واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مفهوم امامت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 50 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

 

 

مقدماتی درباره مساله امامت

نویسنده: شهید مرتضی مطهری

بحث ما درباره امامت است.مى‏دانیم که در میان ما شیعیان مساله امامت اهمیت فوق‏العاده‏اى دارد و در میان سایر فرق اسلامى آن قدر براى این مساله اهمیت قائل نیستند.سر مطلب این است که مفهوم امامت در نزد شیعه با مفهوم امامت در نزد سایر فرق اسلامى متفاوت است.البته جهات مشترکى در کار هست ولى یک جهات اختصاصى هم در معتقدات شیعه در باب امامت هست که به همین جهت مساله امامت اهمیت فوق‏العاده‏اى پیدا مى‏کند.مثلا ما شیعیان وقتى که مى‏خواهیم اصول دین را بر طبق مذهب شیعه بیان کنیم مى‏گوییم اصول دین توحید است و نبوت و عدل و امامت و معاد، امامت را جزء اصول دین مى‏شماریم.اهل تسنن هم قائل به نوعى امامت هستند و اساسا منکر امامت به یک معنا نیستند، امامت را به شکل دیگرى قائل‏اند ولى به آن شکلى که قائل هستند، از نظر آنها جزء اصول دین نیست بلکه جزء فروع دین است.

بالاخره ما در مساله امامت اختلاف داریم، آنها قائل به نوعى امامت‏اند و ما قائل به نوعى دیگر.چطور شده است که شیعه امامت را جزء اصول دین مى‏شمارد ولى اهل تسنن از فروع دین مى‏شمارند؟علتش همان است که عرض کردم: مفهوم امامت در شیعه با آنچه که در اهل تسنن هست، متفاوت است.

امامت، استمرار نبوّت و همچون پیامبرى ، لطفى از جانب خداى متعال است. امامت جز با تصریح خداوندى تحقق نمى پذیرد و مردم در تعیین امام معصوم نقشى ندارند. امامت یکى از اصول بنیادى دین است و ایمان راستین جز با باور داشتن به بایستگى آن شکل نمى گیرد. امام کسى است که خداوند متعال او را ، پس از پیامبر به عنوان هدایتگر بشر برگزیده و باید از هر گناه و ناراستى پاک و معصوم ، و به اذن خدا، از جهان غیب آگاه باشد. امام نمونه کامل انسان و داراى برترین درجه کمال و فضیلت است و از آن جا که به یارى حق، همه گفتارها و رفتارهاى او نشان از راهى خدایى دارد، بر همه مردم پیروى از وى لازم و بایسته است.

معنى امام

کلمه «امام‏» یعنى پیشوا، کلمه «پیشوا» در فارسى، درست ترجمه تحت اللفظى کلمه «امام‏» است در عربى.خود کلمه «امام‏» یا «پیشوا» مفهوم مقدسى ندارد.پیشوا یعنى کسى که پیشرو است، عده‏اى تابع و پیرو او هستند اعم از آنکه آن پیشوا عادل و راه یافته و درست رو باشد یا باطل و گمراه باشد.قرآن هم کلمه امام را در هر دو مورد اطلاق کرده است.در یک جا مى‏فرماید: «و جعلنا هم ائمة یهدون بامرنا» (1) ما آنها را پیشوایان هادى به امر خودمان قرار دادیم.در جاى دیگر مى‏گوید: «ائمة یدعون الى النار» (2) پیشوایانى که مردم را به سوى آتش مى‏خوانند.یا مثلا درباره فرعون کلمه‏اى نظیر کلمه امام را اطلاق کرده است: «یقدم قومه یوم القیامة‏» (3) که روز قیامت هم پیشاپیش قومش حرکت مى‏کند.پس کلمه امام یعنى پیشوا.ما به پیشواى باطل فعلا کارى نداریم، مفهوم پیشوا را عرض مى‏کنیم.

پیشوایى در چند مورد است که در بعضى از موارد، اهل تسنن هم قائل به پیشوایى و امامت هستند ولى در کیفیت و شخصش با ما اختلاف دارند.اما در بعضى از مفاهیم امامت، اصلا آنها منکر چنین امامتى هستند نه اینکه قائل به آن هستند و در فردش با ما اختلاف دارند.امامتى که مورد قبول آنها هم هست ولى در کیفیت و شکل و فردش با ما اختلاف دارند، امامت به معنى زعامت اجتماع است که به همین تعبیر و نظیر همین تعبیر از قدیم در کتب متکلمین آمده است.خواجه نصیر الدین طوسى در تجرید امامت را این طور تعریف مى‏کند: «ریاسة عامة‏» یعنى ریاست عمومى.[در اینجا ذکر یک مطلب لازم به نظر مى‏رسد: ]

