واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد درجات قرب به خداوند متعال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

درجات قرب به خداوند متعال

لفظ «درجات» در قرآن، مکرّر و با تعبیرهای مختلفی آمده است که نکات لطیفی دربر دارد. برای بعضی میفرماید: «لَهُمْ دَرَجات» (98) برای آنها درجاتی است. اما درباره عدّه دیگری میفرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ» (99) آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگی که اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا میشود بالا، یعنی خود آنان درجه سازند، نه آنکه درجه و مقام آنها را بالا ببرد.این درجهبندی معنوی مخصوص انسانها نیست، بلکه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست.

قرآن در مورد جبرئیل میفرماید: «مُطاعٍ ثَمَّ اَمین» (100) یعنی مورد اطاعت دیگر فرشتگان است.به هر حال درجات انسانها در اطاعت از خدا متفاوت است:1- گاهی فقط مطیع است، اما نه از روی رضا.2- گاهی نه فقط مطیع که محبّ است، یعنی بر اساس عشق و محبّت اطاعت میکند.3- گاهی بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت کامل میرسد و هرچه میبیند او را میبیند.حضرت علیعلیه السلام میفرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه» (101) خدا را برای خدا بخوانیممیگویند: سلطان محمود غزنوی برای آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند، کاروانی به راه انداخت و صندوق جواهری را بر شتری نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّهای رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر کس هر جواهری به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند.در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها کرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتی؟ ایاز در جواب گفت:منم در قفای تو میتاختمزخدمت به نعمت نپرداختمآنگاه مولوی از این ماجرا نتیجهگیری کرده و میگوید:گر از دوست چشمت به احسان اوستتو در بند خویشی نه در بند دوستخلاف طریقت بود کاولیاءتمنا کنند از خدا جز خداقرآن از کسانی که خدا را بخاطر خود میخوانند و فقط در مشکلات به سراغ او میروند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتی انکار میکنند، به شدت انتقاد کرده است:«فَاِذا رَکِبوُا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلی الْبرِّ اِذاهُمْ یُشْرِکوُن» (102) هرگاه بر کشتی سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را میخوانند، اما همین که به خشکی پا گذاشتند و نجات یافتند مشرک میشوند.به هرحال، کار برای خود، نفسپرستی است.

کار برای مردم، بتپرستی است.کار برای خدا و خلق، دوگانهپرستی است.و کارِ خود و خلق را برای خدا کردن، خداپرستی است.در مناجات میخوانیم: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبْدتُک» (103) خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلکه بخاطر آنست که تو را شایسته عبادت و بندگی یافتم پس تو را عبادت کردم.آری، این تجّارند که به طمع سود کار میکنند و این بردگانند که از روی ترس کار میکنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شکر نعمتهای الهی او را عبادت میکنند. چنانکه در کلمات معصومین آمده است:«اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُکْراً فَتِلْک عِبادَةُ الْاَحْرارِ» (104) به قول حافظ:در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کسهردو عالمرا بهدشمن دِهکهما را دوست بسدر عشق مادی انسان معشوق را برای خود میخواهد، اما در عشق معنوی، انسان خود را برای معشوق. علیعلیه السلام در دعای کمیل میگوید: «وَاجْعَلْ قَلْبی بِحُبِّک مُتَیَّماً» خداوندا! قلبم را از محبّت خود لبریز کن.راه رسیدن به قربرسیدن به قرب الهی و قصد قربت از دو راه است:یکی شناخت عظمت و مقام خداوند و دیگری شناخت پوچی و بیاعتباری غیر او.قرآن همواره نعمتها و الطاف الهی را بر بندگان مطرح میکند تا انسان را عاشق خدا کند. ذکر صفات او، آفریدههای او، امدادهای مادی و معنوی او و دهها نعمت بزرگ و کوچک، همه و همه بخاطر آنست که محبت و عشق ما را به خدا زیاد کند.از طرف دیگر آیات زیادی ضعف و پوچی غیر او را شمرده و میفرماید: غیر او نه عزّتی دارد نه قدرتی، اگر همه جمع شوند و بخواهند مگسی خلق کنند نمیتوانند، جز او چه کسی میتواند به ندای افراد مضطرّ و درمانده پاسخ دهد؟ آیا درست است که دیگران را در کنار خدا مطرح کنیم و آنها را همسان و یکسان با خدا بدانیم؟خاطرهیکی از مراجع تقلید جهان تشیّع، آیةاللّه العظمی بروجردی بود. ایشان در ایام سوگواری در منزلش عزاداری برپا میکرد. در یکی از این جلسات حال ایشان خوب نبود، لذا در همان اتاق شخصی خود استراحت میکردند و به صدای سخنران گوش میدادند.یکی از حاضران در مجلس عزا میگوید: برای سلامتی امام زمان و آقای بروجردی صلوات.ناگهان دیدند که ایشان عصای خود را به در میکوبد، نزدیکان آقا حاضر شدند و پرسیدند: چه امری دارید؟ این مرجع بزرگوار فرمودند: چرا نام مرا در کنار نام امامزمانعلیه السلام بردید؟ من که لایق نیستم شما نام مرا در ردیف نام امام ببرید و برای هر دو صلوات بفرستید. (105) این مرجع دینی که نایب امام زمان است حاضر نمیشود نامش در ردیف نام امام معصوم آورده شود، اما بسیاری از ما از روی کجفهمی و بیادبی، نام موجوداتی ضعیف و سراپا نیاز و احتیاج را در کنار خداوند قادر مطلق متعال قرار میدهیم و گویا آنها را در یک ردیف میدانیم.

