لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
قرقاول : مشخصات بیولوژیکی، اهمیت و سودمندیها نکات مدیریتی در پرورش و کنترل بیماری متداول
معرفی:جدول شماره یک بعضی از مشخصات بیولوژیکی مشترک گونه قرقاولهای دنیا را به طور خلاصه نشان می دهد. ردیف
نام علمی
Phasianus-Clochicus
1
وزن نر(اونس)
46-41
2
وزن ماده(اونس)
34-31
3
طول(سانتیمتر)
36-30
4
سرعت پرواز(مایل در ساعت)
48-38
5
محل پراکنش
علفزارها و بوته زارها
6
نحوه جفتگیری
پلی گامی(یک نر با چند ماده)
7
فصل لانه سازی
پیک لانه سازی اردیبهشت تا خرداددامنه تخمگذاری فروردین تا مرداد
8
تعداد تخم درهر بار(عدد)
11
9
مشخصات تخم
قهوه ای زیتونی
10
طول جوجه کشی(روز)
23
11
میزان زنده مانی(سالانه)
70%
12
مرگ ومیر(سالانه)
3-2 %
توضیحات مترجم: یک اونس معادل35/28 گرم
تاریخچه قرقاول در ایران:پرورش قرقاول در سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای جهان به خاطر استفاده از گوشت، رهاسازی در شکارگاهها و بهره برداری به صورت شکار به یک شاخه مهم از پرورش پرندگان تبدیل شده است. با آن که پرورش این پرنده در عمل به دلیل ریزه کاریهایش مشکلاتی را در بردارد اما در مقیاس کوچکتر با توجه به قابلیت استفاده از محیط زیست و نادر بودن نوع وحشی آن، یکی از سودآورترین پرندگان نسبت به دیگرا پرندگان همطراز از خود است.قرقا ول از جمله پرندگان بومی و نادر در ایران است که در مراتع و بوته زارها زندگی می کند . این پرنده در زبان محلی تورنگ یا تیرنگ نامیده می شود.قرقاول یکی از زیباترین پرندگان ایران است و به نوعی جز مجموعه تنوع زیستی ایران محسوب می شود که با تغذیه از دانه های گیاهی و حشرات می تواند در حفظ محصولات کشاورزی مفید باشد.قرقاولهای ایران همه از یک گونه اند ولی با توجه به پراکندگی جغرافیایی و تفاوتهای ظاهری برخی آنها را به 4 زیر گونه تقسیم می کنند:1- قرقاولهای ارسباران و دشت مغان2- قرقاولهای تالش از آستارا تا چالوس3- قرقاولهای گلستان از بابل تا گلستان4- قرقاولهای سرخس و حوالی رودخانه مرزی هریرودطبق مدارک موجود در سازمان محیط زیست کشور، این پرنده در دهه چهل شمسی به علت ابتلا به بیماری نیوکاسل مرغی، تخریب محیط زیست و مهاجرت مردم به مناطق میان دشت و ارتفاعات برای ساخت بناهای مسکونی و نیز به علت شکار بی رویه و سم پاشی های مزارع و باغها در معرض انقراض و نابودی قرار گرفت .اما با تلاشهای و پیگیری دوستداران طبیعت و محیط زیست قوانین و مقررات شکار و صید در بیست و نهم خرداد 1346 به تصویب رسید که به موجب آن حمایت و حفاظت از قرقاول در دستور کار مسئولان قرار گرفت و مناطقی از جنگلها و مراتع شمال ایران به محلهای حفاظت شده برای وحوش نادر تبدیل شد.در سال 1357 به گواهی اسناد موجود تعداد قرقائلهای موجود در حصار مرکز پرورش قرقاول بابل کنار 5000 قطعه بود.در سال 1359 تاسیسات مرکز پرورش قرقاول بابل کنار تبدیل به مرکز پرورش مرغ لاین و اجداد شد که امروزه به عنوان یک مرکز موفق و بی نظیر در خاورمیانه اقدام به تولید مرغ اجداد کرد.