لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
ابعاد عملى و جامعهساز در عرفان امام راحل
نویسنده: حبیب الله قلیش لى
"ولکل وجهة هومولیها فاستبقوا الخیرات" (سوره بقره آیه 148.) "هر کسى را راهى استبه سوى حق که بدان راه یابد پس بشتابید به خیرات". آن پیر یگانه و مراد جانانه به لحاظ جوانب شخصیتبى همتاى خود، ابعاد گوناگون داشت که عرفان جنبهاى از آن است و در این مقوله نیز داراى ابعاد بسیارى است که شناخت آنها مستلزم شناخت کلى از شاخصهاى والاى، منش فرازمند اوست، چرا که درک کلیت مقدمه درک جزئیات هر پدیدهاى است و کلیتى از موجود در ذهن متبادر نشود، جزئیات که ملازم آن کلیت است ادراک نگردد. و اما چگونه بحرى در کوزه گنجد، و چگونه اوراق کتابى که عالم و آدم را در خویش جاى دهد در پاره ورقى مندرج گردد. چرا که "وجود هرچه بسیطتر و به وحدت نزدیکتر باشد، کثرات را شاملتر و احاطهاش بر اشیاى متضاد تمامتر خواهد بود." (1) و شناخت عارف کامل که مظهر تعیین مشیئتحق باشد به تحقیق و کماهو حقه در لفظ و کلام، جایگیر نیست، "زیرا عبارتها کوتاه است و اشارتها ناتوان و بیانها نارسا است" (2) . یک دهان خواهم به پهناى فلک تا بگویم شرح آن رشک ملک (3) لکن بهره گیرى از هر عظمتى بقدر استطاعت پسندیده اهل نظر است که: "مالایدرک کله لایترک کله". آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگى باید چشید (4) و خود حکایتى محیرالعقول است که هرچه از این دریا بنوشى که تخفیف عطش را اعثشود، تشنگى مضاعف را سبب گردد. که این خود، نشان جاذبه آن نور کامل در شب ظلمانى است که سالک را نشانه جستجو است و بارقهاى از جلوه هاى جمال که عاشق شیدا را به صدگونه شیداتر مىسازد. بازگردیم به جرعه نوشى از میناى مستى بخش عرفان عملى امام (س) و نقشى از مباحث کلى در این باب. که البته بررسى تحلیلى پیرامون جنبه هاى متفاوت آن فرصتها مىطلبد به امید آنکه به یارى حق با استفاده از هر فرصتى، بخشى در حد توان نمایانده شود. اگر ساقى از آن جامى که بر عشاق افشاند، بیفشاند به مستى از رخ او پرده برگیرم (5) . آن وجودى که مقدر استحجتخدا را به عیان در هر عصر و زمانى بر خلق پدیدار سازد باید که فطرت خود را از آلایشها منزه دارد و طى طریق به سنت انبیاى عظام بالاخص ذات مقدس نبى اکرم - صلى الله علیه وآله - نماید: "هر سالکى را باید که حال در او پیدا شود، ولیکن باید که در حال نماند و از این مقام ترقى کند به مقام حکمت الهى و دائم از حق طلب کند." (6) حضرت امام (س) پیوسته در طلب بود و در راه وصول به وجنات حق به شیوه اهل نظر عمرى در سعى و تلاش سپرى کرد و آنچنان که از تاریخ مراحل عمر آن حضرت مستفاد مىگردد، دقیقهاى از کشف دقایق علم و معرفت فروگذار نکرد تا عشق روى نمود و افراط عشق او را به درک مسئولیتى عظیم متوجه ساخت و عشق به انسان پس از وصول به محبت و عشق حق تعالى به آن وجود پاک محول گردید، که: "طلب از مطلوب خیزد نه از طالب" (7) و پس از آنکه مطلوب عالم امکان او را به راهبرى خلق اشارت کرد از سر جان برخاست و راست قامت و آراسته بلایا را به جان خریدار شد که: "در جهان، حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگى مقصد و ارزشمندى و علو رتبه آن است" (8) پس، نگریستن و والانگریستن به مصایب انسان و جستجوى راه نجات دستمایهاى شد