واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد فرقه نقشبندیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 42 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

در اسلام درپایان قرن اول هجری از تصوف سخن گفته شده است حسن بصری ( 110-53 هجری )از صوفیان اولیه تصوف اسلامی است . در قرن دوم هجری – قمری درجهان اسلام گسترش یافت و د رقرن سوم ، مرحله جدیدی از سیر تکامل تصوف شروع شد . روحیه زهد و عرفان تعدیل یافت طرائق و مضامین و مراحل مختلف دیگری در آن به وجود آمد . تعدد طریقتهای آن باعث تسریع گسترش تصوف در سرزمینهای مختلف اسلامی شهر در ایران نیز طرائق مختلفی پدید آمد که درفاصله قرن ششم تا نهم قمری فرقه های مذهبی را تشکیل داده اند که د رجریانات تاریخی نیز موثر واقع شدند . فرقه های کبرویه ، سهروردیه ، نور بخشیه و صفویه و ... نمونه ای از این فرقه ها بودند ، درمیان این فرقه ها تنها فرقه ای که توانست تشکیل حکومت سیاسی – مذهبی دهد صفویه بود . تصوف از دیر باز به صورت یکی از اشکال زندگی مذهبی وجود داشته است آنچه بسیار مهم است قوام یافتن تدریجی آن و رهبری برخی از حرکتهای مذهبی و سیاسی ادوار تاریخی و یا حداقل تاثیر در آن حرکتها بوده است خصیصه بارز اغلب این طرائق نفوذ در توده مردم بوده است آنان توانستند که در فاصله قرنهای ششم تا نهم هجری از نوعی وحدت مذهبی و اجتماعی سخن گویند بدین گونه حرکتهای مذهبی وسیاسی نضج می گیرد و برخی از طریقه ها علیه حکام وقت و ظلم وتعدی آنان به پا می خیزند شیوخ و خانقاه های آنان مدتها پناهگاه کسانی بودند که از تظلم دستگاه حاکمه به ستوه آمده بودند . بسیاری از جنبشهای ایرانیان علیه تشکیلات حکومتی و دستگهاههای دولتی از همان قرون اولیه اسلامی تا دوره کار آمدن صفویان درقرن دهم هجری – قمری توسط اهل تصوف به وقوع پیوسته است ، خصوصا" که تشیع درعمق تعالیم و معانی خود قیام علیه جور و احقاق حق را تقویت می کند .

تصوف :1.تعریف تصوف : مسلکی است که با مذهب آمیخته است و طرفداران این مسلک عقیده دارند که دراین طریقه بهترین راه برای رسیدن به حق می باشد و انسان پس از تامل و تفکر و تجربه و مشاهده و سیر و سلوک می تواند به مقصود نهایی و مطلوب اصلی خود برسد . 2.معانی واژه صوفی ، صوفی به معنای پشم یا پشمین است و اهل تصوف به مناسبت پوشیدن چنین جامعه هایی بدین نام شهرت یافتند 3.منشا تصوف : درباره منشا تصوف عقاید مختلف است        ‌أ.نظریه اول : عده ای معتقدند تصوف منشعب از مذهب بود می باشد       ‌ب.نظریه دوم : بعضی تصوف را از فلسفه و مخصوصا " فلسفه افلاطونی اقتباس شده می دانند        ‌ج.نظریه سوم : عده ای عقیده دارند تصوف کشورهای اسلامی از امور خارجی سرچشمه نگرفته بلکه تحولات سیاسی و اجتماعی موجب گردیده است این مسلک به وجود آید        ‌د.نظریه چهارم : دیگر اینکه خود صفویه همه این عقاید و افکار را ناستوده می دانند و می گویند این گونه انتسابات به فرقه صوفیه گناه بزرگی است ، آنها می گویند تصوف عبارت است از لبّ عصاره و باطن قرآن و احادیث پیغمبر .0بنابر این در مسلک صوفیان ، شریعت نقطه خروج است و رهبر انسان است برای وصول به حقیقت 4.عقاید صوفیه :       1.پیروان این مسلک عقیده دارند که خداوند بوده است و بقیه امور نبود . چنانچه مولوی می گوید : ما عدمهائیم و هستی ها نما بر وجود مطلق و هستی ما .        2.راز پوشی یکی از دیگر عقاید فرقه صوفیه است و می گویند چون هر کسی نمی تواند از حقیقت این مسلک وقوف یابد در نتیجه اظهار و عقاید صوفیه برای این دسته از مردم و نه تنها سودی در بر ندارد بلکه زیانی واهم مشاغل می شود .        3.عقیده سوم : عواطف و احساسات صوفیه همیشه با احساسات عواطف سر و کار دارند و با ذوق و عشق حلاجی قی کنند و با عقل چندان مشورتی ندارند .        4.خویشتن پرستی و تنفر از آن صوفیه از خویشتن پرستی متنفرند .

صفویه

 

فرهنگ

 

اقتصاد

 

مذهب

 

نیروی نظامی

 

تصوف

 

پادشاهان عهد صفوی:شاه اسماعیل اول شاه طهماسب اول شاه اسماعیل دوم سلطان محمد خدابنده شاه عباس اول شاه صفی اول شاه عباس دوم شاه سلیمان شاه سلطان حسین شاه طهماسب دوم شاه عباس سوم

تصوف و نقش آن درشکل گیری حکومت صفویه :

طریقت صوفی از روزگار شیخ صفی وارد یک دروه آشکار و هدفداری شد . صوفیان که شاه را مرشد کامل خود می دانستند و مقام او را نیمه الهی تلقی می کردند . اما این صوفیان بانی اصلی دولت صفویه بودند . پایداریها و استقامات آنها طی چند سال از زمان شیخ صفی که پیروان صوفی را عهده دار شد تا زمان شاه اسماعیل اول که رسما" حاکم و شاه صوفیان گردیده بیانگر ثبات قدم و ارادت پیروان صوفی به طریقت صوفی می باشد . همچنین مریدان صوفی بودند که زمانی که شاه اسماعیل هفت ساله بود به پیروی وی حمایت او زمینه های قدرتش را فراهم کردند تا اینکه درسن 13 سیزده سالگی توانست قدرت را به دست گیرد . بنابراین اگر چه تشکیل دولت صفوی عامل مهم وعنصر اساسی تشکیل قدرت بودند اما همانند نیروهای تشکیل دهنده دولتهای دیگر وضعیت چندان خوشایندی پس از رسمی شدن حکومت برایشان ایجاد نگردید .

