واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مصاحبه تخصصی رشته الکترونیک و سخت افزار کامپیوتر

اگر قصد شرکت در مصاحبه ارگان های مختلف برای رشته الکترونیک دارید این فایل در مدت زمان کوتاهی شما را کاملا اماده می کند، اگر مدتی از درس دور بوده اید و نیاز دارید که مجددا مفاهیم اساسی را به سرعت مرور کنید این کتاب به بهترین نحو به شما کمک می کند.

این کتاب دارای 233صفحه است و تمام مفاهیم الکترونیک به همراه نحوه تست انواع قطعات بصورت تصویری و با جزئیات کامل نشان داده است.

همچنین در این کتاب به معرفی قطعات مختلف کامپیوتر و نحوه عیب یابی و تعمیر آن ها نیز پرداخته شده است و برای رشته های کامپیوتر نیز مناسب است.

این کتاب علاوه بر مناسب بودن برای مصاحبه میتواند مرجع عالی برای افزایش توانایی شما در تست و تعمیر تجهیزات الکترونیکی باشد.



خرید و دانلود مصاحبه تخصصی رشته الکترونیک و سخت افزار کامپیوتر


مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد 16 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد (نوار 1236)

مصاحبه شونده: مهدی فضلی نژاد

مصاحبه کننده: غلامرضا آذری خاکستر

موضوع: کانون نشر حقایق اسلامی، فعالیت های کانون ، حرکت کانون ، دکتر شریعتی ، مسجد ، بیماری ها.

پیاده کننده: مهشید عسکریان

تاریخ پیاده کردن:27/6/1384

تایپیست: زهرا آخرتی

تاریخ تایپ: مهر 1384

آغاز طرف A- از نوار شماره 1236

بسم الله الرحمن الرحیم. امروز یک شنبه 23/5 1384 این جانب آذری خاکستر پنجمین جلسه هست که در خدمت جناب آقای دکتر مهدی فضلی نژاد هستیم.

سوال- آقای دکتر بسیار سپاسگزارم از این که فرصتی دست داد. در جلسه گذشته پیرامون کانون نشر حقایق اسلامی مطالبی ارائه فرمودید خواهش می کنم ارتباط با افرادی که در این کانون شرکت می کردند بفرمائید به خصوص مؤسسین کانون؟

جواب – خیلی ممنون ضمن عرض سلام و تشکر مسائلی که در شرکت من در کانون مطرح می شه سبب شد من یک پس زمینه در راستای اعتقاد اصول اسلامی و دین تشیع پیدا کردم در من عجین شد با توجه به این حرکتی که در اون زمان در کانون نشر حقایق اسلامی با توجه ب تعداد مشارکت کننده ها ، چرا من گرایش پیدا کردم، این این سئوال دیگه وقتی به گذشته بر می گردم می بینم بستر خانواده در ساختار ذهنی انسان خیلی اثر داره من 4، 5 ساله بودم، خونه پدر بزرگم روبروی پشت کوچه سرشور کوچه میلانی بود از اون خاطرات خوبی دارم شب های سه شنبه مجلس روضه خوانی در خانه پدر بزرگ بود و یک روحانی که ما می گفتیم آقا میرزا می آمد مجموعه یک انسان وارسته و یک انسان کاملاً از خود بی خود که از خودش هیچی تمنا نداشت و برای دیگران مسائلی مطرح می کرد مجسم بود و این برای من کوچک خیلی لذت بخش بود بتوانم از این ماهیت فیزیکی و روحانی او ذهنم انباشته بشه بدون آن که تحلیل کنم تا بعد بزرگ شدم و این مسئله همیشه در ذهن من بود و همواره به روحانیت یک پدیده منزه نگاه می کردم در کانون نشر حقایق اسلامی که بعد شهریور ؟؟ 1322 از 1325 اوج گرفت یک خلاء عجیبی تو جامعه بود شخصیتی نمودار نمی شد و حکومت مطلقه کاملاً از رشد فکری و فرهنگی جامعه ؟؟ می کرد حالا من بر می گردم اون جا در اون زمان که ما می رفتیم به کانون واقعاً جامعه یک کویر بود خالی بود مردم نمی دونستن کجا برن در نتیجه هر رهگذری که از اون جا رد می شد جذب می شد چون می دید برای پرکردن این خلاء دارند کار می کنند همون آقا میرزای ما که مجسم پاکی و طهارت بود این جا دنباله اون جریان در ذهن من پرواز کرد در نتیجه منم جذب حرکت کانون شدم کانون کلاً تعداد زیادی بودند (1) برادران حکیمی بودند بازرگان بودند خیلی فعال بودند در تنظیم امور دقت داشتند (2) آقای احمدزاده بود، (3) آقای امیر پور بود و ما جوان ها در اون جا بیشتر از نظر مفهوم و معانی و معنوی برداشتی داشتیم عده ای بودند مثل (4) دکتر دل آسایی ، (5) دکتر سرجمعی آقای مهدی و حسین مظفری ، رضا خلیلی و علی اسپهبدی و از پسران احمدزاده خیلی کم من یادم که در گروه های ما شرکت کرده باشند در کانون بودند ولیکن این ها که مطرح کردم از جمله نویسنده هست به نام رضا رئیسی که در مجلات تاریخ معاصر ایران مقالاتی داشت و افراد دیگه و تدین این تدین خاطره ای دارم:

ما در جریانی که در کانون نشر حقایق اسلامی با یان ها آشنا شدیم گروه گروه شدیم به نام حوزه نه منحصراً وابسته به کانون باشه بلکه به جبهه ملی و جمعیت انقلاب اسلامی که بعد شد جاما از جمله (6) دکتر خواجویان (دکتر محمد خواجویان در سال 1317 در شهر مشهد به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در سال 1338 به دانشگاه راه یافت و سال 1341 از دانشکده ادبیات مشهد فارغ التحصیل شد. سپس وی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت رفت و سال 1356 مدرک دکترای از دانشگاه سوربن کسب کرد.

دکتر خواجویان علاوه بر تدریس سمت های هم داشت از جمله مدیر کل روابط فرهنگی و همکاری های دانشگاهی ، مسئول کمیته علوم انسانی جهاد دانشگاهی ، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی ، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد. از جمله آثار علمی وی عبارتند از : 1) تاریخ تشیع 2) هفت مقاله در تاریخ اسلام 3) چاپ و انتشار فصلنامه مطالعات تاریخی .؟؟)

که رئیس دانشکده ادبیات فوت کرد و ماجرا که پیش آمد دکتر علی شریعتی اولین کتابش را به نام ابوذر غفاری خدا پرست و سوسیالیست که تشکیلات جاما به نام خداپرستان سوسیالیست بود در اون جا آورد دادبه ما که این کتاب من نوشتم ما به عنوان خداپرستان سوسیالیست پیشگام بودیم در این کارها وقتی کتاب نوشته شد دیدیم پول نداریم که چاپش کنیم رفتیم تو حوزه مطرح کردیم ما یک مقدار برای چاپ کتاب ابوذر غفاری خداپرست سوسیالیست که هنوزم همین عنوان داره می خواهیم چاپ کنیم و برای من مطرح کردند که تو باید 7 هزار تومان از حوزه خودت جمع کنی من مطرح کردم یک جوانی به نام تدین پسر رئیس بانک کشاورزی در خیابان جنت بود گفت من می یارم فردا آورد و 5 هزار تومان به ما داد ما هم با بقیه پول های دیگه جمع کردیم و کتاب چاپ کردیم و فروش رفت 17 هزار تومان از پول کتاب تو صندوق حضرت رضا (ع) نزد حاجی رستگار امانت گذاشتیم خیلی سال گذشته نه مال ما، نه مال دکتر مال اون کتاب چند روز گذشت از ماجرای 5 هزار تومان که این بابا برای من آورد آقای تدین رئیس بانک کشاورزی تلفن کرد آقا شما نشستین بچه ها رو منحرف می کنید. گفتم: چی شده ؟ گفت: پسر من منحرف شده، گفتم: خیلی من به خودم می بالم تو 22 سال پسرت را تربیت کردی نتونستی نفوذ کنی ، ما با یک ساعت تو جلسه در یک هفته نشستن این قدر قدرت داشته باشیم این منحرف کنیم. به حال تو باید رحم کنم چی شده حالا؟ گفت: این پسر من آمده از آخرین برگ دسته چک من 5 هزار تومان کشیده برای شما وقتی این اتفاق افتاد که من رفتم همه موجودی ام از بانک بکشم یک دفعهدیدم 5 هزار تومان کم است چک من هم واخورده رفتم دیدم چکم درسته امضاش درست پس چی شده شماره هاش نگاه کردم دیدم برگ آخری پسر من کشیده و برداشته پرسیدم ؟ گفت: برای فلانی. گفتم: فردا صبح بیا 5 هزار تومان بگیر. این خاطرات در ذهن ما از کانون نشر حقایق اسلامی که با خلوص هر کار می کردیم.

سئوال – آیا کانون نشر حقایق اسلامی تشکیلات منظمی داشت یا گروه های خودجوش بودند؟

جواب – این جور تشکیلات نبود بعد در حسینیه ارشاد بیشتر برداشت استاد خودشون کار می کردند و تمام سخنرانی هاشون جذاب بود برای این بود که برای مردم دعوتی محدودیتی به وجود نیاد جریان سالم حرکت کنه این نهایت در ذهن نا آگاه هر کس یک آزادی براش به وجود می یاد نه به عنوان دستوری برای گرفتن آزادی استاد خیلی با ظرافت کار می کردند چون این جا نه مسخدمی، نه حقوقی نه اجاره ای نبود که هزینه بردار باشه و به نظرم اگر استاد این جریان به صورت کلاس در می آورد تدریس می گرفت بیشتر مراجعه کننده داشت و پول سرشار گیرشون می آمد.

سوال – فعالیت های کانون در چه محورهایی بود؟

جواب – آن چیزی که من شخصاً می دونم این است که اندیشه انسان از قیود و خرافات آزاد می شه و خود این آزادی حق انتخاب می ده که آدم چه گرایشی پیدا کنه و من بر این عقیده ام زمینه نفوذ جریان های بعدی بعد از کودتا 28



خرید و دانلود  مصاحبه با جناب آقای مهدی فضلی نژاد 16 ص


طرح توجیهی مصاحبه شغلی2 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

شرح کسب و کار:

احداث کارخانه ی خودروسازی در ایران یکی از مشاغل سنگین و پرهزینه می باشد که طبق گرفتن آمار و محاسبات تقریبی چیزی در حدود 15 میلیارد هزینه می خواهد تا تنها یک کارخانه ی کوچک در حدود 000/100 متر زمین با دستگاه های نیمه پیشرفته در ابتدای کار احداث کرد.

در نتیجه طبق آمار گفته شده این کارخانه برای ما کار غیر عملی می باشد ولی بتوان طرح را ثبت و با گرفتن وام های بلند مدت و سنگین و همچنین با گرفتن شرکایی که سرمایه گذاری کنند می توان خدمات کار را فراهم و به تدریج(در حدود 1 سال) کارخانه را راه اندازی و به بهره برداری رساند.

این زمان را می بایستی مطابق جدول زمانبندی اجرای طرح شرکت صنعت و معدن که به شرح زیر می باشد مطابقت داد.

