لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
نقش اخلاق و عرفان در نظام سیاسى اسلام
مقدمه
بدون تردید، تبیین و تحلیل دیدگاههاى استاد شهید مطهرى در مورد «نقش اخلاق و عرفان در سیاست» یا «ارائه تصویر و تفسیرى روشن از حکمت عملى در دو ظرفیت»؛ یعنى «اخلاق» که انسان را به تکامل روحى و درونى مىرساند، و «سیاست مُدُن» یا مدیریت و حکومت بر جامعه، که به «تکامل اجتماعى» و اداره جامعه انسانى برمىگردد و پیوند آن دو ظرفیت به «حکمت نظرى»، که از «هست»ها و «است»ها سخن مىگوید و آن دیگرى از «باید»ها و «شاید» و «نشاید»ها بحث مىکند [2]، هم کارى است سترگ و البته شدنى و هم نیاز به نگرش همهجانبه به اندیشهها و بینشهاى استاد شهید مطهرى دارد و اگر حکمت و حکومت را در تعامل و ارتباط با یکدیگر مورد شناخت و سنجش قرار دهیم و آنها را با عرفان و حکمت حضورى و شهودى یا معرفت ذوقى و باطنى گره بزنیم، در عین شیرینى و دلنشینى، کار را دشوارتر مىنماید که چگونه «اخلاق» که عمدتاً یک مقوله فردى و نوعى تزکیه نفس و ارتباط با خداست و درونگرایى در آن متجلّى است یا حداقل تفسیر و برداشت اولیه ما از آن چنین است و «عرفان» که اساساً سیر و سلوک باطنى و تهذیب، ریاضت و دنیاگریزى، جامعهگریزى و انقطاع از برون و اتصال به درون و رهایى از خلق و وصل به خالق است و یا دست کم چنین برداشت و تحلیلى از آن در ذهنها وجود دارد، با «حکومت»، «سیاست» و مدیریت جامعه که همانا پرداخت به امور مردم در همه ابعاد مىباشد در هم تنیده و به هم پیوسته باشند و اساساً چگونه است که در دل حکومت و حکمت سیاسى، حکمت عملىِ «اخلاق» و حکمت شهودى و ذوقىِ «عرفان» نقشآفرین باشد؟ آیا درونگرایى با برونگرایى با هم قابل اجتماعهستند؟
آیا حکومت و تدبیر جامعه که نوعى دنیازدگى و گرایش به امور طبیعى و مادیت است با اخلاق که مقولهاى است فردى و تهذیبى و عرفان که امرى است باطنمحور، درونگرا و سلوکى که به نوعى دنیازدگى، خلقگریزى، تفرد، تزهّد و تجرد و تجرید براى تعالى نفس و تکامل منتهى مىشود، با هم سازگار و مرتبطاند؟ به خصوص اگر به کارکردهاى اخلاق و عرفان با حکومت و سیاست و واقعیت تلخ شکاف و فاصله اخلاق و عرفان با حکومت، آن هم در جامعه و جهان کنونى بنگریم و دیوار فرهنگى، روانى و حتى عملى و عینى که میان هر کدام از آنها وجود دارد، اندک توجهى بیفکنیم، خواهیم دید که مسأله با پیچیدگى و ابهام بیشترى مواجه است و سؤال عمیقتر وشبهه بیشتر و پیچیدهتر مىشود و این همان مقولهاى است که در این مقاله به دنبال حلّ و فصل آن، بر محور و مدار اندیشههاى استاد مطهرى بر آمدیم و در صدد برتابیدن اخلاق و عرفان با حکومت و سیاست و حکمت سیاسى بر مدار بینش ناب اسلامى آن استاد شهید هستیم؛ لذا در چند محور به پاسخ چنین سؤالها، شبهات و تحلیل وتبیینهایى مىپردازیم:
الف. اخلاق و عرفان در افق اندیشه استاد مطهرى.
ب. سیاست و حکومت از منظر استاد مطهرى.
ج. تعامل اخلاق و عرفان (حکمت اخلاقى و سلوکى) با حکومت و سیاست (حکمت سیاسى و حکومتى).