که برخیزد و چراغ برگیرد و راه از چاه بنماید که تجلى حق در آیینه ذات او، به طور طبیعى عرصه بروز و ظهور و دلالتبه عوالم نجات انسان را ممکن ساخت زیرا: "هرچیز که تجلى حق در آینه ذات او تمامتر باشد، دلالتش به عالم غیب بیشتر خواهد بود" (9) پس بدین گونه علم نظرى میدان عمل یافت و اهل ایمان را در زندگى مادى راهى فراپیش آورد که نتیجه آن تامین زمینه مناسب براى راهیابى به زندگى معنوى باشد و دلیل عالم غیب گردد. این است که عرفان امام از بعد نظرى، ابعاد عملى مىیابد و سیر و سلوک در عوالم و ملکوت سبب مىشود که از افلاک به خاک بازگردد و دارندگان ایمان را از قیود غیر الهى برهاند و به قوانین الهى بازگرداند و بیراهه رفتگان را به راه آرد تا بتوان با تبلور اسلام ناب محمدى عرصه زندگى خاکى و سکوى پرواز را براى جهش به معارج معنوى آماده ساخت. براى رسیدن بدین منظور، به قدرت نیاز بود زیرا که قدرت وسیلهاى براى ثبیتحقانیت و استقرار نظام حق است و تنها قدرتى که مىتواند حقانیتحق را در عوالم انسانى تحقق بخشد، قدرتى است که سررشتهاش به ذات حق منتهى شود که کامل و بى واسطه است زیرا: "قدرت از امهات صفات الهى است و یکى ازائمه سبعه است که آنها عبارتند از، حیات و علم و اراده و قدرت و سمع و بصر و تکلم . . . و قدرت در اصطلاح حکیم عبارت از آن است که فاعلى ذاتا به گونه اى باشد که اگر خواست انجام دهد و اگر نخواست انجام ندهد" (10) چنین است که آن عارف کامل هیمنه جبروت، برگرفته از وصول به مدارج کمال را به زندگى سرزمینهاى اسلامى جارى کرد و عشق را از اعلا مرتبه امکان در عالم خاک سارى نمود تا زندگى راه فطرت را جستجو کند و مایه حیات اصیل انسانى در نظام اجتماعى شکل گیرد و تبعات ایمان در زوایاى ارتباطهاى مادى متجلى گردد و آدمى حد خود را بشناسد و جوهر خود را دریابد که آدم تجلیگاه، قدرت حق است: "و وجود عالم بى آدم جسدى بود بى روح و جامى بىراح و آیینهاى صیقل ناکرده و آدم عین جلاى مرآت عالم است". (11) فى الجمله، در این فصل، جلوهاى از جلوات شیدایى و کمال آن پیر کامل نمایانده شد که میل به یارى خلق عالم و مجرى داشتن عشق برخاسته از توجه به جمال مطلق بر انسان و تسلط هیمنه عشق بر سرنوشت جامعه از بسیارى محبت که آن پیر داشتبه سالکان و مریدان خویش که: "حصول هیمان از افراط عشق است و عشق افراط محبت و محبت اصل ایجاد عالم و حصول محبت از تجلیاتى که وارده است از حضرت جمال حق" . (12) پس عارف کامل با نیروى عشق، خیرخواه بندگان حق است و پدرى دلسوز و رافع ستم از فرزندان که سعى خود را به کار مىگیرد تا از محبت متقابل فرزندان در هتبراندازى ظلم و استقرار حکومت عدل بهره گیرد و برنامه زندگى را براساس فطرت انسان و اوامر حضرت پروردگار چنان پى ریزى نماید که مایه آرامش و راحت جسم و جان و زمینهساز حرکتبه سوى الله باشد. مروى کنیم بر سیر تحول و تکامل که با واسطه آن پیر یگانه در نظام زندگانى ملتى پدید آمده و با جریان طبیعى حیات پیوند دارد. "کارانه عشق در سیر تحول و تکامل" حضرت امام خمینى - رضوان الله تعالى علیه - با سیره علمى و عملى خود از آغاز اذهان عوام و خواص را به تربیت نفس و تفکر و تامل در سرنوشت جامعه متوجه ساخت و در جریان زندگانى مبارزاتى خویش مستقیم و غیرمستقیم راههاى حرکتبه سوى اخلاق در زندگى را آموزش داد با روش مستقیم یعنى سخنرانیها و نوشتههاى عمیق، مسلمانان بخصوص شیعیان را به تفکر واداشت تا بدانند که در کجاى جهان و در کدام نقطه هستى ایستادهاند، دردها کدامند و درمانها را در کدام قاموس باید جست؟ و با استفاده از روش غیرمستقیم، استقامت، شجاعت و شکست مرگ را در برابر اراده انسان، آموزش داد. عشق به کمال مطلق که پوچى و گذرایى زندگى مادى را مىنمایاند و اسباب مادى را تنها وسیلهاى براى راهیابى به شارع مستقیم به کار مىگیرد، بتدریج در اذهان پدید آمد و سرگردانیها و بهت و حیرتهاى ملت مظلومى که زیر بار تحقیر سر فرو کرده بود در برخورد با اراده آهنین مردى از تبار عشق و سردار عاشقان راه به گستره محبت آورد و رفته رفته در ذهنیت کل جامعه، به سوى عاشقى گرایید تا آنجا که همگان آن پیر روشن ضمیر را اسوه خود یافتند و فرمانش را به جان و دل خریدار آمدند. در طى مراحل از خویش به خویش و از صورت به معنى و از ماده به ماورا، آموزشهاى این معلم دین سرمشق جماعتشد. ابتدا در پذیرش ستم نفس سرکش جولانى یافت تا از چشمههاى آلوده شهوات سیراب شود و این مرحله تحقیر مقام والاى انسانى بى نفس گرم پیر، سرماى یاس بر جانها مستولى ساخت و نیاز به بیدارگر را در ضمیر پنهان شعلهور ساخت. سپس ندایى در سکوت مرگبار رعشهاى بیدار کننده را در پى آورد و همگان سر برآوردند و نگاههاى مضطرب و ملتهب خود را به نور جمال منجى الهى خود جلا دادند، دوران خودسازى فرا رسید، آموزش صبر و انتظار، تحمل صیقل دهنده آماده شدن براى انفجارى عظیم کار خود را کرد. آنگاه نوبت آزمایش در دورانهاى و مراحل مختلف پدید آمد، عشق به صفاى زندگى و جاذبه حقیقت هستى به جاى خون در رگها جهید و سوداى فراگیر شیدایى کارآمد شد. ما زاده عشقیم و پسرخوانده جامیم در مستى و جان بازى دلدار تمامیم (13) و کلام خدا در جانهاى شیفتگان روى نمود که: "یا ایهاالانسان انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه." (14) اى انسان البته با هر رنج و مشقت در راه رسیدن به خدا بکوش عاقبتبه ملاقات پروردگارت نائل خواهى شد. دریاى متلاطم آدمیان به تموج در آمد، عشق کارها نمودار ساخت، سرها به پاى معشوق حقیقى قربان شد، "عشق از اول سرکش و خونى بود "شعار به عمل و شوق به مشاهده انجامید و شهود جمال حق روى نمود، آغاز به انجامى هستى آفرین کشید، لالههاى جنون ملکوتى در پیشگاه حضرت ربوبى روییدن گرفت و جوانه هاى شیدایى سر زد و شکوفههاى عطرآگین درخت دوستى پدید آمد. "بعضى را مطلوب طالب پیش آمد و بعضى را به وقت کمرگ مطلوب روى نمود و بعضى هم در آن طلب مردند، در هوس این در طلب مردن کارى بزرگ است". (15) این که گفته شد، شبنمى از رخسار گلزار دوست و دیدارى از بیکرانگى جلوههاى جمال اوست فصولى مشبع و جامع باید که شرح داده شود تا خطى از چهره رخشان او شاید که نمودار گردد. و این فصلها که مجالى دیگر و فرصتى درخور مىطلبد، بعضى به شرح ذیل، فهرست وار مىآید: 1- نوآورى در دیدگاههاى جامعه شناسانه 2- توجه انسان به کاربرد اندیشه 3- انسان سازى در عرفان عملى 4- جلوه و شهود در عالم صورت و معنى 5- عوالم چندگانه در قاموس عشق 6- حجابها و حجاب درها 7- کار مایه عشق در تمیز نیک و بد و این همه از زاویه دید امام راحل جامعیتى در عالم جمعالجمع دارد تا به یارى حضرت پروردگار توفیق پرداختن به هر یک دست دهد.
