واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درمورد... پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏

در این نوشتار ابتدا به بحث مختصرى پیرامون نوع و رنگ پوشش نیروهاى نظامى در عصر پیامبرصلى الله علیه وآله و خلفاى پس از او تا عصر عباسیان پرداخته مى‏شود، آنگاه تلاش‏هاى آنان براى یک‏سان سازى نوع پوشش نیروهاى رزمى جهت هماهنگى و تشخیص نیروهاى خودى از دشمن، تشریح مى‏شود. سپس از دو نوع نشان با عنوان لوا و رایت، در سپاه رزم آن روزگار، سخن به میان آورده و تفاوت‏ها، کارکردها و جایگاه آنها در لشکر اسلام بر مى‏شماریم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلى الله علیه وآله تا عصر عباسیان دنبال مى‏کنیم.

مقدمه‏

پوشش نظامى و پرچم، از جمله مباحثى است که از دیرباز مورد توجه نیروهاى نظامى بوده است. پوشش و البسه‏ى نظامى، در طى اعصار دچار تحول و تکامل شده و همواره به سوى یک‏سانى و متحد الشکل شدن پیش رفته و سرانجام جزء لاینفک سازمان رزم و نیروى نظامى گشته است.

پوشش جنگى در میان همه‏ى اقوام و ملل تا حدودى با پوشش غیر جنگى متفاوت بوده و بر حسب نوع تخصص و رسته‏ى جنگ‏جو در جنگ، تغییر مى‏یافته است. آنچه در این مقاله مورد توجه ما مى‏باشد، پوشش یک‏سان نظامى است که در عصر اسلامى همواره مورد عنایت پیامبرصلى الله علیه وآله و نیز سایر خلفا و فرماندهان جنگ قرار داشته است. پوشش یک‏سان، بیش‏تر با هدف شناسایى نیروهاى خودى از دشمن، تعیین جایگاه قبایل و اقوام و نهایتاً نظم و انسجام نیروى نظامى در نظر گرفته شده است. پرچم یا به عبارت عربى و اسلامى آن لوا و رایت نیز به همین هدف از زمان‏هاى دور مورد توجه بوده است. در ابتدا پرچم در اسطوره‏هاى ملت‏هاى مختلف داراى معنا و مفهومى خاص بوده و چه بسا ممکن است طرح آن از همان اسطوره‏ها به میدان واقعى جنگ تسرى یافته باشد. از پرچم کاوه‏ى آهنگر، که تکه‏اى از لباس چرمین آهنگرى او بود و براى دادخواهى علیه ستم و ستمگرى به کار برده شد، تا پرچم چینى‏ها که اژدهاى اسطوره‏اى رودخانه‏ى گنگ یا زرد بر آن نقش بسته است و نیز از پرچم عقاب عصر رسول خداصلى الله علیه وآله، تا پرچم سیاه ابومسلم خراسانى و نیز پرچم سرخ خرم دینان و پرچم سبز علویان، همه و همه از یک طرف رمز، نشانه، زبان و علامتى است براى بیان اندیشه‏ها، عقاید، مذاهب و احساسات درونى یک ملت، قوم و یا یک نژاد و از طرف دیگر علامتى است براى شناسایى نیروهاى خودى از دشمن و یا جایگاه قبیله و نیروهاى آن در جنگ.

وجود پرچم در سپاه و به اهتزاز در آمدن آن، مایه‏ى دل‏گرمى و تقویت روحیه‏ى جنگ‏جویان و سقوط آن به معناى شکست و مایه‏ى نومیدى آنان بود. چه جان‏هایى که براى به اهتزاز نگه داشتن پرچم‏ها در جنگ فدا شدند و چه شمشیرهایى که براى سقوط آن بر پرچمداران فرود آمدند.

در این مقاله برآنیم تا نقش و جایگاه پوشش یک‏سان رزم و نیز پرچم را که در عصر اسلامى از آن به لوا و رایت یاد مى‏شد تشریح نماییم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلى الله علیه وآله تا عصر عباسیان، بیان کنیم.

پوشش و البسه‏ى نظامى‏

یکى از امور ضرورى در هر سازمان رزمى، نوع پوشش نظامى نیروهاى جنگ‏جو مى‏باشد. هر چند در روزگار گذشته به این مسأله چندان اهمیتى داده نمى‏شد، ولى بعدها به ویژه در قرون متأخر، امر یک‏سان سازى پوشش نظامى به طور کامل مورد توجه قرار گرفت. فلسفه و هدف اصلى در این مورد، یک‏سان سازى ظاهرى نیروها و ایجاد نظم و انضباط در آنان، تشخیص نیروهاى خودى از نیروهاى دشمن در منطقه‏ى جنگى و شناخته شدن نیروهاى جنگ‏جو از یک‏دیگر در هنگام درگیرى، معین و مشخص ساختن نوع و رسته‏ى نیروها به لحاظ تخصص و وظایف فردى و جمعى، روشن ساختن جایگاه‏ها و رتبه‏هاى فرماندهان و سایر نیروها، مشخص ساختن یگان‏هاى رزم بر اساس نوع وظایف آنها و موارد دیگر بوده است. این اهداف در عصر اسلامى بیش‏تر مورد عنایت پیامبرصلى الله علیه وآله، خلفا، فرماندهان نظامى، حکام و امرا قرار داشته است. اما در بسیارى از مواقع به لحاظ نوع پوشش مرسوم اعراب و تنوع عناصر و نژادها و ملیت‏ها، در عمل کم‏تر قابل اجرا بوده است. رسول خداصلى الله علیه وآله با این سخن، اهمیت پوشش را بیان مى‏فرمود:

اصلحوا ثیابکم حتى تکونواکالشامة بین الناس؛ لباس خود را بیارایید و شایسته سازید تا در میان مردم همانند خال [برجسته‏] باشید.