چیستى اخلاق
استاد شهید مطهرى، اخلاق را مبنایى مىداند براى «چگونه زیستن» [3] و بر این باور است که اخلاق پاسخى است بر چگونگى زندگى نیک و براى انسان و «چگونگى عمل»، افعال اخلاقى یا افعالى که داراى تعالى و ارزش باشند. البته استاد «چگونه باید زیست» را در کنار «براى اینکه با ارزش و مقدس و متعالى زیست کرده باشیم» قرار مىدهد [4] و لذا همه نظامها و روشهاى اخلاقى را که مدعى نظاممندى اخلاقى هستند، داراى نظام اخلاقى نمىداند و به نقد آنها مىپردازد. به هر حال، استاد شهید نگرشى جامع و بنیادین با تئورى تبیین شده و کامل براى اخلاق، علم اخلاق و فلسفه اخلاق دارند که دقیقاً با تعاملات اجتماعى و تأملات حکومتى و سیاسى سازگار است؛ یعنى استاد معتقدند سرّ ناسازگارى اخلاق و سیاست یا حکمت اخلاقى و حکمت حکومتى، در طراز تلقى و تفسیر و نگرش ما از این دو مقوله است و اگر به بازسازى اندیشههاى آسیب دیده خویش پیرامون هر کدام از اخلاق و سیاست بپردازیم و آنها را در خانواده «حکمت عملى» ببینیم بسیارى از پرسشها و شبهات براى مامطرح نخواهد بود چه اینکه تعالى و تکامل فردى و درونى لاجرم با تعالى و توسعه اجتماعى در هم تنیدهاند و انسان بریده از جامعه نیست و جامعه محتاج حاکمیت اخلاق و ارزشهاى اخلاقى است و اگر از غایات مهم بعثت پیامبر اکرم(ره) تتمیم و تکمیل خلقهاى فاضل و صفات اخلاقى بوده است، در حقیقت سرحلقه و ریشه همه تحولات اجتماعى و نظامهاى حکومتى دینى در اداره جامعه بشرى را شکل مىداد [5] یعنى «ارتباط با خدا، با ارتباط با اجتماع» در حوزه اخلاق دینى کاملاً مطرح و تحقّقپذیر است و لذا باید به آفتشناسى و آفتستیزى در تفکر دینى جامعه اسلامى و احیاء و اصلاح فکر دینى پرداخت و استاد به شدت به بازشناسى و بازسازى «مفاهیم اخلاقى» و دینى در حوزه اندیشه و سپس عمل اسلامى مسلمین اعتقاد داشتهاند و به همین دلیل خطرات جموداندیشى و تحجّرگرایى از جبهه درون و التقاطاندیشى وزمانزدگى و تجددگرایى از جبهه برون را آسیبهاى معرفتى در حوزههاى اندیشه و بینش اسلامى مىدانستند. به هر حال استاد مطهرى نظام اخلاقى را به طور کلى بر سه قسم مىداند:
1. اخلاق فلسفى، که ریشه در اندیشههاى سقراط و افلاطون و ارسطو دارد.
2. اخلاق عرفانى، که ریشهاش در سیر و سلوک عرفانى است.
3. اخلاق دینى یا مذهبى که سرچشمههایش آیات و احادیث و آموزههاى مستقیم دین و معارف وحیانى است. [6]
و در فرازى دیگر، نظامهاى اخلاقى را به طور کلّى بر دو بخش قابل تقسیم مىدانند:
الف. نظامهاى اخلاقى مبتنى بر خودخواهى، خودپرستى، منافع شخصى یا نظامهاىخودمحور.
ب. نظامهایى که فراتر از خود شخص و منافع شخصى بوده و یا نظامهاى غیر خودمحورهستند. [7]
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
نقش امام علی(ع) در جنگهای دوران پیامبر
پرچم توحید در تمام غزوات پیامبر به جز غزوه تبوک در دست امام علی(ع) بود و وی پرچمدار وجلودار سپاه بود و در غزوه تبوک از طرف پیامبر مأمور به حفاظت از مدینه شد.
در این مجال سعی بر آن است تا غزوات و جنگهایی که حضور حضرت علی(ع) در آنانسرنوشت ساز بوده است و یا به تعبیر دیگر ضربات حضرت علی(ع) در آنان عظمت و اقتدار مسلمینرا به ارمغان آورد و باعث بقاء و ثبات اسلام گردید مورد بحث قرار گیرد.
اقتدار اسلام در بدر در گرو شجاعت علی(ع) (سال دوم هجرت) در غزوه بدر که سراسر پیروزی مسلمانان و دین خدا بود, علی(ع) پرچمدار بود و پیشوایان کفر کهاز دم شمشیرها و سرنیزههای مسلمانان جان به در بردند, سرافکنده و زبون گشتند. خداوند از طریقپیروزی در بدر, پیامبرش را ثابت قدم داشت و دعوتش را برتری بخشید. اشراف قریش که در جنگحاضر نشده بودند و در شهر مانده بودند, سپاه شکست خورد هر ذلتزده خود را مینگریستند که پروبال شکسته برمیگردند و از بزرگانی چون «حکیم بن هشام ابوجهل» «امیه بن خلف» «عتبه بن ربیعه»رئیس خاندان عبدالدار و صحب پرچم و برادر او «ولید» و پسرش نسیبه در بازگشت خبری نیست,آنهایی که قسم خورده بودند تا کار محمد(ص) را یکسره نسازند به مکه بازنگردند.
