابد این اعتقاد وجود داشت که انسان برای آن آفریده شده تا خدایان را ستایش کند وبه آنها خدمت نماید واین امر علت وجودی شهر بود".به تـدریج انسان با الهام از فنا ناپذیری خدایان ،معیاری برای فنا ناپذیری خود نیز یافت ودر شهر ساختارهای زیبایی شناختی را در قالب یادمانها به عنوان نمادی از جاودانگی به نمایش درآورد .
در تمدنهای مختلف به دنبال گسستن یا پیـوند با دهــکـده دو کارکرد متضاد بروز کــرد که به ایجاد دو الگوی متضاد سومــر ومصر منجر شد . در اولی، عدم اطمینان ،خطر ،اضطراب ونمادهای قدرت درقالب دیوارهای مستحکم خود را نشان داد و در دیگری آرامش ،اطمینان واتکا به فواید خورشید ورود نیـــل (طبیعت)نظم را با عدالت در شهر مستقر کرد در سـومـــر قدرت در ارگ جای گرفت ودر مصر آداب ورسوم ادامه یافت و به نیروهایی که در اختیار ارگ جای گرفت ودر مصر آداب ورسوم دهکده ادامه یافت وبه نیروهایی که در اختیار تمدن بودند چهره ای انسانی بخشید .وجه اول با شیوه توسعه طلبی ،خشونت ،تضادواضطراب همراه بود که در طول تاریخ ویژگی غالب شهرها شد و وجه دیگر ،بیانگر تعاون وهمیاری انسانی وغنای عواطف ودانش بود که به همراه نهادهای زیبایی شناختی ،نیروهای بالقوه انسانی را رشد داد .
از دیگر مشخصات بارز شهر در این دوران ،قدرت انتقال فرهنگ در شکلهای نمادین والگوهای انسانی است که در دهکده نیز موجب شکوفایی توان انسانها بود . با ضبط اسنادولوحه ها وسنگ نوشته ها ،وجهه شهربه عنوان"نگهدارنده" تقویت می شد واز این راه گذشته،حال وآینده به هم پیوند می خورد .انحصار طلبی ،تقسیم کار وتخصصی شدن در ماهیت شهر نهقته بود وموجب شد تا هر فعالیتی در بخشهای مشخصی از شهر مستقر شود 0نهاد مالکیت که تمایز میان غنی وفقیر را موجب شده یود ،در شهر ابداع شد وزمین وهر چه در آن بود به معبد وخدای آن ،پادشاه تعلق گرفت 0از دیگر خصوصیات مهم شهر دوران باستان،شکل مادی گرفتن یا عینیت بود ،به این نحو که در طرح شهر ،تخیلات ،عقاید ،شهود وادراک ،ویژگی مادی به خود گرفت وساختار قابل دیدن پیدا کرد .فرمانروایان پس از فتح هر نقطه آنجا را با خاک یکسان می کردند وبر اساس قوه تخیل و شهود خود آن را از نو می ساختند ویژگی دیگر شهرهای دوران باستان، هنر نمایش بود که در آن هر فرد نقشی خاص را به عهده داشت 0به گفته رابرت ردفیلد وظیفه شهر بازسازی انسان است ،به این معنی که وقتی شخصیت انسان در دهکده شکل می گیرد وقالب اصلی خود را می یابد ،دیگر تغییری نمی کند ؛اما در شهر انبوهی از نقشهای جدید به وجود می آید که هنجارها وارزشهای اخلاقی ،آداب ورسوم،معماری ودر نهایت کل شهر را به طور مداوم تغییر می دهند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
شهر باستانی همدان
بنای شهر همدان را به دیا آکو پادشاه ماد نسبت میدهند. شهر همدان به نامهای اکباتان - هگمتانه -آنادانا یا همدانا معروف است.
هگمتانه به معنی محل تجمع میباشد و در منابع باستانی به صورت «هگمتانه»، «اکباتان»، «امدانه» و «همدان» ثبت شده است.