امرا و خلفاى اسلامى به امر لباس جنگ‏جویان و آراستگى وضعیت ایشان عنایت و اهتمام داشتند. حتى گاهى به کسانى که لباس غیر مناسب داشتند اجازه‏ى حضور در جنگ نمى‏دادند.

مسلمانان در نخستین جنگ‏هاى خود، لباس یک‏سانى نداشتند و معمولاً با همان لباس مرسوم خود، در جنگ حاضر مى‏شدند. لباس مرسوم آنان عبارت بود از لباس بلندى که گاهى در زیر آن شلوار و ازارى مى‏پوشیدند که براى نگه داشتن آن، تسمه‏اى بافته شده از موى بز همانند کمربند بر روى آن مى‏بستند. هم‏چنین بر روى شانه‏هاى خود ردایى مى‏آویختند و عمامه‏اى بر سر مى‏گذاشتند. بعضى از نیروهاى سواره نظام بر روى پیراهن خود، زرهى مى‏پوشیدند که داراى آستین بود و گاهى بلندى آن تا روى زمین مى‏رسید. این نیروها گاهى از کلاه‏خود و مغفر نیز به عنوان پوشش دفاعى استفاده مى‏کردند و ران بند و ساق بند نیز مى‏بستند. سواره نظام برخلاف پیاده نظام، ردایى روى لباس خود نمى‏پوشیدند؛ زیرا مانع چابکى آنان بر روى اسب مى‏شد و به جاى جامه‏ى زیرین، شلوارکى کوتاه مى‏پوشیدند تا پاهاى آنان بر روى اسب آزادتر باشد.4 در جنگ‏هاى مهم و بزرگ در دوران پیامبرصلى الله علیه وآله، تلاش مى‏شد تا یگان‏هاى مختلف رنگ‏هاى خاصى به طور یک‏دست بپوشند تا یک‏دیگر را بهتر بشناسند و یگان‏هاى رزمى از یک‏دیگر مشخص شوند. این کار که در نوع خود بى‏سابقه بود، براى نخستین بار در فتح مکه به هنگام سان دیدن سپاه در مقابل رسول خداصلى الله علیه وآله، به اجرا در آمد. رنگ‏هاى یک‏سان یک یگان، به گونه‏اى بود که شناسایى آن یگان با رنگ مربوطه صورت مى‏گرفت و آن یگان به همان رنگ نامیده مى‏شد؛ مثل یگان یا کتیبه‏ى الخضراء که همگى لباس‏هاى سبز بر تن داشتند یا یگان و ستون البیضاء که همگى سفیدپوش بودند و یا الصفراء که زردپوشان بودند.5 این یگان‏ها هر یک پرچمى ویژه براى خود داشتند. چنانکه ذکر شد، انتخاب رنگ یک‏سان عمدتاً براى شناسایى نیروهاى یگان‏ها و ایجاد نظم در صفوف خودى بود. هر یگان اعم از فرمانده و نیروها، داراى لباسى یک‏سان بودند. اگر ردا و لباس و عمامه‏ى فرمانده سفید بود تمامى نیروهاى آن یگان نیز عمامه و رداى سفید مى‏پوشیدند و پرچم آنان نیز سفید بود و همین طور رنگ‏هاى دیگر. در جنگ جمل، سپاه امام على‏علیه السلام این ترکیب یک‏سان و رنگ مشابه را به خوبى به نمایش گذاشته بودند. ستون اولِ سواره نظام به فرماندهى ابوایوب انصارى، لباس‏هاى سفید و زرد داشتند. فرمانده‏ى یگان نیز ضمن پوشیدن ردا و لباس سفید، پرچمى سفید نیز در دست داشت. ستون دوم به فرماندهى خزیمة بن ثابت نیز به همین گونه بود. البته فرمانده‏ى یگان، عمامه‏اى زرد بر سر داشت و لباسى سفید پوشیده بود. ستون سوم نیز داراى لباس‏هاى زرد بودند و فرمانده‏ى آنان ابوقتاده‏ى ربعى، عمامه‏اى زرد و ردایى به رنگ شیرى بر تن داشت.

در بسیارى از جنگ‏ها فرماندهان با لباس‏ها و عمامه‏هاى خود مشخص مى‏شدند. بعضى فرماندهان بر کلاه‏خود خود، پر شترمرغ و یا علایم دیگر نصب مى‏کردند. حمزه در جنگ بدر پر شترمرغ و على‏علیه السلام دسته‏اى موى سپید بر کلاه‏خود خویش بسته بودند. تیرهاى فرو رفته و یا فرو گذاشته در عمامه‏ى خالدبن ولید هنگام بازگشت از نبردهاى ردّه، به او ابهت و شوکت خاصى بخشیده بود.