کیفیّت یا کمّیتاسلام به چگونگی کار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار کرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش میکند نه عملِ بیشتر، و میفرماید:«لِیَبْلُوَکُمْ اَیّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً» (106) خداوند شما را در بوته امتحان قرار میدهد تا مشخّص شود کدامیک از شما بهترین عمل را بجای آورد.

حضرت علیعلیه السلام در رکوع انگشترش را به فقیری داد و آیهای از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان کردهاند نازل شدن یک آیه بخاطر یک انگشتر، از آن جهت بوده که انگشتر قیمتی بوده و لذا گفتهاند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است.در حالی که انگشتری با چنین قیمت هرگز با زهد



خرید و دانلود تحقیق در مورد درجات قرب به خداوند متعال


تحقیق در مورد حب القرآن، قرب الرحمن 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 حب القرآن، قرب الرحمن

آیةالکرسی1  :

الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تاخذه سنة ولا نوم له ما فی السموات وما فی الارض من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم وما خلفهم ولا یحیطون بشئی من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السموات والارض ولا یوده حفظهما وهو العلی العظیم 

 

 

سید آیات:

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آیة الکرسی را با عظمت ترین وسید آیات قران کریم دانسته است.

 

ائمه معصومین علیهم السلام در روایات به طور گسترده ودرزمانها ومکانهای گوناگون به تلاوت آن سفارش کرده اندوآن را همواره مانند تابلوی زیبائی فراروی انسان قرار داده اند .

 

با اندکی دقت وآشنائی نسبت به فضیلت، خاصیت، آثار فراوان، گسترده ومتنوع این آیه شریفه، احساس شوق ورغبت در انسان زنده می شود ومصمم می گردد تاخود را هرچه بیشتر از برکت وفضیلت آن بهره مند سازد وگاهی هم بادیدن آثار موثر، مشکل گشا، اعجاز آفرین وفوق العاده آیة الکرسی، ناراحت می شود وباحسرت یاد می کند که : چرا ما باوجود این چراغ پر فروغ، به بیراهه می رفتیم واز آن برای سعادت خویش وحل مشکلات روحی، معنوی، دنیائی، آخرتی، کلی وجزئی استفاده نکردیم وبهره مند نشدیم؟ چرا باآن دیر آشنا ومانوس گشتیم؟

 

امیدواریم این گفتار گامی باشد- هرچند کوچک- درراه آشنائی وبهره مندی ونزدیکی با فضیلت، آثار، خاصیت وموارد استفاده وکاربرد آیة الکرسی، این شریف ترین وباعظمت ترین آیه قران کریم.

 

نام یک آیه:

آیة الکرسی نام یک آیه است که با الله لا اله الا هو الحی القیوم آغاز وبا هو العلی العظیم پایان می یابد ودو آیه بعد از آن جزء آیة الکرسی نمی باشد، هر چند در برخی از مواردبه خواندن آنها همراه آیة الکرسی تاکید شده است.

 

درروایت آمده است که: آیة الکرسی پنجاه کلمه ودر هر کلمه پنجاه برکت است ودر آیه یادشده تا علی العظیم، پنجاه کلمه می باشد. همچنین استفاده از تعبیر آیة الکرسی به جای آیات الکرسی، روشن می سازد که تنها یک آیه منظور بوده است واز سوی دیگر لفظ الکرسی نیز فقط در آیه اول آمده است، به علاوه آن که در مواردی که منظور، خواندن هر سه آیه بوده است.