اگر در شمار کسانیکه در جنگ بدر و دیگر جنگها توسط امام علی(ع) به هلاکت رسیدند, تأملیداشته باشیم این سؤال در ذهن پدید خواهد آمد که آیا تصادفی بود که بیشتر کشته شدگان به دستعلی(ع) از خاندانی بودند که در کینه و دشمنی با بنیهاشم مشهور بودند یا آنکه علی(ع) از میان لشگردشمن همان دشمنان دیرین خود را در نظر داشته است؟ به راستی بسیار جای تعجب است که در جنگبدر, کشته شدن «حنظله پسر ابی سفیان», «عاص بن سعید بن عاص بن امیه», «ولید بن عتبه» داماد آنهاو برادر هند (زن ابی سفیان) و پس از آن «عقبه بن ابی معیط» پدر ولید و برادر مادری عثمان و سپساشخاص دیگر که هم پیمانان آنان بودند و یا بوسیله نسب یا سبب به آنان میرسیدند, همه به دستعلی اتفاقأ پیش آمده باشد.(2) در روز بدر نیمی از مشرکین قریش که از شجاعان نیز بودند به دست حضرت علی(ع) هلاک شدندو نیمی دیگر به دست دیگر سپاهیان مسلمان. در بعضی منابع تعداد مشرکانی که در بدر کشته شدند49 نفر ذکر شده است, که نفر از آنان را یا حضرت علی(ع) به تنهایی کشته و یا در به هلاکترساندن آنان شرکت داشته است.(3) در اهمیت غزوه بدر و ضربات شمشیر آن حضرت همین بس که اگر مسلمانان شکست میخوردندموقعیت مسلمانان در برابر مشرکان کاملا به خطر میافتاد و آنچه در سالهای بعد تا امروز تحت عنوانگسترش اسلام رخ داده است, مدیون ضربات شمشیری است که در آن روز زده شد.
ذوالفقار علی(ع) در احد (سوم هجرت)
وقتی سپاهیان قریش در مقابل مسلمانان قرار گرفتند, ابوسفیان برای برانگیخته ساختن پرچمدارانکه از فرزندان عبدالدار بودند, خطاب به آنان گفت: «ای فرزندان عبدالدار! شما در روز بدر وظیفهپرچمداری را خوب انجام ندادید و پرچم ما را با خود به عقب برگرداندید و بر ما شکست واردآوردید» که این سخن باعث برانگیخته شدن فرزندان عبدالدار و «طلحه بن ابی طلحه» شد, سرانجامفرزندان عبدالدار قسم خوردند که تا زمان پیروزی پرچم را برافراشته نگاه دارند. «طلحهبن ابیطلحه»با غرور پرچم را در دست گرفت و از میان مسلمانان مبارز طلبید; علیبن ابیطالب با آزادمنشی بهمیدان شتافت و او با ضربه ذوالفقار علی(ع) به هلاکت رسید .
بعضی مورخان نوشتهاند که در روز احد, قریش ده نفر پرچمدار از عبدالدار برگزیده بود که نه نفر ازآنان توسط حضرت علی(ع) از پای درآمدند.
از جمله فداکاریهای حضرت علی(ع) در روز احد, دفاع جانانه وی از پیامبر بود. پس از پیروزیاولیه که نصیب مسلمانان شد, به علت نافرمانی بعضی از سپاهیان مسلمان, مشرکین توانستند مجددأحمله را آغاز نمایند, تا آن جا که جان پیامبر در خطر افتاد. از جمله کسانی که دفاع از پیامبر را در آنشرایط دشوار برعهده داشت, حضرت علی(ع) بود. در برابر فداکاری امام علی(ع) امین وحی نازلگردید و فداکاری علی را در نزد پیامبر ستود و گفت:« این نهایت فداکاریست که علی از خود نشانمیدهد.» سپس ندایی در میدان شنیده شد که:
«لاسیف الا ذوالفقار, لافتی الا علی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
نقش دین در کاهش جرایم
همه مذاهب و ادیان الهی، انسانها را به درستی، راستی و فلاح و رستگاری دنیوی و اخروی فرا خوانده اند.
به تعبیری شاید بتوان گفت که علت انتخاب پیامبران الهی و انزال وحی و نیز دستورات دینی، نجات انسانها از رذایل اخلاقی و منع آنها از کارهای زشت و نامناسب و تشویق مردم به ایمان و نیکوکاری بوده است.
