واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق؛. یادگیری مبتنی بر مغز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

یادگیری مبتنی بر مغز

اشاره: علوم بنیادی اعصاب (عصب شناسی و رفتارشناسی مغز و سلسله اعصاب)، از جمله دانش های پیچیده ای است که به تدریج و آرام- آرام وارد عرصه های زندگی می‌شود. امروزه کاربردهای عصب شناسی در علوم تربیتی و آموزش و پرورش، گسترده تر از سایر زمینه‌ها نمود یافته است. آن چه در پی می‌آید مقاله ای است که از مجله معروف و حرفه ای «رهبری آموزشی» ترجمه شده است که به رغم سنگین بودن برخی از بخش های آن، قابل تعمق و خواندنی است. نکته های خارج شده در این مقاله، می‌تواند فرضیات بسیاری از پژوهش های تربیتی و رفتاری را شکل دهد. در «علوم اعصاب» مطالب زیادی دارد که می‌تواند به درک ما از تدریس و یادگیری بیفزاید. اما برای آوردن پژوهش به بیرون از آزمایشگاه و به داخل کلاس درس، باید محتاط باشیم. ما مطالب فراوانی در مورد ارتباطات بین مغز و راهکارهای کلاس درس شنیده ایم. اما در این مورد، واقعاً چه می‌دانیم؟ مربیانی که حلقه اتصال «علوم مغز» را با تدریس و یادگیری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند، باید در مورد نحوه تفسیر و استفاده از پژوهش، محتاط باشند و سنجیده عمل کنند. کسانی از ما، که در حرفه تعلیم و تربیت، پژوهش های علوم بنیادی اعصاب را مطالعه می‌کنند، می‌کوشند آنها را با داده های روان شناسی کاربردی یا «علوم شناختی» سازگار سازند.

هنگامی که به «مطالعات چندگانه» با مثال های خوب و شواهد روشن برمی خوریم، آنها را به دیگر مربیان خاطر نشان می‌کنیم و هیچ وقت نمی گوییم:«پژوهش های مغزی ثابت می‌کند که....» زیرا در واقع پژوهش مغزی چیزی در مورد حرفه تعلیم و تربیت ثابت نمی کند؛ بلکه ممکن است فقط مسیر بخصوصی را نشان دهد. نارضایی از یادگیری مبتنی بر مغز دیدگاه های من در مورد نارضایی های اصلی از یادگیری مبتنی بر مغز به این قرار است: برخی افراد، اغلب تصویر غلطی از یافته‌ها ارائه می‌دهند. این انتقاد درستی است. بسیاری از مربیان خیرخواه فکر می‌کنند که یک «مطالعه تک رشته ای»، حتی بدون وجود راهکارها کلاس درس را توجیه می‌کند. هیچ گونه مدرک و دلیلی که این امر را به اثبات برساند، نیست. مربیانی که از پژوهش استفاده یا آن را نقل می‌کنند، باید بدانند چه چیزی موجب خوب شدن پژوهش می‌شود؛ چه کسی بودجه آن را تأمین می‌کند؛ پژوهشگر تا چه اندازه شهرت دارد؛ پژوهش چگونه طراحی شده است و آثار غیرمستقیم یافته‌ها و محدودیت های آنها کدامند و امکان دارد داشتن اطلاعات کم خطرناک باشد. بنابراین برای این که مربیان در زمره افراد حرفه ای به شمار آیند، لازم است اطلاعاتشان راجع به یک موضوع معین، بسیار زیاد باشد. امکان ندارد هیچ یک از افراد درگیر در «پژوهش مبتنی بر مغز» همه راهکارهای موجود در تدریس موفقیت آمیز را موجه بدانند.

درواقع، اکثر راهکارهایی که برای تدریس موفقیت آمیز پذیرفته می‌شوند، مجموعه ای از روانشناسی بنیادی و خردمندی عمومی هستند که با کوشش و خطا اصلاح شده اند. اما به هر حال یافته های جدید، قادر است همه ما را در جهات سازنده تری هدایت کند. مطالعات ارزشمند جدید



خرید و دانلود تحقیق؛. یادگیری مبتنی بر مغز


تحقیق؛. تاثیر موسیقی بر مغز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

تاثیر موسیقی بر مغز

تاثیر موسیقی بر مغز:از ده سال پیش تاکنون گروههای تحقیقی متعددی در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادی به نتایج شگفتآوری دست یافتهاند. تغییرپذیری ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست.

البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همة قسمتهای مغز می‌شود درحالی‌که موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیری را داراست.

به ویژه در مغز نوازندگان حرفه‌ای به‌دلیل شروع زودهنگام و طولانی‌مدت فعالیتهای موسیقایی ویژگیهای آناتومی خاصی دیده می‌شود.

معاینات و بررسیهای متعدد(۱) از مغز نوازندگان حرفه‌ای نشان می‌دهد که ماده خاکستری مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است.

در مغز نوازندگان سازهای زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند ۴۰ درصد رشد بیشتری دارند. همچنین جسم پینه‌ای(۲) مغز نوازندگانی که قبل از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری ساز نموده‌اند بزرگ‌تر از سایرین است. از این رو بین دو نیم‌کره و بخشهای مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتری برقرار می‌شود.

هر یک از دو نیم‌کره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیم‌کره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیم‌کره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت می‌کند. برای استفاده از کل پتانسیل مغز می‌بایست هر دو نیم‌کره با هم هماهنگ باشند.

بر اساس تحقیقی(۳) که توسط آلتن مولر(۴) از انستیتو پزشکی و فیزیولوژی موسیقی در هانوفر و مارک بانگرت(۵) از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهای حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملا‌ً با یکدیگر مرتبط‌اند به‌طوری‌که تحریک یکی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگری می‌شود.

اسکنهای متعدد و الکترو انسفا لوگرافی (EEG) از مغز نوازندگان حرفه‌ای پیانو نشان می‌دهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روی کلاویه‌ها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز می‌گردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهای حرکتی می‌شود.

حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهای خاصی بی‌اراده حرکت می‌کند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از ۱۰ دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد می‌شود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت می‌گردد.

البته هنوز به‌طور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگیهاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم می‌سازد.

تمرینات موسیقی همچون نیروی بازدارنده‌ای مانع از بین رفتن سلولهای عصبی در سنین بالا می‌شود. حتی اگر فردی تازه در سن ۸۵ سالگی شروع به فراگیری ساز نماید سلولهای مغز او ترمیم و بازسازی می‌شود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش می‌یابد.

در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودک موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی می‌شود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانواده‌هایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لس‌آنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.

نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفه‌های ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی‌ ـ زمانی انسان را تأیید نمود.

در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ‌(۶)، ۴۵ نوازنده ارکستر بین سنین ۶ تا ۱۵ سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاری کلمات مورد بررسی قرار گرفتند. محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به هم‌سالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتری را به خاطر می‌سپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفق‌ترند.

پس از یک‌سال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندی حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالی‌که حافظه کسانی که از ارکستر جدا شده‌اند در همان سطح باقی مانده است.

آموزش موسیقی و نوازندگی همچنین موجب افزایش پشتکار و قدرت تمرکز شخص و پیگیری اهداف درازمدت می‌گردد. نوازندگی گروهی هم انعطاف‌پذیری، ثبات احساسی و افزایش قابلیتهای اجتماعی را به همراه دارد.

سال ۱۹۹۲ پرفسور هانس گونتر باستیان(۷) به همراه گروهی از دانشمندان ۱۸۰ دانش‌آموز بین سنین ۶ تا ۱۲ سال را در مدارس ابتدایی برلین به مدت شش سال تحت نظر قرار دادند. آنها پی بردند که کودکان نوازنده به‌خصوص کسانی که قبل از سن ۸ سالگی شروع به فراگیری ساز نموده‌اند باهو‌ش‌تر و واقع‌بین‌تر از دیگران‌اند و اعتماد‌به‌نفس و قدرت سازگاری بیشتری دارند. این دانش‌آموزان در دروس جغرافی، انگلیسی، آلمانی و ریاضی نمرات بهتری کسب نمودند



خرید و دانلود تحقیق؛. تاثیر موسیقی بر مغز


تبادل مغز ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

تبادل مغز ها ، پدیده تازه :