مشروعیت حکومت امام معصوم (ع)

در نظر شهید مطهری مدل مطلوب حکومت از نظر شیعه، امامت است، اما امامت دارای مفهوم، گستره و ابعاد چند گانه‌ای است که زعامت سیاسی و حکومت یکی از وجوه آن است. امامت در نزد مطهری تالی تلو نبوت است.(مطهری ،1374،ج4،ص841) ایشان برای پیامبر سه شأن قائل است که هر سه را خداوند به او عطاء کرده است. شأن اول، شأن ابلاغ وحی و پیامبری است.(مطهری،1374،ج4،ص843) در این زمینه پیامبر هیچ اختیاری ندارد، بلکه پیغمبر باید بی کم و کاست دستور و پیام الهی را ابلاغ کند، شأن دوم قضاوت است. (مطهری ،1374،ج4،ص843) این شأن پیامبر ناشی از اهمیت عدل در اسلام است، زیرا قضاوت حکم به عدل است. شأن سوم پیامبر، شأن ریاست عام است. پیامبر براساس این شأن رئیس و رهبر اجتماع مسلمین است. (مطهری، 1374،ج4،ص843) مطهری معتقد است که هر سه شان را خداوند به پیامبر اعطا کرده است و حکومت هم به عنوان یکی از این شئون الهی برعهده پیامبر بوده است. به نظر شهید مطهری در هیچ یک از شئون، مردم دخالتی ندارند و درامر حکومت نیز پیامبر به خواست مردم مدیریت اجتماعی جامعة اسلامی را برعهده نگرفت. پیامبر اکرم (ص) به حکم نبوت، مقام زعامت سیاسی را هم داراست، و این مسأله را نمی‌توان به شورا و یا رأی مردم سپرد. (مطهری،1374،ج4،ص865) اگر پیامبر در زمینة ابلاغ وحی هیچ اختیاری نداشت، اما در حوزة زعامت سیاسی دارای اختیار است. در شأن سوم پیغمبر به موجب این که رهبر اجتماع است، اگر فرمانی بدهد غیر از فرمانی است که طی آن وحی خدا را ابلاغ می‌کند. خدا به او اختیار چنین رهبری را داده و این حق را به او واگذار کرده است. لذا پیامبر در احکام حکومتی با اصحاب خود مشورت می‌کند. (مطهری ،1374،ج4،ص844) شهید مطهری امامت را تالی تلو نبوت می‌داند و معتقد است که هر سه شأن پیامبر ـ یعنی تبیین دین (منهای دریافت وحی) قضاوت و حکومت ـ به امامان منتقل می‌شود.

شؤون رسول اکرم

پیغمبر اکرم به واسطه آن خصوصیتى که در دین اسلام بود، در زمان خودشان به

حکم قرآن و به حکم سیره خودشان داراى شؤون متعددى بودند، یعنى در آن واحد چند کار داشتند و چند پست را اداره مى‏کردند، اولین پستى که پیغمبر اکرم از طرف خدا داشت و عملا هم متصدى آن پست بود، همین بود که پیغامبر بود یعنى احکام و دستورات الهى را بیان مى‏کرد.آیه قرآن مى‏گوید: «ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا» (1) آنچه پیغمبر برایتان آورده بگیرید و آنچه نهى کرده[رها کنید]، یعنى آنچه پیغمبر از احکام و دستورها مى‏گوید، از جانب خدا مى‏گوید. پیغمبر از این نظر فقط بیان کننده آن چیزى است که به او وحى شده.منصب دیگرى که پیغمبر اکرم متصدى آن بود، منصب قضاست، او قاضى میان مسلمین بود، چون قضا هم از نظر اسلام یک امر گتره‏اى نیست که هر دو نفرى اختلاف پیدا کردند، یک نفر مى‏تواند قاضى باشد.قضاوت از نظر اسلام یک شان الهى است، زیرا حکم به عدل است و قاضى آن کسى است که در مخاصمات و اختلافات مى‏خواهد به عدل حکم کند.این منصب هم به نص قرآن که مى‏گوید: «فلا و ربک لا یؤمنون حتى یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فى انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما» (2) به پیغمبر تفویض شده و رسول اکرم از جانب خدا حق داشت که در اختلافات میان مردم قضاوت کند.این نیز یک منصب الهى است نه یک منصب عادى.عملا هم پیغمبر قاضى بود.منصب سومى که پیغمبر اکرم رسما داشت و هم به او تفویض شده بود به نص قرآن و هم عملا عهده‏دار آن بود، همین ریاست عامه است.او رئیس و رهبر اجتماع مسلمین بود و به تعبیر دیگر سائس مسلمین بود، مدیر اجتماع مسلمین بود.گفته‏اند آیه: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم‏» (3) ناظر به این جهت است که او رئیس و رهبر اجتماع شماست، هر فرمانى که به شما مى‏دهد بپذیرید.