تحقیقات انجام شده در جوامع مذهبی نیز این مطلب را ثابت کرده است که در ایام خاص نظیر ماه مبارک رمضان و... میزان جرم و جنایات کاهش قابل توجهی دارد که این امر گویای نظریه فوق است.
نویسنده در این مقاله کوشیده است عوامل کاهش دهنده جرم و نیز راهکارهای دینی جلوگیری از جرایم را بررسی نماید.
مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
در مورد نقش دین، تاثیر آن در جلوگیری از جرائم در بین جرم شناسان و غیر آنها حداقل دو دیدگاه وجود دارد:
الف: برخی بر این پندارند که عناصر سه گانه عقل، دست آوردهای علمی و وجدان اخلاقی، برای ایجاد نظم عمومی و تعیین حدود و اختیارات افراد و نحوه مناسبات آنها و کاهش جرم کافی است و هیچ نیازی به مذهب نیست و اصلامذهب توانایی انجام آن را ندارد1
ب: برخی که اکثریت را تشکیل می دهند اگرچه برای عقل و دست آوردهای علمی و وجدان اخلاقی، احترام قائلند و به ارزش آنها در قلمرو جلوگیری ازجرم معترفند. به عقیده طرفداران این نظریه، مبانی اعتقادی، احکام تکلیفی فقهی و اصول اخلاقی دینی بهترین عوامل بازدارنده از انحراف، بزهکاری و تباهی است.2
جرم شناسان درباره عواملی که از پیش در تشکیل شخصیت بزهکار تاثیر دارد پس از مطالعات و تحقیقات گسترده نهایتاً به تاثیر دو دسته عوامل فردی یا درون زا و عوامل محیطی یا بیرون زا اعتقاد پیدا کردند. در عوامل فردی، عوامل وراثتی و روانی مورد مطالعه قرار می گیرد. اسلام هم به عنوان دین مترقی و آخرین دین آسمانی به نقش وراثت و اهمیت آن در شکل گیری ساختار شخصیتی افراد به دور از اعتقاد به اصالت و یا عدم تاثیرگذاری آن، توجه داشته و آن را زمینه بسیاری از سعادت ها و شقاوت ها معرفی کرده است. در روزگارانی که بشر اطلاعات چندانی از زیست شناسی، علم ژنتیک، توارث، چگونگی پیدایش جنین و انتقال خصوصیات والدین به نسل جدید را نداشت معارف وحیانی و ربوبی اسلام با لسان آیات و روایات و تعابیر بسیار ساده و روان، اذهان اندیشمندان را به سوی موضوعات مهمی در این باره رهنمون ساخت.
اما عوامل محیطی یا برون زا دامنه بسیار گسترده ای پیدا می کند؛ جرم شناسان، عوامل مزبور را با استفاده از مقیاس های متفاوتی تقسیم بندی کرده اند که از جمله آنها می توان محیط طبیعی یا جغرافیایی، محیط اجتماعی عمومی، محیط اجتماعی شخصی، محیط اجتناب ناپذیر، محیط اتفاقی و محیط انتخابی را نام برد.
مذهب که ریشه در فطرت انسان دارد باتوجه به تمام تقسیمات عوامل محیطی، رهنمودهایی ارائه داده است که اولاجنبه پیشگیری دارد و ثانیاً اگر کسی به هر دلیل، از وقوع جرم جلوگیری نکرد باید به روش های درمانی دین اسلام پناه ببرد. مثلادر بعد پیشگیری چون خانواده نقش فوق العاده ای در شکل گیری شخصیت بزهکار و مجرم ایفا می کند به گونه ای که پژوهش های متعدد ثابت کرده است وقتی فسادی موجب بروز اختلال در عمل طبیعی خانواده نسبت به طفل شود پس از مدتی شاهد بروز بزهکاری خواهیم بود. قابل ذکر است که عامل مزبور می تواند به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل گیری شخصیت کودک مجرم، تاثیر بگذارد اما در بیشتر موارد نفوذ جرم زایی خانواده به نحوی غیرمستقیم بر کودک اعمال می شود، از این رو اسلام نقش خانواده را در به وجود آمدن یا نیامدن تبهکاری و انحراف در حالات و مراحل متفاوت بسیار مهم دانسته و توصیه های پیشگیرانه متعدد و ارزشمندی را به پیروان خود و سایر افراد بشریت برای بهسازی نسل بیان کرده است. چنانکه قبل از هر چیز درباره انتخاب همسر و ویژگی های او و چگونگی تشکیل خانواده سخن گفته است و انسان ها را از ارتباط مشروع ولی نامناسب و چه بسا جرم آفرین3 چه رسد به آمیزش نامشروع و بدون قید و بند، به دلیل مفاسدی که در آن نهفته است4 برحذر داشته5 و در مقابل، آنان را به سنت ازدواج و تشکیل کانون گرم خانواده، تشویق و ترغیب می نماید. آیات و روایات ذیل نمونه ای از این رهنمودهاست:
«وانکحوا الایامی منکم...؛6 اشخاص بی همسر و غلامان و کنیزان شایسته تان را همسر دهید...»