تپه هگمتانه
همدان را پایتخت تاریخ و تمدن ایران نامیده اند. تپه باستانی هگمتانه در مرکز شهر همدان واقع است و از مکانهای دیدنی و تاریخی همدان بشمار می رود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
شهر الکترونیک
این سوال و آمال همه شهروندانی است که با توجه به گسترش روز افزون تکنولوژی و نیاز به امکانات سختافزاری و نرمافزاری در شهرها به آن محتاج میگردند.
شهر الکترونیک چیست و چگونه ایجاد میگردد؟ این سوال و آمال همه شهروندانی است که با توجه به گسترش روز افزون تکنولوژی و نیاز به امکانات سختافزاری و نرمافزاری در شهرها به آن محتاج میگردند.اما به نظر میرسد در پاسخ به این نیاز، متولیان امر و کسانی که مدعی اجرا هستند راه را به اشتباه رفتهاند و از این بابت میلیارد تومان هزینه مادی و معنوی به شهر تحمیل کرده و نتوانستهاند آن را اجرا نمایند. در این یادداشت سعی میشود راهکاری ارائه گردد تا شاید متولیان بتوانند این مهم و این خواسته را اجرا نمایند. با اینکه بودجههای گزافی صرف اجرای پروژههای تعریف شده، میگردد اما هنوز خلاء ارتباط بین مراکز اطلاعاتی و بستر ارتباطی (دغدغه دستاندرکاران) در این حوزه که خواست اصلی شهروندان برای سهولت و افزایش کارآیی، دقت و کسب اطلاعات لازم جهت تصمیمگیری بهتر و دقیقتر است متاسفانه به دست نیامدهاست.شهر الکترونیک یعنی شهری که شهروندان بتوانند به راحتی با مراکز خدماترسان شهری ارتباط برقرار کنند و سرویس بگیرند. مدیریت شهر الکترونیک یعنی اینکه مدیریت بتواند به سهولت از کلیه درخواستها و نیازها و مشکلات شهروندان و شهر مطلع گردد و حتی پا را فراتر گذاشته با جمعآوری نیازهای آتی و درخواستهای آتی و مشکلات آتی که پیش روی شهروندان است با اجرای پروژههای کوتاه مدت و بلند مدت خود را آماده نماید. اولین گام در تحقق شهر الکترونیک یکپارچگی مدیریت جمعآوری تقاضاهای شهروندان است. شاید بتوان درخواستهای امدادی شهروندان از راهنمایی و رانندگی، آتشنشانی، اورژانس بیمارستان و خدمات شهری را از طریق مدیریتی واحد توزیع کرد. در این صورت میتوان انتظار داشت در هنگام بروز حوادث اورژانس و آتشنشانی، راهنمایی و رانندگی، نیروی انتظامی به سرعت در محل حاضر و اقدام به ارائه خدمات نمایند و لازم نباشد ابتدا به ۱۱۰، ۱۱۵ و یا ۱۳۷ و... تماس گرفت، در حالی که ممکن است خدماترسانی هماهنگ این نیروها انجام نشود و این نیروها تنها تاخیرها را به گردن یکدیگر بیاندازند. با اتخاذ این راهکارها میتوانیم موجب افزایش بهرهوری و بکارگیری بهتر از امکانات و نیروها شویم.گام دیگر ایجاد سیستمهای ارتباطی بین دستگاههای ذیربط است که در ارتباط با مردم هستند مثلاً برای صدور مجوز حفاری در شهرداری کافیست دستگاههای درخواست کننده همچون آب و فاضلاب، برق، مخابرات و گاز و ... به نیابت از متقاضی حقیقی و حقوقی وارد سیستم شده و درخواست خود را ثبت کنند و این تقاضاها پس از کنترلهای اولیه در سیستم و اعمال پیش فرضها در محدوده زمان و مکانی (مثلاً عدم صدور مجوز در ایام بازگشایی مدارس و یا عدم صدور مجوز حفاری تا شعاع خاصی اطراف بعضی مراکز خاص و عبور خطوط گاز، برق، آب و فاضلاب و مخابرات و نیاز به