قهرا اینکه مى‏گوییم سه شان، به اصطلاح تشریفات نیست بلکه اساسا آنچه از پیغمبر رسیده سه گونه است.یک سخن پیغمبر فقط وحى الهى است.در اینجا پیغمبر هیچ اختیارى از خود ندارد، دستورى از جانب خدا رسیده، پیغمبر فقط واسطه ابلاغ است.

است، مثل آنجا که دستورات دینى را مى‏گوید: نماز چنین بخوانید، روزه چنان بگیرید و...آنجا که میان مردم قضاوت مى‏کند، دیگر قضاوتش نمى‏تواند وحى باشد.

دو نفر اختلاف مى‏کنند، پیغمبر طبق موازین اسلامى بین آنها حکومت مى‏کند و مى‏گوید حق با این است‏یا با آن.اینجا دیگر اینطور نیست که جبرئیل به پیغمبر وحى مى‏کند که در اینجا بگو حق با این هست‏یا نیست.حالا اگر یک مورد استثنائى باشد مطلب دیگرى است ولى به طور کلى قضاوتهاى پیغمبر بر اساس ظاهر است همان طورى که دیگران قضاوت مى‏کنند، منتها در سطح خیلى بهتر و بالاتر.خودش هم فرمود من مامورم که به ظاهر حکم کنم، یعنى مدعى و منکرى پیدا مى‏شوند و مثلا مدعى دو تا شاهد عادل دارد، پیغمبر بر اساس همین مدرک حکم مى‏کند.این حکمى است که پیغمبر کرده[نه اینکه به او وحى شده باشد].

در شان سوم هم پیغمبر به موجب اینکه سائس و رهبر اجتماع است، اگر فرمانى بدهد غیر از فرمانى است که طى آن وحى خدا را ابلاغ مى‏کند.خدا به او اختیار چنین رهبرى را داده و این حق را به او واگذار کرده است.او هم به حکم اینکه رهبر است کار مى‏کند و لهذا احیانا مشورت مى‏نماید.ما مى‏بینیم در جنگهاى احد، بدر و در خیلى جاهاى دیگر پیغمبر اکرم با اصحابش مشورت کرد.در حکم خدا نمى‏شود مشورت کرد.آیا هیچ گاه پیغمبر با اصحابش مشورت کرد که نماز مغرب را اینطور بخوانیم یا آنطور؟بلکه مسائلى پیش مى‏آمد که وقتى درباره آنها با او سخن مى‏گفتند، مى‏فرمود این مسائل به من مربوط نیست، «من جانب الله‏» چنین است و غیر از این هم نمى‏تواند باشد.ولى در این گونه مسائل[یعنى در غیر حکم خدا] احیانا پیغمبر مشورت مى‏کند و از دیگران نظر مى‏خواهد.پس اگر در موردى پیغمبر اکرم فرمان داد چنین بکنید، این به حکم اختیارى است که خدا به او داده است.اگر هم در یک مورد بالخصوص وحیى شده باشد، یک امر استثنائى است و جنبه استثنائى دارد نه اینکه در تمام کارها و جزئیاتى که پیغمبر به عنوان رئیس اجتماع در اداره اجتماع انجام مى‏داد، به او وحى مى‏شد که در اینجا چنین کن و در آنجا چنان، و در این گونه مسائل هم پیغمبر فقط پیام‏رسان باشد.پس پیغمبر اکرم مسلما داراى این شؤون متعدد بوده است در آن واحد.

امامت به معنى رهبرى اجتماع

مساله‏امامت به معنى اولى که عرض کردم، همین ریاست عامه است، یعنى‏پیغمبر که از دنیا مى‏رود، یکى از شؤون او که بلا تکلیف مى‏ماند رهبرى اجتماع است.

اجتماع زعیم مى‏خواهد و هیچ کس در این‏جهت تردید ندارد.زعیم اجتماع بعد از پیغمبر کیست؟این است مساله‏اى که اصل آن را، هم شیعه قبول دارد و هم سنى، هم شیعه قبول‏دارد که اجتماع نیازمند به یک زعیم و رهبر عالى و فرمانده است و هم سنى، و در همین جاست که مساله‏خلافت به آن شکل مطرح است.شیعه مى‏گوید پیغمبر(ص)رهبر و زعیم بعد از خودش را تعیین کرد و گفت بعد از من زمام‏امور مسلمین باید به دست على(ع)باشد و اهل تسنن با اختلاف منطقى که دارند، این مطلب را لااقل به شکلى که شیعه قبول داردقبول ندارند و مى‏گویند در این جهت پیغمبر شخص معینى را تعیین نکرد و وظیفه خود مسلمین بوده است که رهبر رابعد از پیغمبر انتخاب کنند.پس آنها هم اصل امامت و پیشوایى را - که مسلمین باید پیشوا داشته باشند - قبول دارند منتها آنهامى‏گویند پیشوا به آن شکل تعیین مى‏شود و شیعه مى‏گوید خیر، به آن‏شکل تعیین شد، پیشوا را خود پیغمبر اکرم به وحى الهى تعیین کرد.