اهداف تحقیقات قرقاول در ایران:عمده اهداف پرورش قرقاول در ایران ایجاد پرورشگاههای مناسب و مزارع مادر برای تولید تخم های نطفه دار، رها سازی تعدادی از این پرنده در مکانهای که نسل این پرنده در حال انقراص است، حفظ ذخائر ژنتیکی کشور، جذب توریست و شکارچیان به مناطق دیدنی و بکر کشور، تهیه قرقاول برای باغ وحشها به منظور بازدید عموم می باشد.تفاوت ظاهری جنس نر و ماده:جنس نر و ماده قرقاول کاملا با هم فرق دارند.آنها معمولا از گونه به گونه دیگراز لحاظ رنگ پر متفوتند. نرهای بالغ پرو بال رنگین و دمی دراز و سر و گردن آنها سبز تیره و براق است. قرقاولهای ماده دارای رنگ پرهای نخودی تیره، بالکه های قهوه ای زیاد و به رنگ محیط اطرلف می باشد. قرقائلهای نر دارای صدایی شبیه به کورکور می باشند و غالبا به هنگام هیجان و تحریک سرو صدای زیادی در زیستگاه خویش ایجاد می کنند. نرهای 87/88 سانتیمتر و ماده ها بین 53 تا 62 سانتیمتر طول دارند. سر این پرنده به رنگ سبز براق و پوست برهنه دور چشمش قرمز روشن است.شکل شماره یک- مشخصات و تفاوتهای ظاهری قرقاولهای نر و ماده را نشان می دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
رابطه علیت
حقیقت رابطه علیت راه شناختن رابطه علیت مشخصات علت و معلول
حقیقت رابطه علیت
هنگامی که گفته میشود علت به معلول وجود میدهد چنین تصویری را در ذهن تداعی میکند که کسی چیزی را به دیگری میدهد و او آن را دریافت میدارد یعنی در این فرایند سه ذات و دو فعل و به تعبیر دیگر پنج موجود فرض میشود یکی ذات علت که اعطاء کننده وجود است و دیگری ذات معلول که دریافت کننده آن است و سومی خود وجود که از طرف علت به معلول میرسد و چهارم فعل دادن که به علت نسبت داده میشود و پنجم فعل گرفتن که به معلول اسناد داده میشود .
ولی حقیقت این است که در جهان خارج چیزی غیر از ذات علت و ذات معلول تحقق نمییابد و حتی با نظر دقیق نمیتوان گفت که علت به ماهیت معلول وجود میدهد زیرا ماهیت امری اعتباری است و قبل از تحقق معلول وجود مجازی و بالعرض هم ندارد .
همچنین مفهوم دادن و گرفتن هم چیزی جز تصویر ذهنی نیست و اگر دادن وجود و ایجاد کردن یک امر حقیقی و عینی بود خودش معلول دیگری میبود و بار دیگر میبایست رابطه علیت را بین فعل و فاعل در نظر گرفت و دادن دیگری را اثبات کرد و همچنین تا بی نهایت نیز در جائی که هنوز وجود معلول تحقق نیافته است گیرندهای نیست تا چیزی را بگیرد و بعد از تحقق آن هم دیگر گرفتن وجود از علت معنی ندارد پس در مورد ایجاد معلول چیزی جز وجود علت و وجود معلول بعنوان یک امر حقیقی و عینی وجود ندارد .
اکنون این سؤال مطرح میشود که رابطه علیت میان آنها به چه شکلی است آیا پس از تحقق معلول یا همراه آن چیز دیگری بنام رابطه علی و معلولی تحقق مییابد یا قبل از تحقق آن چنین چیزی وجود دارد و یا اساسا یک مفهوم ذهنی محض است و ابدا مصداقی در خارج ندارد .
