لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
شهادت على علیه السلام
تهدمت و الله ارکان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى ...
(نداى آسمانى)
على علیه السلام پس از خاتمه جنگ نهروان و بازگشت بکوفه در صدد حمله بشام بر آمد و حکام ایالات نیز در اجراى فرمان آن حضرت تا حد امکان به بسیج پرداخته و گروههاى تجهیز شده را بخدمت وى اعزام داشتند.
تا اواخر شعبان سال چهلم هجرى نیروهاى اعزامى از اطراف وارد کوفه شده و باردوگاه نخیله پیوستند،على علیه السلام گروههاى فراهم شده را سازمان رزمى داد و با کوشش شبانه روزى خود در مورد تأمین و تهیه کسرى ساز و برگ آنان اقدامات لازمه را بعمل آورد،فرماندهان و سرداران او هم که از رفتار و کردار معاویه و مخصوصا از نیرنگهاى عمرو عاص دل پر کینه داشتند در این کار مهم حضرتش را یارى نمودند و بالاخره در نیمه دوم ماه مبارک رمضان از سال چهلم هجرى على علیه السلام پس از ایراد یک خطابه غراء تمام سپاهیان خود را بهیجان آورده و آنها را براى حرکت بسوى شام آماده نمود ولى در این هنگام خامه تقدیر سرنوشت دیگرى را براى او نوشته و اجراى طرح وى را عقیم گردانید.
فراریان خوارج،مکه را مرکز عملیات خود قرار داده بودند و سه تن از آنان باسامى عبد الرحمن بن ملجم و برک بن عبد الله و عمرو بن بکر در یکى از شبها گرد هم آمده واز گذشته مسلمین صحبت میکردند،در ضمن گفتگو باین نتیجه رسیدند که باعث این همه خونریزى و برادر کشى،معاویه و عمرو عاص و على علیه السلام میباشند و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند مسلمین بکلى آسوده شده و تکلیف خود را معین مىکنند،این سه نفر با هم پیمان بستند و آنرا بسوگند مؤکد کردند که هر یک از آنها داوطلب کشتن یکى از این سه نفر باشد عبد الرحمن بن ملجم متعهد قتل على علیه السلام شد،عمرو بن بکر عهدهدار کشتن عمرو عاص گردید،برک بن عبد الله نیز قتل معاویه را بگردن گرفت و هر یک شمشیر خود را با سم مهلک زهر آلود نمودند تا ضربتشان مؤثر واقع گردد نقشه این قرار داد بطور محرمانه و سرى در مکه کشیده شد و براى اینکه هر سه نفر در یکموقع مقصود خود را انجام دهند شب نوزدهم ماه رمضان را که شب قدر بوده و مردم در مساجد تا صبح بیدار میمانند براى این منظور انتخاب کردند و هر یک از آنها براى انجام ماموریت خود بسوى مقصد روانه گردید،عمرو بن بکر براى کشتن عمرو عاص بمصر رفت و برک بن عبد الله جهت قتل معاویه رهسپار شام شد ابن ملجم نیز راه کوفه را پیش گرفت.
برک بن عبد الله در شام بمسجد رفت و در لیله نوزدهم در صف یکم نماز ایستاد و چون معاویه سر بر سجده نهاد برک شمشیر خود را فرود آورد ولى در اثر دستپاچگى شمشیر او بجاى فرق معاویه بر ران وى اصابت نمود.
معاویه زخم شدید برداشت و فورا بخانه خود منتقل و بسترى گردید و ضارب را نیز پیش او حاضر ساختند،معاویه گفت تو چه جرأتى داشتى که چنین کارى کردى؟
برک گفت امیر مرا معاف دارد تا مژده دهم:معاویه گفت مقصودت چیست؟برک گفت همین الان على را هم کشتند:معاویه او را تا تحقیق این خبر زندانى نمود و چون صحت آن معلوم گردید او را رها نمود و بروایت بعضى (مانند شیخ مفید) همان وقت دستور داد او را گردن زدند.