نقش روحانیت متنفذ در ضدیت با تحولات اجتماعی و ایجاد اغتشاشها درافغانستان

شناختی کلی از روحانیت متنفذ درکشور:

روحانیون در کشورهای اسلامی و بخصوص درکشورما ازاحترام و اهمیت چشم گیری برخورداراند. تا آنجا که تاریخ گواهی میدهد، روحانیون متحدترین صف یا طبقه را در جوامع اسلامی تشکیل میدهند و بنابرین در تمام کشورهای اسلامی نقش بسیار موثری در بسیج نیروهای جامعه بسوی نهضت های مذهبی، ملی و ضد استعماری داشته و دارند . دولت های اسلامی نیز پایداری و ثبات نظام اجتماعی خود را وابسته به تائید روحانیون و چهره های مذهبی پرنفوذ کشورخود میدانند و این سنت را که تاریخ درازی دارد، هنوزهم احترام میکنند. البته در افغانستان دو عنصر جداگانه ولی مهم به سلطنت یا حاکمیت دولتی مشروعیت می بخشد: یکی توافق قبائل و دیگر تائید روحانیت سنتی.

بهرصورت درمیان افراد روحانی باید تفاوت بین ملا ده ، مولوی ( عالم ، مدرس )، سید ( اعقاب پیامبر )، پیر( شخصیت روحانی ایکه چندین صد یا چندین هزار مرید دارد) و صوفی ( کسیکه سروکارش با خانقا وعبادت در خلوت خود است) ، و سرانجام روشنفکر اسلام گرا را دانست.

ملا غالبادر ده سکونت دارد ومسجد محل تبادل افکار و دانش اوبا اهالی ده است. فضای ده در حول مسجد با آهنگ نمازهای پنجگانه و تعارفات مشحون از احترام و گزارش های روزمرة زندگی روستائی فضای خوش آیندی است. اهالی ده کسی را که به لحاظ تقوی و دانش خود بالاتر از دیگران است از طریق توافق ارباب به ملائی برمیگزینند. در دهات موقوفاتی وجود ندارد تا ملا از حاصل آن امرار معاش کند، زیرا امیرعبدالرحمن خان بخشی از موقوفات را لغوو ملی کرد و با اینکار، خود مختاری روحانیون را درکشور ضعیف ساخت. بنابرین با ملا تعهد میشود که دستمزد او هرسال درسرخرمن از طریق تادیه عشرو زکات پرداخت میگردد. با این مزد پولی که هنگام نام گذاری نوزاد و یا تدفین مرده بعنوان صدقه از طرف ورثة میت تخصیص داده شده اضافه میگردد. البته در تامین زندگی ملا ده ثروتمندان و ملک ها سهم بیشتری دارند و ملا خواهی نخواهی از ملک ده حرف شنوی دارد.

موقعیت اجتماعی ملا در مناطق مختلف ازهم متفاوت است. در مناطق قبائلی موقف ملا پائین تراز افراد قبیله است،چرا که جزء اجتماع قبیله محسوب نمیشود. اما درمیان درانی ها و مناطق دیگر ملا به سبب دانشی که دارد ازمقام بالا تری برخوردار است. اجرای مراسم مذهبی درانحصار ملا است، مراسمی از قبیل : دعای نامگذاری نوزاد، مراسم ختنه سوری، انجام مراسم عقد و نکاح، مراسم تدفین، تعلیم کودکان وغیره. در قرای کوچک معمولا ملا تنها فرد باسواد است. ملا در برخوردها و اختلافات اهل ده به میانجگری می پردازد. سطح دانش ملا ها باهم بسیار فرق دارد، بعضی از ملاها نوشتن و خواندن میدانند و ملاهائی هم هستند که سواد ندارند ، اما دعاهائی به عربی و آیاتی از قرآن را از برمی خوانند.

شخصیت ممتازتر ازملا، مولوی ( عالم ) است که معمولا حدود ده دوازده طالب را در یک مسجد یا مدرسه علوم دینی بدورخود جمع و تدریس میکند. تدریس با سطح ذکاوت و پیشرفت هر شخص بستگی دارد و شامل مطالب الهیات، تفسیر قرآن، فقه حنفی، حدیث و نیز صرف و نحوعربی وغیره کتابهای دینی است که بگونه یکنواخت و غیر قابل تغییر تدریس میگردد. طالب العلم پس از اجازة مولوی حق دارد بکار ملائی در ده بپردازد ویا اینکه به مدرسة بالاتری رجوع کند و چون در افغانستان تا 1925 میلادی مدارس عالی شرعی وجود نداشت، بنابرین طالب العلم مجبورمی شد برای ادامه تحصیل به هندبرتانوی و به مدرسه بزرگ « دیوبند» برود



خرید و دانلود تحقیق در مورد فرقه نقشبندیه


فرقه وهابیه 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فرقه وهابیه

1 - پیدایش

این فرقه منسوب به «محمدبن عبدالوهاب » (بن سلیمان بن محمدبن احمدبن راشدبن برید بن محمدبن برید بن مشرف بن عمر بن بعضابن ریس بن زاحزبن محمدبن على بن وهیب التمیمى ) ازمردم «نجد» (هزارو دویست شش - هزار و صدو پانزده قمرى ) مى باشد. «محمدبن عبدالوهاب » به مکتب «ابن تیمیه » گرایش داشت . نام این فرقه از پدر «محمد» که «عبدالوهاب » بود، گرفته شده است . «عبدالوهاب » که از علماى عینیه از بلاد نجد بود. محمد فقه هنبلى رانزد پدرش «عبدالوهاب » که از علماى هنابله بود، فرا گرفت . آثار «ابن تیمیه » و «قیم جزى » «که شاگرد ابن تیمیه بود» را مطالعه کردو تحت تاثیر قرار گرفت .