کسانی که حقیقت علیت را همان تعاقب یا تقارن دو پدیده دانستهاند علیت را یک مفهوم ذهنی میدانند و برای آن مصداقی جز همان اضافه همزمانی یا پی در پی آمدن اضافهای که یکی از مقولات نهگانه عرضی شمرده میشود قائل نیستند ولی تفسیر علیت بعنوان اضافه تقارن یا تعاقب اشکالاتی دارد که به بعضی از آنها اشاره شده است و در اینجا میافزاییم اصولا اضافه واقعیت عینی ندارد و بنابر این تفسیر علیت بصورت نوعی اضافه در واقع بمعنای انکار علیت بعنوان یک رابطه عینی و خارجی است چنانکه هیوم و طرفداران وی به آن ملتزم شدهاند .
و به فرض اینکه مطلق اضافات یا این اضافه خاص امری عینی و قائم به طرفین دانسته شود پیش از وجود معلول موردی نخواهد داشت زیرا چیزی که قائم به طرفین و طفیلی آنها است بدون دو طرف مزبور نمیتواند تحقق یابد و اگر فرض شود که بعد از تحقق معلول یا همراه آن بوجود میآید لازمهاش این است که معلول در ذات خودش ارتباطی با علت نداشته باشد و تنها بوسیله یک رابط خارجی با آن پیوند یابد گویی رابطه مزبور ریسمانی است که آنها را بهم میبندد بعلاوه اگر این رابطه یک امر عینی باشد ناچار خودش معلول خواهد بود و سؤال در باره کیفیت ارتباط آن با علتش تکرار میشود و باید در مورد یک علت و یک معلول بی نهایت رابطه تحقق یابد .
پس هیچکدام از فرضهای یاد شده صحیح نیست و حقیقت این است که وجود معلول پرتوی از وجود علت و عین ربط و وابستگی به آن است و مفهوم تعلق و ارتباط از ذات آن انتزاع میشود و به اصطلاح وجود معلول اضافه اشراقیه وجود علت است نه اضافهای که از مقولات شمرده میشود و از نسبت مکرر بین دو شیء انتزاع میگردد .
بدین ترتیب وجود به دو قسم مستقل و رابط ربطی تقسیم میگردد و هر معلولی نسبت به علت ایجاد کنندهاش رابط و غیر مستقل است و هر علتی نسبت به معلولی که ایجاد میکند مستقل است گو اینکه خودش معلول موجود دیگر و نسبت به آن رابط و غیر مستقل باشد و مستقل مطلق عبارت است از علتی که معلول وجود دیگری نباشد .
و این همان مطلبی است که برای اثبات تشکیک خاصی در وجود بعنوان اصل موضوع مورد استناد واقع شد
راه شناختن رابطه علیت
رابطه علیت بصورتی که مورد تحلیل و تحقیق قرار گرفت مخصوص علت ایجادی و هستیبخش با معلول آن است و شامل علتهای اعدادی و مادی نمیشود اکنون دو سؤال مطرح میشود یکی آنکه رابطه مزبور را میان فاعلهای هستیبخش و معلولهای آنها از چه راهی میتوان شناخت دیگری آنکه روابط علی و معلولی بین امور جسمانی که از قبیل علت و معلولهای اعدادی هستند به چه وسیله اثبات میشوند .
قبلا اشاره شد که انسان بعضی از مصادیق علت و معلول را در درون خودش با علم حضوری مییابد و هنگامی که افعال بیواسطه نفس مانند اراده و تصرف در مفاهیم ذهنی را با خودش مقایسه میکند و آنها را وابسته به نفس مییابد مفهوم علت را برای نفس و مفهوم معلول را برای افعال نفس انتزاع مینماید سپس ملاحظه میکند که مثلا اراده یک کار منوط به علوم تصوری و تصدیقی خاصی است و تا چنین ادراکاتی تحقق نیابد اراده از نفس صادر نمیشود با توجه به اینگونه وابستگیها که میان علم و اراده وجود دارد مفهوم علت و معلول را توسعه میدهد و مفهوم معلول را بر هر چیزی که بنوعی وابستگی به چیز دیگری دارد اطلاق میکند و همچنین مفهوم علت را به هر چیزی که بنوعی طرف وابستگی میباشد تعمیم میدهد و بدین ترتیب مفهوم عام علت و معلول شکل میگیرد .