اگر مساله امامت در همین حد مى‏بود(یعنى سخن‏فقط در رهبر سیاسى مسلمین بعد از پیغمبر بود)انصافا ما هم که شیعه هستیم، امامت را جزء فروع دین قرار مى‏دادیم نه اصول دین،مى‏گفتیم این یک مساله فرعى است مثل نماز.اما شیعه که قائل به امامت است، تنها به این حد اکتفا نمى‏کند که على(ع)یکى‏از اصحاب پیغمبر، ابو بکر و عمر و عثمان و صدها نفر دیگر حتى سلمان و ابى ذر هم یکى از اصحاب پیغمبر بودند و على(ع)ازآنها برتر بوده، افضل و اعلم و اتقى و الیق از آنها بوده و پیغمبر هم او را معین کرده بود.نه، شیعه در این حد واقف‏نیست، دو مساله دیگر مى‏گوید که اصلا اهل تسنن به این دو مساله در مورد احدى قائل نیستند، نه اینکه قائل هستند و ازعلى(ع)نفى مى‏کنند. مساله امامت به معنى مرجعیت دینى است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد مفهوم امامت


تحقیق در مورد یک مفهوم برای شرح اطلاعات 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 26 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

موضوع پروژه :

اجزای اضافی نسبت به فضای 3_ tier در فضای

n_tier چه لایه هایی هستند ؟ به چه علت n_tier به وجود آمده ،

مزیت آن به 3_tier چیست ؟

استاد :

جناب آقای طلا ساز

تهیه کننده :

فربد محمودی

روز کلاسها : روزهای زوج 14ـ11

مدل client/server

مدل client/server یک مفهوم برای شرح اطلاعات هست بین فر آیند های محاسباتی که طبقه بندی شده هستند چنانکه مصرف کننده های سرویس (کلاینت ها) و توسعه‌دهنده های سرویس (سرورها )

- 2 لایه

- 3 لایه

- چند لایه

معماری کلاینت / سرور 3 لایه :

- لایه نمایش

- لایه business

- لایه بانک اطلاعاتی

یک معماری سه لایه سیستمی است که یک تفکیک کلی را اجرا میکند بین سه قسمت زیر :

1ـ لایه client یا سطح استفاده کننده .2ـ لایه میانی یا منطق تجارت

3ـ لایه data storage tier

به کار برده شده برای استعمال وب و برنامه نویسی مخرب ،سه لایه منطبق معمولاً مشابه است با جدایی فیزیکی بین سه نوع دستگاه یا سه گروه :

1ـ browser یا استعمال GUI. 2ـ web server یا Application server .3ـ سرور بانک اطلاعاتی

اگر چه علاوه بر سرور اجرایی ،یک قسمت دیگر کد برنامه نویسی وجود دارد به طرف سه لایه منطقی .

این نوع قسمت های مشابه ( معماری سیستم فیزیکی )هست در یک سیستم Jsp/servlet قدیمی این اشیا ابزار معمولی هستند .

مثلاً : jsp ها یا سرولت ها مسئول هستند برای خلق کردن html یا wml یا مسئول javabeans برای سرولتهای منطقی تجاری javabeans یا مسئول جاوا برای افزایش دیتا .این اشیا را معمولاً JDBC استفاده میکند برای سوال بانک اطلاعاتی . در یک سیستم ejb سه لایه منطقی معمولاً ابزار تا حدی متقاوت هستند . jsp ها سرولت ها یا درخواست کلاینت جاوا مسئول هستند برای اینتر فیس کاربر . جلسه دانه ها یا دانه‌های وجودی که متدهای چه کسی تکمیل می کند منطق تجاری و قوانین تجاری دانه های هستی حوزه چه کسی اطلاعات را نشان می دهد . این میدان ها (Persisted) هستند (ذخیره و پس گرفتن ) هر یک از آن دو به وسیله ejb سرور (برای پافشاری container-managed ) یا به وسیله دانه های وجودی خودشان ( برای پافشاری bean-managed) به طوریکه شما میتوانید ببینید تعریف دقیق tier ها می تواند تغییر کند به طور گسترده که وابسته است به نیازهای خاص و انتخابهای طراح کاربردی. هر چند همه آنها تقسیمات کلی ذخیره را ادامه می دهند .اگر