گفته اند:

آیة الکرسی ودو آیه بعد از آن را بخوانید. بنابراین آیة الکرسی تنها یک



خرید و دانلود تحقیق در مورد حب القرآن، قرب الرحمن 12 ص


تحقیق در مورد حب القرآن، قرب الرحمن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 حب القرآن، قرب الرحمن

آیةالکرسی1  :

الله لا اله الا هو الحی القیوم لا تاخذه سنة ولا نوم له ما فی السموات وما فی الارض من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم وما خلفهم ولا یحیطون بشئی من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السموات والارض ولا یوده حفظهما وهو العلی العظیم 

 

 

سید آیات:

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله آیة الکرسی را با عظمت ترین وسید آیات قران کریم دانسته است.

 

ائمه معصومین علیهم السلام در روایات به طور گسترده ودرزمانها ومکانهای گوناگون به تلاوت آن سفارش کرده اندوآن را همواره مانند تابلوی زیبائی فراروی انسان قرار داده اند .

 

با اندکی دقت وآشنائی نسبت به فضیلت، خاصیت، آثار فراوان، گسترده ومتنوع این آیه شریفه، احساس شوق ورغبت در انسان زنده می شود ومصمم می گردد تاخود را هرچه بیشتر از برکت وفضیلت آن بهره مند سازد وگاهی هم بادیدن آثار موثر، مشکل گشا، اعجاز آفرین وفوق العاده آیة الکرسی، ناراحت می شود وباحسرت یاد می کند که : چرا ما باوجود این چراغ پر فروغ، به بیراهه می رفتیم واز آن برای سعادت خویش وحل مشکلات روحی، معنوی، دنیائی، آخرتی، کلی وجزئی استفاده نکردیم وبهره مند نشدیم؟ چرا باآن دیر آشنا ومانوس گشتیم؟

 

امیدواریم این گفتار گامی باشد- هرچند کوچک- درراه آشنائی وبهره مندی ونزدیکی با فضیلت، آثار، خاصیت وموارد استفاده وکاربرد آیة الکرسی، این شریف ترین وباعظمت ترین آیه قران کریم.

 

نام یک آیه:

آیة الکرسی نام یک آیه است که با الله لا اله الا هو الحی القیوم آغاز وبا هو العلی العظیم پایان می یابد ودو آیه بعد از آن جزء آیة الکرسی نمی باشد، هر چند در برخی از مواردبه خواندن آنها همراه آیة الکرسی تاکید شده است.

 

درروایت آمده است که: آیة الکرسی پنجاه کلمه ودر هر کلمه پنجاه برکت است ودر آیه یادشده تا علی العظیم، پنجاه کلمه می باشد. همچنین استفاده از تعبیر آیة الکرسی به جای آیات الکرسی، روشن می سازد که تنها یک آیه منظور بوده است واز سوی دیگر لفظ الکرسی نیز فقط در آیه اول آمده است، به علاوه آن که در مواردی که منظور، خواندن هر سه آیه بوده است.

گفته اند:

آیة الکرسی ودو آیه بعد از آن را بخوانید. بنابراین آیة الکرسی تنها یک



خرید و دانلود تحقیق در مورد حب القرآن، قرب الرحمن


تحقیق در مورد درجات قرب به خداوند متعال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

درجات قرب به خداوند متعال

لفظ «درجات» در قرآن، مکرّر و با تعبیرهای مختلفی آمده است که نکات لطیفی دربر دارد. برای بعضی میفرماید: «لَهُمْ دَرَجات» (98) برای آنها درجاتی است. اما درباره عدّه دیگری میفرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ» (99) آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگی که اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا میشود بالا، یعنی خود آنان درجه سازند، نه آنکه درجه و مقام آنها را بالا ببرد.این درجهبندی معنوی مخصوص انسانها نیست، بلکه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست.