جریان حرکت افراد با استعداد ، به شکل سنتی آن ، همواره از کشورهای در حال توسعه به سوی کشورهای پیشرفته بوده است ، ولی اکنون مهاجرت نخبگان به شکل پیچیده ای در آمده است و همه جهتها را ممکن است در بر گیرد . این جریانها حاکی است که پدیده « فرار مغزها » در حال تبدیل شدن به پدیده « مبادله مغزها » است . پژوهشهای تجربی بریتانیا نشان داده است که بین سالهای 1994 و 1997 حدود 11 هزار پژوهشگر خارجی در نظام آموزش عالی بریتانیا استخدام شده اند که بیشتر آنان ( 45 درصد ) از اتحادیه اروپا بوده اند ( سلطانی ، 1380 : 10 ) . پیش از دو اتحاد آلمان ، آلمان غربی تکنسینهای آلمان شرقی را برای بکار انداختن مؤسسات صنعتی اش ، به آسانی می پذیرفت ( فرید ، 1374 : 308 ) . یکی از عوامل فرار مغزها به تعبیری ، مسئله اتلاف مغزها است و اتلاف مغزها یعنی اینکه متخصصان و افراد تحصیل کرده ، نتوانند در زمینه تخصصی که دارند ، مشغول کار شوند . در این صورت مجبور می شوند برای یافتن شغل مورد نظر به سرزمین دیگری مهاجرت کنند ، همچنین انگیزه های یک دانشمند برای کوچیدن از کشورش ممکن است از آرمانهای شخصی و علایق علمی او مایه بگیرد . به هر حال این آرمانها و علایق می تواند باعث جابجایی بین المللی میلونها نفر متخصص و دانشمند شود . بریا درک گستر دگی فرار مغزها از کشوری به کشور دیگر به آمار افراد تحصیل کرده و متخصص متوجه می شود ، به این صورت که با تقسیم تعداد مهاجرانی که تحصیلات عالی و تخصص دارند ، بر تعداد افراد متخصص و تحصیل کرده در کشور مادر ، میزان فرار مغزها بدست می آید . بررسیهای کارینگتون و دتراگیاج ، در مورد فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به ایالات متحده و دیگر کشورهای عضو « سازمان همکاری و توسعه اقتصادی » ، نشان می دهد که فرار مغزها از ایران به سوی ایالات متحده ، در آسیا بالاترین سطح است . پس از ایران بیشتر مغزهایی که از آسیا به ایالات متحده می کوچند ، از کره فیلیپین و تایوان هستند ، اما فرار مغزها از دیگر کشورهای خاور میانه ، در سطح پایین و اندک است . طی سالهای 1960 تا 1972 بیش از 300 هزار مهندس ، جراح و تکنسین و کارگر ماهر از کشورهای در حال توسعه در سه کشور آمریکا ، کانادا و انگلستان اقامت یافتند ( مجله اقتصادی ، 1368 : 44 ) .

در سر شماری سال 1990 ایالات متحده مشخص شد که از مجموع 7 میلیون نفر مهاجر ساکن ایالات متحده ، حدود 5/1 میلیون نفر تحصیلات عالی دارند و این مهاجران از کشورهای آسیایی و حوزه اقیانوس آرام به آسیا رفته بودند . از مجموع 128 هزار نفر مهاجر آفریقایی مقیم آمریکا در آن سالها نیز حدود 95 هزار نفر دارای تحصیلات عالی بودند . در دهه 1990 کانا از مهاجرت نیروهای کانادایی به ایالات متحده صدمات بسیار زیادی دید . این مهاجران در مقایسه با کل جمعیت ، دارای تحصیلات بهتر و دارای در آمد بیشتری بودند . . در آن سالها ، در حالی که حرکت نیروهای بسیار ماهر از کانادا به سوی ایالات متحده افزایش یافته بود . از دیگر نقاط جهان نیز نیروهای ماهر به سوی ایالات متحده می رفتند ، بویژه در بخش صنایع پیشرفته کانا ، مهاجرانی اشتغال یافتند که تعدادشان بیش از تعداد مهاجرانی بود که از کانادا به ایالات متحده رفته بودند . شمار فارغ التحصیلان دارای مدرک فوق لیسانس و دکتری که از دیگر کشورها به کانادا می آیند برابر با تعداد فارغ التحصیلان در همه مقاطع دانشگاهی است که از کانادا به ایالات متحده می روند ، چنان که در سال 2001 بیش از 225 هزار نفر متخصص از کشورهای جهان به کانادا رفتند ( طایفی ، الف ، 1381 : 3 ) . بررسیهای « دی وورتز و لاریا نشان می دهد که شمار مدیران ، پزشکان ، دانشمندان و پرستارانی که در سال 94-1993 از کانادا به ایالات متحده مهاجرت کرده اند برابر با 40 درصد کل فارغ التحصیلان این رشته ها در آن سال بوده است . این کشور در سالهای 1967 تا 1987 از ورود مهاجرانی که تحصیلات عالی داشتند حدود 43 میلیارد دلار سود برد ، اما هزینه های جایگزین برای فرار مغزها به ایالات متحده در دوره 96-1989 حدود 6/12 میلیارد دلار بر آورد شده است .