چون طبیب معالج زخم معاویه را معاینه کرد اظهار نمود که اگر امیر اولادى نخواهد میتوان آنرا با دوا معالجه نمود و الا باید محل زخم با آهن گداخته داغ گردد،معاویه گفت تحمل درد آهن گداخته را ندارم و دو پسر (یزید و عبد الله) براى منکافى است (1) .
عمرو بن بکر نیز در همان شب در مصر بمسجد رفت و در صف یکم بنماز ایستاد اتفاقا در آنشب عمرو عاص را تب شدیدى رخ داده بود که از التهاب و رنج آن نتوانسته بود بمسجد برود و به پیشنهاد پسرش قاضى شهر را براى اداى نماز جماعت بمسجد فرستاده بود!
پس از شروع نماز در رکعت اول که قاضى سر بسجده داشت عمرو بن بکر با یک ضربت شمشیر او را از پا در آورد،همهمه و جنجال در مسجد بلند شد و نماز نیمه تمام ماند و قاتل بدبخت دست بسته بچنگ مصریان افتاد،چون خواستند او را نزد عمرو عاص برند مردم وى را بعذابهاى هولناک عمرو عاص تهدیدش میکردند عمرو بن بکر گفت مگر عمرو عاص کشته نشد؟شمشیرى که من بر او زدهام اگر وى از آهن هم باشد زنده نمىماند مردم گفتند آنکس که تو او را کشتى قاضى شهر است نه عمرو عاص!!
بیچاره عمرو آنوقت فهمید که اشتباها قاضى بیگناه را بجاى عمرو عاص کشته است لذا از کثرت تأسف نسبت بمرگ قاضى و عدم اجراى مقصود خود شروع بگریه نمود و چون عمرو عاص علت گریه را پرسید عمرو گفت من بجان خود بیمناک نیستم بلکه تأسف و اندوه من از مرگ قاضى و زنده ماندن تست که نتوانستم مانند رفقاى خود مأموریتم را انجام دهم!عمرو عاص جریان امر را از او پرسید عمرو بن بکر مأموریت سرى خود و رفقایش را براى او شرح داد آنگاه بدستور عمرو عاص گردن او هم با شمشیر قطع گردید بدین ترتیب مأمورین قتل عمرو عاص و معاویه چنانکه باید و شاید نتوانستند مقصود خود را انجام دهند و خودشان نیز کشته شدند.
اما سرنوشت عبد الرحمن بن ملجم:این مرد نیز در اواخر ماه شعبان سال چهلم بکوفه رسید و بدون اینکه از تصمیم خود کسى را آگاه گرداند در منزل یکى از آشنایان خود مسکن گزید و منتظر رسیدن شب نوزدهم ماه مبارک رمضان شد،روزى بدیدن یکى از دوستان خود رفت و در آنجا زن زیباروئى بنام قطام را که پدر و برادرش در جنگ نهروان بدست على علیه السلام کشته شده بودند مشاهده کرد و در اولین برخورد دل از کف داد و فریفته زیبائى او گردید و از وى تقاضاى زناشوئى نمود.
قطام گفت براى مهریه من چه خواهى کرد؟گفت هر چه تو بخواهى!
قطام گفت مهر من سه هزار درهم پول و یک کنیز و یک غلام و کشتن على بن ابیطالب است: (چه مهر سنگینى!شاعر گوید)
فلم ار مهرا ساقه ذو سماحة کمهر قطام من غنى و معدم ثلاثة آلاف و عبدو قنیة و ضرب على بالحسام المسمم و لا مهر اغلى من على و ان غلا و لا فتک الا دون فتک ابن ملجم.
یعنى تا کنون ندیدهام صاحب کرمى را از توانگر و درویش که (براى زنى) مانند مهر قطام مهر کند. (و آن عبارت است از)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.
بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.
برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.
۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»
درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:
الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.
او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.
ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.
ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.
ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.
ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.
۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی
زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.
اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.
از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.
در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.
به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
شهادت على علیه السلام
تهدمت و الله ارکان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى ...