به دیگر سخن یافتن مصادیق علت و معلول نفس را مستعد میکند که مفاهیمی کلی از آنها انتزاع نماید که شامل افراد مشابه نیز بشود و این خاصیت مفاهیم کلی است چنانکه در بحثشناختشناسی توضیح داده شد .
مثلا مفهوم علت که از نفس انتزاع میشود نه به لحاظ وجود خاص آن و نه به لحاظ نفس بودن آن است بلکه به لحاظ این است که موجود دیگری وابسته به آن است پس هر موجود دیگری که چنین باشد مصداق مفهوم علتخواهد بود خواه مجرد باشد یا مادی و خواه ممکن الوجود باشد یا واجب الوجود همچنین مفهوم معلول که از اراده یا هر پدیده دیگری انتزاع میشود نه از آن جهت است که دارای وجود یا ماهیتخاصی میباشد بلکه از آن جهت که وابسته به موجود دیگری است پس بر هر چیز دیگری هم که نوعی وابستگی داشته باشد صدق خواهد کرد خواه مجرد باشد یا مادی و خواه جوهر باشد یا عرض .
بنابر این درک یک یا چند مصداق برای انتزاع مفهوم کلی کفایت میکند ولی درک مفهوم کلی برای شناختن مصادیق آن کافی نیست و از این روی برای شناختن مصادیقی که با علم حضوری شناخته نشدهاند باید در صدد یافتن ملاک و معیاری برآمد .
نیز رابطه علیت که در مورد علت هستیبخش از ذات معلولش انتزاع میشود و وجود معلول عین این اضافه اشراقیه بشمار میرود باید در ماورای نفس با برهان اثبات شود یعنی این سؤال وجود دارد که از کجا وجود نفس نسبت به موجود دیگری رابط و غیر مستقل باشد و از کجا وجود کل جهان از موجود دیگری پدید آمده باشد و خودش مستقل و قائم به ذات نباشد نظیر این سؤال در باره روابط اعدادی هم تکرار میشود که اولا از کجا ثابت میشود که در میان موجودات مادی روابط علی و معلولی و سبب و مسببی برقرار است و ثانیا از چه راهی میتوان وابستگی یک پدیده مادی را به دیگری ثابت کرد .
با توجه به اینکه علت هستیبخش در میان مادیات یافت نمیشود شناختن چنین علتی و چنین رابطه علیتی در خارج از حوزه علم حضوری تنها با روش تعقلی امکان پذیر است و روش تجربی را راهی بسوی ماوراء طبیعت نیستیعنی نمیتوان انتظار داشت که با وسایل آزمایشگاهی و تغییر شرایط و کنترل متغیرات علت هستیبخش آنها را شناخت علاوه بر اینکه رفع و نفی مجردات امکان ندارد تا بوسیله وضع و رفع و تغییر شرایط تاثیر آنها شناخته شود پس تنها راه این است که خواص عقلی چنین علت و معلولهایی از راه برهان عقلی خالص اثبات شود و بوسیله آنها مصادیق هر یک تعیین گردد به خلاف علت و معلولهای مادی که شناختن آنها با روش تجربی تا حدودی امکان پذیر است .
نتیجه آنکه برای شناختن رابطه علیت بطور کلی سه راه وجود دارد یکی علم حضوری در مورد آنچه در دایره نفس و پدیدههای روانی تحقق مییابد و دیگری برهان عقلی محض در مورد علتهای ماوراء طبیعی و سومی برهان عقلی مبتنی بر مقدمات تجربی در مورد علت و معلولهای مادی
مشخصات علت و معلول
فلاسفه پیشین بحث مستقلی را در باره کیفیتشناختن علت و معلول مطرح نکردهاند و تنها چیزی که از بیانات ایشان بدست آوردهایم این است که علت نخستین یا علتی که معلول نباشد دارای ماهیت نخواهد بود بر عکس سایر موجودات که دارای ماهیت میباشند و چون اهیتخود بخود اقتضائی نسبت به وجود و عدم ندارد طبعا محتاج به علتی خواهد بود که آن را از حد تساوی خارج سازد به دیگر سخن هر موجودی که دارای ماهیت باشد و مفهوم ماهوی از آن انتزاع شود ممکن الوجود و محتاج به علتخواهد بود .