از کشور هند که در زمینه نرم افزار و علوم رایانه ای متخصصان بسیار دارد . در دهه 1960 بیش از 25 هزار دانش آموخته در زمینه فن آوریهای پیشرفته به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده اند که اکنون شرکتهای مهم و در آمدهایی چشمگیر دارند . همچنین بسیاری از متخصصان هندی در دیگر کشورها ، از جمله بحرین ، کویت ، عمان ، قطر و عمارات متحده عربی مشغول به کار هستند ( مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی ، 1378: 12).

در میان کشورهای آفریقایی نیز مصر ، غنا و آفریقای جنوبی به ترتیب بیشترین سهم را از مهاجران آفریقایی با ایالات متحده دارند مهاجرانی که بیش از 60 درصد آنان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند ( همان منبع ) . در این میان 26 درصد مهاجران غنایی ، تخصص و تحصیلات عالی دارند . دولت آفریقای جنوبی که با مسئله خروج نیروی انسانی اش از کشور مواجه است ، سخت زیر فشار افکار عمومی قرار گرفته است تا مهاجران خارجی را اخراج کند از این رو گویا بر آن است که فقط به کسانی اجازه ورود دهد که مورد نیاز کشور هستند و در واقع آفریقای جنوبی از مشکل فرار مغزها و کمبود نیروی متخصص ، مانند پزشکان . مهندسان و کارشناسان فن آوری اطلاعات زیانهای بسیاری می بیند لذا با سیاستهای جدید در صدد است با شکار استعدادها ، متخصصان را تشویق به ورود به این کشور کند ( حفاجی ، 1380 : 29 ) چنین است



خرید و دانلود  تبادل مغز ها


تحقیق درباره؛ یادگیری مبتنی بر مغز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

یادگیری مبتنی بر مغز

اشاره: علوم بنیادی اعصاب (عصب شناسی و رفتارشناسی مغز و سلسله اعصاب)، از جمله دانش های پیچیده ای است که به تدریج و آرام- آرام وارد عرصه های زندگی می‌شود. امروزه کاربردهای عصب شناسی در علوم تربیتی و آموزش و پرورش، گسترده تر از سایر زمینه‌ها نمود یافته است. آن چه در پی می‌آید مقاله ای است که از مجله معروف و حرفه ای «رهبری آموزشی» ترجمه شده است که به رغم سنگین بودن برخی از بخش های آن، قابل تعمق و خواندنی است. نکته های خارج شده در این مقاله، می‌تواند فرضیات بسیاری از پژوهش های تربیتی و رفتاری را شکل دهد. در «علوم اعصاب» مطالب زیادی دارد که می‌تواند به درک ما از تدریس و یادگیری بیفزاید. اما برای آوردن پژوهش به بیرون از آزمایشگاه و به داخل کلاس درس، باید محتاط باشیم. ما مطالب فراوانی در مورد ارتباطات بین مغز و راهکارهای کلاس درس شنیده ایم. اما در این مورد، واقعاً چه می‌دانیم؟ مربیانی که حلقه اتصال «علوم مغز» را با تدریس و یادگیری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند، باید در مورد نحوه تفسیر و استفاده از پژوهش، محتاط باشند و سنجیده عمل کنند. کسانی از ما، که در حرفه تعلیم و تربیت، پژوهش های علوم بنیادی اعصاب را مطالعه می‌کنند، می‌کوشند آنها را با داده های روان شناسی کاربردی یا «علوم شناختی» سازگار سازند.