ابن تیمیه : «ابوالعباس احمدبن عبدالحیلم حرانى » از علماء حنبلى قرن هفتم و هشتم هجرى است که عقاید وى مخالفت افکار مذهبى معاصر خود تکفیر شد و مدتى زندانى بود مورد آزار مغولان قرار گرفت و از شام به قاهره گریخت .

در سال 712 ق دوباره به «دمشق » بازگشت و در سال 728 ق در گذشت .

محمد بن عبدالوهاب در بصره از «شیخ محمد مجموعى » علم دین آموخت ، در شام و حجاز نیز کسب فیض کرد وکمال یافت و سفرهایى به ایران «اصفهان » نمود.

در رابطه با نهضت پاکدینى «محمدبن عبدالوهاب » چند نکته قابل تاءمل هست که خواننده تاریخ عقاید و آراء باید به آنها توجه کند: نکته نخست اینکه مقطع زمانى پیدایش این نهضت قابل توجه است . نکته دوم ، تحصیلات محد بن عبدالوهاب و مناطق و مراکزى که در آن تحصیل وتحقیق کرده است ، مى باشد.

در رابطه با نکته نخست ، مى دانیم که قرنهاى دهم تا سیزدهم هجرى فصل جدیدى در تاریخ عقید و آراء اسلامى بشمار مى رود: «امپراطورى عثمانى » خود را وارث خلافت اسلامى مى دانست و مدعى بود که آخرین خلیفه عباسى خالفت را به این خاندان وصیت کرده است . از دیگر طرف ت رقباى ترک عثمانى که پیشینه اى دراز در اختلافات قبیله اى و محلى و منطقه اى بایکدیگر داشتند، ائتلاف کرده و نهضت صفویه را بر پاى داشتند. اتحاد و ائبلاف هفت قبیله ترک ، رژیم صفوى درایران را پدید آورد. استخدام مذهب شیعه امامیه بخشى از استراتژى ستیزه جویانه رقباى ترک عثمانى در مبارزه باامپراطور عثمانیان بود. نهضت شیعیگرى صفویه که با قوت و قدرت قزلباشهان شمشیرهاى آخته و قتبل عام سنیان شهر نشین ایران اکثرا سنى ، رو به گسترش بود، تا آن سوى مرزهاى جغرافیایى ایران فرا رفت و در طى نزدیک به یک قرن ت سنى کشى و شیعه کشى در این دو امپراطور و صدور آن به شام وحجاز نزاع فرقهاى و کلاى شیعه و سنى را که در دوره آل بویه آغاز و بعد همراه با فراز و نشیبهائى ادامه داشت ، تجدید و تشدید کرد و به اوج بى سابقه اى رسانید.

اقدامات علماى سنى (که در جهت اهداف سیاسى سلاطن صفویه از یک سو و علما سنى در جهت اهداف سیاسى امپرااطورى عثمانى از دیگر سو) بر این کینه ودشمنى رنگ و رونق شگفتى مى داد. بر خواننده محقق در تاریخ ایران روشن است که دوره صفویه بیش از هر دوره دیگرى در تاریخ ایران و اسلام شیعه ت بخران سازبوده است :

بیشترین و تندترین ردیه ها علیه مذهب امامیهدر همین دوره از سوى سنیان نوشته شده است ، علماى بزرگ شیعه که اصولا در بلاد سنى نشین بى طرف بوده اند، ترور شده اند (نمونه اش شهید ثانى ) بى گناه بلاد عثمانى قتل عام شده اند ورعب و وحشت و ناامنى کلیه جوامع شهرى و روستایى شیعیان برون مرزى آن روزگار را فراگرفته بود. و از همه مهمتر سیمایى که صفویه از «تشیع امامیه » ارائه داده مى کرد، مسئله یازتر بود و دستاویز حمله و بهانه مناسبى در دست علمامتعصب سنى بود. اسناد تاریخ نشان میدهد که در بلاد سنیان ، «تشیع امامیه » مترادف بود با مذهب شرک و تمام بر چسب هایى که در ادوار گذشته تاریخ ت اسلاف سنى شان بر تارک «تشیع » چسبانده بودند، صحت و مشروعیت مى یافت .

اقدامات صفویه تا آنجا شوم و ویرانگر بود که بسیارى از سنیان متعصب ، اقدامات خلفاء اموى و عباسى را علیه «ائمه شیعه » (علیه السلام ) توجیه میکردند، و مى دانیم که درگذشته قبل از صفویه «غزالى طوسى » براى خوشایند خلافت و سلطنت تسنن ، «یزید بن معاویه » را تبرئه کرد ولعن بر او را حرام دانست .اما اینبار قضیه شکل جدى تر بخود گرفت وکلیه خلفا سفاک اموى - عباسى تبرئه شدند. حقانیت ، مظلومیت و معنویت تشیع امامیه بایکوت شد و سناین بلاد همچو آتشى در زیر خاکستر منتظر فرصت بودند.