ولی این بیان علاوه بر اینکه با اصالت ماهیت مناسب است چندان کارساز و مشگلگشا نیست زیرا فقط میتواند معلول بودن همه ممکنات را اثبات کند و از ارائه معیاری برای تشخیص علیت بعضی از آنها نسبت به بعضی دیگر قاصر است .
اما بر اساس اصولی که صدرالمتالهین اثبات کرده است میتوان معیار روشنتری برای شناختن علت ایجاد کننده و معلول آن بدست آورد و آن اصول عبارتند از اصالت وجود و رابط بودن معلول نسبت به علت هستیبخش و تشکیکی بودن مراتب وجود .
بر اساس این اصول سهگانه که هر یک در جای خودش ثابتشده است نتیجه گرفته میشود که هر معلولی مرتبه ضعیفی از علت ایجاد کننده خودش میباشد و علت آن نیز به نوبه خود مرتبه ضعیفی از موجود کاملتری است که علت ایجاد کننده آن میباشد تا برسد به موجودی که هیچ ضعف و قصور و نقص و محدودیتی نداشته باشد و بی نهایت کامل باشد که دیگر معلول چیزی نخواهد بود .
پس مشخصه معلولیت ضعف مرتبه وجود نسبت به موجود دیگر و متقابلا مشخصه علیت قوت و شدت مرتبه وجود نسبت به معلول است چنانکه مشخصه علت مطلق نامتناهی بودن شدت و کمال وجود است و اگر ما نتوانیم فرد فرد علت و معلولهای ایجاد کننده را بشناسیم ولی میتوانیم بفهمیم که هر علت ایجاد کنندهای نسبت به معلول خودش کاملتر و نسبت به علت ایجاد کنندهاش ناقصتر است و تا ضعف و محدودیت وجودی باشد معلولیت هم ثابتخواهد بود و چون در جهان طبیعت هیچ موجود نامتناهی وجود ندارد همگی موجودات جسمانی معلول ماوراء طبیعتخواهند بود .
ممکن است گفته شود آنچه از اصول یاد شده بدست میآید این است که هر گاه دو موجود داشته باشیم که یکی پرتو دیگری باشد و از مراتب وجود آن بشمار آید معلول آن دیگری خواهد بود ولی سخن در این است که ما از کجا ثابت کنیم که موجود کاملتری از موجودات مادی هست که این موجودات مرتبه ضعیفی از وجود آن بشمار آیند تا بفهمیم که معلول آن میباشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
10-9- مشخصات پایانه ای ژنراتور dc تحریک مجزا:
منظور از این مشخصات، نمودار کمیات خروجی آن وسیله برحسب یکدیگر است. برای یک ژنراتور dc کمیات خروجی عبارت است از ولتاژ روی پایانه ها و جریان خط، پس مشخصات پایانه ای یک ژنراتور تحریک مجزا، چیزی جز نمودار NT بر حسب IL به ازای یک سرعت ثابت w، نیست. طبق قانون ولتاژ:
که معادله آن نشان دهنده یک خط راست است.
شکل 7-10 (یک ژنراتور dc تحریک مجزا)
10-11- کنترل ولتاژ پایانه ای:
برای کنترل ولتاژ پایانه ای یک ژنراتور dc تحریک مجزا میتوان ولتاژ تولید شده داخلی را تغییر داد. طبق معادلة در صورت افزایش افزایش و در صورت کاهش آن نیز کاهش می یابد و چون پس دو راه برای کنترل ولتاژ ژنراتور وجود دارد:
تغییر سرعت چرخش: اگر W زیاد باشد نیز زیاد شده و نیز زیاد میشود.