قرآن در مورد جبرئیل میفرماید: «مُطاعٍ ثَمَّ اَمین» (100) یعنی مورد اطاعت دیگر فرشتگان است.به هر حال درجات انسانها در اطاعت از خدا متفاوت است:1- گاهی فقط مطیع است، اما نه از روی رضا.2- گاهی نه فقط مطیع که محبّ است، یعنی بر اساس عشق و محبّت اطاعت میکند.3- گاهی بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت کامل میرسد و هرچه میبیند او را میبیند.حضرت علیعلیه السلام میفرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه» (101) خدا را برای خدا بخوانیممیگویند: سلطان محمود غزنوی برای آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند، کاروانی به راه انداخت و صندوق جواهری را بر شتری نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّهای رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر کس هر جواهری به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند.در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها کرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتی؟ ایاز در جواب گفت:منم در قفای تو میتاختمزخدمت به نعمت نپرداختمآنگاه مولوی از این ماجرا نتیجهگیری کرده و میگوید:گر از دوست چشمت به احسان اوستتو در بند خویشی نه در بند دوستخلاف طریقت بود کاولیاءتمنا کنند از خدا جز خداقرآن از کسانی که خدا را بخاطر خود میخوانند و فقط در مشکلات به سراغ او میروند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتی انکار میکنند، به شدت انتقاد کرده است:«فَاِذا رَکِبوُا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلی الْبرِّ اِذاهُمْ یُشْرِکوُن» (102) هرگاه بر کشتی سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را میخوانند، اما همین که به خشکی پا گذاشتند و نجات یافتند مشرک میشوند.به هرحال، کار برای خود، نفسپرستی است.

کار برای مردم، بتپرستی است.کار برای خدا و خلق، دوگانهپرستی است.و کارِ خود و خلق را برای خدا کردن، خداپرستی است.در مناجات میخوانیم: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبْدتُک» (103) خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلکه بخاطر آنست که تو را شایسته عبادت و بندگی یافتم پس تو را عبادت کردم.آری، این تجّارند که به طمع سود کار میکنند و این بردگانند که از روی ترس کار میکنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شکر نعمتهای الهی او را عبادت میکنند. چنانکه در کلمات معصومین آمده است:«اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُکْراً فَتِلْک عِبادَةُ الْاَحْرارِ» (104) به قول حافظ:در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کسهردو عالمرا بهدشمن دِهکهما را دوست بسدر عشق مادی انسان معشوق را برای خود میخواهد، اما در عشق معنوی، انسان خود را برای معشوق. علیعلیه السلام در دعای کمیل میگوید: «وَاجْعَلْ قَلْبی بِحُبِّک مُتَیَّماً» خداوندا! قلبم را از محبّت خود لبریز کن.راه رسیدن به قربرسیدن به قرب الهی و قصد قربت از دو راه است:یکی شناخت عظمت و مقام خداوند و دیگری شناخت پوچی و بیاعتباری غیر او.قرآن همواره نعمتها و الطاف الهی را بر بندگان مطرح میکند تا انسان را عاشق خدا کند. ذکر صفات او، آفریدههای او، امدادهای مادی و معنوی او و دهها نعمت بزرگ و کوچک، همه و همه بخاطر آنست که محبت و عشق ما را به خدا زیاد کند.از طرف دیگر آیات زیادی ضعف و پوچی غیر او را شمرده و میفرماید: غیر او نه عزّتی دارد نه قدرتی، اگر همه جمع شوند و بخواهند مگسی خلق کنند نمیتوانند، جز او چه کسی میتواند به ندای افراد مضطرّ و درمانده پاسخ دهد؟ آیا درست است که دیگران را در کنار خدا مطرح کنیم و آنها را همسان و یکسان با خدا بدانیم؟خاطرهیکی از مراجع تقلید جهان تشیّع، آیةاللّه العظمی بروجردی بود. ایشان در ایام سوگواری در منزلش عزاداری برپا میکرد. در یکی از این جلسات حال ایشان خوب نبود، لذا در همان اتاق شخصی خود استراحت میکردند و به صدای سخنران گوش میدادند.یکی از حاضران در مجلس عزا میگوید: برای سلامتی امام زمان و آقای بروجردی صلوات.ناگهان دیدند که ایشان عصای خود را به در میکوبد، نزدیکان آقا حاضر شدند و پرسیدند: چه امری دارید؟ این مرجع بزرگوار فرمودند: چرا نام مرا در کنار نام امامزمانعلیه السلام بردید؟ من که لایق نیستم شما نام مرا در ردیف نام امام ببرید و برای هر دو صلوات بفرستید. (105) این مرجع دینی که نایب امام زمان است حاضر نمیشود نامش در ردیف نام امام معصوم آورده شود، اما بسیاری از ما از روی کجفهمی و بیادبی، نام موجوداتی ضعیف و سراپا نیاز و احتیاج را در کنار خداوند قادر مطلق متعال قرار میدهیم و گویا آنها را در یک ردیف میدانیم.