خرید و دانلود مقاله درمورد... پوشش و پرچم در جنگ‏هاى عصر اسلامى‏


مقاله درباره.. اندیشه های فیلیپ کاتلر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

با معماران عصر دیجیتالاندیشه های فیلیپ کاتلر

فیلیپ کاتلر (PHILIP KOTLER) در سال 1931 در شیکاگو متولد شد. لیسانس را از دانشگاه دی پل، فوق لیسانس را در رشته اقتصاد از دانشگاه شیکاگو، دکتری را در همان رشته از MIT و فوق دکتری ریاضی را از هاروارد و فوق دکتری علم و فناوری را از دانشگاه شیکاگو اخذ کرد. او از سال 1969 استاد رشته بازاریابی بین المللی دانشگاه نورث وسترن است. این دانشگاه از اولین مراکزی بود که در آن بازاریابی تدریس می شد. نام کاتلر با واژه بازاریابی عجین شده است. او را بی هیچ تردید پدر بازاریابی می خوانند. از دهه 1970 که اندیشه بازاریابی پس از دو دهه دوران شکوفایی اقتصادی در غرب و همزمان با رکود ناشی از شوک نفتی و مسائل اقتصادی مطرح و به رسمیت شناخته شد، نام او بیش از دیگران در این زمینه به گوش خورده است. کارنامه پررنگ و بار او در زمینه بازاریابی منحصر به فرد است. تألیف 34 کتاب و بیش از 100 مقاله که در مجلات معتبری نظیر مجله هاروارد بیزینس ریویو منتشر شده گواه مطلب است. کتـــــاب اصول بازاریابی او کتاب مرجع بی بدیل همه دانش پژوهان و پژوهشگران در این زمینه است. کتابهای او به بیش از 30 زبان دنیا ترجمه شده است. کاتلر به راستی بنیانگذار مدیریت نوین بازاریابی است و بیش از هر نویسنده یا متفکر دیگر درگسترش اهمیت بازاریابی و تغییر نگرش به آن از یک فعالت جنبی به فعالیت مهم و اصلی نقش ایفا کرده است. او مـــدرس، نویسنده و سخنران برجسته ای است که مسافرتهای بسیار به اروپا، آسیا و آمریکای جنوبی برای سخنرانی و مشاوره داشته و از دانشگاههای معتبر دنیا دکترای افتخاری دریافت داشته است. کاتلر سالهای متمادی مشاور شرکتهای بزرگی همچون AT&T, IBM ،جنرال الکتریک، فورد، موتورولا، مرک، بــانک آمریکا و... بوده و دانسته های خود را در زمینه برنامه ریزی و سازماندهی بین المللی بازاریابی به این شرکتها منتقل کرده است. او عضو هیئت مشورتی بنیاد دراکر، رئیس هیئت مدیره دانشکده بازاریابی موسسه علوم مدیریت و مدیرعامل انجمن بازاریابی آمریکا (IMR) است.انجمن مدیریت آمریکا (AMA) او را تاثیرگذارترین بازاریاب تمام دوران لقب داده است. کاتلر نه تنها در بازاریابی کلاسیک شهره است بلکه یک پیشرو در تئوری و عمل ارتباط کسب وکار الکترونیک و بازاریابی سازمان محسوب می شود. هیچ پژوهشگری در عرصه بازاریابی نمی تواند خود را بی نیاز از آثار عمیق و دقیق او بداند. تحقیقات و نوشته های او بر مقوله هایی همچون گسترش و کاربرد اصول بازاریابی، تجزیه وتحلیل بازار، توسعه محصول جدید، راهبرد رقابتی، برنامه ریزی راهبردی و سیستم های اطلاعاتی متمرکز است. نگرش فیلسوفانه او به مفاهیم بازاریابی، جایگاه این حوزه خطیر مدیریتی را دگرگون ساخته است. او مقوله بازاریابی اجتماعی را طرح کرد و با تاکید بر اینکه بازاریابی برمبنای ارتباطی است ناشی از نیازها، خواسته ها، پیشنهادها، قیمت و... که تمامی آنها زیربنای ارزشی دارند، اهمیت بازاریابی را از حوزه قیمت و فروش و فعالیتهای توزیع به نیاز مشتری و ارزش آفرینی سوق داد. او سازمانها را واداشت که با مدل مشتری مداری فکر کنند و نیازهای مشتری را محور قرار دهند، وفاداری مشتری را به دست آورند و با نوآوری؛ خواسته های درحال تغییر مشتری همگام شوند. کاتلر بازاریابی را بخشی از فلسفه مدیریت همه مدیران می داند که براساس آن باید نیازها و خواسته های مشتری را بشناسند و شرایط را درجهت رضایت مندی آنان فراهم سازند. رضایتمندی مشتری در نگاه او هنگامی محقق می شود که ارزش واقعی فراورده یا خدمت برابر یا بیشتر از ارزش موردانتظار مشتری باشد. کاتلر بر این باور است که گرچه بازاریابی مفهومی ساده دارد اما اجرای آن بسیار پیچیده است و برای استادشدن در آن یک عمر وقت لازم است. گرچه هیچ متفکری درجهان به اندازه او درگسترش پیام بازاریابی سهم نداشته است اما در هزاره جدید، او همه را به تفکر مجدد در این مقوله فرامی خواند و ندا در می دهد که راهبرد پیروزمند سال پیش ممکن است امسال ناکارآمد از آب درآید.شما را پدر بازاریابی می نامند. نظر خودتان چیست؟کاتلر: هر زمان که برخی مرا پدر بــــازاریابی می نامند، من این نکته را متذکر می شوم که اگر چنین باشد، پیتر دراکر پدر بزرگ بازاریابی است. دراکر یکی از انسانهای استثنایی است که من دیده ام. او یک نابغه دربرگرفتن الگو از تاریخ و پیش بینی روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. برای بسیاری از ما او الگویی است کـــــه دائماً ایده های نو می پرورد و ایده های کهنه را تصفیه می کند.بازاریابی به چه معناست؟- بازاریابی به معنی کار با بازارهاست، برای فراهم ساختـــن مبادلات با هدف تامین خواسته ها و نیازهای انسان. بازاریابی فرایندی است که طی آن افراد و گروهها، با تولید و مبادله کالا و فایده با دیگران، خواسته ها و نیازهای خود را تامین می کنند. اصولاً وظیفه بازاریابی شناسایی نیازها و خواسته ها، تعیین بازارهای هدف برای خدمت به آنها، طراحی کالاها و خدمات و برنامه زمان بندی شده برای ارائه خدمت به این بازارها و بالاخره فراخوانی کلیه افراد درون سازمان به اینکه به مشتریان فکر و به آنان خدمت کنند.بسیاری از مردم، بازاریابی را به معنای فروش و تبلیغات درنظرمی گیرند. نسبت فروش و بازاریابی چیست؟- فروش فقط جزء کوچکی از مجموعه عظیم بازاریــــابی است. فروش یکی از چندین وظیفه های بازاریابی و نه حتی مهمترین آنها، به شمار می رود. بنابراین، هرچند فروش بخشی از بازاریابی و مدیریت بازار است اما بازاریابی مفهومی بس گسترده دارد. به تعبیر پیتردراکر هدف بازاریابی گسترش فروش است. مفاهیم فروش و بازاریابی غالباً با یکدیگر اشتباه می شــــوند. مفهوم فروش از داخل به بیرون می نگرد. این مفهوم از کارخانه شروع می کند، به محصولات و کالاهای موجود شرکت توجه دارد و به دنبال کسب فروش سودآور است که تبلیغات قابل ملاحظه ای را می طلبد. برعکس، مفهوم بازاریابی دارای نگاهی از بیرون به درون است. این مفهوم با یک بازار کاملاً تعریف شده آغاز می شود، روی نیازهای مشتریان تاکید دارد و با تـــــــامین رضایت