«و من ءایته ان خلق لکم من انفسکم ازوجا...؛7 و از نشانه های او این است که برای شما از خودتان جفت هایی آفرید تا بدان ها آرام گیرید...»
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هرگاه بنده ازدواج کند نصف دین را کامل کرده است...»8
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «زوجوا...؛9 عزب های خود را زن دهید زیرا با این کار خداوند اخلاق آنان را نیکو می گرداند و روزی هایشان را زیاد می کند و بر جوانمردی های آنان می افزاید.»
نقش عامل رافت خانوادگی و عدم انحرافات اخلاقی و منکرات در والدین و نقش عدم وجود موانع تربیت صحیح و وجود خلق نیک در والدین یا تاثیر بی مهری والدین بر بزهکاری فرزندان خردسال و بزرگسالشان، ابتلای والدین به مسکرات و میگساری و... کیفیت برقراری ارتباط جنسی آنها حتی نگاه های آنها به یکدیگر، تاثیر مسکن و جایگاه زندگی و روابط تنگاتنگ آنها بین اعضای خانواده همه و همه در صالح یا ناصالح شدن فرزندان مؤثر است و دین اسلام برای تمامی این موضوعات و مراحل و مراتب آنها دستورالعمل هایی داده است که پاییبندی به آنها سد محکمی در برابر ارتکاب جرم است. توبه و انابه و راز و نیاز به قاضی الحاجات و اعتراف به گناه فقط در برابر او، رهنمودهای تادیبی و تربیتی و مجازاتی که در باب حدود و دیات و قصاص در احکام منور دین مبین آمده است هر یک به جای خود در عین پیشگیری برای بعضی، حکم درمان علت و مرض و جرم و گناه را دارند. احکام و مقررات دین مبین اسلام به عنوان مجموعه ای منسجم و نظام مند متشکل از مسائل اعتقادی، اخلاقی، عبادی و حقوقی تنظیم یافته است از این رو با آن که که برای جرمی مجازات مناسب با آن پیش بینی شده، ولی پیشاپیش مقرراتی به صورت «بهداشت جنایی» مقرر کرده، تا با رعایت آن، انگیزه و علل ارتکاب جرم تقلیل یافته و ارتکاب به حداقل رسیده یا نابود شود.
عوامل کاهش دهنده جرم
1-راهکارهای اعتقادی
مذاهب آسمانی تمام پیامبران خدا بر دو اصل اساسی استوار است:
الف) ایمان به خدا؛ ب)ایمان به قیامت
الف- ایمان به خدا
مقصود از ایمان به خدا این نیست که فقط به صورت یک نظریه علمی، همانند فلاسفه الهی، جهانی را مخلوق آفریدگار دانا و با اراده بدانیم و به گروه الهیون بپیوندیم و تئوری فلاسفه مادی را باطل و مردود بشناسیم؛ بلکه مقصود باور داشتن خداوندی است که مالک واقعی انسان و جهان است و یگانه معبود شایسته پرستش. خداوندی که سمیع و بصیر است گفته های مردم را می شنود، کارهای آنها را می بیند و به تمام آنچه بر آنان می گذرد بینا و آگاه است. خداوندی که بر همه انسان ها احاطه کامل دارد و در تمام لحظات، مراقب حرکات و سکنات آنان است و بر کلیه واقعیت های آشکار و پنهانشان واقف است.
بشر از آن جهت که در اندیشه کمال مطلق است و خواسته های بی نهایت دارد؛ مادیات محدود نه تنها پاسخگوی تمنیات نامحدود او نیست، بلکه با نیل به لذت ها و نعمت های مادی و دست یافتن به ثروت ها و مقامات دنیوی- که بعضا عواقب سوئی به دنبال دارد و وی را آلوده به گناه می کند- سیر و دل زده می شود و همچنان به جستجوی بی نهایت می رود تا خواهش نامحدود خویش را اقناع نماید و به ضمیر ناآرام خود تسکین بخشد این هدف عالی جز با یاد خداوندی که کامل مطلق و واجد تمام کمال است دست یافتنی نیست. در یک جمله جوابگوی مطلق خواهش های بشر فقط خداست.