«محمدبن عبدالوهاب » درست در چنین مقطع بلند تاریخى زاد و زیست و دید ولمس کرد.

ونکته دوم ، تحصیلات «محمدبن عبدالوهاب » است . او در حوزهایى مطالعه مى کرد که در معرض تهاجم فرهنگى ، سیاسى و نظامى صفویه بودند. آمدن اوبه ایران و مخصوصا «اصفهان » و اقامت او در آن شهر قابل توجه است . او از نزدیک شاد اقدامات متولیان رسمى و دولتى و علمى مذهب امامیه بود. بدو شک محمدبن عبدالوهاب در مراسم محرم اصفحان دیده است که چگونه در روز «عاشورا» شاه شیعه !! سرهاى بریده سنیان را به عنوان سرهاى بریده امویان !! تحویل مى گیرد و به قاتلین سکه هاى طلا مى هد...

خلاصه اینکه محمد بن عبدالوهاب و نهضت افراطى او محصول چنین دوره اى است .

یعنى یک واکنش ! یک عکس العمل که مى تواند اشکال مختلفى در انعکاس خود بیابد.

آنگونه که وقتى محمودافغان ایران رادر نوردید، «ملا زعفران » سنى را آورد تا مال وجان و ناموس روافض !! را مباح کند و دراصفهان چنین شد..

علمامذهبى در نقد و نفى «وهابیت » تنها «معلول » را مى بیند واز علت غافل اند وفورا دست خارجى و... را در کار مى آورند.

تعالیم «محمدبن عبدلوهاب » در واقع تهاجمى است فرهنگى علیه محصولات فرهنگى صفویه و اقدامات نظامى مخرب و ویرانگر وظالمانه او و پیرونش ، عکس العملى است علیه اقدامات قزلباشان صفوى که در طول حداقل یک قرن تمام با قداره «تشیع » رادر دل و درون توده هاى عامى سنى ایران و اطراف آن فرو کردند وعقاید و اماکن سنیان را زیرو رو کردند.

و همان گونه که قتل عامهاى «شاه اسماعیل اول » درشیعه کردن سنیان ، عنوان «جهاد» داشت و فتواى فقها را در حمایت خودبهمراه داشتند، تخریب ها وقتل عامهاى وهابیان در بلاد شیعه و انهدام اماکن مذهبى امامیه ، عنوان جهاد و پاکسازى و تطهیر اسلام !! و توجیه مذهبى داشت . و در همین جا باید به این نکته واقعیت تاریخى اشاره کرد که تاریخ اسلام از آغاز تاکنون نشان مى دهد:

کلیه فرقه ها و نهضتهاى فکرى ، فرهنگى ، سیاسى ، اجتماعى و نظامى در سایه و فضاى فرهنگى ، سیاسى خلافت و سلطنت پدید آمده اند و هر کدامشان به نحوى دراعتراض به وضع موجود، ابراز وجود کرده اند، اگر در ستیز با عقاید رسمى بوده است و نفى تفکر موجودت بدعت نامیده شده و اگر در نبرد با ساختار سیاسى فرهنگى - اجتماعى - اقتصادى موجود ونفى سیادت متولیان رسمى بوده ، تکفیر گردیده و تحت پیگرد مذهب رسمى و سیاست حاکم قرار گرفته است و بعد در تاریخ عقاید و آرا به بدترین وجهى تحریف شده است وبه صاحبان آرا و عقایدت اقوال و اعمالى نسبت داده اند که روحشان از آنها خبر نداشته است و همین اقوال پشتوانه تاریخ نقلى و کتب فرق و ملل و نحل گردیدهاست . نکته دیگر این است که تاریخ عقاید و آراء بشرى نشان مى دهد که هر حرکت فکرى ( مثبت یامنفى ) اصولا دارى علل و انگیزه هائى است که مبادى عقیدتى آن مبتنى بر همین علل و انگیزهاست ، ایدئولوژى و پیام آن حرکت بر همین علل استوار است و بعد براى توجیه تاریخى خود به دنبال پیشینه و ریشه مى گردد. دراین شکى نیست که محمد بن عبدالوهاب ، عقاید کلامى خود رادر تاریخ عقاید و آراء اسلامى جستجو کرده و عقاید ابن تیمیه را مناسب دیده و هماهنگیهائى با آنهاداشته است .اما خود ابن تیمیه محصول چه عصرى است ؟ او نیز محصول عصر تنازع بقا مذاهب رسمى است است : عصر مغولان و بعد در دوره ایلخانان ) مذاهب اسلامى در چه رقاتبى براى بقا بودند حنفیان قظب غالب مذاهب تسنن بودند و شیعه امامیه مذهب رقیب نیزگاه غالب مى شد. در این میان حنبلیان و شافعیان در اقلیت و محدودیت بودند وزیدیان و اسماعیلیان در تعقیب و قتل عام ...

ابن تیمیه محصول چنین عصرى است که عقاید وآراش را باید در قالبهاى منجمد و متحجر شاعره واصحاب الحدیث ومرجئه و جبریه دید. آنچه مهم است ، باید به علل ، عوامل و انگیزه هاى خیزش بک حرکت و به ریشه هاى توجیها تاریخى آن .

در منابع شیعه امامیه ابن تیمیه اینگونه معرفى شده است : احمدبن تیمیه (728 - 661 ق ) فقیه ، محدث ومتکلم حنبلى است وى متولد 661 ق . در حران (سوریه ) مى باشد و در ایام حمله مغولان مقیم دمشق شد. او داراى تاءلیفات بسیارى است بالغ بر سیصد جلد است . «ابن تیمیه » بر کلیه مذاهب اسلامى انتقاد داشت و کتبى علیه این مذاهب نوشت . در عین حال مورد احترام عامه بود. «ناصر» خلیفه فاطمى وى را به زندان انداخت با پا در میانى مادرش آزاد شد. او قائل به تجسم و تشبیه بود. «علماء عامه » علیه او اظهار نظر کرده اند و کتبى بر رد عقاید وى نوشته اند. برخى ابن تیمیه را «بدعت گذار» و برخى دیگر کافر دانسته اند.