خرید و دانلود مقاله درباره.. اندیشه های فیلیپ کاتلر


تحقیق در مورد استعدادهای نوجوان (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

در عصر جدید، تغییرات روزافزون پدیده‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی باعث تنوع نیازها شده است.

اغلب دولت‌ها در راستای هدایت این تحولات و برنامه‌ریزی برای جلوگیری از بروز بحران‌ها ناموفق بوده‌اند. تجربه نشان داده است که مردم برای تعیین سرنوشت خود بهتر از دولت‌های‌شان امور را مدیریت می‌کنند. به همین لحاظ، افراد خلاق، کارآفرین و صاحبان ایده نقش تعیین‌کننده‌ای در جلوگیری از بروز مشکلات و شکل‌گیری فرهنگ کار و تلاش در جامعه دارند. متغیرهای فرهنگی و اجتماعی به دلیل عمق وسیع و پیچیدگی خاص خود در شکل‌گیری پدیده کارآفرینی تاثیر بسزایی دارند.

همچنان که تجربه مثبت کارآفرینی در کشورهای توسعه‌یافته تایید می‌کند، راه‌اندازی کسب و کار، تاسیس شرکت تجاری و تسریع فعالیت‌های اقتصادی توسط کارآفرینان تا حدود زیادی بستگی به عقاید و باورهای فرهنگی آنها دارد. اگر خانواده، مدرسه، دانشگاه و سایر نهادهای اجتماعی را به عنوان مهم‌ترین قانون‌های شکل‌گیری فرهنگ کارآفرینی در جامعه تلقی کنیم، متوجه می‌شویم که مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی و اجتماعی در شکل‌گیری فرایند کارآفرینی تاثیرگذار هستند. اما عوامل اجتماعی – فرهنگی به عنوان عوامل ساختاری در ایجاد روحیه کارآفرینی و شکوفایی استعدادهای بالقوه افراد از اهمیت بیشتری برخوردارند. به همین دلیل، در این مقاله، موضوع  عوامل اجتماعی- فرهنگی توسعه کارآفرینی با رویکرد جامعه‌شناختی محور بحث قرار می‌گیرد.

مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در شکل‌گیری «فرهنگ کارآفرینی»  خانواده، مدرسه و مؤسسات آموزشی است:1 – خانواده: خانواده به عنوان کانون شکل‌گیری اهداف، آرمان‌ها و الگوهای کسب و کار و تعیین مسیر شغلی فرزندان، نقش تعیین‌کننده‌ای در ایجاد روحیه خودباوری و شکوفایی استعداد افراد دارد. والدین با افکار و ایده‌های خود می‌توانند روحیه خلاقیت و کارآفرینی را در فرزندان خود پرورش داده و آنان را به تلاش برای ارائه ایده‌ای نو، راه‌اندازی کسب و کار اقتصادی و پذیرش ریسک و مخاطره در فعالیت مورد نظر آماده سازند. آنان می‌توانند فرزندان خود را در انتخاب شیوه‌های صحیح کسب درآمد، اداره کسب و کار و دستیابی به سودآوری مطلوب یاری کنند.