«آندره لالاند» می گوید: مذهب نظام احساسات و اعتقادات و اعمالی است که هدفشان خداوند است.10 و همین خداوند است که نیکی جامعه را می خواهد و رابطه جامعه با او مذهب را تشکیل می دهد. مذهب از طرفی وجود قوای اعلارا که بشر به آنها وابسته است اعلام می دارد و از طرف دیگر امکان برقراری رابطه با آنها را ممکن و ضروری می شمارد.11 مذهب به منزله ایمان به قوای مافوق بشر است که سیر خوی و شخصیت و زندگی بشر را اداره و بازرسی می کند.12
انسان با ایمان چون با سراسر هستی انس و الفت دارد13 و در معیت خدا زندگی می کند14 و همنشین پیامبران و صدیقان است15، پیرامون گناه نمی گردد.
انسان با ایمان به عوامل آرامش زایی چون دعا و نماز مسلح است16با کاش و اگر زندگی نمی کند17 انسان با ایمان راضی و خشنود است هم از خود و هم از خدا و هم از جهان18 انسان با ایمان احساس عمیق نسبت به نعمت های خدادادی دارد19 احساس رضایت مؤمن، مصدر قوت و نیروی اوست چرا که او ایمنی درونی یافته است.20
«مؤمن تبهکار نیست»21، «بی وجدان نیست»22، «بی تحمل نیست»23، «ناامید نیست»24، «نمی ترسد».25
مؤمن به واسطه ایمانش بینشی نسبت به جهان، فرمانروایان جهان و حقوق جهانیان پیدا می کند که برای او در زندگی کارساز و وی را به سوی انسانی کامل سوق می دهد این طرز تفکر که براساس آگاهی و باور حقیقی است مؤمن را در اجتماع امین می کند به طوری که دیگران در پرتو امنیت او زندگی می کنند و این نقش مؤثر مثبت مذهب است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
نقش امام علی(ع) در جنگهای دوران پیامبر
پرچم توحید در تمام غزوات پیامبر به جز غزوه تبوک در دست امام علی(ع) بود و وی پرچمدار وجلودار سپاه بود و در غزوه تبوک از طرف پیامبر مأمور به حفاظت از مدینه شد.
در این مجال سعی بر آن است تا غزوات و جنگهایی که حضور حضرت علی(ع) در آنانسرنوشت ساز بوده است و یا به تعبیر دیگر ضربات حضرت علی(ع) در آنان عظمت و اقتدار مسلمینرا به ارمغان آورد و باعث بقاء و ثبات اسلام گردید مورد بحث قرار گیرد.
اقتدار اسلام در بدر در گرو شجاعت علی(ع) (سال دوم هجرت) در غزوه بدر که سراسر پیروزی مسلمانان و دین خدا بود, علی(ع) پرچمدار بود و پیشوایان کفر کهاز دم شمشیرها و سرنیزههای مسلمانان جان به در بردند, سرافکنده و زبون گشتند. خداوند از طریقپیروزی در بدر, پیامبرش را ثابت قدم داشت و دعوتش را برتری بخشید. اشراف قریش که در جنگحاضر نشده بودند و در شهر مانده بودند, سپاه شکست خورد هر ذلتزده خود را مینگریستند که پروبال شکسته برمیگردند و از بزرگانی چون «حکیم بن هشام ابوجهل» «امیه بن خلف» «عتبه بن ربیعه»رئیس خاندان عبدالدار و صحب پرچم و برادر او «ولید» و پسرش نسیبه در بازگشت خبری نیست,آنهایی که قسم خورده بودند تا کار محمد(ص) را یکسره نسازند به مکه بازنگردند.
اگر در شمار کسانیکه در جنگ بدر و دیگر جنگها توسط امام علی(ع) به هلاکت رسیدند, تأملیداشته باشیم این سؤال در ذهن پدید خواهد آمد که آیا تصادفی بود که بیشتر کشته شدگان به دستعلی(ع) از خاندانی بودند که در کینه و دشمنی با بنیهاشم مشهور بودند یا آنکه علی(ع) از میان لشگردشمن همان دشمنان دیرین خود را در نظر داشته است؟ به راستی بسیار جای تعجب است که در جنگبدر, کشته شدن «حنظله پسر ابی سفیان», «عاص بن سعید بن عاص بن امیه», «ولید بن عتبه» داماد آنهاو برادر هند (زن ابی سفیان) و پس از آن «عقبه بن ابی معیط» پدر ولید و برادر مادری عثمان و سپساشخاص دیگر که هم پیمانان آنان بودند و یا بوسیله نسب یا سبب به آنان میرسیدند, همه به دستعلی اتفاقأ پیش آمده باشد.(2) در روز بدر نیمی از مشرکین قریش که از شجاعان نیز بودند به دست حضرت علی(ع) هلاک شدندو نیمی دیگر به دست دیگر سپاهیان مسلمان. در بعضی منابع تعداد مشرکانی که در بدر کشته شدند49 نفر ذکر شده است, که نفر از آنان را یا حضرت علی(ع) به تنهایی کشته و یا در به هلاکترساندن آنان شرکت داشته است.(3) در اهمیت غزوه بدر و ضربات شمشیر آن حضرت همین بس که اگر مسلمانان شکست میخوردندموقعیت مسلمانان در برابر مشرکان کاملا به خطر میافتاد و آنچه در سالهای بعد تا امروز تحت عنوانگسترش اسلام رخ داده است, مدیون ضربات شمشیری است که در آن روز زده شد.