گویند «بخارى » وى را «کافر» دانسته است .

آثار و عقاید او در شام و اطراف ممنوع اعلام گردید و خلیفه وقت دستور داد هر کس بر این عقاید باشد، مال و جانش مباح است .

از عقایدى که به وى نسبت داده اند این است که وى تمام عقاید مسلمانان را زیر سؤ ال برده و آنان را در پرستش متولیان رسمى مذاهب به یهود ونصارى تشبیه کرده که احبار و رهبان خود را مى پرستند گویند عقاید و آثار او در تجسم و تشبیه خداوند است به اصحاب سقیفه توهین روا داشته ، مردم را از زیارت قبر رسول الله باز داشتهو آن را نوعى شرک تلقى کرده است . عقاید و آراء او بر خلاف عقاید عامه مسلمانان است ، لذا کلیه فقهاء رسمى علیه او هماهنگ عمل کردند و به زندانش د انداختند.



خرید و دانلود  فرقه وهابیه 12 ص


تحقیق درباره فرقه وهابیه 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

فرقه وهابیه

1 - پیدایش

این فرقه منسوب به «محمدبن عبدالوهاب » (بن سلیمان بن محمدبن احمدبن راشدبن برید بن محمدبن برید بن مشرف بن عمر بن بعضابن ریس بن زاحزبن محمدبن على بن وهیب التمیمى ) ازمردم «نجد» (هزارو دویست شش - هزار و صدو پانزده قمرى ) مى باشد. «محمدبن عبدالوهاب » به مکتب «ابن تیمیه » گرایش داشت . نام این فرقه از پدر «محمد» که «عبدالوهاب » بود، گرفته شده است . «عبدالوهاب » که از علماى عینیه از بلاد نجد بود. محمد فقه هنبلى رانزد پدرش «عبدالوهاب » که از علماى هنابله بود، فرا گرفت . آثار «ابن تیمیه » و «قیم جزى » «که شاگرد ابن تیمیه بود» را مطالعه کردو تحت تاثیر قرار گرفت .

ابن تیمیه : «ابوالعباس احمدبن عبدالحیلم حرانى » از علماء حنبلى قرن هفتم و هشتم هجرى است که عقاید وى مخالفت افکار مذهبى معاصر خود تکفیر شد و مدتى زندانى بود مورد آزار مغولان قرار گرفت و از شام به قاهره گریخت .

در سال 712 ق دوباره به «دمشق » بازگشت و در سال 728 ق در گذشت .

محمد بن عبدالوهاب در بصره از «شیخ محمد مجموعى » علم دین آموخت ، در شام و حجاز نیز کسب فیض کرد وکمال یافت و سفرهایى به ایران «اصفهان » نمود.

در رابطه با نهضت پاکدینى «محمدبن عبدالوهاب » چند نکته قابل تاءمل هست که خواننده تاریخ عقاید و آراء باید به آنها توجه کند: نکته نخست اینکه مقطع زمانى پیدایش این نهضت قابل توجه است . نکته دوم ، تحصیلات محد بن عبدالوهاب و مناطق و مراکزى که در آن تحصیل وتحقیق کرده است ، مى باشد.

در رابطه با نکته نخست ، مى دانیم که قرنهاى دهم تا سیزدهم هجرى فصل جدیدى در تاریخ عقید و آراء اسلامى بشمار مى رود: «امپراطورى عثمانى » خود را وارث خلافت اسلامى مى دانست و مدعى بود که آخرین خلیفه عباسى خالفت را به این خاندان وصیت کرده است . از دیگر طرف ت رقباى ترک عثمانى که پیشینه اى دراز در اختلافات قبیله اى و محلى و منطقه اى بایکدیگر داشتند، ائتلاف کرده و نهضت صفویه را بر پاى داشتند. اتحاد و ائبلاف هفت قبیله ترک ، رژیم صفوى درایران را پدید آورد. استخدام مذهب شیعه امامیه بخشى از استراتژى ستیزه جویانه رقباى ترک عثمانى در مبارزه باامپراطور عثمانیان بود. نهضت شیعیگرى صفویه که با قوت و قدرت قزلباشهان شمشیرهاى آخته و قتبل عام سنیان شهر نشین ایران اکثرا سنى ، رو به گسترش بود، تا آن سوى مرزهاى جغرافیایى ایران فرا رفت و در طى نزدیک به یک قرن ت سنى کشى و شیعه کشى در این دو امپراطور و صدور آن به شام وحجاز نزاع فرقهاى و کلاى شیعه و سنى را که در دوره آل بویه آغاز و بعد همراه با فراز و نشیبهائى ادامه داشت ، تجدید و تشدید کرد و به اوج بى سابقه اى رسانید.