(نداى آسمانى)
على علیه السلام پس از خاتمه جنگ نهروان و بازگشت بکوفه در صدد حمله بشام بر آمد و حکام ایالات نیز در اجراى فرمان آن حضرت تا حد امکان به بسیج پرداخته و گروههاى تجهیز شده را بخدمت وى اعزام داشتند.
تا اواخر شعبان سال چهلم هجرى نیروهاى اعزامى از اطراف وارد کوفه شده و باردوگاه نخیله پیوستند،على علیه السلام گروههاى فراهم شده را سازمان رزمى داد و با کوشش شبانه روزى خود در مورد تأمین و تهیه کسرى ساز و برگ آنان اقدامات لازمه را بعمل آورد،فرماندهان و سرداران او هم که از رفتار و کردار معاویه و مخصوصا از نیرنگهاى عمرو عاص دل پر کینه داشتند در این کار مهم حضرتش را یارى نمودند و بالاخره در نیمه دوم ماه مبارک رمضان از سال چهلم هجرى على علیه السلام پس از ایراد یک خطابه غراء تمام سپاهیان خود را بهیجان آورده و آنها را براى حرکت بسوى شام آماده نمود ولى در این هنگام خامه تقدیر سرنوشت دیگرى را براى او نوشته و اجراى طرح وى را عقیم گردانید.
فراریان خوارج،مکه را مرکز عملیات خود قرار داده بودند و سه تن از آنان باسامى عبد الرحمن بن ملجم و برک بن عبد الله و عمرو بن بکر در یکى از شبها گرد هم آمده واز گذشته مسلمین صحبت میکردند،در ضمن گفتگو باین نتیجه رسیدند که باعث این همه خونریزى و برادر کشى،معاویه و عمرو عاص و على علیه السلام میباشند و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند مسلمین بکلى آسوده شده و تکلیف خود را معین مىکنند،این سه نفر با هم پیمان بستند و آنرا بسوگند مؤکد کردند که هر یک از آنها داوطلب کشتن یکى از این سه نفر باشد عبد الرحمن بن ملجم متعهد قتل على علیه السلام شد،عمرو بن بکر عهدهدار کشتن عمرو عاص گردید،برک بن عبد الله نیز قتل معاویه را بگردن گرفت و هر یک شمشیر خود را با سم مهلک زهر آلود نمودند تا ضربتشان مؤثر واقع گردد نقشه این قرار داد بطور محرمانه و سرى در مکه کشیده شد و براى اینکه هر سه نفر در یکموقع مقصود خود را انجام دهند شب نوزدهم ماه رمضان را که شب قدر بوده و مردم در مساجد تا صبح بیدار میمانند براى این منظور انتخاب کردند و هر یک از آنها براى انجام ماموریت خود بسوى مقصد روانه گردید،عمرو بن بکر براى کشتن عمرو عاص بمصر رفت و برک بن عبد الله جهت قتل معاویه رهسپار شام شد ابن ملجم نیز راه کوفه را پیش گرفت.
برک بن عبد الله در شام بمسجد رفت و در لیله نوزدهم در صف یکم نماز ایستاد و چون معاویه سر بر سجده نهاد برک شمشیر خود را فرود آورد ولى در اثر دستپاچگى شمشیر او بجاى فرق معاویه بر ران وى اصابت نمود.
معاویه زخم شدید برداشت و فورا بخانه خود منتقل و بسترى گردید و ضارب را نیز پیش او حاضر ساختند،معاویه گفت تو چه جرأتى داشتى که چنین کارى کردى؟
برک گفت امیر مرا معاف دارد تا مژده دهم:معاویه گفت مقصودت چیست؟برک گفت همین الان على را هم کشتند:معاویه او را تا تحقیق این خبر زندانى نمود و چون صحت آن معلوم گردید او را رها نمود و بروایت بعضى (مانند شیخ مفید) همان وقت دستور داد او را گردن زدند.