ذوالفقار علی(ع) در احد (سوم هجرت)
وقتی سپاهیان قریش در مقابل مسلمانان قرار گرفتند, ابوسفیان برای برانگیخته ساختن پرچمدارانکه از فرزندان عبدالدار بودند, خطاب به آنان گفت: «ای فرزندان عبدالدار! شما در روز بدر وظیفهپرچمداری را خوب انجام ندادید و پرچم ما را با خود به عقب برگرداندید و بر ما شکست واردآوردید» که این سخن باعث برانگیخته شدن فرزندان عبدالدار و «طلحه بن ابی طلحه» شد, سرانجامفرزندان عبدالدار قسم خوردند که تا زمان پیروزی پرچم را برافراشته نگاه دارند. «طلحهبن ابیطلحه»با غرور پرچم را در دست گرفت و از میان مسلمانان مبارز طلبید; علیبن ابیطالب با آزادمنشی بهمیدان شتافت و او با ضربه ذوالفقار علی(ع) به هلاکت رسید .
بعضی مورخان نوشتهاند که در روز احد, قریش ده نفر پرچمدار از عبدالدار برگزیده بود که نه نفر ازآنان توسط حضرت علی(ع) از پای درآمدند.
از جمله فداکاریهای حضرت علی(ع) در روز احد, دفاع جانانه وی از پیامبر بود. پس از پیروزیاولیه که نصیب مسلمانان شد, به علت نافرمانی بعضی از سپاهیان مسلمان, مشرکین توانستند مجددأحمله را آغاز نمایند, تا آن جا که جان پیامبر در خطر افتاد. از جمله کسانی که دفاع از پیامبر را در آنشرایط دشوار برعهده داشت, حضرت علی(ع) بود. در برابر فداکاری امام علی(ع) امین وحی نازلگردید و فداکاری علی را در نزد پیامبر ستود و گفت:« این نهایت فداکاریست که علی از خود نشانمیدهد.» سپس ندایی در میدان شنیده شد که:
«لاسیف الا ذوالفقار, لافتی الا علی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
نقش پرتئینها در طیور
نقش پروتئینها در جیره طیور
سر فصلها
پروتئینها (Proteins)
1- پروتئینها و اسید آمینه
2- طبقه بندی پروتئینها : پروتئینهای کروی ، پروتئینهای ریشه ای ، پروتئینهای مرکب
3- تقسیم بندی پروتئینها از نظر منشأ و منبع : گیاهی و حیوانی
4- ساختمان شیمیایی اسیدهای آمینه و پروتئینها
5- ساختمان پروتئین و پروتئین سازی
6- خواص پروتئینها و اسیدهای آمینه
7- تجزیه اسیدهای آمینه
8- هضم و جذب پروتئینها تعادل نیتروژن
9- مقایسه پروتئینهای گیاهی و حیوانی در تغذیه طیور
10- گیاهان به عنوان منابع اصلی پروتئینها
11- نیازحیوان به اسیدهای آمینه (احتیاجات اسید آمینه ای مرغ )
12- عوامل مؤثر بر احتیاجات اسیدآمینه ای
13- اسیدهای آمینه مصنوعی
14- اثر ازدیاد اسیدهای آمینه در جیره
15- ارزش بیولوژیک پروتئین برای مرغ
16- تغذیه پروتئین و اسیدهای آمینه در طیور
17- تنظیم میزان پروتئین جیره در رابطه با انرژی آن
18- پروتئینها و خاصیت جوجه درآوری
19- عوارض و علائم ازدیاد و کمبود پروتئین یا اسیدهای آمینه ضروری
20- احتیاجات روزانه پروتئین جوجه های در حال رشد
21- احتیاجات روزانه پروتئین و اسیدهای آمینه به کمک مقادیر ذخیره شده یا استفاده شده توسط مرغ در روز
22- احتیاجات پروتئینی نیمچه های در حال رشد لگهورن سفید
23- احتیاجات پروتئینی مرغان تخمگذار و اثرات فاکتورها جهت مصرف خوراک و پروتئین مورد نیاز
24- دلایل ممکن برای پایین آمردن راندمان استفاده از پروتئین بوسیله مرغان تخمگذار
25- احتیاجات روزانه پروتئین یک مرغ لگهورن تاج ساده در دو مرحله تخمگذاری
26- احتیاجات اسید آمینه ای جیره های جوجه گوشتی
27- احتیاجات اسید آمینه ای مرغ
28- پروتئین در جیره های جوجه های گوشتی
29- احتیاجات اسیدآمینه ای مرغ
مقدمه:پروتئینها واسیدهای آمینه
نام پروتئین از کلمه یونانی پروتیوز ، به معنی اول یا اهمیت اولیه ، توسط برزلیوس پیشنهاد شد . این کلمه ، کلمه مناسبی است زیرا این ترکیب پیچیده ، مرکب از اسیدهای آمینه در تمام سلولها یافت شده و در اغلب واکنشهای شیمیایی حیاتی موجود در سوخت و ساز گیاه و حیوان دخالت دارد .