اقدامات علماى سنى (که در جهت اهداف سیاسى سلاطن صفویه از یک سو و علما سنى در جهت اهداف سیاسى امپرااطورى عثمانى از دیگر سو) بر این کینه ودشمنى رنگ و رونق شگفتى مى داد. بر خواننده محقق در تاریخ ایران روشن است که دوره صفویه بیش از هر دوره دیگرى در تاریخ ایران و اسلام شیعه ت بخران سازبوده است :

بیشترین و تندترین ردیه ها علیه مذهب امامیهدر همین دوره از سوى سنیان نوشته شده است ، علماى بزرگ شیعه که اصولا در بلاد سنى نشین بى طرف بوده اند، ترور شده اند (نمونه اش شهید ثانى ) بى گناه بلاد عثمانى قتل عام شده اند ورعب و وحشت و ناامنى کلیه جوامع شهرى و روستایى شیعیان برون مرزى آن روزگار را فراگرفته بود. و از همه مهمتر سیمایى که صفویه از «تشیع امامیه » ارائه داده مى کرد، مسئله یازتر بود و دستاویز حمله و بهانه مناسبى در دست علمامتعصب سنى بود. اسناد تاریخ نشان میدهد که در بلاد سنیان ، «تشیع امامیه » مترادف بود با مذهب شرک و تمام بر چسب هایى که در ادوار گذشته تاریخ ت اسلاف سنى شان بر تارک «تشیع » چسبانده بودند، صحت و مشروعیت مى یافت .

اقدامات صفویه تا آنجا شوم و ویرانگر بود که بسیارى از سنیان متعصب ، اقدامات خلفاء اموى و عباسى را علیه «ائمه شیعه » (علیه السلام ) توجیه میکردند، و مى دانیم که درگذشته قبل از صفویه «غزالى طوسى » براى خوشایند خلافت و سلطنت تسنن ، «یزید بن معاویه » را تبرئه کرد ولعن بر او را حرام دانست .اما اینبار قضیه شکل جدى تر بخود گرفت وکلیه خلفا سفاک اموى - عباسى تبرئه شدند. حقانیت ، مظلومیت و معنویت تشیع امامیه بایکوت شد و سناین بلاد همچو آتشى در زیر خاکستر منتظر فرصت بودند.

«محمدبن عبدالوهاب » درست در چنین مقطع بلند تاریخى زاد و زیست و دید ولمس کرد.

ونکته دوم ، تحصیلات «محمدبن عبدالوهاب » است . او در حوزهایى مطالعه مى کرد که در معرض تهاجم فرهنگى ، سیاسى و نظامى صفویه بودند. آمدن اوبه ایران و مخصوصا «اصفهان » و اقامت او در آن شهر قابل توجه است . او از نزدیک شاد اقدامات متولیان رسمى و دولتى و علمى مذهب امامیه بود. بدو شک محمدبن عبدالوهاب در مراسم محرم اصفحان دیده است که چگونه در روز «عاشورا» شاه شیعه !! سرهاى بریده سنیان را به عنوان سرهاى بریده امویان !! تحویل مى گیرد و به قاتلین سکه هاى طلا مى هد...

خلاصه اینکه محمد بن عبدالوهاب و نهضت افراطى او محصول چنین دوره اى است .

یعنى یک واکنش ! یک عکس العمل که مى تواند اشکال مختلفى در انعکاس خود بیابد.

آنگونه که وقتى محمودافغان ایران رادر نوردید، «ملا زعفران » سنى را آورد تا مال وجان و ناموس روافض !! را مباح کند و دراصفهان چنین شد..

علمامذهبى در نقد و نفى «وهابیت » تنها «معلول » را مى بیند واز علت غافل اند وفورا دست خارجى و... را در کار مى آورند.

تعالیم «محمدبن عبدلوهاب » در واقع تهاجمى است فرهنگى علیه محصولات فرهنگى صفویه و اقدامات نظامى مخرب و ویرانگر وظالمانه او و پیرونش ، عکس العملى است علیه اقدامات قزلباشان صفوى که در طول حداقل یک قرن تمام با قداره «تشیع » رادر دل و درون توده هاى عامى سنى ایران و اطراف آن فرو کردند وعقاید و اماکن سنیان را زیرو رو کردند.

و همان گونه که قتل عامهاى «شاه اسماعیل اول » درشیعه کردن سنیان ، عنوان «جهاد» داشت و فتواى فقها را در حمایت خودبهمراه داشتند، تخریب ها وقتل عامهاى وهابیان در بلاد شیعه و انهدام اماکن مذهبى امامیه ، عنوان جهاد و پاکسازى و تطهیر اسلام !! و توجیه مذهبى داشت . و در همین جا باید به این نکته واقعیت تاریخى اشاره کرد که تاریخ اسلام از آغاز تاکنون نشان مى دهد:

کلیه فرقه ها و نهضتهاى فکرى ، فرهنگى ، سیاسى ، اجتماعى و نظامى در سایه و فضاى فرهنگى ، سیاسى خلافت و سلطنت پدید آمده اند و هر کدامشان به نحوى دراعتراض به وضع موجود، ابراز وجود کرده اند، اگر در ستیز با عقاید رسمى بوده است و نفى تفکر موجودت بدعت نامیده شده و اگر در نبرد با ساختار سیاسى فرهنگى - اجتماعى - اقتصادى موجود ونفى سیادت متولیان رسمى بوده ، تکفیر گردیده و تحت پیگرد مذهب رسمى و سیاست حاکم قرار گرفته است و بعد در تاریخ عقاید و آرا به بدترین وجهى تحریف شده است وبه صاحبان آرا و عقایدت اقوال و اعمالى نسبت داده اند که روحشان از آنها خبر نداشته است و همین اقوال پشتوانه تاریخ نقلى و کتب فرق و ملل و نحل گردیدهاست . نکته دیگر این است که تاریخ عقاید و آراء بشرى نشان مى دهد که هر حرکت فکرى ( مثبت یامنفى ) اصولا دارى علل و انگیزه هائى است که مبادى عقیدتى آن مبتنى بر همین علل و انگیزهاست ، ایدئولوژى و پیام آن حرکت بر همین علل استوار است و بعد براى توجیه تاریخى خود به دنبال پیشینه و ریشه مى گردد. دراین شکى نیست که محمد بن عبدالوهاب ، عقاید کلامى خود رادر تاریخ عقاید و آراء اسلامى جستجو کرده و عقاید ابن تیمیه را مناسب دیده و هماهنگیهائى با آنهاداشته است .اما خود ابن تیمیه محصول چه عصرى است ؟ او نیز محصول عصر تنازع بقا مذاهب رسمى است است : عصر مغولان و بعد در دوره ایلخانان ) مذاهب اسلامى در چه رقاتبى براى بقا بودند حنفیان قظب غالب مذاهب تسنن بودند و شیعه امامیه مذهب رقیب نیزگاه غالب مى شد. در این میان حنبلیان و شافعیان در اقلیت و محدودیت بودند وزیدیان و اسماعیلیان در تعقیب و قتل عام ...