تغییر جریان میدان: اگر کاهش یابد. جریان میدان زیاد میشود . بنابراین شار زیاد میشود. و نیز زیاد میشود لذا نیز زیاد میشود.
10-12- ژنراتور dc موازی:
ژنراتور dc موازی ژنراتوری است که جریان میدان خودش را خودش تأمین میکند. رابطه جریان در این ژنراتور به صورت زیر است:
و معادله ولتاژ کیرشهف برای مدار آرمیچر به صورت زیر است:
شکل زیر مدار معادل یک ژنراتور dc میباشد.
شکل10-8
10-13- موتورهای سنکرون
موتورهای سنکرون به ماشینهای سنکرونی گفته میشود که برای تبدیل توان الکتریکی به توان مکانیکی به کار برده میشود که سعی میشود در ادامه به اساس کار این موتورها پرداخته شود.
برای درک بهتر موتور سنکرون شکل (10-9) را در نظر بگیرید. که یک موتور سنکرون دو قطبی را نشان میدهد. جریان میدان IF موتور، میدان مغناطیسی حالت پایدار BR را تولید میکند یک مجموعه ولتاژ سه فاز به استاتور ماشین اعمال میشود و در نتیجه یک جریان سه فاز در سیم پیچی ها ایجاد می گردد و همانطوری که می دانیم یک مجموعه جریان سه فاز در سیم پیچی های آرمیچر تولید یک میدان مغناطیسی دوار یکنواخت BS میکند. پس در ماشین دو میدان مغناطیسی وجود دارد. و میدان روتور در واقع تمایل دارد که با میدان استاتور هم خط شود. درست همان طور که اگر دو میله مغناطیسی نزدیک هم قرار گیرند تمایل به هم خط شدن دارند. چون میدان مغناطیسی استاتور دوران دارد میدان مغناطیسی روتور و خود روتور می خواهند به میدان استاتور برسند. هرچه زاویه بین این دو میدان مغناطیسی بزرگتر باشد گشتاور وارد بر روتور ماشین بزرگتر است. اساس کار موتور سنکرون این است که روتور میدان مغناطیسی دوار استاتور را حول یک دایره تعقیب کرده و هیچ گاه کاملاً به آن نمی رسد.
شکل 10-9 : یک موتور سنکرون 2- قطب
10-14- مدار معادل موتور سنکرون:
مدار معادل یک موتور سنکرون را میتوان به صورت زیر در نظر گرفت:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
10-9- مشخصات پایانه ای ژنراتور dc تحریک مجزا:
منظور از این مشخصات، نمودار کمیات خروجی آن وسیله برحسب یکدیگر است. برای یک ژنراتور dc کمیات خروجی عبارت است از ولتاژ روی پایانه ها و جریان خط، پس مشخصات پایانه ای یک ژنراتور تحریک مجزا، چیزی جز نمودار NT بر حسب IL به ازای یک سرعت ثابت w، نیست. طبق قانون ولتاژ:
که معادله آن نشان دهنده یک خط راست است.
شکل 7-10 (یک ژنراتور dc تحریک مجزا)
10-11- کنترل ولتاژ پایانه ای:
برای کنترل ولتاژ پایانه ای یک ژنراتور dc تحریک مجزا میتوان ولتاژ تولید شده داخلی را تغییر داد. طبق معادلة در صورت افزایش افزایش و در صورت کاهش آن نیز کاهش می یابد و چون پس دو راه برای کنترل ولتاژ ژنراتور وجود دارد:
تغییر سرعت چرخش: اگر W زیاد باشد نیز زیاد شده و نیز زیاد میشود.
تغییر جریان میدان: اگر کاهش یابد. جریان میدان زیاد میشود . بنابراین شار زیاد میشود. و نیز زیاد میشود لذا نیز زیاد میشود.
10-12- ژنراتور dc موازی:
ژنراتور dc موازی ژنراتوری است که جریان میدان خودش را خودش تأمین میکند. رابطه جریان در این ژنراتور به صورت زیر است:
و معادله ولتاژ کیرشهف برای مدار آرمیچر به صورت زیر است:
شکل زیر مدار معادل یک ژنراتور dc میباشد.
