گزارش کارآموزی
دانشکده شیمی
گروه مهندسی گاز
پتروشیمی شهید تندگویان
شرح فرآیند کارخانه PTA-1
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:85
قسمت 1100 ـ تراکم هوا) دیاگرام 11 – 1 - PR- 0201- 3 را نگاه کنید (
1-1-2-3 )خلاصه
این قسمت برای بدست آوردن هوای متراکم برای انجام واکنش اکسیداسیون در R1301A/B و D1401 با حداقل مصرف انرژی فراهم شده است . به این منظور انرژی موجود در گاز ( Off - Gas) خارج شده از راکتورها در منبسط کننده A/B TE1101 باز یافت می شود . همچنین به دلیل گفته شده بخار اضافی تولید شده در واحد به توربین بخار چگالشی TR 1101 فرستاده می شود .
برای موازنهانرژی لازم برایکمپرسور بخارفوق داغ 40 barg از محدوده واحد ( Battery Limits) وارد میشود.
کندانس اضافه بدست آمده بعد از پیش گرم شدن به Cْ85 به محدوده واحد ( BatteryLimits) برگشت داده می شود.
2-1-2-3 ) شرح کامل
واحــد تراکـم هـوا، هوای فرآیند را برای راکتورهای اکسیداسیون در دمـای حـدودCْْْْ175 و فشـار حـدود 21.5 barg فراهم می کند. این واحدشامل یک کمپرسور سانتریفوژ پنج مرحله ای C1101 و سیستــــم رانش مـربوطـه کـه شامـــل یک منبسط کننده دو مـرحله ای TE1101A/B و یـک توربیـن بخـار چگــالشـی
( Condensing ) TR1101 است ، می باشد.
گازهای (Off - Gas) تصفیه شده راکتورها در ورودی هر مرحله از منبسط کننده در مبدلهای E1102 و E1104 با استفاده از بخار بازیافتی 5 barg واحد پیش گرم می شوند.
گاز (Off - Gas) 0.1 barg خارج شده از TE1101B ( مرحله دوم منبسط کننده) به واحد دفع CO منتقل می شود .توربین بخار چگالشی در سه سطح مختلف با بخار خورانده می شود:
-بخار فوق داغ 40 barg از B.L.(بخار H.P.S. )
-بخار بازیافتنی اشباع 5 barg تولید شده در واحد (بخار L.P.S. )
-بخار باز یافتنی اشباع 2.1 barg تولید شده در واحد ( بخار L.L.S. )
بخار بازیافتنی 2.1 barg اضافی تحت کنترل فشار به TR1101 ، توربین بخار چگالشی، بعد از گذشتن از D1108 ، جدا کننده کندانس بخار L.P. ، فرستاده می شود.
بخار بازیافتنی 2.1 barg اضافی تحت کنترل فشار بعد از گذشتن از D1109 جدا کننده کندانس بخار L.L.P. ، به TR1101 فرستاده می شود.
بخار فوق داغ 40 barg بعداز گذشتن از D1106 ،جدا کننده کندانس بخار، داخل توربین می شود ولی سرعت جریان ورودی به اندازه ای باید باشد که شریط هوای متراکم را در مقادیر مطلوب برای واکنش حفظ نماید.
بعد از منبسط شدن ،کلیه بخار در کندانسور E1101 که تحت خلاء کار میکند کندانس می شود .
کندانس بدست آمده درE1101 بوسیله P1101A/S تحت کنترل سطح E1101 ( Level ) پمپ میشود.این سطح در حال کار کردن به صورت محدوده دو قسمتی می باشد که کندانس را به قسمتهای زیر میفرستد:
-D1104 ( 0-100% )
-برگشت دادن به E1101 ( 0-30% )
درهر شرایطی جریان ثابتی از کندانس تحت کنترل شدت جریان حجمی به B.L. به عنوان تضمین عمل برگشت داده میشود . کندانس فرستاده شده به محدوده واحد ( Battery Limits) در E1103 بوسیله بخار L.P. تا دمای 850C گرم می شود.
خلاء در داخل E1101 بوسیله J1111 A/B ، J1112A/B ، E 1111 A/B که به ترتیب اژکتورهای خلاء و کندانسورهای اژکتور خلاء هستند فراهم می شود.
*******
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
مقدمه
مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.