پی نوشت :
1و2. شرح دعاى سحر امام (س) 3و4. مثنوى مولوى 5. باده عشق، اشعار عارفانه امام (س) 6. رسائل ابن عربى 7. عین القضات 8. وصیتنامه سیاسى، الهى امام (س) 9. شرح دعاى سحر امام (س) 10. شرح دعاى سحر امام (س) 11. نقش الفصوص ابن عربى 12. نقش الفصوص ابن عربى 13. باده عشق، اشعار عارفانه امام (س) 14. سوره انشفاق، آیه 6 15. از سخنان شمس تبریزى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اخلاق عملى و الگوهاى آن
یکى از دانشهاى مفید، علم «اخلاق» است. این واژه، جمع«خلق» استبه معناى خوى، طبع، سجیه و عادت. موضوع این علم رفتار و کردار آدمى است. همه عالمان و دانشورانو فیلسوفان از روزگاران کهن تا به امروز به این رشته از دانش،علاقه و دل بستگى داشتهاند و هر یک به نحوى در باب آن سخنگفتهاند. اما اخلاق بر دو نوع است: نظرى و عملى. اخلاق نظرىدر باره پایهها و مبانى اخلاق، مفهوم تکلیف اخلاقى و مسائلى ازاین دست، بحث مىکند ; یعنى مباحثى که مستقیما به فعل اخلاقىمربوط نمىشود، اما اخلاق عملى مستقیما به خود عمل مربوط است،انجام عمل احسان، پرهیز از دروغ، غیبت، بهتان، احترام به پدرو مادر و مسائلى از این قبیل که به قصد قربت انجام مىشود درحوزه اخلاق عملى است. آن چه که براى شخص مومن ارزشمند است اخلاق عملى است، زیرا تاعمل خیر با نیتخالص، انجام نگیرد، رشد و کمال و فلاح محققنخواهد شد. هرچه ما در باره اخلاق و یا عرفان نظرى تفحص کنیم،جز انبوهى از اطلاعات و معلومات چیزى نصیبمان نخواهد شد، زیراکه قلب و دل ما از آنها بىبهره است فقط چاقى و فربهى ذهن،صورت گرفته است. این سخن به معناى بىارجى و بىمنزلتى عرفان و اخلاق نظرى نیست،چرا که آن هم در جاى خود مغتنم است، بلکه سخن در راه نجات ومسیر رشد و برآمدن انسان است. شک نیست که جمع بین اخلاق نظرى وعملى، بسیار پسندیده است و آدمى را مسلط مىکند، اما تقید برعمل و سلوک در مسیر اخلاق عملى است که انسان را از درههاىهولناک دنیا و آخرت، نجات مىدهد. سالک در مسیر اخلاق عملى، به دنبال الگو است تا بتواند از اوسرمشق بگیرد و طى طریق نماید. در مکتب ما چهارده معصوم پاکعلیهم السلام بهترین الگو براى سلوک و گام زدن در وادى اخلاقعملى هستند; همانهایى که خداوند متعال آنان را پاک گردانید وسپس اسوه قرار داد. از این رو است که در این مقاله، اشارهاىکوتاه به این الگوهاى اخلاق عملى مىافکنیم. در کلمات قصار امام على بن ابى طالب (ع) در نهج البلاغه آمدهاست که امام مىفرماید: «من نصب نفسه للناس اماما فلیبدابتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره و لیکن تادیبه بسیرته قبل تادیبهبلسانه و معلم نفسه و مودبها احق بالاجلال من معلم الناس ومودبهم; هر که خود را پیشواى مردم خواهد، باید که پیش از ادبکردن دیگران به ادب کردن خود بپردازد و باید که ادب کردندیگران به کردار باشد، نه به گفتار. کسى که آموزگار و ادبکننده خویش است، سزاوارتر به تعظیم است، از آن که آموزگار وادب کننده مردم است.»
امام صادق (ع)
امام صادق (ع) فرمود:«شیعیان ما وقتى که در کوچه و بازار راه مىروند و مردم آنها رامىبینند به ما رحمت و درود مىفرستند» و معناى شیعه این است کهاینها با عمل دیگران را درس مىدهند نه این که در گفتار خوبصحبت کنند، حرف بزنند، وعظ و پند و موعظه بدهند، اما به قولخواجه شیرازى: «چون به خلوت مىروند آن کار دیگر مىکنند». از امام صادق یا امام باقر علیهما السلام پرسیدند: معنى اینآیه چیست؟ «اتقوا الله حق تقاته» امام فرمود:«یطاع و لا یعصى; فرمان خدا را ببرد و عصیان خدا را نکند».