کیفیّت یا کمّیتاسلام به چگونگی کار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار کرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش میکند نه عملِ بیشتر، و میفرماید:«لِیَبْلُوَکُمْ اَیّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً» (106) خداوند شما را در بوته امتحان قرار میدهد تا مشخّص شود کدامیک از شما بهترین عمل را بجای آورد.

حضرت علیعلیه السلام در رکوع انگشترش را به فقیری داد و آیهای از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان کردهاند نازل شدن یک آیه بخاطر یک انگشتر، از آن جهت بوده که انگشتر قیمتی بوده و لذا گفتهاند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است.در حالی که انگشتری با چنین قیمت هرگز با زهد



خرید و دانلود تحقیق در مورد درجات قرب به خداوند متعال


تحقیق در مورد درجات قرب به خداوند متعال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

درجات قرب به خداوند متعال

لفظ «درجات» در قرآن، مکرّر و با تعبیرهای مختلفی آمده است که نکات لطیفی دربر دارد. برای بعضی میفرماید: «لَهُمْ دَرَجات» (98) برای آنها درجاتی است. اما درباره عدّه دیگری میفرماید: «هُمْ دَرَجاتٌ» (99) آنان خود درجه هستند. مانند افراد بزرگی که اگر در پایین مجلس هم بنشینند آنجا میشود بالا، یعنی خود آنان درجه سازند، نه آنکه درجه و مقام آنها را بالا ببرد.این درجهبندی معنوی مخصوص انسانها نیست، بلکه سلسله مراتب در میان فرشتگان نیز هست.

قرآن در مورد جبرئیل میفرماید: «مُطاعٍ ثَمَّ اَمین» (100) یعنی مورد اطاعت دیگر فرشتگان است.به هر حال درجات انسانها در اطاعت از خدا متفاوت است:1- گاهی فقط مطیع است، اما نه از روی رضا.2- گاهی نه فقط مطیع که محبّ است، یعنی بر اساس عشق و محبّت اطاعت میکند.3- گاهی بالاتر از اطاعت و محبّت، به معرفت کامل میرسد و هرچه میبیند او را میبیند.حضرت علیعلیه السلام میفرماید: «ما رَأَیْتُ شَیْئاً اِلاَّ وَ رَأَیْتُ اللَّه قَبْلَه و بَعْدَه و مَعَه» (101) خدا را برای خدا بخوانیممیگویند: سلطان محمود غزنوی برای آزمایش درباریانش که چقدر به او وفادارند، کاروانی به راه انداخت و صندوق جواهری را بر شتری نهاد اما در آنرا قفل نکرد. در مسیر راه به درّهای رسیدند او شتر را رَم داد، صندوق برگشت و جواهرات به درّه سرازیر شد. سلطان گفت: هر کس هر جواهری به دستش رسید از آنِ او باشد، اطرافیان شاه را رها کردند و به سراغ جمع کردنِ درّ و گوهر رفتند.در این میان دید که اَیاز جواهرات را رها کرده و به دنبال سلطان آمده است. از او پرسید تو چرا به سراغ جواهرات نرفتی؟ ایاز در جواب گفت:منم در قفای تو میتاختمزخدمت به نعمت نپرداختمآنگاه مولوی از این ماجرا نتیجهگیری کرده و میگوید:گر از دوست چشمت به احسان اوستتو در بند خویشی نه در بند دوستخلاف طریقت بود کاولیاءتمنا کنند از خدا جز خداقرآن از کسانی که خدا را بخاطر خود میخوانند و فقط در مشکلات به سراغ او میروند و در غیر آن خدا را فراموش و یا حتی انکار میکنند، به شدت انتقاد کرده است:«فَاِذا رَکِبوُا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدّین فَلمَّا نَجَّاهُمْ اِلی الْبرِّ اِذاهُمْ یُشْرِکوُن» (102) هرگاه بر کشتی سوار و در آستانه غرق شدن قرار گیرند، با اخلاص خدا را میخوانند، اما همین که به خشکی پا گذاشتند و نجات یافتند مشرک میشوند.به هرحال، کار برای خود، نفسپرستی است.