شکل10-8
10-13- موتورهای سنکرون
موتورهای سنکرون به ماشینهای سنکرونی گفته میشود که برای تبدیل توان الکتریکی به توان مکانیکی به کار برده میشود که سعی میشود در ادامه به اساس کار این موتورها پرداخته شود.
برای درک بهتر موتور سنکرون شکل (10-9) را در نظر بگیرید. که یک موتور سنکرون دو قطبی را نشان میدهد. جریان میدان IF موتور، میدان مغناطیسی حالت پایدار BR را تولید میکند یک مجموعه ولتاژ سه فاز به استاتور ماشین اعمال میشود و در نتیجه یک جریان سه فاز در سیم پیچی ها ایجاد می گردد و همانطوری که می دانیم یک مجموعه جریان سه فاز در سیم پیچی های آرمیچر تولید یک میدان مغناطیسی دوار یکنواخت BS میکند. پس در ماشین دو میدان مغناطیسی وجود دارد. و میدان روتور در واقع تمایل دارد که با میدان استاتور هم خط شود. درست همان طور که اگر دو میله مغناطیسی نزدیک هم قرار گیرند تمایل به هم خط شدن دارند. چون میدان مغناطیسی استاتور دوران دارد میدان مغناطیسی روتور و خود روتور می خواهند به میدان استاتور برسند. هرچه زاویه بین این دو میدان مغناطیسی بزرگتر باشد گشتاور وارد بر روتور ماشین بزرگتر است. اساس کار موتور سنکرون این است که روتور میدان مغناطیسی دوار استاتور را حول یک دایره تعقیب کرده و هیچ گاه کاملاً به آن نمی رسد.
شکل 10-9 : یک موتور سنکرون 2- قطب
10-14- مدار معادل موتور سنکرون:
مدار معادل یک موتور سنکرون را میتوان به صورت زیر در نظر گرفت:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مشخصات ریخته گری و ذوب
آلومینیم و آلیاژ های آن به دلیل نقطه ذوب کم و برخورداری از سیالیت بالنسبه خوب و همچنین گسترش خواص مکانیکی و فیزیکی در اثر آلیاژ سازی و قبول پدیده های عملیات حرارتی و عملیات مکانیکی ، در صنایع امروز از اهمیت زیادی برخور دارند و روز به روز موارد مصرف این آلیاژ ها توسعه می یابد . عناصر مختلف مانند سیلیسیم ، منیزیم و مس در خواص ریخته گری و مکانیکی این عنصر شدیداً تأثیر می گذارند و یک رشته آلیاژ های صنعتی پدید می آورند که از مقاوت مکانیکی ، مقاوت به خورندگی و قابلیت ماشین کاری بسیار مطلوب برخوردارند . قابلیت جذب گاز و فعل و انفعالات شیمیایی در حالت مذاب از اهم مطالبی است که در ذوب و ریخته گری آلومینیم مورد بحث قرار می گیرد .
تقسیم بندی آلیاژ ها
آلیاژ های آلومینیم در اولین مرحله به دو دسته تقسیم می گردند :
الف ) آلیاژ های نوردی (Wrought Alloys) که قابلیت پزیرش انواع و اقسام کارهای مکانیکی ( نورد ، اکستروژن و فلز گری ) را دارند .
ب ) آلیاژ های ریختگی (Casting Alloys) که در شکل ریزی و ریخته گری های آلومینیم با گسترش بسیار مورد استفاده اند . آلیاژ های نوردی که در مباحث شکل دادن فلزات مورد مطالعه قرار می گیرند از طریق یکی از روش های شمش ریزی (مداوم ، نیمه مداوم ، منفرد ) تهیه می گردند و پس از قبول عملیات حرارتی لازم ، تحت تاثیر یکی از زوش های عملیات مکانیکی به شکل نهایی در می آیند .