موسى و خضر
در یک داستان که در سوره کهف آمده است داستان خضر و موسى استکه حضرت موسى (ع)، بالاى بلندى ایستاده بود و مردم را موعظهمىکرد، بنى اسرائیل پاى صحبتش نشسته بودند، حضرت نگاهى به اینجمعیت انداخت، حالتى به او دست داد، فرشته وحى نازل شد، بادیدن این جمعیتبه خود بالیدى، باید هنوز درس بیاموزى حرکتکن. موسى حرکت کرد، در کنار صخرهاى مشاهده کرد که دور صخرههمهاش سبز و خرم است و مردى نشسته است، بعد از سلام و احوالپرسى گفت: پیش شما آمدهام که تعلیمم بدهى، چیزى یاد بگیرم.اولین سؤالم این است که: یا خضر! چه کردى به این مقامرسیدى که من باید شاگردى تو را بکنم؟ در جواب گفت: معصیتخدارا نکردم، آن چه گفت عمل کردم و از محرمات پرهیز نمودم. واقعااگر انسان نافرمانى خدا را نکند به مقامات بالایى مىرسد. در دل آدمى دو چیز با هم جمع نمىشود: هم خدا و هم هواى نفس.چطور امیر المؤمنین (ع) در این دعاى صباح مىفرماید: خدا نکنداین پردهها دور دل مرا گرفته باشد. آیا حجابها دور دل مرانگرفته است آیا خود علم، حجاب نیست؟ مگر علم تنها انسان راآدم مىکند.ضرب المثلى است که مىگویند:«ملا شدن چه آسان، آدم شدن چهمشکل»، برخى از بزرگان هم این ضرب المثل را این گونه گفتهاندکه:«عالم شدن چه مشکل، آدم شدن محال است». حضرت امام رهضرب المثل را از قول استاد عرفان خود، مرحوم آیة الله شاهآبادى،تکرار مىکردند. چرا عالم شدن مشکل است؟ چون همین علمباعثبدبختى انسان مىشود که چرا به من آیة الله نگفتید، چرامرا جلو نینداختید، چرا او جلو افتاد و زد و برد، چرا من عقبماندهام؟ این حجابها است که انسان را بیچاره مىکند.
نامه یک معلم اخلاق
جوانى به معلم اخلاقى نامهاى نوشته بود و از او خواسته بود کهبراى قدم برداشتن در راه کمال چه عملى انجام دهد؟ جواب نامهداده شد، بعد از دریافت نامه به منزل ما آمد، گفتم: آیا عطشتمرتفع شده؟ گفت: نه، من نامه نوشتم، ولى جواب خیلى مختصر بود.گفتم چه بود؟ گفت: جواب این جمله بود: راه رسیدن به کمال دوچیز است: تعبد و تجنب; یعنى انسان عبادت خدا را بکند و ازگناه پرهیز بکند، همین و بس. من شرفیاب محضر مبارک آن عارف و آن معلم اخلاق شدم و عرض کردم:شما جواب نامه را به اختصار نوشتهاید. فرمود: چه نوشتهام؟ من عین عبارت نامه را خواندم. فرمود: همین است،غیر از این چیز دیگرى نیست. البته اصل این سخن از مرحوممیر داماد است و به ملا صدرا در همان جلسه اول گفت: راه رسیدنبه کمال، فقط بندگى حضرت حق است.
اخلاقهاى عملى در کربلا
نمونههاى فراوانى از اخلاق عملى را در حادثه کربلا مىتوان دید;یک نمونه آن وقتى است که امام حسین (ع) خواست از کنار جسد علىاکبر (ع) بلند شود، حضرت زینب (س) بسیار بىتابى مىکرد وضجهها مىزد، کسانى که نمىشناختند، مىپنداشتند که مادر حضرتعلىاکبر است. اما وقتى که به همین حضرت زینب (س) خبر شهادتفرزندش را دادند و او را به سوى خیمه آوردند، هیچ عکسالعملىاز خود نشان نداد و حتى از خیمه هم بیرون نیامد. بعدهاپرسیدند چرا از خیمه بیرون نیامدى؟ فرمود:مىترسیدم اگر از خیمه بیرون بیایم دل برادرم منقلب بشود! آرى،این صفت معلم است که با عمل خود به دیگران درس مىدهد. حضرت امام زین العابدین (ع) مىفرماید: دیدم عمهام زینب در شب یازدهمنماز شب را نشسته مىخواند، پرسیدم: عمه چرا نشسته نمازمىخوانى؟فرمود: چه کنم زانوانم دیگر قدرت ندارد.