بر همین اساس شـخـص دیـنـدار حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند
بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.
البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟
پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.
شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:
(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)
اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق را ویژه یک شریعت نمی دانند.
در ایـن نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فـیـلـسـوف بـزرگ دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیـدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا نادرستی پـلـورالـیـزم دیـنـی و تـکـثـرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پـیـامـدهای تکثرگرایی دینی را از نظر بگذرانیم ولی پیش از آن, بـایـسـتـه اسـت بـه مـعنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قـرأـتـهـای گـونـاگون آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.
معنای پلورالیزم
پـلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـای انـگـلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تـکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شهید مطهری و استعمار و غرب زدگی
دین مبین اسلام پس از ظهور در شبه جزیره عربستان ونشو ونما در سایر بلاد ، در مسیر هدایت انسانها و بنیان گذاردن تمدن مهم از آرا ء وافکار دینی ، با موانع و مشکلات عدیده ای مواجه شده است . اسلام در مقابله با این موانع وخطرات ، ساز وکارهای متفاوتی با توجه به نوع خطر وزمان ومکان اتخاذ نموده است . یکی از مهمترین سازوکارها ، تربیت شخصیتهایی است که تعالیم الهی را به خوبی فهمیده وبا توجه به الگوها وآموزهای دینی به دفاع از حریم مقدس آن بپردازند . مجاهدت این شخصیت ها وتلاش فکری واجتهادی ، افکار وآثار و کردار آنها به نوبه خود به غنای هر چه بیشتر این دین ، چه در مرحله اندیشه وچه در سطح عمل کمک کرده است . اساسا مکانیزم ایجاد رویه ،الگو وبرنامه عقلایی در پیش پای نسلهای آینده درباره چگونگی حفاظت از ساحت دین می نهد . در قرن نوزدهم با ظهور استعمار در سطح پیشرفته ورسیدن امواج جدی مدرنیته ومدرنیسم به مرزهای جهان اسلام وایران ، تهدیدات مضاعف گردید . تهدیدی که مسبوق به سابقه نبود والگوی مبارزه ای نیز از گذشتگان به نسل آن عصر به یادگار نبود . اگر قبلا مردم ونخبگان دینی در تضاد با استبداد وحکام جور بودند ، آن روز استعمار نیز به عنوان پدیده ای پیچیده وفریبکار ، دغدغه خاطر آنها شد .استعمار همراه با اندیشه ها ومظاهر عملی مدرن بود که محصولاتی از قبیل غرب زدگی ، خود با ختگی فکری وفرهنگی ویا سئوالات جدی علمی ومعرفتی را به ارمغان آورد . صاحبان اندیشه وفعالان سیاسی ومذهبی دنیای اسلام عکس العمل متفاوتی در مقابل این پدیده نشان دادند . از جمله اینکه عده ای درپی ایجاد پلی بین غرب و بلاد اسلامی بودند . اینها غرب را به به کلی نفی نمی کردند و از طرف دیگر مظاهر منفی فرهنگی وتمدن آن را نمی پذیرفتند . آنها نظام فکری را عرضه می کردند که هم دقایق مدرنیته در آن بگنجد و هم دقایق مکتب اسلام . جریان دوم در نسبت با غرب مدام در داشته های خود تردید کردند ودر صدد جستجوی حقیقت در ماورای مرزها برآمد . آنها هیچگونه اعتقادی به توانایی آموزه های اسلامی در قبال اندیشه غرب نداشته واین نسخه را برای خویش وهموطنان می پیچند که از سرتاپا باید غربی شد . جریانی دیگر که از آن به اسلام گریان یا احیاگران دینی تعبیر می شود ، توانای فکر دینی در حل مشکلات ، رد شبهات واداره اجتماع را باور داشته اند . آنها بازگشت به اسلام اصیل را حلال تمام مشکلات ومعضلات عصر حاضر دانسته ومی دانند ومعتقدند اسلام هیچ گونه نیاز معرفتی به مدرنیسم ولیبرالیسم ندارد ومدرنیته فقط سئوال زا است