بررسی بیشتر) بلافاصله در شهرداری ثبت و اعلام هزینه شده و در صورت پرداخت وجه مجوز آن جهت اجرا اقدام گردد، دیگر نیازی به مراجعه حضوری و یا چند مرحلهای نباشد. انجام این مهم باعث خواهد شد اولاً مراجعات به شهرداری کاهش یافته و ثانیاً ادارات مستقیماً مجوز کسب شده از شهرداری را با لحاظ تمامی جوانب درخواستها دریافت نموده و از عواقب احتمالی کار مطلع بوده و تأثیر آن را در اختلالات احتمالی شهری از جمله ترافیک و مزاحمت برای شهروندان را تا حد امکان کنترل نمایند. تیمهای لکهگیر دارای اطلاعات کامل حفاریها و کنترل پیک تقاضاها بوده و از نیرو و امکانات خود با توجه به این امکانات در آینده بهتر بهره خواهند برد.سومین گام تهیه سیستمهای نظارتی بر سیستمهای فوق و جمعآوری اطلاعات مرکز طرح و توسعه حوزه شهری است تا بتوان با ایجاد هماهنگی و انسجام در طرحها و پروژهها، سریعتر و روانتر خدمترسانی به شهروندان را اجرا نمود و این نکته را در نظر داشت که شهر یک موجود زنده است بنابراین شهر الکترونیک هم نیاز به داشتن اطلاعات به روز و برنامههای تصمیمگیر و تصمیمساز به روز و فراگیر و آیندهنگر دارد تا بتواند پاسخگوی مشکلات امروز شهروندان باشد و شهروندان بتوانند در سایه ثمرات شهر الکترونیک اعتماد بیشتری به مدیران خدمتگذار شهری داشته باشند.
نیاز به ایجاد شهر الکترونیک:
ازدحام و تراکم جمعیت های بزرگ و تفاوت جمعیت شب و روز در شهرهایی مثل تهران، همراه با آلودگی گسترده نور، صدا، هوا و فضا و مسئله ترافیک و زمان، منشاء یافتن چاره ای برای کاهش آلام ناشی از زندگی در اینگونه شهرها شده است. مهمترین مسئله در این شهر ها حرکت جمعیت است. حرکت جمعیت اعم از حرکت با وسیله نقلیه و یا ازدحام جمعیت در مراکز فروش و خدمات اداری و رفاهی شهر، علت اصلی بسیاری از "مسائل شهری" اعم از مسائل انسانی شهری و یا حوادث و سوانح شهری در شهرهای بزرگ می باشد. با ظهور صنعت همزمان ارتباطات، کامپیوتر و بدنبال آن ارتباطات شبکه ای در قالب اینترنت فضای جدیدی برای شهر بوجود آمد که از آن تعبیر به "شهر مجازی" می شود. ظهور شهر مجازی در درجه اول موجب کاهش "حرکت جمعیت" در شهر واقعی و در درجه بعدی "فضاهای همزمان" را بدون فرسایش و اصطکاک با یک هندسه موازی امکان پذیر می سازد. در واقع دو فضائی شدن شهر در فضای واقعی و فضای مجازی، نوعی "مدیریت کنترل حرکت جمعیت شهری" محسوب می شود که تلاش می کند با عقلانی کردن روند حرکت جمعیت شهر آرامتر، کم هزینه تر و برخوردار از امنیت شهری و امنیت روانی شهروندان را فراهم کند.در شهر مجازی، خدمات اطلاعاتی بدون هیچ محدودیت زمانی و مکانی انجام می شود. مفهوم شهر و دولت مقید به ساعت کار اداری، تبدیل به شهر و دولت 24 ساعته در هفت روز هفته می شود و شهروندان در همه ساعات و دقایق روز امکان بهره مندی از خدمات دولتی و شهری را خواهند داشت. در این فضای جدید دیگر مفهوم بازکردن و بستن دروازه شهر و یا تقسیمات شهری بر اساس میدان، خیابان و کوچه و یا اساسا معماری مبتنی بر مکان محوری به پایان می رسد، بلکه معماری فضای مجازی مبتنی بر تغییر تکنولوژیکی زمان و مکان است و ساخت های قابل دسترسی همزمان برای همگان است.