این همان اخلاق عملى است. شخصى مىگوید: روزى میهمان امام مجتبى(ع) بودم، گفتم به مسجدبروم و دو رکعت نماز بخوانم، پیرمردى را دیدم گوشهاى ایستادهبه من تعارف کرد، به کنارش رفتم، دستبرد زیر عبا و چیزىبیرون آورد، درش را باز کرد. دیدم نانى را به من تعارف کرد،نان را برداشتم، دیدم با دست نمىتوانم آن نان را بشکنم. رو بهپیرمرد کرده گفتم: آقا این نان چیست که آن را این چنینبستهاى؟ فرمود: بستهام که نکند فرزندانم که علاقه و محبتبه مندارند، یک مقدار روغن به این نان بمالند تا لذیذ بشود. اینعلى (ع) است و این درس اخلاق عملى است. «اتقوا الله فى الخلوات فان الناظر هو الله» در خلوت هم ازمعصیت پرهیز کن. چرا؟ ناظر چه کسى است؟ در روایتى امامهفتم(ع) مىفرماید: به گناه کوچکتبه کوچکى نگاه نکن، ببین کهنافرمانى و معصیت چه کسى را انجام مىدهى، خدا را نافرمانىمىکنى ولو کوچک باشد. «لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه» اینها اسوههاى ماهستند، اینها پیشوایان ما هستند. «اولئک آبائى فجئنىبمثلهم» نفس انسان از همه چیز براى ما عزیزتر است، نفس رامىخواهیم. این نفسى که زین العابدین(ع) در دعاى ابى حمزه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
عنوان گزارش : مدیریت کارعملی در آموزشگاه
نام استاد : آقای کاظم صباغیان
نام پژوهشگر: مریم میرزانژاد
شماره دانشجویی : 84312659
دلیل تحقیق : آشنایی با وظایف و عملکرد مدیران در آموزشگاه
صفحه تشکر و قدردانی
مقدمه
سر آغاز
- نام موسسه
-عنوان رساله
- محل تحقیق
- تاریخ
فهرست مطالب
بخش اول : مشخصات کلی آموزشگاه
بخش دوم : مدیریت
بخش سوم : معاونت
بخش چهارم : دفتر دار
بخش پنجم : دبیران سر گروه
بخش پنجم : دبیران سر گروه
بخش ششم: امور پرورشی
بخش هفتم: آموزگاران و همکاران
بخش هشتم : ارکان و شوراهای مدرسه
بخش نهم : انجمن اولیا و مربیان
بخش دهم : ارزشیابی
بخش یازدهم : مشاوره
بخش دوازدهم : خدمتگزاران
بخش سیزدهم : سرایدار
بخش چهاردهم پیشنهادها- محدودیت ها- مصاحبه
بخش پانزدهم : منابع و مآخذ
بخش شانزدهم : بیوگرافی محقق
صفحه ضمائم – اردوها – مسابقات علمی
سر آغاز
نام موسسه مدرسه راهنمایی دخترانه مهدیه
عنوان رساله : مدیریت کار عملی در آموزشگاه
محل تحقیق : کرج – گوهر دشت (رجائی شهر ) – بلوار جمهوری اسلامی فاز 3 خیابان ششم
تاریخ : از 16/12/84 الی 24/12/84 از ساعت 7 صبح الی 5 بعد از ظهر
منابع و مآخذ : کتاب آموزش و پرورش ابتدائی – راهنمایی تحصیلی و متوسطه – احمد صافی و نشریات مدرسه راهنمایی
بیوگرافی محقق : نام : مریم نام خانوادگی : میرزانژاد فرزند اول متول : تهران
دانشجوی ترم دوم رشته علوم تربیتی – گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
آدرس منزل: کرج – گوهردشت – فاز 3 – بلوار انقلاب خیابان 5 پلاک 24
تلفن : 4307260-0261
بسمه تعالی
تشکر و قدردانی
احتراما ، بدین وسیله از تمام کارکنان محترم مدرسه راهنمایی دخترانه مهدیه اعم از مدیر و معاونین – مربیان پرورشی – متصدیان آزمایشگاه و کتابخانه و دفتر داران و دبیرانی که مرا در تحقیق کار عملی در موسسه یاری بی شائبه نمودند کمال تشکر و قدردانی و سپاس را دارم و از خداوند منان آرزوی سلامتی و توفیق برای کلیه کارکنان مدرسه راهنمایی مهدیه دارم.
مقدمه : تعریف آموزش و پرورش دوره راهنمایی تحصیلی:
دوره راهنمایی تحصیلی پس از دوره ابتدایی (مرحله اول تعلیمات عمومی) آغاز میشود و مرحله دوم تعلیمات عمومی به شمار می رود معمولا گروه سنی یازده تا سیزده ساله در این دوره تحصیل می کنند.