چون طبیب معالج زخم معاویه را معاینه کرد اظهار نمود که اگر امیر اولادى نخواهد میتوان آنرا با دوا معالجه نمود و الا باید محل زخم با آهن گداخته داغ گردد،معاویه گفت تحمل درد آهن گداخته را ندارم و دو پسر (یزید و عبد الله) براى منکافى است (1) .
عمرو بن بکر نیز در همان شب در مصر بمسجد رفت و در صف یکم بنماز ایستاد اتفاقا در آنشب عمرو عاص را تب شدیدى رخ داده بود که از التهاب و رنج آن نتوانسته بود بمسجد برود و به پیشنهاد پسرش قاضى شهر را براى اداى نماز جماعت بمسجد فرستاده بود!
پس از شروع نماز در رکعت اول که قاضى سر بسجده داشت عمرو بن بکر با یک ضربت شمشیر او را از پا در آورد،همهمه و جنجال در مسجد بلند شد و نماز نیمه تمام ماند و قاتل بدبخت دست بسته بچنگ مصریان افتاد،چون خواستند او را نزد عمرو عاص برند مردم وى را بعذابهاى هولناک عمرو عاص تهدیدش میکردند عمرو بن بکر گفت مگر عمرو عاص کشته نشد؟شمشیرى که من بر او زدهام اگر وى از آهن هم باشد زنده نمىماند مردم گفتند آنکس که تو او را کشتى قاضى شهر است نه عمرو عاص!!
بیچاره عمرو آنوقت فهمید که اشتباها قاضى بیگناه را بجاى عمرو عاص کشته است لذا از کثرت تأسف نسبت بمرگ قاضى و عدم اجراى مقصود خود شروع بگریه نمود و چون عمرو عاص علت گریه را پرسید عمرو گفت من بجان خود بیمناک نیستم بلکه تأسف و اندوه من از مرگ قاضى و زنده ماندن تست که نتوانستم مانند رفقاى خود مأموریتم را انجام دهم!عمرو عاص جریان امر را از او پرسید عمرو بن بکر مأموریت سرى خود و رفقایش را براى او شرح داد آنگاه بدستور عمرو عاص گردن او هم با شمشیر قطع گردید بدین ترتیب مأمورین قتل عمرو عاص و معاویه چنانکه باید و شاید نتوانستند مقصود خود را انجام دهند و خودشان نیز کشته شدند.
اما سرنوشت عبد الرحمن بن ملجم:این مرد نیز در اواخر ماه شعبان سال چهلم بکوفه رسید و بدون اینکه از تصمیم خود کسى را آگاه گرداند در منزل یکى از آشنایان خود مسکن گزید و منتظر رسیدن شب نوزدهم ماه مبارک رمضان شد،روزى بدیدن یکى از دوستان خود رفت و در آنجا زن زیباروئى بنام قطام را که پدر و برادرش در جنگ نهروان بدست على علیه السلام کشته شده بودند مشاهده کرد و در اولین برخورد دل از کف داد و فریفته زیبائى او گردید و از وى تقاضاى زناشوئى نمود.
قطام گفت براى مهریه من چه خواهى کرد؟گفت هر چه تو بخواهى!
قطام گفت مهر من سه هزار درهم پول و یک کنیز و یک غلام و کشتن على بن ابیطالب است: (چه مهر سنگینى!شاعر گوید)
فلم ار مهرا ساقه ذو سماحة کمهر قطام من غنى و معدم ثلاثة آلاف و عبدو قنیة و ضرب على بالحسام المسمم و لا مهر اغلى من على و ان غلا و لا فتک الا دون فتک ابن ملجم.
یعنى تا کنون ندیدهام صاحب کرمى را از توانگر و درویش که (براى زنى) مانند مهر قطام مهر کند. (و آن عبارت است از)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.
بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.
برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.
۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»
درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:
الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.
او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.
ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.
ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.
ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.
ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.
۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی
زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.
اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.
از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.
در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.
به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.
بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.
شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.
برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.
۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»
درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:
الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.
او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.
ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.
ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.
ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.
ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.
۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی
زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.
اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.
از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.
در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.
به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.