ابن تیمیه محصول چنین عصرى است که عقاید وآراش را باید در قالبهاى منجمد و متحجر شاعره واصحاب الحدیث ومرجئه و جبریه دید. آنچه مهم است ، باید به علل ، عوامل و انگیزه هاى خیزش بک حرکت و به ریشه هاى توجیها تاریخى آن .



خرید و دانلود تحقیق درباره فرقه وهابیه 12 ص


تحقیق درباره فرقه اسماعیلیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 89

 

فرقه اسماعیلیه

مقدمه

تقریبا همه جنبشهای اجتماعی مذهبی دوران اولیه تسلط اسلام برمناطق خاورمیانه وایران، دارای ویژگیهای مشترکی بودند. هدف مشترک همه، رهائی از زیر سلطه بیگانگان و مقاومت در برابر پذیرش دین اسلام بود. در واقع می‌‌توان جنبش قرمطیان را شکل تکامل یافته جنبشهای قبلی دانست که خود از طرفی با مبارزه مسلحانه علیه حاکمیت خلفای اسلام و زیر سئوال بردن حقانیت آنان و از طرف دیگر با پرچمداری جنبش صوفی گری و دراویش، زمینه را برای رشد فلسفه یارسان و بنیانگزاری این دین، آماده نمود.

آنطور که برتلس مستشرق روسی در باره سابقه قرمطیان می‌‌نویسد: “از آغاز قرن چهارم هجری، پس از تأسیس دولتهای فاطمی مصر و قرمطیان بحرین بود که “باطنیان“ به “قرمطیان“ بمعنی اخص و “اسماعیلیان“ منشعب شدند“. ولی تاریخ نویسان نزدیک به آن دوره اعتقاد دارند که آئین قرمطی منسوب به نام قرمط پس ازآنکه میان حمدان قرمط درحدود سال ۲۸۰ هجری با مرکز دعوت اسماعیلی در اهواز اختلاف افتاد، ازلحاظ تشکیلاتی ازمذهب اسماعیلی جداشد و با روشی مستقل در راستای آرمانهای اجتماعی وهدفهای سیاسی خود شروع به فعالیت کرد. این نظریه بیشتر مورد تایید است، زیرا باطنیان خود شاخه‌ای از اسماعیلیه بودند و یا هر کسی در آئین تناسخ روح راز دار بود اورا باطنی میخواندند. اما اسماعیلیه چه مذهبی است و دلایل صعود و سقوط آن چه بود ؟

اسماعـیـلیـه

654-473

فرقه " اسماعیلیه " از فرق منشعب مذهب شیعه است. ظهور این فرقه، نتیجه اختلاف در امامت اسماعیل با برادرش حضرت موسی بن جعفرالکاظم ( ع )  بوده است. اینان معتقد بودند که بعد از امام جعفر صادق ( ع )‌ چون پسرش اسماعیل پیش از پدر در گذشته امامت محمد بن اسماعیل منتقل شده که سابع تام بوده و دور هفت به او خاتمه یافته است .(نظر مقدس بودن عدد هفت نزد قدما)

در اعتقاد آنان، تاریخ بشر به چند دور تقسیم می گردد و هر دور با پیامبری «ناطق» و  امامی «اساس»‌ آغاز می شود. ناطقان، ‌همان پیامبران اولوالعزم اند که تعداد آنان هفت نفر است و پس از هر ناطقی، هفت امام روی کار می آیند. دوره هر پیامبری هزار سال است و چون دور او به سر رسد، پیامبر دیگری با شریعتی نو ظهور می کند. این پیامیر شریعت پیشین را نسخ می نماید. امام ( یا اساس یا وصی ) عالم به علم تاویل شریعت است .

از دیدگاه اسماعیلیان، افراد بشر به دو گروه تقسیم می شوند: ویژگان یا نخبگانی که با طی مراحل مختلف به باطن شریعت دست می یابند و دیگر،‌ عالم یا اکثریت غیر اسماعیلی که فقط قادر به درک مفاهیم ظاهری مذهب هستند. همچنین، ‌سازمان مذهبی اسماعیلیان بر مراتب و درجات منظمی استوار بود که از پایین به بالا،‌ عبارت بودند از: مستجیب (تازه وارد به گروه)، ماذون، داعی، حجت، باب و امام .