نه معرفت زا (1) در اوج قله این مسلک در عصر فعلی حضرت امام (ره) قرار دارد وشهید مطهری از تغذیه کننده گان این اردوگاه است در این جا سعی داریم ابعاد وزوایای نسبتا پنهان روش شناختی وروش فکری وشخصیتی این متفکر را فراتر از ورود به مباحث فلسفی ویا روشی کلیشه ای مورد مدلقه قرار دهیم . هر چند بیان کردن وبویژه مکتوب نمودن این مقولات بسیار سخت است اما توجه به آنها از نیاز های جدی اثر حاضر به شمار رفته ومارا به سوی جهتی عقلایی در مسیر سیاست پردازی رهنمون می سازد . استاد از متفکرین برجسته ای است که با مجاهدت وتلاشی کم نظیر در شناخت اسلام اصیل و درک خطرات آرا وافکار غیر دینی ، خدمات قرین موفقیتی به خواص وعوام ومذهب نشیع نمود . وی در زمانی می زیست که تاریخ شوخی های زشتی با فرهنگ این مرز وبوم می کرد . حیات وی مصادف با ظهور ایدولوژی های چپ وراست بود. ایندو با پروراندن افراد ماتر یالیست وروشنفکران غرب زده ، جوانان را هدف قرار دادند . آموزه های ماتر یالیستی به طرز عجیب وفریبنده ای با حمایت بلوک شرق سعی در منزوی کردن اسلام گرایی داشت . با این وضعیت کسی مثل مطهری احساس می کند که کلیت ایدولوژی اسلامی در خطر است وباید ایدولوژی اسلامی را بنویسد.(2) وی اسلام را هدف می دانست نه وسیله بنابراین تلاش داشت همه افکار را با اسلام بسنجد . متفکرین اولیه اسلامی ، اسلام را با غرب توضیح می دادند در حالی که می بایست این کار را بر عکس انجام می دادند . یعنی مدرنیته ومدرنیسم را با اسلام توضیح دهند.(2) مطهری با زیرکی وعمق اندیشه ، بین بیان دین به زبان معاصر که بادرک معاصر مناسبت داشته باشد و ترجمه دین به زبان تجدد تفاوت قایل بود . ایشان توانایی اسلام در اداره اجتماع را باور داشت . می توان گفت آفت عدم اعتماد به اسلام واعتماد به نفس ، بزرگترین سد راه نهفته های اسلامی بوده وهست . این مشکل اساسی پیشروی انقلاب اسلامی به شمار می رود استاد ، با آسیب شناسی دینی واجتماعی ، درک صحیح از زمان ، نگرش منتقدانه به حال وپیش بیبی آینده ، در پی حل مشکلات بر آمد . در میدان کار زار از نقد سخت وشجاعانه تحجر و جمود فکری نیز غاض نشده وبا شجاعتی تمام وبا پیبندی به تقوای ستیز به مقابله با تقوای گریز پرداخت . مطلب بسیار مهمی که نباید به خاطر قضاوتهای شتابزده وسطحی از آن غافل شد ، این است که استاد قبل ازآنکه به روشنگری بپردازد ، خود به مرحله روشنفکری ( این اصطلاح با تسامع به کار می رود ) رسیده بود . به تعبیری وی به علم نه صرفا به خاطر استفاده دیگران ، بلکه اصالتا ارزش قایل بود . امام صادق (ع) می فرماید : طالبان علم سه دسته اند ، ایشان وصفتشان را بشناسد . دسته ای دانش رابرای نادانی وستیزه جویند . دسته ای برای بلندی جستن وفریفتن جویند و گروهی برای فهمیدن وخرد ورزیدن ( فقه وعقل ) ، برای گروه سوم علم ، مطلوب با لذات است نه وسیله ای برای غرایز دیگر . امام صادق (ع) می فرماید که علم واقعی آن است که انسان برای فقه و عقل دنبال آن رود .(4) بلاشک استاد شهید جزو گروه سوم است . ماکس وبر می گوید : عالم به ما می گوید که فقط به اعتبار خود علم است که به علم می پردازد ونه صرفا به این واسطه که دیگران بتوانند ازآن بهره های کاسبکارانه یافنی بگیرند یا اینکه انسانها بتوانند بهتر تغذیه کنند ، بهتر بپوشند ، تنویر شوند وخود را هدایت کنند (5)استاد ، علم را که اصالتا برای آن ارزش قایل بود ، در مسیری جهت دار برای هدایت دیگران به کار گرفت . مگر نه این است که علم هم وظیفه ای دارد ؟ وبر می گوید : وظیفه علم روشنگری است (6) موضوعات انتخابی استاد شهید برای قلم زدن وسخن گفتن با توجه به ارزشها وباید ونباید های مذهبی ، سیاسی ، اجتماعی وفرهنگی بود . لکن بعد از انتخاب موضوع و ورود در آن به تمام معنا علمی وبی طرفانه قضاوت کرده است و همین ویژه گی از وی منتقدی منصف ومبتکری تا ثیر گذار ساخته است . استاد در این باره می نویسد : این بنده از حدود بیست سال