خرید و دانلود تحقیق در مورد یک مفهوم برای شرح اطلاعات 17 ص


مقاله درباره مفهوم رنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مفهوم رنگ ؟

وقتی از رنگ سخن به میان می آید همه ما تصوراتی از آن خواهیم داشت و بلافاصله رنگ یا رنگ هایی در نظرمان جلوه گر می شود مثل قرمز ، آبی ، سبز و … معمولاً رنگ های اصلی بیش از هر رنگ دیگری به نظر می رسند یا با شنیدن کلمة رنگ عناصری رنگین از طبیعت و جهان پیرامون را به خاطر می آوریم مثل انواع گل های رنگین یا وسایل و اشیایی که با آنها سر و کار داریم و رنگین هستند. سرانجام احساس می کنیم که رنگ یعنی خیلی از چیزها یعنی کاربرد و نقشی که زندگی می تواند در دیدن تشخیص دادن و درک معانی داشته باشد در نظرمان جلوه گر می شود.

زندگی سرشار از رنگ و جلوه های رنگ است . اهمیت و نقش رنگ در زندگی مفاهیم مختلف و متنوعی از آن را در ذهن ما زنده می کند . در این صورت ارایه یک تعریف مشخص و تعبیر مختصر نه تنها مفهوم جامع و گسترده رنگ را در بر نخواهد گرفت بلکه برای درک ابعاد وسیع آن گمراه کننده نیز خواهد بود . رنگ در همه ابعاد زندگی جاریست و بنابراین مفهوم آن به همان گستردگی مفهوم زندگی است یا به قول ایتن رنگ خود زندگی است.

نقش رنگ و مسایل روزمره ای که با آنها سر و کار داریم آن همه زیاد است که هیچ گاه رنگ را به مفهوم یک واژه ناشناخته و غریب احساس نمی کنیم . زیرا انسان معمولاً وقتی یک مفهوم ، یا یک واژه ، یا اصطلاح را نمی شناسد و یا به دانستن معنی آن تردید دارد به جستجوی مفهوم آن می پردازد. اما در مورد رنگ به نظر می رسد آنقدر بدیهی است که انسان احساس می کند چیزهای بسیاری از آن می داند و مفهوم روشنی را از آن در ذهن دارد اگر چه نتواند تعریف خاصی از آن ارایه دهد. به همین دلیل وقتی درباره رنگ در هنر به طور خاص در هنر تجسمی سئوال بشود آنگاه به نظر می رسد که پاسخ دادن به آن قدری پیچیده است و نیاز به مباحث تخصصی در حیطه هنر تجسمی و نقش و کاربردهای رنگ در آن دارد. به عنوان مثال رنگ را می توان عنصر اصلی کار هنرمندان نقش دانست ، این هنرمندان برای ابداع آثار خود بیش از هر چیز از رنگ استفاده می کنند و آن را به کار می گیرند. در این خصوص آنها حتی از هنرمندان طراح نیز متمایز می شوند. زیرا معمولا هنرمندان طراح از خط استفاده می کنند اگر چه ممکن است خطوط آنها رنگین باشد یا از رنگ در بخش هایی از کار خود برای تاکید نمایش تیرگی ـ روشنی و یا به هر دلیل دیگری استفاده کنند.

در یک تقسیم بندی کلی می توان سه دسته آثار را تشخیص داد که در آنها هنرمندان نقاش مفاهیم و ویژگی های رنگ را به کار گرفته اند :

الف) رنگ به عنوان عنصری تجسمی برای توصیف موضوع اثر و خصوصیات آن مثل ترسیم یک منظره پاییزی یا زمستانی که برای هر کدام از آنها طیف رنگ های خاصی استفاده می شود و به این ترتیب پاییزی یا زمستانی بودن یک منظره با همه ویژگی هایش به نمایش گذاشته می شود و توصیف می گردد. آنچنان که رنگ درختان طبیعت و فضای منظره نشان می دهد . این خصوصیت توصیف گرانه رنگ می تواند در ترسیم یک طبیعت بیجان و عناصر آن یک چهره و پیکره و یا هر موضوع دیگری به کار گرفته شود . مثل آثار نقاشان طبیعت گرا همان گونه که رنگ های یک عکس رنگی موضوع خود را توصیف می کنند.