سؤال مهم در این رابطه این است که چه تعداد از خانواده‌های ایرانی کارآفرینی را به عنوان عامل ایجاد «ارزش» پذیرفته‌اند؟ چنانچه درصد آنها زیاد باشد باید شاهد شکوفایی استعدادهای نوجوانان و جوانان در عرصه‌های مختلف و رونق کسب و کارهای اقتصادی در جامعه باشیم. کانون خانواده نقش بنیادی و مدارس، دانشگاه‌ها و نهادهای آموزشی نقش مکمل در تقویت روحیه کارآفرینی و رواج کسب‌وکارهای کارآفرینانه دارند. تشویق فرزندان به تلاش علمی و گذراندن سال‌های مفید عمر خود در راه کسب مدارک دانشگاهی، در اکثر موارد توان بالقوه برای شکوفایی استعدادها، بروز خلاقیت و ابتکار عمل در زمینه‌های مورد علاقه‌شان را به تدریج از بین می‌برد.

والدین با توجه به تحصیلات، تجربیات و سوابق شغلی و همچنین ارزش‌ها و هنجارهای رایج محیط اجتماعی نقش تعیین‌کننده‌ای در هدایت فرزندان، تعیین مسیر شغلی و شکوفایی ذهنی آنان ایفا می‌کنند. والدین «بازدارنده» گروهی هستند که با بیان ایده‌ها و عقاید شخصی فرزند خود مخالفت کرده و ورود به دنیای کسب و کار را عرصه‌ای برای شکست و ناکامی و تحمل سختی‌های فراوان توأم با ریسک بالا برای فرزندان خود به تصویر می‌کشند.

آنها مدافع علاقه‌های خاص خود هستند و با توانمندی‌های بالقوه فرزندان خود بیگانه‌اند. به تعبیر دیگر، این گروه از والدین فعالیت در زمینه‌های اقتصادی را به عنوان ارزش تلقی نمی‌کنند و عقاید عجیب و غریب آنها در این زمینه، مانع عمده‌ای در حرکت فرزندان در مسیر تعالی و پیشرفت تلقی می‌شود. عقاید این گروه از والدین چنان سطحی است که ترس‌های عمیقی را در آنان ایجاد و اعتماد به نفس و روحیه خودباوری را در آنان به شدت تضعیف خواهد کرد. در چنین خانواده‌هایی، فرزندان از اظهارنظر و بیان سؤالات در ارتباط با ایده خلاق خود منع می‌شوند. والدین این‌گونه فرزندان، ترس از افکار اطرافیان یا مورد تمسخر دیگران واقع شدن را به عنوان دلایل مخالفت خود با ورود فرزندانشان به دنیای کسب و کار مطرح می‌کنند.

در مقابل والدین «بازدارنده»، والدین «تسهیل‌گر» قرار دارند که تمامی زمینه‌های ذهنی و عینی را برای بروز ایده‌ها، افکار و آرزوهای فرزندان فراهم می‌کنند. این گروه قدرت تفکر، تجسم، طراحی و تحقیق و اصلاح روش را به فرزندان خود ارزانی می‌دارند. آنها ارزش کار و تلاش را به استناد آیات و روایات و نظریات اندیشمندان و در نتیجه، ارزش کسب ثروت و اثرات مثبت آن در زندگی فردی و اجتماعی را به فرزندان خود یادآوری می‌کنند. همچنین، گذراندن دوره‌های آموزش مهارت شغلی را به فرزندان خود پیشنهاد می‌دهند، تمرین کارهای فکری را در اولویت برنامه‌های روزمره فرزندان خود قرار می‌دهند و زوایای دید آنان را نسبت به مفاهیم «خلاقیت»، «نوآوری» و «کارآفرینی»‌گسترش می‌دهند. 

2- نهادها و مؤسسات آموزشی: بعد از خانواده، مدرسه مهمترین سازمان و نهاد رسمی است که علاوه بر نقش تربیتی کودکان، نوجوانان و جوانان، نقش مهمی در ارتقای مهارت دانش‌آموزان در سطوح مختلف تحصیلی و در رشته‌های مورد نیاز ایفا می‌کند. مدارس با امکاناتی که در اختیار دارند، فرزندان جامعه را در مقاطع مختلف تحصیلی و متناسب با نیازهای جامعه آموزش می‌دهند. با استفاده از آموزش‌های نوین در مدارس و بهره‌گیری از دانش روز دنیا می‌توان استعداد دانش‌آموزان را شکوفا کرد و روحیه خلاقیت و نوآوری را در آنان پرورش داد.

تحقیقات نشان می‌دهد که از جمله مهمترین عوامل موثر بر حرکت از کارآفرین بالقوه به کارآفرین بالفعل، آموزش و حمایت همه‌جانبه از افراد کارآفرین است. در زمینه آموزش کارآفرینی، در زمان حاضر، در کشورهای جهان به طور کلی 4 نوع دوره برگزار می‌شود که از دوره‌های یک روزه تا دوره‌های 4 ساله را دربرمی‌گیرد. نوع اول این دوره‌ها، دوره‌های آگاهی‌دهنده است که فقط جهت افزایش آگاهی فراگیران نسبت به کار‌آفرینی است. نوع دوم، دوره‌های آموزش مربوط به تاسیس  شرکت است که موضوعاتی در خصوص تامین مالی،  بازاریابی و... جهت تاسیس یک شرکت جدید را به فراگیران آموزش می‌دهد. نوع سوم، دوره‌هایی است که برای رشد و بقای شرکت‌های کوچک طراحی شده  و نوع چهارم، دوره‌های آموزش کارآفرینی سازمانی است که برای سازمان‌های متوسط و بزرگ طراحی شده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد استعدادهای نوجوان (با فرمت ورد)


تحقیق در مورد معماران عصر دیجیتال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