علت نامگذاری مرحله دوم تعلیمات عمومی به نام دوره راهنمایی تحصیلی وارد شدن مفهوم راهنمایی در آموزش و پرورش و لزوم توجه به تفاوتهای مردمی و فراهم کردن شرایط بهره برداری صحیح از استعدادهاست که در همه سطوح تعلیمات دینی باید مورد توجه قرار گیرد.
انتخاب رشته تحصیلی مناسب از موارد مهمی است که باید به آن در این دوره بیشتر توجه شود بنابراین مدارس راهنمایی تحصیلی عبارتند از مراکزی که با اجازه وزارت آموزش و پرورش برای تربیت نوجوانان یازده تا سیزده ساله برای تحقق اهداف این دوره تاسیس میشوند و در آنها علاوه بر افزایش معلومات و توجه به رشد بدنی , عقلی , اجتماعی، عاطفی و اخلاقی نوجوانان، خدمات راهنمایی و مشاوره نیز ارائه میشود.
دوره راهنمایی تحصیلی دوره انتقال از نحیط ساده مدرسه ابتدایی به محیط پیچیده تر مدارس متوسطه است دوره ای که انتقال از کودکی را به اواخر نوجوانی بر عهده دارد و نسبت به دوره ابتدایی از نظر تنوع دروس و تنوع دبیر تفاوت دارد . از این رو توجه خاص به این دوره و ایجاد و توسعه مراکز تربیتی برای اجرای برنامه های تدوین شده ضرورت دارد. در طرح اصلاح نظام آموزش و پرورش ایران در سال 1344 دوره ابتدایی 5 سال اعلام شد بعد از آن دوره با نام دوره تحصیلی راهنمایی به مدت سه سال اعلام شد اهداف آموزش و پرورش دوره راهنمایی تحصیای در دو حیطه شناختی و عاطفی در شورای تغییر نظام آموزش و پرورش در سال 1374 تعیین شده است. که در این دو حیطه شناختی و عاطفی مقوله های دینی – علمی- اجتماعی- فرهنگی و هنری- بهداشتی- اقتصادی فردی و اخلاقی و سیاسی دانش آموزان داده شده و تربیت میشوند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 281
مرکز آموزش عالی فنی و حرفهای دختران تهران حضرت ولیعصر (عج)
مقطع کاردانی رشته امور اداری
موضوع:
گزارش مقایسهای یافتههای علمی دوره کاردانی با کار عملی
در بیمارستان امام حسین (ع)
استاد راهنما:
جناب آقای علی خیاطی
سرپرست کارآموزی:
آقای مسعود حمیدیان
دانشجو:
خدیجه مهدوی نیا
نیمسال تحصیلی 1386-87
سپاس و تقدیر
الحمد الله رب العالمین
حمد و سپاس او را که همه حمدها از آن اوست.
سپاس او را که راهب همتم بود در تقدیر این کلام و به ثمر رساندن این تلاش در پرتو رهنمودهای ارزنده اساتیدی بزرگوار.
بر عهده خویش می دانم، تشکر و قدردانی را نثار تمامی آنانی کنم که به طرق مختلف مرا در گردآوری این مجموعه یاری داده اند .
استاد بزرگوار جناب آقای علی خیاطی که استاد راهنما و مدرس کارآموزی من هم بود و با سعه صدر فراوان در کلیه مراحل کار و تدوین این نوشه مشعلدار هدایتم بودند.
و خانواده عزیزم من جمله پدر و مادرم که در کلیه مراحل زندگی و تحصیل یار و یاور و همراه من بودهاند و همچنین کلیه اساتید بزرگوار و مسئولین مرکز آموزش عالی فنی دختران تهران ولیعصر (عج) و سرپرستان محل کارآموزیام جناب آقای مسعود حمیدیان و تمام کسانی که به نحوی یار و مددکار من بودند.