ب) رنگ به عنوان عنصری نمادین و استعاری که ویژگی های باطنی و درونی اثر را بر اساس موضوعات و مفاهیم مورد نظر هنرمند برای انتقال معانی خاصی به نمایش می گذارد . برای مثال در بسیاری از آثاری که هنرمندان بر اساس محتوای موضوعات اعتقادی ، مذهبی ، رمزی و افسانه أی ساخته اند کاربرد رنگ عموماً جنبه أی نمادین و استعاری دارد.

ج) استفاده از رنگ برای به نمایش گذاشتن ارزش های درونی و زیبایی ها و تاثیرات خود رنگ ، بدون در نظر داشتن ارزش های استعاری و توصیفی رنگ این خصوصیات به ویژه در هنر معاصر بیش از هر دوره دیگری مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. به طوری که برخی از شیوه های هنر جدید آثار صرفاً بر اساس ارزش های قانونی بیانی خود رنگ ها و نمایش قدرت تاثیرگذار و زیباهای بعدی رنگ ساخته شده است. همچنین از این خصوصیت رنگ به عنوان جنبه تزئینی در بسیاری از محصولات صنایع دستی و هنرهای سنتی مثل ظروف ، معماری ، فرش و گلیم ، پارچه طراحی و دوخت لباس بهره می برند.

البته تفکیک این جنبه های سه گانه کاربرد رنگ از یکدیگر به هیچ وجه به معنای آن نیست که در هر کدام از آثار و شیوه های یاد شده صرفا یکی از این جنبه ها مورد توجه هنرمندان بوده است بلکه یک یا تعدادی از این جنبه ها را در اثر مورد تاکید و استفاده قرار داده اند ، اگر چه رنگ همواره به عنوان ماده و عنصر اصلی کار هنرمندان نقاش مورد تاکید قرار می گیرد. لیکن نقش آن نه تنها در سایر شاخه های هنر تجسمی و ارتباطات بصری قابل بررسی است بلکه در هنرهای دیگر نیز از اهمیت ویژه أی برخوردار است یکی از عوامل اصلی ارتباط بصری در همه آثار گرافیک رنگ و نحوة کاربرد آن است از مقوله بسته بندی گرفته که استفاده هیچ رنگ در آن می تواند سبب رونق بازار تجاری برای یک کالا بشود تا ترسیم و اجرای یک اعلان ، یک نشانه یا ساختن روی جلد و تصویر سازی برای یک کتاب و به همین نسبت کاربرد رنگ در آثار حجمی ، فضاهای عمومی شهری و معماری می تواند روح و حیات خاصی را در زندگی جمعی بدهد و یکی از ارکان اصلی طراحی شهری ، معماری و مجسمه سازی تلقی می شود. همچنین کاربرد رنگ و توجه به ویژگی های زیبایی شناختی و تاثیرات گرافیکی آن در طراحی صنعتی و ابزار و لوازمی که به طور روزمره با آنها سروکار داریم بر هیچکس پوشیده نیست.

طراحی پارچه ، مبلمان و تزئینات داخلی فضای زندگی روزانه ما با استفاده خلاقانه از رنگ می تواند به ریتم زندگی ما معنای عمیق تری بدهد. نقش رنگ در عکاسی و در سینما نیز دارای اهمیتی چشم گیر است و نه تنها می تواند سبب ایجاد جذابیت و تاثیرگذاری بر مخاطب شود بلکه در انتقال معانی و مفاهیم در یک ساختار بصری و تصویری عمق و فضای بیشتری ببخشد.

هنر نمایش با استفاده از امکانات تاثیرگذاری بصری و روانی رنگ در طراحی صحنه ، لباس بازیگران نور و عوامل جنبی حیطة کاربردهای رنگ را باز هم گسترده تر به نمایش می گذارد



خرید و دانلود مقاله درباره مفهوم رنگ


تحقیق. مفهوم دین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

مفهوم دین

واژه دین در فرهنگ لغات ونیز در کاربردهای قرآنی به معانی حکم وقضا ،رسم و عادت ، قانون ، جزا، حساب، شریعت، طاعت وبندگی ،تسلیم و انقیاد ، ملت ، اسلام ،روش ورویه وتوحید وخداپرستی آمده است .1

با این که اصل دین در باره پژوهشگران ودین پژوهان ، کهن ترین واثر گذارترین نهاد اجتماعی ومورد پذیرش وپیروی ملل ونحل د رطول تاریخ بوده وهست 2. ولی در مفهوم اصطلاحی دین اختلاف شدیدی وجود دارد وهر کس ، هر گروه ویا هر ملتی ، به اقتضای نوع نگرشی که به دین دارند ، تعریفی از دین ارائه کرده اند . یکی از نویسندگان غربی فقط درباره فراوانی وتعدد تعاریف دین ودر غرب می نویسد: « در غرب طی روزگاران ، آن قدر تعریف های فراوان از دین پدید آمده که حتی ارائه فهرست ناقصی از آن ها غیر ممکن است ».3 از این رو ، ارائه وبررسی همه تعاریف موجود دین ، نه ممکن است ونه ضرورت دارد . آنچه در این مقال ضروری به نظر می رسد ، بیان تعریف دقیق ودرست از دین حق است .