بحث ایجاد شهر الکترونیکی در ایران (تهران)
برخی کارشناسان شهر مجازی را این چنین تعریف کرده اند : شهری که تمام ظرفیت های آن امکان تبدیل به فرآ یند اطلاعاتی را دارا باشد وبتواند به فضای مجازی منتقل کند .
خط مشی های شهر مجازی به موضوع ترددهای بین شهری به این صورت نگاه می کند که آیا امکان انتقال به فضای مجازی را دارد و آیا این فرایند ها با کلیک موس امکان پذیر است؟
امروزه شاهدیم که دردنیای توسعه یافته ، شهر های بزرگ به سمت الکترونیکی شدن پیش رفتند ونمونه مشخص از این شهرهای بزرگ، شهر سئول پایتخت کره جنوبی و شهر تورنتو،در کانادا وهنگ کنگ به عنوان یک شهر کاملا الکترونیکی مطرح است. هر روز به ترافیک شهر تهران افزوده می شود و آلودگی هوا نیز افزایش می یاد و هیچ راه دیگری به جز توسعه شهر الکترونیکی امکان حل مشکل تهران را در این خصوص ندارد. اگر در این رابطه دولت و سایر دستگاه های اجرایی همکاری کنند می توان امید داشت که با اجرایی شدن طرح الکترونیکی تهران بسیاری از مشکلات کاهش یابد، چون تجربه شهر الکترونیکی در دنیا فراوان است و می توان با مطالعات آنها شهر الکترونیکی تهران را با دیدگاهی نو مطالعه و برنامه ریزی کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
«شهر رندان»
در روزهایی که شیراز مثل یک خاتم فیروزه بواسحاقی درخشان و بیغبار، در انگشت شاه شیخ ابواسحاق بود حافظ دوران جوانی خود را میگذراند و با شاه جوان نیز هم سنّ و سال بود. خوشگذرانی و شادمانی شاه شیخ به همراه بیباکی و جوانی او باعث شد که مورد توجه مردم قرار بگیرد و همین عاملی برای از بین رفتن دلنگرانی شاه نسبت به امیر محمّد مظفر شد. شاه جوان که در میدان سعادتآباد بیرون دروازة استخر تصمیم به بنای قصری تاریخی نمود شور و شوقی عجیب در مردم به پا شد همان قصری و میدانی که چند سال بعد شاهد حکم قتل ابواسحاث از سوی (محتسب) بود. شاعران زیادی برای این کاخ باعظمت و شکوه شعر سرودند و آن را با بناهای تاریخی خسروانی یکسان دانستند و آن را بهشت سعادت نامیدند. این قصر را که برابر ایوان فروریختة کسری میدانستند چه کسی فکر میکرد که روزی بر سر سازندهاش خراب گردد. قسمتی زیاد از درآمد شهر صرف ساخت کاخ شد و افراد متملق و چاپلوس نیز دست از کار برنمیداشتند امّا شاه از این افراد دلنگران بود و از اینرو جانداران خود را از اصفهان انتخاب نمود و به شیرازیها اطمینان کامل نداشت. شیراز در واقع در دست ماجراجویانی بود مانند پهلوانان، کدخداهای محلات، رندان شهر که نبض ماجراجویی و هرج و مرج شهر شیراز در دست آنان بود.
شاه ابواسحاق در آغاز حکومت توسط (کلوها) توانست مدعیان خطرناک را کنار بزند زمانیکه کلوها برادر شاه شیخ (مسعود) را کشتند و یاغی باستی یکی از کلوها خواست حکومت را به دست بگیرد، شاه شیخ توسط عدّهای از همین کلوها توانست پس از بیست روز جنگ یاغی *** را شکست دهد و علّت اعتماد نکردن به آنان همین بود که در مواقع آرامش میتوانستند تمام شهر را به هرج و مرج کشیده و مردم را به شورش و قیام تشویق بکنند.