گرچه غالباً به تمام پروتئینهای یک حیوان یا ماده غذایی روی هم رفته پروتئین گفته میشود هر پروتئینی با پروتئینهای دیگر متفاوت است . توالی خاص اسیدهای آمینه و چگونگی ارتباط رشته های آنها به یکدیگر ، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی هر پروتئین و در نتیجه عمل بیولوژیکی آن را مشخص می سازد .
قسمتهای مهم بافتهای نرم بدن مثل ماهیچه ها ، بافتهای پیوندی ، کولاژن ، پوست ، مو ، سم ، پرها ، ناخنها و قسمتهای شاخیمنقار در پرندگان را پروتئین تشکیل می دهند . پروتئینهای خون چون آلبومینها و گلوبولینها که در تنظیم فشار اسنری دخالت دارند منبعی از اسیدهای آمینه اند و وظایف متعدد دیگری را به عهده دارند .
فیبر لیوژن و ترومبو پلاستین و تعــداد دیگری از پروتئینها در انعقـــاد خون دخالت دارند پروتئینهای مرکب خون مثل هموگلوبین عمل انتقال اکسیژن به سلولها را بر عهده دارند و لیپو پروتئینها عمل انتقال ویتامینهای محلول در چربی و نیز سایر مواد واسطه چربی را انجام می دهند . به علاوه لیپو پروتئینها از اجزای اصلی غشای سلولی هستند . سایر پروتئینهای مرکب ، مثل نوکلئو پروتئینها و گلیکو پروتئینها و آنزیمها در ساسر بدن پراکنده اند .
غشای زرده تخم مرغ یک فسفر پروتئین است .
1- پروتئینها Proteins :
از نظر ساختمان شیمیایی پروتئینها از ازت ، کربن ، هیدروژن ، اکسیژن و گوگرد تشکیل شده اند در عده ای از پروتئینها علاوه بر عناصر فوق فسفر هم وجود دارد . مشخص کننده پروتئینها وجود ازت است بطور متوسط 16% از پروتئینها را ازت تشکیل می دهد این امر از نظر تعیین درصد پروتئین مواد غذایی در ترکیبـــات شیمیایی کمـک می کند بدین ترتیب کــه ابتدا با روشهــای شیمیایی مقدار ازت مواد غذایی را بدست می آورندو بعد در مضرب 25/6 ضرب می کنند .
25/6 = 16 ÷100 نتیجه بدست آمده مقدار پروتئین خام را نشان می دهد . این روش اندازه گیری برای تعیین پروتئین حقیقی کافی نیست زیرا بعضی از پروتئینها در حدود 4/13 درصد ازت و بعضی دارای مقدار بیشتری در حدود 3/19 درصد میباشد . پروتئینها از ترکیبات ساده ای بنام اسید آمینه تشکیل شده اند . تعداد اسیدآمینه هایی که تا کنون ساخته شده است 35 عدد میباشد که ساختمان شیمیایی 24- 23 عدد آن بطور قطع مشخص شده است . هر پروتئین از تعدادی اسید آمینه تشکیل شده است بطوریکه امکان ندارد تمام اسید آمینه ها در یک پروتئین واحد جمع شوند .
از نظر تغذیه طیور اسید آمینه ها به سه دسته تقسیم میشوند:
1-دسته ای که طیور برای تغذیه احتیاجی به آنها ندارند مانند آلانین و اسپارتیک اسید و هیدروکسی پرولین و سرین