به نظر می رسد بهترین وکامل ترین تعریف ، از آن مفسر حکیم ، علامه طباطبایی قدس سره باشد.

ایشان ، تعریف دین را – با کمی تفاوت – در دو صورت زیر ،بیان داشته است :

دین ، روش ویژه ای در زندگی دنیوی است که سعادت وصلاح دنیوی انسان راهماهنگ وهمراه با کمال اخروی وحیات حقیقی جاودانی او تامین می کند . از این رو ،لازم است شریعت در برگیرنده قوانینی باشد که به نیازهای دنیوی انسان نیز پاسخ گوید .1

دین ، عبارت است از اصول وسنن وقوانین عملی که برگزیدن وعمل به آنها تضمین کننده سعادت حقیقی انسان است . از این رو لازم است دین با فطرت انسانی هماهنگ باشد تا تشریع با تکوین مطابقت داشته باشد و به آنچه آفرینش انسان اقتصادی آن را دارد پاسخ گوید : چنان که مفاد آیه فطرت « فاقم وَجهَکَ لِلدّین حَنیفاً فِطرتَ الله الّتی النّاس عَلَیها ..» همین است .

این دو تعریف ، ناظر به دین حق در مرتبه کمالش می باشد که بر پایه خداشناسی وانسان شناسی واقع بینانه استوار است . یعنی با توجه به ربوبیت حکیمانه الهی ونیز با توجه به این که انسان قابلیت حیات ابدی وکمالات معنوی واخروی را در حد اقتضای ظرفیتش دارد ، به دینی نیازمند است که او را در پیمودن مسیر حیات سعادتمندانه ،هدایت ویاری کند ودر عین حال نیازهای دنیوی او را نیز مورد توجه قرا ردهد وپاسخ های لازم ومورد نیاز ودرخواست او را بدهد . وتامین خواسته های مشروع ، منطقی ومعقول دنیوی اش جز وبرنامه های هدایتی اش باشد یعنی دین را از دنیا جدا نداند .



خرید و دانلود تحقیق. مفهوم دین


تحقیق در مورد مفهوم و تعاریف کارآفرینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مفهوم و تعاریف کارآفرینی

 

واژه Entrepreneur مشتق کلمه فرانسوی Entreprendre است که بمعنای متعهدشدن می باشد. کارآفرین کسی است که ایجاد موسسه جدید را تعهد می کند, آنراسازمان می دهد, سرمایه را جمع آوری می کند و تمام یا بخش عمده خطرات آنرا می پذیرد .

استیونسون، کـارآفرینی را فرایند خلق ارزش،همراه با منابعی منحصر به فرد جهت بهره برداری از یک فرصت می داند.

تیمونز کارآفرینی را توانایی خلق وساخت چیزی از هیچ چیز می‌داند این مفهوم یعنی شروع، انجام، دستیابی و ایجاد یک شرکت یا سازمان.

انواع کارآفرینی

بحث انواع کارآفرینی بحثی است که پس از وارد شدن کارآفرینی به حوزه مدیریت و سازمان در دهه های 1960 و 1970 مطرح شد. بدین جهت کارآفرینی به سه نوع کارآفرینی مستقل , کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی سازمانی (شرکتی) تقسیم شده و در هر مورد تحقیقات فراوانی صورت گرفته است که بیشتر این تحقیقات حول تفاوت های کارآفرینان مستقل با کارآفرینان سازمانی و نیز راههای تسهیل ایجاد و رشد سازمانهای کارآفرین صورت گرفته است. محققینی همچون برگل مان به تشریح چگونگی ایجاد شرکتهای کارآفرینانه فرعی درچارچوب شرکتهای مادر پرداختند و معتقد بودند آنچه که بین تمامی انواع کارآفرینان بطور مشترک می توان یافت انجام یک فعالیت مخاطره آمیز می باشد و هدف از تعلیم فرایند کارآفرینی در سازمانها در واقع اولویت دادن به اقدام به فعالیتهای مخاطره آمیزی, نسبت به برنامه های جاری شرکت می باشد .