آنها اهل لوطیبازی و شرارت و غارتگری، شبگردی و حتّی آدمکشی بودند و به نام ننگ اعتنا نمیکردند در نزد آنها تعدّی شرابخواری، لاابالیگری، زنابارگی رواج داشت و ملاحظه نام و مقام نمیکردند از اینرو کسی برای حکومت خطرناک به نظر میرسیدند حتّی زمانیکه محتسب شورش کرد آنها با او همدست شدند و از او پیشنهاد کردند.
در این ایّام روح فتنهجویی، رندان شهر رابه هر قدرتی میرساند و بزرگان شهر هم با کلوها بودند هم با رندان شهر.
بهار دلانگیز شیراز، باغها و میوههای طربانگیز و آب و هوایی مطبوع همگی شاعران را بر سر ذوق میآورد، در شهر مساجد و خانقاههای وقفی چهرة مذهبی شهر را تشکیل میدادند و شهر به زاهدان و گوشهنشینان خود میبالید و به قرآنهای خطی به خط خلفا و ائمه اطهار در مساجد فخر میفروخت، سادات و زاهدان در حکومت به قدرت میرسیدند بدون اینکه هیچگونه اسم و رسمی داشته باشند. شهری که دارای 17 محله و 12 دروازه بود در حالت کلی بسیار زیبا ولی دارای پنجرههای کوتاه در کوچههای تنگ که بوی گند پلیدی را به دماغ میرساند که شهر در حالت ظاهری زیبا و باطنی زشت را داشت مردم شهر لاغراندام گندمگون مذهبشان شافعی، حنفی، شیعی بود.
زنان شهر که لعبتهای عشق آفرین بودند کفش به پا کرده نقاب به چهره داشتند تا زیبایی آنان مخفی بماند و روزهای دوشنبه و پنجشنبه و جمعه در مسجد جامع جمع میشدند و آنان نظر مردان پر شور از عشق را به خود جلب میکردند. با وجود تفرجگاههای زیادی که در شهر بود عشقهای مخرف*** که بیماری عصر بشمار میامد پُر شده بود.
در چنین شهر و اوضاعی بود که شاه شیخ ابواسحاق بر تخت حکومت نشسته بود و مانند یک نگین فیروزهای در شهر رندان میدرخشید تا اینکه مخالفان حکومت وی بر سرکار آمدند که بسیار مدعیان خطرناکی بودند از جملة آنان امیرمحمّد مظفر که امیر مبارزالدّین(محتسب) خوانده میشد.
«فیروزه ابواسحاقی»
در این روزهایی که از در و دیوار شهر شیراز موج طرب و عشرت رندان برمیآمد، شهر شیراز از وجود شاعرانی جوان به نام شمسالدّین جزئی از آنان بود اینکه او دارای فضل و دانش بود یا نه و آیا اینکه او از ثروت و مکنت بویی بُرده بود یا نه روایتهای گوناگونی وجود دارد، افرادی وی را درسنخوانده و امّی خواندند برخی او را از جمله افرادی میدانستند که یک شبه علم بدانها الهام میشد امّا آن چیزی که مشخص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
شهر اهواز
اَهواز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان خوزستان است. این شهر که بخش مرکزی کلانشهر اهواز میباشد، از نظر جغرافیایی در ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی قرار گرفتهاست و در جلگه خوزستان به ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع میباشد.
شهر اهواز با ۲۲۰ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر وسیع ایران پس از تهران میباشد.[۲] جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۹۶۹٬۸۴۳ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار میدهد.[۳]
کارون پرآبترین رود ایران، اهواز را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کردهاست که این امر جلوه زیبایی به این شهر دادهاست. وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران در اهواز، این شهر را به یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کردهاست و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری را در خود بپذیرد.
شهرهای اطراف اهواز عبارتاند از: شهرهای تاریخی دزفول و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز در شرق، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و دشت آزادگان در سمت غرب.