گزارش کارآموزی گروه: علمی کاربردی صنایع شیمیایی مکان کارآموزی شرکت پتروشیمی شهید تندگویان
موضوع کارآموزی شرحی بر نحوه کار و آشنایی با دستگاهها در آزمایشگاه مرکزی
فرمت فایل:ورد
تعداد صفحات:69
فهرست صفحه
آ شنایی با محل کارآموزی 1
دستگاههای آزمایشگاه 4
Gas Chromatograph 4
High Perfomance Liquid Chromatograph 9
High Perfomance Ion Chromatograph 11
Atomic Absoption Sepctrophotometer 12
Atomatic Disitillation 15
Atomatic Titrator 17
X-Ray Flouorsecence 17
Polarograph 18
Lazer Particle Size Analayzer 18
Sulfur Analayzer 22
Inductively Coupled Plasma 24
UV- Visible Spectrophotometer 26
Color/color Difference Meter27
Karl Fischer Moisture Titrator27
Karl Fischer Titrator28
اندازه گیری استالدهید ، متیل استات ،اتیل استات ، متانول ، ایزو بوتیل استات ، تولوئن وپارازایلین 32
اندازه گیری اسید استیک در نمونه FA-1703 به روش گاز کروماتوگرافی 33
اندازه گیری میزان اکسیژن ، نیتروژن ، متان ، دی اکسید کربن و مونوکسید کربن در گازهای
خروجی از راکتور اکسیداسیون به روش گاز کروماتوگرافی 34
تعیین 4-CBA در حضور کبالت و منگنز به روش پلاروگرافی 37
روش اندازه گیری اسید فرمیک در اسید استیک 38
اندازه گیری باقیمانده تبخیر در مایعات آلی بر روی حمام آب 40
تعیین ناخالصی های فلزی در اسید ترفتالئیک به روش اسپکترومتری جذب اتمی 41
تعیین کلرید در اسید استیک 44
اندازه گیری منگنز وکبالت در محلول غلیظ کاتالیست به روش پلاروگرافی 45
اندازه گیری کمی اسید ترفتالئیک ومحصولات واسطه ای و جانبی در مایع مادر به روش HPLC 49
تعیین برومات ویدید در برمید منگنز 59
تعیین Co+2,Mn+2,Br- موجود در جریانهای کاتالیستی به روش XRF 59
لیست تجهیزات عمومی آزمایشگاه 64
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
بسم الله الرحمن الرحیم
آزادی فکر و عقیده در اسلام از دیدگاه شهید مطهری
استاد مربوطه: حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای کاوری
تهیه کننده :حسن انوشه
شماره دانشجویی : 8715713005
نام درس : متون اسلامی
آزادی فکر و عقیده در اسلام از دیدگاه شهید مطهری
یکی از انواع آزادیها که از انواع آزادی اجتماعی شمرده میشود، به اصطلاح امروز آزادی عقیده و تفکر است.انسان در جمیع شئون حیاتی خود باید آزاد باشد یعنی مانعی و سدی برای پیشروی و جولان او وجود نداشته باشد، سدی برای پرورش هیچیک از استعدادهای او در کار نباشد.یکی از مقدسترین استعدادهایی که در بشر هست و شدیدا نیازمند به آزادی است، تفکر است و فعلا عرض میکنیم فکر و عقیده که بعد میان ایندو تفکیک خواهیم کرد.بلکه مهمترین قسمتی از انسان که لازم است پرورش پیدا بکند تفکراست و قهرا چون این پرورش نیازمند به آزادی یعنی نبودن سد و مانع در جلوی تفکر است، بنابر این انسان نیازمند به آزادی در تفکر است.امروز هم میبینیم مسئلهای بسیار بسیار مهم و قابل توجه به نام آزادی عقیده در جهان مطرح است خصوصا بعد از انتشار اعلامیههای حقوق بشر.در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر اینطور میخوانیم: «ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آرمان بشری اعلام شده است» .در اینجا عقیده اعم است از عقیده اجتماعی و سیاسی و عقیده مذهبی.پس در واقع بزرگترین آرزوی بشری اینست که جهانی آزاد به وجود بیاید که در آن بیان عقیده هر کسی آزاد باشد، هر کسی حق داشته باشد هر عقیدهای را میخواهد، انتخاب بکند و نیز در اظهار و بیان عقیدهاش آزاد باشد .در آن دنیا ترس و فقر هم نباشد، امنیت کامل برقرار باشد، رفاه اقتصادی کامل در کار باشد .چنین دنیایی به عنوان آرمان بشری اعلام شده است.در ماده نوزدهم این اعلامیه چنین میخوانیم : «هر کسی حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقائد خود بیم و اضطرابی نداشته باشد.در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد» .