امامان در بعضی از دوره ها مستور و در بعضی دیگر آشکار هستند. به اعتقاد اسماعیلیان، در دورة ستر (یاغیبت امام) دعات موظف اند که ابلاغ امر کنند. در این دوره، فقط باب و نخبگان قادر به رویت امام هستند. آنان دوره ستر را از دوره محمد اسماعیل تا قیام عبیدالله المهدی در قیروان می دانند. معروفترین داعیان اسماعیلی



خرید و دانلود تحقیق درباره فرقه اسماعیلیه


تحقیق درباره حضرت مهدی از دیدگاه فرقه های مختلف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

سخن گردآورنده :

هر یک در آتشی من و پروانه سوختیم

او را وصال شمع و مرا هجر یار سوخت

بارالها

به تو شکایت می کنیم از :

فقدان پیامبرمان ؟

غیبت امامان ؟

بسیاری دشمنانمان ،

کمی تعدادمان ،

سختی بلایا و فتنه ها بر ما ،

و ناسازگاری زمانه با ما ،

پیشگفتار

در سپیده دم نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج هجری در شهر سامرا پایتخت خلافت عباسی یگانه فرزند امام یازدهم (ع )دیده به جهان گشود که وی را محمد نامیدند و میلادش را از توده مردم بویژه جاسوسان دستگاه جبار بنی عباس پنهان داشتند زیرا که حکومت وقت از این کودک نامور که مژده قیام جهانگستر وی را پیامبر اسلام در گذشته داده ،سخت هراس داشت و سعی می نمود از ولادت چنین مولودی جلوگیری کند غافل از آنکه وعده خدا حتمی و قطعی بود.

در دوران امامت پدر،فقط شیعیان خالص امام توفیق زیارت حضرتش را می یافتند و چون در سال دویست شصت هجری امام عسکری (ع )به شهادت رسید و فرزند پنجساله اش حضرت مهدی (ع )بر او نماز گذارد پیگیری شدیدی برای یافتن و کشتن حضرتش به دستور معتمد عباسی آغاز گشت که سبب گردید تا حجت خدا غیبت اختیار نمود و به فرمان الهی از انظار پنهان گشت .

دوران غیبت حضرت مهدی (عج )به دو غیبت صغری و کبری تقسیم می شود .در غیبت صغری که شصت ونه سال به طول انجامید ،چهار نفر از پرهیزکاران و افراد مورد وثوق به مقام وکالت و نیابت از طرف حضرتش منصوب شدند و سوالات و مشکلات شیعیان را جمع آوری نموده و خدمت امام عرضه می نمودند و مکتوبات حضرت را در پاسخ در خواستهای مردم که توقیعات نامیده شده به مردم می رساندند و بدین ترتیب شیعیان در این مدت ارتباطی پنهانی از طریق پیامهای و نوشتارهای حضرتش بواسطه آن نایبان به امام داشتند تا آنکه در سال سیصد و بیست نه هجری غیبت کبری آغاز شد و باب نیابت خاصه مسدود اعلام گردید و از آن زمان به بعد دیگر کسی از مکان و مسکن امام آگاهی نداشته و نمی تواند به دلخواه خویش به حضور حضرتش راه یابد اگر چه آن امام مهربان خود گهگاهی از روی لطف و محبت در مورد برخی از شیعیان نجلیاتی داشته و نامه ای را برایشان رقم زده است.

دوران غیبت امام زمان (عج) که مفهومی جز عدم حضور امام در صحنه ظاهری اجتماع را ندارد در روایات اسلامی به پنهانی خورشید درپس ابرهای تیره تشبیه گردیده است . بهمانگونه که خورشید آنزمان که در پشت ابر از دیده ها مخفی می گردد موجودات از تمام اشعه نور و گرمای مستقیمش برخوردار نشده و در بهره گیری از آن محرومیت هایی را متحمل می شوند بهمان ترتیب تمامی خلقت و به ویژه جامعه انسانی در عین آنکه از فیوضات لازمه برخوردار می گردند اما از دیدار مستقیم و بهره وری از تمامی فیوضات آن وجود پربرکت محرومند.

گذشتگان که امام زمانشان را در صحنه اجتماع حاضر می دیدند به خدمتش می شتافتند محضر پر فیضش را غنیمت دانسته و از معارف الهیش سیراب گشته مسیر هدایت را جسته وظیفه خویش را شناخته و تمامی مشکلات خود را به یمن وجود آن امام حل می نمودند . اما متاسفانه آنانکه از فیض دیدار امام زمانشان محرومند و نمی دانند که در کجا عزیز گم کرده خود را بیابند درگیر هجرانی جانسوز ودردی جانکاهند زیرا نه به خدمتش می رسند نه آنچنان که باید از علوم الهی و معارف ربانیش بهره می برند و هم در برابر مشکلات و بدبختی های آخرالزمان و دوران غیبت اسیر و بیچاره می شوند.

در این مجموعه تحقیقی سعی شده تا با شواهد و قرائت اصل مهدویت اثبات گردد چرا که اصل مهدویت ریشه دار بوده و در صدر اسلام امر واقعی بوده است. هر چند با توجه به براهین عقلی باز هم نادانان نتوانستند آن را درک کنند و بنابراین تصمیم به جمع آوری این مطالب نموده تا مهدی های غیرواقعی روشن شوند .

امیدوارم که تمامی مسلمان جهان دست به دعا برداریم و برای ظهور فرجش دعا کنیم .

بیان مسئله

آنچه در این پروژه تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است وجود حضرت مهدی (عج) از دیدگاه فرقه های مختلف می باشد. و عقاید و نظرات ادیان و فرقه ها مورد بررسی قرارگرفته است.

گرچه هر کدام از این فرقه های مهدی غیر واقعی را معرفی نموده اند.

بنابراین بدین وسیله خواستم شناختی از این فرقه ها به افراد جامعه بدهم و ذهنهای مردم را روشن کرده تا افراد مراقب و هوشیار باشند و همواره پیرو خاندان نبوت و امامت باشند و برای ظهور فرجش (مهدی موعود) دعا نمایند.

اهداف پژوهش

اهداف تحقیق به شرح زیر می باشد:

شناسایی فرقه و ادیان مختلف

تعیین نقش و تاثیر مهدویت در ظهور آقا امام زمان (عج)



خرید و دانلود تحقیق درباره  حضرت مهدی از دیدگاه فرقه های مختلف