ردیف

عنوان عملیات

زمان لازم جهت اجرا(روز)

1

تسویه حساب مالی و انعقاد قرار داد

7

2

تهیه نقشه اجرایی و اخذ مجوز ساخت

28

3

آماده سازی و دیوارکشی زمین

49

4

ایجاد فونداسیون و نصب پایه سوله

28

5

پوشش سقف و دیوارکشی سوله

21

6

کف سازی سالن و ایجاد فونداسیون ماشین آلات

21

7

تکمیل تاسیسات و تجهیز سالن تولید

28

8

محوطه سازی و ایجاد فضای سبز

21

9

اخذ گواهی پایان ساخت

56

10

نصب و راه اندازی ماشین آلات

49

11

شروع تولید آزمایشی

21

12

اخذ پروانه بهره برداری

35

کل این زمان برای اجرای طرح در حدود 364 روز می باشد که می بایستی با جمع کردن سرمایه در ابتدای کار جهت خرید محل احداث کارخانه(زمین بایر) و در طول اجرای کار جمع کردن سرمایه ای کارهای دیگر این کارخانه را به بهره برداری رساند.

محل احداث کارخانه:

کارخانه ی حدود 000/100متری را ما در حاشیه ی شهر نجف آباد که زمین طبق جدول داده شده از طرف شرکت منابع و معادن از قراری 000/306 ریال می باشد در حدود 3 میلیارد هزینه ی خریداری زمین می باشد که البته پرداخت آن به صورت زیر می باشد:

1- احتساب 5% تخفیف به حق بهره برداری و نحوه پرداخت 30% نقدی و مابقی 12 قسط 3 ماهه

2- بدون احتساب تخفیف نحوه پرداخت 20% نقد و مابقی قسط 3 ماهه

البته در صورت پرداخت کامل حق بهره برداری به صورت نقد مشمول 12% تخفیف به حق بهره برداری خواهد شد.

پس از بهره برداری از کارخانه این محصول جدید(خودروی محرک برقی) به بازار ارائه شده و چون که اولین نوع این خودرو می باشد و در ضمن احتیاج به مصرف سوخت فسیلی ندارد و هوا را نیز آلوده نمی کند با تبلیغات می توان فروش آن را زیاد کرد.

امکان سنجی:

این طرح از آنجایی که اولین نمونه می باشد با تبلیغات اولیه و مطلع کردن مردم از وجود آن دارای مشتریان فراوان می باشد و شرکتهای تجاری کشورهای مختلف را به خود جذب می کند که پس از تولید و ارائه ی آن به بازار می توان سرمایه ای را که برای احداث آن مصرف کرده بودیم را دوباره بدست آورد و وام های گرفته شده را پرداخت کرد و حقوق نیروهای گرفته شده را پرداخت و پس از مدتی شروع به سود دهی می کنیم.

همچنین اگر محصولات ما چشمگیر شد و بتوانیم قیمت آن را مناسب با بازار دهیم می توانیم بازار خودروسازی را دگرگون کرده و یکی از شرکتهای اصلی بازار خودرو شویم.

البته این موفقیت در صورتی خواهد بود که بتوانیم سرمایه ای تخمین زده شده که برای احداث



خرید و دانلود طرح توجیهی مصاحبه شغلی2 (word)


طرح توجیهی مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران

نام و نام خواندگی: سید محمد هاشمی

نام محصول: انواع مختلف چرخ خیاطی

شرکت: کاچیران

تحصیلات: لیسانس اقتصاد

 

در سال 1326 در اراک به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدایی را در اراک گذراندم و سپس با خانواده به تهران آمدم.

 

در دوران کودکی سر کش و لجباز بودم. هر چیزی که از لحاظ خودم انجام دادنش درست بود روی آن پا فشاری می کردم خیلی حساس بودم و طبیعتاً زود هم عصبی می شدم.