اهواز کنونی محور ترانزیتی بسیار مهمی است که از راههای زمینی و ریلی و هوایی دیگر شهرهای ایران را به بنادر مهمی مانند ماهشهر و آبادان و بندر امام خمینی و خرمشهر به عنوان مرزهای آبی و شلمچه و چزابه بهعنوان مرزهای زمینی با کشور عراق متصل میکند که بر این اساس جادههای منتهی به اهواز همیشه دارای بار سنگین ترافیکی است.
تاریخچه
پیش از اسلام
در زمان ایلامیها در حدود شهر کنونی اهواز شهری به نام تاریانا قرار داشتهاست. عدهای از مورخین متأخر نیز بدون استناد تاریخی عنوان نمودهاند نام اهواز در دوران باستان اوکسین بودهاست، در صورتی که چنین چیزی واقعیت نداشته و نام این شهر در دورهٔ ایلامیان تاریانا (Tareiana) بوده. اوکسین احتمالاً تلفظ یونانی اوز یا هوز است مراد از آن همان خوزستان است. در زمان هخامنشیان هووج یا خوجستان یا همان هوجستان خوانده میشود و داریوش کبیر در کتیبه بیستون خوزستان را به همین نام هووج نام بردهاست. خوز به معنی نیشکر و خوزستان به زبان ایلامی شکرستان است.
در زمان اردوان چهارم از سلسله اشکانی اهواز مدتی پایتخت بودهاست. در جنگ اردشیر بابکان و اردوان پنجم که در رامهرمز صورت گرفت و اردشیر بر اردوان غلبه کرد اهواز صدمات بسیاری دید. اردشیر بابکان مؤسس دودمان ساسانیان در محل قدیمی شهر اهواز دو شهر بنا نهاد که در یکی از آنها بازاریان سکونت داشتند و در دیگری بزرگان و اشراف. نخستین هوجستان واجار (خوزستان بازار) و دومی را هرمزداردشیر نام داشت.
شهر اهواز در آن زمان هرمزشهر (هرمزداردشیر) نام داشت.[۴] (بازماندههای هرمزشهر که در زیر سطح اهواز کنونی قرار دارد به خاطر پروژه مترو با خطر تخریب روبروست.[۵]) البته در روزگار ساسانیان رامشهر نیز نامیده میشدهاست.
در زمان ساسانیان به ویژه در زمان اردشیر بابکان و پسرش شاپور اول بر روی کارون در حدود اهواز سدهای زیادی ساخته شد از جمله سد اهواز یا بند اهواز یا شادروان اهواز که به سد خداآفرید هم معروف بود و توسط اردشیر بابکان ساخته شد. کانالهای آبیاری و نهرهای مختلف که از سد مذکور منشعب شده بود باعث آبیاری کشتزارها و نخلستانها و در نهایت سرسبزی و خرمی اهواز شده بود. مثل نهر شاهجرد که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد و از داخل بخش قدیمی شهر عبور میکرد و آن را به دو بخش تقسیم میکرد: بخشی که بین نهر شاهجرد و رود مسرقان (گرگر) بود که اصل شهر اهواز و در واقع هستهٔ اولیه و بافت قدیمی شهر و در حدود کوهپایه واقع شده بود.
حدود محلهٔ کارون کنونی اهواز و منبع آب و بازار و مسجد جامع شهر آنجا بود لذا آن را مدینه یا شهر میگفتند و در قسمت شرق نهر شاهجرد بود و قسمت دیگر به نام الجزیره یا جزیره که بین شاهجرد و کارون اصلی واقع شده بود نامیده میشد و در واقع بخش غربی اهواز قدیم بود (حدود بخش مرکزی و کنونی شهر مثل باغ شیخ و نادری و ۳۰ متری و باغ معین و خیابان۲۴ متری) آثار نهر شاهجرد هم اکنون در محله اهواز قدیم کنونی بین خزعلیه (خرمکوشک) و اهواز وجود دارد.