به طور کلی ادبیات کارآفرینی نشان می دهد که کارآفرینی در سه زمینه یا قالب ذیل شکل می گیرد:

1- در قالب افراد آزاد غیر وابسته به سازمان ( کارآفرینان شخصی-کارآفرینی مستقل )

Individual entrepreneurs - Independent entrepreneurship

2- در قالب کارکنان سازمان ( کارآفرینان سازمانی - کارآفرینی درون سازمانی )

Intrapreneurs- intrapreneurship( intrapreneuring)

-3 در قالب سازمان ( سازمان کارآفرین - کارآفرینی سازمانی)

Entrepreneurial Organizatron - Coporate entrepreneurship

کارآفرینی مستقل

آنچه در بحث کارآفرینی بیشتر مدنظر بوده و بیشتر به آن پرداخته اند بحث کارآفرینی مستقل است. کارآفرینی مستقل ( آزاد) فرایندی است که کارآفرین طی میکند تا فعالیت کارآفرینانه ای را بطور آزاد به ثمر رساند. اساساً سه انگیزه اولیه باعث می شود که کارآفرینان برای خودکار کنند که عبارتند از:

-         نیاز به پیشرفت

-         علاقه به آزادی و استقلال

-         احتیاج به رضایت شغلی.

از سوی دیگر پاداشهای حاصل از کارآفرینی مستقل همچون رفاه اقتصادی و اجتماعی و شهرت و نیز شکل گیری بازارهای سرمایه بصورت یک صنعت نوین و تمایل آن به سرمایه گذاری مخاطره آمیز سبب شده تا کارآفرینان با سهولت بیشتری نسبت به گذشته برای تحقق فکرها و اجرای پروژه هایشان به منابع مالی دست پیدا کنند.

کارآفرینی درون سازمانی

از اوایل دهه هفتاد محققان صحبتهایی راجع به کارآفرینان سازمانی و مستقل به میان می آورند اما از سال 1985 که پینکات از ترکیب واژه های entrepreneurship و intra واژه intrapreneurship را ابداع کرد، کارآفرینی درون سازمانی رسماً تعریف و به ادبیات کارآفرینی وارد شد. پینکات می گوید: کارآفرینی درون سازمانی فرایندی است که کارآفرینان سازمانی از طریق آن سبب تغییر می شوند. کورن وال و پرلمن معتقدند که کارآفرینی درون سازمانی پروسه ای است که از طریق آن محصولات، فرایندها و ایده های جدید در سازمان به اجرا گذاشته می شود و توسعه می یابند. او می افزاید پروسه کارآفرینی درون سازمانی به کلی با پروسه کارآفرینی مستقل فرق دارد و تفاوت در وضعیت محیطی آنها برای هر یک مزیتها و اشکالاتی بوجود می آورد. اساساً کارآفرینی درون سازمانی و بالطبع کارآفرینان سازمانی، در سازمانهایی که شرایط و بستر سازمانی کامل و مناسبی برای کارآفرینی وجود نداشته باشد مورد تحسین قرار نمی گیرند و خوشایند آنها نیستند. لذا صرفاً وجود تعداد اندکی کارآفرین در سازمان دلیل بر نشانه کارآفرین بودن سازمان نیست. بلکه افزایش تعداد کارآفرینان، رضایتمندی آنان و وجود کارآفرینی گروهی در سازمان، بیانگر پیشرفت و ارتقا سطح کارآفرینی سازمان است. بنابراین نباید چنین تصور کرد که کارآفرینی درون سازمانی تنها در سازمانهای کارآفرین دیده می شود بلکه در سازمانهای سنتی و بروکراتیک(غیرکارآفرین) نیز می تواند اتفاق بیفتد، اما به قدری نادر است که نمی تواند سازمان را در محیط های پیچیده، پویا،رقابتی، و نامطمئن ، موفق و ابقا نماید.

لذا، فرق کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی سازمانی در این است که کارآفرینی سازمانی شرایط و بستری را در سازمان فراهم می کند که اولاً هر شخص یا گروهی که بخواهد پروسه کارآفرینی درون سازمانی را طی کند بتواند سریع ، راحت و اثربخش آن را به اجرا درآورد و ثانیاً محرک، مشوق و آموزش دهنده افراد برای اجرای فعالیتهای کارآفرینانه باشد. شایان ذکر است که در ادبیات کارآفرینی، در بسیاری از موارد، کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی سازمانی به یک معنی به کار رفته و مرز شفاف و دقیقی بین آنها ترسیم نشده است، اما هرچه پارادایم کارآفرینی گسترده می شود این مرز و تفاوت بارزتر می گردد.

مدل کارآفرینی درون سازمانی :

کوراتکو و همکارانش در سال 1993 (( مدل تعاملی کارآفرینی درون سازمانی)) را که براساس سه فاکتور مشخصات سازمانی، مشخصات فردی و حادثة ناگهانی و طی هشت گام انجام می پذیرد را ارائه نمودند که در ذیل به آنها اشاره می شود:

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد مفهوم و تعاریف  کارآفرینی