ما میخواهیم این مسئله را از نظر اسلامی بررسی بکنیم که از نظر اسلام آیا آزادی فکر و عقیده صحیح است یعنی اسلام طرفدار آزادی فکر و عقیده است یا طرفدار آن نیست؟ اینجاست که ما باید میان فکر و آنچه که امروز غالبا عقیده نامیده میشود فرق بگذاریم.فرق است میان فکر و تفکر و میان عقیده.تفکر قوهای است در انسان ناشی از عقل داشتن.انسان چون یک موجود عاقلی است، موجودمتفکری است.قدرت دارد در مسائل تفکر کند.به واسطه تفکری که در مسائل میکند حقایق را تا حدودی که برایش مقدور است کشف میکند، حال هر نوع تفکری باشد، تفکر به اصطلاح استدلالی و استنتاجی و عقلی باشد یا تفکر تجربی.خداوند تبارک و تعالی به انسان چنین نیرویی داده است، به انسان عقل داده است که با آن فکر کند، یعنی مجهولات را کشف کند.انسان، جاهل به دنیا میآید.در آن آیه شریفه میفرماید: خداوند شما را خلق کرد [در حالی که چیزی نمیدانستید] اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا.انسان جاهل به دنیا میآید و وظیفه دارد که عالم بشود.چگونه عالم بشود؟ با فکر و درس خواندن باید عالم بشود.این را ما تفکر میگوئیم که انسان در هر مسئلهای تا حدودی که استعداد آن را دارد باید فکر کند واز طریق علمی آن مسئله را به دست آورد.آیا اسلام یا هر نیروی دیگری میتواند چنین حرفی بزند که بشر حق تفکر ندارد؟ نه، این یک عملی است لازم و واجب، و لازمه بشریت است.اسلام در مسئله تفکر نه تنها آزادی تفکر داده است بلکه یکی از واجبات در اسلام تفکر است، یکی از عبادتها در اسلام تفکر است.ما چون فقط قرآن خودمان را مطالعه میکنیم و کتابهای دیگر را مطالعه نمیکنیم کمتر به ارزش اینهمه تکیه کردن قرآن به تفکر پی میبریم.شما هیچ کتابی نه مذهبی و نه غیر مذهبی پیدا نمیکنید که تا این اندازه بشر را سوق داده باشد به تفکر، هی میگوید فکر کنید، در همه مسائل: در تاریخ، در خلقت، راجع به خدا، راجع به انبیاء و نبوت، راجع به معاد، راجع به تذکرات و تعلیمات انبیاء و.. .که در قرآن کریم زیاد است.تفکر حتی عبادت شمرده میشود.مکرر شنیدهاید احادیث زیادی را که بهاین عبارت است: تفکر ساعة خیر من عبادة سنة، تفکر ساعة خیر من عبادة ستین سنة، تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنة یک ساعت فکر کردن از یک سال عبادت کردن افضل است، از شصت سال عبادت کردن افضل است، از هفتاد سال عبادت کردن افضل است.این تغییر تعبیرات همان طور که بسیاری از علما گفتهاند به واسطه اینست که نوع و موضوع تفکرها فرق میکند .یک تفکر است که انسان را به اندازه یک سال عبادت جلو میبرد، یک