معماران عصر دیجیتال (22) اندیشه های مایکل پورتربخش دوم و پایانیMas_binesh@hotmail.comترجمه و تدوین : مسعود بینش

به راهبرد هزینه برمی گردیم. آیا راهبرد پیشروبودن در هزینه هیچگونه ریسکی دربرندارد؟- البته پیشرو بودن در هزینه فشارهای شدید بر شرکت جهت حفظ موقعیت خود می آورد. این امر به معنای سرمایه گذاری مجدد در تجهیزات مدرن، به دورریختن دارائیهای مستهلک، اجتناب از افزایش خطوط تولید و هوشیار بودن نسبت به پیشرفتهای فناوری است.- می توانید مثالی در این زمینه بزنید؟- نمونه کلاسیک آن شرکت فورد در دهه 1920 است که با کاستن از مدلها و گونه های مختلف، تجهیزات خودکار پیشرفته و تلاش برای دستیابی به کاهش هزینه ازطریق آموزش به نوعی پیشرو بودن غیرقابل انکار در هزینه دست نیافته بود. وقتی تمایل مشتریان به پرداخت بهای بیشتر برای داشتن خودرو با ویژگیهای بیشتر پدید آمد، شرکت جنرال موتورز با راه اندازی خط کاملی از مدلها خود را برای بهره برداری از این تحول آماده کرد، اما باتوجه به انعطاف ناپذیری که به دلیل سرمایه گذاریهای سنگین جهت به حداقل رساندن هزینه یک مدل قدیمی انجام گرفته بود، شرکت فورد با هزینه های بسیاری جهت تعدیل مجدد راهبرد روبرو شد.- خطرات ناشی از راهبرد تمایز چیست؟- یک شرکت ممکن است به تمایز دست یابد، با این حال، تمایزیافتگی معمولا تفاوت قیمت را نیز به همان اندازه حفظ خواهدکرد. پس اگر درنتیجه تغییرات فناوری یا صرفا عدم توجه، هزینه شرکت تمایزیافته بیش از حد افزایش یابد ممکن است شرکت کم هزینه در موقعیتی قرارگیرد که قادر به اعمال بیشترین فشار بر حریف باشد.- شما برای راهبردهای رقابتی، دو رویکرد تهاجمی و دفاعی را قائل هستید. بیشتر توضیح دهید.-یک راهبرد رقابتی موثر ممکن است باعث ایجاد نوعی اقدام دفاعی یا تهاجمی جهت تثبیت موقعیت شرکت درمقابل پنج عامل رقابتی گردد. در رویکرد دفاعی، می توان راهبرد را به عنوان فرایندی در ایجاد سیستم دفاعی در مقابل عوامل رقابتی یا یافتن موقعیتهایی در درون صنعت تعریف کرد. در رویکرد تهاجمی هدف از به کارگیری راهبرد، نه تنها مقابله با عوامل رقابتی، بلکه اعمال تغییراتی در منشا این عوامل است.- جایگاه راهبرد رقابت بین المللی کجاست؟- رقابت بین المللی به یکی از مهمترین موضوعهایی تبدیل شده است که امروزه شرکتها وحکومتها با آن مواجه هستند. از دهه 1960 که تجارت بین المللی انفجارگونه در اثر سرمایه گذاری خارجی رشد خود را آغاز کرد، رقابت بین المللی یک ضرورت شده است. راهبرد بین المللی البته موضوعی است با قلمرو جغرافیایی. تجزیه وتحلیل آن کاملا مانند چگونگی رقابت یک شرکت در سطح محلی، منطقه ای و ملی در یک کشور است.- آیا الگویی برای رقابت بین المللی وجود دارد؟-مناسب ترین نهاد برای تجزیه وتحلیل راهبرد بین المللی، صنعت است، زیرا صنعت حوزه ای است که مزیت رقابتی در آن به صورت برد و باخت مطرح است. الگوی رقابت بین المللی کاملا از یک صنعت تا صنعت دیگر متفاوت است و طیف وسیعی از صنایع داخلی یا جهانی را در حوزه رقابت خود دربرمی گیرد. در صنایع داخلی، رقابت در هر کشور اساسا به رقابت در دیگر کشورها وابسته نیست. در این حالت، مزیتهای رقابتی شرکت، بسیار مختص همان کشور است، مانند خرده فروشی ها، کالاهای مصرفی، توزیع و بیمه. درطرف دیگر طیف، صنایع جهانی قرار دارند، یعنی صنایعی که در آن موقعیت رقابتی یک صنعت در یک کشور، کاملا تحت تاثیر موقعیت آن در سایر کشورهاست وبرعکس. مانند صنایع تلویزیون سازی، نیمه هادی، خودرو، ساعت و هواپیماهای تجاری. البته با وجود همه این توضیحات باید گفت هیچ الگویی برای رقابت بین المللی و راهبرد جهانی وجود ندارد.