 

اصولاً آدم خاصی بودم. زمانی که درس می خواندم افکاری در ذهنم بود که همیشه نسبت به سنم طبیعی نبوده یعنی اگر 15 ساله بودم افکاری داشتم که آن زمان مرا از سایرین جدا می کرد و همین باعث می شد که در حین تحصیل با وجود اینکه وضع خانواده ام خوب بود همیشه در حال کار و فعالیت بودم و دوست داشتم وجود خودم را اثبات کنم و برای موفقیت از دیگران کمک نگیرم.

 

دوران دانشگاه را در رشته اقتصاد در دانشگاه ملی آن زمان گذراندم.

 

در دوران تحصیل، برای نیاز مالی کار نمی کردم و بیشتر برای تجربه به فعالیت می پرداختم. ویزیتور بودم و در زمینه ی تحقیقات بازاریابی هم مدارکی داشتم و همیشه سعی می کردم با افراد موفق تماس داشته باشم و به عنوان ویزیتور نظراتشان را می پرسیدم و همین باعث موفقیتم شد.

 

بعد از اتمام درس به علت اینکه تنها پسر خانواده بودم و سن پدرم بالای 60 سال بود از خدمت سربازی معاف شدم لذا خیلی زود شروع به کار کردم و سرمایه ای جمع نمودم و در سن 24 سالگی ازدواج کرده و مستقل شدم.

 

در جوانی مدتی را در انگلیس گذراندم و بعد به ایران آمدم. پدر یکی از دوستانم کارش واردات لوازم خانگی و چرخ خیاطی بود به همین خاطر دوستم به من پیشنهاد کرد که این کار را ادامه دهیم و ما شروع کار واردات چرخ خیاطی و لوازم خانگی کردیم در آن زمان سرمایه نداشتیم ولی نیروی کار داشتیم.

 

با شروع جنگ تصمیم گرفتم با تأسیس یک شرکت که خودم عضو هیئت مدیره آن بودم این پروژه را پیاده کنم.

 

در موفقیت من دو عامل وجود داشت یکی عامل علمی که تلاش کردیم تکنولوژی را از یک شرکت آلمانی خریدای کنیم و بر مبنای این تکنولوژی، ماشین آلات و سخت افزار این طرح را آماده کردیم و علت ایمان و اغتقاد به خدا بود که به ما کمک کرد در برابر مشکلات و سختی ها مقاومت کنیم.

 

ما مشکل Finance داشتیم و به همین دلیل بانکها پول و تهسیلات لازم در اختیار ما قرار نمی دادند و می خواستند جلوی اعتبارات ما را بگیرند ولی به هر حال ما شروع به کار کردیم و توانستیم بدون کمک از آنها، تولید را راه اندازی کنیم و به سطح بالایی برسانیم و به خود کفایی برسیم به طوری که 90% از قطعات چرخ خیاطی را خودمان بسازیم که کیفیت آن برابر با کیفیت تولیدات آلمان باشد.

 

در کار ما کیفیت محصولات بالا بود ولی قیمت آن ارزان نبود. ما سعی کردیم محصولاتی را تولید کنیم که هم کیفیت بالا داشته باشد و هم ارزان قیمت باشد و توانستیم به این هدف دست یابیم.

 

ما توانستیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم. ما از کار مهندسی معکوس بسیار نتیجه گرفتیم و زمان را کشتیم.

 

من تنها کاری که در مهندسی معکوس می کنم این است که قطعات را بهینه می کنم یعنی قطعات چرخ خیاطی که پنج سال پیش ساخته شده را باز می کنم و این قطعات را بهینه سازی می نمایم.

 

ما باید در کوتاه مدت برنامه ریزی کنیم و زمان را از دست ندهیم. طرح بلند مدت را به دلیل اینکه تکنولوژی روز به روز در حال تغییراست نمی پسندم، چون اگر ایده ای دارید که تا 4 سال آینده جواب می دهد ایده مطلوبی نیست زیرا تا آن زمان تحولات صنعتی گسترش می یابد و همه چیز عوض می شود. در کار صنعتی زمان باید کوتاه و به سرعت باشد.