هنگامی که به «مطالعات چندگانه» با مثال های خوب و شواهد روشن برمی خوریم، آنها را به دیگر مربیان خاطر نشان می‌کنیم و هیچ وقت نمی گوییم:«پژوهش های مغزی ثابت می‌کند که....» زیرا در واقع پژوهش مغزی چیزی در مورد حرفه تعلیم و تربیت ثابت نمی کند؛ بلکه ممکن است فقط مسیر بخصوصی را نشان دهد. نارضایی از یادگیری مبتنی بر مغز دیدگاه های من در مورد نارضایی های اصلی از یادگیری مبتنی بر مغز به این قرار است: برخی افراد، اغلب تصویر غلطی از یافته‌ها ارائه می‌دهند. این انتقاد درستی است. بسیاری از مربیان خیرخواه فکر می‌کنند که یک «مطالعه تک رشته ای»، حتی بدون وجود راهکارها کلاس درس را توجیه می‌کند. هیچ گونه مدرک و دلیلی که این امر را به اثبات برساند، نیست. مربیانی که از پژوهش استفاده یا آن را نقل می‌کنند، باید بدانند چه چیزی موجب خوب شدن پژوهش می‌شود؛ چه کسی بودجه آن را تأمین می‌کند؛ پژوهشگر تا چه اندازه شهرت دارد؛ پژوهش چگونه طراحی شده است و آثار غیرمستقیم یافته‌ها و محدودیت های آنها کدامند و امکان دارد داشتن اطلاعات کم خطرناک باشد. بنابراین برای این که مربیان در زمره افراد حرفه ای به شمار آیند، لازم است اطلاعاتشان راجع به یک موضوع معین، بسیار زیاد باشد. امکان ندارد هیچ یک از افراد درگیر در «پژوهش مبتنی بر مغز» همه راهکارهای موجود در تدریس موفقیت آمیز را موجه بدانند.

درواقع، اکثر راهکارهایی که برای تدریس موفقیت آمیز پذیرفته می‌شوند، مجموعه ای از روانشناسی بنیادی و خردمندی عمومی هستند که با کوشش و خطا اصلاح شده اند. اما به هر حال یافته های جدید، قادر است همه ما را در جهات سازنده تری هدایت کند. مطالعات ارزشمند جدید



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ یادگیری مبتنی بر مغز


تبادل مغز ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

تبادل مغز ها ، پدیده تازه :

جریان حرکت افراد با استعداد ، به شکل سنتی آن ، همواره از کشورهای در حال توسعه به سوی کشورهای پیشرفته بوده است ، ولی اکنون مهاجرت نخبگان به شکل پیچیده ای در آمده است و همه جهتها را ممکن است در بر گیرد . این جریانها حاکی است که پدیده « فرار مغزها » در حال تبدیل شدن به پدیده « مبادله مغزها » است . پژوهشهای تجربی بریتانیا نشان داده است که بین سالهای 1994 و 1997 حدود 11 هزار پژوهشگر خارجی در نظام آموزش عالی بریتانیا استخدام شده اند که بیشتر آنان ( 45 درصد ) از اتحادیه اروپا بوده اند ( سلطانی ، 1380 : 10 ) . پیش از دو اتحاد آلمان ، آلمان غربی تکنسینهای آلمان شرقی را برای بکار انداختن مؤسسات صنعتی اش ، به آسانی می پذیرفت ( فرید ، 1374 : 308 ) . یکی از عوامل فرار مغزها به تعبیری ، مسئله اتلاف مغزها است و اتلاف مغزها یعنی اینکه متخصصان و افراد تحصیل کرده ، نتوانند در زمینه تخصصی که دارند ، مشغول کار شوند . در این صورت مجبور می شوند برای یافتن شغل مورد نظر به سرزمین دیگری مهاجرت کنند ، همچنین انگیزه های یک دانشمند برای کوچیدن از کشورش ممکن است از آرمانهای شخصی و علایق علمی او مایه بگیرد . به هر حال این آرمانها و علایق می تواند باعث جابجایی بین المللی میلونها نفر متخصص و دانشمند شود . بریا درک گستر دگی فرار مغزها از کشوری به کشور دیگر به آمار افراد تحصیل کرده و متخصص متوجه می شود ، به این صورت که با تقسیم تعداد مهاجرانی که تحصیلات عالی و تخصص دارند ، بر تعداد افراد متخصص و تحصیل کرده در کشور مادر ، میزان فرار مغزها بدست می آید . بررسیهای کارینگتون و دتراگیاج ، در مورد فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به ایالات متحده و دیگر کشورهای عضو « سازمان همکاری و توسعه اقتصادی » ، نشان می دهد که فرار مغزها از ایران به سوی ایالات متحده ، در آسیا بالاترین سطح است . پس از ایران بیشتر مغزهایی که از آسیا به ایالات متحده می کوچند ، از کره فیلیپین و تایوان هستند ، اما فرار مغزها از دیگر کشورهای خاور میانه ، در سطح پایین و اندک است . طی سالهای 1960 تا 1972 بیش از 300 هزار مهندس ، جراح و تکنسین و کارگر ماهر از کشورهای در حال توسعه در سه کشور آمریکا ، کانادا و انگلستان اقامت یافتند ( مجله اقتصادی ، 1368 : 44 ) .