- شما دو بعد و دو مدل برای فعالیت و رقابت در صحنه جهانی درنظرگرفته اید. آنها کدام هستند؟- در رقابت بین المللی، یک شرکت باید بعضی فعالیتها را در کشورها انجام دهد و نیز باید فعالیتهای بین المللی را به صورت یک سیستم یکپارچه و هماهنگ اداره کند. وجه خاص راهبرد بین المللی آن است که می توان دو بعد کلیدی برای چگونگی رقابت بین‌المللی یک شرکت درنظر گرفت. اولی را من مدل ترکیب و شکل (CONFIGURATION) فعالیتهای جهانی شرکت می نامم، یعنی جایی یا جاهایی که فعالیتها در زنجیره ارزشی انجام می شود. بعد دوم را من هماهنگی (COORDINATION) می نامم که اشاره دارد به اینکه چگونه فعالیتهای مشابه یا مرتبط در کشورهای مختلف با هماهنگی انجام می شود.مثلا یک شرکت اگر دارای سه کارخانه است، می تواند هر سه کارخانه استقلال کامل داشته باشد و یا اینکه کاملا از لحاظ مشخصه‌ها، فرایند تولید، قطعات و مانند آن مشابه باشند. مدل ترکیب و شکل نیز طیفی از تمرکز تا عدم تمرکز را دربرمی گیرد. یعنی یک فعالیت در یک محل انجام می شود و خدمات و پشتیبانی از آن محل به همه جای دنیا داده می شود مثل آزمایشگاه تحقیق و توسعه یک کارخانه بزرگ، و یا اینکه فعالیتها در کشورهای مختلف انجام می شود. البته یک شرکت نیاز ندارد همه فعالیتهایش را در همان کشور انجام دهد.- مفهوم زنجیره ارزشی (VALUE CHAIN) که به آن اشاره کردید چیست؟- هر شرکت مجموعه ای است از فعالیتهای مختلف اجرایی برای انجام کسب و کار در صنعت خود. من این فعالیتها را فعالیتهای ارزشی می نامم مانند فروش محصول توسط فروشندگان، انجام تعمیر و نگهداری توسط تکنسین ها، طراحی محصول یا فرایند توسط دانشمندان در آزمایشگاه و حفظ دفاتر مالی توسط حسابداران.- آیا یک تقسیم بندی و تفکیک منطقی از این فعالیتها می توان صورت داد؟-فعالیتهای عمومی زنجیره ارزش را می توان به دو دسته تقسیم کرد. من دسته اول را فعالیتهای بنیانی می نامم، که شامل تولید فیزیکی محصول یا خدمت، عرضه آن، بازاریابی و پشتیبانی و خدمات پس از فروش است. دسته دوم را من فعالیتهای پشتیبانی می‌نامم که ورودیها یا زیرساختها را فراهم می آورد که امکان می دهد فعالیتهای بنیانی به صورت روان انجام گیرد، مانند خرید، توسعه فناوری و مدیریت منابع انسانی.- شاهد آن هستیم که همواره منازعه ای بین این دو دسته فعالیت در جریان است و عدم ارتباط و تفاهم کار را به صورت جزیره ای درمی‌آورد. یعنی فعالیتهای مختلف به صورت مستقل ونامربوط انجام می گیرد. چه باید کرد؟- فعالیتها در زنجیره ارزشی شرکت مستقل نیست وازطریق آنچه من «رابط ها» می نامم به هم مربوط می شود. روشی که یک فعالیت انجام می شود روی هزینه یا اثربخشی سایر فعالیتها موثر است. این رابط ها فقط به فعالیتهای درون شرکت مربوط نیست بلکه تامین کنندگان و کانال های توزیع و خریدار نهایی را نیز دربرمی گیرد. بنابراین، این زنجیره را می توان «سیستم ارزشی» نامید. پس برای داشتن مزیت رقابتی، ارتباط فعالیتها در این سیستم نیز مهم است. مثلا اینکه تامین کننده چگونه یک فعالیت خاص را انجام می دهد می تواند بر هزینه یا