 

من بارها در جوانی با شکست مالی مواجه شدم ولی مقاومت کردم و موفق هم شدم.

 

کارخانه ی ما ده سال است که راه اندازی شده و تا به حال یک ریال سود به شرکایش نداده است و هر چه سود داشتیم در خودش ذخیره شده سرمایه را برای ادامه ی کار بالا برده است. شاید فقط یک سال 10% سود به شرکاء دادیم ولی خیلی سالها پول هم از آنها گرفته ایم و علت موفقیت ما هم در این است که بخش خصوصی است و سود تقسیم نمی شود.



خرید و دانلود طرح توجیهی مصاحبه با سید محمد هاشمی: شرکت  کاچیران (word)


طرح توجیهی مصاحبه با حمید رضا راسخ : شرکت  تولید دارو (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

مصاحبه با حمید رضا راسخ : شرکت  تولید دارو

نام و نام خانوادگی: حمید رضا راسخ

نام محصول: انواع داروها

شرکت: تولید دارو

تحصیلات: فوق دکترای داروسازی

 

در مرداد ماه 1341 در شهر کرمان متولد شدم. پدرم داروساز و مادرم خانه دار بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شهر کرمان گذراندم. از کلاس سوم دبیرستان به آمریکا رفتم و در همان جا تحصیلات دانشگاهی ام گذراندم. شروع کارم با مهندسی مکانیک بود ولی در سال دوم متوجه شدم رشته ی مورد علاقه ام رشته پزشکی است و شاید به خاطر علاقه ای بود که در کودکی و نوجوانی در داروخانه ی پدرم مشغول به کار بودم و ایام تابستان را آنجا گذراندم، احساس کردم شاید بهتر باشد این رشته را هم امتحان کنم با توجه به اینکه انتخاب برای من آزاد بود در آمریکا یک ترم واحدهای مربوط به داروسازی را برداشتم و دیدم بیشتر مورد علاقه ی من است و بیشتر می توانم در آن پیشرفت کنم به همین دلیل در همان سال توانستم رشته ام را تغییر دهم و تحصیلاتم را تا مقطع دکتری در رشته ی دارو شناسی و سم شناسی به پایان برسانم.

 

در دوران کودکی و نوجوانی که در داروخانه ی پدرم مشغول به کار بودم وقتی بیماری را می دیدم که داروئی را نیاز داشت که در داروخانه نداشتند و او به دنبال راه حلی بود که مسئول داروخانه بتواند به او داروئی را معرفی کند، چهره ی نگران بیمار در ذهن من نقش می بست که آیا به عنوان یک ایرانی می توانم کاری بکنم و مشکلات جامعه ی خودم را حل کنم.

 

با توجه به اینکه من قبل از انقلاب به آمریکا عزیمت کردم و شرایط رفت و آمد به آمریکا بسیار ساده بود در آنجا مشغول به تحصیل شدم و در کنار تحصیلاتم به کار هم رجوع کردم چون تا مدت زیادی هزینه ی تحصیلاتم را از محل درآمدم در آمریکا پرداخت می کردم.

 

بعد به مرور در رشته ام تخصصی تر شدم و در دانشکده به بچه هایی که مشکل ریاضی داشتند ریاضیات تدریس می کردم و در مقاطع بالاتر در شرکتهای نیمه خصوصی بودم که به نوعی مشغله ی آنها در رابطه با مسائل دارویی بود و پروژه های دارویی را از طریق دانشگاه و از مؤسسات خصوصی تحویل می گرفتم این پروژه مربوط به اساتید دانشگاه بود و یک سری افراد که روی پروژه ها کار می کردند بیشتر بحث روی عوامل و مشکلاتی که در رابطه با مسائل زیست محیطی و مشکلاتی که با آنها مواجه بود کار می کردند.