آلیاژ سازها (Hardeners)
این عناصر که به نام های Temper Alloys و Master Alloysنیز نامیده می شوند به مقدار زیادی در صنایع ریخته گری آلومینیم به کار می روند ، زیرا آلومینیم با نقطه ذوب کم اغلب قادر به ذوب و پذیرش مستقیم عناصر با نقطه ذوب بالا نیست (مس 1083 درجه ، منگنز 1244 درجه ، نیکل 1455 درجه ، سیلیسیم 1415 درجه ، آهن 1539 درجه و تیتانیم 1660درجه سانتی گراد ) . همچنین عناصر دیگری که نقطه ذوب بالا ندارند ، دارای فشار بخار وشدت تصعید و اکسیداسیون می باشند که در صورت استفاده مستقیم درصد اتلاف این عناصر شدیدا افزایش می یابد ( منیزیم ، روی ) . ترکیب شیمیایی و نقطه ذوب بعضی از آلیاژ ها که در صنایع آلومینیم به کار می رود .مشخصات متالوژیکی آلیاژ ها در فصل جداگانه ای مورد مطالعه قرار خواهد گرفت . تهیه آلیاژ ساز ها معمولا در کار گاههای ریخته گری نیز انجام می گیرد در این مواقع اغلب روش های زیر مورد استفاده است .
معمولا قطعات عنصر دیر ذوب را ریز نموده و در فویل های الومینیمی پیچیده و یا در شناور های گرافیتی قرار داده ودر داخل مذاب الومینیم (800 درجه تا 850 درجه تحت فلاکس )فرو می برند و سپس آن را به هم میزنند.
در بعضی موارد ودر صورت امکان از دو کوره ذوب استفاده می نمایند و بعد از ذوب دو عنصر ،آن ها را باهم مخلوت میکنند. این عمل در مورد اجسامی که تا 1100 درجه سانتی گراد نقطه ذوب دارند مقرون به صرفه است ولی در مورد عناصر با نقطه ذوب بالا عملا مشکلاتی را فراهم میکند.
در جریان ذوب وساخت الیاژ وتنظیم شارژ علاوه بر مشخصات ترکیبی الیاژ بایستی میزان اتلاف در جریان ذوب که به نوع کوره ،روش ذوب وروش تصفیه بستگی دارد ،مورد توجه قرار گیرد.
نقطه ذوب
ترکیب
نقطه ذوب
ترکیب
560
640
830
770
915
850
800
1020
1150
11 89
9 91 Al-Mg
11 89
91Al-Mn
75
11 89
91
20 80Al-Fe
50 50
660
620
1046
570
600
600
680
730
765
15-85
12-88Al-Si
50-50
50-50
45-55Al-Cu
3-97Al-Be
11-89
9-91Al-Ni
20-80
ترکیب شیمیایی و نقطه ذوب آلیاژ ساز ها درآلومینیم
کنترل ترکیب
الیاژهای متعدد و متفاوت الومینیم هر یک به نوعی دارای ناخالصی های طبیعی هستند که در شمش های اولیه آنان موجود میباشد وعلاوه بر آن شارژ نا مناسب وعدم دقت در شارژ باعث بروز انواع نا خالصی ها در فلز مذاب میگردد.عناصر نا خالصی اغلب از حد حلالیت متجاوز هستند و به صورت فازهای فلزی وتر کیبات فلزی در قطعه ریخته شده ظاهرمی گردند .
ترکیبات بین فلزی همچنین تحت تا ثیر پدیده جدایش در مذاب حاصل میشوند که در عمل برای جلوگیری از این پدیده تنظیم شرایط ریخته گری و انجماد الزامی میگردد. بعضی از عناصر متشکله آلیاژ ماندد منیزیم ،برلیم ،سدیم و کلسیم در اثر حرارتهای محیط ذوب و وجود هوا اکسیده میگردند ودرصد اتلاف انان در مذاب افزایش می یابد،به خصوص اگر زمان نگاه داری مذاب در درجه حرارتهای بالا زیاد باشد از این رو ترکیب