خرید و دانلود تحقیق در مورد معماران عصر دیجیتال


تحقیق در مورد عصر علم 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

عصر علم :

ماهیت علم عصر جدید در چیست؟ آیا مگر علم عصر جدید با علم اعصار گذشته تفاوت دارد که ما این گونه می پرسیم؟ آیا نبایستی بپرسیم ماهیت علم چیست؟ ـ هرگز. زیرا علم در زمره ی مبادی و اصول نیست، بلکه از مبادی و اصولی خاص ریشه می گیرد و مدد می جوید و تعین می یابد. در هر عصری نظری خاص در مورد موجود و حقیقت به استواری دست می یابد و همه ی شئونات انسان از جمله علم، اساس خویش را از آن نظر و دریافت معین اخذ می کنند. بنابراین نخست می پرسیم عصر جدید دارای چه مبادی و اصولی است و کدام نظر آغازین چونان بنیاد این عصر است؟ دکارت که به حق می توان وی را از بانیان اولیه عصر جدید برشمرد، چکیده ی تعالیم خویش را با کوژیتوی خویش بیان می دارد: می اندیشم، پس هستم. بنابراین عقل بشری چونان بنیاد عصر جدید است. البته این عقل از وحی الهی و هر نسبت دیگری بریده است و قائم به ذات است. سپس دکارت می پرسد که آنچه عقل بشری بدان می تواند اتکا کند و صحیح را از خطا جدا کند و سره را از ناسره چیست؟ واضح است که به روشن ترین و بدیهی ترین چیزی که دست می یابد ریاضیات است. اما کدام ریاضیات؟ آن جوهره ای در ریاضیات که هیچ امر دیگری نتواند آن را مخدوش نماید: 4= 2x 2. تفاوت ندارد دو عدد از چه چیز ضربدر دو عدد از چه چیز دیگر شود، نتیجه همواره چهار است. برای مثال وقتی هفت عدد سیب را به روی میز روبه روی خویش داریم، آنچه خلل ناپذیر است، عدد هفت و یا هفت بودگی است. شاید بتوان سیب و میز و اتاق و حالات روحی بیننده و صدها چیز دیگر را دچار چون و چرا قرار داد، اما عدد هفت چون و چراپذیر نیست. این وجهه و نظر و ساحت و تعبیر از ریاضیات چونان اساس و بنیادی می شود که برای دکارت و عصر جدید چونان نقطه اتکا قرار می یابد، تا هر آنچه علم حاصل می دارد چونان یقینی و صادق مقام گیرد. این نوع از صدق عبارت از یک نوع خاص از صدق است و نباید آن را با هر نوع صدق دیگر یکسان برشمرد. در اعصار گذشته و در عصر قرون وسطی، یونان باستان و در عصر دینی این نوع از علم و این نوع نظر و دریافت در مورد موجود و حقیقت هرگز سابقه نداشته است. لکن بدین دلیل نباید علم جدید را نسبت به علم قدیم پیشرفته تر بدانیم. اما ماهیت آنچه امروزه علم نامیده می شود، عبارت از پژوهش است. ماهیت این پژوهش در چیست؟ پاسخ آن است که تمامی حوزه ی موجود، طبیعت و تاریخ که در حیطه ی شناخت قرار می گیرد چونان ماهیت این پژوهش است. اما این شناخت با روندی خاص بدین حوزه قدم می نهد. البته منظور از روند در این جا روش محض نیست. اما به هر حال مشخص بودن چنین حوزه ای عبارت از روند بنیادین پژوهش است. این روند به موجود می نگرد، اما فقط به حوزه ای خاص از موجود، مثلاً طبیعت، ویژگی اساسی و معینی را در جریان های طبیعی طرح می کند. اما صورت حقیقی این طراحی چگونه ترسیم می شود؟ آن طور که روند مورد شناخت در حوزه ای مشخص با کدام طریق قادر است پیوند داشته باشد. آری این پیوند است که زیربنای استوار پژوهش است. بنابراین با طرح این بنیاد ویژه و تعین یافته زیربنای استوار این روند است، که این روند در حوزه ی وجود حوزه ی موضوعی خود را به ثبوت می رساند. برای مثال فیزیک عصر جدید بر بنیاد ریاضی از آن نوع که گفتم استوار است. در واقع این فیزیک بیانگر یک نوع ریاضیات معین و کامل است. اما چرا این فیزیک فقط در این طریق می تواند در حوزه ی ریاضی واقع شود؟ زیرا این فیزیک در معنایی ژرف تر بر بنیاد ریاضی استوار است. بنیاد دریافت عصر جدید از علم به یونان باستان بازمی گردد. گفتیم که واضح ترین و بدیهی ترین وجهه ریاضی یعنی «عدد» چونان نقطه ی ثقل دریافت عصر جدیدی برای بنیان بخشیدن به علم بوده است. اما آیا فی الواقع می توان ماهیت حقایق ریاضی را با محاسبه ی عددی تعین بخشید؟ عصر جدید فیزیک را عبارت از شناخت طبیعت می نامد، اما فی الواقع منظورش از طبیعت فقط اجسام مادی در حوزه ی حرکتی آنهاست. زیرا در نظر عصر جدید هیچ چیز آشکارتر از جسمیت نیست. پس یک عنصر قابل شناخت همیشگی برای فیزیک در عصر جدید همواره در دسترس است. این یعنی هماهنگی حرکتی اجزای مکانی ـ زمانی در هر یک از موجودات. لکن به جز این تعین های دیگری نیز برای فیزیک معتبر است: حرکت بیانگر تغییر مکان است. هیچ حرکت و جهت حرکتی از دیگر حرکات ممتاز نیست. هر مکانی با مکان دیگر در ماهیت خویش یکسان است. هیچ لحظه زمانی نسبت به دیگر لحظات رحجانی ندارد. هر نیرویی خود را صرفاً بنابر آن چیزی معین می دارد، که همراه با حرکتی که به معنی تغییر مکان است، در واحدی از زمان به دنبال می آید. بنیاد استوار علم طبیعی عصر جدید که بر پایه ی ریاضیات خاص استوار است، عبارت از ریاضیات در این معنای خاص است. البته نباید گفت که پژوهش دارای بنیادی ریاضی است، بلکه این پیوند با حوزه ی موضوعی پژوهش است که هیأت ریاضی دارد. اما نظر عصر جدید در مورد علومی که با جسمیت سروکار ندارند چیست؟ عصر جدید آنها را چونان استثنا فرض می دارد و بنیادشان را ریاضیات نمی داند. عصر جدید به این طریق خود را با نقصان مواجه نمی بیند، بلکه پژوهش ریاضی گونه خویش را به این ترتیب قوت بیشتر می بخشد، چرا که علوم روحی و روانی و حیاتی را به مرتبه ی فرودین تر می کشاند و از این طریق پژوهش ریاضی گونه خویش را قوت می بخشد. جالب است که ملاحظه کنیم که عصر جدید علم تاریخ را علمی متمایز از علومی همچون علم فیزیک نمی شمارد، بلکه فقط آن را پیچیده تر می داند، یعنی باز هم از همان نوع است. حال می پرسیم طرح و بنیاد استوار پژوهش چگونه به ظهور می رسد؟ ـ در روش. حال بایستی این حوزه ی طرح یافته به صورت موضوعی درآید. بنابراین لازم است تا این روند بتواند دگرگونی مراتب مختلف را به راحتی در اختیار داشته



خرید و دانلود تحقیق در مورد عصر علم  14 ص