دوران اسلامی
نام کنونی اهواز، به ظاهر بازمانده از دوران اسلامی است ((جمعِ مکسر ”هوز“) به نام «خوزی» (در منابع یونانی ouxioi و در متون هخامنشی huja = عیلام). در وقایع اسلامی اهواز به دست ابوموسی اشعری والی بصره به فرمان عمر بن الخطاب در سال ۱۷ هجری قمری اشغال شد. در اثر این حمله بخش اشرافینشین شهر که به هرمز اردشیر موسوم بود به کلی ویران شد ولی بخش بازاری آن باقی ماند و این بخش همان اوز یا هوز است که در قرن اول هجری به نام اولیه اهواز یا سوقالاهواز (خوزستان بازار) خوانده میشد.
در زمان آل بویه اهواز به تصرف آنان درآمد و تحت حکومت آل بویه قرار گرفت. در سدهٔ ۴ هجری عضدالدوله دیلمی (فنا خسرو) اقدام به مرمت و آبادانی اهواز کرد و شبکههای آبیاری را مرمت کرد و پل معروف هندوان اهواز را از نو ساخت. اهواز در این دوره به حدی آباد و حاصلخیز شد که مقدسی آن را انبار بصره گفتهاست محلهٔ شرقی اهواز در این دوره بنا و با پلی جزیرهای که در میان کارون به نام دجیل قرار داشت به محله ناصری بعدی وصل شد.
یاقوت حموی و حمزه اصفهانی و مقدسی گویند: «اهواز قدیم به وسیله نهر شاهجرد به دو محلهٔ بزرگ تقسیم شده بود محلهٔ غربی که بین رودخانه و نهر شاهجرد واقع و جزیره خوانده میشد و محلهٔ شرقی که در پای کوه و بازار و مسجد جامع در آن بنا شده بودند و به اصطلاح شهر یا مدینه خوانده میشد. شهر شاهجرد در بالای سد اهواز از کارون جدا و روی به طرف شکارهٔ کنونی میرفت. لفظ اوباره که اکنون محلی است در اهواز در جنوب خیابان ۳۰ متری به معنی آب باره و محل عبور آب است که یادآور همان نهرهای شاهجرد و غیرهاست.»
ابن منشاد مینویسد: «اهواز شهر بزرگی است، مردمش زرتشتی و مسلمان و انبار کالاها و فرآوردههای خوزستان شکر، بافتههای پشمی، جامههای دیبا، پارچههای کنفی و دیگر محصولات را از همهٔ شهرهای ایران به اهواز میآورند و از این شهر و به وسیلهٔ کشتی از راه خلیج فارس به هندوستان و چین و از راه بصره و عراق و اصفهان به سایر کشورهای جهان حمل میکنند. بازرگانان و سوداگران و بیگانگان در این شهر سود بسیار میبرند. نام اهواز با کالاهای شکر و پارچه، در همهٔ جهان مشهور و به بزرگی موصوف بود و به همین جهت عربها این شهر را «سوقالاهواز» نامیدهاند.»
منظرهٔ پل سفید، قدیمیترین پل دایر روی رود کارون در اهواز، زمستان ۸۴
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنین جنگلها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) همزمان با حفر کانال سوئز و توجه اروپائیان رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد ولی در دورهٔ پهلوی به نام قدیمی «اهواز» خوانده شد.
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و به ناچار دو بخش بودهاست. در شاخهٔ کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و در شاخهٔ جنوبی از اهواز تا خلیج فارس کشتیرانی میشدهاست. این امر به این دلیل بودهاست که در مسیر کارون در محل کنونی اهواز صخرهای بزرگ قرار داشته که عبور کشتی از آن را ناممکن میکردهاست. همچنین ویرانههای سد اهواز نیز مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. بنابراین کشتیهایی که از شوشتر میآمدهاند در محل اهواز بارها را به کشتی دیگری در سمت دیگر صخره منتقل میکردهاند. این کار باعث به وجود آمدن انبارها و کاروانسراهای بسیاری در اهواز شد و یکی از دلایل رونق تجارت در اهواز هم همین امر بودهاست. در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای دنیا است و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشتهسنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند. کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.