 

بیشتر پروژه ها در رابطه با داروهایی بود که روی حیوانات آزمایش می شد و تخصص من این بود و من برایشان مدل حیوانی طراحی می کردم.

 

سال 1374 وقتی که به ایران آمدم در دانشکده ی دارو سازی علوم پزشکی شهید بهشتی مشغول شدم و به عنوان استادیار سم شناسی دانشگاه مشغول به کار شدم. همان سال به سمت مدیر گروهی رشته ی سم شناسی انتخاب شدم.

 

یک سال بعد به سمت معاون اداری مالی دانشگاه هم منصوب شدم. در سال 1377 بود که در حین کارهایی که انجام می دادم. مرکز اطلاعات و سموم دانشگاه را تأسیس کردم و شخصاً روی این پروژه کار کردم و از طریق بودجه هایی که خودم از بخش خصوصی تا حدود زیادی دریافتمی کردم توانستم این مرکز را راه اندازی کنم. کار این مرکز پاسخگویی به سؤالها و نیازهای بیماران و عموم مردم بود.

 

در سال 73-72 یک مرکز اطلاعات داروها و سموم را که یک طرح ملی در وزارت بهداشت بود راه اندازی کردیم که هدف آن مرکز ابتدا این نبود که اطلاع رسانی دارو انجام بدهند و بحث شان موجودی داروخانه ها در رابطه با دارو بود و این مرکز دومین مرکز بزرگ اطلاعات داروئی در کشور محسوب می شد.

 

در سال 1379 سمت مدیر عاملی شرکت داروسازی البرز را بر عهده گرفتم و به علت سابقه ی کاری من در دانشگاه این پیشنهاد را به من دادند و اولین تجربه ی مدیریتی من در صنعت داروسازی کشور در آنجا بود. من این کار را علی رغم اینکه بسیار دشوار بود پذیرفتم چون افکار بلند پروازی در ذهنم بود. سپس تولید دارو به من پیشنهاد کرد که معاونت طرح و توسعه را به عهده بگیرم که من آن را پذیرفتم.

 

به نظر من یکی از مشکلات اصلی در صنعت داروسازی، مستند سازی است یعنی وقتی پروژه ای انجام می شود یک جرقه ای کوچک در کار تحقیقاتی و آزمایشگاهی صورت می پذیرد و آن تفکر و ایده، بعداً به فرمول ارزشمندی در جهان تبدیل می شود و من این تجربه را از آمریکا داشتم.

 

پروژه ی ساخت دارو در جهان بسیار هزینه بر است،یک دارویی که ساخته می شود نزدیک به چهارصد میلیون دلار هزینه می برد تا اینکه وارد بازار شود.

 

من سیستم مستند سازی را در البرز دارو پیشنهاد کردم و اجرا نمودم علی رغم اینکه ما شصت و پنج شرکت دارو سازی در ایران داریم بعضی از دارو ها را مجبوریم با ارز های سنگین از خارج وارد کنیم. از میان داروهایی که از خارج وارد می شد من داروهایی را که برای ما امکان فورمولاسیونش در ایران وجود داشت انتخاب کردم که از نظر ارزبری و اثربخشی اهمیت داشت.

 

من الگوی خاصی در زمینه های مدیریتی در ایران نداشتم و بیشتر الگوهای من افرادی بودند که در محیط کارم در آمریکا با آنها سروکار داشتم و یک موضوعی که برای من بسیار ارزشمند بود این بود که در آمریکا، افراد بالقوه هایشان زیاد است و متأسفانه یکی از مشکلات اساسی ما در کشور بهره وری است و ما روش استفاده از بالقوه را یاد نگرفتیم و راه زیادی را در پیش داریم.



خرید و دانلود طرح توجیهی مصاحبه با حمید رضا راسخ : شرکت  تولید دارو (word)