کار برای مردم، بتپرستی است.کار برای خدا و خلق، دوگانهپرستی است.و کارِ خود و خلق را برای خدا کردن، خداپرستی است.در مناجات میخوانیم: «اِلهی ما عَبَدْتُک خَوْفاً مِنْ نارِک وَ لا طَمَعاً فی جَنَّتِک بَلْ وَجَدْتُک اَهْلاً لِلْعِبادَة فَعَبْدتُک» (103) خداوندا! عبادتِ من نه از ترس دوزخ و نه به طمع بهشت توست، بلکه بخاطر آنست که تو را شایسته عبادت و بندگی یافتم پس تو را عبادت کردم.آری، این تجّارند که به طمع سود کار میکنند و این بردگانند که از روی ترس کار میکنند، آزادگان و اَحرار بخاطر شکر نعمتهای الهی او را عبادت میکنند. چنانکه در کلمات معصومین آمده است:«اِنَّ قَوماً عَبَدوُا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوُا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْک عِبادَةُ الْعَبیدِ و اِنَّ قَوماً عَبَدوُاللَّهَ شُکْراً فَتِلْک عِبادَةُ الْاَحْرارِ» (104) به قول حافظ:در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کسهردو عالمرا بهدشمن دِهکهما را دوست بسدر عشق مادی انسان معشوق را برای خود میخواهد، اما در عشق معنوی، انسان خود را برای معشوق. علیعلیه السلام در دعای کمیل میگوید: «وَاجْعَلْ قَلْبی بِحُبِّک مُتَیَّماً» خداوندا! قلبم را از محبّت خود لبریز کن.راه رسیدن به قربرسیدن به قرب الهی و قصد قربت از دو راه است:یکی شناخت عظمت و مقام خداوند و دیگری شناخت پوچی و بیاعتباری غیر او.قرآن همواره نعمتها و الطاف الهی را بر بندگان مطرح میکند تا انسان را عاشق خدا کند. ذکر صفات او، آفریدههای او، امدادهای مادی و معنوی او و دهها نعمت بزرگ و کوچک، همه و همه بخاطر آنست که محبت و عشق ما را به خدا زیاد کند.از طرف دیگر آیات زیادی ضعف و پوچی غیر او را شمرده و میفرماید: غیر او نه عزّتی دارد نه قدرتی، اگر همه جمع شوند و بخواهند مگسی خلق کنند نمیتوانند، جز او چه کسی میتواند به ندای افراد مضطرّ و درمانده پاسخ دهد؟ آیا درست است که دیگران را در کنار خدا مطرح کنیم و آنها را همسان و یکسان با خدا بدانیم؟خاطرهیکی از مراجع تقلید جهان تشیّع، آیةاللّه العظمی بروجردی بود. ایشان در ایام سوگواری در منزلش عزاداری برپا میکرد. در یکی از این جلسات حال ایشان خوب نبود، لذا در همان اتاق شخصی خود استراحت میکردند و به صدای سخنران گوش میدادند.یکی از حاضران در مجلس عزا میگوید: برای سلامتی امام زمان و آقای بروجردی صلوات.ناگهان دیدند که ایشان عصای خود را به در میکوبد، نزدیکان آقا حاضر شدند و پرسیدند: چه امری دارید؟ این مرجع بزرگوار فرمودند: چرا نام مرا در کنار نام امامزمانعلیه السلام بردید؟ من که لایق نیستم شما نام مرا در ردیف نام امام ببرید و برای هر دو صلوات بفرستید. (105) این مرجع دینی که نایب امام زمان است حاضر نمیشود نامش در ردیف نام امام معصوم آورده شود، اما بسیاری از ما از روی کجفهمی و بیادبی، نام موجوداتی ضعیف و سراپا نیاز و احتیاج را در کنار خداوند قادر مطلق متعال قرار میدهیم و گویا آنها را در یک ردیف میدانیم.

کیفیّت یا کمّیتاسلام به چگونگی کار و هدف و انگیزه آن توجه بسیار کرده است. قرآن از عملِ بهتر ستایش میکند نه عملِ بیشتر، و میفرماید:«لِیَبْلُوَکُمْ اَیّکُم اَحْسَنُ عَمَلاً» (106) خداوند شما را در بوته امتحان قرار میدهد تا مشخّص شود کدامیک از شما بهترین عمل را بجای آورد.

حضرت علیعلیه السلام در رکوع انگشترش را به فقیری داد و آیهای از قرآن بخاطر آن نازل شد. مردم گمان کردهاند نازل شدن یک آیه بخاطر یک انگشتر، از آن جهت بوده که انگشتر قیمتی بوده و لذا گفتهاند: قیمت انگشتر به مقدار خراج و مالیاتِ شامات و سوریه بوده است.در حالی که انگشتری با چنین قیمت هرگز با زهد



خرید و دانلود تحقیق در مورد درجات قرب به خداوند متعال