فصل اول
مقدمه
تاریخچه بیمارستان امام حسین(ع)
اساسنامه بیمارستان امام حسین(ع)
فصل دوم- مطالعه منابع:
برنامهریزی
تعریف برنامهریزی
جایگاه برنامهریزی در سازمان
مزایای برنامهریزی
ارتباط برنامهریزی با سایر وظایف مدیریت
تقدم برنامهریزی نسبت به سایر وظایف مدیریت
روشهای حل مشکلات
معرفی تکنیکهای تصیمگیری
معرفی مراحل طراحی برنامهریزی عملیاتی
معرفی تکنیکهای برنامهریزی
نظام برنامه و تأمین نیروی انسانی
طرحریزی و براورد احتیاجات منابع انسانی
استخدام
کارمندیابی منابع داخلی و خارجی
روشهای انتخاب و گزینش
نظام بهسازی منابع انسانی:
ارزیابی شایستگی کارکنان
نظریههای ارزیابی
نظام نگهداری منابع انسانی:
بهداشت و ایمنی در محیط کار
خدمات رفاهی و بیمه و خدمات پرسنل
آموزش ضمن خدمت کارکنان و مدیران
برنامهریزی و طرحریزی نیوری انسانی بیمارستان امام حسین(ع)
سازمان:
تعریف سازمان
نقش سازمان در عصر کننونی
سازمانهای رسمی
سازمانهای غیر رسمی
تأثیر سازمانهای غیررسمی به سازمانهای رسمی
فوائد سازمانهای غیررسمی
انواع نمودارهای سازمانی
سازمان در در قالب سیستم
اصول سازماندهی
مبانی و انواع تقسیم کار و طبقهبندی وظایف در سازمان
مزایا و معایب تقسیم کار
توسعه شغلی و چرخش شغلی
قلمرو نظارت در سازمانی
صف و ستاد
لزوم استقرار واحدهای ستادی
اختیار و مسئولیت
تفویض اختیار
هماهنگی و اهمیت راههای ایجاد هماهنگی
مدیریت زمان در سازمان
مدیریت بحران در سازمان
چارت بیمارستان امام حسین(ع)
نیروی انسانی در بیمارستان امام حسین(ع)
وضعیت نیروی انسانی
گروههای شغلی بیمارستان امام حسین(ع9
تنظیم گروهها شغلی
تاریخچه طبقه بندی مشاغل در ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 853
مجموع گزارشهای دوره کارآموزی عملی
مشاوره حقوقی و وکالت
موضوع ماده 187 قانون برنامه سوم
توسعه اقتصادی و اجتماعی
کار آموز سید قاسم میر محمدی
مجموعه گزارشها به ترتیب
فصل اول: دفاتر دادگاهها
فصل دوم: دادگاههای کیفری
قرار منع تعقیب
ترک انفاق
فحاشی
صدور چک بلامحل
قرار موقوفی تعقیب
سرقت تعزیری
مزاحمت تلفنی
جعل عنوان
ممانعت از حق
کلاهبرداری
فروش مال غیر
قتل غیر عمد ناشی از بی احتیاطی در امر رانندگی
کلاهبرداری
خیانت در امانت
تخریب اموال
قتل غیر عمد
انتقال مال غیر غیر و کلاهبرداری
ایراد ضرب و جرح عمدی
فصل سوم : دادگاههای حقوقی
درخواست صدور گواهی انحصار وراثت
افراز و فروش ملک مشاع
الزام به تنظیم سند رسمی و مطالبه خسارت ناشی از تاخیر در ایفای تعهد
الزتم به اخذ پایان کار و تفکیک و تنظیم سند رسمی
اصلاح شناسنامه و تغییر نام
الزام به تنظیم سند اتومبیل
اعسار به تقسیط محکوم به
تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر
تنفی وصیت نامه عادی
تنفیذ مبایعه نامه
تجویز انتقال منافع به غیر
تعدیل وافزایش اجاره بهاء
خلع ید و قلع و قمع بنا
صدور حکم اصلاحی بر اساس گزارش اصلاحی بین طرفین
در خواست تحریر ترکه
دعوی مطالبه وجه به استناد تجاری
دعوی تصرف عدوانی
مطالبه وجه به استناد اسناد تجاری
درخواست تخلیه طبق قانون 1376 منزل مسکونی
مطالبه هزینه های دارایی و شهرداری
مطالبه خسارت وارده بر ملک
فسخ قرار داد اجاره و تخلیه و مطالبه اجور معوقه
قرار تامین دلیل
حذفغ نام زوج از شناسنامه
فصل چهارم: اجرای احکام کیفری
استفاده از تجهیزات ماهواره
ارتشاء
افتراء
اعمال ماده 696 قانون مجازات اسلامی
ترک انفاق
تصادف رانندگی منتهی به ایراد خسارت بدنی
آزادی مشروط
خیانت در امانت
اعمال ماده 277 قانون آئین دادرسی کیفری و تخفیف مجازات در جرایم غیر قابل گذشت، بعد از گذشت
شروع به جعل واستفاده از سند مجعول و سرقت و تحصیل و استفاده از اسکناس مجعول شاکی خصوصی