در سر شماری سال 1990 ایالات متحده مشخص شد که از مجموع 7 میلیون نفر مهاجر ساکن ایالات متحده ، حدود 5/1 میلیون نفر تحصیلات عالی دارند و این مهاجران از کشورهای آسیایی و حوزه اقیانوس آرام به آسیا رفته بودند . از مجموع 128 هزار نفر مهاجر آفریقایی مقیم آمریکا در آن سالها نیز حدود 95 هزار نفر دارای تحصیلات عالی بودند . در دهه 1990 کانا از مهاجرت نیروهای کانادایی به ایالات متحده صدمات بسیار زیادی دید . این مهاجران در مقایسه با کل جمعیت ، دارای تحصیلات بهتر و دارای در آمد بیشتری بودند . . در آن سالها ، در حالی که حرکت نیروهای بسیار ماهر از کانادا به سوی ایالات متحده افزایش یافته بود . از دیگر نقاط جهان نیز نیروهای ماهر به سوی ایالات متحده می رفتند ، بویژه در بخش صنایع پیشرفته کانا ، مهاجرانی اشتغال یافتند که تعدادشان بیش از تعداد مهاجرانی بود که از کانادا به ایالات متحده رفته بودند . شمار فارغ التحصیلان دارای مدرک فوق لیسانس و دکتری که از دیگر کشورها به کانادا می آیند برابر با تعداد فارغ التحصیلان در همه مقاطع دانشگاهی است که از کانادا به ایالات متحده می روند ، چنان که در سال 2001 بیش از 225 هزار نفر متخصص از کشورهای جهان به کانادا رفتند ( طایفی ، الف ، 1381 : 3 ) . بررسیهای « دی وورتز و لاریا نشان می دهد که شمار مدیران ، پزشکان ، دانشمندان و پرستارانی که در سال 94-1993 از کانادا به ایالات متحده مهاجرت کرده اند برابر با 40 درصد کل فارغ التحصیلان این رشته ها در آن سال بوده است . این کشور در سالهای 1967 تا 1987 از ورود مهاجرانی که تحصیلات عالی داشتند حدود 43 میلیارد دلار سود برد ، اما هزینه های جایگزین برای فرار مغزها به ایالات متحده در دوره 96-1989 حدود 6/12 میلیارد دلار بر آورد شده است .

از کشور هند که در زمینه نرم افزار و علوم رایانه ای متخصصان بسیار دارد . در دهه 1960 بیش از 25 هزار دانش آموخته در زمینه فن آوریهای پیشرفته به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده اند که اکنون شرکتهای مهم و در آمدهایی چشمگیر دارند . همچنین بسیاری از متخصصان هندی در دیگر کشورها ، از جمله بحرین ، کویت ، عمان ، قطر و عمارات متحده عربی مشغول به کار هستند ( مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی ، 1378: 12).

در میان کشورهای آفریقایی نیز مصر ، غنا و آفریقای جنوبی به ترتیب بیشترین سهم را از مهاجران آفریقایی با ایالات متحده دارند مهاجرانی که بیش از 60 درصد آنان دارای تحصیلات دانشگاهی هستند ( همان منبع ) . در این میان 26 درصد مهاجران غنایی ، تخصص و تحصیلات عالی دارند . دولت آفریقای جنوبی که با مسئله خروج نیروی انسانی اش از کشور مواجه است ، سخت زیر فشار افکار عمومی قرار گرفته است تا مهاجران خارجی را اخراج کند از این رو گویا بر آن است که فقط به کسانی اجازه ورود دهد که مورد نیاز کشور هستند و در واقع آفریقای جنوبی از مشکل فرار مغزها و کمبود نیروی متخصص ، مانند پزشکان . مهندسان و کارشناسان فن آوری اطلاعات زیانهای بسیاری می بیند لذا با سیاستهای جدید در صدد است با شکار استعدادها ، متخصصان را تشویق به ورود به این کشور کند ( حفاجی ، 1380 : 29 ) چنین است



خرید و دانلود  تبادل مغز ها